آیه ۶ - سوره مریم

آیه يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا [6]

كه وارث من و وارث دودمان يعقوب باشد؛ و او را اى پروردگار من مورد رضايت خود قرار ده.

۱
(مریم/ ۶)

الرّضا (علیه السلام)- عَنِ ابْنِ قِیَامَا قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی‌الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) وَ قَدْ وُلِدَ لَهُ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام)فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ وَهَبَ لِی مَنْ یَرِثُنِی وَ یَرِثُ آلَ دَاوُد.

امام رضا ( ابن قیاما گفت: «به دیدار امام رضا (آمدم درحالی‌که فرزندش امام جواد (متولّد شده بود»؛ پس فرمود: «خداوند کسی را به من بخشیده که از من ارث می‌برد و از خاندان داود (ارث می‌برد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۸
بصایر الدرجات، ج۱، ص ۱۳۸/ نورالثقلین
۲
(مریم/ ۶)

الکاظم (علیه السلام)- لما عَلِمَ زَکَرِیَّا (علیه السلام) مِنْ فَضْلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) قَالَ یَا رَبِّ أَ مَعَ مَا شَرَّفْتَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ کَرَّمْتَهُ وَ رَفَعْتَ ذِکْرَهُ حَتَّی قَرَنْتَهُ بِذِکْرِکَ فَمَا یَمْنَعُکَ یَا سَیِّدِی أَنْ تَهَبَ لَهُ ذُرِّیَّهًًْ مِنْ صُلْبِهِ فَیَکُونَ فِیهَا النُّبُوَّهًُْ قَالَ یَا زَکَرِیَّا (علیه السلام) قَدْ فَعَلْتُ ذَلِکَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ لَا نُبُوَّهًَْ بَعْدَهُ وَ هُوَ خَاتَمُ الْأَنْبِیَاءِ وَ لَکِنَّ الْإِمَامَهًَْ لِابْنِ عَمِّهِ وَ أَخِیهِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) مِنْ بَعْدِهِ وَ أَخْرَجْتُ الذُّرِّیَّهًَْ مِنْ صُلْبِ عَلِیٍّ إِلَی بَطْنِ فَاطِمَهًَْ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (سلام الله علیها) وَ صَیَّرْتُ بَعْضَهَا مِنْ بَعْضٍ فَخَرَجَتْ مِنْهُ الْأَئِمَّهًُْ (حُجَجِی عَلَی خَلْقِی وَ إِنِّی مُخْرِجٌ مِنْ صُلْبِکَ وَلَداً یَرِثُکَ وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ فَوَهَبَ اللَّهُ لَهُ یَحْیَی (علیه السلام).

امام کاظم ( چون زکریّا (از مقام و منزلت حضرت محمّد (اطّلاع داشت گفت: «خدایا با این مقام و شرافتی که به محمّد (عنایت کرده‌ای و نام او را قرین و ردیف نام خود قرار داده‌ای چه شد که به او فرزندی از نهاد و صلب خودش ندادی که نبوّت به او برسد». فرمود: «یا زکریّا (! چنین کاری نیز درباره‌ی محمّد (انجام داده‌ام پس از او پیامبری نیست، او آخرین پیامبر است ولی امامت متعلّق به پسر عمو و برادرش علیّ‌بن‌ابی‌طالب (است بعد از او نژاد از صلب علی (به رحم فاطمه (دختر محمّد (قرار دادم و آن‌ها را به یکدیگر پیوستم و از همین نژاد امام‌ها و حجّت‌های خود را برگزیدم می‌خواهم از صلب تو نیز فرزندی خارج کنم که وارث تو و آل یعقوب باشد». خداوند به او یحیی (را عنایت فرمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۸
بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۷۳
۳
(مریم/ ۶)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- المُرَادُ بِهِ فِی الأوَّلِ میِرَاثُ المَالِ وَ فِی الثَّانِی میِرَاثُ النُبُوَّهًْ.

ابن‌عبّاس ( منظور از ارث بردن در اوّلی: یَرِثُنِی ارث بردن از اموال است و در دوّمی یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ ارث بردن نبوّت است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۰
بحار الأنوار، ج۲۹، ص۳۵۲
۴
(مریم/ ۶)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ و قَالَ ابنُ‌عَبَّاس (رحمة الله علیه) وَرثَهُ الحُبُورَهًْ یَعنِی العِلمُ و الحِکمَهًْ.

ابن‌عبّاس ( وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ؛ حبورهًْ یعنی علم و حکمت را از او ارث برد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۰
کشف الغمهًْ؛ ج۱، ص۴۰

ارث

۱
(مریم/ ۶)

الزّهراء (سلام الله علیها)- مَّا أَجْمَعَ أَبُوبَکْرٍ عَلَی مَنْعِ فَاطِمَهًَّْ (سلام الله علیها) فَدَک ... فَقَالَتْ (سلام الله علیها) یَا ابْنَ أَبِی‌قُحَافَهًَْ، أَفِی کِتَابِ اللَّهِ أَنْ تَرِثَ أَبَاکَ وَ لَا أَرِثَ أَبِی ... قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ فِیمَا اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا (علیه السلام) إِذْ قَالَ رَبِّ فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوب.

حضرت زهرا ( چون ابوبکر بر آن شد که فاطمه (را از فدک و عوالی ممنوع و محروم سازد [و کار از کار گذشت]، حضرت فاطمه (فرمود: «آیا باید ارث من به زور گرفته شود؟! ای پسر ابی‌قحافه به من پاسخ بده، حال آنکه کلام خدای عزّوجلّ این است که: و سلیمان وارث داود شد. (نمل/۱۶). و خبر می‌دهد از زکریّا و یحیی (که رَبِّ فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا * یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوب.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۰
بحار الأنوار، ج۲۹، ص۲۲۶/ الصراط المستقیم؛ ج۲، ص۲۸۳
۲
(مریم/ ۶)

الزّهراء (سلام الله علیها)- عَنْ عَطِیَّهًَْ الْعَوْفِیِّ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَابَکْرٍ یَوْمَئِذٍ یَقُولُ لِفَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) ... وَ أَمَّا فَدَکُ وَ مَا جَعَلَ أَبُوکِ لَکِ، فَإِنْ مَنَعْتُکِ فَأَنَا ظَالِمٌ، وَ أَمَّا الْمِیرَاثُ فَقَدْ تَعْلَمِینَ أَنَّهُ} قَالَ لَا نُوَرِّثُ مَا أَبْقَیْنَاهُ صَدَقَهًٌْ قَالَتْ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ عَنْ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِهِ (یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ قَالَ وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ، فَهَذَانِ نَبِیَّانِ، وَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّ النُّبُوَّهًَْ لَا تُورَثُ وَ إِنَّمَا یُورَثُ مَا دُونَهَا، فَمَا لِی أُمْنَعُ إِرْثَ أَبِی أَ أَنَزَلَ اللَّهُ فِی الْکِتَابِ إِلَّا فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) بِنْتَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَتَدُلَّنِی عَلَیْه.

حضرت زهرا ( عطیّه عوفی نقل می‌کند که او روزی از ابابکر شنید که به فاطمه (می‌گوید: «... و امّا فدک، پدرت [آن را در زمان حیاتش] برای تو قرار نداده است؛ اگر [آن مال تو است و] من تو را از آن منع کردم پس من ظالمم. و ارث‌بردن [فدک]، می‌دانی که او فرمود: «[ما پیامبران، مالی] به ارث نمی‌گذاریم؛ آنچه باقی می‌گذاریم، صدقه است». [فاطمه (] فرمود: «خداوند [در قرآن] از طرف پیامبری از پیامبرانش می‌فرماید: یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ و فرمود: و سلیمان وارث داود شد. (نمل/۱۶)». این دو، پیامبرند و می‌دانی که نبوّت ارث برده نمی‌شود و پایین‌تر از آن، ارث برده می‌شود؛ پس چرا من از ارث پدرم منع می‌شوم. آیا خداوند در قرآن نازل فرموده که [همه از پدر خود ارث می‌برند] به غیر از فاطمه (دختر محمّد (تا مرا به آن راهنمایی کنی»؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۰
بحار الأنوار، ج۲۹، ص۲۴۵/ بلاغات النساء؛ ص۳۱
بیشتر