آیه يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا [28]
اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بدكارهاى»!
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا أُخْتَ هارُونَ قِیلَ: فِیهِ أَقْوَالٌ: أَحَدُهُمَا أَنَّ هَارُونَ کَانَ رَجُلًا صَالِحاً فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ یُنْسَبُ إِلَیْهِ کُلُّ مَنْ عُرِفَ بِالصَّلَاحِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) وَ قَتَادَهًَْ وَ کَعْبٍ وَ ابْنِ زَیْدٍ وَ الْمُغَیْرَهًِْبْنِشُعْبَهًَْ رَفَعَهُ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله).
پیامبر ( یا أُخْتَ هارُونَ در مورد آن چند سخن گفته شده است؛ یکی از آنها اینکه: هارون مردی صالح در بنیاسرائیل بود که هرکس به نیکی شناخته میشد به او نسبت داده میشد. [این سخن] از ابنعبّاس (قتاده، کعب و ابنزید [نقلشده است] و مغیرهًْبنشعبه در حدیث مرفوعی آن را از پیامبر (نقلکرده است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- الْمُغَیْرَهًُْبْنُشُعْبَهًَْ قَالَ لَمَّا أَرْسَلَنِی رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله) إِلَی أَهْلِ نَجْرَانَ قَالَ لِی أَهْلُهَا: أَ لَیْسَ نَبِیُّکُمْ یَزْعُمُ أَنَّ هَارُونَ أَخُو مُوسَی (علیه السلام) وَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ مَا کَانَ بَیْنَ مُوسَی (علیه السلام) وَ عِیسَی (علیه السلام) مِنَ السِّنِینَ. فَلَمْ أَدْرِ مَا أَرُدُّ حَتَّی رَجَعْتُ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَذَکَرْتُ لَهُ ذَلِکَ. فَقَالَ لِی: فَهَلَّا قُلْتَ إِنَّهُمْ کَانُوا یَدْعُونَ بِأَنْبِیَائِهِمْ وَ الصَّالِحِینَ قَبْلَهُمْ.
پیامبر ( مغیرهًْبنشعبه گوید: زمانیکه رسول خدا (مرا نزد اهالی نجران فرستاد، اهالی آنجا به من گفتند: «آیا پیامبر شما گمان نمیکند که هارون برادر موسی (است و خداوند آگاه است که بین موسی و عیسی (سالها فاصله بوده است»؟ سپس من ندانستم که در جوابشان چه بگویم، تا اینکه نزد پیامبر (بازگشتم و آن را به ایشان یادآور شدم. آن حضرت فرمود: «چرا این جواب را به آنها ندادی که آنها با نام پیامبران و صالحان پیش از خود صدا زده میشدند».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أنَّهُ قَالَ: هَارُونُ هَذَا الَّذِی ذَکَرُوهُ هُوَ هَارُونُ (علیه السلام) أَخُو مُوسَی (علیه السلام).
پیامبر ( از پیامبر (روایت شده است که ایشان فرمود: «هارونی که اینجا ذکر شده، همان هارون برادر موسی (است».