آیه ۹ - سوره صف

آیه هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ [9]

او كسى است كه پيامبر خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه‌ی اديان غالب سازد، هرچند مشركان ناخشنود باشند.

او کسی است که پیامبر خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه‌ی ادیان غالب سازد، هرچند مشرکان ناخشنود باشند

۱ -۱
(صف/ ۹)

أمیرالمومنین (علیه السلام)- وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ حَتَّی لَا یَبْقَی قَرْیَهًْ إِلَّا وَ نُودِیَ فِیهَا بِشَهَادَهًْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) رَسُولُ اللَّهِ بُکْرَهًْ وَ عَشِیّاً.

امام علی (علیه السلام)- قسم به کسی که جانم به دست اوست، حتی روستایی باقی نمی‌ماند، مگر اینکه صبحگاهان و شامگاهان، ندای شهادت لا اله الا الله و محمّد رسول الله (یگانگی خداوند و پیامبری محمّد (صلی الله علیه و آله)) در آنجا سر داده می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۸
تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۳/ نورالثقلین؛ «لاتبقی» بدل «لایبقی» و «ینادی» بدل «نودی»/ البرهان
۱ -۲
(صف/ ۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ‌بْنِ‌عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ سَیِّدِیَ الصَّادِق (علیه السلام)... قَالَ الْمُفَضَّلُ یَا مَوْلَایَ فَمَا تَأْوِیلُ قَوْلِهِ تَعَالَی لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ قَالَ (علیه السلام) هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلهِ فَوَ اللَّه یَا مُفَضَّلُ لَیُرْفَعُ عَنِ الْمِلَلِ وَ الْأَدْیَانِ الِاخْتِلَافُ وَ یَکُونُ الدِّینُ کُلُّهُ وَاحِداً کَمَا قَالَ جَلَّ ذِکْرُهُ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ وَ قَالَ اللَّهُ وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ وَ الدِّینُ الَّذِی فِی آبَائِهِ إِبْرَاهِیمَ وَ نُوحٍ وَ مُوسَی وَ عِیسَی وَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) هُوَ الْإِسْلَامُ قَالَ نَعَمْ یَا مُفَضَّلُ هُوَ الْإِسْلَامُ لَا غَیْرُ قُلْتُ یَا مَوْلَایَ أَ تَجِدُهُ فِی کِتَابِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَی آخِرِهِ وَ مِنْهُ هَذِهِ الْآیَهًُْ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَی مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعَالَی فِی قِصَّهًْ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ قَوْلُهُ تَعَالَی فِی قِصَّهًْ فِرْعَوْنَ حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ فِی قِصَّهًْ سُلَیْمَانَ وَ بِلْقِیسَ قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ وَ قَوْلِهَا أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ قَوْلِ عِیسَی (علیه السلام) مَنْ أَنْصارِی إِلَی اللهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللهِ آمَنَّا بِاللهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ وَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ قَوْلُهُ فِی قِصَّهًْ لُوطٍ فَما وَجَدْنا فِیها غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ قَوْلُهُ قُولُوا آمَنَّا بِاللهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا إِلَی قَوْلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون وَ قَوْلُهُ تَعَالَی أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِلَی قَوْلِهِ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون.

امام صادق (علیه السلام)- از مفضّل‌بن‌عمر نقل شده است: ... مفضّل عرض کرد: «آقا تأویل لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ چیست؟ یعنی چگونه امام زمان (بر همه‌ی ادیان غالب می‌شود». حضرت فرمود: «تأویل آن این آیه است: و با آن‌ها پیکار کنید، تا فتنه [شرک و سلب آزادی] برچیده شود، و دین [و پرستش] همه مخصوص خدا باشد!. (انفال/۳۹)». ای مفضّل به خدا قسم! اختلاف را از میان ملل و ادیان برمی‌دارد و همه‌ی دین‌ها یکی می‌شود». چنانکه خداوند فرموده: دین در نزد خدا، اسلام [و تسلیم‌بودن در برابر حق] است. (آل عمران/۱۹)». و هم فرموده: و هرکس جز اسلام [و تسلیم در برابر فرمان حق]، آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است. (آل عمران/۸۵)». مفضل گفت: «آقا! آیا دینی که پدران او ابراهیم و نوح و موسی و عیسی (علیهم السلام) و محمّد (صلی الله علیه و آله) داشتند، همان دین اسلام بود»؟ فرمود: «آری همین دین اسلام بود، نه غیر آن»! عرض کردم: «دلیلی از قرآن بر این مطلب دارید»؟ فرمود: «آری؛ از اوّل تا آخر قرآن پر از دلیل است. از جمله آیه: دین در نزد خدا، اسلام [و تسلیم‌بودن در برابر حق] است. (آل عمران/۱۹) می‌باشد. و دیگر این آیه: از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید خداوند شما را در کتاب‌های پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید. (حج/۷۸) یعنی اسلام دین پدر شما ابراهیم (علیه السلام) است و اوست که شما را مسلمان نامید. و دیگر آیه‌ایست که خداوند در داستان ابراهیم و اسماعیل (علیها السلام) از زبان آن‌ها نقل می‌کند که گفتند: ما را تسلیم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتی که تسلیم فرمانت باشند. (بقره/۱۲۸) یعنی: خدایا ما دو نفر را دو تن مسلمان و تسلیم شده خود قرار ده، و از اولاد ما نیز مردمی مسلمان بیرون آور. و دیگر این آیه در داستان فرعون است که می‌فرماید: هنگامی‌که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی‌اسرائیل به او ایمان آورده‌اند، وجود ندارد و من از مسلمین هستم. (یونس/۹۰) و در داستان سلیمان (علیه السلام) و بلقیس ملکه‌ی سبا می‌فرماید: و به‌سوی من آیید درحالی‌که تسلیم حقّ هستید!. (نمل/۳۱) نزد من بیایید، و چون بلقیس به نزد سلیمان (علیه السلام) آمد گفت: با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم!. (نمل/۴۴) یعنی من با سلیمان (علیه السلام) در پیشگاه خداوند جهانیان اسلام آوردیم و از زبان عیسی‌بن‌مریم (علیه السلام) می‌فرماید: مَنْ أَنْصارِی إِلَی اللهِ یعنی عیسی (علیه السلام) گفت: «کسانی که می‌خواهند با پذیرش دین خدا مرا یاری نمایند کیستند»؟ حواریان [شاگردانِ مخصوصِ او] گفتند: «ما یاوران خداییم به خدا ایمان آوردیم و تو [نیز] گواه باش که ما اسلام آورده‌ایم. (آل عمران/۵۲) و در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: و تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابرِ [فرمان] او تسلیمند. (آل عمران/۸۳) و در داستان لوط (علیه السلام) می‌فرماید: ولی جز یک خانواده‌ی با ایمان در تمام آن‌ها نیافتیم!. (ذاریات/۳۶) و در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: بگویید: «ما به خدا ایمان آورده‌ایم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید، و [همچنین] آنچه به موسی و عیسی و پیامبران [دیگر] از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ‌یک از آن‌ها جدایی قائل نمی‌شویم، و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم [و تعصبات نژادی و اغراض شخصی، سبب نمی‌شود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم]. (بقره/۱۳۶)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۳۰
بحارالأنوار، ج۵۳، ص۴

قائم

۱
(صف/ ۹)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ الْمَاضِی (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَل ... هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ قَالَ هُوَ الَّذِی أَمَرَ اللَّهُ رَسُولَه (صلی الله علیه و آله) بِالْوَلَایَهًِْ لِوَصِیِّهِ وَ الْوَلَایَهًُْ هِیَ دِینُ الْحَقِّ قُلْتُ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ قَالَ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الْأَدْیَانِ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) لِقَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ بِوَلَایَهًِْ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) قُلْتُ هَذَا تَنْزِیلٌ قَالَ نَعَمْ أَمَّا هَذِهِ الْحُرُوفُ فَتَنْزِیلٌ وَ أَمَّا غَیْرُهُ فَتَأْوِیلٌ.

امام کاظم (علیه السلام)- محمّدبن‌فُضیل گوید: از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم درباره‌ی آیه‌ی هُو الذِی أَرْسَل رَسُولهُ بِالهُدَی ودِینِ الحَقِّ به چه معناست؟ فرمود: «او کسی است که رسولش (صلی الله علیه و آله) را به ولایت وصی و جانشین خود دستور داد و ولایت، همان دین حق است. گفتم: «لیُظْهِرَهُ عَلی الدِّینِ کُلهِ به چه معناست»؟ فرمود: «در زمان ظهور قائم (فرجه الشریف، این دین را بر تمامی ادیان برتری میبخشد و غلبه میدهد». و فرمود: «خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ به ولایت قائم (وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ به ولایت علی (علیه السلام) [خداوند، نورش را به‌وسیله‌ی ولایت قائم (تمام می‌کند، اگرچه کافران به ولایت علی (علیه السلام) ناخشنود باشند». گفتم: «این کلام، قرآن است»؟ فرمود: «بله، این کلمات، جزء قرآن است، امّا غیر از آن تأویل است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۳۲
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۱۸/ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۳۹۷؛ «قلت هذا تنزیل ... الی آخر» محذوف/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۱/ الصراط المستقیم، ج۲، ص۷۴؛ «قلت هذا تنزیل ... الی آخر» محذوف/ البرهان؛ «جمیع» زیادهًْ و «لقول الله عزوجل و الله ... الی آخر» محذوف/ نورالثقلین؛ «تفاوت لفظی»
۲
(صف/ ۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا نَزَلَ تَأْوِیلُهَا بَعْدُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَتَی یَنْزِلُ تَأْوِیلُهَا قَالَ حِینَ یَقُومُ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَإِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) لَمْ یَبْقَ کَافِرٌ وَ لَا مُشْرِکٌ إِلَّا کَرِهَ خُرُوجَهُ حَتَّی لَوْ أَنَّ کَافِراً أَوْ مُشْرِکاً فِی بَطْنِ صَخْرَهًْ لَقَالَتِ الصَّخْرَهًُْ یَا مُؤْمِنُ فِی بَطْنِی کَافِرٌ أَوْ مُشْرِکٌ فَاقْتُلْهُ قَالَ فَیَجِیئُهُ فَیَقْتُلُهُ.

امام صادق (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: درباره‌ی این کلام خداوند عزّوجلّ الذِی أَرْسَل رَسُولهُ بِالهُدَی و دِینِ الحَقِّ لیُظْهِرَهُ عَلی الدِّینِ کُلهِ و لو کَرِهَ المُشْرِکُونَ پرسیدم و ایشان فرمود: «به خدا سوگند، هنوز تأویل آن نازل نشده است». گفتم: «فدایت شوم، چه زمانی تأویل آن نازل می‌شود»؟ فرمود: «ان‌شاءالله زمانی‌که قائم (فرجه الشریف بیاید. هنگامی‌که قائم (ظهور کند، هر کافر و مشرکی از ظهور او ناخشنود و بیزار است. کافران و مشرکان حتّی اگر درون صخره‌ای پنهان شوند، صخره می‌گوید: ای مؤمن! درون من کافر یا مشرکی است، او را بکش. پس به‌سمت او می‌آید و او را می‌کشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۳۲
تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۳/ فرات الکوفی، ص۴۸۱؛ «فقال و الله ما نزل ... ان شاء الله» محذوف و «کان» بدل «أن کافرا أو مشرکا» و «فی مشرک ... و اقتله» بدل «فی بطنی ... فیقتله»/ البرهان
۳
(صف/ ۹)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ قَالَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ حَتَّی لَا یَبْقَی یَهُودِیٌ وَ لَا نَصْرَانِیٌ وَ لَا صَاحِبُ مِلَّهًْ إِلَّا الْإِسْلَامَ حَتَّی تَأْمَنَ الشَّاهًُْ وَ الذِّئْبُ وَ الْبَقَرَهًُْ وَ الْأَسَدُ وَ الْإِنْسَانُ وَ الْحَیَّهًُْ وَ حَتَّی لَا تَقْرِضَ فَأْرَهًْ جِرَاباً وَ حَتَّی تُوضَعَ الْجِزْیَهًُْ وَ یُکْسَرَ الصَّلِیبُ وَ یُقْتَلَ الْخِنْزِیرُ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ وَ ذَلِکَ یَکُونُ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) درباره‌ی کلام خداوند عزّوجلّ لیُظْهِرَهُ عَلی الدِّینِ کُلهِ و لو کَرِهَ المُشْرِکُونَ گفته است: این امر فقط زمانی صورت میگیرد که، هیچ یهودی و نصرانی و صاحب آیینی نماند، مگر اینکه به اسلام گرویده باشد و گوسفند و گرگ و گاو و شیر و انسان و مار در امان باشند و حتّی موش، انبان را پاره نکند و جزیه از میان برداشته شود و صلیب شکسته شود و خنزیر (خوک) کشته شود و این همان کلام خداوند تعالی است که فرمود: لیُظْهِرَهُ عَلی الدِّینِ کُلهِ و لو کَرِهَ المُشْرِکُونَ و این در زمان ظهور قائم (اتّفاق می‌افتد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۳۲
تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۳/ البرهان
۴
(صف/ ۹)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ قَالَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ حَتَّی لَا یَبْقَی یَهُودِیٌّ وَ لَا نَصْرَانِیٌّ وَ لَا صَاحِبُ مِلَّهًْ إِلَّا الْإِسْلَامَ حَتَّی تَأْمَنَ الشَّاهًُْ وَ الذِّئْبُ وَ الْبَقَرَهًُْ وَ الْأَسَدُ وَ الْإِنْسَانُ وَ الْحَیَّهًُْ وَ حَتَّی لَا تَقْرِضَ فَأْرَهًْ جِرَاباً وَ حَتَّی تُوضَعَ الْجِزْیَهًُْ وَ یُکْسَرَ الصَّلِیبُ وَ یُقْتَلَ الْخِنْزِیرُ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ وَ ذَلِکَ یَکُونُ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِم (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ غلبه‌ی دین اسلام بر همه‌ی ادیان نمی‌باشد تا اینکه یهودی، نصرانی و نه صاحب آیینی جز اسلام نماند؛ تا اینکه گوسفند با گرگ، گاو با شیر و انسان با مار امنیّت یابد و تا اینکه موشی، مشکی را نجود و تا اینکه جزیه (مالیاتی که از اهل کتاب گرفته می‌شود) تمام شود و صلیب شکسته شود و خوک کشته شود. سخن خداوند: لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ آن زمان قیام قائم (می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۳۲
تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۳

رجعت

۱
(صف/ ۹)

الباقر (علیه السلام)- یُظْهِرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ فِی الرَّجْعَهًْ.

امام باقر (علیه السلام)- خداوند عزّوجلّ این دین را در زمان ظهور قائم (مسلّط می‌سازد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۳۴
مختصرالبصایر، ص۸۸/ البرهان
۲
(صف/ ۹)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) فِی الْأَرْضِ کَرَّهًْ مَعَ الْحُسَیْنِ ابْنِهِ (علیها السلام) یُقْبِلُ بِرَایَتِهِ حَتَّی یَنْتَقِمَ لَهُ مِنْ بَنِی أُمَیَّهًَْ وَ مُعَاوِیَهًَْ وَ آلِ مُعَاوِیَهًَْ وَ مَنْ شَهِدَ حَرْبَهُ ثُمَ یَبْعَثُ اللَّهُ إِلَیْهِمْ بِأَنْصَارِهِ یَوْمَئِذٍ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَهًْ ثَلَاثِینَ أَلْفاً وَ مِنْ سَائِرِ النَّاسِ سَبْعِینَ أَلْفاً فَیَلْقَاهُمْ بِصِفِّینَ مِثْلَ الْمَرَّهًْ الْأُولَی حَتَّی یَقْتُلَهُمْ وَ لَا یَبْقَی مِنْهُمْ مُخْبِراً ثُمَّ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَیُدْخِلُهُمْ أَشَدَّ عَذَابِهِ مَعَ فِرْعَوْنَ وَ آلِ فِرْعَوْنَ ثُمَّ کَرَّهًْ أُخْرَی مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی یَکُونَ خَلِیفَهًْ فِی الْأَرْضِ وَ تَکُونَ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام) عُمَّالَهُ وَ حَتَّی یَبْعَثَهُ اللَّهُ عَلَانِیَهًْ فَتَکُونَ عِبَادَتُهُ عَلَانِیَهًْ فِی الْأَرْضِ کَمَا عَبَدَ اللَّهَ سِرّاً فِی الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ إِی وَ اللَّهِ وَ أَضْعَافَ ذَلِکَ ثُمَّ عَقَدَ بِیَدِهِ أَضْعَافاً یُعْطِی اللَّهُ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) مُلْکَ جَمِیعِ أَهْلِ الدُّنْیَا مُنْذُ یَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ الدُّنْیَا إِلَی یَوْمِ یُفْنِیهَا حَتَّی یُنْجِزَ لَهُ مَوْعُودَهُ فِی کِتَابِهِ کَمَا قَالَ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون.

امام صادق (علیه السلام)- امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در زمین با فرزندش حسین (علیه السلام) رجعتی است. وی با پرچم خود می‌آید تا اینکه انتقام خود را از بنی‌امیّه و معاویه و اولاد معاویه و آن‌ها که همراه آنان به جنگ حضرت (علیه السلام) آمدند بگیرد، خداوند در آن روز سی‌هزار نفر از یاوران علی (علیه السلام) را که همه از اهل کوفه می‌باشند و هفتادهزار نفر از سایر مردم شیعه را به یاری علی (علیه السلام) برانگیخته می‌گرداند. و دوباره در صفین آن دو لشکر یکدیگر را مانند بارنخست ملاقات می‌کنند و تمام نفرات لشکر معاویه را از دم شمشیر می‌گذراند، به‌طوری که یک‌نفر آن‌ها باقی نمی‌ماند که خبر آن‌ها را بیاورد، آنگاه در روز رستخیز هم خداوند آن‌ها را برمی‌انگیزد و با فرعون و آل فرعون به بدترین عذاب‌ها گرفتار می‌سازد آنگاه علی (علیه السلام) باردیگر با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به دنیا برمی‌گردد و پیغمبر پادشاه روی زمین می‌شود و سایر ائمه (علیهم السلام) فرمانداران او خواهند بود، و به عکس روز نخست این‌بار به‌طور آشکار مبعوث می‌گردد و خدا را آشکارا عبادت می‌کند. سپس حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: آری و اللَّه امیرالمؤمنین (علیه السلام) دوبار به دنیا رجعت می‌کند، و با دست اشاره کرد که چندبار آن حضرت (علیه السلام) رجعت خواهد کرد. خداوند سلطنت تمام اهل عالم را از روز آفرینش دنیا تا روز فنای جهان به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می‌دهد تا وعده‌ای که در قرآن به آن حضرت (علیه السلام) داده مصداق پیدا کند چنان که فرمود: لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۳۴
بحارالأنوار، ج۵۳، ص۷۴
بیشتر