آیه ۱ - سوره زلزال

آیه إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها [1]

هنگامي كه زمين شديداً به لرزه درآيد.

۱
(زلزال/ ۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَصَابَ النَّاسَ زَلْزَلَهًٌْ عَلَی عَهْدِ أَبِی‌بَکْرٍ فَفَزِعَ إِلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) أَصْحَابُهُ فَقَعَدَ عَلِیٌّ (علیه السلام) عَلَی تَلْعَهًٍْ وَ قَالَ کَأَنَّکُمْ قَدْ هَالَکُمْ وَ حَرَّکَ شَفَتَیْهِ وَ ضَرَبَ الْأَرْضَ بِیَدِهِ ثُمَّ قَالَ مَا لَکِ اسْکُنِی فَسَکَنَتْ ثُمَّ قَالَ أَنَا الرَّجُلُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ الْآیَاتِ فَأَنَا الْإِنْسَانُ الَّذِی أَقُولُ لَهَا مَا لَکِ یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها إِیَّایَ تُحَدِّثُ.

امام علی (علیه السلام)- در زمان ابوبکر زلزله‌ای شد، اصحاب پناه به علی (علیه السلام) بردند، علی (علیه السلام) روی تپّه‌ای نشست و با دست بر زمین زده لب‌های خود را حرکت داد و فرمود: «تو را چه شد آرام بگیر»؟ زلزله آرام شد سپس فرمود: «من همان مردی هستم که خداوند در قرآن می‌فرماید: إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها من انسانی هستم که به او می‌گویم تو را چه شده! یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها و به من اخبار خود را می‌گوید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۳۱۶
بحارالأنوار، ج۴۱، ص۲۵۴؛ «الی ابی بکر ... فزعین» زیادهًْ و «فتبعهما الناس الی أن انتهوا ... لم نرمثلها قط» بدل «الی علی (اصحابه ... قدها لکم»/ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۳۷۹/ البرهان
۲
(زلزال/ ۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنِ الْأَصْبَغِ‌بْنِ‌نَبَاتَهًَْ قَالَ: خَرَجْنَا مَعَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ هُوَ یَطُوفُ فِی السُّوقِ فَیَأْمُرُهُمْ بِوَفَاءِ الْکَیْلِ وَ الْوَزْنِ حَتَّی إِذَا انْتَهَی إِلَی بَابِ الْقَصْرِ رَکَضَ الْأَرْضَ بِرِجْلِهِ فَتَزَلْزَلَتِ فَقَالَ هِیَ هِیَ الْآنَ مَا لَکَ اسْکُنِی أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّی الْإِنْسَانُ الَّذِی تُنْبِئُهُ الْأَرْضُ بِأَخْبَارِهَا.

امام علی (علیه السلام)- از اصبغ‌بن‌نباته روایت شده است که وی گفت: با امام علی (علیه السلام) بیرون رفتیم و ایشان در بازار میچرخید و بازاریان را به وفای در پیمانه و وزن امر میفرمود، تا اینکه حضرت (علیه السلام) به در قصر رسید و با پای مبارک خود بر زمین کوبید و زمین به لرزه افتاد. حضرت (علیه السلام) فرمود: «هی هی! تو را چه شده؟ آرام گیر. بدانید به خدا سوگند من همان انسانی هستم که زمین او را از خبرهای خود آگاه میسازد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۳۱۶
تأویل الآیات الظاهره، ص۸۰۵/ البرهان
۳
(زلزال/ ۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- الْحَسَنُ‌بْنُ‌عَبْدِ الرَّحِیمِ التَّمَّارُ قَالَ: انْصَرَفْتُ مِنْ مَجْلِسِ بَعْضِ الْفُقَهَاءِ فَمَرَرْتُ عَلَی سَلْمَانَ الشَّاذَکُونِیِّ فَقَالَ لِی مِنْ أَیْنَ جِئْتَ فَقُلْتُ جِئْتُ مِنْ مَجْلِسِ فُلَانٍ یَعْنِی وَاضِعِ کِتَابِ الْوَاحِدَهًِْ فَقَالَ لِی مَا ذَا قَوْلُهُ فِیهِ قُلْتُ شَیْءٌ مِنْ فَضَائِلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأُحَدِّثَنَّکَ بِفَضِیلَهًٍْ حَدَّثَنِی بِهَا قُرَشِیٌّ عَنْ قُرَشِیٍّ إِلَی أَنْ بَلَغَ سِتَّهًَْ نَفَرٍ مِنْهُمْ ثُمَّ قَالَ رَجَفَتْ قُبُورُ الْبَقِیعِ عَلَی عَهْدِ عُمَرَ‌بْنِ‌الْخَطَّابِ فَضَجَّ أَهْلُ الْمَدِینَهًِْ مِنْ ذَلِکَ فَخَرَجَ عُمَرُ وَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَدْعُونَ لِتَسْکُنَ الرَّجْفَهًُْ فَمَا زَالَتْ تَزِیدُ إِلَی أَنْ تَعَدَّی ذَلِکَ إِلَی حِیطَانِ الْمَدِینَهًِْ وَ عَزَمَ أَهْلُهَا عَلَی الْخُرُوجِ عَنْهَا فَعِنْدَ ذَلِکَ قَالَ عُمَرُ عَلَیَ بِأَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَحَضَرَ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَ لَا تَرَی إِلَی قُبُورِ الْبَقِیعِ وَ رَجْفِهَا حَتَّی تَعَدَّی ذَلِکَ إِلَی حِیطَانِ الْمَدِینَهًِْ وَ قَدْ هَمَّ أَهْلُهَا بِالرَّحْلَهًِْ عَنْهَا فَقَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) عَلَیَّ بِمِائَهًِْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْبَدْرِیِّینَ فَاخْتَارَ مِنَ الْمِائَهًِْ عَشْرَهًًْ فَجَعَلَهُمْ خَلْفَهُ وَ جَعَلَ التِّسْعِینَ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ لَمْ یَبْقَ بِالْمَدِینَهًِْ سِوَی هَؤُلَاءِ إِلَّا حَضَرَ حَتَّی لَمْ یَبْقَ بِالْمَدِینَهًِْ ثَیِّبٌ وَ لَا عَاتِقٌ إِلَّا خَرَجَتْ ثُمَّ دَعَا بِأَبِی ذَرٍّ وَ سَلْمَانَ وَ مِقْدَادَ وَ عَمَّارٍ فَقَالَ لَهُمْ کُونُوا بَیْنَ یَدَیَّ حَتَّی تُوُسِّطَ الْبَقِیعُ وَ النَّاسُ مُحْدِقُونَ بِهِ فَضَرَبَ الْأَرْضَ بِرِجْلِهِ ثُمَّ قَالَ مَا لَکِ مَا لَکِ ثَلَاثاً فَسَکَنَتْ فَقَالَ صَدَقَ اللَّهُ وَ صَدَقَ رَسُولُهُ لَقَدْ أَنْبَأَنِی بِهَذَا الْخَبَرِ وَ هَذَا الْیَوْمِ وَ هَذِهِ السَّاعَهًِْ وَ بِاجْتِمَاعِ النَّاسِ لَهُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها أَمَا لَوْ کَانَتْ هِیَ هِیَ لَقَالَتْ مَا لَهَا وَ أَخْرَجَتُ لِی أَثْقَالَهَا ثُمَّ انْصَرَفَ وَ انْصَرَفَتِ النَّاسُ مَعَهُ وَ قَدْ سَکَنَتِ الرَّجْفَهًُْ.

امام علی (علیه السلام)- از حسن‌بن‌عبد الرّحیم تمّار روایت شده است که وی گفت: از مجلس یکی از فقها بر میگشتم که بر سلمان شاذَکونی گذر کردم. او به من گفت: «از کجا میآیی»؟ گفتم: «از مجلس فلان کس (نویسنده کتاب واحدهًْ)». گفت: «در آنچه گفته است»؟ گفتم: «بخشی از فضائل حضرت علی (علیه السلام)». گفت: «سوگند به خدا! فضیلتی از ایشان برایت میگویم که آن را شش نفر از قریشیان برای یکدیگر نقل کرده‌اند تا اینکه نفر ششم از آنان، آن را برای من گفته است». سپس وی چنین گفت: در زمان عمربن‌خطّاب قبرهای بقیع لرزید و اهل مدینه از این پیشامد به هیاهو افتادند. عمر و یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیرون رفتند تا دعا کنند که لرزه آرام گیرد؛ امّا آن همچنان بیشتر شد تا اینکه به دیوارهای مدینه رسید و اهل مدینه تصمیم گرفتند که از شهر خارج شوند. در آن هنگام عمر گفت: «علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) را نزد من آورید». امام علی (علیه السلام) حاضر شد. عرض کرد: «ای اباالحسن (علیه السلام)! آیا نمیبینی قبرهای بقیع به لرزه افتاده و این لرزه به دیوارهای مدینه رسیده و اهل مدینه بر آن شدهاند که از شهر سفر کنند»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «برایم صد تن از یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در جنگ بدر را حاضر کنید». آنگاه ایشان از آن صد تن، ده تن را برگزید و ایشان را پشت سر خود قرار داد و آن نود تن دیگر را پشت ایشان گذاشت، حال آنکه غیر از آنان نیز هرکه در مدینه بود، حاضر شده بود و حتّی بیوه زنان و دختران بی شوهر نیز بیرون آمده بودند. سپس حضرت (علیه السلام) ابوذر و مقداد و سلمان و عمّار را فراخواند و به ایشان فرمود: «در کنار من باشید. آنها به راه افتادند تا اینکه به میان بقیع رسیدند. در همان حال که مردم چشم به حضرت (علیه السلام) دوخته بودند، ایشان پای خود بر زمین کوبید و سه بار فرمود: «تو را چه شده؟ تو را چه شده»؟ در آن دم زمین آرام گرفت. حضرت (علیه السلام) فرمود: «راست گفت خداوند و راست گفت رسول او (صلی الله علیه و آله)، مرا از این خبر و این روز و این ساعت و جمع آمدن مردم آگاه کرده بود. خداوند عزّ‌وجلّ در کتابش میفرماید: إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا* وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا* وَقَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا، بدانید اگر این (لرزه) همان (زلزله) بود، میگفتم که او را چه شده و زمین برایم بارهای سنگین خود را بیرون میافکند». سپس ایشان بازگشت و مردم به همراه ایشان بازگشتند و آن لرزه آرام گرفت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۳۱۶
تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۸۰۷/ البرهان/ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۲۹۸؛ «بتفاوت»
بیشتر