سوره لیل - مقدمه

شأن نزول

۱
(لیل/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ مُوسَی‌بْنِ‌عِیسَی الْأَنْصَارِیِّ (رحمة الله علیه) قَالَ: کُنْتُ جَالِساً مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) بَعْدَ أَنْ صَلَّیْنَا مَعَ النَّبِیِ (صلی الله علیه و آله) {الْعَصْرَ} بِهَفَوَاتَ فَجَاءَ رَجُلٌ إِلَیْهِ فَقَالَ لَهُ یَا أَبَا الْحَسَنِ قَدْ قَصَدْتُکَ فِی حَاجَهًٍْ لِی أُرِیدُ أَنْ تَمْضِیَ مَعِی فِیهَا إِلَی صَاحِبِهَا فَقَالَ لَهُ قف {قُلْ} قَالَ إِنِّی سَاکِنٌ فِی دَارٍ لِرَجُلٍ فِیهَا نَخْلَهًٌْ وَ إِنَّهُ یَهِیجُ الرِّیحُ فَیَسْقُطُ مِنْ ثَمَرِهَا بَلْحٌ وَ بُسْرٌ وَ رُطَبٌ وَ تَمْرٌ وَ یَصْعَدُ الطَّیْرُ فَیُلْقِی مِنْهُ وَ أَنَا آکُلُ مِنْهُ وَ یَأْکُلُونَ مِنْهُ الصِّبْیَانُ مِنْ غَیْرِ أَنْ نَبْخَسَهَا بِقَصَبٍ أَوْ نَرْمِیَهَا بِحَجَرٍ فَاسْأَلْهُ أَنْ یَجْعَلَنِی فِی حِلٍّ قَالَ انْهَضْ بِنَا فَنَهَضْتُ مَعَهُ فَجِئْنَا إِلَی الرَّجُلِ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَرَحَّبَ وَ فَرِحَ بِهِ وَ سُرَّ وَ قَالَ فِیمَا جِئْتَ یَا أَبَا الْحَسَنِ قَالَ جِئْتُکَ فِی حَاجَهًٍْ قَالَ تُقْضَی إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَمَا هِیَ قَالَ هَذَا الرَّجُلُ سَاکِنٌ فِی دَارٍ لَکَ فِی مَوْضِعِ کَذَا ذَکَرَ أَنَّ فِیهَا نَخْلَهًًْ فَإِنَّهُ یَهِیجُ الرِّیحُ فَیَسْقُطُ مِنْهَا بَلْحٌ وَ بُسْرٌ وَ رُطَبٌ وَ تَمْرٌ وَ یَصْعَدُ الطَّیْرُ فَیُلْقِی مِثْلَ ذَلِکَ مِنْ غَیْرِ حَجَرٍ یَرْمِیهَا بِهِ أَوْ قَصَبَهًٍْ یَبْخَسُهَا فَاجْعَلْهُ فِی حِلٍّ فَتَأَبَّی عَنْ ذَلِکَ وَ سَأَلَهُ ثَانِیاً وَ أَقْبَلَ عَلَیْهِ فِی الْمَسْأَلَهًِْ وَ یَتَأَبَّی إِلَی أَنْ قَالَ وَ اللَّهِ أَنَا أَضْمَنُ لَکَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ یُبْدِلَکَ بِهَذَا النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) حَدِیقَهًًْ فِی الْجَنَّهًِْ فَأَبَی عَلَیْهِ وَ رَهِقَنَا لمساء {الْمَسَاءُ} فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) تَبِیعُنِیهَا بِحَدِیقَتِی فُلَانَهًَْ فَقَالَ لَهُ نَعَمْ قَالَ فَاشْهَدْ لِی عَلَیْکَ اللَّهَ وَ مُوسَی‌بْنَ‌عِیسَی الْأَنْصَارِیَّ أَنَّکَ قَدْ بِعْتَهَا بِهَذَا الدَّارِ قَالَ نَعَمْ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مُوسَی‌بْنَ‌عِیسَی الْأَنْصَارِیَّ عَلَی أَنِّی قَدْ بِعْتُکَ هَذِهِ الْحَدِیقَهًَْ بِشَجَرِهَا وَ نَخْلِهَا وَ ثَمَرِهَا بِهَذِهِ الدَّارِ أَ لَیْسَ قَدْ بِعْتَنِی هَذِهِ الدَّارَ بِمَا فِیهَا بِهَذِهِ الْحَدِیقَهًِْ وَ لَمْ یَتَوَهَّمْ أَنَّهُ یَفْعَلُ فَقَالَ نَعَمْ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مُوسَی‌بْنَ‌عِیسَی عَلَی أَنِّی قَدْ بِعْتُکَ هَذِهِ الدَّارَ بِهَذِهِ الْحَدِیقَهًِْ فَالْتَفَتَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَی الرَّجُلِ فَقَالَ لَهُ قُمْ فَخُذِ الدَّارَ بَارَکَ اللَّهُ لَکَ وَ أَنْتَ فِی حِلٍّ مِنْهَا وَ سَمِعُوا أَذَانَ بِلَالٍ فَقَامُوا مُبَادِرِینَ حَتَّی صَلَّوْا مَعَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَهًَْ ثُمَّ انْصَرَفُوا إِلَی مَنَازِلِهِمْ فَلَمَّا أَصْبَحُوا صَلَّی النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِهِمُ الْغَدَاهًَْ وَ عَقَّبَ فَهُوَ یُعَقِّبُ حَتَّی هَبَطَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) بِالْوَحْیِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَأَدَارَ وَجْهَهُ إِلَی أَصْحَابِهِ فَقَالَ مَنْ فَعَلَ مِنْکُمْ فِی لَیْلَتِهِ هَذِهِ فِعْلًا فَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ بَیَانَهَا فَمِنْکُمْ أَحَدٌ یُخْبِرُنِی أَوْ أُخْبِرُهُ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) بَلْ أَخْبِرْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ هَبَطَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) فَأَقْرَأَنِی عَنِ اللَّهِ السَّلَامَ وَ قَالَ لِی إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ‌بْنَ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَعَلَ الْبَارِحَهًَْ فِعْلَهًًْ فَقُلْتُ لِحَبِیبِی مَا هِیَ فَقَالَ اقْرَأْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقُلْتُ وَ مَا أَقْرَأُ فَقَالَ اقْرَأْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّی وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّی إِلَی آخِرِ السُّورَهًِْ وَ لَسَوْفَ یَرْضی أَنْتَ یَا عَلِیُّ أَ لَسْتَ صَدَّقْتَ بِالْجَنَّهًِْ وَ صَدَّقْتَ بِالدَّارِ عَلَی سَاکِنِهَا وَ بَذَلْتَ الْحَدِیقَهًَْ قَالَ نَعَمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَهَذِهِ سُورَهًٌْ نَزَلَتْ فِیکَ وَ هَذَا لَکَ فَوَثَبَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ لَهُ أَنْتَ أَخِی وَ أَنَا أَخُوک.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- موسی‌بن‌عیسی انصاری گوید: «روزی پس از اینکه نماز عصر را با پیامبر (صلی الله علیه و آله) به جماعت خواندیم درکنار علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) نشسته بودم که شخصی نزد علی (علیه السلام) آمد و گفت: «ای اباالحسن (علیه السلام)! به خاطر کاری نزد تو آمدم و می‌خواهم برای انجام آن همراه من نزد کسی بیایی». علی (علیه السلام) به او فرمود: «بگو (مشکلت چیست)»؟ آن مرد گفت: «من در خانه‌ی شخصی زندگی می‌کنم که صاحب‌خانه در آن درخت خرمایی دارد، وقتی باد می‌وزد یا پرنده‌ای بر آن درخت می‌نشیند، از آن درخت خرما بر زمین می‌افتد و من و فرزندانم از آن‌ها می‌خوریم بدون آنکه برای انداختن خرما، چوبی به درخت بزنیم یا سنگی به‌سمتش پرتاب کنیم، این وضع از وقتی‌که خرمای درخت، نارس است آغاز می‌شود و تا وقتی که به رُطب تبدیل شود و بخشکد ادامه می‌یابد، بیا و از وی بخواه که مرا حلال کند». علی (علیه السلام) فرمود: «مارا نزد او ببر». من نیز برخاسته و همراه هم نزد آن مرد رفتیم، امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به او سلام‌کرد، او نیز به حضرت (علیه السلام) خوشامد گفت و از آمدن ایشان شادمان و خرسند شد. آنگاه به حضرت (علیه السلام) عرض کرد: «ای اباالحسن (علیه السلام)! برای چه‌کاری به اینجا آمده‌اید»؟ علی (علیه السلام) فرمود: «برای انجام کاری نزد تو آمده‌ام». عرض کرد: «انشاءالله به مقصودت خواهی رسید، آن چه کاری است»؟ فرمود: «این مرد که در خانه‌ی تو در فلان محلّه ساکن است، می‌گوید: در آن خانه، درخت خرمایی است که هنگام وزش باد و نشستن پرندگان بر آن، از وقتی‌که خرما نارس است تا وقتی که به رطب و خرمای خشک تبدیل می‌شود، خرما بر زمین می‌افتد بدون اینکه این مرد به آن سنگی پرتاب کند یا چوبی به آن بزند، از تو می‌خواهم که وی را از این بابت حلال کنی». آن مرد نپذیرفت و علی (علیه السلام) برای بار دوّم خواسته‌ی خود را تکرار کرد و بر این خواسته اصرار نمود، ولی باز هم آن مرد نپذیرفت، تا اینکه حضرت (علیه السلام) به وی فرمود: «به خدا سوگند! من از جانب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برایت ضمانت می‌کنم که آن حضرت (علیه السلام) به‌جای این درخت، باغی در بهشت به تو عنایت کند». ولی این‌بار نیز نپذیرفت. کم‌کم به غروب آفتاب نزدیک شدیم که علی (علیه السلام) به وی فرمود: «آیا آن خانه را در برابر فلان باغم به من می‌فروشی»؟ آن مرد گفت: «آری و گفت: «خدا و موسی‌بن‌عیسی انصاری را بر خود گواه بگیرکه آن باغ را در برابر این خانه به من فروختی». علی (علیه السلام) فرمود: «آری! خدا و موسی‌بن‌عیسی انصاری را گواه می‌گیرم که آن باغ با همه‌ی درختان، نخل‌ها و میوه‌هایش را در مقابل این خانه به تو فروختم». علی (علیه السلام) که فکر نمی‌کرد او چنین کاری انجام دهد (برای اطمینان بیشتر) پرسید: «آیا تو این خانه را با هرآنچه در آن است، در برابر آن باغ به من فروختی»؟ آن مرد گفت: «آری! خدا و موسی‌بن‌عیسی را گواه می‌گیرم که من این خانه را در برابر آن باغ به شما فروختم». آنگاه علی (علیه السلام) رو به آن مرد (مستأجر) کرد و فرمود: «برخیز و خانه را تحویل بگیر! خداوند آن را برای تو مبارک گرداند و از هم‌اکنون برای تو حلال است». در این‌هنگام وقت نماز مغرب فرا رسید و صدای اذان بلال به گوششان رسید، جملگی به‌سوی نماز شتافتند و نماز مغرب و عشا را همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به‌جا آوردند و هریک به خانه‌ی خودش رفت. صبحگاهان در نماز جماعت پیامبر (صلی الله علیه و آله) شرکت کردند. پس از نماز صبح، آن حضرت (علیه السلام) مشغول خواندن تعقیبات شد، در همان حالِ خواندن تعقیبات، جبرئیل از جانب خدا برای حضرت (صلی الله علیه و آله) وحی آورد. [پس از پایان وحی] پیامبر (صلی الله علیه و آله) رو به اصحاب کرد و فرمود: «چه‌کسی شب گذشته کاری انجام داده است که خداوند درباره‌ی آن وحی فرستاد؟ آیا کسی به من خبر می‌دهد یا من به او خبر دهم»؟ امیرمؤمنان علی (علیه السلام) عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! شما برای ما بازگو کنید»! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آری! جبرئیل نازل شد و از جانب خدا به من سلام رساند و گفت: امیرمؤمنان علی (علیه السلام) دیشب کار مهمّی انجام داده است، من از دوستم (جبرئیل) پرسیدم: «چه‌کاری»؟ جبرئیل گفت: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بخوان! گفتم: چه بخوانم»؟ گفت: «بخوان: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّی وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّی... وَ لَسَوْفَ یَرْضی». [پیامبر (صلی الله علیه و آله) در ادامه فرمود]: «ای علی (علیه السلام)! تو [در روز قیامت] راضی و خشنود خواهی شد؛ مگر تو بهشت را صدقه ندادی و آن خانه را به کسی که در آن ساکن بود، صدقه ندادی و باغت را نبخشیدی»؟ علی (علیه السلام) عرض کرد: «آری! ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین است»! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «پس این سوره درباره‌ی تو نازل شده و این پاداش [که در این سوره آمده) برای توست». آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به‌سوی علی (علیه السلام) شتافته میان چشمانش را بوسید و او را در آغوش کشید و به وی فرمود: «تو برادر منی و من برادر تو».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۴۸
بحارالأنوار، ج۴۱، ص۳۷/ فرات الکوفی، ص۵۶۶؛ بتفاوتٍ
۲
(لیل/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ: کَانَ رَجُلٌ مؤمن {مُوسِرٌ} عَلَی عَهْدِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فِی دَارٍ {لَهُ} حَدِیقَهًٌْ وَ لَهُ جَارٌ لَهُ صِبْیَهًٌْ فَکَانَ یَتَسَاقَطُ الرُّطَبُ مِنَ النَّخْلَهًِْ فَیَنْشُدُونَ صِبْیَتُهُ یَأْکُلُونَهُ فَیَأْتِی الْمُوسِرُ فَیُخْرِجُ الرُّطَبَ مِنْ جَوْفِ أَفْوَاهِ الصِّبْیَهًِْ وَ شَکَا الرَّجُلُ ذَلِکَ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَأَقْبَلَ وَحْدَهُ إِلَی الرَّجُلِ فَقَالَ بِعْنِی حَدِیقَتَکَ هَذِهِ بِحَدِیقَهًٍْ فِی الْجَنَّهًِْ فَقَالَ لَهُ الْمُوسِرُ لَا أَبِیعُکَ عَاجِلًا بِآجِلٍ فَبَکَی النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) وَ رَجَعَ نَحْوَ الْمَسْجِدِ فَلَقِیَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ لَا أَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ فَأَخْبَرَهُ خَبَرَ الرَّجُلِ الضَّعِیفِ وَ الْحَدِیقَهًِْ فَأَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) حَتَّی اسْتَخْرَجَهُ مِنْ مَنْزِلِهِ وَ قَالَ لَهُ بِعْنِی دَارَکَ قَالَ الْمُوسِرُ بِحَائِطِکَ الْحُسْنَی فَصَفَّقَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَدَهُ وَ دَارَ إِلَی الضَّعِیفِ فَقَالَ لَهُ تَحَوَّلْ إِلَی دَارِکَ فَقَدْ مَلَّکَهَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ لَکَ وَ أَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ لَهُ یَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّی وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی إِلَی آخِرِ السُّورَهًِْ فَقَامَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ فِیکَ هَذِهِ السُّورَهًَْ الْکَامِلَهًْ.

امام سجّاد (علیه السلام)- در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) شخص ثروتمندی در خانه‌اش باغی داشت. در همسایگی وی مردی بود که کودکانی داشت. گاهی اوقات از درخت مرد توانگر خرمایی بر زمین می‌افتاد و آن کودکان با شتاب دویده و آن خرما را در دهان می‌گذاشتند، مرد ثروتمند می‌آمد و خرما را از دهانشان بیرون می‌کشید. همسایه‌ی مرد ثروتمند در این‌باره به پیامبر (صلی الله علیه و آله) شکایت کرد. آن حضرت (صلی الله علیه و آله) به تنهایی نزد مرد ثروتمند رفت و فرمود: «این باغت را در برابر یک باغ در بهشت به من بفروش». مرد ثروتمند گفت: «من مال نقد را به نسیه‌ات نمی‌فروشم»! پیامبر (صلی الله علیه و آله) از پاسخ وی گریان‎ شد و به‌سوی مسجد بازگشت. در راه امیرمؤمنان علی (علیه السلام) با پیامبر (صلی الله علیه و آله) روبرو گردید. علی (علیه السلام) عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! چه‌چیز باعث [اندوه] شما شده است؟! خداوند هرگز دیدگانت را نگریاند»! پیامبر (صلی الله علیه و آله) ماجرای مرد ناتوان و باغ را برای وی بازگو کرد. علی (علیه السلام) پس از شنیدن این ماجرا به خانه‌ی مرد ثروتمند رفت، او را به بیرون فرا خوانده و به وی فرمود: «خانه‌ات را به من بفروش». مرد ثروتمند عرض کرد: «در مقابل فلان باغِ نیکویت به تو می‌فروشم». علی (علیه السلام) [به نشانه‌ی انجام معامله] با مرد توانگر دست داد. آنگاه نزد مرد ناتوان رفت و به وی گفت: «به‌سوی خانه‌ات برو! خداوندی که پروردگار جهانیان است آن را به ملکیّت تو درآورد». آنگاه خود [به‌سوی مسجد] بازگشت». [از سوی دیگر] جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد و به ایشان عرض کرد: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! بخوان: وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّی وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی...؛ پس از نزول سوره، پیامبر (صلی الله علیه و آله) از جا برخاست و میان چشمان علی (علیه السلام) را بوسید و فرمود: «پدرم به فدایت! خداوند این سوره را به‌طور کامل درباره‌ِی تو نازل فرمود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۵۰
بحارالأنوار، ج۴۱، ص۳۷/ فرات الکوفی، ص۵۶۵؛ بتفاوتٍ

ثواب قرائت

۱
(لیل/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ حَتَّی یَرْضَی وَ عَافَاهُ مِنَ الْعُسْرِ وَ یَسَّرَ لَهُ الْیُسْرَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکه این سوره را بخواند، خداوند متعال چنان به او عطا میکند که راضی شود و سختی را از او برمیگیرد و راه آسانی برایش فراهم میآورد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۵۲
المصباح للکفعمی، ص۴۵۱/ نورالثقلین
۲
(لیل/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَهَا خَمْسَ عَشْرَهًَْ مَرَّهًًْ لَمْ یَرَ مَا یَکْرَهُ وَ نَامَ بِخَیْرٍ وَ آمَنَهُ اللَّهُ تَعَالَی وَ مَنْ قَرَأَهَا فِی أُذُنِ مَغْشِیٍّ عَلَیْهِ أَوْ مَصْرُوعٍ أَفَاقَ مِنْ سَاعَتِهِ.

امام صادق (علیه السلام)- هرکه این سوره را پانزده مرتبه بخواند، آنچه را خوش نمیدارد، نمیبیند و به نیکی میخوابد و خداوند متعال او را در امان میدارد و هرکه آن را در گوشِ از هوش رفته یا غش‌کردهای بخواند، وی در دَم به هوش میآید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۵۲
البرهان
۳
(لیل/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ أَکْثَرَ قِرَاءَهًَْ وَ الشَّمْسِ وَ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ وَ الضُّحی وَ أَ لَمْ نَشْرَحْ فِی یَوْمٍ أَوْ لَیْلَهًٍْ لَمْ یَبْقَ شَیْءٌ بِحَضْرَتِهِ إِلَّا شَهِدَ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ حَتَّی شَعْرُهُ وَ بَشَرُهُ وَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ وَ عُرُوقُهُ وَ عَصَبُهُ وَ عِظَامُهُ وَ جَمِیعُ مَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنْهُ وَ یَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَبِلْتُ شَهَادَتَکُمْ لِعَبْدِی وَ أَجَزْتُهَا لَهُ انْطَلِقُوا بِهِ إِلَی جِنَانِی حَتَّی یَتَخَیَّرَ مِنْهَا حَیْثُ مَا أَحَبَّ فَأَعْطُوهُ إِیَّاهَا مِنْ غَیْرِ مَنٍّ وَ لَکِنْ رَحْمَهًًْ مِنِّی وَ فَضْلًا عَلَیْهِ وَ هَنِیئاً لِعَبْدِی.

امام صادق (علیه السلام)- هرکه سوره‌ی شمس، لیل، ضحی و انشراح را در روز یا شب بسیار تلاوت کند، چیزی پیرامون او نباشد جز آنکه در روز رستاخیز بر او گواهی دهد حتّی مو، پوست، گوشت، خون، رگ‌ها، اعصاب، استخوان‌ها و همه‌ی اعضا و جوارح او که زمین بر روی خود می‌گیرد بر او گواهی دهند و پروردگار متعال می‌فرماید: «گواهی شما بر بنده‌ام را پذیرفتم و آن را روا دانستم. او را به بهشتم ببرید تا هرکجا را که دوست دارد برگزیند و آنجا را بدون منّتی از من و تنها به‌سبب رحمت و لطف من به او ارزانی نمایید، گوارای گوارای بنده‌ام باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۵۲
ثواب الأعمال، ص۱۲۳
۴
(لیل/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَی حَتَّی یَرْضَی وَ أَزَالَ عَنْهُ الْعُسْرَ وَ یَسَّرَ لَهُ الْیُسْرَ وَ أَغْنَاهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا قَبْلَ أَنْ یَنَامَ خَمْسَ عَشْرَهًَْ مَرَّهًًْ لَمْ یَرَ فِی مَنَامِهِ إِلَّا مَا یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ وَ لَا یَرَی فِی مَنَامِهِ سُوءً وَ مَنْ صَلَّی بِهَا فِی الْعِشَاءِ الْآخِرَهًِْ کَأَنَّمَا صَلَّی بِرُبُعِ الْقُرْآنِ وَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکه این سوره را بخواند، خداوند متعال چنان به او عطا میکند که راضی شود و سختی را از او برمیگیرد و راه آسانی برایش فراهم میآورد و او را از فضل خود بی‌نیاز میکند. هرکه این سوره را پیش از آنکه بخوابد، پانزده مرتبه بخواند در خوابش تنها آنچه را از نیکیها دوست میدارد، میبیند و هیچ بدی در خواب خود نمیبیند و هرکه آن را در نماز عِشاء بخواند، گویی یک‌چهارم از قرآن را در نماز خود خوانده است و نمازش پذیرفته میشود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۵۲
البرهان
بیشتر