آیه ۶ - سوره ناس

آیه مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ [6]

خواه از جنّ باشد يا از انسان!

۱
(ناس/ ۶)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- عَنِ ابْنِ‌عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) فِی قَوْلِهِ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ یُرِیدُ الشَّیْطَانَ عَلَی قَلْبِ ابْنِ‌آدَمَ لَهُ خُرْطُومٌ مِثْلُ خُرْطُومِ الْخِنْزِیرِ یُوَسْوِسُ ابْنَ‌آدَمَ (علیه السلام) إِذَا أَقْبَلَ عَلَی الدُّنْیَا وَ مَا لَا یُحِبُّ اللَّهُ فَإِذَا ذَکَرَ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ انْخَنَسَ یُرِیدُ رَجَعَ قَالَ اللَّهُ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ثُمَّ أَخْبَرَ أَنَّهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فَقَالَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ یُرِیدُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخَنَّاسِ مقصود شیطان است که بر دل آدمیزاد است و خرطومی مانند خوک دارد و او را وسوسه می‌کند که به دنیا و آنچه خدا دوست ندارد، روی آورد و چون یاد خدا کند پس نشیند و ناپدید شود، خداوند فرموده: الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ و سپس خبر داده که پری و آدمی هر دو را شامل می‌شود، و فرمود: مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ یعنی هریک از از جن و آدمی

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۲
بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۴۶/ القمی، ج۲، ص۴۵۰ و مستدرک الوسایل، ج۵، ص۳۰۱؛ فیهما: «قال الله الذی یوسوس ... الی آخر» محذوف/ البرهان؛ فیه: «یرجع» بدل «رجع»
۲
(ناس/ ۶)

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- الوَسْواسِ الْخَنَّاسِ اسْمُ الشَّیْطَانِ فِی صُدُورِ النَّاسِ یُوَسْوِسُ فِیهَا وَ یُؤْیِسُهُمْ مِنَ الْخَیْرِ وَ یَعِدُهُمُ الْفَقْرَ وَ یَحْمِلُهُمْ عَلَی الْمَعَاصِی وَ الْفَوَاحِشِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخَنَّاسِ اسم شیطانی است که در سینه‌ی مردمان است و در آن وسوسه میانگیزد و از خیر ناامیدشان میکند و آنان را از فقر میترساند و به نافرمانی خدا و بدکاری میکشاند؛ و این کلام خداوند تبارک‌وتعالی است که فرمود: شیطان، شما را [به هنگام انفاق]، وعده‌ی فقر و تهیدستی می‌دهد و به فحشا [و زشتی‌ها] امر می‌کند. (بقره/۲۶۸)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۲
بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۴۵/ القمی، ج۲، ص۴۵۰/ البرهان/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»
۳
(ناس/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- مَا مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ عَلَی أَحَدِهِمَا مَلَکٌ مُرْشِدٌ وَ عَلَی الْآخَرِ شَیْطَانٌ مُفْتَرٍ هَذَا یَأْمُرُهُ وَ هَذَا یَزْجُرُهُ کَذَلِکَ مِنَ النَّاسِ شَیْطَانٌ یَحْمِلُ النَّاسَ عَلَی الْمَعَاصِی کَمَا یَحْمِلُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْجِنِّ.

امام صادق (علیه السلام)- هر قلبی دو گوش دارد که بر یکی فرشتهای راهنما و بر دیگری شیطانی است فتنه‌گر، یکی فرمانش میدهد و دیگری او را باز میدارد، همچنان که برخی از مردم نیز شیطانی هستند که مردم دیگر را به انجام نافرمانیهای خدا میکشانند، همان‌طور که شیاطینی از اجنّه چنین میکنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۲
بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۴۵/ القمی، ج۲، ص۴۵۰؛ «بتفاوت»/ البرهان/ نورالثقلین
۴
(ناس/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنََّ الشَّیْطَانَ وَاضِعٌ خَطْمَهُ عَلَی قَلْبِ ابْنِ‌آدَمَ (علیه السلام) فَإِذَا ذَکَرَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ خَنَسَ وَ إِنْ نَسِیَ الْتَقَمَ قَلْبَهُ فَذَلِکَ الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاس.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- شیطان پوزش را روی دل آدمیزاده نهاده و هنگامی‌که او خدا را یاد می‌کند پس نشیند و پنهان شود و چون خدا را فراموش کند دلش را به کام فرو برد و این است معنای: الْوَسْوَاسُ الخَنَّاس.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۲
نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۶۰، ص۹۴
۵
(ناس/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ لِقَلْبِهِ فِی صَدْرِهِ أُذُنَانِ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا الْمَلَکُ وَ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ فَیُؤَیِّدُ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ بِالْمَلَکِ وَ هُوَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هیچ مؤمنی نباشد جز آنکه دلش دو گوش دارد، در گوشی فرشته می‌دمد و در گوشی وسواس خنّاس و خدا مؤمن را به‌وسیله‌ی آن فرشته تأیید می‌کند که فرموده است: و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده است. (مجادله/۲۲)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۲
بحارالأنوار، ج۶۰، ص۱۹۴/ نورالثقلین/ البرهان؛ فیه: «فی صدره» محذوف
۶
(ناس/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ صَعِدَ إِبْلِیسُ جَبَلًا بِمَکَّهًَْ یُقَالُ لَهُ ثَوْرٌ فَصَرَخَ بِأَعْلَی صَوْتِهِ بِعَفَارِیتِهِ فَاجْتَمَعُوا إِلَیْهِ فَقَالُوا یَا سَیِّدَنَا لِمَ دَعَوْتَنَا قَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ فَمَنْ لَهَا فَقَامَ عِفْرِیتٌ مِنَ الشَّیَاطِینِ فَقَالَ أَنَا لَهَا بِکَذَا وَ کَذَا قَالَ لَسْتَ لَهَا فَقَامَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِکَ فَقَالَ لَسْتَ لَهَا فَقَالَ الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ أَنَا لَهَا قَالَ بِمَا ذَا قَالَ أَعِدُهُمْ وَ أُمَنِّیهِمْ حَتَّی یُوَاقِعُوا الْخَطِیئَهًَْ فَإِذَا وَاقَعُوا الْخَطِیئَهًَْ أَنْسَیْتُهُمُ الِاسْتِغْفَارَ فَقَالَ أَنْتَ لَهَا فَوَکَّلَهُ بِهَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ.

امام صادق (علیه السلام)- چون این آیه: و آن‌ها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند. (آل عمران/۱۳۵) نازل شد، ابلیس از کوهی در که به نام نور بالا رفت و و با فریادی بلند همه عفریتهایش رادور خود جمع کرد. گفتند: «ای سرور ما برای چه ما را دعوت کردی»؟ گفت: «این آیه نازل شده است، کیست رویارویی با آن بپردازد»؟ یک عفریتی برخاست و گفت: «من با چنین و چنان». گفت: «تو برای آن نیستی»، دیگری برخاست و مانند آن را گفت، و همان را شنید، وسواس خنّاس گفت: «این کار من است»، گفت: «با چه»؟ گفت: «به آن‌ها نوید دهم و به آرزو اندازم تا گناه کنند و چون مرتکب گناه شدند استغفار را از یادشان ببرم»، گفت: «تو برای این کار مناسب هستی و تا قیامت او را بر آن گماشت»

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۲
الأمالی للصدوق، ص۴۶۵/ نورالثقلین
۷
(ناس/ ۶)

الکاظم (علیه السلام)- ... فَأَوَّلُ مَا سَأَلَ الْبَقَاءُ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ فَقَالَ اللَّهُ قَدْ أَعْطَیْتُک ... قَالَ یَا رَبِّ زِدْنِی قَالَ قَدْ جَعَلْتُ لَکَ وَ لِذُرِّیَّتِکَ صُدُورَهُمْ أَوْطَاناً قَالَ رَبِّ حَسْبِی.

امام کاظم (علیه السلام)- از عالم (علیه السلام) حدیثی طولانی است که در آن امام (علیه السلام) چیزی را که ابلیس از خدا درخواست کرد و پاسخ خدا به او را بیان کرد و در آن حدیث فرمود: ... ابلیس گفت: «پروردگارا [ثواب‌های دنیایی را] برایم بیفزا». خداوند فرمود: «سینه‌های آن‌ها (فرزندان آدم) را وطن تو و فرزندانت قرار دادم». ابلیس گفت: «برایم کافی است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۴
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۴۱
۸
(ناس/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ أَکَلَ حَبَّهًًْ مِنْ رُمَّانٍ أَمْرَضَتْ شَیْطَانَ الْوَسْوَسَهًِْ أَرْبَعِینَ یَوْماً.

امام صادق (علیه السلام)- هرکه یک دانه انار بخورد. شیطانِ وسوسه را چهل صباح بیمار می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۴
الکافی، ج۶، ص۳۵۳/ نورالثقلین
۹
(ناس/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا عَلِیُِّ (علیه السلام) ثَلَاثٌ مِنَ الْوَسْوَاسِ أَکْلُ الطِّینِ وَ تَقْلِیمُ الْأَظْفَارِ بِالْأَسْنَانِ وَ أَکْلُ اللِّحْیَهًِْ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- یا علی (علیه السلام) سه چیز موجب وسواس می‌شود: ۱ خوردن گل، ۲ ناخن‌گرفتن به دندان، ۳ جویدن موی ریش.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۴
بحارالأنوار، ج۵۷، ص۱۵۱/ نورالثقلین
۱۰
(ناس/ ۶)

الکاظم (علیه السلام)- أَرْبَعَهًٌْ مِنَ الْوَسْوَاسِ أَکْلُ الطِّینِ وَ فَتُّ الطِّینِ وَ تَقْلِیمُ الْأَظْفَارِ بِالْأَسْنَانِ وَ أَکْلُ اللِّحْیَهًِْ.

امام کاظم (علیه السلام)- چهار چیز از وسواس است: خوردن خاک و پرزکردن کلوخ، چیدن ناخن به دندان و گزیدن ریش.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۴
تحف العقول، ص۴۰۹/ نورالثقلین
۱۱
(ناس/ ۶)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ یَعْنِی الشَّیْطَانَ الْخَنَّاسِ یَقُولُ یُوَسْوِسُ عَلَی قَلْبِ ابْنِ‌آدَمَ (علیه السلام) فَإِذَا ذَکَرَ {رکن} ابْنُ‌آدَمَ اللَّهَ {لله} خَنَسَ مِنْ {فِی} قَلْبِهِ فَذَهَبَ ثُمَّ قَالَ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّهًِْ وَ النَّاسِ یَدْخُلُونَ فِی صُوَرِ الْجِنِّ فَیُوَسْوِسُونَ {فیوسوس} عَلَی قَلْبِهِ کَمَا یُوَسْوِسُ عَلَی قَلْبِ ابْنِ‌آدَمَ وَ یَدْخُلُ مِنَ الْجِنِّیِّ کَمَا یَدْخُلُ مِنَ الْإِنْسِیِّ وَ هَاتَانِ السُّورَتَانِ نَزَلَتَا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حِینَ سُحِرَ وَ أُمِرَ أَنْ یَتَعَوَّذَ بِهِمَا.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ یعنی [از شرّ] شیطان وسوسه‌گر پنهان؛ [شیطان] در قلب فرزند آدم وسوسه می‌کند و هنگامی‌که فرزند آدم خدا را یاد کند، از قلب او می‌گریزد و می‌رود. الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ؛ [انسان‌ها] به‌صورت جنّ وارد می‌شوند و در قلبش وسوسه می‌کنند، همانگونه که [شیطان] در قلب فرزند آدم وسوسه می‌کند. و از جنّیان [در قلب انسان] وارد می‌شوند همانگونه که از انسان‌ها وارد می‌شوند. و این دو سوره بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شدند زمانی‌که سحر شد و دستور داده شد که به آن دو پناه ببرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۵۱۴
فرات الکوفی، ص۶۲۱
بیشتر