آیه وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً [1]
سوگند به اسبان دونده [مجاهدان] درحاليكه نفس زنان به پيش ميتاختند.
الصّادق (علیه السلام)- وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً یَعْنِی بِالْعَادِیَاتِ الْخَیْلَ تَعْدُو بِالرِّجَالِ وَ الضَّبْحُ ضَبْحُهَا فِی أَعِنَّتِهَا وَ لُجُمِهَا.
امام صادق (علیه السلام)- وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا؛ العادیات یعنی اسبهای سواری و الضّبح، یعنی شیههی اسبان در عنان و لگام.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- قَالَ عَلِیُّبْنُإِبْرَاهِیمَ (رحمة الله علیه) فِی قَوْلِهِ وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً أَیْ عَدْواً عَلَیْهِمْ فِی الضَّبْحِ ضُبَاحُ الْکِلَابِ صَوْتُهَا.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا؛ یعنی شیههکنان بر آنها تاختند، ضباح سگ یعنی صدای آن.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) قَالَ: بَیْنَمَا أَنَا فِی الْحِجْرِ أَتَانِی رَجُلٌ فَسَأَلَ عَنْ وَ الْعَادِیَاتِ ضَبْحاً فَقُلْتُ لَهُ: الْخَیْلُ حِینَ تُغَیِّرُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ تَأْوِی إِلَی اللَّیْلِ فَیَصْنَعُونَ طَعَامَهُمْ وَ یُورُونَ نَارَهُمْ، فَانْفَتَلَ عَنِّی فَذَهَبَ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) وَ هُوَ تَحْتَ سِقَایَهًِْ زَمْزَمَ فَسَأَلَهُ عَنْ وَ الْعَادِیَاتِ ضَبْحاً. فَقَالَ: سَأَلْتَ عَنْهَا أَحَداً قَبْلِی؟ قَالَ: نَعَمْ، سَأَلْتُ عَنْهَا ابْنَ عَبَّاسٍ فَقَالَ: الْخَیْلُ حِینَ تُغَیِّرُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ. قَالَ: اذْهَبْ فَادْعُهُ لِی. فَلَمَّا وَقَفْتُ عَلَی رَأْسِهِ قَالَ: تُفْتِی النَّاسَ بِمَا لَا عِلْمَ لَکَ بِهِ؟ وَ اللَّهِ إِنْ کَانَتْ لِأَوَّلِ غُزَاهًٍْ فِی الْإِسْلَامِ بَدْرٍ وَ مَا کَانَ مَعَنَا إِلَّا فَرَسَانِ فَرَسٌ لِلزُّبَیْرِ وَ فَرَسٌ لِلْمِقْدَادِ بْنِ الْأَسْوَدِ، فَکَیْفَ تَکُونُ الْعَادِیَاتِ ضَبْحاً؟ إِنَّمَا الْعَادِیَاتِ ضَبْحاً الْإِبِلُ مِنْ عَرَفَهًَْ إِلَی الْمُزْدَلَفَهًِْ وَ مِنَ الْمُزْدَلَفَهًِْ إِلَی مِنَی. قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه): فَنُزِعْتُ عَنْ قَوْلِی وَ رَجَعْتُ إِلَی الَّذِی قَالَ عَلِیٌّ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- از ابنعبّاس (رحمة الله علیه) نقل شده که گفت: من در حِجر اسماعیل (کنار کعبه) نشسته بودم که مردی نزدم آمد و از معنای آیه وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً پرسید. به او گفتم: منظور اسبانی است که در راه جهاد حمله میکنند، و شبانگاه به محل استراحت باز میگردند، و سربازانی که آتش روشن میکنند و برای خود غذا درست میکنند. آن مرد از من فاصله گرفت و به سراغ علیبنابیطالب (علیه السلام) که در کنار چاه زمزم بود، رفت و در مورد همین آیه از آن حضرت سؤال کرد. او فرمود: «آیا از کسی قبل از من، این آیه را پرسیدهای»؟ عرض کرد: «آری! از ابنعبّاس پرسیدم و او گفت: منظور اسبانی است که در راه جهاد حمله میکنند». علی (علیه السلام) فرمود: «برو و او را صدا کن نزد من بیاید». هنگامی که به محضر علی (علیه السلام) رسیدم، فرمود: «چرا مردم را به چیزی که نمیدانی فتوا میدهی؟ به خدا سوگند! اوّلین جنگ در اسلام، جنگ بدر بود و با ما جز دو اسب نبود، اسبی از زبیر و اسبی از مقداد، چگونه [میگویی] عادیات به معنی اسبان است؟! خیر! مقصود شترانی است که از عرفات به مشعر و از مشعر به مِنی میروند». این را که شنیدم از نظر خود بازگشتم و نظر علی (علیه السلام) را پذیرفتم.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- هِیَ الإبِلُ حِینَ ذَهَبَتْ الَی غَزْوَهًِْ بَدْرٍ تَمُدُّ اعْنَاقَهَا فِی السَّیرِ فَهِیَ تَضْبَحُ ایْ تَضْبَعُ.
امام علی (علیه السلام)- [مجمع البیان از امام علی (علیه السلام)، ابن مسعود و... نقل کرده است.] منظور شترانی است که هنگام رفتن به جنگ بدر، گردنهایشان را در حال حرکت [و دویدن] میکشیدند [تا سریعتر حرکت کنند]؛ پس به این معناست که شتر در حرکتِ خود، شتاب کرد.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرِبْنِیَزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً قَالَ رَکْضُ الْخَیْلِ فِی قِفَالِهَا.
امام باقر (علیه السلام)- جابربنیزید گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره کلام خداوند عزّوجلّ: وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا پرسیدم. ایشان فرمود: «تاختن اسب در جنگ است».