آیه فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً [11]
بهزودي فرياد ميزند واي بر من كه هلاك شدم!
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- الثُّبُورُ الْوَیْل.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- الثُّبُورُ، بهمعنای هلاکت است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّه (صلی الله علیه و آله) لِجَبْرَئِیلَ (علیه السلام): یَا جَبْرَئِیلُ، أَرِنِی کَیْفَ یَبْعَثُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الْعِبَادَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ؟ قَالَ: نَعَمْ. فَخَرَجَ إِلَی مَقْبَرَهًِْ بَنِی سَاعِدَهًَْ، فَأَتَی قَبْراً فَقَالَ لَهُ: اخْرُجْ بِإِذْنِ اللَّهِ. فَخَرَجَ رَجُلٌ یَنْفُضُ رَأْسَهُ مِنَ التُّرَابِ، وَ هُوَ یَقُولُ: وَا لَهْفَاهْ وَ اللَّهْفُ هُوَ الثُّبُورُ ثُمَّ قَالَ: ادْخُلْ. فَدَخَلَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به جبرئیل فرمود: «ای جبرئیل! به من نشان ده که خدای تبارکوتعالی چگونه بندگانش را روز قیامت زنده میکند»؟ جبرئیل عرض کرد: «بله»؛ پس بهسمت قبرستان بنیساعده رفت و به نزد قبری آمد. و به آن گفت: «به اذن خدا برخیز»! پس مردی که سرش را از خاک میتکاند بیرون آمد درحالیکه میگفت: «وای بر من! و لهف بهمعنای هلاکت است». سپس جبرئیل گفت: «داخل شو! مرد داخل قبرش شد».
الکاظم (علیه السلام)- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) قَالَ: أَتَی جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَأَخَذَ بِیَدِهِ فَأَخْرَجَهُ إِلَی الْبَقِیعِ فَانْتَهَی إِلَی قَبْرٍ فَصَوَّتَ بِصَاحِبِهِ فَقَالَ قُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ قَالَ فَخَرَجَ مِنْهُ رَجُلٌ مُبْیَضُّ الْوَجْهِ یَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ وَ هُوَ یَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) عُدْ بِإِذْنِ اللَّهِ ثُمَّ انْتَهَی بِهِ إِلَی قَبْرٍ آخَرَ فَصَوَّتَ بِصَاحِبِهِ وَ قَالَ لَهُ قُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ فَخَرَجَ مِنْهُ رَجُلٌ مُسْوَدُّ الْوَجْهِ وَ هُوَ یَقُولُ وَا حَسْرَتَاهْ وَا ثُبُورَاهْ ثُمَّ قَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) عُدْ إِلَی مَا کُنْتَ بِإِذْنِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ یَا مُحَمَّدُ هَکَذَا یُحْشَرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ الْمُؤْمِنُونَ یَقُولُونَ هَذَا الْقَوْلَ وَ هَؤُلَاءِ یَقُولُونَ مَا تَرَی.
امام کاظم (علیه السلام)- جبرئیل نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و دست وی را گرفت و به بقیع برد و به قبری رسید و صاحب آن قبر را صدا کرد و فرمود: «به خواست خدا برخیز». پس از آن قبر، مردی سفید روی گشته که خاک را از چهرهی خویش میزدود، برخاست، درحالیکه میگفت: الحمد لله و الله اکبر. پس جبرئیل فرمود: «به خواست خدا باز گرد». و سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به قبری دیگر برد، و جبرئیل، صاحب آن قبر را صدا کرد و فرمود: «به خواست خدا برخیز». پس مردی سیاه چهره گشته، از آن قبر برخاست درحالیکه میگفت: «وای بر من! واویلا»! جبرئیل فرمود: «به خواست خدا باز گرد». سپس جبرئیل عرض کرد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! اینگونه مردم در روز قیامت محشور میشوند؛ مؤمنان این سخنان را بر زبان میآورند و این گروه، همانگونه که ملاحظه کردی، چنین سخنانی را میگویند».