آیه هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ [2]
او كسى است كه شما را آفريد [و به شما آزادى و اختيار داد]؛ گروهى از شما كافريد و گروهى مؤمن؛ و خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست.
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْحُسَیْنِبْنِنُعَیْمٍ الصَّحَّافِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمِنْکُمْ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ فَقَالَ (علیه السلام) عَرَفَ اللَّهُ إِیمَانَهُمْ بِوَلَایَتِنَا وَ کُفْرَهُمْ بِهَا یَوْمَ أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ فِی صُلْبِ آدَمَ (علیه السلام) وَ هُمْ ذَرٌّ.
امام صادق (علیه السلام)- حسینبننعیم صحّاف گوید: از امام جعفر صادق (علیه السلام) دربارهی این سخن خداوند تعالی پرسیدم: فَمِنکُمْ کَافِرٌ وَ مِنکُم مُّؤْمِنٌ. فرمود: «خداوند عزّوجلّ، آن روز که آنها در صُلب آدم (علیه السلام) و بهصورت ذرّه بودند و از آنها میثاق گرفت، از ایمان آنها به ولایت ما و کفرشان نسبت به آن آگاه شد».
الباقر (علیه السلام)- حُبُّنَا إِیمَانٌ وَ بُغْضُنَا کُفْر.
امام باقر (علیه السلام)- حبّ ما ایمان و بغض و کینهی ما کفر است.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- قَالَ هَذِه خَاصَّهًْ فِی الْمُؤْمِنِینَ وَ الْکَافِرِین.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- این آیه مخصوص مؤمنین و کافرین است.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ حَمْزَهًَْبْنِالطَّیَّارِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) النَّاسُ عَلَی سِتَّهًْ أَصْنَافٍ قَالَ قُلْتُ أَ تَأْذَنُ لِی أَنْ أَکْتُبَهَا قَالَ نَعَمْ قُلْتُ مَا أَکْتُبُ قَالَ اکْتُبْ أَهْلَ الْوَعِیدِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهًْ وَ أَهْلِ النَّارِ وَ اکْتُبْ وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً قَالَ قُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ وَحْشِیٌّ مِنْهُمْ قَالَ وَ اکْتُبْ وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ قَالَ وَ اکْتُبْ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَهًْ وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَهًْ إِلَی الْکُفْرِ وَ لَا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا إِلَی الْإِیمَانِ فَأُولئِکَ عَسَی اللَّهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ قَالَ وَ اکْتُبْ أَصْحَابَ الْأَعْرَافِ قَالَ قُلْتُ وَ مَا أَصْحابُ الْأَعْرافِ قَالَ قَوْمٌ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُمْ وَ سَیِّئَاتُهُمْ فَإِنْ أَدْخَلَهُمُ النَّارَ فَبِذُنُوبِهِمْ وَ إِنْ أَدْخَلَهُمُ الْجَنَّهًَْ فَبِرَحْمَتِهِ.
امام صادق (علیه السلام)- حمزهبنطیّار گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: مردم بر شش گونه هستند، عرض کردم: «اجازه میفرمایید آن را بنویسم»؟ فرمود: «آری»، عرض کردم: «چه بنویسم»؟ فرمود: «بنویس اهل وعید از اهل بهشت و دوزخ. و بنویس: و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند. (توبه/۱۰۲) عرض کردم: «اینها چه کسانی هستند»؟ فرمود: «وحشی (کشندهی حضرت حمزهبنعبدالمطلب (رحمة الله علیه) سیّدالشهداء عموی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله)) از اینهاست، فرمود: و بنویس و گروهی دیگر، به فرمان خدا واگذار شدهاند [و کارشان با خداست] یا آنها را مجازات میکند، و یا توبهی آنان را میپذیرد. (توبه/۱۰۶) و بنویس مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که بهراستی تحت فشار قرار گرفتهاند [و حقیقتاً مستضعفند] نه چارهای دارند، و نه راهی [برای نجات از آن محیط آلوده] مییابند. (نساء/۹۸) که نه چارهای بهسوی کفر دارند و نه راهی به ایمان دارند است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد. (نساء/۹۹) فرمود: و بنویس اصحاب اعراف، گوید: عرض کردم: «اصحاب اعراف کیانند»؟ فرمود: «مردمی که کارهای نیک و کارهای بد آنها برابر باشد، پس اگر آنها را به دوزخ برد به سبّب گناهانشان است، و اگر به بهشت برد رحمت اوست».
الصّادق (علیه السلام)- النَّاسُ عَلی سِتِ فِرَقٍ یَؤُولُونَ کُلُّهُمْ إِلی ثَلَاثِ فِرَقٍ: الْإِیمَانِ، وَ الْکُفْرِ، وَ الضَّلَالِ وَ هُمْ أَهْلُ الْوَعْدَیْنِ الَّذِینَ وَعَدَهُمُ اللَّهُ الْجَنَّهًَْ وَ النَّارَ: الْمُؤْمِنُونَ وَ الْکَافِرُونَ، وَ الْمُسْتَضْعَفُونَ وَ الْمُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ، وَ الْمُعْتَرِفُونَ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً، وَ أَهْلُ الْأَعْرَاف.
امام صادق (علیه السلام)- مردم شش دستهاند که به سه دسته برگردند. ایمان، کفر، گمراهی، و ایشان اهل دو وعدند که خداوند به آنها وعدهی بهشت و دوزخ داده است: مؤمنان، و کافران، و ناتوانان، و آنان که به امید خدایند [و کارشان با خدا است] یا آنها را مجازات میکند، و یا توبهی آنان را میپذیرد. (توبه/۱۰۶) و آنان که به گناهان خویش اعتراف کنند و کار خوب و بد را به هم آمیختند. (توبه/۱۰۲) و دیگر اهل اعراف هستند.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ زُرَارَهًَْ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنِ الْمُسْتَضْعَفِ فَقَالَ هُوَ الَّذِی لَا یَهْتَدِی حِیلَهًْ إِلَی الْکُفْرِ فَیَکْفُرَ وَ لَا یَهْتَدِی سَبِیلًا إِلَی الْإِیمَانِ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُؤْمِنَ وَ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَکْفُرَ فَهُمُ الصِّبْیَانُ وَ مَنْ کَانَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ عَلَی مِثْلِ عُقُولِ الصِّبْیَانِ مَرْفُوعٌ عَنْهُمُ الْقَلَمُ.
امام باقر (علیه السلام)- زراره گوید: از امام باقر (علیه السلام) دربارهی مستضعف پرسش کردم. فرمود: «او کسی است که حیله به کفر ندارد که کافر شود، و راهی به ایمان نیابد [تا مؤمن گردد] نتواند مؤمن شود و نتواند کافر گردد، و آنها کودکانند، و هر مرد و زنی که عقل [و خرد] آنها چون عقل کودکان است، و قلم [تکلیف] از آنان برداشته شده است.
الباقر (علیه السلام)- زُرَارَهًَْ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ فَمَا تَقُولُ فِی مُنَاکَحَهًِْ النَّاس ... فَقَالَ لِی إِنْ کُنْتَ فَاعِلًا فَعَلَیْکَ بِالْبَلْهَاءِ مِنَ النِّسَاءِ قُلْتُ وَ مَا الْبَلْهَاءُ قَالَ ذَوَاتُ الْخُدُورِ الْعَفَائِفُ فَقُلْتُ مَنْ هِیَ عَلَی دِینِ سَالِمِبْنِأَبِیحَفْصَهًَْ قَالَ لَافَقُلْتُ مَنْ هِیَ عَلَی دِینِ رَبِیعَهًِْ الرَّأْیِ فَقَالَ لَا وَ لَکِنَّ الْعَوَاتِقَ اللَّوَاتِی لَا یَنْصِبْنَ کُفْراً وَ لَایَعْرِفْنَ مَا تَعْرِفُونَ قُلْتُ وَ هَلْ تَعْدُو أَنْ تَکُونَ مُؤْمِنَهًًْ أَوْ کَافِرَهًًْ فَقَالَ تَصُومُ وَ تُصَلِّی وَ تَتَّقِی اللَّهَ وَ لَا تَدْرِی مَا أَمْرُکُمْ فَقُلْتُ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ لَا وَ اللَّهِ لَا یَکُونُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ لَیْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَاکَافِرٍ قَالَ فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَوْلُ اللَّهِ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِکَ یَا زُرَارَهًُْ أَرَأَیْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَی اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ فَلَمَّا قَالَ عَسَی فَقُلْتُ مَا هُمْ إِلَّا مُؤْمِنِینَ أَوْ کَافِرِینَ قَالَ فَقَالَ مَا تَقُولُ فِی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَهًًْ وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا إِلَی الْإِیمَانِ فَقُلْتُ مَا هُمْ إِلَّا مُؤْمِنِینَ أَوْ کَافِرِینَ فَقَالَ وَاللَّهِ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ وَ لَاکَافِرِینَ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیَّ فَقَالَ مَا تَقُولُ فِی أَصْحَابِ الْأَعْرَافِ فَقُلْتُ مَا هُمْ إِلَّا مُؤْمِنِینَ أَوْ کَافِرِینَ إِنْ دَخَلُوا الْجَنَّهًَْ فَهُمْ مُؤْمِنُونَ وَ إِنْ دَخَلُوا النَّارَ فَهُمْ کَافِرُونَ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ وَ لَاکَافِرِینَ وَ لَوْ کَانُوا مُؤْمِنِینَ لَدَخَلُوا الْجَنَّهًَْ کَمَا دَخَلَهَا الْمُؤْمِنُونَ وَ لَوْ کَانُوا کَافِرِینَ لَدَخَلُوا النَّارَ کَمَا دَخَلَهَا الْکَافِرُون.
امام باقر (علیه السلام)- زراره گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «نظر شما در خصوص نکاح مردم چیست»؟ عرض کردم: «خداوند شما را اصلاح کند، به من چه دستوری میدهید، بروم و به دستور و امر شما ازدواج کنم»؟ به من فرمود: «اگر قصد چنین کاری را داری، بر توست که از میان زنان، «بَلْهَاء» را برای خودت برگزینی. گفتم: « «بَلْهَاء» کیست»؟ فرمود: «زنی که دارای پوشش بوده و پاکدامن باشد». گفتم: «زنی که بر دین سالمبنابیحفصه باشد»؟ فرمود: «خیر». عرض کردم: «زنی که بر دین ربیعهًْ الرأی باشد»؟ فرمود: «خیر، بلکه آزادههایی که ناصبی (کافر به ولایت) نباشند، و از آنچه که میدانید، آگاهی نداشته باشند». عرض کردم: «و آیا از این حالت خارج است که باید مؤمن باشد و یا کافر»؟ فرمود: «روزه بگیرد و نماز بخواند و تقوای خدا را داشته باشد و از امور شما آگاهی نداشته باشد». عرض کردم: «خداوند عزّوجلّ میفرماید: هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنکُمْ کَافِرٌ وَ مِنکُم مُّؤْمِنٌ خیر، به خدا سوگند! امکان ندارد که کسی از میان انسانها باشد که نه مؤمن و نه کافر باشد. امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: «ای زراره! سخن خداوند از سخن تو صادقتر است، مگر سخن خداوند عزّوجلّ را ملاحظه نکردهای؟ و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند. امید میرود که خداوند توبهی آنها را بپذیرد. (توبه/۱۰۲) پس چرا فرمود: «عَسَی»؟ عرض کردم: «آنها از این دو حالت خارج نیستند؛ یا مؤمند و یا کافرند». گفت: پس ایشان فرمود: «نظرت در خصوص این سخن خداوند عزّوجلّ چیست؟ مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که بهراستی تحت فشار قرار گرفتهاند [و حقیقتاً مستضعفند] نه چارهای دارند، و نه راهی [برای نجات از آن محیط آلوده] مییابند. (نساء/۹۸) عرض کردم: «از این دو حال خارج نیستند؛ یا مؤمنند و یا کافرند». فرمود: «به خدا سوگند! که نه مؤمنند و نه کافرند». سپس به من رو کرد و فرمود: «نظرت دربارهی اصحاب اعراف چیست»؟ عرض کردم: «از این دو حال خارج نیستند؛ یا مؤمنند و یا کافرند، اگر وارد بهشت شوند، مؤمن هستند و اگر وارد جهنّم شوند، کافر هستند». فرمود: «به خدا سوگند! که نه مؤمنند و نه کافرند، اگر مؤمن بودند، مانند مؤمنین وارد بهشت میشدند و اگر کافر بودند، مانند کفّار وارد جهنّم میشدند».