آیه وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ [36]
و همسرو فرزندانش.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَ الْخَلَائِقَ إِذَا عَایَنُوا الْقِیَامَهًَْ وَ دِقَّهًَْ الْحِسَابِ وَ أَلِیمَ الْعَذَابِ فَإِنَّ الْأَبَ یَوْمَئِذٍ یَتَعَلَّقُ بِوَلَدِهِ فَیَقُولُ أَیْ بُنَیَّ کُنْتُ لَکَ فِی دَارِ الدُّنْیَا أَ لَمْ أُرَبِّکَ وَ أُغَذِّیکَ وَ أُطْعِمُکَ مِنْ کَدِّی وَ أُکْسِیکَ وَ أُعَلِّمُکَ الْحِکَمَ وَ الْآدَابَ وَ أُدَرِّسُکَ آیَاتِ الْکِتَابِ وَ أُزَوِّجُکَ کَرِیمَهًًْ مِنْ قَوْمِی وَ أَنْفَقْتُ عَلَیْکَ وَ عَلَی زَوْجَتِکَ فِی حَیَاتِی وَ آثَرْتُکَ عَلَی نَفْسِی بِمَالِی بَعْدَ وَفَاتِی فَیَقُولُ صَدَقْتَ فِیمَا قُلْتَ یَا أَبِی فَمَا حَاجَتُکَ فَیَقُولُ یَا بُنَیَّ إِنَّ مِیزَانِی قَدْ خَفَّتْ وَ رَجَحَتْ سَیِّئَاتِی عَلَی حَسَنَاتِی وَ قَالَتِ الْمَلَائِکَهًُْ یَحْتَاجُ کِفَّهًُْ حَسَنَاتِکَ إِلَی حَسَنَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ حَتَّی ترجع {تَرْجِحَ} بِهَا وَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَهَبَ لِی حَسَنَهًًْ وَاحِدَهًًْ أُثَقِّلُ بِهَا مِیزَانِی فِی هَذَا الْیَوْمِ الْعَظِیمِ خَطَرُهُ قَالَ فَیَقُولُ الْوَلَدُ لَا وَ اللَّهِ یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ مِمَّا خِفْتَهُ أَنْتَ وَ لَا أُطِیقُ أُعْطِیکَ مِنْ حَسَنَاتِی شَیْئاً قَالَ فَیَذْهَبُ عَنْهُ الْأَبُ بَاکِیاً نَادِماً عَلَی مَا کَانَ أَسْدَی إِلَیْهِ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ کَذَلِکَ قِیلَ الْأُمُّ تَلْقَی وَلَدَهَا فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ فَتَقُولُ یَا بُنَیَّ أَ لَمْ یَکُنْ بَطْنِی لَکَ وِعَاءً فَیَقُولُ بَلَی یَا أُمَّاهْ فَتَقُولُ أَ لَمْ یَکُنْ ثَدْیَیَّ لَکَ سِقَاءً فَیَقُولُ بَلَی یَا أُمَّاهْ فَتَقُولُ لَهُ إِنَّ ذُنُوبِی أَثْقَلَتْنِی فَأُرِیدُ أَنْ تَحْمِلَ عَنِّی ذَنْباً وَاحِداً فَیَقُولُ إِلَیْکَ عَنِّی یَا أُمَّاهْ فَإِنِّی مَشْغُولٌ بِنَفْسِی فَتَرْجِعُ عَنْهُ بَاکِیَهًًْ وَ ذَلِکَ تَأْوِیلُ قَوْلِهِ تَعَالَی فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ قَالَ وَ یَتَعَلَّقُ الزَّوْجُ بِزَوْجَتِهِ فَیَقُولُ یَا فُلَانَهًُْ أَیَّ زَوْجٍ کُنْتُ لَکِ فِی الدُّنْیَا فَتُثْنِی عَلَیْهِ خَیْراً وَ تَقُولُ نِعْمَ الزَّوْجُ کُنْتَ لِی فَیَقُولُ لَهَا أَطْلُبُ مِنْکِ حَسَنَهًًْ وَاحِدَهًًْ لَعَلِّی أَنْجُو بِهَا مِمَّا تَرَیْنَ مِنْ دِقَّهًِْ الْحِسَابِ وَ خِفَّهًِْ الْمِیزَانِ وَ الْجَوَازِ عَلَی الصِّرَاطِ فَتَقُولُ لَهُ لَا وَ اللَّهِ إِنِّی لَا أُطِیقُ ذَلِکَ وَ إِنِّی لَأَخَافُ مِثْلَ مَا تَخَافُهُ أَنْتَ فَیَذْهَبُ عَنْهَا بِقَلْبٍ حَزِینٍ حَیْرَانَ وَ ذَلِکَ وَرَدَ فِی تَأْوِیلِ قَوْلِهِ تَعَالَی وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلی حِمْلِها لا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبی یَعْنِی أَنَّ النَّفْسَ الْمُثْقَلَهًَْ بِالذُّنُوبِ تَسْأَلُ أَهْلَهَا وَ قَرَابَتَهَا أَنْ یَحْمِلُوا عَنْهَا شَیْئاً مِنْ حَمْلِهَا وَ ذُنُوبِهَا فَإِنَّهُمْ لَا یَحْمِلُونَهُ بَلْ یَکُونُ حَالُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ نَفْسِی نَفْسِی کَمَا قَالَ تَعَالَی یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ. لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در خبر صحیح از نبیّاکرم (صلی الله علیه و آله) است که: همانا مردمان هرگاه روز رستاخیز و دقّت حساب و دردناکی عذاب را لمس کنند، همانا پدر در این روز به فرزندش میچسبد و میگوید: «من چطور پدری برای تو در دنیا بودم؟ آیا من تو را تربیت نکردم، از دسترنج و زحمت خودم تو را غذا ندادم و تو را نپوشاندم؟ احکام را به تو نیاموختم، آیا قرآن را به تو آموختم از فامیل خودم برای تو زن تزویج کردم، بودجهی زندگی تو و همسرت را تا زنده بودم تأمین کردم بعد از مرگ هم مال فراوانی برایت بهجا گذاشتم». فرزند میگوید: «پدرم! راست و درست میفرمایی، خواستهی شما چیست»؟ پدر میگوید: «پسرم! همانا میزان عمل و کردارم سبک است، گناهم از ثوابم بیشتر است، فرشتگان گفتهاند اگر یک حسنهی دیگر داشته باشی میزان خوبیها از بدیها سنگینتر میشود هماکنون خواهش من از شما این است که یک حسنه از کردار نیک خویش به من ببخشی تا میزان خوبیهایم بهواسطهی همان حسنه سنگین شود امروزی که خطرش بزرگ است». فرزند به پدر میگوید: «نه، به خدا حاضر نمیشوم پدر جان! خود من هم میترسم که کفّهی گناهانم سنگین و کفّهی کارهای نیک من سبک باشد، من قدرت اینکه چیزی به تو ببخشم ندارم». سپس پدر میرود درحالیکه پشیمان و گریان است بر آن خوبیها که به فرزندش در دنیا کرده و همینطور مادر نیز فرزندش را در این روز ملاقات میکند و میگوید: «پسرم! آیا رحم من جایگاه تو نبود»؟ میگوید: «بلی، ای مادر»! مادر میگوید: «آیا پستانم برای تو وسیلهی آشامیدنی نبود»؟ میگوید: بلی، مادرم»! سپس مادر میگوید: «پسرم! گناهانم سنگین و فراوان است از تو میخواهم که یکی از گناهانم را تو تحمّل کنی و بپذیری تا سبکبار شوم». میگوید: «ای مادر، از من دور شو! همانا من سرگرم نفس و حساب خودم میباشم سپس اشکریزان از پسر جدا میشود این است تأویل گفتهی خدای تعالی: هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آنها در آن روز نخواهد بود و از یکدیگر تقاضای کمک نمیکنند [چون کاری از کسی ساخته نیست]! (مؤمنون/۱۰۱) و مرد هم به همسر متوسّل میشود و میگوید: «فلانی من چطور همسری بودم برای تو در دنیا»؟ زن، اوّل او را ستایش به خوبی میکند و میگوید که تو شوهر خوبی بودی برایم». سپس مرد به او میگوید: «من فقط یک حسنه از تو میخواهم شاید بدان واسطهی نجات پیدا کنم و وارهم از این باریکبینی حساب و سبکی میزان و عبور از صراط». زن بههمسرش میگوید: «نه به خدا! من طاقت این را ندارم من هم مانند تو از سرنوشت امروزم بیمناکم». پس شوهر با دلی غمگین و افسرده و سرگردان از کنار زن میرود. این موضوع در تأویل گفتهی خدای تعالی: اگر شخص سنگینباری دیگری را برای حمل گناه خود بخواند، چیزی از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد! (فاطر/۱۸) یعنی نفسی که گرانبار به گناه شده از اهل خود میخواهد که چیزی از بار او بردارند، همانا ایشان باری از گناهش را برنمیدارند؛ بلکه حال مردم روز قیامت چنین است هرکسی میگوید: «خودم، خودم، آنچنان که خدای تعالی میفرماید: یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ* وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ* وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ* لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ، روزیکه فرار میکند مرد از برادرش و مادر و پدرش و از همسر و برادرش، برای هر مردی از ایشان روز چنین کاری است که او را از هرچیز بینیاز میکند».
أمیرالمومنین (علیه السلام)- مِنْ مَوَاطِنِ ذَلِکَ الْیَوْمِ الَّذِی کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهًٍْ وَ الْمُرَادُ یَکْفُرُ أَهْلُ الْمَعَاصِی بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ وَ یَلْعَنُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ الْکُفْرُ فِی هَذِهِ الْآیَهًِْ الْبَرَاءَهًُْ یَقُولُ: یَتَبَرَّأُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ نَظِیرُهَا فِی سُورَهًِْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) قَوْلُ الشَّیْطَانِ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ وَ قَوْلُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) خَلِیلِ الرَّحْمَنِ کَفَرْنا بِکُمْ یَعْنِی تَبَرَّأْنَا مِنْکُمْ ثُمَّ یَجْتَمِعُونَ فِی مَوْطِنٍ آخَرَ یَبْکُونَ فِیهَا ... ثُمَّ یَجْتَمِعُونَ فِی مَوْطِنٍ آخَرَ فَیَفِرُّ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ لِهَوْلِ مَا یُشَاهِدُونَهُ مِنْ صُعُوبَهًِْ الْأَمْرِ وَ عِظَمِ الْبَلَاءِ فَذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ: یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ ...
امام علی (علیه السلام)- ... اینها هر یک در یکی از جایگاههای آن روزی است که پنجاه هزار سال به درازا میکشد. مراد این است که معصیت پیشگان به یکدیگر کفر میورزند و همدیگر را لعنت میکنند. کفر در این آیه به معنای برائت و بیزاری جستن است. میفرماید: آنان از یکدیگر بیزاری میجویند. همانند این نمونه در سوره ابراهیم، سخن شیطان است: من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم! (ابراهیم/۲۲) و سخن ابراهیم خلیل (علیه السلام) خداوند رحمان: کَفَرْنا بِکُمْ یعنی از شما بیزاری جستیم. سپس آنان در جایگاههای دیگری گرد هم میآیند، و چنان به گریه میافتند که اگر صدای آنها به گوش اهل دنیا میرسید، هرآینه تمامی آفریدگان جهان را از زندگی سیر میکرد (جان میباختند) و قلبهایشان از هم میپاشید؛ جز آنچه که خدا بخواهد، آنان پیوسته میگریستند تا این که اشکهایشان میخشکید و خون میگریستند. ... سپس در جایگاههای دیگری گرد هم میآیند و در آنجا از ترس آنچه که از سختی امر و دشواری بلا میبینند، از یکدیگر میگریزند؛ از این روست که خداوند عزّوجلّ فرمود: یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ یعنی روزی که مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود میگریزد.
أمیرالمومنین (علیه السلام)- الْحُسَیْنُبْنُعَلِیٍّ (علیه السلام) قَالَ: کَانَ عَلِیُّبْنُأَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) بِالْکُوفَهًِْ فِی الْجَامِعِ إِذْ قَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ ... فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَخْبِرْنَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ مَنْ هُمْ فَقَالَ قَابِیلُ یَفِرُّ مِنْ هَابِیلَ وَ الَّذِی یَفِرُّ مِنْ أُمِّهِ مُوسَی وَ الَّذِی یَفِرُّ مِنْ أَبِیهِ إِبْرَاهِیمُ وَ الَّذِی یَفِرُّ مِنْ صَاحِبَتِهِ لُوطٌ وَ الَّذِی یَفِرُّ مِنِ ابْنِهِ نُوحٌ یَفِرُّ مِنِ ابْنِهِ کَنْعَان.
امام علی (علیه السلام)- امام حسین (علیه السلام) میفرماید: علیبنابیطالب (علیه السلام) در مسجد جامع کوفه بود که مردی بلند شد و پرسید: ... ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! منظور از این آیات: یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ * وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ * لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ چیست؟ و منظور از آن، چه کسانی هستند»؟ فرمود: «هابیل از [برادرش] قابیل فرار میکند و آن کسی که از مادرش فرار میکند، موسی (علیه السلام) است و آن شخصیکه از پدرش میگریزد، ابراهیم (علیه السلام) است و آن شخصیکه از همسر خویش گریزان است، لوط (علیه السلام) است و آن شخصیکه از پسر خویش میگریزد، نوح (علیه السلام) است که از فرزند خویش کنعان فرار میکند».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِیهُرَیْرَهًَْ قَالَ: سَمِعْتُ عَنْ أَبِی الْقَاسِمِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ فِی هَذِهِ الْآیَهًِْ یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ إِلَّا مَنْ کَانَ عَلَی وَلَایَهًِْ عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فَإِنَّهُ لَا یَفِرُّ مِمَّنْ وَالَاهُ وَ لَا یُعَادِی مَنْ أَحَبَّهُ وَ لَا یُحِبُّ مَنْ أَبْغَضَهُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ* وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ* وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ؛ مگر کسی که بر ولایت علیّبنابیطالب (علیه السلام) باشد که او از کسی که او را دوست داشته باشد، فرار نمیکند و با کسی که او را دوست داشته باشد دشمنی نمیورزد و کسی را که با او دشمن باشد، دوست نمیدارد.