آیه ۳۱ - سوره قیامه

آیه فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى [31]

[در آن روز گفته مي‌شود]: او ايمان نياورد و نماز نخواند.

۱
(قیامه/ ۳۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ حُذَیْفَهًَْ‌بْنِ‌الْیَمَانِ قَالَ کُنْتُ وَ اللَّهِ جَالِساً بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ قَدْ نَزَلَ بِنَا غَدِیرَ خُمٍّ وَ قَدْ غَصَّ الْمَجْلِسُ بِالْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَی قَدَمَیْهِ وَ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِأَمْرٍ فَقَالَ ... أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ عَرْضِ الْمَسْجِدِ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا تَأْوِیلُ هَذَا فَقَالَ مَنْ کُنْتُ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) فَهَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) أَمِیرُهُ وَ قَالَ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ فَقَالَ حُذَیْفَهًُْ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْتُ مُعَاوِیَهًَْ حَتَّی قَامَ فَتَمَطَّی وَ خَرَجَ مُغْضَباً وَاضِعاً یَمِینَهُ عَلَی عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌قَیْسٍ الْأَشْعَرِیِّ وَ یَسَارَهُ عَلَی مُغِیرَهًَْ‌بْنِ‌شُعْبَهًَْ ثُمَّ قَامَ یَمْشِی مُتَمَطِّیاً وَ هُوَ یَقُولُ لَا نُصَدِّقُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) عَلَی مَقَالَتِهِ وَ لَا نُقِرُّ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) بِوَلَایَتِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَی أَثَرِ کَلَامِهِ فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّی وَ لکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّی ثُمَّ ذَهَبَ إِلی أَهْلِهِ یَتَمَطَّی أَوْلی لَکَ فَأَوْلی ثُمَّ أَوْلی لَکَ فَأَوْلی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از حذیفةبن‌یمان [نقل شده است که] گفت: به خدا سوگند روبروی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بودم درحالی‌که ما را در غدیر خم پیاده کرده بود و مجلس با مهاجرین و انصار پر شده بود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر روی پاهایش ایستاد و فرمود: «ای مردم! خداوند دستوری به من داده است. و فرمود: «ای مردم! هرکس من صاحب اختیار او هستم، پس این [علی (علیه السلام)] صاحب اختیار او است». مردی از عرض مسجد گفت: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! تفسیر این [سخن] چیست»؟ فرمود: «هرکس من پیامبر او هستم، پس این علی (علیه السلام) امیر او است و گفت: خداوندا! دوست بدار هرکه او را دوست بدارد و دشمن باش با کسی که با او دشمنی کند و یاری کن کسی را که او را یاری کند و خوار بگردان کسی را که او را یاری نکند». حذیفه گفت: به خدا سوگند معاویه را دیدم که برخاست و متکبّرانه راه رفت و خشمگین خارج شد و درحالی‌که دست راستش را بر عبدالله‌بن‌قیس اشعری و دست چپش را بر مغیرةبن‌شعبه قرار داده بود برخاست و متکبّرانه راه رفت و گفت: «سخنان محمّد (صلی الله علیه و آله) را تصدیق نمی‌کنیم و به ولایت علی (علیه السلام) اقرار نمی‌کنیم»؛ پس خداوند درپی کلام او نازل فرمود: فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّی * وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّی * ثُمَّ ذَهَبَ إِلَی أَهْلِهِ یَتَمَطَّی * أَوْلَی لَکَ فَأَوْلَی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۲۲۶
بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۹۳/ فرات الکوفی ص:۵۱۶/ شواهدالتنزیل، ج۲، ص۳۹۱؛ «بتفاوت لفظی»
بیشتر