آیه وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعيماً وَ مُلْكاً كَبيراً [20]
و هنگاميكه آنجا را ببيني نعمت و ملك عظيمي را ميبيني!
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِإِسْحَاقَالْمَدَنِیِّ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ إِنَّ رَسُولَاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) سُئِل ... قال إِذَا أُدْخِلَ الْمُؤْمِنُ إِلَی مَنَازِلِهِ فِی الْجَنَّهًِْ وَ وُضِعَ عَلَی رَأْسِهِ تَاجُ الْمُلْکِ وَ الْکَرَامَهًِْ أُلْبِسَ حُلَلَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهًِْ وَ الْیَاقُوتِ ... ثُمَّ یَبْعَثُ اللَّهُ إِلَیْهِ أَلْفَ مَلَکٍ یُهَنِّئُونَهُ بِالْجَنَّهًِْ وَ یُزَوِّجُونَهُ بِالْحَوْرَاءِ قَالَ فَیَنْتَهُونَ إِلَی أَوَّلِ بَابٍ مِنْ جِنَانِهِ فَیَقُولُونَ لِلْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ بِأَبْوَابِ جِنَانِهِ اسْتَأْذِنْ لَنَا عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ بَعَثَنَا إِلَیْهِ نُهَنِّئُهُ فَیَقُولُ لَهُمُ الْمَلَکُ حَتَّی أَقُولَ لِلْحَاجِبِ فَیُعْلِمَهُ مَکَانَکُمْ قَالَ فَیَدْخُلُ الْمَلَکُ إِلَی الْحَاجِبِ وَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْحَاجِبِ ثَلَاثُ جِنَانٍ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی أَوَّلِ بَابٍ فَیَقُولَ لِلْحَاجِبِ إِنَّ عَلَی بَابِ الْعَرْصَهًِْ أَلْفَ مَلَکٍ أَرْسَلَهُمْ رَبُّ الْعَالَمِینَ لِیُهَنِّئُوا وَلِیَّ اللَّهِ وَ قَدْ سَأَلُونِی أَنْ آذَنَ لَهُمْ عَلَیْهِ فَیَقُولُ الْحَاجِبُ إِنَّهُ لَیَعْظُمُ عَلَیَّ أَنْ أَسْتَأْذِنَ لِأَحَدٍ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَ زَوْجَتِهِ الْحَوْرَاءِ قَالَ وَ بَیْنَ الْحَاجِبِ وَ بَیْنَ وَلِیِّ اللَّهِ جَنَّتَانِ قَالَ فَیَدْخُلُ الْحَاجِبُ إِلَی الْقَیِّمِ فَیَقُولُ لَهُ إِنَّ عَلَی بَابِ الْعَرْصَهًِْ أَلْفَ مَلَکٍ أَرْسَلَهُمْ رَبُّ الْعِزَّهًِْ یُهَنِّئُونَ وَلِیَّ اللَّهِ فَاسْتَأْذِنْ فَیَتَقَدَّمُ الْقَیِّمُ إِلَی الْخُدَّامِ فَیَقُولُ لَهُمْ إِنَّ رُسُلَ الْجَبَّارِ عَلَی بَابِ الْعَرْصَهًِْ وَ هُمْ أَلْفُ مَلَکٍ أَرْسَلَهُمُ اللَّهُ یُهَنِّئُونَ وَلِیَّ اللَّهِ فَأَعْلِمُوهُ بِمَکَانِهِمْ قَالَ فَیُعْلِمُونَهُ فَیُؤْذَنُ لِلْمَلَائِکَهًِْ فَیَدْخُلُونَ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ هُوَ فِی الْغُرْفَهًِْ وَ لَهَا أَلْفُ بَابٍ وَ عَلَی کُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِهَا مَلَکٌ مُوَکَّلٌ بِهِ فَإِذَا أُذِنَ لِلْمَلَائِکَهًِْ بِالدُّخُولِ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ فَتَحَ کُلُّ مَلَکٍ بَابَهُ الْمُوَکَّلَ بِهِ قَالَ فَیُدْخِلُ الْقَیِّمُ کُلَّ مَلَکٍ مِنْ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْغُرْفَهًِْ قَالَ فَیُبَلِّغُونَهُ رِسَالَهًَْ الْجَبَّارِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْغُرْفَةِ سَلامٌ عَلَیْکُمْ إِلَی آخِرِ الْآیَهًِْ قَالَ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً یَعْنِی بِذَلِکَ وَلِیَّ اللَّهِ وَ مَا هُوَ فِیهِ مِنَ الْکَرَامَهًِْ وَ النَّعِیمِ وَ الْمُلْکِ الْعَظِیمِ الْکَبِیرِ إِنَّ الْمَلَائِکَهًَْ مِنْ رُسُلِ اللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ یَسْتَأْذِنُونَ عَلَیْهِ فَلَا یَدْخُلُونَ عَلَیْهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَذَلِکَ الْمُلْکُ الْعَظِیمُ الْکَبِیر.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- محمّدبناسحاق مدنی از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است: پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ... هنگامیکه مؤمن به منازل خود در بهشت درآید تاج ملک و کرامت بر سر او نهاده شود و حلّههای طلاباف و نقرهباف و مزیّن به یاقوت به تن کند... سپس خداوند هزار فرشته به سوی او میفرستد تا او را به بهشت تبریک گویند و آن حوریه را زوج او کنند. پس به نخستین در بستانهای او رسند و به فرشته دربان این بستانها گویند از ولیّ خدا برای ما اجازه بگیر، زیرا خدا ما را فرستاده تا به او تهنیت گوییم. فرشته بدیشان میگوید: تا من به دربان بگویم و او وی را از محلّ شما آگاه گرداند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: آن فرشته نزد دربان میرود درحالیکه میان آنها سه بستان فاصله است تا به در اوّل میرسد و به دربان میگوید: «بر در باغ هزار فرشته هستند که خداوند جهانیان ایشان را فرستاده تا به ولیّ خدا تبریک گویند و از من خواستهاند از او برای ایشان اجازه بگیرم» و دربان میگوید: «بر من گران است از ولیّ خدا که با همسر حوریّه خود است برای کسی اجازه گیرم». پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: میان این دربان و دوست خدا دو بستان فاصله است. دربان نزد پیشکار او میرود و به او میگوید: «بر در باغ هزار فرشتهاند که خداوند آنها را برای تبریک به ولیّ خدا فرستاده پس برای ایشان اجازه شرفیابی بگیر». پیشکار نزد خدمتکاران مخصوص میرود و به آنها میگوید: «هزار فرشته که فرستادگان خداوند جبّارند بر در باغ انتظار میکشند تا به ولیّ خدا خجسته باد گویند، پس حضور آنها را به آگاهی او برسانید». حضور آنها را به آگاهی او میرسانند و او به فرشتگان اذن ورود میدهد و بدین ترتیب آنها بر ولیّ خدا وارد میشوند درحالیکه او در غرفه خود است و این غرفه هزار در دارد که بر هر یک از این درها فرشتهای گمارده شده است و ناگاه به فرشتهها اجازه ورود داده میشود که نزد ولیّ خدا روند و هر فرشتهای دری را که به آن گمارده شده بگشاید. پیشکار هر فرشته را از یک در این غرفه وارد میکند و آنها پیام خداوند جبّار را بدو میرسانند و این است مفهوم سخن پروردگار که: وَ الْملَئکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیهْم مِّن کلُِّ بَاب، سَلَامٌ عَلَیْکمُ بِمَا صَبرَْتمُْ فَنِعْمَ عُقْبیَ الدَّار؛ و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میگردند. [و به آنان میگویند]: سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرا [ی جاویدان]!. (رعد/۲۴-۲۳) و نیز قول خداوند عزّوجلّ: وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً وَ مُلْکاً کَبیراً همین است، یعنی ولیّ خدا و ارجمندی و نعمتها و ملک پهناور او چنین است. راستی که فرشتهها که پیامبر از طرف خداوند عزّ ذکره هستند برای ورود بر او اجازه میخواهند و جز با اجازه نزد او نمیروند و این است ملک بزرگ و با شکوه.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ مُلْکاً کَبِیراً قَالَ: قَالَ: لَا یَزُولُ وَ لَا یَفْنَی.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ مُلْکًا کَبِیرًا؛ یعنی اینکه از بین نمیرود و ماندگار است.
الصّادق (علیه السلام)- إِذَا أَدْخَلَ اللَّهُ أَهْلَ الْجَنَّهًِْ الْجَنَّهًَْ أَرْسَلَ رَسُولًا إِلَی وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِهِ فَیَجِدُ الْحَجَبَهًَْ عَلَی بَابِهِ فَیَقُولُونَ لَهُ قِفْ حَتَّی نَسْتَأْذِنَ لَکَ فَمَا یَصِلُ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ إِلَّا بِإِذْنٍ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً.
امام صادق (علیه السلام)- هنگامی که خداوند بهشتیان را وارد بهشت گرداند فرستادهای را نزد یکی از دوستان خود میفرستد و پردهای را بر درگاه او می بیند. به او میگویند: «بایست تا اجازه بگیریم، پس فرستادهی خداوند به او نمیرسد مگر اینکه اجازه گرفته است. و این معنای فرموده خداوند است: وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیرا.
الصّادق (علیه السلام)- إِنَ مِنْ أَدْنَی نَعِیمِ الْجَنَّهًِْ یُوجَدُ رِیحُهَا مِنْ مَسِیرَهًِْ أَلْفِ عَامٍ مِنْ مَسَافَهًِْ الدُّنْیَا.
امام صادق (علیه السلام)- بوی پایینترین نعمت اهل بهشت از فاصلهی هزار سال از مسافت دنیا استشمام میشود.
الصّادق (علیه السلام)- قال هِشَامُبْنُالْحَکَمِ: سَأَلَ الزِّنْدِیقُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَقَال ... قَالَ فَکَیْفَ یُنَعَّمُ أَهْلُ الْجَنَّهًِْ بِمَا فِیهَا مِنَ النَّعِیمِ وَ مَا مِنْهُمْ أَحَدٌ إِلَّا وَ قَدِ افْتَقَدَ ابْنَهُ أَوْ أَبَاهُ أَوْ حَمِیمَهُ أَوْ أُمَّهُ فَإِذَا افْتَقَدُوهُمْ فِی الْجَنَّهًِْ لَمْ یَشْکُوا فِی مَصِیرِهِمْ إِلَی النَّارِ فَمَا یَصْنَعُ بِالنَّعِیمِ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّ حَمِیمَهُ فِی النَّارِ یُعَذَّبُ قَالَ (علیه السلام) إِنَّ أَهْلَ الْعِلْمِ قَالُوا إِنَّهُمْ یُنْسَوْنَ ذِکْرَهُمْ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ انْتَظَرُوا قُدُومَهُمْ وَ رَجَوْا أَنْ یَکُونُوا بَیْنَ الْجَنَّهًِْ وَ النَّارِ فِی أَصْحَابِ الْأَعْرَاف.
امام صادق (علیه السلام)- هشامبنحکم گوید: زندیقی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «... نحوهی استفاده بهشتیان از نعمات آنجا چگونه است، با اینکه غالبشان فاقد پسر یا پدر یا رفیق یا مادر خود شده، و فقدانشان فقط حاکی از این است که همهی مفقودین در دوزخند، پس با نعمات چه کند آنکه از حال رفیقش در جهنّم و عذاب با خبر است»؟!. فرمود: «أهل علم گفتهاند: أهل بهشت یاد آنان را فراموش میکنند، و برخی دیگر گفتهاند: چشم به راه آنان میباشند، و امید آن دارند که از جمله أهل اعراف؛ میان دوزخ و بهشت باشند».
الباقر (علیه السلام)- وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً یَعْنِی بِذَلِکَ وَلِیَّ اللَّهِ وَ مَا هُوَ فِیهِ مِنَ الْکَرَامَهًِْ وَ النَّعِیمِ وَ الْمُلْکِ الْعَظِیمِ وَ إِنَّ الْمَلَائِکَهًَْ مِنْ رُسُلِ الْجَبَّارِ لَیَسْتَأْذِنُونَ عَلَیْهِ فَلَا یَدْخُلُونَ عَلَیْهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَذَلِکَ الْمُلْکُ الْعَظِیمُ وَ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا.
امام باقر (علیه السلام)- وَ إِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَ مُلْکًا کَبِیرًا منظور، ولیّ خداست و آن همه کرامت و بزرگواری و نعمتها و پاداش عظیم و باشکوهی که در اختیار دارد. فرشتگان که از جانب خداوند تبارکوتعالی میآیند برای ورود نزد او از وی اجازه میگیرند و تنها درصورتی که به آنها اجازه دهد بر وی وارد میشوند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَبَّاسِبْنِیَزِیدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ کُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ ذَاتَ یَوْمٍ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً مَا هَذَا الْمُلْکُ الَّذِی کَبَّرَهُ اللَّهُ حَتَّی سَمَّاهُ کَبِیراً قَالَ فَقَالَ لِی إِذَا أَدْخَلَ اللَّهُ أَهْلَ الْجَنَّهًِْ الْجَنَّهًَْ أَرْسَلَ رَسُولًا إِلَی وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِهِ فَیَجِدُ الْحَجَبَهًَْ عَلَی بَابِهِ فَیَقُولُ لَهُ قِفْ حَتَّی نَسْتَأْذِنَ لَکَ فَمَا یَصِلُ إِلَیْهِ رَسُولُ رَبِّهِ إِلَّا بِإِذْنٍ فَهُوَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً.
امام صادق (علیه السلام)- عبّاسبنیزید گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: در قول خداوند متعال: وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً منظور از آن مُلکی که خداوند آن را بزرگ و با شکوه کرده و کبیر نامیده است، چیست؟ فرمود: «هنگامیکه بهشتیان وارد بهشت میشوند، خداوند رسولی را نزد یکی از اولیای خویش میفرستد. هنگامیکه رسول به آنجا میرسد، نگهبانان و حاجبان زیادی بر در آنجا میبیند که به وی میگویند: باید برای تو اجازه ورود بگیریم، و رسول تنها درصورتیکه به وی اجازهی ورود داده شود، میتواند وارد شود. و این همان سخن خداوند عزّوجلّ است: وَ إِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَ مُلْکًا عظیماً».