آیه وَ الطُّورِ [1]
سوگند به كوهِ طور
الزّهراء (سلام الله علیها)- عَنْ عَبْدِاللَّهِبْنِ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ عَنْ أَبِیه قَالَ خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِی یَوْماً بَعْدَ وَفَاهًِْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِعَشَرَهًِْ أَیَّامٍ فَلَقِیَنِی عَلِیُّبْنُأَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) ... فَقَالَ (علیه السلام) یَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) ائْتِ مَنْزِلَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَإِنَّهَا إِلَیْکَ مُشْتَاقَهًٌْ تُرِیدُ أَنْ تُتْحِفَکَ بِتُحْفَهًٍْ قَدْ أُتْحِفَتْ بِهَا مِنَ الْجَنَّهًِْ قُلْتُ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) قَدْ أُتْحِفَتْ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) بِشَیْءٍ مِنَ الْجَنَّهًِْ بَعْدَ وَفَاهًِْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ نَعَمْ بِالْأَمْسِ قَالَ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ فَهَرْوَلْتُ إِلَی مَنْزِلِ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) بِنْتِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَإِذَا هِیَ جَالِسَهًٌْ وَ عَلَیْهَا قِطْعَهًُْ عَبَاءٍ إِذَا خَمَّرَتْ رَأْسَهَا انْجَلَی سَاقُهَا وَ إِذَا غَطَّتْ سَاقَهَا انْکَشَفَ رَأْسُهَا فَلَمَّا نَظَرَتْ إِلَیَّ اعْتَجَرَتْ ثُمَّ قَالَ یَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) ... هُوَ نَخْلٌ غَرَسَهُ اللَّهُ فِی دَارِ السَّلَامِ بِکَلَامٍ عَلَّمَنِیهِ أَبِی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) کُنْتُ أَقُولُهُ غُدْوَهًًْ وَ عَشِیَّهًْ} قَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) قُلْتُ علمنی (عَلِّمِینِی) الْکَلَامَ یَا سَیِّدَتِی فَقَالَتْ إِنْ سَرَّکَ أَنْ لَا یَمَسَّکَ أَذَی الْحُمَّی مَا عِشْتَ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَوَاظِبْ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) عَلَّمَتْنِی هَذَا الْحِرْزَ فَقَالَتْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللهِ النُّورِ بِسْمِ اللهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللهِ نُورٌ عَلَی نُورٍ بِسْمِ اللهِ الَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ بِسْمِ اللهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَی الطُّورِ فِی کِتابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ.
حضرت زهرا (سلام الله علیها)- عبدالله فرزند سلمان فارسی (رحمة الله علیه) از پدرش نقل میکند: روزی از منزلم خارج شدم [درحالیکه] ده روز از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) میگذشت. در راه علی (علیه السلام) را دیدم... فرمود: «ای سلمان (رحمة الله علیه)! به منزل فاطمه (سلام الله علیها) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برو که مشتاق دیدار توست و میخواهد از تحفهای که از بهشت برایش آوردهاند به تو بدهد». [با تعجّب] گفتم: «آیا بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای فاطمه (سلام الله علیها) تحفهای از بهشت رسیده است»؟! علی (علیه السلام) فرمود: «آری! دیروز [تحفهای برایش آوردهاند]». سلمان (رحمة الله علیه) میگوید: خودم را شتابان به خانهی فاطمه (سلام الله علیها) رساندم و او را دیدم که نشسته و قطعه عَبایی بر سر دارد... فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «ای سلمان (رحمة الله علیه)! [روز گذشته] سه کنیزِ بهشتی بر من وارد شدند... سپس خرمای تازهای [از بهشت] به من دادند... که از برف سفیدتر و از مُشک، خوشبوتر بود». سپس به من فرمود: «ای سلمان (رحمة الله علیه)! امشب با این خرما افطار کن و فردا هستهاش را برایم بیاور»... [من نیز] شامگاه با آن خرما افطار کردم ولی هستهای در آن نیافتم! فردایِ آنروز نزد دختر رسول خدا (رفتم و به او گفتم: «من با آن خرمایی که به من عنایت کردی افطار نمودم؛ ولی هستهای در آن نیافتم»! فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «ای سلمان (رحمة الله علیه)! هرگز این خرما هسته ندارد چراکه از درختی [چیده شده] که خداوند در دارالسلام (بهشت) آن را کاشته است». [سپس در ادامه فرمود]: «آیا سخنی به تو یاد بدهم که پدرم محمّد (صلی الله علیه و آله) آن را به من آموخت و من هر صبح و شام آن را میخوانم»؟ گفتم: «بانوی من! آن سخن را به من یاد بده». فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «اگر دوست داری که تا در دنیا هستی دچار بیماریِ تب نشوی، بخواندن این دعا مواظبت کن». سلمان (رحمة الله علیه) میگوید: «حضرت، این حرز را به من تعلیم داده و فرمود: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللهِ النُّورِ بِسْمِ اللهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللهِ نُورٌ عَلَی نُورٍ بِسْمِ اللهِ الَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ بِسْمِ اللهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَی الطُّورِ فِی کِتابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: اللَّیْلَهًُْ الَّتِی یَقُومُ فِیهَا قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ یَنْزِلُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) عَلَی حِرَاءَ، فَیَقُولُ لَهُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام): أَجِبْ. فَیَخْرُجُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَقّاً مِنْ حُجْزَهًِْ إِزَارِهِ، فَیَدْفَعُهُ إِلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) فَیَقُولُ لَهُ: اکْتُبْ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، هَذَا عَهْدٌ مِنَ اللَّهِ، وَ مِنْ رَسُولِهِ، وَ مِنْ عَلِیِّبْنِأَبِی طَالِبٍ، لِفُلَانِبْنِفُلَانٍ» بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ، وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ (عَزَّوَجَلَّ) فِی کِتَابِهِ: وَ الطُّورِ وَ کِتابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُور.
امام صادق (علیه السلام)- شبی که در آن قائم آل محّمد (قیام میکند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) و جبرئیل (علیه السلام) بر غار حراء فرود میآیند؛ جبرئیل (علیه السلام) خطاب به حضرت مهدی (گوید: «[پیامبر (صلی الله علیه و آله) را] اجابت کن»!. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از کمربند لباس خویش، صفحهای را بیرون آورده و به علی (علیه السلام) میدهد و به او میفرماید: «بنویس: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم، این میثاقی است از جانب خدا و رسولش و علیّبنابیطالب (علیه السلام) برای مهدی (فرزند حسن عسکری (علیه السلام)». و این همان سخن خداوند عزّوجلّ در کتابش است [که فرمود]: وَ الطُّورُ وَ کِتَابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- زِیَارَهًٌْ رَابِعَهًٌْ مَلِیحَهًٌْ یُزَارُ بِهَا صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَیْه: تَقُولُ یَا أَمِینَ اللهِ یَا حُجَّهًَْ اللهِ یَا وَلِیَّ اللهِ یَا صِرَاطَ اللهِ زَارَکَ عَبْدُکَ وَ وَلِیُّکَ اللَّائِذُ بِقَبْرِکَ وَ الْمُنِیخُ رَحْلَهُ بِفِنَائِکَ الْمُتَقَرِّبُ إِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُسْتَشْفِعُ بِکَ إِلَی اللهِ زِیَارَهًًْ مَنْ هَجَرَ فِیکَ صَحْبَهُ وَ جَعَلَکَ بَعْدَ اللهِ حَسَبَهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ الطُّورُ وَ الْکِتَابُ الْمَسْطُورُ وَ الرَّقُّ الْمَنْشُور.
امام علی (علیه السلام)- زیارتی دیگر برای امیرالمؤمنین (علیه السلام)... آنگاه خود را به ضریح حضرت، چسبانده و آن را ببوس و بگو: «ای امین خدا! ای حجّت خدا! ای ولیّ خدا! ای راه [راستِ] خدا! این بنده و دوستدارت همو که به قبرت پناه آورده و در کنار درگاهت، رحلِ اقامت گزیده و [بهواسطهی تو] به خداوند نزدیکی یافته و تو را نزد خداوند شفیعِ خویش قرار داده به زیارت تو آمده و به خاطر تو، همراهانش را رها کرده و بعد از خداوند، تو را تکیهگاه خویش قرار داده است گواهی میدهم که تویی والطُّورُ و تویی الْکِتَابُ الْمسْطُورُ و تویی الرَّقُّ الْمنْشُور...».
علیّبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ الطُّورِ وَ کِتابٍ مَسْطُورٍ قال الطُّور جَبَلٌ بِطُورِ سینَا.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- منظور از الطُّور، کوهی است در طور سینا (همانجایی که وحی بر موسی (علیه السلام) نازل شد).