آیه ۲۰ - سوره طور

آیه مُتَّكِئينَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عينٍ [20]

اين در‌حالى است كه بر تخت‌هايى كه در كنار هم چيده شده تكيه مى‌زنند، و «حورالعين» را به همسرىِ آن‌ها در مى‌آوريم.

۱
(طور/ ۲۰)

الباقر (علیه السلام)- إِنَّ أَهْلَ الْجَنَّهًِْ یَحْیَوْنَ فَلَا یَمُوتُونَ أَبَداً وَ یَسْتَیْقِظُونَ فَلَا یَنَامُونَ أَبَداً وَ یَسْتَغْنُونَ فَلَا یَفْتَقِرُونَ أَبَداً وَ یَفْرَحُونَ فَلَا یَحْزَنُونَ أَبَداً وَ یَضْحَکُونَ فَلَا یَبْکُونَ أَبَداً وَ یُکْرَمُونَ فَلَا یُهَانُونَ أَبَداً وَ یَفْکَهُونَ وَ لَا یَقْطِبُونَ أَبَداً وَ یُحْبَرُونَ وَ یَسُرُّونَ أَبَداً وَ یَأْکُلُونَ فَلَا یَجُوعُونَ أَبَداً وَ یَرْوَوْنَ فَلَا یَظْمَئُونَ أَبَداً وَ یُکْسَوْنَ فَلَا یَعْرَوْنَ أَبَداً وَ یَرْکَبُونَ وَ یَتَزَاوَرُونَ أَبَداً وَ یُسَلِّمُ عَلَیْهِمُ الْوِلْدَانُ الْمُخَلَّدُونَ أَبَداً بِأَیْدِیهِمْ أَبَارِیقُ الْفِضَّهًِْ وَ آنِیَهًُْ الذَّهَبِ أَبَداً مُتَّکِئِینَ عَلی سُرُرٍ أَبَدا.

امام باقر (علیه السلام)- اهل بهشت همیشه زنده هستند و هیچگاه نمی‌میرند، همیشه بیدارند و هیچگاه نمی‌خوابند، همیشه توانگرند و هیچگاه نیازمند نمی‌گردند، همیشه مسرورند و هیچگاه غمگین نمی‌شوند، همیشه خنده بر لب دارند و هیچگاه گریان نمی‌شوند، پیوسته گرامی داشته می‌شوند و هرگز خوار نمی‌گردند، پیوسته شوخی می‌کنند و هرگز ابرو در هم نمی‌کشند، پیوسته شادمان و مسرورند، پیوسته [از خوردنی‌ها] می‌خورند و هیچگاه گرسنه نمی‌شوند، پیوسته سیراب می‌شوند و هیچگاه تشنه نمی‌شوند، پیوسته بر آن‌ها لباس پوشانده می‌شود و هیچگاه عریان نمی‌گردند، پیوسته سوار [بر مرکب‌های بهشتی] می‌شوند و از یکدیگر بازدید می‌کنند و نوجوانانی جاودان [در شکوه و طراوت] پیوسته بر آن‌ها سلام و درود می‌فرستند؛ درحالی‌که به دستان آن‌ها جام‌هایی از نقره و ظرف‌هایی از طلا قرار دارد و همیشه مُتَّکِئِینَ عَلی سُرُرٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۹۰
بحارالأنوار، ج۸، ص۲۲۰
۲
(طور/ ۲۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَإِذَا جَلَسَ الْمُؤْمِنُ عَلَی سَرِیرِهِ اهْتَزَّ سَرِیرُهُ فَرَحاً فَإِذَا اسْتَقَرَّتْ لِوَلِیِّ اللَّهِ مَنَازِلُهُ فِی الْجَنَّهًِْ اسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ الْمَلَکُ الْمُوَکَّلُ بِجِنَانِهِ لِیُهَنِّیَهُ بِکَرَامَهًِْ اللَّهِ إِیَّاهُ فَیَقُولُ لَهُ خُدَّامُ الْمُؤْمِنِ وَ وُصَفَاؤُهُ مَکَانَکَ فَإِنَّ وَلِیَّ اللَّهِ قَدِ اتَّکَأَ عَلَی أَرَائِکِهِ وَ زَوْجَتُهُ الْحَوْرَاءُ الْعَیْنَاءُ قَدْ هُیِّئَتْ لَهُ فَاصْبِرْ لِوَلِیِّ اللَّهِ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْ شُغُلِهِ، قَالَ: فَتَخْرُجُ عَلَیْهِ زَوْجَتُهُ الْحَوْرَاءُ مِنْ خَیْمَتِهَا تَمْشِی مُقْبِلَهًًْ وَ حَوْلَهَا وُصَفَاؤُهَا تَحْنِیهَاعَلَیْهَا سَبْعُونَ حُلَّهًًْ مَنْسُوجَهًًْ بِالْیَاقُوتِ وَ اللُّؤْلُؤِ وَ الزَّبَرْجَدِ صُبِغْنَ بِمِسْکٍ وَ عَنْبَرٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا تَاجُ الْکَرَامَهًِْ وَ فِی رِجْلَیْهَا نَعْلَانِ مِنْ ذَهَبٍ مُکَلَّلَانِ بِالْیَاقُوتِ وَ اللُّؤْلُؤِ وَ شِرَاکُهُمَا یَاقُوتٌ أَحْمَرُ فَإِذَا أُدْنِیَتْ مِنْ وَلِیِّ اللَّهِ وَ هَمَّ أَنْ یَقُومَ إِلَیْهَا شَوْقاً تَقُولُ لَهُ یَا وَلِیَّ اللَّهِ لَیْسَ هَذَا یَوْمَ تَعَبٍ وَ لَا نَصَبٍ فَلَا تَقُمْ أَنَا لَکَ وَ أَنْتَ لِی فَیَعْتَنِقَانِ قَدْرَ خَمْسِمِائَهًِْ عَامٍ مِنْ أَعْوَامِ الدُّنْیَا لَا یُمِلُّهَا وَ لَا تُمِلُّهُ قَالَ فَیَنْظُرُ إِلَی عُنُقِهَا فَإِذَا عَلَیْهَا قِلَادَهًٌْ مِنْ قَصَبِ یَاقُوتٍ أَحْمَرَ وَسَطُهَا لَوْحٌ مَکْتُوبٌ أَنْتَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ حَبِیبِی وَ أَنَا الْحَوْرَاءُ حَبِیبَتُکَ إِلَیْکَ تباهت {تَنَاهَتْ} نَفْسِی وَ إِلَیَّ تباهت {تَنَاهَتْ} نَفْسُکَ ثُمَّ یَبْعَثُ اللَّهُ أَلْفَ مَلَکٍ یُهَنِّئُونَهُ بِالْجَنَّهًِْ وَ یُزَوِّجُونَهُ الْحَوْرَاءَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- چون مؤمن بر تخت خود بنشیند تختش از شادی به جنبش درآید؛ و چون جایگاهِ ولیّ خدای عزّوجلّ در بهشت مستقر گردد فرشته‌ای که بر بهشت‌های او گماشته شده از او اجازه خواهد تا با کرامتی که خداوند در حقّ او نموده به وی تبریک و شادباش گوید. غلامان و کنیزان خدمتکارِ آن مؤمن به آن فرشته گویند: «همین‌جا بمان که اینک ولیّ خدا بر تخت خویش تکیه زده و همسر حوریه‌اش، را برای او مهیّا ساخته است و تو باید برای [دیدن] ولیّ خدا درنگ کنی». در آن هنگام همسر حوریه‌اش از خیمه‌ی مخصوص خود، بیرون آمده و به‌سوی آن بهشتی حرکت نماید؛ درحالی‌که گرداگردش کنیزکان باشند و بر تنَش هفتاد جامه‌ی بافته شده با یاقوت و مروارید و زبرجد است که از مشک و عنبر می‌باشد و تاج کرامت بر سر دارد و دو کفش از طلا به پا دارد که با یاقوت و مروارید آراسته گردیده و بند آن‌دو کفش، یاقوت سرخ است؛ و چون به نزدیک ولیّ خدا رسد او از شدّت اشتیاقی که به آن همسر حوریه‌اش دارد می‌خواهد که از جا برخیزد، ولی آن حوریه به وی گوید: «ای ولیّ خدا! امروز روز رنج و زحمت نیست، از جایت برنخیز که من از توام و تو از منی». درآن‌هنگام یکدیگر را به‌اندازه‌ی پانصد سال از سال‌های دنیا در آغوش کشند و [در این مدّت] از هم سیر نگردند. چون آن مؤمن بدون اینکه احساس خستگی کند اندکی دچار سستی شود به گردن آن حوریه نظر افکند و بر آن گلوبندهایی از شاخه یاقوت سرخ ببیند که در وسط آن لوحی است و صفحه‌ی آن لوح از مروارید است و در آن چنین نگاشته شده: «ای ولیّ خدا! تو محبوب منی و من نیز حوریه و محبوب تو؛ قلب من برای تو و قلب تو برای من می‌تپد». سپس خداوند هزار فرشته بفرستد تا آن مؤمن را به بهشت، تبریک و شادباش گویند و او را به همسری آن حوریه در آورند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۹۰
القمی، ج۲، ص۲۴۷
۳
(طور/ ۲۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- الْمُؤْمِنُ سَاعَهًًْ مَعَ الْحَوْرَاءِ وَ سَاعَهًًْ مَعَ الْآدَمِیَّهًِْ وَ سَاعَهًًْ یَخْلُو بِنَفْسِهِ عَلَی الْأَرَائِکِ مُتَّکِئاً یَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْض.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- مؤمن [در بهشت] ساعتی با همسران حوریه [خوش] است و ساعتی با همسرانی از جنس آدمیان؛ و ساعتی هم تنها بسر برده و بر تختش تکیه زند و [در آن حال] مؤمنان به یکدیگر نگاه می‌کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۹۰
الکافی، ج۸، ص۹۹/ بحرالعرفان، ج۱۳، ص۲۲۲
بیشتر