آیه يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللهُ جَميعاً فَيُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا أَحْصاهُ اللهُ وَ نَسُوهُ وَ اللهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيدٌ [6]
در آن روز كه خداوند همهی آنها را برمىانگيزد و از اعمالى كه انجام دادند باخبر مىسازد، اعمالى كه خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش كردند؛ و خداوند بر هرچيز شاهد و ناظر است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَصْبَغَبْنِنُبَاتَهًَْ قَالَ إِنَّ سَلْمَانَ (رحمة الله علیه) عَنْهُ قَالَ لِی اذْهَبْ بِی إِلَی الْمَقْبَرَهًِْ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ لِی یَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) سَیُکَلِّمُکَ مَیِّتٌ إِذَا دَنَتْ وَفَاتُکَ فَلَمَّا ذَهَبْتُ بِهِ إِلَیْهَا وَ نَادَی الْمَوْتَی أَجَابَهُ وَاحِدٌ مِنْهُمْ فَسَأَلَهُ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) عَمَّا رَأَی مِنَ الْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَهُ فَأَجَابَهُ بِقِصَصٍ طَوِیلَهًٍْ وَ أَهْوَالٍ جَلِیلَهًٍْ وَرَدَتْ عَلَیْهِ إِلَی أَنْ قَالَ لَمَّا وَدَّعَنِی أَهْلِی وَ أَرَادُوا الِانْصِرَافَ مِنْ قَبْرِی أَخَذْتُ فِی النَّدَمِ فَقُلْتُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مِنَ الرَّاجِعِینَ فَأَجَابَنِی مُجِیبٌ مِنْ جَانِبِ الْقَبْرِ کَلَّا إِنَّها کَلِمَهًٌْ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ فَقُلْتُ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا مُنَبِّهٌ أَنَا مَلَکٌ وَکَّلَنِی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِجَمِیعِ خَلْقِهِ لِأُنَبِّهَهُمْ بَعْدَ مَمَاتِهِمْ لِیَکْتُبُوا أَعْمَالَهُمْ عَلَی أَنْفُسِهِمْ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ إِنَّهُ جَذَبَنِی وَ أَجْلَسَنِی وَ قَالَ لِی اکْتُبْ عَمَلَکَ فَقُلْتُ إِنِّی لَا أُحْصِیهِ فَقَالَ لِی أَمَا سَمِعْتَ قَوْلَ رَبِّکَ أَحْصاهُ اللهُ وَ نَسُوهُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- اصبغبننباته آورده است که سلمان (رحمة الله علیه) به من گفت: «مرا به گورستان ببر، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «ای سلمان! چون مرگت نزدیک شود، البته مردهای با تو سخن میگوید، و چون او را بردم و مردهها را صدا زد، یکی جوابش را داد، سلمان از آنچه که از مرگ و پس از آن به نظرش رسید از او پرسید و او با داستانهای طولانی و هراسهای بزرگ که بر او وارد شده بود جواب داد تا اینکه گفت: «وقتی خانوادهام با من وداع کردند و خواستند از قبر من برگردند پشیمانی مرا گرفت و گفتم: «ای کاش من هم بر میگشتم». یکی از گوشه قبر به من پاسخ داد: چنین نیست! این سخنی است که او به زبان میگوید [و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است]! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند! (مؤمنون/۱۰۰) به او گفتم: «تو کیستی»؟ گفت: «[منبه] هستم فرشتهای که خدا مرا به همه خلقش گماشته تا پس از مرگ آنها را به کردارشان آگاه کنم تا در برابر خدا کارهای خود را بنویسند»؛ سپس مرا کشید و نشاند و گفت: «کارهایت را بنویس». گفتم: «نمیتوانم آنها را بشمارم». گفت: «آیا سخن پروردگارت را نشنیدهایی که میفرماید: أَحْصاهُ اللهُ وَ نَسُوهُ».