آیه ۴ - سوره فتح

آیه هُوَ الَّذي أَنْزَلَ السَّكينَةَ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا إيماناً مَعَ إيمانِهِمْ وَ لِلهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللهُ عَليماً حَكيماً [4]

او كسى است كه آرامش را در دل‌هاى مؤمنان نازل كرد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند لشكريان آسمان‌ها و زمين از آن خداست، و خداوند دانا و حكيم است.

او کسی است که آرامش را در دل‌های مؤمنان نازل کرد

۱ -۱
(فتح/ ۴)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌حَمْزَهًَْ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ هُوَ الْإِیمَان.

امام باقر (علیه السلام)- علیّ‌بن‌ابی‌حمزه گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره: أَنزَل السَّکِینَةَ فِی قُلوبِ المُؤْمِنِینَ سؤال کردم. امام (علیه السلام) فرمود: «منظور از آن ایمان است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۲
الکافی، ج۲، ص۱۵/ بحارالأنوار، ج۶۶، ص۱۹۹/ بحارالأنوار، ج۶۶، ص۲۰۰/ نورالثقلین/ جامع الأخبار، ص۳۶/ البرهان
۱ -۲
(فتح/ ۴)

الرّضا (علیه السلام)- رَوَی الْحَسَنُ‌بْنُ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌فَضَّالٍ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: السَّکِینَهًُْ رِیحٌ مِنَ الْجَنَّهًِْ تَخْرُجُ طَیِّبَهًًْ لَهَا صُورَهًٌْ کَصُورَهًِْ وَجْهِ الْإِنْسَانِ فَتَکُونُ مَعَ الْأَنْبِیَاء (علیهم السلام).

امام رضا (علیه السلام)- حسن‌بن‌علیّ‌بن‌فضّال از امام رضا (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: «سکینه نسیمی خوش است که از بهشت به بیرون می‌وزد، و صورتی همانند صورت انسان دارد، و پیامبران (علیهم السلام) را همراهی می‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۲
بحارالأنوار، ج۲۱، ص۱۴۷
۱ -۳
(فتح/ ۴)

الرّضا (علیه السلام)- قَالَ علی‌بن‌أسباط: وَ سَأَلْتُهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا السَّکِینَهًُْ قَالَ رِیحٌ مِنَ الجَنَّهًِْ لَهُ وَجْهٌ کَوَجْهِ الانْسَانِ أَطْیَبُ رِیحُهَا مِنَ الْمُسْکِ وَ هِیَ الَّتِی أَنْزَلَهَا اللَّهُ عَلَی رَسُولِه بِحُنَیْنٍ فَهَزَمَ الْمُشْرِکُونَ.

امام رضا (علیه السلام)- علیّ‌بن‌اسباط گوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: «فدایت شوم! سکینه چیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «نسیمی بهشتی که چهره‌ای همانند چهره‌ی انسان دارد بویش خوشبوتر از مشک است و این آن چیزی بود که در حنین بر آن پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد و مشرکان شکست خورده و پراکنده شدند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۲
نورالثقلین

تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند

۲ -۱
(فتح/ ۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَالْإِیمَانُ بِاللَّهِ تَعَالَی هُوَ أَعْلَی الْإِیمَانِ دَرَجَهًًْ وَ أَشْرَفُهَا مَنْزِلَهًًْ وَ أَسْنَاهَا حَظّاً فَقِیلَ لَهُ (علیه السلام) الْإِیمَانُ قَوْلٌ وَ عَمَلٌ أَمْ قَوْلٌ بِلَا عَمَلٍ فَقَالَ الْإِیمَانُ تَصْدِیقٌ بِالْجَنَانِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ وَ هُوَ عَمَلٌ کُلُّهُ وَ مِنْهُ التَّامُّ الْکَامِلُ تَمَامُهُ وَ النَّاقِصُ الْبَیِّنُ نُقْصَانُهُ وَ مِنْهُ الزَّائِدُ الْبَیِّنُ زِیَادَتُه ... وَ قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) مَنْ لَقِیَ اللَّهَ کَامِلَ الْإِیمَانِ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ مَنْ کَانَ مُضَیِّعاً لِشَیْءٍ مِمَّا افْتَرَضَهُ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی هَذِهِ الْجَوَارِحِ وَ تَعَدَّی مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ وَ ارْتَکَبَ مَا نَهَی عَنْهُ لَقِیَ اللَّهَ تَعَالَی نَاقِصَ الْإِیمَانِ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ الْآیَهًَْ وَ لَوْ کَانَ الْإِیمَانُ کُلُّهُ وَاحِداً لَا زِیَادَهًَْ فِیهِ وَ لَا نُقْصَانَ لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فَضْلٌ عَلَی أَحَدٍ وَ لَتَسَاوَی النَّاسُ فِی تَمَامِ الْإِیمَانِ وَ بِکَمَالِهِ دَخَلَ الْمُؤْمِنُونَ الْجَنَّهًَْ وَ نَالُوا الدَّرَجَاتِ فِیهَا وَ بِذَهَابِهِ وَ نُقْصَانِهِ دَخَلَ آخَرُونَ النَّارَ.

امام علی (علیه السلام)- ایمان به خداوند بالاترین اعمال می‌باشد و در مرتبه‌ی عالی قرار دارد، و گرامی‌تر از آن مقامی نیست و بهره‌اش از همه افزون‌تر است. گفته شد: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام) ایمان گفتار و کردار است و یا تنها گفتار می‌باشد»، فرمود: «ایمان گواهی به قلب، و اعتراف در زبان و عمل به اعضا و جوارح می‌باشد، ایمان همه‌اش عمل است، ایمان گاهی کامل و گاهی نیمه کامل و زمانی ناقص و گاهی هم زائد است، به‌طوری که این نقصان و زیادت به وضوح دیده می‌شود ... رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرکس خداوند را با ایمان کامل ملاقات کند او از اهل بهشت می‌باشد، و هرکس چیزی از واجبات را ضایع کند و از اوامر خداوند سرپیچی نماید، و مرتکب منهیّات گردد با ایمان ناقص در پیشگاه خداوند حضور پیدا می‌کند». خداوند متعال فرمود: هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمَْ لِلهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ کانَ اللهُ عَلیماً حَکیماً و اگر همه در ایمان با هم مساوی بودند کسی را بر کسی فضیلت و برتری نبود، با ایمان کامل مؤمنان وارد بهشت می‌گردند و به درجات آن نائل می‌شوند. اگر کسانی ایمان آن‌ها ناقص باشد و یا ایمان خود را از دست بدهند وارد دوزخ می‌شوند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۲
مستدرک الوسایل، ج۱۱، ص۱۴۸/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۵۳؛ «اسماها» بدل «اسناها»
۲ -۲
(فتح/ ۴)

الصّادق (علیه السلام)- أَبُوعَمْرٍو الزُّبَیْرِیُّ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَیُّهَا الْعَالِمُ أَخْبِرْنِی أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ: مَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ شَیْئاً إِلَّا بِهِ. قُلْتُ: وَ مَا هُوَ؟ قَال: الْإِیمَانُ بِاللَّهِ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ أَعْلَی الْأَعْمَالِ دَرَجَهًًْ وَ أَشْرَفُهَا مَنْزِلَهًًْ وَ أَسْنَاهَا حَظّاً. قَالَ: قُلْتُ: أَ لَا تُخْبِرُنِی عَنِ الْإِیمَانِ أَ قَوْلٌ هُوَ وَ عَمَلٌ أَمْ قَوْلٌ بِلَا عَمَلٍ؟ فَقَالَ: الْإِیمَانُ عَمَلٌ کُلُّهُ وَ الْقَوْلُ بَعْضُ ذَلِکَ الْعَمَلِ بِفَرْضٍ مِنَ اللَّهِ بَیَّنَ فِی کِتَابِهِ وَاضِحٍ نُورُهُ ثَابِتَهًٍْ حُجَّتُهُ یَشْهَدُ لَهُ بِهِ الْکِتَابُ وَ یَدْعُوهُ إِلَیْهِ. قَالَ: قُلْتُ: صِفْهُ لِی جُعِلْتُ فِدَاکَ حَتَّی أَفْهَمَهُ. قَالَ: الْإِیمَانُ حَالاتٌ وَ دَرَجَاتٌ وَ طَبَقَاتٌ وَ مَنَازِلُ فَمِنْهُ التَّامُّ الْمُنْتَهَی تَمَامُهُ وَ مِنْهُ النَّاقِصُ الْبَیِّنُ نُقْصَانُهُ وَ مِنْهُ الرَّاجِحُ الزَّائِدُ رُجْحَانُهُ. قُلْتُ: إِنَّ الْإِیمَانَ لَیَتِمُّ وَ یَنْقُصُ وَ یَزِیدُ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: کَیْفَ ذَلِکَ؟ قَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَرَضَ الْإِیمَانَ عَلَی جَوَارِحِ ابْنِ‌آدَمَ وَ قَسَّمَهُ عَلَیْهَا وَ فَرَّقَهُ فِیهَا فَلَیْسَ مِنْ جَوَارِحِهِ جَارِحَهًٌْ إِلَّا وَ قَدْ وُکِّلَتْ مِنَ الْإِیمَانِ بِغَیْرِ مَا وُکِّلَتْ بِهِ أُخْتُهَا ... فَمَنْ لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ حَافِظاً لِجَوَارِحِهِ مُوفِیاً کُلُ جَارِحَهًٍْ مِنْ جَوَارِحِهِ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ عَلَیْهَا لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ مُسْتَکْمِلًا لِإِیمَانِهِ وَ هُوَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ مَنْ خَانَ فِی شَیْءٍ مِنْهَا أَوْ تَعَدَّی مَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فِیهَا لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ نَاقِصَ الْإِیمَانِ. قُلْتُ: قَدْ فَهِمْتُ نُقْصَانَ الْإِیمَانِ وَ تَمَامَهُ. فَمِنْ أَیْنَ جَاءَتْ زِیَادَتُهُ؟ فَقَالَ: قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِیماناً فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِیماناً وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ وَ قَالَ نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدیً وَ لَوْ کَانَ کُلُّهُ وَاحِداً لَا زِیَادَهًَْ فِیهِ وَ لَا نُقْصَانَ لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ مِنْهُمْ فَضْلٌ عَلَی الْآخَرِ وَ لَاسْتَوَتِ النِّعَمُ فِیهِ وَ لَاسْتَوَی النَّاسُ وَ بَطَلَ التَّفْضِیلُ وَ لَکِنْ بِتَمَامِ الْإِیمَانِ دَخَلَ الْمُؤْمِنُونَ الْجَنَّهًَْ وَ بِالزِّیَادَهًِْ فِی الْإِیمَانِ تَفَاضَلَ الْمُؤْمِنُونَ بِالدَّرَجَاتِ عِنْدَ اللَّهِ وَ بِالنُّقْصَانِ دَخَلَ الْمُفَرِّطُونَ النَّار.

امام صادق (علیه السلام)- ابوعمرو زبیری گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «ای عالم کدامیک از اعمال در نزد خداوند بهترین است». فرمود: «آن عملی که خداوند جز آن چیزی را قبول نمی‌کند». گفتم: «آن کدام عمل است»؟ فرمود: «ایمان به خداوند یگانه که بالاترین و شریف‌ترین و عالی‌ترین چیز است». گفتم: «ایمان تنها گفتار است؟ یا گفتار و کردار با هم باید باشد»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «ایمان همه‌اش عمل است، و اظهار زبانی جزئی از ایمان می‌باشد که خداوند آن را در کتاب خود بیان کرده است، نورش روشن، و برهانش ثابت می‌باشد، کتاب به آن ایمان گواهی می‌دهد و او را به طرف خود می‌کشاند». عرض کردم: «ایمان را برای من تعریف کنید تا خوب آن را دریابم»؟ فرمود: «ایمان حالات و درجات مختلفی دارد و با هم در یک حال نیستند، آن‌ها از نظر مقام و مرتبه متفاوت می‌باشند، بعضی از ایمان‌ها تمام و در حدّ کمال هستند، و پاره‌ای در عین نقصان می‌باشند، و بعضی هم متوسّط هستند». عرض کردم: «ایمان هم در حدّ کمال است و هم نقصان‌پذیر و هم زائد»؟ فرمود: «آری»! گفتم: «چگونه است»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «خداوند متعال ایمان را بر جوارح فرزندان آدم واجب گردانید و آن را بر اعضاء تقسیم فرمود و برای هریک سهمی معیّن کرد. هر یک از وظایف آدمیان را به یکی از جوارح اختصاص داده، و هر عضوی تکلیف مخصوصی دارد که عضو دیگرش به آن مکلّف نیست، هرکس اعضاء و جوارح خود را نگه دارد و وظایف هریک را انجام دهد، با ایمان کامل به محضر پروردگار خواهد رسید، و وارد بهشت خواهد شد، و هرکس در یکی از آن‌ها خیانت کند و یا از اوامر خداوند سرباز زند با ایمان ناقص به محضر او قدم خواهد گذاشت». عرض کردم: «نقصان ایمان را فهمیدم امّا برایم بگوئید که زیادشدن از کجا خواهد بود»؟ فرمود: «خداوند متعال دراین‌باره فرمود است: و هنگامی‌که سوره‌ای نازل می‌شود، بعضی از آنان [به دیگران] می‌گویند: «این سوره، ایمان کدام‌یک از شما را افزون ساخت»؟! [به آن‌ها بگو]: امّا کسانی که ایمان آورده‌اند، بر ایمانشان افزوده و آن‌ها [به فضل و رحمت الهی] خوشحالند. و امّا آن‌ها که در دل‌هایشان بیماری است، پلیدی بر پلیدیشان افزوده. (توبه/۱۲۵-۱۲۴) در جای دیگر گفتند: ما داستان آنان را بحق برای تو بازگو می‌کنیم آن‌ها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم. (کهف/۱۳) و اگر همه یکسان بودند و زیادت و نقصانی در آنجا نبود که آن‌ها بر هم برتری و فضیلتی نداشتند. اگر زیادت نبود همه‌ی نعمت‌ها مساوی می‌شد و مردم همه با هم برابر بودند، و تفضیل باطل می‌شد ولی با ایمان کامل مؤمنان وارد بهشت می‌گردند، و با زیادت در ایمان درجات بیشتری به دست می‌آورند، و کسانی که در ایمان نقصان داشته باشند وارد دوزخ می‌گردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۴
الکافی، ج۲، ص۳۳/ نورالثقلین
۲ -۳
(فتح/ ۴)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- لِیَزْدادُوا تَصْدِیقاً بِشَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ هُوَ أَنَّهُمْ کُلَّمَا أُمِرُوا بِشَیْءٍ مِنِ الشَّرَائِعِ صَدَقُوا بِهِ وَ ذَلِکَ بالسَّکِینَهًْ الَّتِی أَنْزَلَهَا اللَّهُ فِی قُلُوبِهِمْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- تا تصدیق به شریعت اسلام افزون گردد و آن اینکه هرگاه به چیزی از احکام اسلامی امر شوند آن را تصدیق نموده و با آرامشی که خداوند در قلوب ایشان قرار داده آن را می‌پذیرند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۶
بحارالأنوار، ج۶۶، ص۱۷۸
۲ -۴
(فتح/ ۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ ابْنِ عُمَرَ: قُلْنَا: یَا رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ الْإِیمَانَ یَزِیدُ وَ یَنْقُصُ؟ قَالَ: نَعَمْ، یَزِیدُ حَتَّی یُدْخِلَ صَاحِبَهُ الْجَنَّهًَْ وَ یَنْقُصُ حَتَّی یُدْخِلَ صَاحِبَهُ النَّارَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابن‌عمر گوید: به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفتیم: «آیا ایمان کم و زیاد می‌شود»؟ فرمود: «بله ایمان زیاد می‌گردد تا جایی که صاحبش را در بهشت داخل می‌نماید و کم می‌گردد تا جایی که صاحبش را وارد جهنّم می‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۶
بحارالأنوار، ج۶۶، ص۲۰۹
۲ -۵
(فتح/ ۴)

الصّادق (علیه السلام)- قَالَ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عِمْرَانَ: سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُونَ مِنَّا ثَمَانِیَهًٌْ مُحَدَّثُونَ سَابِعُهُمُ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، فَقَامَ أَبُوبَصِیرٍ ابْنُ‌أَبِی‌الْقَاسِمِ فَقَبَّلَ رَأْسَهُ، وَ قَالَ سَمِعْتُ مِنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) مُنْذُ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ، فَقَالَ لَهُ أَبُوبَصِیرٍ: سَمِعْتُهُ مِنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ إِنِّی کُنْتُ خُمَاسِیّاً جَاءَ بِهَذَا. قَالَ: اسْکُتْ یَا صَبِیُ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ یَعْنِی الْقَائِمَ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وَ لَمْ یَقُلْ ابْنِی هَذَا.

امام صادق (علیه السلام)- محمّدبن‌عمران گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «می‌گویند هشت نفر از ما محدّثون خواهند بود و هفتمین آن‌ها حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. ابوبصیر از جای برخاسته و سر مبارک آن حضرت را بوسید و گفت: «از چهل سال قبل این را از پدر بزرگوارتان امام باقر (علیه السلام) شنیدم و آن زمان‌که این حدیث را شنیدم پنج ساله بودم که آن حضرت این حدیث را بیان فرمود و گفت: «ای بچّه ساکت باش که مراد از لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و فرزند من این جمله را نفرمود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۶
رجال الکشی، ص۴۷۵

لشکریان آسمان‌ها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است

۳ -۱
(فتح/ ۴)

الباقر (علیه السلام)- کَانَ کُلُ شَیْءٍ مَاءً وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ ذِکْرُهُ الْمَاءَ فَاضْطَرَمَ نَاراً ثُمَّ أَمَرَ النَّارَ فَخَمَدَتْ فَارْتَفَعَ مِنْ خُمُودِهَا دُخَانٌ فَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ مِنْ ذَلِکَ الدُّخَانِ وَ خَلَقَ الْأَرْضَ مِنَ الرَّمَادِ ثُمَّ اخْتَصَمَ الْمَاءُ وَ النَّارُ وَ الرِّیحُ فَقَالَ الْمَاءُ: أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ وَ قَالَتِ الرِّیحُ: أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ وَ قَالَتِ النَّارُ: أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ. فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ إِلَی الرِّیحِ: أَنْتِ جُنْدِیَ الْأَکْبَر.

امام باقر (علیه السلام)- در ابتدا آب همه‌جا را فراگرفته بود و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت. (هود/۷) خداوند به آب دستور داد تا به آتش تبدیل شود. سپس آتش را خاموش کرد و از آن دودی بلند شد. آنگاه از آن دود آسمان‌ها و از خاکستر آن آتش، زمین را آفرید. سپس آب، آتش و باد با یکدیگر رقابت کردند. آب می‌گفت: «من قوی‌ترین و بزرگ‌ترین سپاه خداوند هستم». آتش می‌گفت: «من بزرگ‌ترین سپاه خدا هستم». باد نیز می‌گفت: «من بزرگ‌ترین سپاه خدا هستم». خداوند عزّوجلّ به باد وحی کرد: «تو بزرگ‌ترین سپاه من (نیروی برتر من) هستی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۶
الکافی، ج۸، ص۹۵/ البرهان
۳ -۲
(فتح/ ۴)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- وَ لِلهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَعْنِی المَلَائِکَهًُْ وَ الْجِنُّ وَ الانْسُ وَ الشَّیَاطِینُ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- وَ لِلهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛ مراد از لشکریان آسمان‌ها و زمین، ملائکه، جن، انس و شیاطین می‌باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۶
بحارالأنوار، ج۱۹، ص۱۶۰
بیشتر