آیه ۲ - سوره فتح

آیه لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقيماً [2]

تا خداوند گناهان گذشته و آينده‌اى را كه به تو نسبت مى‌دادند ببخشد [و حقّانيت تو را ثابت نموده] و نعمتش را بر تو تمام كند و به راه راست هدايتت فرمايد.

سبب نزول

۱
(فتح/ ۲)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَال: لَمْ یَزَلْ رسول الله (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ حَتَّی نَزَلَتْ سُورَهًُْ الْفَتْحِ فَلَمْ یَعُدْ إِلَی ذَلِکَ الْکَلَامِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- امام صادق (علیه السلام) فرود: پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا زمانی‌که سوره‌ی فتح نازل شود، همواره می‌فرمود: «پروردگارا! بیم آن دارم که نسبت به تو نافرمانی کنم و به عذاب روز قیامت گرفتار شوم». امّا پس از نازل‌شدن آن سوره، دیگر این جمله را نگفت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۲
بحارالأنوار، ج۱۶، ص۳۲۶

تا خداوند گناهان گذشته و آینده‌ای را که به تو نسبت می‌دادند ببخشد [و حقّانیت تو را ثابت نموده] و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید

۱ -۱
(فتح/ ۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَالَ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَمَرَ الْمَلَائِکَهًَْ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ بِقَوْلِهِ وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا وَ قَالَ لِنَبِیِّنَا (صلی الله علیه و آله) إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً وَ قَالَ فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ وَ قَالَ تَعَالَی لِنَبِیِّنَا (صلی الله علیه و آله) لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّر.

امام علی (علیه السلام)- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموده است: خداوند متعال به فرشتگان دستور داده بر آدم (علیه السلام) سجده کنند، در آنجا که می‌فرماید: و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند. (بقره/۳۴) و حال آنکه برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) ما می‌فرماید: خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستد ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملًا تسلیم [فرمان او] باشید. (احزاب/۵۶) و باز درباره‌ی آدم (علیه السلام) می‌فرماید: سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت [و با آن‌ها توبه کرد]. و خداوند توبه‌ی او را پذیرفت. (بقره/۳۷) و حال آنکه در مورد پیامبر (صلی الله علیه و آله) ما می‌فرماید: لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّر.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۲
روضهًْ الواعظین، ج۱، ص۶۱

استغفار و عصمت

۱
(فتح/ ۲)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَال: کَانَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فِی بَیْتِ أُمِّ سَلَمَهًَْ فِی لَیْلَتِهَا فَفَقَدَتْهُ مِنَ الْفِرَاشِ فَدَخَلَهَا فِی ذَلِکَ مَا یَدْخُلُ النِّسَاءَ فَقَامَتْ تَطْلُبُهُ فِی جَوَانِبِ الْبَیْتِ حَتَّی انْتَهَتْ إِلَیْهِ وَ هُوَ فِی جَانِبٍ مِنَ الْبَیْتِ قَائِمٌ رَافِعٌ یَدَیْهِ یَبْکِی وَ هُوَ یَقُولُ اللَّهُمَّ لَا تَنْزِعْ مِنِّی صَالِحَ مَا أَعْطَیْتَنِی أَبَداً اللَّهُمَّ لَا تُشْمِتْ بِی عَدُوّاً وَ لَا حَاسِداً أَبَداً اللَّهُمَّ وَ لَا تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ أَبَداً اللَّهُمَّ وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَهًَْ عَیْنٍ أَبَداً قَالَ فَانْصَرَفَتْ أُمُّ سَلَمَهًَْ تَبْکِی حَتَّی انْصَرَفَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لِبُکَائِهَا فَقَالَ لَهَا مَا یُبْکِیکِ یَا أُمَّ سَلَمَهًَْ فَقَالَتْ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ لِمَ لَا أَبْکِی وَ أَنْتَ بِالْمَکَانِ الَّذِی أَنْتَ بِهِ مِنَ اللَّهِ قَدْ غَفَرَ اللهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ تَسْأَلُهُ أَنْ لَا یَشْمَتَ بِکَ عَدُوّاً أَبَداً وَ أَنْ لَا یَرُدَّکَ فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذَکَ مِنْهُ أَبَداً وَ أَنْ لَا یَنْزِعَ مِنْکَ صَالِحاً أَعْطَاکَ أَبَداً وَ أَنْ لَا یَکِلَکَ إِلَی نَفْسِکَ طَرْفَهًَْ عَیْنٍ أَبَداً فَقَالَ یَا أُمَّ سَلَمَهًَْ وَ مَا یُؤْمِنُنِی وَ إِنَّمَا وَکَلَ اللَّهُ یُونُسَ‌بْنَ‌مَتَّی (علیه السلام) إِلَی نَفْسِهِ طَرْفَهًَْ عَیْنٍ وَ کَانَ مِنْهُ مَا کَانَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خانه امّ‌سلمه بود. شبهنگام امّ‌سلمه دید پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بستر نیست. فکری در خاطرش گذشت که در خاطر زنان میگذرد. برخاست و همه جای خانه را درپی حضرت گشت تا اینکه به ایشان رسید. دید پیامبر (صلی الله علیه و آله) در گوشهای از خانه ایستاده و دستانش را بلند کرده و میگرید و میفرماید: «خداوندا! نعمتهای نیکی را که به من بخشیدهای هیچگاه از من مگیر! خداوندا! نکوهش دشمنان و حسودان را هرگز بر من روا مدار! خداوندا! هیچ‌گاه مرا به دردسری که از آن نجاتم دادهای برنگردان! خداوندا هرگز مرا اندازه چشم‌برهم‌زدنی به خود وامگذار»! در آن دم امّ‌سلمه با چشم گریان بازگشت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز از گریه‌ی امّ‌سلمه برگشت و به او فرمود: «ای امّ‌سلمه! چرا گریه میکنی»؟! عرض کرد: «پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! چطور گریه نکنم حال آنکه شما نزد خداوند چنان منزلتی داری که او از گناه گذشته و آینده‌ی تو درگذشته است امّا باز از او میخواهی نکوهش دشمنان را بر شما روا ندارد و هیچ‌گاه شما را به دردسری که از آن نجاتت داده برنگرداند و هرگز اندازه‌ی چشم‌برهم‌زدنی شما را به خود وانگذارد؟! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای امّ‌سلمه! چه چیز مرا در امان نگاه میدارد؟! خداوند به‌اندازه‌ی یک چشم‌برهم‌زدن یونس‌بن‌متی (علیه السلام) را به خودش واگذاشت و آن ماجرا بر او گذشت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۲
بحارالأنوار، ج۱۶، ص۲۱۷
۲
(فتح/ ۲)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- لَمَّا نَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَی إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لَیْتَنِی أَعْلَمُ مَتَی یَکُونُ ذَلِکَ فَنَزَلَ سُورَهًُْ النَّصْرِ فَکَانَ یَسْکُتُ بَیْنَ التَّکْبِیرِ وَ الْقِرَاءَهًِْ بَعْدَ نُزُولِهَا فَیَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ أَمَا إِنَّ نَفْسِی نُعِیَتْ إِلَیَّ ثُمَّ بَکَی بُکَاءً شَدِیداً فَقِیلَ یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَ وَ تَبْکِی مِنَ الْمَوْتِ وَ قَدْ غَفَرَ اللهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ قَالَ فَأَیْنَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ وَ أَیْنَ ضَیْقَهًُْ الْقَبْرِ وَ ظُلْمَهًُْ اللَّحْدِ وَ أَیْنَ الْقِیَامَهًُْ وَ الْأَهْوَالُ فَعَاشَ بَعْدَ نُزُولِ هَذِهِ السُّورَهًِْ عَاماً.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- آنگاه که خداوند متعال این آیه: تو می‌میری و آن‌ها نیز خواهند مرد!. (زمر/۳۰) را نازل کرد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای کاش می‌دانستم زمان آن کی خواهد بود». پس سوره‌ی نصر نازل شد. بعد از نزول این آیه بین قرائت سوره و تکبیر در نماز سکوت می‌کرد و می‌فرمود: «سُبْحَانَ اللهِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ». دلیل آن را پرسیدند؛ فرمود: «به‌راستی که جانم، خبر مرگ آن را به من داده شده است». سپس بسیار گریست. به آن حضرت عرض کردند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! به خاطر مرگتان گریه می‌کنید؟ درحالی‌که خداوند از گناه گذشته و آینده‌ی تو درگذشته است». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هول و هراس بعد از مرگ چه؟ فشار قبر چه؟ تاریکی گور چه؟ قیامت و ترس از آن چه»؟ و تنها یک سال بعد از نزول این سوره زندگی کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۴
بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۷۱
۳
(فتح/ ۲)

الرّضا (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْجَهْمِ قَالَ حَضَرْتُ مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ وَ عِنْدَهُ الرِّضَا عَلِیُّ‌بْنُ‌موسی (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ یا ابن رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَ لَیْسَ مِنْ قَوْلِکَ أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ (علیهم السلام) مَعْصُومُونَ قَالَ بَلَی فَقَالَ الْمَأْمُونُ لِلَّهِ دَرُّکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) فَأَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ عِنْدَ مُشْرِکِی أَهْلِ مَکَّهًَْ أَعْظَمَ ذَنْباً مِنْ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ثَلَاثَمِائَهًٍْ وَ سِتِّینَ صَنَماً فَلَمَّا جَاءَهُمْ ص بِالدَّعْوَهًِْ إِلَی کَلِمَهًِْ الْإِخْلَاصِ کَبُرَ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ وَ عَظُمَ وَ قَالُوا أَ جَعَلَ الْآلِهَهًَْ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَیْءٌ عُجابٌ وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلی آلِهَتِکُمْ إِنَّ هذا لَشَیْءٌ یُرادُ ما سَمِعْنا بِهذا فِی الْمِلَّهًِْ الْآخِرَهًِْ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ فَلَمَّا فَتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی نَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) مَکَّهًَْ قَالَ لَهُ یا محمد (صلی الله علیه و آله) إِنَّا فَتَحْنا لَکَ مَکَّةَ فَتْحاً مُبِیناً لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ عِنْدَ مُشْرِکِی أَهْلِ مَکَّهًَْ بِدُعَائِکَ إِلَی تَوْحِیدِ اللَّهِ فِیمَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ لِأَنَّ مُشْرِکِی مَکَّهًَْ أَسْلَمَ بَعْضُهُمْ وَ خَرَجَ بَعْضُهُمْ عَنْ مَکَّهًَْ وَ مَنْ بَقِیَ مِنْهُمْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی إِنْکَارِ التَّوْحِیدِ عَلَیْهِ إِذَا دَعَا النَّاسَ إِلَیْهِ فَصَارَ ذَنْبُهُ عِنْدَهُمْ فِی ذَلِکَ مَغْفُوراً بِظُهُورِهِ عَلَیْهِم.

امام رضا (علیه السلام)- از علیّ‌بن‌محمّدبن‌جهم روایت شده است که گفت: در مجلس مأمون حضور داشتم و امام رضا (علیه السلام) نیز در آنجا بود. مأمون به آن حضرت گفت: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! مگر نمی‌گویی پیامبران معصوم هستند»؟ امام فرمود: «بلی»! ... مأمون گفت: «ای ابالحسن (علیه السلام)! آیه: لیَغْفِرَ لکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ ومَا تَأَخَّرَ را برایم تفسیر کن». آن حضرت فرمود: «از نظر مشرکان عرب، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از همگان گناهکارتر بود. زیرا آن‌ها به‌جای خداوند سیصدوشصت بت را می‌پرستیدند. امّا آن حضرت برایشان دعوت به کلمه‌ی اخلاص را به ارمغان آورد و این امر بر آن‌ها دشوار می‌نمود. به همین دلیل می‌گفتند: آیا او به‌جای اینهمه خدایان، خدای واحدی قرار داده؟! این به‌راستی چیز عجیبی است»! سرکردگان آن‌ها بیرون آمدند و گفتند: «بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزی است که خواسته‌اند [شما را گمراه کنند]! ما هرگز چنین چیزی در آیین دیگری نشنیده‌ایم این تنها یک آئین ساختگی است!. (ص/۷۵) زمانی‌که خداوند، فتح مکّه را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) ممکن کرد، خطاب به آن حضرت فرمود: إِنَّا فَتَحْنَا لکَ فَتْحًا مُّبِینًا، لیَغْفِرَ لکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ و مَا تَأَخَّرَ یعنی تا خداوند گناهان تو را به گمان مشرکان مکّه به علّت فراخواندن مردم به یکتاپرستی در گذشته، حال و آینده بیامرزد. زیرا برخی از مشرکان مکّه، ایمان آورده و برخی نیز از مکّه خارج شده بودند. گروهی که در مکّه باقی ماندند، نتوانسته بودند دعوت مردم به توحید توسّط آن حضرت را انکار کنند. به همین دلیل، گناهانی که آنان فکر می‌کردند بر دوش محمّد (صلی الله علیه و آله) است، بخشوده شد؛ زیرا حرف او به کرسی نشست و بر آنان پیروز شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۴
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۸۳/ الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۰/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۲۰۲/ نورالثقلین و البرهان؛ «فأخبرنی عن ... بظهوره علیهم» محذوف
۴
(فتح/ ۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَّ یَهُودِیّاً مِنْ یَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ کَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاهًَْ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ صُحُفَ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَی مَجْلِسٍ فِیهِ أَصْحَابُ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ فِیهِمْ علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) وَ ابْنُ عَبَّاسٍ وَ أَبُو مَعْبَدٍ الْجُهَنِیُّ فَقَالَ یَا أُمَّهًَْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مَا تَرَکْتُمْ لِنَبِیٍّ دَرَجَهًًْ وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِیلَهًًْ إِلَّا نَحَلْتُمُوهَا نَبِیَّکُمْ فَهَلْ تُجِیبُونِّی عَمَّا أَسْأَلُکُمْ عَنْهُ فَکَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ فَقَالَ علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) نَعَمْ مَا أَعْطَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِیّاً (صلی الله علیه و آله) دَرَجَهًًْ وَ لَا مُرْسَلًا فَضِیلَهًًْ إِلَّا وَ قَدْ جَمَعَهَا لِمحمد (صلی الله علیه و آله) وَ زَادَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) عَلَی الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) أَضْعَافاً مُضَاعَفَهًًْ فَقَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ فَهَلْ أَنْتَ مُجِیبُنِی قَالَ لَهُ نَعَمْ سَأَذْکُرُ لَکَ الْیَوْمَ مِنْ فَضَائِلِ رسول الله (صلی الله علیه و آله) مَا یُقِرُّ اللَّهُ بِهِ أَعْیُنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَکُونُ فِیهِ إِزَالَهًٌْ لِشَکِّ الشَّاکِّینَ فِی فَضَائِلِهِ إِنَّهُ عَلَیْهِ الصَّلَاهًُْ وَ السَّلَامُ کَانَ إِذَا ذَکَرَ لِنَفْسِهِ فَضِیلَهًًْ قَالَ وَ لَا فَخْرَ وَ أَنَا أَذْکُرُ لَکَ فَضَائِلَهُ غَیْرَ مُزْرٍ بِالْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) وَ لَا مُنْتَقِصٍ لَهُمْ وَ لَکِنْ شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی مَا أَعْطَی مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) مِثْلَ مَا أَعْطَاهُمْ وَ مَا زَادَهُ اللَّهُ وَ مَا فَضَّلَهُ عَلَیْهِمْ فَقَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فَأَعِدَّ لَهُ جَوَاباً فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) هَاتِ قَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ هَذَا آدَمُ (علیه السلام) أَسْجَدَ اللَّهُ لَهُ مَلَائِکَتَهُ فَهَلْ فَعَلَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) شَیْئاً مِنْ هَذَا فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ ذَلِکَ وَ لَئِنْ أَسْجَدَ اللَّهُ لآِدَمَ مَلَائِکَتَهُ فَإِنَّ سُجُودَهُمْ لَمْ یَکُنْ سُجُودَ طَاعَهًٍْ أَنَّهُمْ عَبَدُوا آدَمَ (علیه السلام) مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنِ اعْتَرَفُوا لآِدَمَ (علیه السلام) بِالْفَضِیلَهًِْ وَ رَحْمَهًًْ مِنَ اللَّهِ لَهُ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أُعْطِیَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی صَلَّی عَلَیْهِ فِی جَبَرُوتِهِ وَ الْمَلَائِکَهًَْ بِأَجْمَعِهَا وَ تَعَبَّدَ الْمُؤْمِنِینَ بِالصَّلَاهًِْ عَلَیْهِ فَهَذِهِ زِیَادَهًٌْ لَهُ یَا یَهُودِیُّ قَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ آدَمَ (علیه السلام) تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ بَعْدِ خَطِیئَتِهِ قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) نَزَلَ فِیهِ مَا هُوَ أَکْبَرُ مِنْ هَذَا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ أَتَی قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ إِنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) غَیْرُ مُوَافٍ فِی الْقِیَامَهًِْ بِوِزْرٍ وَ لَا مَطْلُوبٍ فِیهَا بِذَنْبٍ.

امام علی (علیه السلام)- مردی یهودی از شام که تورات و انجیل و زبور و صحف انبیاء (علیهم السلام) را خوانده بود و اطّلاعاتی از استدلال‌های آن‌ها داشت، وارد مجلسی شد که اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آن حضور داشتند؛ علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) نیز بود و ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) و ابومعبد جهنی. گفت: «ای امّت محمّد (صلی الله علیه و آله) هیچ مقام و منزلتی را برای پیامبری وانگذاشتید جز اینکه تمام آن‌ها را برای پیامبر خود ادّعا کردید؛ آیا پاسخ سؤال‌های مرا می‌دهید»؟ مردم از او روی برگردانیدند. امّا علی (علیه السلام) فرمود: «آری، خداوند هیچ درجه‌ای به پیامبر و فضیلتی برای رسولی نداده مگر اینکه تمام آن‌ها را در پیامبر ما (صلی الله علیه و آله) جمع کرده و به آن جناب چند برابر افزون‌تر بخشیده است». یهودی گفت: «تو جواب مرا می‌دهی». فرمود: «آری، امروز از فضایل پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مقداری نقل می‌کنم که موجب روشنی چشم مؤمنین شود و تردید کسانی که در فضایل آن جناب مشکوک بودند، برطرف گردد. وقتی فضیلتی از خود نقل می‌کرد می‌فرمود افتخار نمی‌کنم. من اکنون فضائل آن جناب را تذکّر می‌دهم بدون اینکه خرده‌گیری به انبیاء (علیهم السلام) داشته باشم. ولی خداوند را سپاسگزارم به‌واسطه‌ی آنچه به او عنایت فرموده؛ مانند تمام فضائلی که به انبیاء (علیهم السلام) داده و مقامات دیگری که به ایشان اختصاص داده است و آن جناب را بر انبیاء (علیهم السلام) فضیلت بخشیده است. یهودی گفت: «من اینک سؤال می‌کنم خود را آماده جواب کن». فرمود: «بگو»! گفت: «خداوند ملائکه را به سجده‌ی آدم (علیه السلام) مأمور کرد؛ آیا چنین مقامی را به ایشان داده است»؟ فرمود: «آری، آنچه درباره‌ی آدم (علیه السلام) گفتی چنین است. اگر ملائکه آدم (علیه السلام) را سجده کردند سجده‌ی آن‌ها سجده‌ی عبادت نبود که آدم (علیه السلام) را در مقابل خدا بپرستند؛ ولی با این سجده به فضیلت آدم اعتراف نمودند که مورد رحمت خدا قرار گرفته است. به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) از این بهتر عنایت شد؛ خداوند در جبروت خود با تمام ملائکه بر او صلوات فرستاد و مؤمنین نیز موظف شدند که بر او صلوات فرستند؛ این مقامی است بالاتر». یهودی گفت: «خداوند پس از انجام خطا توبه‌ی آدم (علیه السلام) را پذیرفت». فرمود: «صحیح است، امّا به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) بالاتر از این مقام را داده‌اند بدون اینکه گناهی از او سر بزند. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ؛ هرگز حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) با گناه وارد قیامت نخواهد شد و نه از او درباره‌ی گناهی بازخواست خواهند کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۴
بحارالأنوار، ج۱۰، ص۲۸/ الاحتجاج، ج۱، ص۲۱۰/ نورالثقلین

گناه

۱
(فتح/ ۲)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عُمَرَ‌بْنِ‌یَزِیدَ بَیَّاعِ السَّابِرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی‌عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ قَالَ مَا کَانَ لَهُ ذَنْبٌ وَ لَا هَمَّ بِذَنْبٍ وَ لَکِنَّ اللَّهَ حَمَّلَهُ ذُنُوبَ شِیعَتِهِ ثُمَّ غَفَرَهَا لَهُ.

امام صادق (علیه السلام)- عمربن‌یزید بیّاع سابری گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «منظور از لیَغْفِرَ لکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ ومَا تَأَخَّرَ لک چیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «آن حضرت هیچ گناهی نداشت و هرگز مرتکب گناه نشد. امّا خداوند گناهان یاران و پیروانش را بر دوش ایشان قرار داده بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۶
بحارالأنوار، ج۱۷، ص۷۶/ بحارالأنوار، ج۱۷، ص۸۹/ البرهان/ نورالثقلین/ القمی، ج۲، ص۳۱۴
۲
(فتح/ ۲)

الهادی (علیه السلام)- سُئِلَ أَبُوالْحَسَنِ الثَّالِثُ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ فَقَالَ (علیه السلام) وَ أَیُّ ذَنْبٍ کَانَ لِرسول الله (صلی الله علیه و آله) مُتَقَدِّماً أَوْ مُتَأَخِّراً وَ إِنَّمَا حَمَلَهُ اللَّهُ ذُنُوبَ شِیعَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) مِمَّنْ مَضَی مِنْهُمْ وَ بَقِیَ ثُمَّ غَفَرَهَا لَهُ.

امام هادی (علیه السلام)- از امام هادی (علیه السلام) درباره‌ی آیه: لیَغْفِرَ لکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ و مَا تَأَخَّرَ سؤال شد. امام (علیه السلام) فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هرگز مرتکب گناه نشده بود و آن حضرت گناهان پیشین یا پسین نداشت. بلکه خداوند گناهان شیعیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به عهده‌ی او گذاشته و سپس آن‌ها را برایش آمرزیده بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۶
بحارالأنوار، ج۲۴، ص۲۷۳/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۷۵/ البرهان
۳
(فتح/ ۲)

الصّادق (علیه السلام)- فَقَالَ الْمُفَضَّلُ یَا مَوْلَایَ أَیُ ذَنْبٍ کَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)؟ فَقَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام): یَا مُفَضَّلُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: اللَّهُمَّ حَمِّلْنِی ذُنُوبَ شِیعَهًِْ أَخِی وَ أَوْلَادِی الْأَوْصِیَاءِ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ لَا تَفْضَحْنِی بَیْنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ مِنْ شِیعَتِنَا فَحَمَّلَهُ اللَّهُ إِیَّاهَا وَ غَفَرَ جَمِیعَهَا قَالَ الْمُفَضَّلُ: فَبَکَیْتُ بُکَاءً طَوِیلًا وَ قُلْتُ: یَا سَیِّدِی هَذَا بِفَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا فِیکُمْ. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام): یَا مُفَضَّلُ مَا هُوَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَمْثَالُکَ بَلَی یَا مُفَضَّلُ لَا تُحَدِّثْ بِهَذَا الْحَدِیثِ أَصْحَابَ الرُّخَصِ مِنْ شِیعَتِنَا فَیَتَّکِلُونَ عَلَی هَذَا الْفَضْلِ وَ یَتْرُکُونَ الْعَمَلَ فَلَا یُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً لِأَنَّا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِینَا لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُون.

امام صادق (علیه السلام)- مفضّل گفت: «ای مولای من! پیغمبر (صلی الله علیه و آله) چه گناهی کرده بود؟ ([که خدا می‌فرماید: لیَغْفِرَ لکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ و مَا تَأَخَّرَ]. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ای مفضّل! پیغمبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «خدایا گناهان گذشته و آینده‌ی شیعیان برادرم (علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)) و اولادم که جانشینان من هستند، را تا روز قیامت به من واگذار کن. و مرا میان پیغمبران و انبیاء (علیهم السلام) به خاطراعمال پیروانم رسوا مگردان». خدا هم گناهان آن‌ها را واگذار به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کرد و همه‌ی آنان را بخشید». مفضّل می‌گوید: «در این وقت من سخت گریستم و عرض کردم: «ای مولای من! این از موهبت خداوند است که به برکت وجود شما به ما رسیده است». حضرت فرمود: «ای مفضّل! شیعیانی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گناهان آن‌ها را به گردن گرفت، تو و امثال تو هستی. ای مفضّل! این حدیث را برای بعضی از شیعیان ما که در امر دین لاابالی هستند مگو، زیرا با اعتماد به این فضیلت، عمل به احکام دین را ترک می‌گویند و در نتیجه، از رحمت الهی محروم می‌گردند. زیرا خداوند درباره‌ی ما فرمود: آن‌ها جز برای کسی که خدا راضی [به شفاعت برای او] است شفاعت نمی‌کنند و از ترس او بیمناکند. (انبیاء/۲۸)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۶
بحارالأنوار، ج۵۳، ص۳۳
۴
(فتح/ ۲)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌حَرْبٍ هلالی قَالَ: قُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَأَخْبِرْنِی بِمَسْأَلَتِی قَالَ أَرَدْتَ أَنْ تَسْأَلَنِی عَنْ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لِمَ لَمْ یُطِقْ حَمْلَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) عِنْدَ حَطِّ الْأَصْنَامِ مِنْ سَطْحِ الْکَعْبَهًِْ مَعَ قُوَّتِهِ وَ شِدَّتِه ... فَقَالَ احْتَمَلَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) علیا (علیه السلام) یُرِیدُ بِذَلِکَ أَنْ یُعْلِمَ قَوْمَهُ أَنَّهُ هُوَ الَّذِی یُخَفِّفُ عَنْ ظَهْرِ رسول الله (صلی الله علیه و آله) مَا عَلَیْهِ مِنَ الدَّیْنِ وَ الْعِدَاهًِْ وَ الْأَدَاءِ عَنْهُ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یا ابن رسول الله (صلی الله علیه و آله) زِدْنِی فَقَالَ احْتَمَلَهُ لِیُعْلِمَ بِذَلِکَ أَنَّهُ قَدِ احْتَمَلَهُ وَ مَا حَمَلَ إِلَّا لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ لَا یَحْمِلُ وِزْراً فَتَکُونُ أَفْعَالُهُ عِنْدَ النَّاسِ حِکْمَهًًْ وَ ثَوَاباً وَ قَدْ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لِعَلِیٍّ (علیه السلام) یا علی (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی حَمَلَنِی ذُنُوبَ شِیعَتِکَ ثُمَّ غَفَرَهَا لِی وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّر.

امام صادق (علیه السلام)- محمّدبن‌حرب هلالی گوید: عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! حال سؤال مرا بگویید و بدان پاسخ دهید». امام (علیه السلام) فرمود: «خواستی بپرسی چرا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در زمان فتح مکّه هنگامی‌که پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌خواست کعبه را از لوث بت‌ها پاک کند، علی‌رغم قدرت و نیروی فراوانش نتوانست رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را حمل کند و نگه دارد ... فرمود: «او را بر دوش خود حمل نمود تا به دیگران بفهماند که علی (علیه السلام) معصوم است و زیر بار هیچ گناهی نیست تا بدین‌ترتیب نشان دهد کارهای او در میان مردم حکمت است و ثواب، و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرموده بود که: «ای علی (علیه السلام)! خدای تبارک‌وتعالی بار گناه شیعیان تو را بر دوش من نهاد و سپس آنها را بر من بخشید و منظور از قول خداوند در آیه: لِّیَغْفِرَ لَکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ مَا تَأَخَّر، همین است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۸
بحارالأنوار، ج۳۸، ص۸۲/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۲۸۳/ علل الشرایع، ج۱، ص۱۷۵/ معانی الأخبار، ص۳۵۲/ البرهان
۵
(فتح/ ۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَمَّا نَزَلَتْ عَلَی رسول الله (صلی الله علیه و آله) لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ قَالَ یَا جَبْرَئِیلُ مَا الذَّنْبُ الْمَاضِی وَ مَا الذَّنْبُ الْبَاقِی قَالَ جَبْرَئِیلُ لَیْسَ لَکَ ذَنْبٌ یَغْفِرُهَا (یَغْفِرُهُ) لَکَ.

امام علی (علیه السلام)- هنگامی‌که آیه: لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد، فرمود: «ای جبرئیل گناه گذشته و گناه آینده چیست»؟ جبرئیل گفت: «برای تو گناهی نیست که خداوند بخواهد آن را ببخشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۸
بحارالأنوار، ج۱۷، ص۹۰/ فرات الکوفی، ص۴۱۹

شکر

۱
(فتح/ ۲)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: کَانَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) عِنْدَ عَائِشَهًَْ لَیْلَتَهَا فَقَالَتْ یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) لِمَ تُتْعِبُ نَفْسَکَ وَ قَدْ غَفَرَ اللهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ فَقَالَ یَا عَائِشَهًُْ أَ لَا أَکُونُ عَبْداً شَکُورا.

امام باقر (علیه السلام)- ابابصیر از امام باقر (علیه السلام) روایت می‌کند که فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در شبی که نوبت عایشه بود، در حجره‌ی او بود. عایشه گفت: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! چرا این قدر خود را به رنج و تعب می‌افکنی، با اینکه خداوند گناهان گذشته و آینده‌ی تو را بخشیده است». حضرت فرمود: مگر من نباید بنده‌ی سپاسگزار خدا باشم»؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۸
بحارالأنوار، ج۱۶، ص۲۶۳/ بحارالأنوار، ج۶۸، ص۲۴
۲
(فتح/ ۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَّ یَهُودِیّاً مِنْ یَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ کَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاهًَْ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ صُحُفَ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَی مَجْلِسٍ فِیهِ أَصْحَابُ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ فِیهِمْ علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) وَ ابْنُ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) وَ أَبُو مَعْبَدٍ الْجُهَنِیُّ فَقَالَ یَا أُمَّهًَْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مَا تَرَکْتُمْ لِنَبِیٍّ دَرَجَهًًْ وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِیلَهًًْ إِلَّا نَحَلْتُمُوهَا نَبِیَّکُمْ فَهَلْ تُجِیبُونِی عَمَّا أَسْأَلُکُمْ عَنْهُ فَکَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ فَقَالَ علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) نَعَم قَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ هَذَا دَاوُدُ (علیه السلام) بَکَی عَلَی خَطِیئَتِهِ حَتَّی سَارَتِ الْجِبَالُ مَعَهُ لِخَوْفِهِ قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أُعْطِیَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّهُ کَانَ إِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاهًِْ سُمِعَ لِصَدْرِهِ وَ جَوْفِهِ أَزِیزٌ کَأَزِیزِ الْمِرْجَلِ عَلَی الْأَثَافِیِّ مِنْ شِدَّهًِْ الْبُکَاءِ وَ قَدْ آمَنَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عِقَابِهِ فَأَرَادَ أَنْ یَتَخَشَّعَ لِرَبِّهِ بِبُکَائِهِ وَ یَکُونَ إِمَاماً لِمَنِ اقْتَدَی بِهِ وَ لَقَدْ قَامَ (صلی الله علیه و آله) عَشْرَ سِنِینَ عَلَی أَطْرَافِ أَصَابِعِهِ حَتَّی تَوَرَّمَتْ قَدَمَاهُ وَ اصْفَرَّ وَجْهُهُ یَقُومُ اللَّیْلَ أَجْمَعَ حَتَّی عُوتِبَ فِی ذَلِکَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی بَلْ لِتَسْعَدَ بِهِ وَ لَقَدْ کَانَ یَبْکِی حَتَّی یُغْشَی عَلَیْهِ فَقِیلَ لَهُ یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) أَ لَیْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ غَفَرَ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ قَالَ بَلَی أَ فَلَا أَکُونُ عَبْداً شَکُوراً.

امام علی (علیه السلام)- مردی یهودی از شام که تورات و انجیل و زبور و صحف انبیاء (علیهم السلام) را خوانده بود و اطّلاعاتی از استدلال‌های آن‌ها داشت، وارد مجلسی شد که اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آن حضور داشتند؛ علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) نیز بود و ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) و ابومعبد جهنی. گفت: «ای امّت محمّد (صلی الله علیه و آله) هیچ مقام و منزلتی را برای پیامبری وانگذاشتید جز اینکه تمام آن‌ها را برای پیامبر خود ادّعا کردید؛ آیا پاسخ سؤال‌های مرا می‌دهید»؟ مردم از او روی برگردانیدند. امّا علی (علیه السلام) فرمود: «آری». یهودی گفت: «داوود (علیه السلام) چنان بر گناهی که کرده بود گریست که از شدّت بیمناکیاش کوهها هم با او همراه شدند». حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «همین‌طور است، امّا به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) برتر از آن عطا شد. حضرت به نماز برخاست و از بس گریه کرد از سینه و شکمش صدایی همچون صدای جوشش دیگ بر روی اجاق به گوش رسید، حال آنکه خداوند ایشان را از عذاب خود درامان داشته بود، امّا ایشان میخواست با گریستن به درگاه پروردگارش خشوع ورزد و برای پیروانش پیشوا باشد. حضرت ده سال بر روی سرانگشتان خود نماز خواند تا اینکه پاهایش ورم کرد و رنگ از رخسارش پرید، آنقدر سراسر شب را بیدار ماند که خداوند عزّوجلّ ایشان را بدین‌خاطر سرزنش کرد و فرمود: طه، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی! (طه/۲-۱) بلکه آن را نازل کردیم تا با آن سعادتمتد شوی. حضرت (صلی الله علیه و آله) آنقدر گریه میکرد که از هوش میرفت، عرض کردند: «مگر خداوند گناهان گدشته و آینده تو را نبخشیده است»؟ فرمود: «آری، مگر من نباید بنده‌ی سپاسگزار خدا باشم»؟!.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۱۸
بحارالأنوار، ج۱۷، ص۲۸۶
۳
(فتح/ ۲)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ عُمَرَ‌بْنَ‌الْخَطَّابِ دَخَلَ عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ مَوْقُوذٌ أَوْ قَالَ مَحْمُومٌ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) مَا أَشَدَّ وَعَکَکَ أَوْ حُمَّاکَ فَقَالَ مَا مَنَعَنِی ذَلِکَ أَنْ قَرَأْتُ اللَّیْلَهًَْ ثَلَاثِینَ سُورَهًًْ فِیهِنَّ السَّبْعُ الطُّوَلُ فَقَالَ عُمَرُ یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) غَفَرَ اللهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ أَنْتَ تَجْتَهِدُ هَذَا الِاجْتِهَادَ فَقَالَ یَا عُمَرُ أَ فَلَا أَکُونُ عَبْداً شَکُوراً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- عمربن‌خطاب خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید و دید ایشان سخت بیمار است و یا دید ایشان تب کرده است. عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چه سخت بیمار شدهاید! و یا چه تبی کردهاید! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «با این وجود دیشب سی سوره از قرآن را قرائت کردم که هفت سوره بلند نیز از آن جمله بود». عمر عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! خداوند گناهان گذشته و آینده تو را بخشیده است با این حال هنوز شما اینچنین در عبادت میکوشی؟! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آری، مگر من نباید بنده‌ی سپاسگزار خدا باشم»؟!.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۰
بحارالأنوار، ج۱۶، ص۲۲۲/ بحارالأنوار، ج۶۸، ص۴۸
۴
(فتح/ ۲)

السّجّاد (علیه السلام)- إِنَّ جَدِّی رسول الله (صلی الله علیه و آله) قَدْ غَفَرَ اللهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ فَلَمْ یَدَعِ الِاجْتِهَادَ لَهُ وَ تَعَبَّدَ بِأَبِی هُوَ وَ أُمِّی حَتَّی انْتَفَخَ السَّاقُ وَ وَرِمَ الْقَدَمُ وَ قِیلَ لَهُ أَ تَفْعَلُ هَذَا وَ قَدْ غَفَرَ اللهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ قَالَ أَ فَلَا أَکُونُ عَبْداً شَکُوراً.

امام سجّاد (علیه السلام)- قَدْ غَفَرَ اللهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ و آینده‌ی جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بخشید و آن حضرت در راه خدا از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. پدر و مادرم به فدایش آن‌قدر عبادت کرد که ساق پا و قدم‌هایش ورم نمود و به آن حضرت گفته شد: «چرا اینگونه عبادت می‌کنی درحالی‌که خداوند گناهان گذشته و آینده تو را بخشیده است». فرمود: «مگر من نباید بنده‌ی سپاسگزار خدا باشم»؟!.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۰
بحارالأنوار، ج۴۶، ص۶۰/ بحارالأنوار، ج۶۸، ص۱۸۵/ نورالثقلین

گناهان گذشته و آینده

۱
(فتح/ ۲)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَ مَنْ عَمَّرَ ثَلَاثِینَ سَنَهًًْ غَفَرَ اللهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس سی سال عمر کند خداوند گناهان گذشته و آینده‌ی او را می‌بخشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۰
نورالثقلین
۲
(فتح/ ۲)

الصّادق (علیه السلام)- فَإِذَا بَلَغَ التِّسْعِینَ غَفَرَ اللهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر.

امام صادق (علیه السلام)- [انسان] هرگاه به سنّ نود برسد، خداوند گناهان گذشته و آینده‌ی او را می‌بخشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۲۰
الخصال، ج۲، ص۵۴۶/ نورالثقلین
بیشتر