آیه ۳۷ - سوره بقره

آیه فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ [37]

سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت؛ [و با آنها توبه كرد.] و خداوند توبه‌ي او را پذيرفت؛ زيرا او توبه‌پذير و مهربان است.

سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت

۱ -۱
(بقره/ ۳۷)

العسکری (علیه السلام)- قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: یَا آدَمُ (علیه السلام)! أَ مَا تَذْکُرُ أَمْرِی إِیَّاکَ أَنْ تَدْعُوَنِی بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ (علیهم السلام) عِنْدَ شَدَائِدِکَ وَ دَوَاهِیکَ وَ فِی النَّوَازِلِ تَبْهَظُکَ؟ قَالَ آدَمُ (علیه السلام): یَا رَبِّ، بَلَی! قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: فَبِهِمْ وَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ خُصُوصاً فَادْعُنِی أُجِبْکَ إِلَی مُلْتَمَسِکَ وَ أَزِدْکَ فَوْقَ مُرَادِکَ. فَقَالَ آدَمُ (صلی الله علیه و آله): یَا رَبِّ یَا إِلَهِی! وَ قَدْ بَلَغَ عِنْدَکَ مِنْ مَحَلِّهِمْ أَنَّکَ بِالتَّوَسُّلِ إِلَیْکَ بِهِمْ تَقْبَلُ تَوْبَتِی وَ تَغْفِرُ خَطِیئَتِی وَ أَنَا الَّذِی أَسْجَدْتَ لَهُ مَلَائِکَتَکَ وَ أَبَحْتَهُ جَنَّتَکَ وَ زَوَّجْتَهُ حَوَّاءَ أَمَتَکَ وَ أَخْدَمْتَهُ کِرَامَ مَلَائِکَتِکَ. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: یَا آدَمُ (صلی الله علیه و آله)! إِنَّمَا أَمَرْتُ الْمَلَائِکَهًَْ بِتَعْظِیمِکَ بِالسُّجُودِ لَکَ إِذْ کُنْتَ وِعَاءً لِهَذِهِ الْأَنْوَارِ وَ لَوْ کُنْتَ سَأَلْتَنِی بِهِمْ قَبْلَ خَطِیئَتِکَ أَنْ أَعْصِمَکَ مِنْهَا وَ أَنْ أُفَطِّنَکَ لِدَوَاعِی عَدُوِّکَ إِبْلِیسَ حَتَّی تَحْتَرِزَ مِنْهَا لَکُنْتُ قَدْ جَعَلْتُ لَکَ وَ لَکِنَّ الْمَعْلُومَ فِی سَابِقِ عِلْمِی یَجْرِی مُوَافِقاً لِعِلْمِی فَالْآنَ فَادْعُنِی بِهِمْ لِأُجِیبَکَ.

امام عسکری (علیه السلام) خداوند متعال فرمود: «ای آدم (علیه السلام)! آیا به یاد نداری که تو را فرمان دادم هرگاه دشواری و ناگواری بر تو روی آورده و به تنگنایت افکند، مرا به محمّد (و خاندان پاکش (علیهم السلام) فراخوانی»؟ آدم (علیه السلام) گفت: «بله پروردگارم»! خداوند عزّوجلّ فرمود: «پس، به‌واسطه‌ی آنان به خصوص محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن و حسین (علیها السلام)مرا فراخوان تا خواسته‌ات را برآورم و به تو بیش از آنچه خواسته‌ای عطاکنم». آدم (علیه السلام) گفت: «خدایا و بار پروردگارا! آیا جایگاه ایشان نزد تو تا آنجا رسیده که با چنگ‌انداختن به دامان ایشان، توبه‌ام را می‌پذیری و از گناهم درمی‌گذری؟ درحالی‌که من آن کسی هستم که فرشتگانت را به‌سویش به سجده درآوردی و در بهشت خود جای دادی و کنیز خود حوا (سلام الله علیها)، را به همسری‌اش درآوردی و گرامی‌ترین فرشتگانت را به خدمتش گماردی». خداوند متعال فرمود: «ای آدم (علیه السلام)! من فرشتگانم را از آن رو فرمان دادم تا به بزرگداشت تو به‌سویت سجده آورند که تو ظرف این نورها (نور پنج‌تن) بودی و اگر پیش از گناهت، مرا به حق ایشان سوگند داده و خواسته‌بودی تا تو را از آن گناه نگاه‌دارم و از مکرهای دشمنت شیطان، آگاه سازم تا از آن گناه پروا کنی، قطعاً من این خواسته‌ات را برمی‌آوردم. امّا آنچه پیشتر در علم من آشکار بود اکنون به طور کامل و دقیق روی داده است و اکنون به حقّ ایشان مرا فراخوان تا تو را پاسخ دهم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۶۸
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۹۱/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۰/ الإمام العسکری، ص۲۲۵/ البرهان
۱ -۲
(بقره/ ۳۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا شَمَلَتْ آدَمَ (علیه السلام) الْخَطِیئَهًُْ نَظَرَ إِلَی أَشْبَاحٍ تُضِیءُ حَوْلَ الْعَرْشِ فَقَالَ: یَا رَبِّ! إِنِّی أَرَی أَنْوَارَ أَشْبَاحٍ تُشْبِهُ خَلْقِی فَمَا هِیَ؟ قالَ: هذِهِ الْأَنْوَارُ أَشْبَاحُ اثْنَیْنِ مِنْ وُلْدِکَ اسْمُ أَحَدِهِمْ مَُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أَبْدَأُ النُّبُوَّهًَْ بِکَ وَ أَخْتِمُهَا بِهِ وَ الْآخَرُ أَخُوهُ وَ ابْنُ أَخِی أَبِیهِ اسْمُهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) أُؤَیِّدُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) بِهِ وَ أَنْصُرُهُ عَلَی یَدِهُ وَ الْأَنْوَارُ الَّتِی حَوْلَهُمَا أَنْوَارُ ذُرِّیَّهًِْ هَذَا النَّبِیِّ مِنْ أَخِیهِ هَذَا، یُزَوِّجُهُ ابْنَتَهُ تَکُونُ لَهُ زَوْجَهًًْ یَتَّصِلُ بِهَا أَوَّلُ الْخَلْقِ أَیْمَاناً بِهِ وَ تَصْدِیقاً لَهُ أَجْعَلُهَا سَیِّدَهًَْ النِّسْوَانِ وَ أَفْطِمُهَا وَ ذُرِّیَّتَهَا مِنَ النِّیرَانِ فَتَنْقَطِعُ الْأَسْبَابُ وَ الْأَنْسَابُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ إِلَّا سَبَبَهُ وَ نَسَبَهُ.

پیامبر ( وقتی آن گناه، آدم (علیه السلام) را در برگرفت به اشباحی که گرداگرد عرش را روشن کرده‌بودند نگاه کرد و گفت: «پروردگارا! من نورهای اشباحی را می‌بینم که خلقت آن‌ها همانند آفرینش من است. آنان کیستند»؟ فرمود: «این نورها، اشباح دو تن از فرزندان تواند. اسم یکی از ایشان محمّد (است که پیامبری را با تو آغاز می‌کنم و با او به پایان می‌رسانم و دیگری برادر او و زاده‌ی برادر پدر او، علی (علیه السلام) است که محمّد (را به وسیله‌ی او حمایت کرده و به دست او یاریش می‌رسانم. و این نورها که پیرامون ایشان است، نورهای فرزندان این پیامبر از جانب برادرش علی (علیه السلام) است که پیامبر (دخترش را به همسری علی (علیه السلام) درمی‌آورد؛ به عبارت دیگر محمّد (دختر خود را با اوّلین کسی که به پیامبری او ایمان آورده و باورش می‌کند، پیوند می‌دهد. فاطمه (سلام الله علیها) را بانوی زنان جهان قرارمی‌دهم و او و فرزندانش را از آتش دوزخ به دور می‌دارم. هنگامی‌که روزی قیامت فرابرسد، همه‌ی پیوندها و خویشاوندی‌ها، به جز پیوند و خویشاوندی خاندان محمّد (بریده خواهدشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۰
البرهان
۱ -۳
(بقره/ ۳۷)

العسکری (علیه السلام)- فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ یَقُولُهَا فَقَالَهَا.

امام عسکری (علیه السلام) نحوه‌ی دریافت این کلمات توسّط حضرت آدم (علیه السلام) این‌گونه بود که خداوند آن کلمات را بیان می‌فرمود و آدم (علیه السلام) [پس از شنیدن،] آن کلمات را تکرار می‌کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۰
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۸۹/ الإمام العسکری، ص۲۲۴
۱ -۴
(بقره/ ۳۷)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ آدَمَ (علیه السلام) بَقِیَ عَلَی الصَّفَا أَرْبَعِینَ صَبَاحاً سَاجِداً یَبْکِی عَلَی الْجَنَّهًِْ وَ عَلَی خُرُوجِهِ مِنَ الْجَنَّهًِْ مِنْ جِوَارِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَنَزَلَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ: یَا آدَمُ (علیه السلام)! مَا لَکَ تَبْکِی؟ فَقَالَ: یَا جَبْرَئِیلُ! مَا لِی لَا أَبْکِی وَ قَدْ أَخْرَجَنِی اللَّهُ مِنَ الْجَنَّهًِْ مِنْ جِوَارِهِ وَ أَهْبَطَنِی إِلَی الدُّنْیَا. فَقَالَ: یَا آدَمُ (علیه السلام)! تُبْ إِلَیْهِ. قَالَ: وَ کَیْفَ أَتُوبُ؟ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ قُبَّهًًْ مِنْ نُورٍ فِیهِ مَوْضِعُ الْبَیْتِ فَسَطَعَ نُورُهَا فِی جِبَالِ مَکَّهًَْ فَهُوَ الْحَرَمُ فَأَمَرَ اللَّهُ جَبْرَئِیلَ أَنْ یَضَعَ عَلَیْهِ الْأَعْلَامَ. قَالَ: قُمْ یَا آدَمُ (علیه السلام)! فَخَرَجَ بِهِ یَوْمَ التَّرْوِیَهًِْ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَغْتَسِلَ وَ یُحْرِمَ وَ أُخْرِجَ مِنَ الْجَنَّهًِْ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ ذِی الْقَعْدَهًِْ فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ الثَّامِنِ مِنْ ذِی الْحِجَّهًِْ أَخْرَجَهُ جَبْرَئِیلُ إِلَی مِنًی فَبَاتَ بِهَا فَلَمَّا أَصْبَحَ أَخْرَجَهُ إِلَی عَرَفَاتٍ وَ قَدْ کَانَ عَلَّمَهُ حِینَ أَخْرَجَهُ مِنْ مَکَّهًَْ الْإِحْرَامَ وَ عَلَّمَهُ التَّلْبِیَهًَْ فَلَمَّا زَالَتِ الشَّمْسُ یَوْمَ عَرَفَهًَْ قَطَعَ التَّلْبِیَهًَْ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَغْتَسِلَ فَلَمَّا صَلَّی الْعَصْرَ أَوْقَفَهُ بِعَرَفَاتٍ وَ عَلَّمَهُ الْکَلِمَات.

امام صادق (علیه السلام) آدم (علیه السلام) چهل صبح در کوه صفا به سجده افتاده‌بود و بر بهشت و بیرون شدنش از جوار خداوند عزّوجلّ می‌گریست. جبرئیل (علیه السلام) بر او فرودآمد و گفت: «ای آدم (علیه السلام)! چرا گریه می‌کنی»؟ گفت: «ای جبرئیل (علیه السلام)! چرا گریه نکنم حال آنکه خداوند مرا از بهشت و از جوار خود بیرون رانده و بر دنیا فرودآورد»؟ جبرئیل (علیه السلام) گفت: «ای آدم (علیه السلام)! به‌سوی خدا توبه کن». گفت: «چگونه توبه کنم»؟ آنگاه خداوند، قبّه‌ای از نور نازل فرمود و در آن نور جایگاه خانه‌ی خدا بود. پس آن نور را بر کوه‌های مکّه تاباند و آنجا [محدوده‌ی] حرم الهی شد. و به جبرئیل (علیه السلام) فرمان‌داد که علامتهای [محدوده‌ی] حرم را در آن موضع مشخّص کند. جبرئیل (علیه السلام) گفت: «برخیز ای آدم (علیه السلام)! و در یوم الترویه (روز هشتم ماه ذی‌الحجّه) او را بیرون برد و فرمان داد تا غسل کرده و احرام بندد. آدم (علیه السلام) روز اوّل ماه ذیالقعده از بهشت بیرون شد و جبرئیل (علیه السلام) او را در روز هشتم ذی‌الحجّه به‌سوی منا برد و او شب را در آنجا گذراند و چون صبح شد او را به‌سوی عرفات بیرون برد. جبرئیل (علیه السلام) در آن هنگام که او را از مکه بیرون آورده بود، به او احرام‌بستن و لبیک‌گفتن را آموخته بود. پس چون خورشید روز عرفه میانه‌ی آسمان را گذراند به او امر کرد که لبّیکگویی را ترک گفته و غسل کند. هنگامی‌که آدم (علیه السلام) نماز عصر را به جای آورد او را در عرفات ایستاند و کلماتی را که از پروردگارش دریافت کرده‌بود به او آموخت [تا با آنان توبه کند].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۰
القمی، ج۱، ص۴۴/ البرهان؛ فیه: «أمره» بدل «علمه»
۱ -۵
(بقره/ ۳۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ لَقَّاهُ کَلِمَهًَْ رَحْمَتِهِ وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ إِلَی جَنَّتِه.

امام علی (علیه السلام) کلمه‌ی رحمت، بر زبان او جاری ساخت و به او وعده‌ی بازگشت به بهشت را داد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۲
نورالثقلین/ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید، ج۱، ص۱۰۲

کلماتی

۲ -۱
(بقره/ ۳۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- نَحْنُ الْکَلِمَاتُ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَیْهِ.

امام علی (علیه السلام) ما همان کلماتی هستیم که آدم (علیه السلام) از پروردگارش دریافت نمود و با آن‌ها به‌سوی خدا توبه کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۲
بحارالأنوار، ج۲۷، ص۳۹/ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۴؛ فیه: «و اللهِ» زیادهًْ
۲ -۲
(بقره/ ۳۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ آدَمَ (علیه السلام) لَمَّا أَصَابَ الْخَطِیئَهًَْ کَانَتْ تَوْبَتُهُ أَنْ قَالَ: اللَّهُمَ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) لَمَّا غَفَرْتَ لِی فَغَفَرَهَا اللَّهُ لَه.

پیامبر ( هنگامی‌که آدم (علیه السلام) گناه کرد، توبه‌اش این‌چنین بود: «خدایا تو را به حقّ محمّد (و آل محمّد (علیهم السلام) قسم می‌دهم که مرا بیامرزی» و خدا نیز او را آمرزید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۲
نورالثقلین/ الإمالی، ص۲۱۸
۲ -۳
(بقره/ ۳۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- الْکَلِمَاتُ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ (علیه السلام) مِنْ رَبِّهِ؛ قَالَ: یَا رَبِ! أَسْأَلُکَ بِحَقِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا تُبْتَ عَلَیَّ. قَالَ: وَ مَا عِلْمُکَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)؟ قَالَ: رَأَیْتُهُ فِی سُرَادِقِکَ الْأَعْظَمِ مَکْتُوباً وَ أَنَا فِی الْجَنَّهًْ.

امام علی (علیه السلام) آن کلماتی که آدم (علیه السلام) از پروردگارش آموخت این بود: «پروردگارا! از تو به حقّ محمّد (می‌خواهم که توبه‌ام را بپذیری». خداوند فرمود: «محمّد (را چگونه می‌شناسی»؟ گفت: «زمانی که در بهشت بودم نام او را بر سراپرده‌ی شکوهمندت نوشته دیدم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۲
البرهان/ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۸۷
۲ -۴
(بقره/ ۳۷)

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- سُئِلَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) عَنِ الْکَلِمَاتِ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَیْهِ. قَالَ: سَأَلَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (علیهم السلام) إِلَّا مَا تُبْتَ عَلَیَّ فَتَابَ عَلَیْهِ.

ابن‌عباس (رحمة الله علیه) از نبیّ اکرم (درباره‌ی کلماتی پرسیده‌شد که آدم از پروردگارش آموخت و خدا پس از آن توبه‌ی او را قبول کرد، پیغمبر (فرمود: «آدم (علیه السلام) خدا را به آبروی محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن و حسین (علیها السلام) قسم داد که توبه‌اش را بپذیرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۲
بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۸۳/ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳۲۴/ العمدهًْ، ص۳۷۹/ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۶۵/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۵
(بقره/ ۳۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا نَزَلَتِ الْخَطِیئَهًُْ بِآدَمَ (علیه السلام) وَ أُخْرِجَ مِنَ الْجَنَّهًِْ أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ: یَا آدَمُ (علیه السلام)! ادْعُ رَبَّکَ. قَالَ: یَا حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ! مَا أَدْعُو؟ قَالَ: قُلْ رَبِّ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْخَمْسَهًِْ الَّذِینَ تُخْرِجُهُمْ مِنْ صُلْبِی آخِرَ الزَّمَانِ إِلَّا تُبْتَ عَلَیَّ وَ رَحِمْتَنِی. فَقَالَ لَهُ آدَمُ (علیه السلام): یَا جَبْرَئِیلُ! سَمِّهِمْ لِی. قَالَ: قُلِ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) نَبِیِّکَ وَ بِحَقِّ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَصِیِّ نَبِیِّکَ وَ بِحَقِّ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (علیها السلام) سِبْطَیْ نَبِیِّکَ إِلَّا تُبْتَ عَلَیَّ فَارْحَمْنِی. فَدَعَا بِهِنَّ آدَمُ فَتَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ مَکْرُوبٍ یُخْلِصُ النِّیَّهًَْ وَ یَدْعُو بِهِنَّ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ.

پیامبر ( وقتی‌که آن خطا از آدم (علیه السلام) سر زد و از بهشت بیرون رانده‌شد، جبرئیل (علیه السلام) نزد او آمد و گفت: «ای آدم (علیه السلام)! خدای خود را بخوان». آدم (علیه السلام) گفت: «ای دوست من، جبرئیل (علیه السلام)! چه بگویم»؟ گفت چنین بگو: «ای پروردگار من! به حقّ پنج نوری که از صلب من در آخرالزّمان به وجود می‌آیند تو را قسم می‌دهم که بر من ببخشی و توبه‌ی من را بپذیری و بر من رحم آوری». آدم (علیه السلام) از جبرئیل درخواست‌کرد که «نام آن‌ها را به من بگو». گفت: «بگو ای خدای من! به حقّ پیامبرت محمّد (و وصیّ پیامبرت، علی (علیه السلام) و به حقّ دختر پیامبرت فاطمه (سلام الله علیها) و به حقّ دو نواده‌ی پیامبرت حسن و حسین (علیها السلام) توبه‌ام را بپذیر و بر من رحم کن». پس آدم (علیه السلام)، خدا را به نام‌های آنان خواند و خدا توبه‌اش را پذیرفت و این همان تعبیری است که خدا فرمود: تَلَقَّی آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فتاب علیه ... و بدان که هیچ بنده‌ی بلادیده‌ای نیست که با نیّت خالص، خدا را با این اسم‌ها بخواند مگر آنکه مستجاب شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۲
بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳۳۳/ فرات الکوفی، ص۵۷؛ فیه: «و ما من ... الله له» محذوفٌ/ مستدرک الوسایل، ج۵، ص۲۳۸
۲ -۶
(بقره/ ۳۷)

الصّادق (علیه السلام)- جَاءَهُمَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ ... فَسَلَا رَبَّکُمَا بِحَقِّ الْأَسْمَاءِ الَّتِی رَأَیْتُمُوهَا عَلَی سَاقِ الْعَرْشِ حَتَّی یَتُوبَ عَلَیْکُمَا فَقَالَا: اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْأَکْرَمِینَ عَلَیْکَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّهًْ (علیهم السلام) إِلَّا تُبْتَ عَلَیْنَا وَ رَحِمْتَنَا فَتَابَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ فَلَمْ تَزَلْ أَنْبِیَاءُ اللَّهِ بَعْدَ ذَلِکَ یَحْفَظُونَ هَذِهِ الْأَمَانَهًَْ وَ یُخْبِرُونَ بِهَا أَوْصِیَاءَهُمْ وَ الْمُخْلَصِینَ مِنْ أُمَمِهِمْ.

امام صادق (علیه السلام) جبرئیل (علیه السلام) نزد آدم (علیه السلام) و حوا (سلام الله علیها) آمده و گفت: «... به حقّ آن نام‌هایی که بر گوشه‌ی عرش مشاهده نمودید، از پروردگار خود بخواهید تا توبه شما را بپذیرد». پس آنان چنین گفتند: «خداوندا! از تو می‌خواهیم به حقّ آنان که ارجمندترین آفریدگان در نزد تو هستند؛ به حقّ محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن، حسین و ائمّه (علیهم السلام) توبه‌ی ما را قبول فرما و ما را مشمول رحمت خود گردان»! آنگاه خداوند توبه‌ی ایشان را پذیرفت؛ زیرا او بسیار توبه‌پذیر و مهربان است. بعد از آن نیز همواره پیامبران (علیهم السلام) این امانت را نگهداری می‌نمودند و اوصیاء خود و افراد با اخلاص امّت‌های خویش را از این امانت باخبر می‌ساختند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۴
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۷۴/ نورالثقلین؛ فیه: «فلم تزل الأنبیاء ... و المخلصین من أممهم» محذوفٌ/ المناقب، ج۱، ص۲۸۳ و البرهان؛ فیهما بالإختصار
۲ -۷
(بقره/ ۳۷)

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ قَالَ سَأَلَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن (علیهم السلام).

ابن‌عباس (رحمة الله علیه) آدم (علیه السلام) از خدا به حقّ محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن و حسین (علیها السلام)درخواست کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۴
وسایل الشیعه، ج۷، ص۹۹/ الکافی، ج۸، ص۳۰۴/ البرهان و النورالثقلین و بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۷۷ و معانی الأخبار، ص۱۲۵؛ فیهم «فتاب علیه» محذوفٌ/ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۴۶۵؛ فیه: «التّقدیم و التّأخیر»
۲ -۸
(بقره/ ۳۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- یَا آدَمُ (علیه السلام)! تَتَکَلَّمُ بِهَذِهِ الْکَلِمَاتِ، فَإِنَّ اللَّهَ قَابِلٌ تَوْبَتَکَ. قُلْ: سُبْحَانَکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَتُبْ عَلَیَّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.

امام علی (علیه السلام) ای آدم (علیه السلام)! با این کلمات سخن بگو؛ زیرا اگر چنین بگویی خدا توبه‌ی تو را می‌پذیرد بگو: «سبحانک لا اله الا انت عملت سوء و ظلمت نفسی فتب علی انک انت التواب الرحیم». [یعنی] ای خدایی که جز تو خدایی نیست؛ تو از هر چیزی مبرّایی؛ من اشتباه کردم و به خودم ستم کردم؛ بر من ببخش که تو بسیار توبه‌پذیر و مهربانی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۴
بحارالأنوار، ج۷۴، ص۶۶/ تحف العقول، ص۱۰
۲ -۹
(بقره/ ۳۷)

العسکری (علیه السلام)- قَالَ آدَمُ (علیه السلام): اللَّهُمَّ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ (علیهم السلام) بِجَاهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ آلِهِمْ (علیهم السلام) لَمَّا تَفَضَّلْتَ بِقَبُولِ تَوْبَتِی وَ غُفْرَانِ زَلَّتِی وَ إِعَادَتِی مِنْ کَرَامَتِکَ إِلَی مَرْتَبَتِی.

امام عسکری (علیه السلام) آدم (علیه السلام) گفت: «خداوندا! به شکوه محمّد (و خاندان پاکش (علیهم السلام) و به شکوه محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن، حسین و پاکان خاندان ایشان (علیهم السلام) بر من مرحمت فرما و توبه‌ام را بپذیر و گناهم را ببخشای و مرا به آن مرتبه‌ای که از کرامت تو داشتم، بازگردان».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۴
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۹۱/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۰/ الإمام العسکری، ص۲۲۵/ البرهان؛ فیه: «خطییتی» بدل «زلّتی»
۲ -۱۰
(بقره/ ۳۷)

الصّادق (علیه السلام)- فَلَمَّا تَابَ إِلَی اللَّهِ مِنْ حَسَدِهِ وَ أَقَرَّ بِالْوَلَایَهًِْ وَ دَعَا بِحَقِّ الْخَمْسَهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (علیهم السلام) عَلَیْهِمْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ ...

امام صادق (علیه السلام) وقتی آدم از رشک و حسادتی که [به محمّد (و علی (علیه السلام) وخاندان پاک آنها (علیهم السلام)] ورزیده‌بود به‌سوی خدا توبه آورد و به ولایت ایشان اقرارکرد و خدا را به حقّ آن پنج تن، محمّد (و علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن و حسین (علیها السلام) قسم داد، خداوند او را آمرزید و این معنای سخن خداوند است: فَتَلَقَّی آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۴
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۸۷/ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳۲۶/ العیاشی، ج۱، ص۴۱/ البرهان
۲ -۱۱
(بقره/ ۳۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ: یَا عِبَادَ اللَّهِ! إِنَّ آدَمَ (علیه السلام) لَمَّا رَأَی النُّورَ سَاطِعاً مِنْ صُلْبِهِ إِذْ کَانَ اللَّهُ قَدْ نَقَلَ أَشْبَاحَنَا مِنْ ذِرْوَهًِْ الْعَرْشِ إِلَی ظَهْرِهِ رَأَی النُّورَ وَ لَمْ یَتَبَیَّنِ الْأَشْبَاحَ، فَقَالَ: یَا رَبِّ! مَا هَذِهِ الْأَنْوَارُ؟ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ: أَنْوَارُ أَشْبَاحٍ نَقَلْتُهُمْ مِنْ أَشْرَفِ بِقَاعِ عَرْشِی إِلَی ظَهْرِکَ وَ لِذَلِکَ أَمَرْتُ الْمَلَائِکَهًَْ بِالسُّجُودِ لَکَ إِذْ کُنْتَ وِعَاءً لِتِلْکَ الْأَشْبَاحِ. فَقَالَ آدَمُ (علیه السلام): یَا رَبِّ لَو بَیَّنْتَهَا لِی؟ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی: انْظُرْ یَا آدَمُ (علیه السلام) إِلَی ذِرْوَهًِْ الْعَرْشِ. فَنَظَرَ آدَمُ (علیه السلام) وَ وَقَعَ نُورُ أَشْبَاحِنَا مِنْ ظَهْرِ آدَمَ (علیه السلام) عَلَی ذِرْوَهًِْ الْعَرْشِ فَانْطَبَعَ فِیهِ صُوَرُ أَنْوَارِ أَشْبَاحِنَا کَمَا یَنْطَبِعُ وَجْهُ الْإِنْسَانِ فِی الْمِرْآهًِْ الصَّافِیَهًِْ فَرَأَی أَشْبَاحَنَا. فَقَالَ: مَا هَذِهِ الْأَشْبَاحُ یَا رَبِّ؟ فَقَالَ اللَّهُ: یَا آدَمُ (علیه السلام)! هَذِهِ الْأَشْبَاحُ أَفْضَلُ خَلَائِقِی وَ بَرِیَّاتِی هَذَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ أَنَا الْحَمِیدُ وَ الْمَحْمُودُ فِی أَفْعَالِی شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ أَنَا الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذِهِ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) وَ أَنَا فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَاطِمُ أَعْدَائِی عَنْ رَحْمَتِی یَوْمَ فَصْلِ قَضَائِی وَ فَاطِمُ أَوْلِیَائِی عَمَّا یَعْتَرِیهِمْ وَ یَشِینُهُمْ فَشَقَقْتُ لَهَا اسْماً مِنِ اسْمِی وَ هَذَا الْحَسَنُ (علیه السلام) وَ هَذَا الْحُسَیْنُ (علیه السلام) وَ أَنَا الْمُحْسِنُ الْمُجْمِلُ شَقَقْتُ لَهُمَا اسْماً مِنِ اسْمِی هَؤُلَاءِ خِیَارُ خَلِیقَتِی وَ کِرَامُ بَرِیَّتِی بِهِمْ آخُذُ وَ بِهِمْ أُعْطِی وَ بِهِمْ أُعَاقِبُ وَ بِهِمْ أُثِیبُ فَتَوَّسَلْ إِلَیَّ بِهِمْ یَا آدَمُ وَ إِذَا دَهَتْکَ دَاهِیَهًٌْ فَاجْعَلْهُمْ إِلَیَّ شُفَعَاءَکَ فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَی نَفْسِی قَسَماً حَقّاً لَا أُخَیِّبُ بِهِمْ آمِلًا وَ لَا أَرُدُّ بِهِمْ سَائِلًا. فَلِذَلِکَ حِینَ نَزَلَتْ مِنْهُ الْخَطِیئَهًُْ دَعَا اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ بِهِمْ فَتَابَ عَلَیْهِ وَ غَفَرَ لَه.

پیامبر ( ای بندگان خدا، وقتی آدم (علیه السلام) دید نوری از صلب او ساطع می‌شود و آن هنگامی بود که خداوند اشباح ما را از بالای عرش به صلب او منتقل کرده‌بود آن نور را مشاهده‌کرد امّا اشباح را ندید. پس گفت: «خدایا این نورها چیست»؟ خداوند فرمود: «نور اشباحی است که از بهترین جای عرش به پشت تو منتقل کرده‌ام و به همین جهت به ملائکه دستور دادم تو را سجده‌کنند؛ چرا که تو ظرف این انوار بودی». آدم (علیه السلام) گفت: «خدایا برایم توضیح بده». خدا فرمود: «آدم (علیه السلام)! به بالای عرش نگاه کن». آدم (علیه السلام) نگاه کرد؛ نور اشباح ما از صلب آدم به بالای عرش افتاد که در آنجا صورت اشباح ما نقش بست؛ همان‌طور که صورت انسان در آینه‌ی صاف و صیقلی نقش می‌بندد. و آنگاه آدم (علیه السلام) اشباح ما را مشاهده‌کرد. عرض کرد «خدایا این شبح‌ها چیست»؟ خداوند فرمود: اینها (اشباح) بهترین خلق و آفریدگان من هستند. این محمّد (است و من در کارهایم حمید و محمود هستم. یک اسم را از اسم‌های خود برای او جدا کرده‌ام؛ این علی (علیه السلام) است و من علی و عظیم هستم بنابراین اسمی از نام‌های خود برای او جدا کرده‌ام؛ این فاطمه (سلام الله علیها) است و من فاطر آسمان‌ها و زمین‌ها و جداکننده‌ی دشمنان خود از رحمتم در روز قیامت و جداکننده‌ی دوستانم از مواردی که موجب ناراحتی و آلودگی آن‌ها می‌شود، هستم. برای او نیز یک اسم از اسم‌های خود جدا کردم؛ این حسن (علیه السلام) و این دیگری حسین (علیه السلام) است و من محسن نیکوکارم؛ یک اسم از اسم‌های خود برای آن دو جدا کرده‌ام. این‌ها بهترین مخلوق من و گرامی‌ترین افراد هستند؛ به‌خاطر آنان مؤاخذه میکنم و میبخشم؛ کیفر میکنم و ثواب میدهم؛ ای آدم (علیه السلام) هرگاه ناراحتی‌ای به تو رسید آن‌ها را شفیع خود در نزد من قرار بده! من سوگند حقیقی یادکرده‌ام که بنده‌ای را که به آن‌ها امیدی داشته‌باشد ناامید نکنم و طلب کسی را که به‌وسیله‌ی آن‌ها درخواستی می‌نماید رد نکنم؛ به همین جهت وقتی از آدم (علیه السلام) لغزشی سر زد خدا را به‌واسطه‌ی آن‌ها خواند و توبه کرد و خدا نیز او را بخشید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۴
البرهان/ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۵۰
۲ -۱۲
(بقره/ ۳۷)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ‌بْنِ‌عُمَرَ عَنِ الصّادق جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَال سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ مَا هَذِهِ الْکَلِمَاتُ؟ قَالَ: هِیَ الْکَلِمَاتُ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ (علیه السلام) مِنْ رَبِّهِ فَتَابَ عَلَیْهِ وَ هُوَ أَنَّهُ قَالَ: یَا رَبِّ! أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (علیهم السلام) إِلَّا تُبْتَ عَلَیَّ فَتَابَ اللهُ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.

امام صادق (علیه السلام) از مفضّل‌بن‌عمر نقل است که از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه‌ی وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ سؤال کردم: «منظور از کلمات چیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «آنها کلماتی است که آدم (علیه السلام) از خدا گرفت و توبه کرد و گفت: «خدایا به حقّ محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن و حسین (علیها السلام)تو را قسم می‌دهم که توبه‌ی مرا قبول کنی»! و خدا که توّاب و رحیم است توبه‌ی او را پذیرفت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۶
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۶۶/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۷۷؛ فیه: «فأتمّهنّ» زیادهًْ/ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳۲۳/ نورالثقلین
۲ -۱۳
(بقره/ ۳۷)

الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا تَلَقَّی مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ وَ لَعَلَّهُ (علیه السلام) دَعَا بِهَا وَ هُوَ یَا رَبَّاهْ یَا رَبَّاهْ یَا رَبَّاهْ لَا یَرُدُّ غَضَبَکَ إِلَّا حِلْمُکَ وَ لَا یُنْجِی مِنْ عُقُوبَتِکَ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَیْکَ حَاجَتِی الَّتِی إِنْ أَعْطَیْتَنِیهَا لَمْ یَضُرَّنِی مَا حَرَمْتَنِی وَ إِنْ حَرَمْتَنِیهَا لَمْ یَنْفَعْنِی مَا أَعْطَیْتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْفَوْزَ بِالْجَنَّهًِْ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنَ النَّارِ یَا ذَا الْعَرْشِ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ یَا ذَا الْمُلْکِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ وَ یَا مَنْزُولًا بِهِ کُلُّ حَاجَهًٍْ إِنْ کُنْتَ قَدْ رَضِیتَ عَنِّی فَازْدَدْ عَنِّی رِضًی وَ قَرِّبْنِی مِنْکَ زُلْفَی وَ إِلَّا تَکُنْ رَضِیتَ عَنِّی فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ (علیهم السلام) وَ بِفَضْلِکَ عَلَیْهِمْ لَمَّا رَضِیتَ عَنِّی إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): هَذَا الدُّعَاءُ الَّذِی تَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَیْهِ فَقَالَ یَا آدَمُ! سَأَلْتَنِی بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ لَمْ تَرَهُ. فَقَالَ: رَأَیْتُ عَلَی عَرْشِکَ مَکْتُوباً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ محمد (صلی الله علیه و آله) رَسُولُ اللَّهِ.

امام صادق (علیه السلام) وقتی که آدم (علیه السلام) از خداوند آن کلمات را دریافت‌کرد و چه‌بسا با آن خدا را [این‌چنین] خواند: پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! خشم تو را مگر بردباری تو برنمی‌گرداند و چیزی به جز خضوع و زاری‌نمودن به درگاه تو، انسان را از عذاب خلاصی نمی‌دهد. حاجت من آنچنان حاجتی است که اگر تو آن را به من عطا کنی چیزهای دیگری که مرا از آن محروم‌کرده‌ای به من ضرر نمی‌رسانند و اگر مرا از خواسته‌ام محروم کنی نعمت‌های دیگری که به من داده‌ای، برایم مفید نخواهدبود. خداوندا! من از تو رسیدن به بهشت را درخواست می‌کنم و از آتش جهنّم به تو پناه می‌برم. ای صاحب عرش بلند و شریف! ای صاحب بزرگی و بخشش بلند و بزرگ! ای صاحب پادشاهی با مباهات و منقبت دائمی! ای خدای عالمیان! ای فریادرس فریادرس‌طلبان! ای کسی‌که هر حاجتی به تو فرود می‌آید! اگر تو از من خشنودی پس خشنودی از من را زیاده گردان و مرا به نزد خود کاملاً نزدیک کن و اگر تو از من خشنود نیستی پس به حقّ محمّد (و آل او (علیهم السلام) و به حقّ احسان تو بر ایشان، از من خشنود شو! به‌درستی‌که تو از گناهان درمی‌گذری و رحم می‌کنی. پس امام صادق (علیه السلام) فرمودند: این، همان دعایی است که از جانب خدا به آدم (علیه السلام) داده‌شد. پس خدای تعالی به برکت این دعا توبه‌ی آدم (علیه السلام) را قبول نمود و به او وحی فرستاد که: ای آدم (علیه السلام) مرا به حقّ محمّد (قسم دادی و درخواست‌کردی و حال آنکه او را ندیده‌ای. آدم (علیه السلام) گفت: بر روی عرشت دیدم که نوشته شده‌بود: «لا اله الا الله، محمّد رسول الله».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۶
بحارالأنوار، ج۹۲، ص۱۶۷
۲ -۱۴
(بقره/ ۳۷)

الصّادق (علیه السلام)- الْکَلِمَاتِ الَّتِی تَلَقَّاهَا مِنْ رَبِّهِ وَ هِیَ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ اعْتَرَفْتُ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ اعْتَرَفْتُ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی إِنَّکَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ اعْتَرَفْتُ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.

امام صادق (علیه السلام) کلماتی که آدم (علیه السلام) از خدا گرفت چنین بود: «خداوندا! هیچ خدایی به جز تو نیست، پاک و منزّهی! تو را می‌ستایم؛ بد کردم و بر خود ستم ورزیدم؛ و بر گناه خود اقرار می‌کنم؛ پس مرا بیامرز که تو بهترین آمرزندگانی. هیچ خدایی به جز تو نیست، پاک و منزّهی! تو را می‌ستایم؛ بد کردم و بر خود ستم ورزیدم و بر گناه خود اقرار می‌کنم؛ پس مرا بیامرز و بر من رحم کن که تو بهترین رحم‌کنندگانی. هیچ خدایی به جز تو نیست؛ پاک و منزّهی! خداوندا! تو را می‌ستایم؛ بد کردم و بر خود ستم ورزیدم و بر گناه خود اقرار می‌کنم و بر گناه خود اقرار می‌کنم. پس توبه‌ام را بپذیر؛ به درستی که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۸
القمی، ج۱، ص۴۴/ البرهان
۲ -۱۵
(بقره/ ۳۷)

الصّادق (علیه السلام)- فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی وَ أَنْتَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی وَ ارْحَمْنِی وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَتُبْ عَلَیَّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.

امام صادق (علیه السلام) کلماتی که آدم (علیه السلام) از خدا گرفت چنین بود: «خداوندا معبودی جز تو نیست منزّهی! و من تو را ستایش می‌کنم؛ من به خویشتن ستم کردم پس مرا بیامرز که تو بهترین آمرزندگانی؛ خداوند! معبودی جز تو نیست. منزّهی و من تو را ستایش می‌کنم؛ من به خویشتن بد کردم و به خود ستم روا داشتم؛ پس مرا بیامرز که تویی مهربانترین مهربانان؛ خداوندا! معبودی جز تو نیست. منزّهی و من تو را ستایش می‌کنم؛ من به خویشتن بد کردم و به خود ستم روا داشتم پس توبه‌ام را بپذیر که تویی توبه‌پذیر مهربان».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۸
الکافی، ج۸، ص۳۰۴/ نورالثقلین/ البرهان؛ فیه: بتفاوت
بیشتر
بقره
همه
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
۲۱۵
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۲۶۹
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۲۸۲
۲۸۳
۲۸۴
۲۸۵
۲۸۶