آیه ثُمَّ أَفيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا أللهَ إِنَّ أللهَ غَفُورٌ رَحيمٌ [199]
سپس از همانجا كه مردم كوچ مىكنند، [بهسوى سرزمين منى] كوچ كنيد؛ و از خداوند، طلب آمرزش كنيد، زيرا خدا آمرزندهي مهربان است.
العسکری (علیه السلام)- ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ ارْجِعُوا مِنَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ مِنْ حَیْثُ رَجَعَ النَّاسُ مِنْ جَمْعٍ وَ النَّاسُ هَاهُنَا فِی هَذَا الْمَوْضِعِ الْحَاجُّ غَیْرُ الْحُمْسِ فَإِنَّ الْحُمْسَ کَانُوا لَا یُفِیضُونَ مِنْ جَمْعٍ.
امام عسکری (علیه السلام) [یعنی] از همانجایی که مردم از مشعر بازگشتند، [بهسوی سرزمین منی] بازگردید و مراد از النَّاسُ که در اینجا ذکر شده، حاجیان غیر حُمسی است که حُمسیها از محل اجتماع مردم (مشعر) باز نمیگردند. (به قریش حمس میگفتند چون در دین خود بسیار سختگیر بودند و میگفتند ما اهل الله هستیم و لذا نباید از محدودهی حرم خدا و از مشعر خارج گردیم).
امیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَامَ رَجُلٌ إِلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) فَقَالَ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام)! أَخْبِرْنَا عَنِ النَّاسِ وَ أَشْبَاهِ النَّاسِ وَ النَّسْنَاسِ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام): یَا حَسَنُ (علیه السلام) أَجِبْهُ. قَالَ: فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ (علیه السلام): سَأَلْتَ عَنِ النَّاسِ فَرَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) النَّاسُ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ نَحْنُ مِنْهُ وَ سَأَلْتَ عَنْ أَشْبَاهِ النَّاسِ فَهُمْ شِیعَتُنَا وَ هُمْ مِنَّا وَ هُمْ أَشْبَاهُنَا وَ سَأَلْتَ عَنِ النَّسْنَاسِ وَ هُمْ هَذَا السَّوَادُ الْأَعْظَمُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا.
امام علی (علیه السلام) مردی به پا خاست و از علی (علیه السلام) درخواست نمود که «ناس»، «اشباه ناس» و «نسناس» را تفسیر کند، حضرت علی (علیه السلام) رو به امام حسن (علیه السلام) نموده و فرمود: «جواب او را بده». امام حسن (علیه السلام) فرمود: «سؤال از ناس کردی؛ [بدان] رسولخدا (صلی الله علیه و آله) ناس است؛ بدلیل اینکه خداوند در این آیه میفرماید: ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ یعنی بازگردید از همانجا که مردم بازگشتهاند که منظور، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) است و ما از او هستیم. از اشباه ناس پرسیدی؛ آنها شیعیان ما هستند و ایشان از ما محسوب میشوند. امّا سؤال از نسناس کردی؛ آنها این جمعیت انبوهند که افراد این آیه به شمار میروند: آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر! (اعراف/ ۱۷۹)
الصّادق (علیه السلام)- إِنَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) أَخْرَجَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) إِلَی الْمَوْقِفِ فَأَفَاضَا مِنْهُ ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ کَانُوا یُفِیضُونَ مِنْهُ حَتَّی إِذَا کَثُرَتْ قُرَیْشٌ قَالُوا لَا نُفِیضُ مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَ کَانَتْ قُرَیْشٌ تُفِیضُ فِی الْمُزْدَلِفَهًِْ وَ مَنَعُوا النَّاسَ أَنْ یُفِیضُوا مَعَهُمْ إِلَّا مِنْ عَرَفَاتٍ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) أَمَرَهُ أَنْ یُفِیضَ مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَ عَنَی بِذَلِکَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیل (علیها السلام).
امام صادق (علیه السلام) ابراهیم (علیه السلام)، اسماعیل (علیه السلام) را بهسوی موقف برد و آن دو از آنجا بازگشتند. سپس همهی مردم از آنجا (همان مسیر) باز میگشتند تا اینکه تعداد قریش افزایش یافت و گفتند: «ما از آن مکانی که مردم باز میگردند، باز نمیگردیم». قریش از مزدلفه بازمیگشت و مردم دیگر را از اینکه از مزدلفه بازگردند منع کرده و آنان را وادار مینمودند که از عرفات بازگردند. تا هنگامی که خداوند، محمّد (صلی الله علیه و آله) را به پیامبری مبعوث کرد، به او امر فرمود که از همانجایی که مردم باز میگردند، بازگردد و منظور خداوند از مردم، ابراهیم (علیه السلام) و اسماعیل (علیه السلام) بود.
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ النَّاسَ إِبْرَاهِیمُ وَ إِسْمَاعِیلُ وَ إِسْحَاقُ (علیها السلام) وَ مِنْ بَعْدَهُمْ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ (علیها السلام)، عَنْ أَبَی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام).
امام صادق (علیه السلام) منظور از النَّاسُ ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و تمام پیامبران (علیهم السلام) پس از آنها میباشد.
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَقَامَ بِالْمَدِینَهًِْ عَشْرَ سِنِینَ لَمْ یَحُجَّ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِ وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ ... فَخَرَجَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) وَ أَصْحَابُهُ مُهِلِّینَ بِالْحَجِّ حَتَّی أَتَوْا مِنًی فَصَلَّی الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ وَ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَهًَْ وَ الْفَجْرَ ثُمَّ غَدَا وَ النَّاسُ مَعَهُ وَ کَانَتْ قُرَیْشٌ تُفِیضُ مِنَ الْمُزْدَلِفَهًِْ وَ هِیَ جَمْعٌ وَ یَمْنَعُونَ النَّاسَ أَنْ یُفِیضُوا مِنْهَا فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ قُرَیْشٌ تَرْجُو أَنْ تَکُونَ إِفَاضَتُهُ مِنْ حَیْثُ کَانُوا یُفِیضُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِ ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللهَ یَعْنِی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ (فِی إِفَاضَتِهِمْ مِنْهَا وَ مَنْ کَانَ بَعْدَهُمْ فَلَمَّا رَأَتْ قُرَیْشٌ أَنَّ قُبَّهًَْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَدْ مَضَتْ کَأَنَّهُ دَخَلَ فِی أَنْفُسِهِمْ شَیْءٌ لِلَّذِی کَانُوا یَرْجُونَ مِنَ الْإِفَاضَهًِْ مِنْ مَکَانِهِمْ حَتَّی انْتَهَی إِلَی نَمِرَهًَْ وَ هِیَ بَطْنُ عُرَنَهًَْ بِحِیَالِ الْأَرَاکِ فَضُرِبَتْ قُبَّتُهُ وَ ضَرَبَ النَّاسُ أَخْبِیَتَهُمْ عِنْدَهَا.
امام صادق (علیه السلام) رسولخدا (صلی الله علیه و آله) مدّت ده سال بدون آنکه حج بهجای آوَرَد در مدینه اقامت کرد. سپس خداوند جلیل آیهی: و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری بهسوی تو بیایند ... (حج/ ۲۷) را بر ایشان نازل فرمود. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) و یارانش تهلیلگویان عازم حج شدند تا آنکه به منی رسیدند و نماز ظهر، عصر، مغرب، عشاء و صبح را خواندند. فردا رسید؛ پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) درحالیکه مردم کنارش بودند و جماعت قریش از مزدلفه کوچ میکردند و مانع کوچکردن مردم میشدند جلو آمدند. قریش امیدوار بود که حضرت از همانجایی که آنها رفتند، روانه شود پس خدای عزّوجلّ بر پیامبر این آیهی: ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللهَ را نازل کرد؛ یعنی از ابراهیم، اسماعیل، اسحاق (علیهم السلام) و کسانی که پس از آنها بودند، در کوچکردن از منی تبعیّت کن. زمانیکه قریش دیدند که خیمهی (کجاوه) رسولخدا (صلی الله علیه و آله) پیش میآید گویا چیزی در وجودشان وارد شد که آنها را بر کوچکردن از آنجا امیدوار کرد تا آنکه خیمهی رسولخدا (صلی الله علیه و آله) به محلّ «نمره» رسید و آن در وسط منطقهی «عرنه» در برابر منطقهی «اراک» بود و خیمهی ایشان برپا شد و مردم [هم] خیمههایشان را کنار خیمهی حضرت برپا کردند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ قَالَ: أُولَئِکَ قُرَیْشٌ کَانُوا یَقُولُونَ: نَحْنُ أَوْلَی النَّاسِ بِالْبَیْتِ وَ لَا یُفِیضُونَ إِلَّا مِنَ الْمُزْدَلِفَهًِْ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ أَنْ یُفِیضُوا مِنْ عَرَفَهًَْ.
امام صادق (علیه السلام) از زید شحّام نقل شده است که گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «خطاب آیهی أَفِیضُواْ مِنْ حَیثُ أَفَاضَ النَّاسُ کیست»؟ حضرت فرمود: منظور از آیه، قریش بودند که میگفتند: «ما شایستهترین مردم، نسبت به خانهی کعبه هستیم» و آنها تنها از مزدلفه بازمیگشتند و خداوند به آنها امر فرمود که از عرفه بازگردند.
الصّادق (علیه السلام)- إِنَ قُرَیْشاً کَانَتْ تُفِیضُ مِنْ جَمْعٍ وَ مُضَرَ وَ رَبِیعَهًَْ مِنْ عَرَفَاتٍ.
امام صادق (علیه السلام) قبیلهی قریش از جُمَع و قبیلهی مُضَر و رَبیعه، از عرفات بازمیگشتند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ رِفَاعَهًْ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)قَال: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ قَالَ: إِنَّ أَهْلَ الْحَرَمِ کَانَ یَقِفُونَ عَلَی الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَ یَقِفُ النَّاسُ بِعَرَفَهًَْ وَ لَا یُفِیضُونَ حَتَّی یَطَّلِعَ عَلَیْهِمْ أَهْلُ عَرَفَهًَْ وَ کَانَ رَجُلٌ یُکَنَّی أَبَا سَیَّارٍ وَ کَانَ لَهُ حِمَارٌ فَارِهٌ وَ کَانَ یَسْبِقُ أَهْلَ عَرَفَهًَْ فَإِذَا طَلَعَ عَلَیْهِمْ قَالُوا: هَذَا أَبُو سَیَّارٍ ثُمَّ أَفَاضُوا فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ أَنْ یَقِفُوا بِعَرَفَهًَْ وَ أَنْ یُفِیضُوا مِنْهُ.
امام صادق (علیه السلام) رفاعه گوید: از امام صادق (علیه السلام) تفسیر آیهی ثُمَّ أَفِیضُواْ مِنْ حَیثُ أَفَاضَ النَّاسُ را پرسیدم. حضرت پاسخ داد: ساکنین حرم (قریش)، در مشعر و مردم، در عرفه میایستادند و قریش زمانی شروع به بازگشت میکردند که مردمی که در عرفه بودند، بر آنان نمایان بشوند. مردی که کنیهی او، ابوسیّار بود و الاغ چموشی داشت و از مردمی که در عرفه بودند، پیشی میگرفت و چون قریش او را دیدند، میگفتند: «این ابوسیّار است» و [حرکت میکردند و] باز میگشتند. امّا خداوند به قریش امر فرمود [این کار أبوسیّار را ملاک حرکت نگیرند بلکه فرمود:] تا در عرفه بایستند و از آنجا بازگردند.
الصّادق (علیه السلام)- أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ قَالَ هُمْ أَهْلُ الْیَمَن.
امام صادق (علیه السلام) منظور از ناس [در اینجا] مردم یمن میباشند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّمَا أَرَادَ سُبْحَانَهُ بَعْضَ النَّاسِ وَ ذَلِکَ أَنَّ قُرَیْشاً کَانَتْ فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ تُفِیضُ مِنَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَ لَا یَخْرُجُونَ إِلَی عَرَفَاتٍ کَسَائِرِ الْعَرَبِ فَأَمَرَهُمْ سُبْحَانَهُ أَنْ یُفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَصْحَابُهُ وَ هُمْ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ النَّاسُ عَلَی الْخُصُوصِ وَ رَجَعُوا عَنْ سُنَّتِهِمْ.
امام علی (علیه السلام) منظور خداوند، برخی از مردم است؛ بدان سبب که قریشیان جاهل، از مشعرالحرام خارج میشدند، امّا مانند دیگر اعراب، جهت وقوف در عرفات، خارج نمیشدند؛ بنابراین خداوند به ایشان فرمان داد که از همانجایی که رسولخدا (صلی الله علیه و آله) و یارانش خارج میشوند، خارج شوید. و النَّاسُ در اینجا مختصّ پیامبر (صلی الله علیه و آله) و یارانش میباشد و قریش نیز از سنّت و روش خود عدول کردند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُعَاوِیَهًْ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ الْمُشْرِکِینَ کَانُوا یُفِیضُونَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَغِیبَ الشَّمْسُ فَخَالَفَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَأَفَاضَ بَعْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): إِذَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ فَأَفِضْ مَعَ النَّاسِ وَ عَلَیْکَ السَّکِینَهًَْ وَ الْوَقَارَ وَ أَفِضْ بِالِاسْتِغْفَارِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ فَإِذَا انْتَهَیْتَ إِلَی الْکَثِیبِ الْأَحْمَرِ عَنْ یَمِینِ الطَّرِیقِ فَقُلِ: اللَّهُمَّ ارْحَمْ مَوْقِفِی وَ زِدْ فِی عِلْمِی وَ سَلِّمْ لِی دِینِی وَ تَقَبَّلْ مَنَاسِکِی فَإِذَا انْتَهَیْتَ إِلَی الْکَثِیبِ الْأَحْمَرِ عَنْ یَمِینِ الطَّرِیقِ فَقُلِ اللَّهُمَّ ارْحَمْ مَوْقِفِی وَ زِدْ فِی عَمَلِی وَ سَلِّمْ لِی دِینِی وَ تَقَبَّلْ مَنَاسِکِی وَ إِیَّاکَ وَ الْوَجِیفَ الَّذِی یَصْنَعُهُ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ فَإِنَّهُ بَلَغَنَا أَنَّ الْحَجَّ لَیْسَ بِوَصْفِ الْخَیْلِ وَ لَا إِیضَاعِ الْإِبِلِ وَ لَکِنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ سِیرُوا سَیْراً جَمِیلًا وَ لَا تُوَطِّئُوا ضَعِیفاً وَ لَا تُوَطِّئُوا مُسْلِماً وَ اقْتَصِدُوا فِی السَّیْرِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَانَ یَقِفُ بِنَاقَتِهِ حَتَّی کَانَ یُصِیبُ رَأْسُهَا مُقَدَّمَ الرَّحْلِ وَ یَقُولُ أَیُّهَا النَّاسُ عَلَیْکُمْ بِالدَّعَهًِْ فَسُنَّهًُْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) تُتَّبَعُ.
امام صادق (علیه السلام) معاویه بن عمار گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: [در مشعر] مشرکین، پیش از غروب خورشید، کوچ میکردند و رسولخدا (صلی الله علیه و آله) برخلاف ایشان بعد از غروب خورشید، حرکت میفرمود. امام (علیه السلام) افزود: بعد از غروب خورشید، با متانت و آرامش و استغفارگویان، به همراه مردم [از مشعر] خارج شو که خداوند بلندمرتبه فرمود: ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ پس زمانیکه از سمت راست راه، به شنزار سرخ رسیدی، بگو: «پروردگارا! در این موقف بر من رحم کن و بر علمم بیافزای و دینم را برایم سالم گردان و مناسکم را بپذیر»! و از خفقانی که بیشتر مردم آن را بهوجود میآورند بر حذر باش. به ما خبر رسیده که حج، [محلّ تفاخر و تکبّرورزی و] محلّ سوارکاری با اسبان یا شترسواری با سرعت نیست؛ بلکه باید از خدا بترسید و به زیبایی حرکت کنید و ضعیف و مسلمان را لگدمال نکنید و در پیمودن راه میانهرو باشید. رسولخدا (صلی الله علیه و آله) شترش را نگاه میداشت طوریکه سر آن به جلوی پالانش میخورد و میفرمود: «ای مردم! رفتارهای خود را، کنار گذاشته و از سیره و روش رسولخدا (صلی الله علیه و آله) پیروی کنید».
امام باقر (علیه السلام)- فِی مَجْمَعِ الْبَیَانِ ... وَ هُوَ الْمَرْوِیُّ عَنِ الْبَاقِرِ (علیه السلام) أَنَّ الْمُرَادَ بِهِ الْإِفَاضَهًُْ مِنْ عَرَفَاتٍ وَ أَرَادَ بِالنَّاسِ سَائِرَ الْعَرَبِ وَ أَنَّهُ أَمَرَ لِقُرَیْشٍ وَ حُلَفَائِهَا و َهُمُ الْخَمْسُ لِأَنَّهُمْ کَانُوا لَا یَقِفُونَ مَعَ النَّاسِ بِعَرَفَهًَْ وَ لَا یُفِیضُونَ مِنْهَا وَ یَقُولُونَ: نَحْنُ أَهْلُ حَرَمِ اللَّهِ فَلَا نَخْرُجُ مِنْهُ وَ کَانُوا یَقِفُونَ بِالْمُزْدَلَفَهًِْ وَ یُفِیضُونَ مِنْهَا فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ تَعَالَی بِالْوُقُوفِ بَعَرَفَهًَْ وَ الْإِفَاضَهًَْ مِنْهَا کَمَا یُفِیضُ النَّاسُ وَ أَرَادَ بِالنَّاسِ سَائِرَ الْعَرَبِ.
امام باقر (علیه السلام) [در مجمع البیان دو نظریه مطرح شده که این جملات مطابق با نظر اول و به امام باقر (علیه السلام) نسبت داده شده است]. منظور از «افاضه»، کوچکردن از عرفات است و مراد از «النَّاسُ» دیگر اعراب هستند. خداو. ند در این آیه به قریش و همپیمانانشان که پنج گروه بودند فرمان داد [که از همان مسیر مردم حرکت کنند] چرا که آنها به همراه مردم در عرفه، وقوف نکرده و وارد عرفات نشدند و گفتند: «ما اهل حرم الهی هستیم؛ پس از آن خارج نمیشویم». و در مزدلفه (مشعر) وقوف کرده و از آنجا خارج شدند. پس خداوند متعال به آنها فرمان داد که به عرفه وارد شوند و از آنجا به همان شکلی که مردم خارج میشوند، خارج شوند و منظور از «النَّاسُ» دیگر اعراب میباشد.
العسکری (علیه السلام)- وَ اسْتَغْفِرُوا اللهَ لِذُنُوبِکُمْ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ لِلتَّائِبِینَ.
امام عسکری (علیه السلام) از خداوند بهخاطر گناهانی که مرتکب شدهاید، طلب بخشش کنید زیرا خداوند در برابر توبهکنندگان، بسیار بخشنده و مهربان است.
الصّادق (علیه السلام)- أَفِضْ بِالِاسْتِغْفَارِ.
امام صادق (علیه السلام) با طلب مغفرت کوچ کن.