آیه ۲۸۶ - سوره بقره

آیه لا يُكَلِّفُ أللهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ [286]

خداوند هیچ کس را، جز به اندازه‌ي تواناییش، تکلیف نمى‌کند. [انسان،] هر کار [نیکى] را انجام دهد، به‌ سود خود انجام داده؛ ‌و هر کار [بدى] کند، به زیان خودکرده‌است. [مؤمنین مى‌گویند:] «پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! تکلیف سنگینى بر ما قرار مده، آن‌چنان که [به‌خاطر گناه و طغیان، ] بر کسانى که پیش از ما بودند، قرار دادى. پروردگارا! آنچه طاقت تحمّل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار و ما را عفو کن و بیامرز و مورد رحمت خود قرار ده. تو مولا و سرپرست مایى، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان».

کلّیات

۱
(بقره/ ۲۸۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی لَهُ أَعْطَیْتُ لَکَ وَ لِأُمَّتِکَ کَنْزاً مِنْ کُنُوزِ عَرْشِی فَاتِحَهًَْ الْکِتَابِ وَ خَاتِمَهًَْ سُورَهًِْ الْبَقَرَهًْ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) خداوند تعالی به من فرمود: من به تو و به امّت تو، گنجینه‌ای از گنجینه‌های عرشم دادم که سوره‌ی فاتحهًْ‌الکتاب و آیات آخر سوره‌ی بقره می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۰
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۶۳
۲
(بقره/ ۲۸۶)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَمَّا الرُّخْصَهًُْ الَّتِی ظَاهِرُهَا خِلَافُ بَاطِنِهَا وَ الْمُنْقَطِعُ الْمَعْطُوفُ فِی التَّنْزِیلِ هُوَ أَنَّ الْآیَهًَْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کَانَتْ تَجِیءُ بِشَیْءٍ مَا ثُمَّ تَجِیءُ مُنْقَطِعَهًَْ الْمَعْنَی بَعْدَ ذَلِکَ وَ تَجِیءُ بِمَعْنَی غَیْرِهِ ثُمَّ تَعْطِفُ بِالْخِطَابِ عَلَی الْأَوَّلِ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَی آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ ثُمَّ اسْتَأْنَفَ الْکَلَامَ فَقَالَ لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ ثُمَّ رَجَعَ وَ عَطَفَ تَمَامَ الْقَوْلِ الْأَوَّلِ فَقَالَ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا إِلَی آخِرِ السُّورَهًِْ وَ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ کَثِیرٌ فِی الْقُرْآن.

امام علی (علیه السلام) [امام علی (علیه السلام) به بیان اقسام آیات قرآن پرداخته و برای هر یک مثالی ذکر کرده‌اند، از آن جمله فرموده‌اند: در قرآن گاهی فاصله‌ای بین آیات می‌افتد که آیات میانی با آیات اطراف آن با یکدیگر [از لحاظ موضوع] مخالف‌اند،] آن فاصله‌ای که بین آیات افتاده و مضمون آیات میانی با آیات اطراف آن مخالف است، و در کلام خدا، از جملات قبل قطع معنایی شده و سپس مجدّداً معنا به آن عطف می‌شود، مربوط به آنجایی است که آیه‌ای در کتاب خدای عزّوجلّ می‌آید. سپس بعد از آن معنی را قطع کرده و معنای دیگری را می‌آورد. سپس دوباره به همان خطاب اول باز می‌گردد. مانند این سخن خداوند متعال: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیر سپس کلام را از نو آغاز کرد و فرمود: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ سپس به سخن اوّل بازگشت و به آن متمایل شد و فرمود: رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا ... این و مشابه آن در قرآن زیاد است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۰
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۱

پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است؛ و همه‌ی مؤمنین [نیز]، به خدا و فرشتگانش و کتاب‌های او و فرستادگانش، ایمان آورده‌اند؛ [و گفتند:] «ما در میان هیچ یک از پیامبران او، فرق نمی‌گذاریم [و به همه ایمان داریم]». و گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! به آمرزشِ تو امیدواریم؛ و بازگشت [ما] به‌سوی توست». خداوند هیچ کس را، جز به اندازه‌ی تواناییش، تکلیف نمی‌کند. [انسان،] هر کار [نیکی] را انجام دهد، به سود خود انجام داده؛ و هر کار [بدی] کند، به زیان خودکرده‌است. [مؤمنین می‌گویند:] «پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده، آن‌چنان که [به‌خاطر گناه و طغیان،] بر کسانی که پیش از ما بودند، قرار دادی. پروردگارا! آنچه طاقت تحمّل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار و ما را عفو کن و بیامرز و مورد رحمت خود قرار ده. تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان»

۱ -۱
(بقره/ ۲۸۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): لَمَّا عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاء ... سِرْنَا فَلَمْ نَزَلْ نَدْفَعُ مِنْ نُورٍ إِلَی ظُلْمَهًٍْ وَ مِنْ ظُلْمَهًٍْ إِلَی نُورٍ حَتَّی وَقَفْتُ عَلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی ... فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ: یَا أَحْمَدُ! قِفْ فَوَقَفْتُ مُنْتَفِضاً مَرْعُوباً فَنُودِیتُ مِنَ الْمَلَکُوتِ یَا أَحْمَدُ فَأَلْهَمَنِی رَبِّی فَقُلْتُ: لَبَّیْکَ رَبِّی وَ سَعْدَیْکَ هَا أَنَا ذَا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ فَنُودِیتُ: یَا أَحْمَدُ الْعَزِیزُ یَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ. قَالَ: فَقُلْتُ هُوَ السَّلَامُ وَ إِلَیْهِ یَعُودُ السَّلَامُ ثُمَّ نُودِیتُ ثَانِیَهًًْ: یَا أَحْمَدُ! فَقُلْتُ: لَبَّیْکَ وَ سَعْدَیْکَ سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ! قَالَ: یَا أَحْمَدُ! آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ فَأَلْهَمَنِی رَبِّی فَقُلْتُ: آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ فَقُلْتُ: قَدْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ فَقُلْتُ: رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: قَدْ فَعَلْتُ. فَقُلْتُ: رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا. فَقَالَ: قَدْ فَعَلْتُ. فَقُلْتُ: رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ. فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: قَدْ فَعَلْتُ. فَجَرَی الْقَلَمُ بِمَا جَرَی فَلَمَّا قَضَیْتُ وَطَرِی مِنْ مُنَاجَاهًِْ رَبِّی نُودِیتُ أَنَّ الْعَزِیزَ یَقُولُ لَکَ: مَنْ خَلَّفْتَ فِی الْأَرْضِ؟ فَقُلْتُ: خَیْرَهَا خَلَّفْتُ فِیهِمْ ابْنَ عَمِّی. فَنُودِیتُ: یَا أَحْمَدُ! مَنِ ابْنُ عَمِّکَ؟ قُلْتُ: أَنْتَ أَعْلَمُ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام). فَنُودِیتُ مِنَ الْمَلَکُوتِ سَبْعاً مُتَوَالِیاً: یَا أَحْمَدُ! اسْتَوْصِ بِعَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ ابْنِ عَمِّکَ خَیْراً. ثُمَّ قَالَ: الْتَفِتْ فَالْتَفَتُّ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ فَوَجَدْتُ عَلَی سَاقِ الْعَرْشِ الْأَیْمَنِ مَکْتُوباً لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی لَا شَرِیکَ لِی محمد رَسُولِی أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ. یَا أَحْمَدُ! شَقَقْتُ اسْمَکَ مِنِ اسْمِی أَنَا اللَّهُ الْمَحْمُودُ الْحَمِیدُ وَ أَنَا اللَّهُ الْعَلِیُّ وَ شَقَقْتُ اسْمَ ابْنِ عَمِّکَ عَلِیٍّ مِنِ اسْمِی. یَا أَبَا الْقَاسِمِ! امْضِ هَادِیاً مَهْدِیّاً نِعْمَ الْمَجِیءُ جِئْتَ وَ نِعْمَ الْمُنْصَرَفُ انْصَرَفْتَ وَ طُوبَاکَ وَ طُوبَی لِمَنْ آمَنَ بِکَ وَ صَدَّقَکَ ثُمَّ قُذِفْتُ فِی بِحَارِ النُّورِ. فَلَمْ تَزَلِ الْأَمْوَاجُ تَقْذِفُنِی حَتَّی تَلْقَانِی جَبْرَئِیلُ فِی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) زمانی که مرا به آسمان [برای معراج] بالا بردند ... با جبرئیل (علیه السلام) حرکت می‌کردیم و پیوسته از محیطی نورانی به محیطی تاریک و از محیطی تاریک به‌سوی محیطی نورانی حرکت می‌کردیم تا آنکه در سدرهًْ‌المنتهی ایستادم ... پس خدای عزّوجلّ فرمود: «ای احمد بایست»! من ترسان و لرزان ایستادم. از ملکوت به من خطاب آمد: «ای احمد»! سپس پروردگارم به من الهام نمود و من گفتم: «لبّیک ای خدای من! من بسیار خوشبختم. من بنده‌ی تو هستم که در برابرت ایستاده‌ام». پس بر من ندا آمد: «ای احمد! آن [خدای] عزیز بر تو سلام می‌رساند». گفتم: «او سلام است و سلام به او باز می‌گردد». سپس دوباره ندا آمد: «ای احمد»! پس گفتم: «لبّیک و سعدیک سرور و مولایم»! فرمود: «ای احمد (صلی الله علیه و آله)! امَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ» پس پروردگارم این آیه را بر من الهام نمود و من نیز آن را تکرار کردم و گفتم: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ» پس گفتم: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ» خدای عزّوجلّ فرمود: «لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ» گفتم: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا» خداوند عزّوجلّ فرمود: «چنان کردم». گفتم: «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا» پس خدای عزّوجلّ فرمود: «چنان کردم». گفتم: «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» خدای عزّوجلّ فرمود: «چنان کردم». پس قلم بر آنچه جاری شد، جاری گشت. وقتی در این گفت‌وگو با پروردگارم به آنچه می‌خواستم، دست یافتم، به من ندا آمد: «آن عزیز می‌فرماید: «چه کسی را پس از خود در زمین به خلافت برمی‌گزینی»»؟ گفتم: «برترین آنها، پسرعمویم را جانشین خود می‌کنم». پس ندا آمد: «ای احمد (صلی الله علیه و آله)! پسر عمویت چه کسی است»؟ گفتم: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)» پس هفت‌مرتبه از ملکوت به من ندا رسید: «ای احمد (صلی الله علیه و آله)! به پسرعمویت، علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) به نیکی سفارش کن». سپس فرمود: «روی‌برگردان». پس به سمت راست عرش توجّه کردم و دیدم بر پایه‌ی راست عرش نوشته شده است: «جز من خدایی نیست؛ یکتا و بدون شریک هستم. محمّد (صلی الله علیه و آله) رسول من است که به‌وسیله‌ی علی (علیه السلام) او را مدد می‌رسانم». و فرمود: «ای احمد (صلی الله علیه و آله)! نام تو را از نام خودم گرفته‌ام که من خدای محمود و حمید هستم. و نام پسر عمویت علی (علیه السلام) را [نیز] از نام خودم گرفته‌ام که من خدای علیّ و بلندمرتبه هستم. ای اباالقاسم (صلی الله علیه و آله) هدایت‌کننده و هدایت‌شده باش. آنجا که می‌آیی چه خوب جایی است و از آنچه روی می‌گردانی، چه خوب روی‌گردان می‌شوی. (انتخاب تو چه در روی‌کردن و چه در روی‌برگرداندن بهترین انتخاب‌هاست) خوش به‌حال تو و هرکه به تو ایمان آورد و تصدیقت نماید! ...» در دریاهای نورانی پرتاب شدم و امواج، پیوسته و مدام مرا پرتاب می‌کردند تا آنکه جبرئیل (علیه السلام) در سدرهًْ‌المنتهی با من ملاقات نمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۲
بحارالأنوار، ج۱۸، ص۳۱۲
۱ -۲
(بقره/ ۲۸۶)

الکاظم (علیه السلام)- فإِنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی رَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ قَالَ: وَقَفَ بِی جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) عِنْدَ شَجَرَهًٍْ عَظِیمَهًٍْ لَمْ أَرَ مِثْلَهَا عَلَی کُلِّ غُصْنٍ مِنْهَا وَ عَلَی کُلِّ وَرَقَهًٍْ مِنْهَا مَلَکٌ وَ عَلَی کُلِّ ثَمَرَهًٍْ مِنْهَا مَلَکٌ وَ قَدْ تَجَلَّلَهَا نُورٌ مِنْ نُورِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ: هَذِهِ سِدْرَهًُْ الْمُنْتَهَی کَانَ یَنْتَهِی الْأَنْبِیَاءُ قَبْلَکَ إِلَیْهَا ثُمَّ لَا یُجَاوِزُونَهَا وَ أَنْتَ تَجُوزُهَا ... فَنَادَانِی رَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ فَقَالَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! قُلْتُ: لَبَّیْکَ رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ إِلَهِی لَبَّیْکَ. قَالَ: هَلْ عَرَفْتَ قَدْرَکَ عِنْدِی وَ مَنْزِلَتَکَ وَ مَوْضِعَکَ؟ قُلْتُ: نَعَمْ یَا سَیِّدِی! قَالَ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! هَلْ عَرَفْتَ مَوْقِفَکَ مِنِّی وَ مَوْضِعَ ذُرِّیَّتِکَ؟ قُلْتُ: نَعَمْ یَا سَیِّدِی! قَالَ: فَهَلْ تَعْلَمُ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) فِیمَا اخْتَصَمَ الْمَلَأُ الْأَعْلَی؟ فَقُلْتُ: یَا رَبِّ! أَنْتَ أَعْلَمُ وَ أَحْکَمُ وَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ. قَالَ: اخْتَصَمُوا فِی الدَّرَجَاتِ وَ الْحَسَنَاتِ فَهَلْ تَدْرِی مَا الدَّرَجَاتُ وَ الْحَسَنَاتُ؟ قُلْتُ: أَنْتَ أَعْلَمُ یَا سَیِّدِی وَ أَحْکَمُ. قَالَ: إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِی الْمَکْرُوهَاتِ وَ الْمَشْیُ عَلَی الْأَقْدَامِ إِلَی الْجُمُعَاتِ مَعَکَ وَ مَعَ الْأَئِمَّهًِْ مِنْ وُلْدِکَ وَ انْتِظَارُ الصَّلَاهًِْ بَعْدَ الصَّلَاهًِْ وَ إِفْشَاءُ السَّلَامِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ التَّهَجُّدُ بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَامٌ قَالَ آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ قُلْتُ: نَعَمْ یَا رَبِّ! وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ قَالَ: صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ وَ أَغْفِرُ لَهُمْ وَ قُلْتُ: رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا إِلَی آخِرِ السُّورَهًِْ قَالَ: ذَلِکَ لَکَ وَ لِذُرِّیَّتِکَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) قُلْتُ: رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ إِلَهِی! قَالَ: أَسْأَلُکَ عَمَّا أَنَا أَعْلَمُ بِهِ مِنْکَ مَنْ خَلَّفْتَ فِی الْأَرْضِ بَعْدَکَ. قُلْتُ: خَیْرَ أَهْلِهَا لَهَا أَخِی وَ ابْنُ عَمِّی وَ نَاصِرُ دِینِکَ یَا رَبِّ وَ الْغَاضِبُ لِمَحَارِمِکَ إِذَا اسْتَحَلَّتْ وَ لِنَبِیِّکَ غَضِیبُ النَّمِرِ إِذَا جَدَلَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) قَالَ: صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ بِالنُّبُوَّهًِْ وَ بَعَثْتُکَ بِالرِّسَالَهًِْ وَ امْتَحَنْتُ عَلِیّاً (علیه السلام) بِالْبَلَاغِ وَ الشَّهَادَهًِْ إِلَی أُمَّتِکَ وَ جَعَلْتُهُ حُجَّهًًْ فِی الْأَرْضِ مَعَکَ وَ بَعْدَکَ وَ هُوَ نُورُ أَوْلِیَائِی وَ وَلِیُّ مَنْ أَطَاعَنِی وَ هُوَ الْکَلِمَهًُْ الَّتِی أَلْزَمْتُهَا الْمُتَّقِینَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) وَ إِنَّهُ وَصِیُّکَ وَ وَارِثُکَ وَ وَزِیرُکَ وَ غَاسِلُ عَوْرَتِکَ وَ نَاصِرُ دِینِکَ وَ الْمَقْتُولُ عَلَی سُنَّتِی وَ سُنَّتِکَ یَقْتُلُهُ شَقِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): ثُمَّ أَمَرَنِی رَبِّی بِأُمُورٍ وَ أَشْیَاءَ أَمَرَنِی أَنْ أَکْتُمَهَا وَ لَمْ یُؤْذَنْ لِی فِی إِخْبَارِ أَصْحَابِی بِهَا ثُمَّ هَوَی بِیَ الرَّفْرَفُ فَإِذَا أَنَا بِجَبْرَئِیلَ فَتَنَاقَلَنِی مِنْهُ حَتَّی صِرْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی فَوَقَفَ بِی تَحْتََهَا.

امام کاظم (علیه السلام) پیامبر (صلی الله علیه و آله) [در مورد] آن زمان که شبانه به نزد پروردگارش عزّوجلّ [به معراج] رفت فرمود: «جبرئیل (علیه السلام) مرا کنار درخت بزرگی که نظیر آن را ندیده‌بودم ایستاند، بر روی تمام شاخه‌ها، برگ‌ها و میوه‌های آن فرشته‌ای قرار داشت و نوری از نورهای خداوند عزّوجلّ آن درخت را آراسته بود». جبرئیل (علیه السلام) گفت: «این سدرهًْ‌المنتهی است که همه‌ی پیامبرانِ پیش از تو، به نزدش رسیدند [ولیکن] نتوانستند آن را پشت سر بگذارند درحالی‌که تو آن را پیمودی و گذر خواهی‌کرد» ... پس پروردگارم مرا ندا داد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! گفتم: «بله ای پروردگار! مولا و خدای من»! فرمود: «آیا از ارزش، منزلت و مرتبه‌ی خودت نزد من آگاه هستی»؟ گفتم: «بله ای سرورم»! فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) آیا جایگاه خود و موقعیّت نسلت را نزد مرا می‌شناسی»؟ گفتم: «بله ای سرورم»! فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آیا می‌دانی «ملأ اعلی» (مکان تجمّع ملائکه و ارواح پاک) با چه چیزی دشمنی کردند»؟ گفتم: «پروردگارا! تو داناتر، فرزانه‌تر و آگاه به غیب هستی». فرمود: «آنها در مراتب و حسنات مخاصمه کردند. آیا می‌دانی آن مراتب و حسنات چه هستند»؟ گفتم: «ای سرور من! تو داناتر و فرزانه‌تر هستی». فرمود: «کاملاً از مکروهات دست‌شستن؛ به همراه تو و امامانی که از فرزندان تو هستند به‌سوی نماز جمعه حرکت‌کردن؛ انتظارکشیدن برای نماز دیگر بعد از هر نماز؛ بلند سلام‌کردن؛ غذادادن [به دیگران] و شب‌زنده‌داری‌کردن درحالی‌که مردم درخوابند». خداوند فرمود: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ» گفتم: «بله پروردگارا»! [و خدا ادامه داد:] وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ [خداوند] فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! راست گفتی[که تو و مؤمنین به خدا و ملائک و کتاب‌ها و رسولان من ایمان دارند]! لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ و آنها (مؤمنین) را آمرزیدم». گفتم: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا ...» فرمود: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آن، برای تو و نسلت می‌باشد». گفتم: «پروردگارا! سیّد و خدای من»! فرمود: «از تو درباره‌ی چیزی سؤال می‌کنم که من نسبت به تو از آن آگاه‌تر هستم. چه کسی را پس از خود در زمین به خلافت برمی‌گزینی»؟ گفتم: «برترین اهل زمین، برادر و پسرعمویم، یاور دینت ای پروردگار! آنکه برای حمایت از حرام‌های تو آنگاه که حلال شود، و برای حمایت از پیامبر تو آنگاه که جدال کند همچون پلنگ خشمگین شود، علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) را در زمین به جانشینی خود برمی‌گزینم». فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) راست گفتی! من تو را به نبوّت برگزیدم و به رسالت مبعوث کردم و علی (علیه السلام) را برای تبلیغ و گواهی‌دادن به‌سوی امّت تو در سختی انداختم و او را در کنار تو و پس از تو حجّت بر روی زمین قرار دادم. او نور اولیاء من و سرپرست کسی است که از من اطاعت کند و او آن کلمه‌ای است که متّقین را بدان ملزم کردم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله) فاطمه (سلام الله علیها) همسر اوست. او وصی، جانشین، وزیر، غسل‌دهنده‌ی بدن تو، یاری‌دهنده‌ی دینت وکشته شده بر سنّت من و سنّت توست. او را شقی‌ترین فرد این امّت خواهد کُشت». رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «سپس پروردگارم مرا به کارها و چیزهایی فرمان داد و امرکرد که آن‌ها را پنهان نمایم و به من اجازه نداد که آن‌ها را برای یارانم بازگو نمایم. پس پارچه‌ای شبیه حریر بر من انداخت. پس آن هنگام جبرئیل (علیه السلام) مرا از آنجا منتقل کرد تا به سدرهًْ‌المنتهی رسیدم و مرا زیر آن [درخت] متوقّف کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۴
بحارالأنوار، ج۱۸، ص۳۹۵/ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۱۶۲/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۰۵/ الیقین، ص۲۹۸؛ فیه: «یا محمد ...» محذوفٌ
۱ -۳
(بقره/ ۲۸۶)

الرّسول (علیه السلام)- قَال رَسُولِ اللَّه (صلی الله علیه و آله): مَضَیْتُ مَعَ جَبْرَئِیلَ حتی انْتَهَیْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی فَإِذَا الْوَرَقَهًُْ مِنْهَا تَظَلُّ أُمَّهًًْ مِنَ الْأُمَمِ فَکُنْتُ مِنْهَا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَنَادَانِی آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْتُ: أَنَا مُجِیباً عَنِّی وَ عَنْ أُمَّتِی وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ فَقُلْتُ: سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ فَقَالَ اللَّهُ: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ فَقُلْتُ: رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا فَقَالَ اللَّهُ لَا أُؤَاخِذُکَ فَقُلْتُ: رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا فَقَالَ اللَّهُ: لَا أَحْمِلُکَ فَقُلْتُ: رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: قَدْ أَعْطَیْتُکَ ذَلِکَ لَکَ وَ لِأُمَّتِکَ. فَقَالَ الصّادق (علیه السلام): مَا وَفَدَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی أَحَدٌ أَکْرَمُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حَیْثُ سَأَلَ لِأُمَّتِهِ هَذِهِ الْخِصَالَ.

امام صادق (علیه السلام) پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: [در شب معراج] با جبرئیل (علیه السلام) می‌رفتیم تا آنکه به سدرهًْ‌المنتهی رسیدم [آن درخت چنان بزرگ بود] که یک برگ از آن برای سایه‌انداختن روی امّتی از امّت‌ها کافی بود. من از آن درخت همان‌طور که خداوند می‌فرماید به اندازه‌ی دوکمان تیر یا کمتر از آن فاصله داشتم. [در این هنگام] خداوند مرا فراخواند: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیه مِن رَّبِّه» گفتم: «من از جانب خود و امّت خود پاسخ می‌دهم: وَالْمُؤْمِنُونَ کلٌّ آمَنَ بِاللّه وَمَلآئِکتِه وَکتُبِه وَرُسُلِه لاَ نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِه» و گفتم: «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَک رَبَّنَا وَإِلَیک الْمَصِیرُ». خداوند فرمود: «لاَ یکلِّفُ اللّه نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَها لَها مَا کسَبَتْ وَعَلَیها مَا اکتَسَبَتْ» من گفتم: «رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا» و خداوند فرمود: «تو را بازخواست نخواهم‌کرد». گفتم: «رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَینَا إِصْرًا کمَا حَمَلْتَه عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا» خداوند فرمود: «بر دوش تو قرار نمی‌دهم. (به‌عهده‌ات نمی‌گذارم)». من گفتم: «رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِه وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» خداوند فرمود: «آن را به تو و امّت تو عطا کردم». امام صادق (علیه السلام) افزود: «هیچ کسی کریم‌تر و بزرگوارتر از پیامبر (صلی الله علیه و آله) به نزد خدا فرستاده‌نشد تا چنین خصلتی را برای امّت خود بخواهد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۶
بحارالأنوار، ج۱۸، ص۳۲۷/ القمی، ج۱، ص۹۵/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۴
(بقره/ ۲۸۶)

الصّادق (علیه السلام)- صَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِهِ حَتَّی انْتَهَی إِلَی أَبْوَابِ السَّمَاءِ وَ انْتَهَی إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی قَالَ: فَقَالَتِ السِّدْرَهًُْ: مَا جَاوَزَنِی مَخْلُوقٌ قَبْلَکَ. قَالَ: ثُمَّ مَضَی فَتَدَانَی فَتَدَلَّی* فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی* فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی قَالَ فَدَفَعَ إِلَیْهِ کِتَابَیْنِ کِتَابَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ وَ کِتَابَ أَصْحَابِ الشِّمَالِ فَأَخَذَ کِتَابَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ بِیَمِینِهِ وَ فَتَحَهُ فَنَظَرَ فِیهِ فَإِذَا فِیهِ أَسْمَاءُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ. قَالَ: فَقَالَ اللَّهُ: آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ فَقَالَ اللَّهُ: وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا. فَقَالَ النَّبِیُّ: غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ قَالَ اللَّهُ: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا قَالَ: فَقَالَ اللَّهُ: قَدْ فَعَلْتُ. فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا قَالَ: قَدْ فَعَلْتُ. فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ کُلَّ ذَلِکَ یَقُولُ اللَّهُ: قَدْ فَعَلْتُ. ثُمَّ طَوَی الصَّحِیفَهًَْ فَأَمْسَکَهَا بِیَمِینِهِ وَ فَتَحَ الْأُخْرَی صَحِیفَهًَْ أَصْحَابِ الشِّمَالِ فَإِذَا فِیهَا أَسْمَاءُ أَهْلِ النَّارِ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ فَقَالَ اللَّهُ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ. قَالَ: فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ مناجات {مُنَاجَاهًِْ} رَبِّهِ رُدَّ إِلَی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًْ.

امام صادق (علیه السلام) رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) همراه او (جبرئیل (علیه السلام)) بالا می‌رفت تا آنکه به درهای آسمان و کنار سدرهًْ‌المنتهی رسید. سدرهًْ‌المنتهی [خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله)] گفت: «پیش از تو هیچ مخلوقی از [محدوده‌ی] من بالاتر نرفته‌بود». [امّا] رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) از آنجا عبور کرد و نزدیک و نزدیکتر رفت تا آنکه فاصله‌اش به اندازه‌ی طول دو کمان یا کمتر از آن شد و خداوند به او چیزهایی را وحی کرد. سپس به او دو کتاب داده شد: کتاب [اعمال] اصحاب یمین (نیکوکاران) و کتاب [اعمال] اصحاب شمال (بدکاران). کتاب اصحاب یمین را با دست راست خود گرفت و گشود و به آنچه در آن بود نگاهی انداخت. در آن، نام افراد بهشتی و نام پدران و قبیله‌هایشان نوشته شده‌بود. خداوند فرمود: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ خداوند فرمود: وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ خداوند فرمود: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: رَبَّنا بلا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا خداوند فرمود: «چنین کردم [و شما را به‌سبب فراموشی یا خطا مؤاخذه نمی‌کنم]». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا خداوند فرمود: «چنین کردم». پیامبر (صلی الله علیه و آله) ادامه داد: رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ و خداوند در جواب تمام این درخواست‌ها فرمود: «چنین کردم [و آن‌ها را پذیرفت]. سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) کتاب اصحاب یمین را بست و در دست خود نگه داشت و کتاب دیگر را که کتاب اصحاب شمال بود، گشود که در آن نام اهل جهنّم و نام پدران و قبایلشان نوشته شده‌بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «این‌ها افرادی هستند که ایمان نیاورده‌اند». خداوند فرمود: «بگو سلام و از [بررسی کار] آن‌ها درگذر. آن‌ها به زودی [نتیجه‌ی کار خود را] خواهنددید. وقتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم صحبتی‌اش با خداوند تمام شد، به بیت‌المعمور که در آسمان چهارم است برگردانده‌شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۶
بحارالأنوار، ج۱۸، ص۳۸۷/ بصایرالدرجات، ج۱، ص۱۹۰؛ فیه: «و هو فی سماء السابعهًْ» محذوفٌ/ بحارالأنوار، ج۳۹، ص۲۰۵؛ فیه صعد ... قاب قوسین» و «فقال رسول الله ... و هو فی سماء السابعهًْ» محذوفتان
۱ -۵
(بقره/ ۲۸۶)

الصّادق (علیه السلام)- أَتَی جَبْرَئِیلُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِالْبُرَاقِ أَصْغَرَ مِنَ الْبَغْلِ وَ أَکْبَرَ مِنَ الْحِمَار ثُمَّ رَفَّ بِهِ مِنْ بَیْتِ الْمَقْدِسِ إِلَی السَّمَاءِ ... ثُمَّ مَضَی بِهِ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) حَتَّی انْتَهَی بِهِ إِلَی مَوْضِعٍ فَوَضَعَ إِصْبَعَهُ عَلَی مَنْکِبِهِ ثُمَّ رَفَعَهُ فَقَالَ لَهُ: امْضِ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! فَقَالَ لَهُ: یَا جَبْرَئِیلُ تَدَعُنِی فِی هَذَا الْمَوْضِعِ. قَالَ: فَقَالَ لَهُ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لَیْسَ لِی أَنْ أَجُوزَ هَذَا الْمَقَامَ وَ لَقَدْ وَطِئْتَ مَوْضِعاً مَا وَطِئَهُ أَحَدٌ قَبْلَکَ وَ لَا یَطَؤُهُ أَحَدٌ بَعْدَکَ. قَالَ: فَفَتَحَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْعَظِیمِ مَا شَاءَ اللَّهُ. قَالَ: فَکَلَّمَهُ اللَّهُ آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ قَالَ: نَعَمْ یَا رَبِّ! وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ قَالَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ قَالَ محمد (صلی الله علیه و آله): رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ قَالَ: قَالَ اللَّهُ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! مَنْ لِأُمَّتِکَ بَعْدَکَ؟ فَقَالَ: اللَّهُ أَعْلَمُ. قَالَ: عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ. قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): وَ اللَّهِ مَا کَانَتْ وَلَایَتُهُ إِلَّا مِنَ اللَّهِ مُشَافَهَهًًْ لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله).

امام صادق (علیه السلام) جبرئیل (علیه السلام) برای رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) بُراق را آورد که کوچکتر از استر و بزرگتر از الاغ است، [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] به‌وسیله‌ی آن از بیت‌المقدّس به‌سوی آسمان حرکت کرد ... همراه با جبرئیل (علیه السلام) می‌رفت تا به جایگاهی رسیدند. جبرئیل (علیه السلام) انگشتش را بر دوش او گذاشت. سپس او را بالا برد و به او گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) حرکت کن [و پیش برو]». حضرت به او فرمود: «ای جبرئیل (علیه السلام)! مرا در این جایگاه رها می‌کنی»؟! جبرئیل (علیه السلام) گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) من اجازه ندارم به این جایگاه وارد شوم. تو در موضعی وارد شدی که اَحَدی قبل از تو به آنجا وارد نشده و کسی بعد از تو، در آن جای نخواهدگرفت». پس از آن، خداوند آنچه از عظمت خواست، بر اوگشود و خداوند با او سخن گفت: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ» پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بله پروردگارا! وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ» خداوند تبارک‌وتعالی فرمود: «لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ» محمّد (صلی الله علیه و آله) فرمود: «رَبَّنا بلا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) پس از خودت چه کسی [خلیفه] است»؟ حضرت جواب داد: «خداوند آگاه‌تر است». خداوند فرمود: «علی (علیه السلام) امیرالمؤمنین است». امام صادق (علیه السلام) افزود: به خدا سوگند جز این نیست که [ابلاغ] ولایت او از جانب خداوند به صورت شفاهی بر محمّد (صلی الله علیه و آله) رسید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۸
بحارالأنوار، ج۱۸، ص۴۰۲/ العیاشی، ج۱، ص۱۵۹/ البرهان؛ فیه: «و هو بالأبطح» و «الف الف ... فانه محمد» زیادتان
۱ -۶
(بقره/ ۲۸۶)

الرّسول (علیه السلام)- سَمِعْتُ لَیْلَهًَْ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ قَالَ الْعَزِیزُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ: آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ قُلْتُ: وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ: صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! مَنْ خَلَّفْتَ لِأُمَّتِکَ؟ قُلْتُ: خَیْرَهَا. قَالَ: علی‌بن‌أبی‌طالب. قُلْتُ: نَعَمْ یَا رَبِّ! قَالَ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! إِنِّی اطَّلَعْتُ إِلَی الْأَرْضِ اطِّلَاعَهًًْ فَاخْتَرْتُکَ مِنْهَا فَشَقَقْتُ لَکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَلَا أُذْکَرُ فِی مَوْضِعٍ إِلَّا وَ ذُکِرْتَ مَعِی فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ محمد (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِیَهًَْ فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِیّاً (علیه السلام) وَ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَأَنَا الْأَعْلَی وَ هُوَ عَلِیٌّ (علیه السلام).

پیامبر (صلی الله علیه و آله) شبی که به آسمان رفتم، شنیدم که [خداوند] عزیز به من فرمود: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ» گفتم: «و مؤمنین [نیز ایمان آوردند]». [خدا] فرمود: «راست گفتی! ای محمّد (صلی الله علیه و آله) بعد از خودت چه کسی را در میان امّتت به خلافت برمی‌گزینی»؟ گفتم: «بهترین فرد امّتم را»؛ خداوند فرمود: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)»؟! گفتم: «بله پروردگارا»! او فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! به‌درستی‌که من با دقّت در [افراد روی] زمین جستجو کردم و تو را برگزیدم. پس برای تو، نامی از نام‌های خودم انتخاب کردم. از من در جایی یاد نشود مگر آنکه تو نیز کنار من ذکر شوی. من محمود و تو محمّد (صلی الله علیه و آله) هستی. سپس دوباره [به اهل زمین] توجّه کردم و علی (علیه السلام) را برگزیدم. و اسمی از اسم‌های خودم را برای او انتخاب کردم و من اعلی هستم و او علی (علیه السلام) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۸
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۶۱/ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۱۶/ بحارالأنوار، ج۲۷، ص۱۹۹/ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۶۲/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۱۰۴/ فرات الکوفی، ص۷۳
۱ -۷
(بقره/ ۲۸۶)

الکاظم (علیه السلام)- لَمَّا عُرِجَ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) إِلَی السَّمَاءِ قَالَ الْعَزِیزُ عَزَّوَجَلَّ: آمَنَ ألرّسول بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ قَالَ: قُلْتُ: وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ: صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! مَنْ خَلَّفْتَ لِأُمَّتِکَ؟ وَ هُوَ أَعْلَمُ. قُلْتُ: خَیْرَهَا لِأَهْلِهَا. قَالَ: صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی اطَّلَعْتُ إِلَی الْأَرْضِ اطِّلَاعَهًًْ فَاخْتَرْتُکَ مِنْهَا ثُمَّ شَقَقْتُ لَکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَلَا أُذْکَرُ فِی مَوْضِعٍ إِلَّا ذُکِرْتَ مَعِی وَ أَنَا الْمَحْمُودُ أَنْتَ محمد (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ اطَّلَعْتُ إِلَیْهَا اطِّلَاعَهًًْ أُخْرَی فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِیّاً (علیه السلام) فَجَعَلْتُهُ وَصِیَّکَ فَأَنْتَ سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ إِنِّی خَلَقْتُکَ وَ خَلَقْتُ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ (مِنْ شَبْحِ نُورٍ ثُمَّ عَرَضْتُ وَلَایَتَهُمْ عَلَی الْمَلَائِکَهًِْ وَ سَائِرَ خَلْقِی وَ هُمْ أَرْوَاحٌ فَمَنْ قَبِلَهَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْمُقَرَّبِینَ وَ مَنْ جَحَدَهَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْکَافِرِینَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی! لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَنِی حَتَّی یَنْقَطِعَ أَوْ یَصِیرَ کَالشَّنِّ الْبَالِی ثُمَّ أَتَانِی جَاحِداً لِوَلَایَتِهِمْ لَمْ أُدْخِلْهُ جَنَّتِی وَ لَا أَظْلَلْتُهُ تَحْتَ عَرْشِی.

امام کاظم (علیه السلام) وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) را برای معراج به آسمان بردند خداوند فرمود: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ من گفتم: «وَ الْمُؤْمِنُونَ» فرمود: «راست گفتی ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! چه کسی را برای امّت خود، به عنوان جانشین قرار داده‌ای»؟ با اینکه او خود بهتر می‌دانست. گفتم: «بهترین آن‌ها برای مردم». فرمود: «راست گفتی ای محمّد! (صلی الله علیه و آله) من به اهل زمین توجّه نمودم و تو را از میان آن‌ها انتخاب نمودم و برایت یک اسم از اسم‌های خود جدا نمودم. از من در جایی یاد نمی‌کنند مگر اینکه تو را نیز با من یاد می‌کنند. من محمودم و تو محمّد (صلی الله علیه و آله). بعد برای مرتبه‌ی دیگر متوجّه زمین شدم و علی (علیه السلام) را انتخاب کردم و او را وصیّ تو قرار دادم. تو سرور انبیائی و علی (علیه السلام) سرور اوصیاء است. تو، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) را از شبحی نوری آفریدم. سپس ولایت شما را بر ملائکه و سایر خلق درحالی‌که روح بودید عرضه داشتم. هرکه پذیرفت، در نزد من از مقرّبین شد و هرکه منکر شد از کافرین گردید. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! به عزّت و جلالم سوگند اگر بنده‌ای مرا بپرستد و به اندازه‌ای مرا عبادت کند که بمیرد یا همچون مشکی خشک [لاغر] گردد و با چنین عبادتی پیش من آید، امّا منکر ولایت ایشان باشد او را داخل بهشت نمی‌کنم و او را در سایه‌ی عرش قرار نمی‌دهم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۰
بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳۰۷/ البرهان؛ فیه: «بتفاوت یسیر»
۱ -۸
(بقره/ ۲۸۶)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- ذکر مناقب رسول الله (صلی الله علیه و آله) فَدَنَا بِالْعِلْمِ فَتَدَلَّی فَدُلِّیَ لَهُ مِنَ الْجَنَّهًِْ رَفْرَفٌ أَخْضَرُ وَ غَشَی النُّورُ بَصَرَهُ فَرَأَی عَظَمَهًَْ رَبِّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ بِفُؤَادِهِ وَ لَمْ یَرَهَا بِعَیْنِهِ فَکَانَ کَقَابِ قَوْسَیْنِ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَوْ أَدْنی* فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی فَکَانَ فِیمَا أَوْحَی إِلَیْهِ الْآیَهًُْ الَّتِی فِی سُورَهًِْ الْبَقَرَهًِْ قَوْلُهُ تَعَالَی لِلهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ کَانَتِ الْآیَهًُْ قَدْ عُرِضَتْ عَلَی الْأَنْبِیَاءِ مِنْ لَدُنْ آدَمَ (علیه السلام) إِلَی أَنْ بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَکَ اسْمُهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ عُرِضَتْ عَلَی الْأُمَمِ فَأَبَوْا أَنْ یَقْبَلُوهَا مِنْ ثِقْلِهَا وَ قَبِلَهَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَرَضَهَا عَلَی أُمَّتِهِ فَقَبِلُوهَا فَلَمَّا رَأَی اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مِنْهُمُ الْقَبُولَ عَلِمَ أَنَّهُمْ لَا یُطِیقُونَهَا فَلَمَّا أَنْ صَارَ إِلَی سَاقِ الْعَرْشِ کَرَّرَ عَلَیْهِ الْکَلَامَ لِیُفْهِمَهُ فَقَالَ: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ فَأَجَابَ (صلی الله علیه و آله) مُجِیباً عَنْهُ وَ عَنْ أُمَّتِهِ فَقَالَ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ فَقَالَ جَلَّ ذِکْرُهُ لَهُمُ الْجَنَّهًُْ وَ الْمَغْفِرَهًُْ عَلَی أَنْ فَعَلُوا ذَلِکَ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) أَمَّا إِذَا فَعَلْتَ بِنَا ذَلِکَ فَ غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ یَعْنِی الْمَرْجِعَ فِی الْآخِرَهًِْ قَالَ: فَأَجَابَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ قَدْ فَعَلْتُ. ذَلِکَ بِکَ وَ بِأُمَّتِکَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ: أَمَّا إِذَا قَبِلْتَ الْآیَهًَْ بِتَشْدِیدِهَا وَ عِظَمِ مَا فِیهَا وَ قَدْ عَرَضْتُهَا عَلَی الْأُمَمِ فَأَبَوْا أَنْ یَقْبَلُوهَا وَ قَبِلَتْهَا أُمَّتُکَ فَحَقَّ عَلَیَّ أَنْ أَرْفَعَهَا عَنْ أُمَّتِکَ فَقَالَ: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ مِنْ خَیْرٍ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ مِنْ شَرٍّ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): لَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ أَمَّا إِذْ فَعَلْتَ ذَلِکَ بِی وَ بِأُمَّتِی فَزِدْنِی قَالَ: سَلْ. قَالَ: رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ: لَسْتُ أُؤَاخِذُ أُمَّتَکَ بِالنِّسْیَانِ وَ الْخَطَإِ لِکَرَامَتِکَ عَلَیَّ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ إِذَا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْتُ عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ الْعَذَابِ وَ قَدْ رَفَعْتُ ذَلِکَ عَنْ أُمَّتِکَ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ إِذَا أَخْطَئُوا أُخِذُوا بِالْخَطَإِ وَ عُوقِبُوا عَلَیْهِ وَ قَدْ رَفَعْتُ ذَلِکَ عَنْ أُمَّتِکَ لِکَرَامَتِکَ عَلَیَّ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): اللَّهُمَّ إِذْ أَعْطَیْتَنِی ذَلِکَ فَزِدْنِی فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی لَهُ: سَلْ قَالَ رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا یَعْنِی بِالْإِصْرِ الشَّدَائِدَ الَّتِی کَانَتْ عَلَی مَنْ کَانَ قَبْلَنَا فَأَجَابَهُ اللَّهُ إِلَی ذَلِکَ فَقَالَ تَبَارَکَ اسْمُهُ قَدْ رَفَعْتُ عَنْ أُمَّتِکَ الْآصَارَ الَّتِی کَانَتْ عَلَی الْأُمَمِ السَّالِفَهًِْ کُنْتُ لَا أَقْبَلُ صَلَاتَهُمْ إِلَّا فِی بِقَاعٍ مِنَ الْأَرْضِ مَعْلُومَهًٍْ اخْتَرْتُهَا لَهُمْ وَ إِنْ بَعُدَتْ وَ قَدْ جَعَلْتُ الْأَرْضَ کُلَّهَا لِأُمَّتِکَ مَسْجِداً وَ طَهُوراً فَهَذِهِ مِنَ الْآصَارِ الَّتِی کَانَتْ عَلَی الْأُمَمِ قَبْلَکَ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِکَ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ إِذَا أَصَابَهُمْ أَذًی مِنْ نَجَاسَهًٍْ قَرَضُوهَا مِنْ أَجْسَادِهِمْ وَ قَدْ جَعَلْتُ الْمَاءَ لِأُمَّتِکَ طَهُوراً فَهَذِهِ مِنَ الْآصَارِ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِکَ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ تَحْمِلُ قَرَابِینَهَا عَلَی أَعْنَاقِهَا إِلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ فَمَنْ قَبِلْتُ ذَلِکَ مِنْهُ أَرْسَلْتُ عَلَیْهِ نَاراً فَأَکَلَتْهُ فَرَجَعَ مَسْرُوراً وَ مَنْ لَمْ أَقْبَلْ ذَلِکَ مِنْهُ رَجَعَ مَثْبُوراً وَ قَدْ جَعَلْتُ قُرْبَانَ أُمَّتِکَ فِی بُطُونِ فُقَرَائِهَا وَ مَسَاکِینِهَا فَمَنْ قَبِلْتُ ذَلِکَ مِنْهُ أَضْعَفْتُ ذَلِکَ لَهُ أَضْعَافاً مُضَاعَفَهًًْ وَ مَنْ لَمْ أَقْبَلْ ذَلِکَ مِنْهُ رَفَعْتُ عَنْهُ عُقُوبَاتِ الدُّنْیَا وَ قَدْ رَفَعْتُ ذَلِکَ عَنْ أُمَّتِکَ وَ هِیَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِی کَانَتْ عَلَی مَنْ کَانَ قَبْلَکَ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ صَلَاتُهَا مَفْرُوضَهًٌْ عَلَیْهَا فِی ظُلَمِ اللَّیْلِ وَ أَنْصَافِ النَّهَارِ وَ هِیَ مِنَ الشَّدَائِدِ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِکَ وَ فَرَضْتُ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتِهِمْ فِی أَطْرَافِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ فِی أَوْقَاتِ نَشَاطِهِمْ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ قَدْ فَرَضْتُ عَلَیْهِمْ خَمْسِینَ صَلَاهًًْ فِی خَمْسِینَ وَقْتاً وَ هِیَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِکَ وَ جَعَلْتُهَا خَمْساً فِی خَمْسَهًِْ أَوْقَاتٍ وَ هِیَ إِحْدَی وَ خَمْسُونَ رَکْعَهًًْ وَ جَعَلْتُ لَهُمْ أَجْرَ خَمْسِینَ صَلَاهًًْ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ حَسَنَتُهُمْ بِحَسَنَهًٍْ وَ سَیِّئَتُهُمْ بِسَیِّئَهًٍْ وَ هِیَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِکَ وَ جَعَلْتُ الْحَسَنَهًَْ بِعَشَرَهًٍْ وَ السَّیِّئَهًَْ بِوَاحِدَهًٍْ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ إِذَا نَوَی أَحَدُهُمْ حَسَنَهًًْ ثُمَّ لَمْ یَعْمَلْهَا لَمْ تُکْتَبْ لَهُ وَ إِنْ عَمِلَهَا کُتِبَتْ لَهُ حَسَنَهًٌْ وَ إِنَّ أُمَّتَکَ إِذَا هَمَّ أَحَدُهُمْ بِحَسَنَهًٍْ وَ لَمْ یَعْمَلْهَا کُتِبَتْ لَهُ حَسَنَهًًْ وَ إِنْ عَمِلَهَا کُتِبَتْ لَهُ عَشْراً وَ هِیَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِکَ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ إِذَا هَمَّ أَحَدُهُمْ بِسَیِّئَهًٍْ ثُمَّ لَمْ یَعْمَلْهَا لَمْ تُکْتَبْ عَلَیْهِ وَ إِنْ عَمِلَهَا کُتِبَتْ عَلَیْهِ سَیِّئَهًٌْ وَ إِنَّ أُمَّتَکَ إِذَا هَمَّ أَحَدُهُمْ بِسَیِّئَهًٍْ ثُمَّ لَمْ یَعْمَلْهَا کُتِبَتْ لَهُ حَسَنَهًٌْ وَ هَذِهِ مِنْ الْآصَارِ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَرَفَعْتُ ذَلِکَ عَنْ أُمَّتِکَ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ إِذَا أَذْنَبُوا کَتَبْتُ ذُنُوبَهُمْ عَلَی أَبْوَابِهِمْ وَ جَعَلْتُ تَوْبَتَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ أَنْ حَرَّمْتُ عَلَیْهِمْ بَعْدَ التَّوْبَهًِْ أَحَبَّ الطَّعَامِ إِلَیْهِمْ وَ قَدْ رَفَعْتُ ذَلِکَ عَنْ أُمَّتِکَ وَ جَعَلْتُ ذُنُوبَهُمْ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ وَ جَعَلْتُ عَلَیْهِمْ سُتُوراً کَثِیفَهًًْ وَ قَبِلْتُ تَوْبَتَهُمْ بِلَا عُقُوبَهًٍْ وَ لَا أُعَاقِبُهُمْ بِأَنْ أُحَرِّمَ عَلَیْهِمْ أَحَبَّ الطَّعَامِ إِلَیْهِمْ وَ کَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَهًُْ یَتُوبُ أَحَدُهُمْ مِنَ الذَّنْبِ الْوَاحِدِ مِائَهًَْ سَنَهًٍْ أَوْ ثَمَانِینَ سَنَهًًْ أَوْ خَمْسِینَ سَنَهًًْ ثُمَّ لَا أَقْبَلُ تَوْبَتَهُ دُونَ أَنْ أُعَاقِبَهُ فِی الدُّنْیَا بِعُقُوبَهًٍْ وَ هِیَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَرَفَعْتُهَا عَنْ أُمَّتِکَ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِکَ لَیُذْنِبُ عِشْرِینَ سَنَهًًْ أَوْ ثَلَاثِینَ سَنَهًًْ أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ أَوْ مِائَهًَْ سَنَهًٍْ ثُمَّ یَتُوبُ وَ یَنْدَمُ طَرْفَهًَْ الْعَیْنِ فَأَغْفِرُ لَهُ ذَلِکَ کُلَّهُ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) اللَّهُمَّ إِذْ أَعْطَیْتَنِی ذَلِکَ کُلَّهُ فَزِدْنِی قَالَ: سَلْ. قَالَ: رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ فَقَالَ تَبَارَکَ اسْمُهُ قَدْ فَعَلْتُ ذَلِکَ بِأُمَّتِکَ وَ قَدْ رَفَعْتُ عَنْهُمْ عِظَمَ بَلَایَا الْأُمَمِ وَ ذَلِکَ حُکْمِی فِی جَمِیعِ الْأُمَمِ أَنْ لَا أُکَلِّفَ خَلْقاً فَوْقَ طَاقَتِهِمْ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ: قَدْ فَعَلْتُ ذَلِکَ بِتَائِبِی أُمَّتِکَ ثُمَّ قَالَ فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ اسْمُهُ إِنَّ أُمَّتَکَ فِی الْأَرْضِ کَالشَّامَهًِْ الْبَیْضَاءِ فِی الثَّوْرِ الْأَسْوَدِ هُمُ الْقَادِرُونَ وَ هُمُ الْقَاهِرُونَ یَسْتَخْدِمُونَ وَ لَا یُسْتَخْدَمُونَ لِکَرَامَتِکَ عَلَیَّ وَ حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أَظْهَرَ دِینَکَ عَلَی الْأَدْیَانِ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا دِیْنٌ إِلَّا دِینُکَ أَوْ یُؤَدُّونَ إِلَی أَهْلِ دِینِکَ الْجِزْیَهًَْ.

امام علی (علیه السلام) علی (علیه السلام) در بیان مقامات و صفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: پیامبر (صلی الله علیه و آله) به علم نزدیک شد و به مقام قرب رسید و به بهشت نزدیک شد. برایش از بهشت فرشی سبز گستردند و نور چشمش را خیره کرد. عظمت خدا را با دیده‌ی دل و نه با چشم، مشاهده کرد و به فاصله‌ی دو کمان یا کمتر از آن [از خداوند] قرار گرفت. خدا آنچه خواست به او وحی کرد و از جمله چیزهایی که به او وحی نمود آن آیه‌ی سوره‌ی بقره بود: آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آنِ خداست. و [از این رو] اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه می‌کند. سپس هرکس را بخواهد [و شایستگی داشته باشد]، می‌بخشد و هرکس را بخواهد [و مستحق باشد]، مجازات می‌کند. و خداوند به همه چیز قدرت دارد. (بقره/۲۸۴) این آیه بر سایر پیغمبران از زمان آدم (علیه السلام) تا خاتم (علیه السلام) عرضه شده بود و بر امّت‌های ایشان نیز عرضه شده بود امّا از قبول آن امتناع ورزیده‌بودند. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) پذیرفت و به امّت خویش نیز عرضه داشت و پذیرفتند. خداوند وقتی پذیرش آن‌ها را دید، دانست که مردم طاقت این را ندارند. لذا وقتی [پیامبر (صلی الله علیه و آله) در معراج] به ساق عرش رسید [خداوند این] آیه را تکرار نمود تا [پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را خوب] بفهمد و فرمود: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ» در جواب این خطاب پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) از قول خود و به نمایندگی از امّت خود فرمود: «وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» خداوند فرمود: «اگر این کار را بکنند بهشت و مغفرت بهره آنهاست». پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «اگر نتوانستیم این کار را انجام دهیم، بخشایش خود را به ما ارزانی بدار که بازگشت به‌سوی تو را در آخرت آرزو داریم». خداوند پاسخ داد: «برای تو و امّتت این عمل را اجرا می‌کنم». سپس خداوند ادامه داد: «اینکه که این آیه را با دشواری تمامی که دارد و سختی‌ای که در اجرای آن است پذیرفتی درحالی‌که به سایر امّت‌ها عرضه شد و نپذیرفتند و امّت تو قبول کردند، شایسته است که من این حکم را از آن‌ها بردارم و فرمود: «لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ» هر کار خیر یا شرّی که انجام دهند برای خود کسب کرده‌اند». وقتی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) این آیه را شنید، عرض کرد: «خدایا اینک که چنین لطفی فرمودی وصفت را اضافه فرما». [خدا] فرمود: «از من بخواه» عرض کرد: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا» فرمود: به‌سبب مقام تو در نزد خودم، امّت تو را در مقابل فراموشی و خطا و اشتباه مؤاخذه نخواهم‌کرد. اگر امّت‌های پیشین، دستوری که به آن‌ها داده‌بودم را فراموش می‌کردند، درهای غذاب به روی آنان گشوده می‌شد که این را از امّت تو برداشتم. و امّت‌های پیشین در مقابل اشتباهشان، مسئول بودند و کیفر می‌شدند که این هم از امّت تو، به‌واسطه‌ی مقام تو در نزد من برداشته شد». پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «خدایا حالا که این لطف را نمودی لطفت را اضافه فرما». فرمود: «از من بخواه». [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] گفت: «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا» و منظورش از «إِصْر»، شدائد و گرفتاری‌هایی بود که بر امّت‌های پیشین ما، تحمیل شده بود که خداوند آن گرفتاری‌ها را از امّت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مرتفع کرده و فرمود: «دشواری‌هایی که بر امّت‌های پیشین بود، از امّت تو برداشتم». [در مورد امّت‌های پیشین] نماز آن‌ها را مگر در محل‌های معیّنی که برای ایشان انتخاب کرده‌بودم هرچند دور بود قبول نمی‌کردم. امّا تمام زمین را برای امّت تو مسجد و مکان پاک قرار دادم. این‌ها از گرفتاری‌های امّت‌های سابق بود که از امّت تو برداشتم. امّت‌های قبل اگر نجاستی به بدنشان وارد می‌شد، باید آن را از بدن می‌تراشیدند و جدا می‌کردند. ولی آب را برای امّت تو پاک‌کننده قرار دادم. این هم از گرفتاری‌های امّت‌های پیشین بود که از امّت تو برطرف نمودم. امّت‌های پیشین باید قربانی خود را بر دوش گرفته و به بیت‌المقدّس می‌آوردند؛ هرکدام را قبول می‌کردم آتشی می‌فرستادم تا آن قربانی را فراگیرد و صاحب آن با شادی برمی‌گشت و هرکدام را قبول نمی‌کردم ناامید برمی‌گشت. امّا قربانی امّت تو را در دل فقیران و مستمندان امّتت قرار دادم. از هرکس بپذیرم آن را چندین برابر می‌کنم و از هرکس نپذیرم عقوبت دنیا را از او برطرف می‌نمایم. این از گرفتاری‌های امّت‌های پیشین بود از امّت تو برداشتم. بر امّت‌های پیش، نماز در دل تاریکی شب و نیمه‌ی روز واجب بود که این هم برای آن‌ها یک گرفتاری بود که از امّت تو برطرف نمودم و نمازهای آن‌ها را در اوایل و اواخر شب و روز گذاشتم که در آن هنگام، سرحال و خوش هستند. برای پیشینیان پنجاه نماز در پنجاه وقت واجب کرده بودم که [این هم] از گرفتاری‌های آن‌ها بود و از امّت تو برداشتم و برای آن‌ها پنج نماز در پنج وقت قرار دادم که پنجاه‌ویک رکعت می‌شود ولی اجر پنجاه نماز به ایشان دادم. امّت‌های قبل، [اگر] یک کار ثواب [و نیکی انجام می‌دادند]، معادل همان ثواب می‌بردند و [اگر] گناه [انجام می‌دادند]، معادل همان گناه [نصیبشان می‌شد] و این برای آن‌ها گرفتاری بود که [آن را] از امّت تو برداشتم [به این صورت که] یک حسنه را ده برابر نمودم و گناه را معادل همان [در نظر گرفتم]. پیشینیان اگر تصمیم ثوابی داشتند، تا زمانی‌که عمل نمی‌کردند برای آن‌ها نوشته نمی‌شد و اگر انجام می‌دادند یک ثواب محسوب می‌شد. امّا امّت تو اگر تصمیم بر انجام کار خوبی بگیرد، [حتّی اگر] عمل هم نکند یک حسنه به او می‌دهم و اگر عمل کند [اجر او] ده برابر می‌شود. این نیز از گرفتاریهای امّت‌های پیشین بود که از امّت تو برداشتم. پیشینیان اگر تصمیم بر انجام گناهی می‌گرفتند، [حتّی اگر] عمل هم نمی‌کردند، برای آن‌ها نوشته نمی‌شد و اگر انجام می‌دادند یک گناه نوشته می‌شود. امّا امّت تو اگر تصمیم بر انجام گناهی داشته باشند ولی آن را انجام ندهند، برای آن‌ها یک حسنه نوشته می‌شود. این هم از گرفتاری‌های پیشینیان بود که از امّت تو برطرف کردم. امّت‌های قبل اگر گناهی می‌کردند، گناهشان بر درِ منزلشان نوشته می‌شد و توبه ایشان چنین بود که محبوب‌ترین غذایی که دوست داشتند، بر آن‌ها حرام می‌گردید. این را از امّت تو برطرف نمودم و گناهان ایشان را بین خودم و آن‌ها قرار دادم و پرده‌های ضخیمی بر روی گناه آن‌ها نهادم. توبه‌ی ایشان را بدون عذاب پذیرفتم و با حرام‌کردن محبوب‌ترین غذا بر آنها، کیفرشان نکردم. گذشتگان، در صورت ارتکاب یک گناه، صد سال یا هشتاد سال و یا پنجاه سال توبه می‌کردند با این‌حال توبه‌شان را نمی‌پذیرفتم تا آن‌ها را در دنیا عقاب نمایم. این هم از گرفتاری‌های آن‌ها بود که از امّت تو برطرف نمودم. یک نفر از امّت تو بیست یا سی یا چهل و یا صد سال گناه می‌کند سپس در یک لحظه توبه نموده و پشیمان می‌شود و من همه‌ی آن گناهان را می‌بخشم. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اینک که به من این همه عنایت فرمودی باز اضافه بفرما». خداوند به او خطاب کرد «درخواست کن». [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] فرمود: «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا خداوند فرمود: این کار را برای امّت تو کردم و بلاهای بزرگ امّت‌ها را از آن‌ها برداشتم و این حکم من در تمام امّت‌هاست که به آن‌ها تکلیفی فراتر از طاقتشان نمی‌نمایم». پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا» [خدا] فرمود: «این را هم برای توبه‌کنندگان امّت تو انجام می‌دهم». بعد [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] عرض کرد: «فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» خداوند فرمود: «امّت تو در زمین مانند خال سفیدی بر روی گاوی سیاه، هستند. آن‌ها به‌واسطه‌ی مقام تو در نزد من پیروز و غالبند؛ به خدمت می‌گیرند و خدمتکار نمی‌شوند. بر من لازم است که دین تو را بر ادیان دیگر پیروز نمایم به‌طوری‌که در شرق و غرب، دینی دیگر جز دین تو باقی نماند یا اگر [انسان‌هایی با دین دیگر] هستند باید به دولت تو جزیه و مالیات بپردازند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۰
بحارالأنوار، ج۱۰، ص۴۱/ نورالثقلین
۱ -۹
(بقره/ ۲۸۶)

الصّادق (علیه السلام)- جَاءَ جَبرَئِیلُ مِیکَائِیل (علیه السلام) وَ إِسرَافِیل (علیه السلام) بِالبُرَاق إلَی رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) ... قَالَ فَرَقَّتْ بِهِ وَ رَفَعَتْهُ ارْتِفَاعاً لَیْسَ بِالْکَثِیرِ وَ مَعَهُ جَبْرَئِیلُ یُرِیهِ الْآیَاتِ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْض ... وَ انْتَهَیْتُ إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی فَإِذَا الْوَرَقَهًُْ مِنْهَا تَظَلُ بِهِ أُمَّهًٌْ مِنَ الْأُمَمِ فَکُنْتُ مِنْهَا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَنَادَانِی آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ قَدْ کَتَبْنَا ذَلِکَ فِی سُورَهًِْ الْبَقَرَهًِْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): یَا رَبِّ أَعْطَیْتَ أَنْبِیَاءَکَ فَضَائِلَ فَأَعْطِنِی، فَقَالَ اللَّهُ: قَدْ أَعْطَیْتُکَ فِیمَا أَعْطَیْتُکَ کَلِمَتَیْنِ مِنْ تَحْتِ عَرْشِی: لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهًَْ إِلَّا بِاللَّهِ وَ لَا مَنْجَی مِنْکَ إِلَّا إِلَیْکَ قَالَ: وَ عَلَّمَتْنِی الْمَلَائِکَهًُْ قَوْلًا أَقُولُهُ إِذَا أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَیْتُ: اللَّهُمَّ إِنَّ ظُلْمِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِعَفْوِکَ وَ ذَنْبِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِمَغْفِرَتِکَ وَ ذُلِّی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِعِزِّکَ وَ فَقْرِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِغِنَاکَ وَ وَجْهِیَ الْفَانِیَ الْبَالِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِوَجْهِکَ الدَّائِمِ الْبَاقِی الَّذِی لَا یَفْنَی.

امام صادق (علیه السلام) جبرئیل، میکائیل و إسرافیل (علیهم السلام) با براق به‌سوی رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند ... و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بالا برد و او را درحالی‌که جبرئیل (علیه السلام) در کنارش بود و آیاتی از آسمان و زمین را به او نشان می‌داد تا ارتفاع نه چندان زیادی بالا برد تا آنکه [پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:] به سدرهًْ‌المنتهی رسیدم که یک برگ از آن درخت [از شدّت بزرگی] بر امّتی از امّت‌ها سایه می‌انداخت و فاصله‌ی من تا آن درخت همان‌طور که خداوند فرمود به قدر دو کمان یا کمتر بود پس [خداوند] مرا ندا داد: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ» پس رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «پروردگارا به پیامبرانت فضایلی عطا نمودی؛ پس بر من هم عطا نما». خداوند فرمود: «دو کلمه را از زیر عرشم لا حول و لا قوة إلا بالله و لا منجی منک إلا إلیک؛ هیچ توان و قدرتی جز از ناحیه خدا نیست و هیچ نجات‌بخشی جز تو نیست به تو بخشیدم». فرمود: «ملائک به من سخنی را آموختند که هر صبح و شب، آن را بگویم [و آن سخن این است]: «اللهُمَّ إِنَ ظُلْمِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِعَفْوِکَ وَ ذَنْبِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِمَغْفِرَتِکَ وَ ذُلِّی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِعِزِّکَ وَ فَقْرِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِغِنَاکَ وَ وَجْهِیَ الْفَانِیَ الْبَالِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِوَجْهِکَ الدَّائِمِ الْبَاقِی الَّذِی لَا یَفْنَی؛ پروردگارا صبح را آغاز می‌کنم در حالی‌که از ظلمم به عفو تو، از گناهانم به بخشش تو، از خواری‌ام به عزّت تو، از فقرم به بی‌نیازی تو، و از وجه فناپذیر و نابودشدنی‌ام به صورت باقی و جاودان تو که فناناپذیر است، پناه می‌آورم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۴
القمی، ج۲، ص۱۰
۱ -۱۰
(بقره/ ۲۸۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَال رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی الیَومِ الغَدِیرِ ... مَعَاشِرَ النَّاسِ! قُولُوا الَّذِی قُلْتُ لَکُمْ وَ سَلِّمُوا عَلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) بِإِمْرَهًِْ الْمُؤْمِنِینَ وَ قُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ وَ قُولُوا الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر فرمود: ای مردمان! آنچه شما را به گفتن آن امر کردم، به زبان آورید و به امیرالمؤمنین‌بودن علی (علیه السلام) ایمان آورده و تسلیم شوید و بگویید: ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! [انتظارِ] آمرزش تو را [داریم] و بازگشت [ما] به‌سوی توست. و بگویید: ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این [همه‌ی نعمت‌ها] رهنمون شد و اگر خدا ما را هدایت نکرده‌بود، ما [به اینها] راه نمی‌یافتیم. (اعراف/۴۳)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۶
بحارالأنوار، ج۳۷، ص۲۱۷/ الاحتجاج، ج۱، ص۶۶/ نورالثقلین؛ فیه: «قولوا ... الله» محذوفٌ

خداوند هیچ کس را، جز به اندازه‌ی تواناییش، تکلیف نمی‌کند

۲ -۱
(بقره/ ۲۸۶)

الباقر (علیه السلام)- مُحَمَّدِبنِ مُسلِمٍ قَالَ: فِی آخِرِ الْبَقَرَهًِْ لَمَّا دَعَوْا أُجِیبُوا لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها قَالَ: مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهَا لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ.

امام باقر (علیه السلام) محمّدبن‌مسلم درباره‌ی آخر سوره‌ی بقره نقل می‌کند که امام باقر (علیه السلام) فرمود: هنگامی که شما را دعوت کردند اجابت کنید. لاَ یکلِّفُ اللّه نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَها [و] خداوند بر هیچ کس [بیش از طاقتش را] واجب نکرده است: لاَ یکلِّفُ اللّه نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَها لَها مَا کسَبَتْ وَعَلَیها مَا اکتَسَبَتْ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۶
بحارالأنوار، ج۵، ص۳۰۶/ العیاشی، ج۱، ص۱۶۰/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۲
(بقره/ ۲۸۶)

الصّادق (علیه السلام)- عَن عَبدالأعلی قال: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): أَصْلَحَکَ اللَّهُ هَلْ جُعِلَ فِی النَّاسِ أَدَاهًٌْ یَنَالُونَ بِهَا الْمَعْرِفَهًَْ؟ قَالَ فَقَالَ: لَا! قُلْتُ: فَهَلْ کُلِّفُوا الْمَعْرِفَهًَْ؟ قَالَ: لَا! عَلَی اللَّهِ الْبَیَانُ لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها وَ لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها.

امام صادق (علیه السلام)عبدالأعلی گوید: به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم: «خدا تو را اصلاح و [حفظ] کند [و کارهایت را درست گرداند] آیا برای مردمان وسیله‌ای هست که به‌سبب آن، معرفت بیابند»؟ فرمود: «نه»! عرض کردم: «آیا تکلیف شده‌اند که معرفت را تحصیل کنند»؟ حضرت فرمود: «نه؛ بر خدا لازم است که معرفت و شناخت را [برای مردم به صورت آشکار] بیان کند. [طبق آنچه در این آیه آمده است]: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۶
الکافی، ج۱، ص۱۶۳/ التوحید، ص۴۱۴
۲ -۳
(بقره/ ۲۸۶)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی الْمُجَبِّرَهًِْ الَّذِینَ قَالُوا لَیْسَ لَنَا صُنْعٌ وَ نَحْنُ مُجْبَرُونَ یُحْدِثُ اللَّهُ لَنَا الْفِعْلَ عِنْدَ الْفِعْلِ وَ إِنَّمَا الْأَفْعَالُ هِیَ مَنْسُوبَهًٌْ إِلَی النَّاسِ عَلَی الْمَجَازِ لَا عَلَی الْحَقِیقَهًِْ وَ تَأَوَّلُوا فِی ذَلِکَ آیَاتٍ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَعْرِفُوا مَعْنَاهَا مِثْلَ قَوْلِهِ وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ وَ قَوْلِهِ فَمَنْ یُرِدِ اللهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً وَ غَیْرِ ذَلِکَ مِنَ الْآیَاتِ الَّتِی تَأْوِیلُهَا عَلَی خِلَافِ مَعَانِیهَا وَ فِیمَا قَالُوهُ إِبْطَالُ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ وَ إِذَا قَالُوا ذَلِکَ ثُمَّ أَقَرُّوا بِالثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ نَسَبُوا اللَّهَ إِلَی الْجَوْرِ وَ أَنَّهُ یُعَذِّبُ عَلَی غَیْرِ اکْتِسَابٍ وَ فِعْلٍ تَعَالَی اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً أَنْ یُعَاقِبَ أَحَداً عَلَی غَیْرِ فِعْلٍ وَ بِغَیْرِ حُجَّهًٍْ وَاضِحَهًٍْ عَلَیْهِ وَ الْقُرْآنُ کُلُّهُ رَدٌّ عَلَیْهِمْ. قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ فَقَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ لَهَا وَ عَلَیْهَا هُوَ عَلَی الْحَقِیقَهًِْ لِفِعْلِهَا.

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) این آیه در پاسخ به نظر جبریّون است که می‌گویند: «عملی برای خود ما [که مستقیماً آن را انجام داده‌باشیم] وجود ندارد و ما مجبور [به انجام اعمال] هستیم؛ خداوند عمل را هنگام انجام آن، برای ما به‌وجود می‌آورد و اعمال، تنها به صورت مجازی و نه حقیقی، به مردم منسوب می‌شود». ایشان آیاتی از کتاب خدای عزّوجلّ را که از معنایش بی‌اطّلاع هستند، به [قصد احقاق] منظور خود تفسیر می‌کنند. مثل این سخن خداوند: آن‌کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای [پذیرش] اسلام، گشاده می‌سازد و آن‌کس را که به‌خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه‌اش را آن چنان تنگ می‌کند. (انعام/۱۲۵) و دیگر آیاتی از این قبیل که تأویل آن‌ها [از آن آیات] برخلاف معنایشان می‌باشد. قبول حرف این گروه موجب بطلان پاداش و عقاب است. امّا اگر با وجود این اعتقادات خود، به وجود نظام پاداش و عقاب اعتقاد داشته باشند، [در واقع] ظالم‌بودن را به خداوند نسبت داده‌اند؛ زیرا [در این صورت] او، بدون انجام عمل و اکتساب‌کردن آن [به اراده‌ی خود بندگان]، آنان را عذاب کرده است. خداوند والاتر از آن است که کسی را بدون آنکه عملی انجام دهد یا دلیل روشنی بر آن وجود داشته باشد، عذاب نماید و تمام قرآن در ردّ عقیده‌ی ایشان است. خداوند متعال فرمود: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ پس این کلام خدای عزّوجلّ که می‌گوید به نفع خودش یا به ضرر خودش، در حقیقت اشاره به عمل [ارادی] خود شخص است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۶
بحارالأنوار، ج۵، ص۲۸
۲ -۴
(بقره/ ۲۸۶)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی الْمُجَبِّرَهًِْ وَ هُمُ الَّذِینَ زَعَمُوا أَنَّ الْأَفْعَالَ إِنَّمَا هِیَ مَنْسُوبَهًٌْ إِلَی الْعِبَادِ مَجَازاً لَا حَقِیقَهًًْ وَ إِنَّمَا حَقِیقَتُهَا لِلَّهِ لَا لِلْعِبَادِ وَ تَأَوَّلُوا فِی ذَلِکَ آیَاتٍ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی لَمْ یَعْرِفُوا مَعْنَاهَا کَمَا فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ لَوْ شاءَ اللهُ ما أَشْرَکُوا فَرَدَّ عَلَیْهِمْ أَهْلُ الْحَقِّ فَقَالُوا لَهُمْ إِنَّ فِی قَوْلِکُمْ ذَلِکَ بُطْلَانَ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ إِذَا نَسَبْتُمْ أَفْعَالَکُمْ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی عَمَّا یَصِفُونَ وَ کَیْفَ یُعَاقِبُ مَخْلُوقاً عَلَی غَیْرِ فِعْلٍ مِنْهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ لَا یَجُوزُ أَنْ یَکُونَ إِلَّا عَلَی الْحَقِیقَهًِْ لِفِعْلِهَا.

امام علی (علیه السلام) این آیه در جواب نظر و عقائد جبرگرایان است که اعمال «مجازاً و نه حقیقتاً» به بندگان منسوب است و در واقع، اعمال به خداوند انتساب پیدا می‌کند نه به بندگان؛ [که البته] آیاتی از کتاب خدای عزّوجلّ را هم که از معنایش بی‌اطّلاع هستند، بر آن منظور تفسیر می‌کنند. مثل این سخن خداوند: اگر خداوند اراده می‌کرد، آنها مشرک نمی‌شدند. اهل حق سخن آنان را رد کردند و به ایشان گفتند: «آن سخن شما، یعنی انتساب اعمالتان به خداوند، بطلان پاداش و عقاب را در پی دارد. خداوند از آنچه شما توصیف می‌کنید، والاتر است». چگونه ممکن است [خدا] بنده‌ای را بدون آنکه عملی از او سر زده‌باشد، عقوبت کند؟ خداوند متعال فرمود: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ، [پاداش وعقاب] تنها در ازای اعمالی که حقیقتا از نفس [انسان] سر می‌زند، جایز است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۸
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۸۵
۲ -۵
(بقره/ ۲۸۶)

الهادی (علیه السلام)- رِسَالَتُهُ (علیه السلام) فِی الرَّدِّ عَلَی أَهْلِ الجَبْرِ وَ التَّفْوِیضِ و إِثْبَاتِ العَدْلِ وَ المَنْزِلَهًِْ بَیْنِ المَنْزِلَتَینِ ... فَأَوَّلُ نِعْمَهًِْ اللَّهِ عَلَی الْإِنْسَانِ صِحَّهًُْ عَقْلِهِ وَ تَفْضِیلُهُ عَلَی کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِهِ بِکَمَالِ الْعَقْلِ وَ تَمْیِیزِ الْبَیَانِ وَ ذَلِکَ أَنَّ کُلَّ ذِی حَرَکَهًٍْ عَلَی بَسِیطِ الْأَرْضِ هُوَ قَائِمٌ بِنَفْسِهِ بِحَوَاسِّهِ مُسْتَکْمِلٌ فِی ذَاتِهِ فَفَضَّلَ بَنِی آدَمَ بِالنُّطْقِ الَّذِی لَیْسَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الْخَلْقِ الْمُدْرِکِ بِالْحَوَاسِّ فَمِنْ أَجْلِ النُّطْقِ مَلَّکَ اللَّهُ ابْنَ آدَمَ غَیْرَهُ مِنَ الْخَلْقِ حَتَّی صَارَ آمِراً نَاهِیاً وَ غَیْرُهُ مُسَخَّرٌ لَهُ ... فَمِنْ أَجْلِ ذَلِکَ دَعَا اللَّهُ الْإِنْسَانَ إِلَی اتِّبَاعِ أَمْرِهِ وَ إِلَی طَاعَتِهِ بِتَفْضِیلِهِ إِیَّاهُ بِاسْتِوَاءِ الْخَلْقِ وَ کَمَالِ النُّطْقِ وَ الْمَعْرِفَهًِْ بَعْدَ أَنْ مَلَّکَهُمْ اسْتِطَاعَهًَْ مَا کَانَ تَعَبَّدَهُمْ بِهِ بِقَوْلِهِ فَاتَّقُوا اللهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِیعُوا وَ قَوْلِهِ لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها وَ قَوْلِهِ لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها وَ فِی آیَاتٍ کَثِیرَهًٍْ فَإِذَا سَلَبَ مِنَ الْعَبْدِ حَاسَّهًًْ مِنْ حَوَاسِّهِ رَفَعَ الْعَمَلَ عَنْهُ بِحَاسَّتِهِ کَقَوْلِهِ لَیْسَ عَلَی الْأَعْمی حَرَجٌ وَ لا عَلَی الْأَعْرَجِ حَرَجٌ الْآیَهًْ.

امام هادی (علیه السلام) در نامه‌ای که امام (علیه السلام) در [ردّ] نظر اهل جبر و تفویض و اثبات نظر صحیح وجود امری بین جبر و تفویض نوشته، آمده است ... نخستین نعمتی که خداوند به انسان داد، درستی خرد است و علّت برتری او بر بسیاری از آفریدگان او، به‌خاطر کمال خرد و [قدرت] تمیز بیان است. و این از آن روست که هر جنبنده‌ای در پهنه‌ی زمین، به حواسّ خود برپا [و زنده است] و امّا [خدا] آدمیزاده را به‌خاطر دارابودن صفت «نطق» که در دیگر آفریده‌هاکه به‌وسیله‌ی حواسّ خود ادراک می‌کنند وجود ندارد، برتری داده است. به‌خاطر «نطق» است که خدا، آدمیزاد را بر دیگر آفریدگان، چیرگی داده؛ تا بدان جا که انسان بر دیگر مخلوقات حکمرانی کرد. و دیگران در تسخیر اویند ... و از این رو انسان را به پیروی از فرمان و طاعت خود دعوت فرمود [زیرا] که او را با درستی خلقت (تندرستی) و کمال نطق و [خردورزی] و شناخت، بر دیگران برتری داد و به او توان و استطاعتی بخشید که بدانچه فرموده بندگی کند. و این گفته‌ی خداست که: تا می‌توانید خدا ترس و پرهیزگار باشید و سخن حق بشنوید و اطاعت کنید و فرمود: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها و فرمود: خداوند هرکس را به اندازه‌ای که به او عطا شده، مکلّف می‌کند و بسیاری آیات دیگر. و اگرخداوند یکی از حواسّ بنده را بگیرد [مثلاً کور شود] کار آن اندام حسّی را از وی نخواهد [و از او در این خصوص بازخواست نمی‌کند]». بنابراین فرموده است: بر نابینا و لنگ گناهی نیست. (فتح/۱۷)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۸
تحف العقول، ص۴۷۱
۲ -۶
(بقره/ ۲۸۶)

الرّضا (علیه السلام)- مَنْ قَالَ بِالْجَبْرِ فَلَا تُعْطُوهُ مِنَ الزَّکَاهًِْ وَ لَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَهًًْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا یُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا وَ لَا یُحَمِّلُهَا فَوْقَ طَاقَتِهَا وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری.

امام رضا (علیه السلام) به کسی که به جبر اعتقاد دارد، زکات نداده و شهادتش را نپذیرید. خداوند متعال فرمود: لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها و خداوند بیشتر از تحمّل شخص بر او تکلیف نمی‌کند. و هرکس هرچه بدست آورد برای خودش [یا به ضرر خودش] است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۴۸
بحارالأنوار، ج۵، ص۱۶/ روضهًْ الواعظین، ج۱، ص۳۹/ نورالثقلین
۲ -۷
(بقره/ ۲۸۶)

الصّادق (علیه السلام)- مَا أُمِرَ الْعِبَادُ إِلَّا بِدُونِ سَعَتِهِمْ فَکُلُّ شَیْءٍ أُمِرَ النَّاسُ بِأَخْذِهِ فَهُمْ مُتَّسِعُونَ لَهُ وَ مَا لَا یَتَّسِعُونَ لَهُ فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُمْ وَ لَکِنَ النَّاسَ لَا خَیْرَ فِیهِم.

امام صادق (علیه السلام) بندگان به چیزی که کمتر از توانایی ایشان است مأمور شده‌اند. و هر چیزی که مردم به انجام آن مأمور شده‌اند توانایی انجام آن را دارند و آنچه توانایی آن را ندارند از [عهده‌ی] ایشان برداشته شده است ولیکن در این مردم [که سرکشی می‌کنند] هیچ خوبی‌ای نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۵۰
بحارالأنوار، ج۵، ص۳۶/ نورالثقلین
۲ -۸
(بقره/ ۲۸۶)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَمْ یُکَلِّفِ الْعِبَادَ إِلَّا مَا یَسْتَطِیعُونَ وَ إِلَّا مَا یُطِیقُونَ فَإِنَّهُمْ لَا یَصْنَعُونَ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ إِلَّا بِإِرَادَهًِْ اللَّهِ وَ مَشِیَّتِهِ وَ قَضَائِهِ وَ قَدَرِهِ قَالَ: هَذَا دِینُ اللَّهِ الَّذِی أَنَا عَلَیْهِ وَ آبَائِی.

امام صادق (علیه السلام) همانا خداوند متعال به بندگان، به قدر توان و تحمّلشان تکلیف می‌کند. [با این‌حال] آن‌ها فقط به خواست خداوند و مشیّت و قضا و قدر او کارهایشان را انجام می‌دهند، این دین خداوند است که من و پدرانم بر آن هستیم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۵۰
بحارالأنوار، ج۵، ص۳۶/ نورالثقلین
بیشتر
بقره
همه
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
۲۱۵
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۲۶۹
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۲۸۲
۲۸۳
۲۸۴
۲۸۵
۲۸۶