آیه لا يُؤاخِذُكُمُ أللهُ بِاللَّغْوِ في أَيْمانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ أللهُ غَفُورٌ حَليمٌ [225]
خداوند شما را بهخاطر سوگندهایى که بدون توجّه یاد مىکنید، مؤاخذه نخواهدکرد، امّا به آنچه دلهاى شما [با قصد و اختیار پذیرفته و] کسب کرده، مؤاخذه مىکند. و خداوند، آمرزنده و داراى حلم است.
الصّادق (علیه السلام)- اللَّغْوُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَی وَ اللَّهِ وَ لَا یَعْقِدُ عَلَی شَیْءٍ.
امام صادق (علیه السلام) لغو [در اینجا]، به این معناست که مرد بگوید: «نه به خدا قسم»! یا «آری به خدا قسم»! ولی این قسم او هیچگونه اثری نداشته باشد. (هیچ معاملهای با آن قسم، صورت نگیرد).
الصّادق (علیه السلام)- هُوَ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَی وَ اللَّهِ.
امام صادق (علیه السلام) منظور از آن، [بیهوده] گفتن «نه به خدا قسم»! و «آری به خدا قسم»! است.
الصّادقین (علیها السلام)- هُوَ مَا یَجْرِی عَلَی عَادَهًِْ النَّاسِ مِنْ قَوْلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَی وَ اللَّهِ مِنْ غَیْرِ عَقْدٍ عَلَی یَمِینٍ یَقْتَطِعُ بِهَا مَالٌ أَوْ یَظْلِمُ بِهَا أَحَدٌ.
امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) قسمخوردن بیهوده، همان سوگندی است که مردم از روی عادت میخورند و میگویند: «نه به خدا قسم»! یا «آری به خدا قسم»! بدون آن که معاملهای با آن صورت گیرد و مالی را تلف کنند یا به کسی، ستمی روا دارند.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَأَمَّا مَا فَرَضَ عَلَی الْقَلْبِ ... أَنْ یُظْهِرَ مِثْلَ مَا أَبْطَنَ إِلَّا لِلضَّرُورَهًِْ کَقَوْلِهِ سُبْحَانَهُ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ وَ قَوْلِهِ تَعَالَی لا یُؤاخِذُکُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ.
امام علی (علیه السلام) آنچه خداوند بر قلب واجب کرده [این است که] ... [عقاید خود] را با عمل و کردار خود نشان دهد مگر آنهایی که برای اظهار آن ضرورتی نباشد. خداوند هم در قرآن فرموده است: مگر کسانی که از روی اضطرار کاری میکنند ولی در دل با آن مخالف میباشند. و همچنین میفرماید: لا یُؤاخِذُکُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فی أَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ.
الهادی (علیه السلام)- رِسَالَتُهُ (علیه السلام) فِی الرَّدِّ عَلَی أَهلِ الجَبرِ وَ التَّفوِیضِ إنَّهُ قَالَ ... إِذَا قَالَ الرَّجُلُ قَوْلًا وَ اعْتَقَدَ فِی قَوْلِهِ دَعَتْهُ النِّیَّهًُْ إِلَی تَصْدِیقِ الْقَوْلِ بِإِظْهَارِ الْفِعْلِ وَ إِذَا لَمْ یَعْتَقِدِ الْقَوْلَ لَمْ تَتَبَیَّنْ حَقِیقَتُهُ وَ قَدْ أَجَازَ اللَّهُ صِدْقَ النِّیَّهًِْ وَ إِنْ کَانَ الْفِعْلُ غَیْرَ مُوَافِقٍ لَهَا لِعِلَّهًِْ مَانِعٍ یَمْنَعُ إِظْهَارَ الْفِعْلِ فِی قَوْلِهِ: إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ وَ قَوْلِهِ لا یُؤاخِذُکُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُم.
امام هادی (علیه السلام) حضرت در نامهای برای ردّ [نظر] اهل جبر و اختیار فرمود: ... اگر شخصی، قائل به کلامی باشد و به این کلام خود معتقد نیز باشد، [ناخداگاه] این اعتقاد او را وادار میکند که کلام خود را به صورت عملی [اجرا و] تأیید کند. امّا در مورد شخصی که به گفتهی خود اعتقاد ندارد، نمیتواند حقیقت (که آیه گوینده این حرف خودش را قبول دارد و یا دروغ میگوید یا تقیّه میکند) را دانست. خداوند نیز درستبودن نیّت را شرط دانسته حتّی اگر عمل انسان به دلیل وجود مانعی که مانع ظهور آن (نیّت حقیقی فرد) است، موافق نیّتش نباشد و فرموده: بهجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است و لا یُؤاخِذُکُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکم.