آیه ۱۲۷ - سوره بقره

آیه وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ [127]

و [به يادآوريد] هنگامى را كه ابراهيم و اسماعيل، پايه‌ها‌ى خانه كعبه را بالا مى‌بردند؛ ‌ [و مى‌گفتند:] «پروردگارا! از ما بپذير، كه تويى شنوا و دانا.

و [به یادآورید] هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایه‌های خانه‌ی کعبه را بالا می‌بردند

۱ -۱
(بقره/ ۱۲۷)

الصّادق (علیه السلام)- سُئِلَ أَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الْبَیْتِ أَ کَانَ یُحَجُّ قَبْلَ أَنْ یُبْعَثَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله)؟ قَالَ: نَعَمْ! ... وَ إِنَّهُ کَمَا قَالَ اللَّهُ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهًَْ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ وَ قَالَ وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ.

امام صادق (علیه السلام) برخی از امام صادق (علیه السلام) درباره کعبه، این سؤال را پرسیدند که «آیا پیش از بعثت نیز در آن حج انجام می‌شد»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «آری»! چنانکه خداوند فرمود: در حقیقت، نخستین خانه‌ای که برای [عبادت] مردم بنا نهاده‌شده همان است که در مکه است و مبارک و برای جهانیان (مایه‌ی) هدایت است و نیز فرمود: وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَإِسْمَاعِیلُ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۶۶
بحارالأنوار، ج۹۶، ص۶۴/ العیاشی، ج۱، ص۶۰/ البرهان
۱ -۲
(بقره/ ۱۲۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌الْوَرْقَاءِ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام): أَوَّلُ شَیْءٍ نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَا هُوَ؟ قَالَ: أَوَّلُ شَیْءٍ نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ فَهُوَ الْبَیْتُ الَّذِی بِمَکَّهًَْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ یَاقُوتَهًًْ حَمْرَاءَ فَفَسَقَ قَوْمُ نُوحٍ فَرَفَعَهُ حَیْثُ یَقُولُ وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ.

امام علی (علیه السلام) أبوالورقاء گفته است: به علی (علیه السلام) عرض کردم: «اوّلین چیزی که از آسمان نازل شد، چه بود»؟ حضرت فرمود: «اوّلین چیزی که از آسمان به زمین نازل شد، خانه‌ی خدا در مکّه است که خداوند آن را مانند یاقوت سرخی نازل‌کرد؛ چرا که قوم نوح (علیه السلام) در زمین، فسق و فجور کردند و ابراهیم (علیه السلام) آن را برافراشت؛ آنجا که خداوند می‌فرماید: وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَإِسْمَاعِیلُ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۶۶
بحارالأنوار، ج۹۶، ص۶۴/ العیاشی، ج۱، ص۶۰/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۳
(بقره/ ۱۲۷)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُعَاوِیَهًَْ‌بْنِ‌عَمَّارٍ قَال: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الْحِجْرِ أَ مِنَ الْبَیْتِ هُوَ أَوْ فِیهِ شَیْءٌ مِنَ الْبَیْتِ؟ فَقَالَ: لَا! وَ لَا قُلَامَهًُْ ظُفُرٍ وَ لَکِنْ إِسْمَاعِیلُ (علیه السلام) دَفَنَ أُمَّهُ فِیهِ فَکَرِهَ أَنْ تُوطَأَ فَحَجَّرَ عَلَیْهِ حِجْراً وَ فِیهِ قُبُورُ أَنْبِیَاء.

امام صادق (علیه السلام) معاوِیه‌بنِ‌عمّارٍ گوید: «از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «آیا حجر اسماعیل (علیه السلام)، جزء خانه‌ی کعبه محسوب می‌شود»؟ و یا قسمتی از محوّطه‌ی حجر اسماعیل (علیه السلام) جزء خانه‌ی کعبه است»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «نه! حتّی به اندازه‌ی یک سر ناخن هم به خانه‌ی کعبه ربطی ندارد. بلکه داستان از این قرار است که اسماعیل (علیه السلام)، مادرش را در آن محوّطه دفن کرد و چون بر او ناگوار بود که گور مادرش لگدکوب شود، روی تربت مادرش را سنگچین کرد تا زائران خانه، روی آن قدم نگذارند. در این محوّطه چند تن از انبیای الهی نیز مدفون شده‌اند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۶۸
الکافی، ج۴، ص۲۱۰/ نورالثقلین
۱ -۴
(بقره/ ۱۲۷)

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ أَیْ أُصُولَ الْبَیْتِ الَّتِی کَانَتْ قَبْلَ ذَلِکَ.

ابن‌عباس (رحمة الله علیه) ستون‌های خانه یعنی پایه‌های خانه که قبل از آن وجود داشتند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۶۸
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۸۶
۱ -۵
(بقره/ ۱۲۷)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَتِ الْکَعْبَهًُْ عَلَی عَهْدِ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) تِسْعَهًَْ أَذْرُعٍ وَ کَانَ لَهَا بَابَانِ.

امام صادق (علیه السلام) در زمان ابراهیم (علیه السلام) کعبه نه ذرع (۹۳۶ سانتی‌متر) بود و دو در داشت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۶۸
الکافی، ج۴، ص۲۰۷/ نورالثقلین
۱ -۶
(بقره/ ۱۲۷)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَ طُولُ الْکَعْبَهًِْ یَوْمَئِذٍ تِسْعَهًَْ أَذْرُعٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهَا سَقْفٌ فَسَقَّفَهَا قُرَیْشٌ ثَمَانِیَهًَْ عَشَرَ ذِرَاعا.

امام صادق (علیه السلام) طول کعبه نه ذراع بود، و سقف نداشت؛ و قریش آن را به اندازه‌ی هجده ذراع، مسقّف ساختند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۶۸
الکافی، ج۴، ص۲۰۷/ نورالثقلین
۱ -۷
(بقره/ ۱۲۷)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ أَنْزَلَ الْحَجَرَ‌الْأَسْوَدَ لآِدَمَ مِنَ الْجَنَّهًِْ وَ کَانَ الْبَیْتُ دُرَّهًًْ بَیْضَاءَ فَرَفَعَهُ اللَّهُ إِلَی السَّمَاءِ وَ بَقِیَ أُسُّهُ فَهُوَ بِحِیَالِ هَذَا الْبَیْتِ یَدْخُلُهُ کُلَّ یَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ لَا یَرْجِعُونَ إِلَیْهِ أَبَداً فَأَمَرَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) بِبُنْیَانِ الْبَیْتِ عَلَی الْقَوَاعِد.

امام صادق (علیه السلام) خداوند عزّوجلّ حجرالأسود را از بهشت برای آدم (علیه السلام) فروفرستاد؛ خانه‌ی کعبه در ابتدا مروارید درخشان و سفیدی بود که خداوند عزّوجلّ آن را به آسمان برد و پایه‌هایش را باقی‌گذاشت که در محلّ [فعلی] خانه‌ی خدا بود؛ هر روز هفتادهزار فرشته وارد آن می‌شوند و هرگز از آن خارج نمی‌شوند؛ پس خداوند به ابراهیم (علیه السلام) و اسماعیل (علیه السلام) فرمان داد که این خانه را بر روی پایه‌هایش بنا کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۶۸
بحارالأنوار، ج۵۵، ص۵۷/ نورالثقلین
۱ -۸
(بقره/ ۱۲۷)

الصّادق (علیه السلام)- أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) أَنْ یَحُجَّ وَ یُحِجَّ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) مَعَهُ وَ یُسْکِنَهُ الْحَرَمَ فَحَجَّا عَلَی جَمَلٍ أَحْمَرَ وَ مَا مَعَهُمَا إِلَّا جَبْرَئِیلُ ... فَلَمَّا کَانَ مِنْ قَابِلٍ أَذِنَ اللَّهُ لِإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فِی الْحَجِّ وَ بِنَاءِ الْکَعْبَهًِْ وَ کَانَتِ الْعَرَبُ تَحُجُّ إِلَیْهِ وَ إِنَّمَا کَانَ رَدْماً إِلَّا أَنَّ قَوَاعِدَهُ مَعْرُوفَهًٌْ فَلَمَّا صَدَرَ النَّاسُ جَمَعَ إِسْمَاعِیلُ (علیه السلام) الْحِجَارَهًَْ وَ طَرَحَهَا فِی جَوْفِ الْکَعْبَهًِْ فَلَمَّا أَذِنَ اللَّهُ لَهُ فِی الْبِنَاءِ قَدِمَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) فَقَالَ: یَا بُنَیَ قَدْ أَمَرَنَا اللَّهُ بِبِنَاءِ الْکَعْبَهًِْ وَ کَشَفَا عَنْهَا فَإِذَا هُوَ حَجَرٌ وَاحِدٌ أَحْمَرُ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ ضَعْ بِنَاءَهَا عَلَیْهِ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعَهًَْ أَمْلَاکٍ یَجْمَعُونَ إِلَیْهِ الْحِجَارَهًَْ فَکَانَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) وَ إِسْمَاعِیلُ (علیه السلام) یَضَعَانِ الْحِجَارَهًَْ وَ الْمَلَائِکَهًُْ تُنَاوِلُهُمَا حَتَّی تَمَّتِ اثْنَا عَشَرَ ذِرَاعاً وَ هَیَّئَا لَهُ بَابَیْنِ بَاباً یُدْخَلُ مِنْهُ وَ بَاباً یُخْرَجُ مِنْهُ وَ وَضَعَا عَلَیْهِ عَتَباً وَ شَرَجاً مِنْ حَدِیدٍ عَلَی أَبْوَابِه.

امام صادق (علیه السلام) خداوند به ابراهیم (علیه السلام) دستورداد که به همراه اسماعیل (علیه السلام) حج به‌جای آورد و اسماعیل (علیه السلام) را در حرم منزل دهد؛ پس در حالی‌که کسی جز جبرئیل (علیه السلام) کنار آن دو نبود سواره بر شتری سرخ حج به‌جای آوردند ... پروردگار به ابراهیم (علیه السلام) اجازه‌ی حج و ساخت کعبه را داد و اعراب برای حج به‌سوی آن می‌آمدند، [در آن هنگام] تنها پایه‌های کعبه مشخّص بود و مابقی، همه آواره بود هنگامی‌که مردم پس از انجام حج متفرّق شده و بازگشتند، اسماعیل (علیه السلام) سنگ‌ها (آوارها) را برداشت و درون کعبه گذاشت. زمانی‌که خداوند به او اجازه داد کعبه را بنا کند، ابراهیم (علیه السلام) پیش آمده و فرمود: «ای فرزندم! خداوند اجازه‌ی ساخت کعبه را به ما داد». آن‌ها (سنگ و خاک‌ها را کنار زده) و پایه‌های کعبه را آشکارکردند؛ که آن تنها یک سنگ قرمز بود. خداوند به ابراهیم (علیه السلام) فرمود که بنای کعبه را بر روی آن قراربدهد. خداوند چهار فرشته را برای جمع‌آوری سنگ به‌سوی او فرستاد؛ در حالی‌که فرشتگان سنگ‌ها را می‌بردند و به آن دو می‌رساندند. ابراهیم (علیه السلام) و اسماعیل (علیه السلام)، آن‌ها را تا ارتفاع دوازده ذرعی برروی هم گذاشته [و کعبه را ساختند] و برای آن، دو درگذاشتند؛ یکی برای ورود و دیگری برای خروج و برای درها، پاشنه و دسته‌ای از آهن قرار دادند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۶۸
الکافی، ج۴، ص۲۰۳/ نورالثقلین
۱ -۹
(بقره/ ۱۲۷)

الباقر (علیه السلام)- إِنَّ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) أَوَّلُ مَنْ شُقَ لِسَانُهُ بِالْعَرَبِیَّهًِْ فَکَانَ أَبُوهُ یَقُولُ لَهُ وَ هُمَا یَبْنِیَانِ الْبَیْتَ یَا إِسْمَاعِیلُ (علیه السلام) هابی ابن أَیْ أَعْطِنِی حَجَراً فَیَقُولُ لَهُ إِسْمَاعِیلُ (علیه السلام) بِالْعَرَبِیَّهًِْ: یَا أَبَتِ هَاکَ حَجَراً فَإِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) یَبْنِی وَ إِسْمَاعِیلُ (علیه السلام) یُنَاوِلُهُ الْحِجَارَهًَْ.

امام باقر (علیه السلام) اسماعیل (علیه السلام) اوّل کسی بود که زبانش به عربی بازشد و پدرش در حالی‌که هر دو، خانه‌ی کعبه را بنا می‌کردند به او می‌گفت: «ای اسماعیل (علیه السلام) پسرم! سنگی به من بده»! و اسماعیل (علیه السلام) به عربی به او می‌گفت: «بفرما پدر جان! این سنگ را بگیر»! و ابراهیم (علیه السلام) خانه را بنا می‌کرد و اسماعیل (علیه السلام) به او سنگ می‌رساند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۷۰
نورالثقلین
۱ -۱۰
(بقره/ ۱۲۷)

الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) بِبُنْیَانِ الْبَیْتِ وَ تَمَّ بِنَاؤُهُ أَمَرَهُ أَنْ یَصْعَدَ رُکْناً ثُمَّ یُنَادِیَ فِی النَّاسِ أَلَا هَلُمَّ الْحَجَّ هَلُمَّ الْحَجَّ فَلَوْ نَادَی هَلُمُّوا إِلَی الْحَجِّ لَمْ یَحُجَّ إِلَّا مَنْ کَانَ یَوْمَئِذٍ إِنْسِیّاً مَخْلُوقاً وَ لَکِنَّهُ نَادَی هَلُمَّ الْحَجَّ فَلَبَّی النَّاسُ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ لَبَّیْکَ دَاعِیَ اللَّهِ لَبَّیْکَ دَاعِیَ اللَّهِ فَمَنْ لَبَّی عَشْراً حَجَّ عَشْراً وَ مَنْ لَبَّی خَمْساً حَجَّ خَمْساً وَ مَنْ لَبَّی أَکْثَرَ فَبِعَدَدِ ذَلِکَ وَ مَنْ لَبَّی وَاحِداً حَجَّ وَاحِداً وَ مَنْ لَمْ یُلَبِّ لَمْ یَحُج.

امام صادق (علیه السلام)آن‌گاه که خداوند عزّوجلّ ابراهیم (علیه السلام) و اسماعیل (علیه السلام) را به ساختن خانه امرکرد و ساخت آن به پایان رسید، به او فرمان داد که رکنی (ستون) از آن را بالا ببرد. سپس در میان مردم [که حج به جای می‌آورند] ندا بدهد که «[آی مردم!] برای حج‌نمودن [به‌سوی مکّه] بشتابید و بیایید»! پس اگر آن دعوت به‌سوی حج [و ندای ابراهیم (علیه السلام)] نبود، احدی حج نمی‌کرد؛ مگر هر آن کسی‌که آن روز (زمان ابراهیم (علیه السلام)) خلق شده‌بود ولی ابراهیم (علیه السلام) ندا داد که «[آی مردم!] برای حج‌نمودن [به‌سوی مکّه] بشتابید و بیایید»! پس مردمی که در صلب‌های مردان بودند، دعوت حج را اجابت کرده وگفتند: «لبّیک ای دعوت‌کننده به خدا! لبّیک ای دعوت‌کننده به خدا»! پس هرکه [درآن هنگام در صلب پدرانش] ده‌بار لبّیک گفته، ده بار حج به‌جای آورد (سرنوشت و تقدیرش این شد) و هرکه پنج بار لبّیک گفته، پنج‌بار حج به‌جای آورد و کسی‌که بیشتر از آن اجابت کرده‌باشد به همین ترتیب ... و هرکه یک‌بار لبّیک گفته، یک‌بار حج به‌جای آورد و هرکه لبّیک نگفته، [در طول عمرش] حجّی هم به‌جای نیاورد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۷۰
علل الشرایع، ج۲، ص۴۱۹
۱ -۱۱
(بقره/ ۱۲۷)

الباقر (علیه السلام)- أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَوْحَی إِلَی جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) أَنَا اللَّهُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ وَ أَنِّی قَدْ رَحِمْتُ آدَمَ (علیه السلام) وَ حَوَّاءَ لَمَّا شَکَیَا إِلَیَ مَا شَکَیَا فَاهْبِطْ عَلَیْهِمَا بِخَیْمَهًٍْ مِنْ خِیَمِ الْجَنَّهًِْ ... فَإِنِّی قَدْ رَحِمْتُهُمَا لِبُکَائِهِمَا وَ وَحْشَتِهِمَا فِی وَحْدَتِهِمَا وَ انْصِبِ الْخَیْمَهًَْ عَلَی التُّرْعَهًِْ الَّتِی بَیْنَ جِبَالِ مَکَّهًَْ قَالَ وَ التُّرْعَهًُْ مَکَانُ الْبَیْتِ وَ قَوَاعِدِهِ الَّتِی رَفَعَتْهَا الْمَلَائِکَهًُْ قَبْلَ آدَمَ (علیه السلام) فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ عَلَی آدَمَ (علیه السلام) بِالْخَیْمَهًِْ عَلَی مِقْدَارِ أَرْکَانِ الْبَیْتِ وَ قَوَاعِدِهِ فَنَصَبَهَا قَالَ وَ أَنْزَلَ جَبْرَئِیلُ آدَمَ (علیه السلام) مِنَ الصَّفَا وَ أَنْزَلَ حَوَّاءَ (سلام الله علیها) مِنَ الْمَرْوَهًِْ وَ جَمَعَ بَیْنَهُمَا فِی الْخَیْمَهًِْ ... قَالَ وَ أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی جَبْرَئِیلَ ... بَعْدَ ذَلِکَ أَنِ اهْبِطْ إِلَی آدَمَ (علیه السلام) وَ حَوَّاءَ (سلام الله علیها) فَنَحِّهِمَا عَنْ مَوَاضِعِ قَوَاعِدِ بَیْتِی وَ ارْفَعْ قَوَاعِدَ بَیْتِی لِمَلَائِکَتِی ثُمَّ وُلْدِ آدَمَ (علیه السلام) فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ عَلَی آدَمَ (علیه السلام) وَ حَوَّاءَ (سلام الله علیها) فَأَخْرَجَهُمَا مِنَ الْخَیْمَهًِْ وَ نَحَّاهُمَا عَنْ تُرْعَهًِْ الْبَیْتِ وَ نَحَّی الْخَیْمَهًَْ عَنْ مَوْضِعِ التُّرْعَهًِْ ... فَرَفَعَ قَوَاعِدَ الْبَیْتِ الْحَرَامِ بِحَجَرٍ مِنَ الصَّفَا وَ حَجَرٍ مِنَ الْمَرْوَهًِْ وَ حَجَرٍ مِنْ طُورِ سَیْنَاءَ وَ حَجَرٍ مِنْ جَبَلِ السَّلَامِ وَ هُوَ ظَهْرَ الْکُوفَهًِْ وَ أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی جَبْرَئِیلَ أَنِ ابْنِهِ وَ أَتِمَّهُ فَاقْتَلَعَ جَبْرَئِیلُ الْأَحْجَارَ الْأَرْبَعَهًَْ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ مَوَاضِعِهِنَّ بِجَنَاحِهِ فَوَضَعَهَا حَیْثُ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أَرْکَانِ الْبَیْتِ عَلَی قَوَاعِدِهِ الَّتِی قَدَّرَهَا الْجَبَّارُ وَ نَصَبَ أَعْلَامَهَا ثُمَّ أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی جَبْرَئِیلَ أَنِ ابْنِهِ وَ أَتِمَّهُ بِحِجَارَهًٍْ مِنْ أَبِی قُبَیْسٍ وَ اجْعَلْ لَهُ بَابَیْنِ بَاباً شَرْقِیّاً وَ بَاباً غَرْبِیّاً قَالَ فَأَتَمَّهُ جَبْرَئِیلُ فَلَمَّا أَنْ فَرَغَ طَافَتْ حَوْلَهُ الْمَلَائِکَهًُْ فَلَمَّا نَظَرَ آدَمُ (علیه السلام) وَ حَوَّاءُ (سلام الله علیها) إِلَی الْمَلَائِکَهًِْ یَطُوفُونَ حَوْلَ الْبَیْتِ انْطَلَقَا فَطَافَا سَبْعَهًَْ أَشْوَاطٍ ثُمَّ خَرَجَا یَطْلُبَانِ مَا یَأْکُلَانِ.

امام باقر (علیه السلام) خداوند عزّوجلّ به جبرئیل (علیه السلام) وحی‌کرد: «من خداوند بخشنده و مهربان هستم. بر آدم (علیه السلام) و حوا (سلام الله علیها) هنگامی‌که لب به شکوه گشودند، رحم کردم. پس خیمه‌ای از خیام بهشت را به‌سوی ایشان فروفرست. و من حقیقتاً به خاطر گریه، ترس، وحشت و تنهایی آن دو بر آن‌ها رحم کردم. پس خیمه را در درّه‌ای که بین کوه‌های مکّه بود برپا کرده و گفت: و آن درّه همان مکان خانه‌ی کعبه و ستون‌هایش است که فرشتگان، قبل از آدم (علیه السلام)، آن را بالا آوردند. پس جبرئیل (علیه السلام) با خیمه‌ای به اندازه‌ی جای خانه و ستون‌هایش به‌سوی آدم (علیه السلام) پایین آمد و آن را برپا کرد. و جبرئیل (علیه السلام) [آدم (علیه السلام) را] از صفا و حوا (سلام الله علیها) را از مروه فرود آورد و درخیمه جمع شدند ... خداوند بلندمرتبه بعد از آن به جبرئیل (علیه السلام) وحی کرد که «به‌سوی آدم (علیه السلام) و حوا (سلام الله علیها) فرود بیا و آن‌ها را از جایگاه ستون‌های خانه دور کن و پایه‌های خانه‌ام را برای فرشتگان و مخلوقاتم که از فرزندان آدم (علیه السلام) هستند، بالا ببر»! پس جبرئیل (علیه السلام) به‌سوی آدم (علیه السلام) و حواء (سلام الله علیها) پایین آمد و آن‌ها را از خیمه خارج و از راه خانه‌ی کعبه دورشان نمود و خیمه را از آنجا برداشت ... ستون‌های بیت‌الله‌الحرام را با سنگی از صفا، سنگی از مروه، سنگی از کوه سینا و سنگی از کوه سلم که در پشت شهر کوفه قراردارد بالا برد. پس خداوند عزّوجلّ به جبرئیل (علیه السلام) وحی کرد که «آن را بساز و تکمیل کن». جبرئیل (علیه السلام) به دستور پروردگار، آن چهار سنگ را با بال‌هایش از جایشان کند و همان‌طور که پروردگار امر کرده‌بود در رکن‌هایی قرار داد که خداوند جبّار [قبلاً] مقدّر کرده و علامت گذاشته‌بود. سپس خداوند عزّوجلّ به جبرئیل (علیه السلام) امر کرد: «کعبه را با استفاده از سنگ‌های ابوقبیس بنا کرده و تکمیل نما و دو در شرقی و غربی برایش قرار بده»! پس جبرئیل (علیه السلام) آن را به پایان رساند؛ زمانی که فارغ شد فرشتگان بر گرد آن طواف کردند و چون آدم (علیه السلام) و حوا (سلام الله علیها) به فرشتگانی که در حال طواف کعبه بودند، نگریستند خود نیز به طواف برخاسته و هفت دور طواف نمودند؛ سپس به جستجوی طعام خارج شدند. هنگامی‌که اسماعیل (علیه السلام) به سنّ مردان رسید، خداوند به ابراهیم (علیه السلام) امر کرد که خانه‌ی [کعبه] را بنا کند. او گفت: «ای پروردگار! در کدامین بقعه و سرزمین [آن را بنا کنم]»؟ گفت: «در سرزمینی که آن خیمه [و بارگاه] بر آدم (علیه السلام) نازل‌شد و حرم را به حرمت آن نورانی کرد؛ خیمه‌ای که خداوند بر آدم (علیه السلام) نازل کرد، همیشه برپا بود تا زمان نوح (علیه السلام) که در آن هنگام که طوفان درگرفت و دنیا در حال غرق‌شدن بود، خداوند آن خیمه را بالا برد و تمام دنیا جز جایگاه کعبه غرق شد. پس آن خانه به بیت عتیق خوانده‌شد؛ چرا که از غرق‌شدن آزاد (عتیق) گشت». پس زمانی‌که خداوند به ابراهیم (علیه السلام) امر کرد که بیت را بنا کند و ابراهیم (علیه السلام) نمی‌دانست که در کدام مکان آن را بسازد، خداوند جبرئیل (علیه السلام) را فرستاد و حدود خانه را برایش مشخّص نمود. خداوند پایه‌ها را از بهشت برای او فروفرستاد. سنگی (حجرالأسود) که خدا بر آدم (علیه السلام) نازل کرد سفیدتر از برف بود و پس از آنکه کفّار بر آن دست کشیدند سیاه شد. ابراهیم (علیه السلام) خانه را ساخت و اسماعیل سنگ را از ذی طوی می‌آورد؛ پس آن را (دیوارهای کعبه) به طول نُه ذارع ساعد در آسمان بالا برد و [سپس جبرئیل (علیه السلام)] جایگاه سنگ را به او نشان داد. ابراهیم (علیه السلام) آن را خارج و در مکان فعلی‌اش قرار داد. پس از بنا، دو در شرقی و غربی برای آن گذاشت و در غربی «مستجار» خوانده‌می‌شود. پس روی در را با گیاهان و بوته‌هایی پوشاند و هاجر بر درش عبایی که همراه داشت آویزان کرد و بر زیر آن می‌رفتند ... [و حدیث طولانی است ...].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۷۰
الکافی، ج۴، ص۱۹۵/ نورالثقلین
۱ -۱۲
(بقره/ ۱۲۷)

الکاظم (علیه السلام)- السَّکِینَهًُْ رِیحٌ تَخْرُجُ مِنَ الْجَنَّهًِْ لَهَا صُورَهًٌْ کَصُورَهًِْ الْإِنْسَانِ وَ رَائِحَهًٌْ طَیِّبَهًٌْ وَ هِیَ الَّتِی نَزَلَتْ عَلَی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فَأَقْبَلَتْ تَدُورُ حَوْلَ أَرْکَانِ الْبَیْتِ وَ هُوَ یَضَعُ الْأَسَاطِین.

امام کاظم (علیه السلام) «سکینه» نام بادی است که از بهشت خارج می‌شود؛ چهره‌ای مانند چهره‌ی انسان و بوی خوشی دارد و این همان است که بر ابراهیم نازل‌شد و شروع کرد به دور زدن اطراف خانه در حالی که او پایه‌ها را می‌نهاد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۷۲
الکافی، ج۳، ص۴۷۲/ نورالثقلین
بیشتر
بقره
همه
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
۲۱۵
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۲۶۹
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۲۸۲
۲۸۳
۲۸۴
۲۸۵
۲۸۶