آیه ۱۴۰ - سوره بقره

آیه أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصارى قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللهِ وَ مَا اللهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [140]

يا مى‌گوييد: «ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط، يهودى يا نصرانى بودند»؟! بگو: «شما بهتر مى‌دانيد يا خدا؟! [چرا حقيقت را كتمان مى‌كنيد]»؟! و چه كسى ستمكارتر است از آن‌كس كه گواهى و شهادت الهى را كه نزد اوست، كتمان مى‌كند؟! و خدا از اعمال شما غافل نيست.

بگو: «شما بهتر می دانید یا خدا

۱ -۱
(بقره/ ۱۴۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَقَالَ حُذَیْفَهًْ ... أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَمَرَ رَسُولَهُ فِی سَنَهًِْ عَشْرٍ مِنْ مُهَاجَرَتِهِ مِنْ مَکَّهًَْ إِلَی الْمَدِینَهًِْ أَنْ یَحُجَّ هُوَ وَ یَحُجَّ النَّاسُ مَعَه ... وَ سَارَ النَّاسُ مَعَهُ حَتَّی نَزَلَ بِغَدِیرِ خُمٍّ وَ صَلَّی بِالنَّاسِ وَ أَمَرَهُمْ أَنْ یَجْتَمِعُوا إِلَیْهِ وَ دَعَا عَلِیّاً (علیه السلام) وَ رَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَدَ عَلِیٍّ (علیه السلام) الْیُسْرَی بِیَدِهِ الْیُمْنَی وَ رَفَعَ صَوْتَهُ بِالْوَلَاءِ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) عَلَی النَّاسِ أَجْمَعِینَ وَ فَرَضَ طَاعَتَهُ عَلَیْهِمْ وَ أَمَرَهُمْ أَنْ لَا یَتَخَلَّفُوا عَلَیْهِ بَعْدَهُ ... سَارَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بَاقِیَ یَوْمِهِ وَ لَیْلَتِهِ حَتَّی إِذَا دَنَوْا مِنْ عَقَبَهًِْ هَرْشَی تَقَدَّمَهُ الْقَوْمُ فَتَوَارَوْا فِی ثَنِیَّهًِْ الْعَقَبَهًٍْ ... قَالَ حُذَیْفَهًُْ: ثُمَّ انْحَدَرْنَا مِنَ الْعَقَبَهًِْ وَ قَدْ طَلَعَ الْفَجْرُ فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَتَوَضَّأَ وَ انْتَظَرَ أَصْحَابَهُ حَتَّی انْحَدَرُوا مِنَ الْعَقَبَهًِْ وَ اجْتَمَعُوا فَرَأَیْتُ الْقَوْمَ بِأَجْمَعِهِمْ وَ قَدْ دَخَلُوا مَعَ النَّاسِ وَ صَلَّوْا خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا انْصَرَفَ مِنْ صَلَاتِهِ الْتَفَتَ فَنَظَرَ إِلَی أَبِی بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ أَبِی عُبَیْدَهًَْ یَتَنَاجَوْنَ فَأَمَرَ مُنَادِیاً فَنَادَی فِی النَّاسِ لَا تَجْتَمِعْ ثَلَاثَهًُْ نَفَرٍ مِنَ النَّاسِ یَتَنَاجَوْنَ فِیمَا بَیْنَهُمْ بِسِرٍّ وَ ارْتَحَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِالنَّاسِ مِنْ مَنْزِلِ الْعَقَبَهًِْ فَلَمَّا نَزَلَ الْمَنْزِلَ الْآخَرَ رَأَی سَالِمٌ مَوْلَی حُذَیْفَهًَْ أَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ أَبَا عُبَیْدَهًَْ یَسَارُّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَوَقَفَ عَلَیْهِمْ وَ قَالَ: أَ لَیْسَ قَدْ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ لَا تَجْتَمِعَ ثَلَاثَهًُْ نَفَرٍ مِنَ النَّاسِ عَلَی سِرٍّ وَاحِدٍ؟ ... فَقَالُوا لَهُ: إِنَّا قَدِ اجْتَمَعْنَا عَلَی أَنْ نَتَحَالَفَ وَ نَتَعَاقَدَ عَلَی أَنْ لَا نُطِیعَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) فِیمَا فَرَضَ عَلَیْنَا مِنْ وَلَایَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) بَعْدَهُ. قَالَ سَالِمٌ: وَ أَنَا وَ اللَّهِ أَوَّلُ مَنْ یُعَاقِدُکُمْ عَلَی هَذَا الْأَمْرِ ... فَتَعَاقَدُوا مِنْ وَقْتِهِمْ عَلَی هَذَا الْأَمْرِ ثُمَّ تَفَرَّقُوا فَلَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْمَسِیرَ أَتَوْهُ فَقَالَ لَهُمْ: فِیمَا کُنْتُمْ تَتَنَاجَوْنَ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ قَدْ نَهَیْتُکُمْ عَنِ النَّجْوَی. فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)! مَا الْتَقَیْنَا غَیْرَ وَقْتِنَا هَذَا فَنَظَرَ إِلَیْهِمُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مَلِیّاً قَالَ لَهُمْ: أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللهِ وَ مَا اللهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ثُمَّ سَارَ حَتَّی دَخَلَ الْمَدِینَهًَْ وَ اجْتَمَعَ الْقَوْمُ جَمِیعاً وَ کَتَبُوا صَحِیفَهًًْ بَیْنَهُمْ عَلَی ذِکْرِ مَا تَعَاهَدُوا عَلَیْهِ فِی هَذَا الْأَمْر.

پیامبر ( حذیفه گفت: ... خداوند در سال دهم هجرت، رسولش را فرمان داد که به همراه مردم حج به جا آورد ... و مردم همراه او (پیامبر () بودند؛ تا اینکه به محل غدیر خم فرودآمد و با آنان نماز خواند و ایشان را امر کرد که همه دور او جمع شوند. سپس علی (علیه السلام) را فراخواند و پیامبرخدا (دست چپ علی (علیه السلام) را به دست راست خود گرفته و بالا برد و با صدای بلند علی (علیه السلام) را بر جمیع مردم سرپرست قرارداد و اطاعت از او را برهمگان واجب نمود و به آن‌ها فرمان داد «پس از من با او مخالفت نکنید ...» رسول‌خدا (بقیّه‌ی شب و روزش را [با کاروان] حرکت کرد تا به نزدیکی عقبه «هرشی» رسید؛ جمعیّت به پیشوازشان آمده و به سمت کوهی در عقبه به راه افتادند ... سپس از عقبه پایین آمدیم؛ در حالی‌که زمان طلوع فجر بود. پیامبر (پایین آمده و وضو گرفته و منتظر یارانش بود تا از عقبه پایین آمده و جمع شوند. همه‌ی قوم را دیدم که درکنار مردم، پشت سر رسول‌خدا (نماز خواندند و [پیامبر (] چون نمازش را به پایان رساند، متوجّه ابوبکر و عمر و ابوعبیده شد که با یکدیگر نجوا می‌کردند؛ پس آن‌ها را نگریسته و ندادهنده‌ای را خواست تا در میان مردم ندا دهد: «نباید هیچ سه نفری از بین مردم گرد هم جمع شده و سّری را بین خودشان نجوا کنند»! پیامبر (همراه مردم از منزل عقبه باربستند و هنگامی‌که در منزل دیگر فرود آمدند، سالم، غلام حذیفه، ابوبکر، عمر و ابوعبیده را دید که دور یکدیگر جمع شده و با هم نجوا می‌کردند؛ نزد آن‌ها ایستاد و گفت: «مگر پیامبرخدا (امر نکرد که سه نفری اجتماع نکنید تا درباره‌ی یک راز گفتگو کنید؟! ...» گفتند: «ما گرد هم جمع شده‌ایم تا با یکدیگر عهد بسته و هم‌پیمان شویم که از محمّد (در آنچه که از ولایت علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) پس از خودش بر ما واجب کرده اطاعت نکنیم». سالم گفت: «قسم به خدا! که من اوّلین نفرم که با شما در این خصوص هم‌پیمان می‌شوم ...» سپس در این امر با یکدیگر پیمان بسته و پس از آن متفرّق شدند. هنگامی‌که رسول‌خدا (به راه افتاد، آن‌ها نزد او آمدند. حضرت به آن‌ها فرمود: «امروز درباره‌ی چه با یکدیگر نجوا می‌کردید؛ درحالی که من شما را از آن نهی کردم»؟ پس جواب دادند: «ای رسول‌خدا (! ما در همین زمان‌که نزد شماییم، دیگر با هم جمع نشده‌ایم». پس پیامبر (دلگیرانه به آن‌ها نگریست و خطاب به ایشان این آیه را قرائت فرمود: بگو: «شما بهتر می‌دانید یا خدا؟! [و با اینکه می‌دانید آنها یهودی یا نصرانی نبودند، چرا حقیقت را کتمان می‌کنید؟]» و چه کسی ستمکارتر است از آن‌کس که گواهی و شهادت الهی را که نزد اوست، کتمان می‌کند؟! و خدا از اعمال شما غافل نیست. و حرکت کردند تا به مدینه رسیدند. در آنجا جمعیّت زیادی اجتماع کرده بودند. پیامبر خدا (در بینشان صحیفه‌ای درخصوص آنچه که درباره‌ی امامت عهد کرده بودند، نوشت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۹۴
بحارالأنوار، ج۲۸، ص۱۰۲/ إرشادالقلوب، ص۲، ص۳۳۳؛ فیه: «أنّ الله تعالی ... فی الثنیهًْ العقبهًْ» محذوفٌ

و چه کسی ستمکارتر است از آن‌کس که گواهی و شهادت الهی را که نزد اوست، کتمان می‌کند

۲ -۱
(بقره/ ۱۴۰)

الکاظم (علیه السلام)- وَ إِنْ سُئِلْتَ عَنِ الشَّهَادَهًِْ فَأَدِّهَا فَإِنَّ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها وَ قَالَ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللهِ.

امام کاظم (علیه السلام) و اگر از تو خواسته‌شد [تا در محکمه] شهادت بدهی، شهادت بده. چرا که خداوند می‌فرماید: خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید! (نساء/۵۸) و نیز به ما فرمود: و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که گواهی و شهادت الهی را که نزد اوست، کتمان می‌کند؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۹۶
وسایل الشیعه، ج۲۷، ص۳۱۳/ نورالثقلین
۲ -۲
(بقره/ ۱۴۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ کَتَمَ شَهَادَهًًْ أَوْ شَهِدَ بِهَا لِیُهْدِرَ لَهَا بِهَا دَمَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَوْ لِیَزْوِیَ مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَی یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ لِوَجْهِهِ ظُلْمَهًٌْ مَدَّ الْبَصَرِ وَ فِی وَجْهِهِ کُدُوحٌ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ مَنْ شَهِدَ شَهَادَهًَْ حَقٍّ لِیُحْیِیَ بِهَا حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَی یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ لِوَجْهِهِ نُورٌ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ. ثُمَّ قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام): أَ لَا تَرَی أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ: وَ أَقِیمُوا الشَّهادَةَ لِلَّه.

پیامبر ( کسی‌که شهادت را کتمان کند یا شهادتی بدهد که به‌واسطه‌ی آن خون انسان مسلمانی به هدر رود یا مال انسان مسلمانی از دست برود و نابود شود، در روز قیامت در حالی‌که ظلمت و تاریکی چشمگیری صورتش را فرا گرفته‌باشد، وارد خواهدشد و همچنین در صورتش خراشی (نشانه‌ای) است که موجودات به سبب آن، از نام و نسب او آگاه می‌شوند و کسی‌که به حق شهادتی بدهد که به سبب آن، مال انسان مسلمانی زنده شود، روز قیامت در حالی‌که نور چشمگیری صورتش را فراگرفته و همه‌ی موجودات اسم و نسب او را می‌دانند، وارد محشر می‌شود. سپس اباجعفر (علیه السلام) فرمود: «آیا نمی‌بینید که خداوند عزّوجلّ فرمود: و شهادت را برای خدا برپا دارید». (طلاق/۲)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۹۶
الکافی، ج۷، ص۳۰۸
۲ -۳
(بقره/ ۱۴۰)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ یَزِیدَ‌بْنِ‌سَلِیطٍ قَال ... قَالَ أَبُوإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ رَأَیْتُ {فِی المَنَامِ} وُلْدِی جَمِیعاً الْأَحْیَاءَ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتَ فَقَالَ لِی أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): هَذَا سَیِّدُهُمْ وَ أَشَارَ إِلَی ابْنِی عَلِیٍّ (علیه السلام) فَهُوَ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَ اللَّهُ مَعَ الْمُحْسِنِینَ. قَالَ یَزِیدُ: ثُمَّ قَالَ أَبُوإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام): یَا یَزِیدُ! إِنَّهَا وَدِیعَهًٌْ عِنْدَکَ فَلَا تُخْبِرْ بِهَا إِلَّا عَاقِلًا أَوْ عَبْداً تَعْرِفُهُ صَادِقاً وَ إِنْ سُئِلْتَ عَنِ الشَّهَادَهًِْ فَاشْهَدْ بِهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها وَ قَالَ لَنَا أَیْضاً وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللهِ.

امام کاظم (علیه السلام)- امام کاظم (علیه السلام) در صحبتی که با یزیدبن‌بسیط داشت، فرمود: [در عالم مکاشفه] تمام فرزندان زنده و مرده‌ی خویش را دیدم. پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) به من فرمود: «این بر همه‌ی آن‌ها سرور است و به فرزندم علی (علیه السلام) (امام رضا (علیه السلام)) اشاره‌کرد او از من است و من از اویم و خداوند با نیکوکاران است». امام کاظم (علیه السلام) افزود: «ای یزید! این حکایت نزد تو امانت است؛ درباره‌ی آن جز با عاقل و یا بنده‌ای که او را صادق می‌دانی سخن مران و اگر از تو در این مورد شهادت خواستند، به آن شهادت بده و این سخن خداوند عزّوجلّ است: خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید! (نساء/۵۸) و نیز به ما فرمود: و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که گواهی و شهادت الهی را که نزد اوست، کتمان می‌کند؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۹۶
الکافی، ج۱، ص۳۱۵/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۲۳؛ فیه: «قال ابو ابراهیم ... مع المحسنین» محذوفٌ
۲ -۴
(بقره/ ۱۴۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ یَزِیدَ‌بْنِ‌سَلِیطٍ الزَّیْدِیِّ قَال ... لَقِیتُ أَبَاالْحَسَنِ (علیه السلام) ِ ... قَال ... وَ لَقَدْ رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّه (صلی الله علیه و آله) فِی الْمَنَامِ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَعَه ... ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): الْأَمْرُ یَخْرُجُ إِلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) ابْنِکَ قَالَ ثُمَّ قَالَ: یَا یَزِیدُ! إِنَّهَا وَدِیعَهًٌْ عِنْدَکَ فَلَا تُخْبِرْ بِهَا إِلَّا عَاقِلًا أَوْ عَبْداً امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ أَوْ صَادِقاً وَ لَا تَکْفُرْ نِعَمَ اللَّهِ تَعَالَی وَ إِنْ سُئِلْتَ عَنِ الشَّهَادَهًِْ فَأَدِّهَا فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللهِ.

پیامبر ( یزیدبن‌سلیط گفته است: امام کاظم (علیه السلام) فرمود: ... در [عالم مکاشفه] پیامبر (و أمیرِالمؤمنین (علیه السلام) را دیدم. پیامبر (فرمود: بعد از تو] امامت به فرزندت علی (علیه السلام) (امام رضا (علیه السلام)) می‌رسد. سپس امام (علیه السلام) به من فرمود: «یزید! [خبر] این جریان را به عنوان امانت در اختیار تو می‌گذارم؛ مبادا به هرکس که رسیدی بگویی! مگر کسی‌که آراسته به زیور عقل یا مؤمنی آزموده یا شخصی پاک‌نهاد باشد. مباد که کفران نعمت خدا را کنی! اگر تو را به عنوان گواه بر این مطلب خواستند، گواهی بده؛ خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید! (نساء/۵۸) باز می‌فرماید: و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که گواهی و شهادت الهی را که نزد اوست، کتمان می‌کند؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۹۶
بحارالأنوار، ج۴۸، ص۱۲/ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۲۷ و إعلام الوری، ص۳۱۹؛ بتفاوت یسیر
بیشتر
بقره
همه
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
۲۱۵
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۲۶۹
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۲۸۲
۲۸۳
۲۸۴
۲۸۵
۲۸۶