آیه أُولئِكَ الَّذينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدينَ [16]
آنان كسانى هستند كه گمراهى را با [از دستدادن] هدايت خريدهاند؛ و [اين] تجارت آنها سودى نداده؛ و هدايت نيافتهاند.
الباقر (علیه السلام)- ... فَاعْرِفْ أَشْبَاهَ الْأَحْبَارِ وَ الرُّهْبَانِ الَّذِینَ سَارُوا بِکِتْمَانِ الْکِتَابِ وَ تَحْرِیفِهِ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ ثُمَّ اعْرِفْ أَشْبَاهَهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ الَّذِینَ أَقَامُوا حُرُوفَ الْکِتَابِ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ فَهُمْ مَعَ السَّادَهًِْ وَ الْکُبُرَّهًِْ فَإِذَا تَفَرَّقَتْ قَادَهًُْ الْأَهْوَاءِ کَانُوا مَعَ أَکْثَرِهِمْ دُنْیَا وَ ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ لَا یَزَالُونَ کَذَلِکَ فِی طَبَعٍ وَ طَمَعٍ لَا یَزَالُ یُسْمَعُ صَوْتُ إِبْلِیسَ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ بِبَاطِلٍ کَثِیرٍ یَصْبِرُ مِنْهُمُ الْعُلَمَاءُ عَلَی الْأَذَی وَ التَّعْنِیفِ وَ یَعِیبُونَ عَلَی الْعُلَمَاءِ بِالتَّکْلِیفِ وَ الْعُلَمَاءُ فِی أَنْفُسِهِمْ خَانَهًٌْ إِنْ کَتَمُوا النَّصِیحَهًَْ إِنْ رَأَوْا تَائِهاً ضَالًّا لَا یَهْدُونَهُ أَوْ مَیِّتاً لَا یُحْیُونَهُ فَبِئْسَ مَا یَصْنَعُونَ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ فِی الْکِتَابِ أَنْ یَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ بِمَا أُمِرُوا بِهِ وَ أَنْ یَنْهَوْا عَمَّا نُهُوا عَنْهُ وَ أَنْ یَتَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوَی وَ لَا یَتَعَاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ فَالْعُلَمَاءُ مِنَ الْجُهَّالِ فِی جَهْدٍ وَ جِهَادٍ إِنْ وَعَظَتْ قَالُوا طَغَتْ وَ إِنْ عَلَّمُوا الْحَقَّ الَّذِی تَرَکُوا قَالُوا: خَالَفَتْ، وَ إِنِ اعْتَزَلُوهُمْ قَالُوا: فَارَقَتْ، وَ إِنْ قَالُوا هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ عَلَی مَا تُحَدِّثُونَ قَالُوا: نَافَقَتْ، وَ إِنْ أَطَاعُوهُمْ قَالُوا: عَصَتِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ. فَهَلَکَ جُهَّالٌ فِیمَا لَا یَعْلَمُونَ أُمِّیُّونَ فِیمَا یَتْلُونَ یُصَدِّقُونَ بِالْکِتَابِ عِنْدَ التَّعْرِیفِ وَ یُکَذِّبُونَ بِهِ عِنْدَ التَّحْرِیفِ فَلَا یُنْکِرُونَ أُولَئِکَ أَشْبَاهُ الْأَحْبَارِ وَ الرُّهْبَانِ قَادَهًٌْ فِی الْهَوَی سَادَهًٌْ فِی الرَّدَی.
امام باقر (علیه السلام) ... کسانی را که به احبار (دانشمندان یهود) و رهبان (دانشمندان مسیحی) شباهت دارند، [از بین مسلمانان] بشناس، روش آنان کتمانکردن کتاب خدا و تحریف آن است؛ که از تجارت خود سودی نبرده و هدایت نشدهاند. افراد مشابه آنها را در این امّت (اسلام) بشناس؛ آنان به تحریف الفاظ کتاب قیام کرده و حدود و مقرّراتش را تحریف میکنند؛ اینان با رهبران و بزرگان [دنیا و زمامداران] همکاری میکنند و چون اختلافی در میان رهبران هواپرست افتد با آن دسته همکاری میکنند که دنیای بیشتری دارند؛ اندازه و ارزش علم و دانش ایشان این است؛ همواره گرفتار طبع شیطانی و آلودهی طمع خویشند و پیوسته آواز شیطان از زبانشان شنیده میشود که فراوان سخن باطل میگویند. علما و دانشمندان حقیقی نیز در برابر آزار و زورگویی آنان صبر پیشه میسازند [امّا] در مقابل، آنان بر این علمای بزرگوار [بهخاطر اینکه آنان را به حق وادار کرده و از باطل جلوگیری مینمایند] خرده میگیرند؛ در حالیکه علما، اگر فرد سرگردان گمراهی را ببینند ولی او را راهنمایی نکنند و یا او را مانند شخص مردهای یافته ولی او را زنده نکنند (منظور، مردن و زندهکردن قلب است)، خود را خیانتکار میشمارند. [آن دانشمندانی که به تحریف دین میپردازند و مردم را هدایت نمیکنند]، چه بدکاری انجام میدهند! زیرا خدای تبارکوتعالی از ایشان در کتاب خود پیمان محکم گرفته که مردم را به کار خوب و به آنچه به آنها امر شده، دعوت کنند و دیگران را از آنچه خود از آن نهی شدهاند، بازدارند و در نیکی و پرهیزگاری همکار و یاریرسان یکدیگر باشند و در گناهکاری و زورگویی کمک ندهند. پس این علماء همیشه با نادانان در کوشش و مبارزهاند؛ اگر علما، نادانان را پند دهند مردم جاهل میگویند: «سرکشی میکنند»؛ و اگر حقّی را که ادا نکردهاند، به یادشان آورده و آگاهشان سازند، میگویند: «با مردم مخالفت میکنند» و اگر از آنها کناره بگیرند میگویند: «علمای خود را از جماعت مسلمانان جدا کردهاند» و اگر علما به آنها بگویند دلیل خود را بر این سخن و این تهمتی که بر آنان میزنید بیاورید، میگویند: «آنها منافق شدند» و اگر علما پیروی آنها را کنند، میگویند: «آنان خدای عزّوجلّ را نافرمانی کردند» جاهلان بهخاطر آنچه نمیدانند هلاک شدند و نسبت به آنچه که [از کتاب خدا] میخوانند، نادانند. وقتی کسی از قرآن تعریف میکند، او را تصدیق میکنند و وقتی دیگری قرآن را تحریف میکند، او را انکار نمیکنند و در واقع با تکذیب همراهی میکنند. اینان همانند احبار (دانشمندان یهود) و رهبان (دانشمندان نصاری) هستند که رهبران هواپرستی و پیشوایان هلاکت و نابودیاند.
الکاظم (علیه السلام)- ... بَاعُوا دِینَ اللَّهِ وَ اعْتَاضُوا مِنْهُ الْکُفْرَ بِاللَّهِ ... إِشْتَرَوُا النَّارَ وَ أَصْنَافَ عَذَابِهَا بِالْجَنَّهًِْ الَّتِی کَانَتْ مُعَدَّهًًْ لَهُمْ لَوْ آمَنُوا.
امام کاظم (علیه السلام) دین خدا را فروختند و بهجای آن کفر اتّخاذ کردند، [پس تجارت آنها سود نکرد] ... [زیرا آنها] دوزخ و عذابهای آن را در مقابل بهشتی که اگر ایمان میآوردند، برای آنها مهیّا بود، خریدند.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- الضَّلَالَةُ هَاهُنَا: الْحَیْرَهًُْ، وَ الْهُدَی: الْبَیَانُ، فَاخْتَارُوا الْحَیْرَهًَْ وَ الضَّلَالَهًَْ عَلَی الْهُدَی وَ الْبَیَانِ.
علیّّبنابراهیم (رحمة الله علیه) منظور از گمراهی در اینجا سرگردانی و منظور از هدایت، روشنبودن [مسیر هدایت] است. آنان سرگردانی و گمراهی را به جای هدایت و روشنگری برگزیدند.
الکاظم (علیه السلام)- ... مَا رَبِحُوا فِی تِجَارَتِهِمْ فِی الْآخِرَهًْ.ِ
امام کاظم (علیه السلام) از تجارتشان در آخرت سود نبردند.
الکاظم (علیه السلام)- ... ما کانُوا مُهْتَدِینَ إِلَی الْحَقِّ وَ الصَّوَابِ.
امام کاظم (علیه السلام) آنها بهسوی حق صواب راستی و درستی راهنمایی نشدند.