آیه ۲۴۷ - سوره بقره

آیه وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ أللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ أللهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ أللهُ يُؤْتي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ أللهُ واسِعٌ عَليمٌ [247]

و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند «طالوت» را براى زمامدارى شما برگزیده است». گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با این که ما از او شایسته‌تریم، و او ثروت زیادى ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزیده و او را در دانش و توانایى جسمانى، فزونى بخشیده‌است. خداوند، مُلکش را به هر‌کس بخواهد، مى بخشد؛ ‌ و احسان خداوند، گسترده است؛ ‌و [از لیاقت افراد] آگاه است».

و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند «طالوت» را برای زمامداری شما برگزیده است»

۱ -۱
(بقره/ ۲۴۷)

الباقر (علیه السلام)- وَ کَانَ طَالُوتُ (علیه السلام) مِنْ وُلْدِ ابْنِ یَامِینَ أَخِی یُوسُفَ (علیه السلام) لِأُمِّهِ لَمْ یَکُنْ مِنْ بَیْتِ النُّبُوَّهًِْ وَ لَا مِنْ بَیْتِ الْمَمْلَکَهًِْ.

امام باقر (علیه السلام) [در آن زمان، نبوّت در میان فرزندان لاوی (علیه السلام) و حکومت در میان فرزندان یوسف (علیه السلام) بود]؛ درحالی‌که طالوت (علیه السلام) از فرزندان بنیامین برادر تنی یوسف (علیه السلام) بود؛ یعنی نه از خاندان نبوّت و نه از خاندان حکومت!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۳۸/ القمی، ج۱، ص۸۰؛ فیه: «ولد بنیامین» بدلٌ «ابن یامین»/ نورالثقلین/ البرهان؛ فیه: «بنیامین» بدلٌ «ابن یامین»
۱ -۲
(بقره/ ۲۴۷)

الصّادق (علیه السلام)- طَالُوتُ (علیه السلام) مِنْ سِبْطِ بِنْیَامِینَ بْنِ یَعْقُوبَ (علیه السلام).

امام صادق (علیه السلام) طالوت (علیه السلام) از نسل بنیامین، فرزند یعقوب (علیه السلام) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۴۹/ العیاشی، ج۱، ص۱۳۲؛ فیه: «ابن یامین» بدلٌ «بن یامین»/ البرهان

گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با این که ما از او شایسته‌تریم، و او ثروت زیادی ندارد»

۲ -۱
(بقره/ ۲۴۷)

الباقر (علیه السلام)- فَقالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً فَغَضِبُوا مِنْ ذَلِکَ وَ قالُوا أَنَّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ.

امام باقر (علیه السلام) پیامبرشان به آن‌ها فرمود: إِنَّ اللّه قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا آن‌ها از این امر به خشم آمده و گفتند: أَنَّی یکُونُ لَه الْمُلْکُ عَلَینَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْه وَلَمْ یؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۳۸/ القمی، ج۱، ص۸۰/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۲
(بقره/ ۲۴۷)

الباقر (علیه السلام)- قَالَ لَمْ یَکُنْ مِنْ سِبْطِ النُّبُوَّهًِْ وَ لَا مِنْ سِبْطِ الْمَمْلَکَهًِْ.

امام باقر (علیه السلام) [آنان از آن رو از پذیرش حکومت طالوت سرباز زدند که] طالوت نه به خاندانی تعلّق داشت که نبوّت در آنان بود و نه به خاندانی که پادشاهی در آنان بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۴
الکافی، ج۸، ص۳۱۶/ بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۳۷/ العیاشی، ج۱، ص۱۳۳/ البرهان/ نورالثقلین
۲ -۳
(بقره/ ۲۴۷)

الصّادق (علیه السلام)- فَقَالَتْ عُظَمَاءُ بَنِی‌إِسْرَائِیلَ وَ مَا شَأْنُ طَالُوتَ (علیه السلام) یَمْلِکُ عَلَیْنَا وَ لَیْسَ فِی بَیْتِ النُّبُوَّهًِْ وَ الْمَمْلَکَهًِْ وَ قَدْ عَرَفْتَ أَنَّ النُّبُوَّهًَْ وَ الْمَمْلَکَهًَْ فِی اللَّاوَی وَ یَهُودَا وَ طَالُوتُ (علیه السلام) مِنْ سِبْطِ بِنْیَامِینَ بْنِ یَعْقُوبَ (علیه السلام).

امام صادق (علیه السلام) در آن هنگام بزرگان بنی‌اسرائیل عرض کردند: «چگونه طالوت بر ما سَروری کند؟! درحالی‌که نه از خاندان پیامبری است و نه از خاندان پادشاهی! تو می‌دانی که پیامبری و پادشاهی در خاندان لاوی و یهودا است و طالوت (علیه السلام) از نسل بنیامین، فرزند یعقوب (علیه السلام) است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۴۹/ العیاشی، ج۱، ص۱۳۲/ البرهان
۲ -۴
(بقره/ ۲۴۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) کَتَبَ إِلَی مُعَاوِیَهًَْ ... طَائِفَهًٌْ مِنْ بَنِی‌إِسْرَائِیلَ إِذْ قالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِکاً نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ لَهُمْ طَالُوتَ (علیه السلام) مَلِکاً حَسَدُوهُ وَ قالُوا أَنَّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا وَ زَعَمُوا أَنَّهُمْ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ کُلَّ ذَلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ وَ عِنْدَنَا تَفْسِیرُهُ وَ عِنْدَنَا تَأْوِیلُهُ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَری وَ نَعْرِفُ فِیکُمْ شِبْهَهُ وَ أَمْثَالَهُ وَ ما تُغْنِی الْآیاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ فَکَانَ نَبِیُّنَا (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ أَنْ یُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ حَسَداً مِنَ الْقَوْمِ عَلَی تَفْضِیلِ بَعْضِنَا عَلَی بَعْضٍ أَلَا وَ نَحْنُ أَهْلُ الْبَیْتِ (آلُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) الْمَحْسُودُونَ حُسِدْنَا کَمَا حُسِدَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلِنَا سُنَّهًًْ وَ مَثَلًا وَ قَالَ اللَّهُ وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ لُوطٍ وَ آلَ عِمْرانَ وَ آلِ یَعْقُوبَ وَ آل‌مُوسی وَ آلُ هارُونَ‌وَ آلَ داوُدَ فَنَحْنُ آلُ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله).

امام علی (علیه السلام) علی (علیه السلام) به معاویه نامه نوشت ... عدّه‌ای از بنی‌اسرائیل هنگامی‌که به پیامبرشان گفتند: «بر ما امیری بگمار تا در راه خدا جهاد کنیم»، پس از انتخاب طالوت (علیه السلام) به عنوان امیر بر او حسد ورزیده و گفتند: «چگونه ممکن است او بر ما امیری کند»؟! و پنداشتند که خودشان از او برای رهبری شایسته‌ترند. و ما تمام اخبار گذشتگان را برای تو بیان می‌کنیم درحالی‌که تفسیر و تأویل آن نزد ماست و هرکه به‌خدا دروغ بست، سخت زیانکار شد و ما شبیه و مانند آن قضایا را در بین شما می‌شناسیم ولی آیات و انذارها برای قومی که ایمان نمی‌آورند کفایت نمی‌کند. پس پیامبر ما زمانی‌که آنچه را که می‌دانستند برایشان آورد، آن‌ها از روی حسادتشان آن را انکار کردند؛ و آن‌ها این [مطلب] را که خداوند از روی فضلش عدّه‌ای از ما را که بخواهد، بر عدّه‌ی دیگر برتری بخشد، از روی حسد نپذیرفته و انکار می‌کنند. آگاه باشید که ما اهل‌بیت (علیهم السلام)، خاندان ابراهیم (علیه السلام) هستیم که همچون پدران قبل ازخود، که گویا سنّت و مثلی در این خاندان شده مورد حسادت قرار گرفتیم و خداوند فرمود: وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ لُوطٍ وَ آلَ عِمْرانَ وَ آلِ یَعْقُوبَ وَ آل‌مُوسی وَ آلُ هارُونَ‌وَ آلَ داوُدَ و ما نیز خاندان پیامبرمان، محمّد (صلی الله علیه و آله) هستیم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۴
بحارالأنوار، ج۳۳، ص۱۳۳
۲ -۵
(بقره/ ۲۴۷)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَ الْمَلِکُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ هُوَ الَّذِی یَسِیرُ بِالجُنُودِ وَ النَّبِیُّ یُقِیمُ لَهُ أَمْرَهُ وَ یُنَبِّئُهُ الْخَیْرَ مِنْ عِنْدِ رَبِّه.

امام صادق (علیه السلام) پادشاه در آن زمان کسی بود که سپاه را رهبری می‌کرد و پیامبر او را هدایت نموده و اخبار وحی را از جانب خداوند به او می‌رساند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۶
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۴۹/ العیاشی، ج۱، ص۱۳۲/ بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۴۹؛ فیه: «الخیر» بدلٌ «الخبر»

گفت: «خدا او را بر شما برگزیده، و او را در دانش و توانایی جسمانی، فزونی بخشیده‌است

۳ -۱
(بقره/ ۲۴۷)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ کَانَ أَعْظَمَهُمْ جِسْماً وَ کَانَ شُجَاعاً قَوِیّاً وَ کَانَ أَعْلَمَهُمْ إِلَّا أَنَّهُ کَانَ فَقِیراً فَعَابُوهُ بِالْفَقْرِ فَقَالُوا لَمْ یُؤْتَ سَعَهًًْ مِنَ الْمالِ.

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) طالوت از نظر بدنی، تنومندترین افراد بنی‌اسرائیل بود و مردی شجاع، بسیار دانا و قدرتمند بود؛ ولی قدرت مالی نداشت و به جهت همین فقر، مردم [از پذیرفتن امیریِ او امتناع کردند و] به او ایراد می‌گرفتند و می‌گفتند قدرت مالی ندارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۶
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۳۸/ القمی، ج۱، ص۸۰/ نورالثقلین/ البرهان
۳ -۲
(بقره/ ۲۴۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی عَنْ آبَائِهِ (علیه السلام) قَالَ قَال عن قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قُلْتُ أَرْبَعاً أَنْزَلَ اللَّهُ تَصْدِیقِی بِهَا فِی کِتَابِهِ قُلْتُ الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ فَإِذَا تَکَلَّمَ ظَهَرَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ قُلْتُ فَمَنْ جَهِلَ شَیْئاً عَادَاهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ وَ قُلْتُ قَدْرُ {أَوْ قِیمَهًُْ} کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِی قِصَّهًِْ طَالُوتَ (علیه السلام)إِنَّ اللهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ قُلْتُ: الْقَتْلُ یُقِلُّ الْقَتْلَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ.

امام علی (علیه السلام) از امام جواد (علیه السلام) روایت شده است: امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: چهار نکته عرض کردم که خداوند در تصدیق من چهار آیه در کتابش نازل کرد؛ گفتم: «انسان، پشت زبانش پنهان است؛ پس چون سخن بگوید، آشکار می‌شود». پس خداوند متعال، آیه: هرچند می‌توانی آنها را از طرز سخنانشان بشناسی. (محمّد/۳۰) را نازل کرد. گفتم: «کسی‌که چیزی را نداند، با آن دشمنی می‌کند». پس خداوند آیه‌ی: [ولی آنها از روی علم و دانش قرآن را انکار نکردند] بلکه چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است. (یونس/۳۹) را فروفرستاد. و گفتم: «ارزش هر انسان و قدر و قیمت آن، برابر ارزش چیزی است که آن را خوب و نیکو می‌پندارد [شخصیّت هر فرد هم ارزش چیزی است که آن را خوب می‌پندارد]». پس خداوند در داستان طالوت (علیه السلام) آیه‌ی: إِنَّ اللهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ را نازل کرد. و گفتم: «و قتل [کشتن قاتل] در برابر یک قتل [کشته‌شدن مقتول]، کشتار را کم می‌کند» و خداوند آیه‌ی: برای شما در قصاص‌کردن، موجبات حیات و زندگی است، ای خردمندان را نازل کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۶
بحارالأنوار، ج۶۸، ص۲۸۳/ الأمالی للطوسی، ص۴۹۴/ نورالثقلین؛ فیه: «قلت المرء ... تأویله» محذوفٌ
۳ -۳
(بقره/ ۲۴۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَن سَلیم بْن قِیس قَال: رَأَیْتُ عَلِیّاً (علیه السلام) فِی مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ جَمَاعَهًٌْ یَتَحَدَّثُونَ وَ یَتَذَاکَرُونَ الْعِلْمَ، فَذَکَرُوا قُرَیْشاً وَ فَضْلَهَا وَ سَوَابِقَهَا وَ هِجْرَتَهَا وَ مَا قَالَ فِیهَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنَ الْفَضْل ... وَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) لَا یَنْطِقُ هُوَ وَ لَا أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ، فَأَقْبَلَ الْقَوْمُ عَلَیْهِ، فَقَالُوا یَا أَبَا الْحَسَنِ مَا یَمْنَعُکَ أَنْ تَتَکَلَّمَ. فَقَال أَنْشُدُکُمْ بِاللَّه أَ تَعْلَمُونَ أَنِّی أَوَّلُ الْأُمَّهًِْ إِیمَاناً بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِه فَقَالُوا کُلُّهُمْ نَشْهَدَ ذَلِکَ ... .. أَ فَیَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ الْخَلِیفَهًُْ عَلَی الْأُمَّهًِْ إِلَّا أَعْلَمُهُمْ بِکِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّهًِْ نَبِیِّهِ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ، وَ قَالَ وَ زادَهُ بَسْطَهًًْ فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْم.

امام علی (علیه السلام) سلیم‌بن‌قیس گوید: علی (علیه السلام) را در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) دیدم؛ درحالی‌که جماعتی با هم صحبت می‌کردند و علم را به یکدیگر متذکّر می‌شدند و از قریش، فضائل، سوابق، هجرتشان و سخنانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در باب فضائل آن‌ها بیان فرمود، یاد می‌کردند ... و علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) و هیچ‌کدام از اهل‌بیت ایشان سخن نمی‌گفتند. مردم به نزد آن حضرت رفته و گفتند: «ای اباالحسن (علیه السلام)! چه چیزی تو را از سخن‌گفتن باز می‌دارد»؟ پس فرمود: «شما را به خدا آیا می‌دانید که من اوّلین مرد برگزیده‌ای هستم که به خدا و رسولش ایمان آورد»؟! همگی گفتند: «ما بر آن شهادت می‌دهیم» ... فرمود: «آیا شایسته نیست که خلیفه بر امّت، کسی باشد که از همه‌ی آنها، به کتاب خدا و سنّت پیامبرش آگاه‌تر باشد؟ و خداوند عزّوجلّ فرمود: آیا کسی که هدایت به‌سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته‌تر است، یا آن‌کس که خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید؟! (یونس/۳۵) و فرمود: «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ‌وَ الْجِسْم»

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۶
بحارالأنوار، ج۳۱، ص۴۱۷/ الاحتجاج، ج۱، ص۱۵۱/ کتاب سلیم بن قیس، ص۶۵۱
۳ -۴
(بقره/ ۲۴۷)

الرّضا (علیه السلام)- کُنَّا مَعَ الرِّضَا (علیه السلام) بِمَرْوَ فَدَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی (علیه السلام) فَأَعْلَمْتُهُ خَوْضَ النَّاسِ فِی أَمْرَ الْإِمَامَهًِْ فَتَبَسَّمَ (علیه السلام) ثُمَّ قَالَ یَا عَبْدَ الْعَزِیزِ جَهِلَ الْقَوْمُ وَ خُدِعُوا عَنْ آرَائِهِمْ ... إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَئِمَّهًَْ (صلی الله علیه و آله) یُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَ یُؤْتِیهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِکَمِهِ مَا لَا یُؤْتِیهِ غَیْرَهُمْ فَیَکُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ وَ قَوْلِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ قَوْلِهِ فِی طَالُوتَ إِنَّ اللهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ.

امام رضا (علیه السلام) ما در کنار امام رضا (علیه السلام) در مرو بودیم. من نزد مولایم (علیه السلام) رفتم و او را از سخنانی که مردم درباره‌ی امامت می‌گفتند، باخبر کردم. ایشان تبسم کرده و فرمود: ای عبدالعزیز! مردم ناآگاه‌اند و فریب نظرات را می‌خوردند ... خداوند، پیامبران و امامان (علیهم السلام) را چنین توفیق داده که از خزانه‌ی علم و حکمتش چیزهایی به ایشان می‌بخشد که به دیگران عطا نمی‌کند. پس علم آن‌ها برتر از علم اهل زمان می‌باشد و این در کلام خداوند متعال آمده است، آیا کسی که هدایت به‌سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته‌تر است، یا آن‌کس که خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید؟! (یونس/۳۵)، و این سخن خداوند تبارک‌وتعالی: و به هرکس دانش داده‌شود، خیر فراوانی داده شده است. (بقره/۲۱۹)، و سخن او درباره‌ی طالوت (علیه السلام)؛ خدا او را بر شما برگزیده، و او را در علم و [قدرت] جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هرکس بخواهد، می‌بخشد و احسان خداوند، وسیع است و [از لیاقت افراد برای منصب‌ها] آگاه است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۶
الکافی، ج۱، ص۲۰۱/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۲۲۰/ تحف العقول، ص۴۳۹؛ فیهم: «ادیانهم» بدلٌ «آرایهم»/ نورالثقلین؛ فیه: «کنا مع الرضا (... عن آرایهم» محذوفٌ/ الغیبهًْ للنعمانی، ص۲۲۱
۳ -۵
(بقره/ ۲۴۷)

امیرالمؤمنین (علیه السلام)- یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لَکُمْ فِی هَذِهِ الْآیَاتِ عِبْرَهًًْ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَعَلَ الْخِلَافَهًَْ وَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِ الْأَنْبِیَاءِ فِی أَعْقَابِهِمْ وَ أَنَّهُ فَضَّلَ طَالُوتَ (علیه السلام) وَ قَدَّمَهُ عَلَی الْجَمَاعَهًِْ بِاصْطِفَائِهِ إِیَّاهُ وَ زِیَادَتِهِ بَسْطَهًًْ فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ فَهَلْ تَجِدُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ اصْطَفَی بَنِی أُمَیَّهًَْ عَلَی بَنِی هَاشِمٍ وَ زَادَ مُعَاوِیَهًَْ عَلَیَّ بَسْطَهًًْ فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ.

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) ای مردم! در این آیات برای شما عبرتی است تا بدانید که خداوند متعال امر [ولایت و نبوّت] و خلافت را پس از انبیاء، در عقبه‌ی (فرزندان) ایشان قرار داده است و پروردگار، طالوت (علیه السلام) را برتری بخشید و او را به سبب کثرت توان علمی و جسمی‌اش و نیز به دلیل آنکه او تنها برگزیده‌بود، بر جماعتی پیشوا گرداند. آیا شما دریافتید که خداوند متعال بنی‌امیّه را بر بنی‌هاشم برگزید و قدرت علمی و جسمی معاویه را بر علی (علیه السلام) افزون گرداند؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۸
بحارالأنوار، ج۳۲، ص۳۸۷/ الاحتجاج، ج۱، ص۱۷۳/ الإرشاد، ج۱، ص۲۶۰/ بحارالأنوار، ج۳۴، ص۱۳۴/ نورالثقلین

خداوند، مُلکش را به هرکس بخواهد، می‌بخشد

۴ -۱
(بقره/ ۲۴۷)

الصّادق (علیه السلام)- وَ الْمُلْکُ بِیَدِ اللَّهِ یَجْعَلُهُ حَیْثُ یَشَاءُ لَیْسَ لَکُمْ أَنْ تَخَیَّرُوا.

امام صادق (علیه السلام) مُلک [و فرمانروایی] در دست خداوند است و در هر جایی که اراده فرماید، آن را قرار می‌دهد و به این‌گونه نیست که شما آن را انتخاب نمایید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۸
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۴۹/ العیاشی، ج۱، ص۱۳۲/ بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۴۹/ البرهان
۴ -۲
(بقره/ ۲۴۷)

الأئمهًْ ( فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ اللهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ أَنَّهُمَا نَزَلَتَا فِیهِمْ.

ائمّه (علیهم السلام) آیه: وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ و آیه: وَ اللهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ، درباره‌ی ائمّه (علیهم السلام) نازل شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۲۵۸
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۰۱/ المناقب، ج۴، ص۳۳۰
بیشتر
بقره
همه
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
۲۱۵
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۲۶۹
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۲۸۲
۲۸۳
۲۸۴
۲۸۵
۲۸۶