آیه لِلهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما في أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ أللهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ أللهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ [284]
آنچه در آسمانها و زمین است، از آنِ خداست. و اگر آنچه را در دلهایتان دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را مطابق آن، محاسبه مىکند. سپس هرکس را بخواهد [و شایسته باشد]، مىبخشد؛ و هرکس را بخواهد [و استحقاق داشته باشد]، مجازات مىکند. و خداوند بر هر چیزى تواناست.
السّجّاد (علیه السلام)- أَنَّ یَهُودِیّاً مِنْ یَهُودِ الشَّام جَاءَ إِلَی مَجْلِسٍ فِیهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ: یَا أُمَّهًَْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)! مَا تَرَکْتُمْ لِنَبِیٍّ دَرَجَهًًْ وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِیلَهًًْ إِلَّا نَحَلْتُمُوهَا نَبِیَّکُمْ فَهَلْ تُجِیبُونِّی عَمَّا أَسْأَلُکُمْ عَنْهُ فَکَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ فَقَالَ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام): نَعَم! هَاتِ. قَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ: ... فَإِنَّ هَذَا سُلَیْمَانُ (علیه السلام) قَدْ سُخِّرَتْ لَهُ الرِّیَاحُ فَسَارَتْ فِی بِلَادِهِ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام): لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أُعْطِیَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّهُ أُسْرِیَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی مَسِیرَهًَْ شَهْرٍ وَ عُرِجَ بِهِ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ مَسِیرَهًَْ خَمْسِینَ أَلْفَ عَامٍ فِی أَقَلَّ مِنْ ثُلُثِ لَیْلَهًٍْ حَتَّی انْتَهَی إِلَی سَاقِ الْعَرْشِ فَدَنَا بِالْعِلْمِ فَتَدَلَّی فَدُلِّیَ لَهُ مِنَ الْجَنَّهًِْ رَفْرَفٌ أَخْضَرُ وَ غَشَی النُّورُ بَصَرَهُ فَرَأَی عَظَمَهًَْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ بِفُؤَادِهِ وَ لَمْ یَرَهَا بِعَیْنِهِ فَکَانَ کَقَابِ قَوْسَیْنِ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی فَکَانَ فِیمَا أَوْحَی إِلَیْهِ الْآیَهًُْ الَّتِی فِی سُورَهًِْ الْبَقَرَهًِْ قَوْلُهُ تَعَالَی لِلهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ کَانَتِ الْآیَهًُْ قَدْ عُرِضَتْ عَلَی الْأَنْبِیَاءِ مِنْ لَدُنْ آدَمَ (علیه السلام) إِلَی أَنْ بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَکَ اسْمُهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ عُرِضَتْ عَلَی الْأُمَمِ فَأَبَوْا أَنْ یَقْبَلُوهَا مِنْ ثِقْلِهَا وَ قَبِلَهَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَرَضَهَا عَلَی أُمَّتِهِ فَقَبِلُوهَا فَلَمَّا رَأَی اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مِنْهُمُ الْقَبُولَ عَلِمَ أَنَّهُمْ لَا یُطِیقُونَهَا فَلَمَّا أَنْ صَارَ إِلَی سَاقِ الْعَرْشِ کَرَّرَ عَلَیْهِ الْکَلَامَ لِیُفْهِمَهُ.
امام سجاد (علیه السلام) [روزی] یکی از یهودیان شام وارد مجلسی شد که یاران رسولخدا (صلی الله علیه و آله) در آن بودند. [یهودی رو به آنان کرد و] گفت: «ای امّت محمّد (صلی الله علیه و آله)! شما هیج فضیلتی برای رسولان و درجهای برای پیامبران نیافتید مگر آنکه اعطا این صفت را به پیامبرتان ترک نکردید! (هر فضیلتی که برای پیامبران دیگر وجود دارد، شما به پیامبرتان نسبت میدهید). آیا جواب سؤال مرا میدهید»؟ همهی حاضران [از پاسخگویی] درماندند. علیّبنابیطالب (علیه السلام) فرمود: «بله [من پاسخگو هستم] پیش بیا». یهودی به او گفت: «در مورد حضرت سلیمان (علیه السلام) [خداوند] باد را به تسخیر او درآورده بود که در صبح به اندازهی یک ماه [مسیر] را حرکت میکرد و در هنگام عصر نیز به اندازهی یک ماه مسیر را طی میکرد». علی (علیه السلام) به او فرمود: «آری چنین است و البتّه به محمّد (صلی الله علیه و آله) بهتر از این عطا شده است. پیامبر در مدّت زمانی معادل یکسوّم شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی حرکت دادهشد که معادل حرکت در طول یک ماه بود و از آنجا به ملکوت آسمانها عروج دادهشد که مسیری برابر پنجاههزار سال میشد؛ تا آنکه به ساق عرش رسید و به علم [مطلق] نزدیک شد و نزدیکتر رفت و پارچهای سبز بر او افکنده شد و [نور شدید] برق از چشمانش رفت و عظمت خداوند عزّوجلّش را، نه با چشم سر، بلکه با چشم دل، مشاهده کرد. فاصلهی بین آن دو به اندازهی دو کمان یا کمتر از آن بود. و خداوند چیزهایی را به ایشان وحی کرد و از جمله مواردی که به ایشان وحی فرمود، این آیه از سورهی بقره است که میفرماید: لِلهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ این آیه بر تمام پیامبران از زمان آدم (علیه السلام) تا زمانیکه خداوند تبارکوتعالی، محمّد (صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد عرضه شد و [بهواسطهی آنان] بر امّتها نیز عرضه گشت امّا آنها بهخاطر سختی و سنگینی آن، از پذیرش آن سرباز زدند امّا رسولخدا (صلی الله علیه و آله) آن را پذیرفت و بر امّت خود عرضه کرد و آنان نیز پذیرفتند. خداوند تبارکوتعالی که این پذیرش را از سوی آنان مشاهده کرد و میدانست که این کار از طاقت آنان خارج است، وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ساق عرش رسید، مجدّداً این مطلب را به او گوشزد کرد تا خوب [مضمون] آن را بفهمد».
الصّادق (علیه السلام)- فَأَمَّا مَا فَرَضَ عَلَی الْقَلْبِ مِنَ الْإِیمَانِ فَالْإِقْرَارُ وَ الْمَعْرِفَهًُْ وَ الْعَقْدُ وَ الرِّضَا وَ التَّسْلِیمُ بِأَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ إِلَهاً وَاحِداً لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهًًْ وَ لَا وَلَداً وَ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مِنْ نَبِیٍّ أَوْ کِتَابٍ فَذَلِکَ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَی الْقَلْبِ مِنَ الْإِقْرَارِ وَ الْمَعْرِفَهًِْ وَ هُوَ عَمَلُهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ وَ لکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً وَ قَالَ أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ وَ قَالَ الَّذِینَ آمَنُوا بِأَفْوَاهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ قَالَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ فَذَلِکَ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَی الْقَلْبِ مِنَ الْإِقْرَارِ وَ الْمَعْرِفَهًِْ وَ هُوَ عَمَلُهُ وَ هُوَ رَأْسُ الْإِیمَان.
امام صادق (علیه السلام) [خداوند بر هر عضو از اعضای بدن، درجهای از ایمان را واجب کرده] امّا آنچه بر «قلب» واجب کرده تا به آن ایمان بیاورد، شناخت، اقرار، اعتقاد، خوشنودی و تسلیم است به اینکه [گواهی دهد که] خداوند یکی است و شریک و همتایی ندارد؛ خدایی یکتاست، و زنی و فرزندی برای او نیست و گواهی دهد محمّد (صلی الله علیه و آله) رسول و فرستادهی خداوند میباشد. و اعتراف کند که کتابهای آسمانی و پیامبران الهی از جانب خدا آمدهاند. این آن چیزی است که خداوند بر قلب واجب گردانیده و لازم است قلب نسبت به آنها اقرار کرده و شناخت داشته باشد و این امور را انجام دهد و همین است معنی آیهی شریفه که فرمود: بهجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است آری، آنها که سینهی خود را برای پذیرش کفر گشودهاند. (نحل/۱۰۶) در جای دیگر فرموده:ِ آگاه باشید که با یاد خدا دلها اطمینان پیدا میکنند. (رعد/۲۸) و نیز فرمود: کسانی که به زبان ایمان آوردهاند ولی دلشان هنوز ایمان پیدا نکرده است. در جای دیگر فرمود: هرچه ظاهر کنید و یا در باطن خود مخفی بدارید خداوند شما را بهخاطر آنها محاسبه میکند. گروهی از شما را مورد رحمت و مغفرت قرار میدهد و دستهای را عذاب میکند. (بقره/۲۸۴) اینها بود آنچه خداوند بر قلب واجب گردانیده که لازم است قلب به آنها اقرار کرده و شناخت داشته باشد. عمل قلب انجام اینگونه کارها میباشد و اساس و هستی ایمان، این است.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- یَا بُنَیَّ! لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ کُلَّ مَا تَعْلَمُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ فَرَضَ عَلَی جَوَارِحِکَ کُلِّهَا فَرَائِضَ یَحْتَجُّ بِهَا عَلَیْکَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ یَسْأَلُکَ عَنْهَا ... وَ فَرَضَ عَلَی الْقَلْبِ وَ هُوَ أَمِیرُ الْجَوَارِحِ الَّذِی بِهِ تَعْقِلُ وَ تَفْهَمُ وَ تَصْدُرُ عَنْ أَمْرِهِ وَ رَأْیِهِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ الْآیَهًَْ وَ قَالَ تَعَالَی حِینَ أَخْبَرَ عَنْ قَوْمٍ أُعْطُوا الْإِیمَانَ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ. فَقَالَ تَعَالَی: الَّذِینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ.
امام علی (علیه السلام) [امام (علیه السلام) در توصیهای به فرزندش فرمود:] ای فرزند عزیزم! آنچه نمیدانی، نگو؛ بلکه هرچه میدانی نیز نگو! خداوند تبارکوتعالی برای هریک از اعضا و جوارح بدنت، کارهایی را واجب نموده که در قیامت بر سر آنان با تو محاجّه و از تو سؤال خواهدکرد ... . بر قلب اموری را واجب کرده است. همان قلبی که امیر جوارح بدن است که بهواسطهی آن تعقّل و فهم صورت پذیرفته و کارها و نظرهای شخص از آنجا منشأ میگیرد. خداوند عزّوجلّ [دربارهی آن] فرموده است إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنُِّ بِالْایمَانِ ... و خداوند وقتی از احوال گروهی که ایمان زبانی آوردهاند امّا قلب ایشان ایمان نیاورده خبر میدهد میفرماید: کسانی که با زبان میگویند ایمان آوردیم امّا قلب ایشان ایمان نیاورده است. و همچنین خداوند عزّوجلّ میفرماید: بدانید که دلها فقط با یاد خدا آرام میگیرد و همچنین فرموده است: وَإِن تُبْدُواْ مَا فِی أَنفُسِکمْ أَوْ تُخْفُوه یحَاسِبْکم بِه اللّه فَیغْفِرُ لِمَن یشَاءُ وَیعَذِّبُ مَن یشَاءُ.
الصّادق (علیه السلام)- مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ نِعْمَهًًْ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ عَلِمَ أَنَّ الْمُنْعِمَ عَلَیْهِ اللَّهُ فَقَدْ أَدَّی شُکْرَهَا وَ إِنْ لَمْ یُحَرِّکْ لِسَانَهُ وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ الْمُعَاقِبَ عَلَی الذُّنُوبِ اللَّهُ فَقَدِ اسْتَغْفَرَ وَ إِنْ لَمْ یُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَهُ وَ قَرَأَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ الْآیَهًْ.
امام صادق (علیه السلام) هرکس خدا به او نعمتی ارزانی داشته و او با دل و جان آن نعمت را بشناسد و بداند که از جانب خداست، [در واقع] شکر آن نعمت را بهجای آورده گرچه با زبان چیزی نگوید. و هرکه بداند کیفردهندهی گناهان خداست، [در واقع] استغفار کرده گرچه با زبان چیزی نگوید. إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ بِمَا فِی الصُّدُورِ یُجَازِی الْعِبَادَ.
امام علی (علیه السلام) [خداوند] بندگان را بر اساس آنچه در سینههایشان است (نیّت قلبی)، پاداش میدهد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ حَمْزَهًَْبْنِحُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الِاسْتِطَاعَهًِْ فَلَمْ یُجِبْنِی فَدَخَلْتُ عَلَیْهِ دَخْلَهًًْ أُخْرَی فَقُلْتُ: أَصْلَحَکَ اللَّهُ إِنَّهُ قَدْ وَقَعَ فِی قَلْبِی مِنْهَا شَیْءٌ لَا یُخْرِجُهُ إِلَّا شَیْءٌ أَسْمَعُهُ مِنْکَ. قَالَ: فَإِنَّهُ لَا یَضُرُّکَ مَا کَانَ فِی قَلْبِک.
امام صادق (علیه السلام) إبنحمران گوید: از امام صادق (علیه السلام) در مورد استطاعت سؤال کردم. آن حضرت جواب مرا نفرمود. بعد از آن در نوبت دیگری نزد ایشان رفتم و عرض کردم: «خدا تو را اصلاح [و حفظ] کند. در دلم [در مورد بحث استطاعت] چیزی واقع شده که از دلم بیرون نمیرود مگر چیزی که آن را از شما بشنوم». حضرت فرمود: «آنچه در دل توست تو را ضرر نمیرساند».