آیه إِِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ أللهَ غَفُورٌ رَحيمٌ [173]
خداوند، تنها [خوردن گوشت] مردار، خون، گوشت خوك و حيوانى كه نام غير خدا [به هنگام ذبح] بر آن گفتهشود، حرام كرده است. ولى آنكس كه ناچار شود، در صورتى كه ستمكار و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست؛ زيرا خداوند آمرزندهي مهربان است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا مَا فِی الْقُرْآنِ تَأْوِیلُهُ فِی تَنْزِیلِهِ فَهُوَ کُلُّ آیَهًٍْ مُحْکَمَهًٍْ نَزَلَتْ فِی تَحْرِیمِ شَیْءٍ مِنَ الْأُمُورِ الْمُتَعَارَفَهًِْ الَّتِی کَانَتْ فِی أَیَّامِ الْعَرَبِ تَأْوِیلُهَا فِی تَنْزِیلِهَا فَلَیْسَ یُحْتَاجُ فِیهَا إِلَی تَفْسِیرٍ أَکْثَرَ مِنْ تَأْوِیلِهَا وَ ذَلِکَ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَی ... إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ.
امام علی (علیه السلام) آیاتی از قرآن که تأویل و تنزیلشان یکی است، همان آیات محکمی هستند که دربارهی حرامبودن چیز معروفی که در زمان عرب بوده [و همگان آن را میشناختند]، نازل شده است. تأویل و تنزیل آنها یکی است و نیازی به تفسیر و شرح بیش از تأویل ندارد؛ مانند قول خداوند متعال: ... إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ
الباقر (علیه السلام)- رَوَی مُحَمَّدُبْنُعُذَافِرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَال: قُلْتُ لَهُ لِمَ حَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ الْمَیْتَهًَْ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ؟ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمْ یُحَرِّمْ ذَلِکَ عَلَی عِبَادِهِ وَ أَحَلَّ لَهُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِکَ مِنْ رَغْبَهًٍْ فِیمَا أَحَلَّ لَهُمْ وَ لَا زُهْدٍ فِیمَا حَرَّمَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَکِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ فَعَلِمَ مَا تَقُومُ بِهِ أَبْدَانُهُمْ وَ مَا یُصْلِحُهُمْ فَأَحَلَّهُ لَهُمْ وَ أَبَاحَهُ لَهُمْ وَ عَلِمَ مَا یَضُرُّهُمْ فَنَهَاهُمْ عَنْهُ ثُمَّ أَحَلَّهُ لِلْمُضْطَرِّ فِی الْوَقْتِ الَّذِی لَا یَقُومُ بَدَنُهُ إِلَّا بِهِ فَأَمَرَهُ أَنْ یَنَالَ مِنْهُ بِقَدْرِ الْبُلْغَهًِْ لَا غَیْرِ ذَلِک.
امام باقر (علیه السلام) محمّدبنعُذافر از پدرش از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است: به امام (علیه السلام) عرض کردم: «چرا خداوند عزّوجلّ، شراب، مردار، خون و گوشت خوک را حرام فرموده است»؟ حضرت فرمود: «خداوند تبارکوتعالی این اشیاء را بر بندگان، حرام و غیر آنها را حلال، قرار نداد تا ایشان را به آنچه حلال کرده راغب و از آنچه حرام فرموده بیمیل نموده باشد؛ بلکه پس از آفرینش مخلوقات، آنچه که بدن ایشان به آن قائم و در راستای مصلحت و خیر آنهاست را میدانسته است. پس آنها را بر ایشان مباح و حلال کرده است و آنچه به ضرر بدن آنهاست را نیز میدانسته لذا آنها را حرام و بندگان را از [استفادهی] آن اشیاء نهی کرده است. سپس برای فردِ دچار اضطرار که بدنش جز به خوردن این اشیاء حرام، قوام (حیات) نمیگیرد، به مقداری که حاجتش برطرف و مشکلش حل شود نه بیش از این مقدار حلال کرده [و اجازه داده که ازآن استفاده کند].
العسکری (علیه السلام)- أَنْ تَأْکُلُوهُ.
امام عسکری (علیه السلام) حرام است که [آنها را] بخورید.
العسکری (علیه السلام)- المَیْتَةَ الَّتِی مَاتَتْ حَتْفَ أَنْفِهَا بِلَا ذَبَاحَهًٍْ مِنْ حَیْثُ أَذِنَ اللَّهُ فِیهَا.
امام عسکری (علیه السلام)- به مرداری که خود، بدون ذبح شرعی و بهصورت طبیعی جان داده، «میته» میگویند.
الرّضا (علیه السلام)- حُرِّمَتِ الْمَیْتَةُ لِمَا فِیهَا مِنْ فَسَادِ الْأَبْدَانِ وَ الْآفَهًْ.
امام رضا (علیه السلام)- مردار بهخاطر آفتها و چیزهایی که باعث فساد بدن میگردد، حرام شد.
الباقر (علیه السلام)- أَمَّا الْمَیْتَةُ فَإِنَّهُ لَمْ یَنَلْ أَحَدٌ مِنْهَا إِلَّا ضَعُفَ بَدَنُهُ وَ أُوهِنَتْ قُوَّتُهُ وَ انْقَطَعَ نَسْلُهُ وَ لَا یَمُوتُ آکِلُ الْمَیْتَهًِْ إِلَّا فَجْأَهًْ.
امام باقر (علیه السلام) از خوردن مردار، چیزی (نفعی) به احدی نمیرسد مگر اینکه بدنش ضعیفتر شده، توانش کاسته و نسلش منقطع میشود. و کسیکه مردار میخورد به مرگ ناگهانی میمیرد.
الصّادق (علیه السلام)- عَشَرَهًُْ أَشْیَاءَ مِنَ الْمَیْتَهًِْ ذَکِیَّهًٌْ الْعَظْمُ وَ الشَّعْرُ وَ الصُّوفُ وَ الرِّیشُ وَ الْقَرْنُ وَ الْحَافِرُ وَ الْبَیْضُ وَ الْإِنْفَحَهًُْ وَ اللَّبَنُ وَ السِّن.
امام صادق (علیه السلام) ده چیز از مردار پاک است: استخوان، مو، پشم، پر، شاخ، سُم، تخم، شیردان، شیر و دندان.
الرّضا (علیه السلام)- حَرَّمَ اللَّهُ تَعَالَی الدَّمَ کَتَحْرِیمِ الْمَیْتَهًِْ لِمَا فِیهِ مِنْ فَسَادِ الْأَبْدَانِ وَ لِأَنَّهُ یُورِثُ الْمَاءَ الْأَصْفَرَ وَ یُبْخِرُ الْفَمَ وَ یُنَتِّنُ الرِّیحَ وَ یُسِیءُ الْخُلُقَ وَ یُورِثُ الْقَسْوَهًَْ لِلْقَلْبِ وَ قِلَّهًَْ الرَّأْفَهًِْ وَ الرَّحْمَهًِْ حَتَّی لَا یُؤْمَنَ أَنْ یَقْتُلَ وَلَدَهُ وَ وَالِدَهُ وَ صَاحِبَه وَ حَرَّمَ الْخِنْزِیرَ لِأَنَّهُ مُشَوَّهٌ جَعَلَهُ اللَّهُ عِظَهًًْ لِلْخَلْقِ وَ عِبْرَهًًْ وَ تَخْوِیفاً وَ دَلِیلًا عَلَی مَا مُسِخَ عَلَی خِلْقَتِهِ وَ صُورَتِهِ وَ جَعَلَ فِیهِ شِبْهاً مِنَ الْإِنْسَانِ لِیَدُلَّ عَلَی أَنَّهُ مِنَ الْخَلْقِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِم.
امام رضا (علیه السلام) خداوند خون را همانند مردار حرام کرد؛ چرا که در آن موجبات تباهی بدنها فراهم است؛ باعث تولید صفرا میشود؛ دهان و بوی بدن را بدبو و خلقوخوی را زشت میکند. همچنین قساوت قلب، کاهش رأفت و مهربانی را نیز به همراه میآورد تا جایی که فرزند و والدین و همسر [فردی که مردار میخورد،] از خطر کشتهشدن توسّط او در امان نمیباشند. و خوک را حرام کرد زیرا حیوان «مشوه» است (یعنی زشت صورت و زشت سیرت است و از آنجایی که انسانهای گناهکار گاهی به شکل او مسخ شدهاند، «مشوه» نامیده شده است) و آن را پندی برای بندگان و مایهی عبرت و ترس گرداند. [همچنین خداوند] آن را نمونه و نشانهای از موجودی قرار داد که در خلقت و صورت مسخ شده و او را شبیه انسان گرداند تا این شباهت نشان دهد که او از جمله خلایقی است که مورد غضب الهی قرارگرفته است.
الباقر (علیه السلام)- وَ أَمَّا الدَّمُ فَإِنَّهُ یُورِثُ أَکْلُهُ الْمَاءَ الْأَصْفَرَ وَ یُورِثُ الْکَلَبَ وَ قَسَاوَهًَْ الْقَلْبِ وَ قِلَّهًَْ الرَّأْفَهًِْ وَ الرَّحْمَهًِْ ثُمَّ لَا یُؤْمَنُ عَلَی حَمِیمِهِ وَ لَا یُؤْمَنُ عَلَی مَنْ صَحِبَهُ وَ أَمَّا لَحْمُ الْخِنْزِیرِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَسَخَ قَوْماً فِی صُوَرٍ شَتَّی مِثْلِ الْخِنْزِیرِ وَ الْقِرْدِ وَ الدُّبِّ ثُمَّ نَهَی عَنْ أَکْلِ الْمَثُلَهًِْ لِکَیْلَا یُنْتَفَعَ بِهَا وَ لَا یُسْتَخَفَّ بِعُقُوبَتِهَا.
امام باقر (علیه السلام) و امّا خون برای خورندهی آن، زردآب، هاری، قساوت قلب، کاهش رأفت و مهربانی به همراه میآورد تا بدانجا که اطرافیان، همراهان و دوستان صمیمی این فرد از شرارت او در امان نیستند و امّا [دربارهی] خوک، خداوند عزّوجلّ قومی را به اشکال گوناگون مانند خوک، میمون و خرس مسخ کرد؛ سپس از خوردن چنین حیواناتی نهی نمود تا سودمند نباشد. و [با متداول شدن خوردن این حیوانات] از عظمت عقوبت خدا [که منجر به مسخشدن آن قوم به شکل این حیوانات شده]، کاسته نگردد.
العسکری (علیه السلام)- مَا ذُکِرَ اسْمُ غَیْرِ اللَّهِ عَلَیْهِ مِنَ الذَّبَائِحِ وَ هِیَ الَّتِی یَتَقَرَّبُ بِهَا الْکُفَّارُ بِأَسَامِی أَنْدَادِهِمُ الَّتِی اتَّخَذُوهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ.
امام عسکری (علیه السلام) آن حیوانات ذبحشدهای که نام غیر خدا بر آنان خواندهشده از قبیل قربانیهایی که کفّار به نام بتهای خود ذبح میکنند [حرام هستند].
الجواد (علیه السلام)- عَنْ عَبْدُالعَظیمِ حسَنی (علیه السلام): سَأَلْتُهُ عَمَّا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللهِ بِهِ. قَالَ: مَا ذُبِحَ لِصَنَمٍ أَوْ وَثَنٍ أَوْ شَجَرٍ.
امام جواد (علیه السلام) حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) فرموده است: از امام جواد (علیه السلام)پرسیدم از ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللهِ بِهِ، فرمود: «یعنی آنچه برای بت یا برای درخت سر ببرند».
الرّضا (علیه السلام)- حَرَّمَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللهِ لِلَّذِی أَوْجَبَ عَلَی خَلْقِهِ مِنَ الْإِقْرَارِ بِهِ وَ ذِکْرِ اسْمِهِ عَلَی الذَّبَائِحِ الْمُحَلَّلَهًِْ وَ لِئَلَّا یُسَاوَی بَیْنَ مَا تُقُرِّبَ بِهِ إِلَیْهِ وَ بَیْنَ مَا جُعِلَ عِبَادَهًًْ لِلشَّیَاطِینِ وَ الْأَوْثَانِ لِأَنَّ فِی تَسْمِیَهًِْ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الْإِقْرَارَ بِرُبُوبِیَّتِهِ وَ تَوْحِیدِهِ وَ مَا فِی الْإِهْلَالِ لِغَیْرِ اللَّهِ مِنَ الشِّرْکِ بِهِ وَ التَّقَرُّبِ بِهِ إِلَی غَیْرِهِ لِیَکُونَ ذِکْرُ اللَّهِ وَ تَسْمِیَتُهُ عَلَی الذَّبِیحَهًِْ فَرْقاً بَیْنَ مَا أَحَلَّ وَ بَیْنَ مَا حَرَّمَ.
امام رضا (علیه السلام) آنچه برای غیر خدا ذبح شود حرام است؛ چون بر خلق خدا، اعتراف به او و بُردن نام او بر ذبیحههای حلال گوشت واجب است. و [همچنین این حکم، قرار داده شد] تا بین آنچه برای تقرّب به خداوند است با آنچه برای پرستش شیاطین و بتها است، برابری نباشد. زیرا در نامبردن خدای عزّوجلّ بر ذبیحه، اعتراف به ربوبیّت و یگانگی اوست و در قربانی برای جز او برای تقرّب به غیر خدا، شرک است و [این حکم قرار داده شد] تا در ذکر نام خدا بر ذبیحه، میان آنچه خدا حلال و آنچه حرام کرده، فرقی باشد.
الرّضا (علیه السلام)- وَ لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَجْعَلَ التَّسْمِیَهًَْ سَبَباً لِلتَّحْلِیلِ فَرْقاً بَیْنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ.
امام رضا (علیه السلام) خداوند عزّوجلّ اراده کرد که نامخدابردن به هنگام ذبح را مایهی جدایی حلال از حرام قرار دهد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَتَتِ امْرَأَهًٌْ إِلَی عُمَرَ فَقَالَتْ: إِنِّی فَجَرْتُ فَأَقِمْ فِیَّ حَدَّ اللَّهِ فَأَمَرَ بِرَجْمِهَا وَ کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) حَاضِراً فَقَالَ لَهُ: سَلْهَا کَیْفَ فَجَرْتِ .قَالَتْ: کُنْتُ فِی فَلَاهًٍْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَصَابَنِی عَطَشٌ شَدِیدٌ فَرُفِعَتْ لِی خَیْمَهًٌْ فَأَتَیْتُهَا فَأَصَبْتُ فِیهَا رَجُلًا أَعْرَابِیّاً فَسَأَلْتُهُ الْمَاءَ فَأَبَی عَلَیَّ أَنْ یَسْقِیَنِی إِلَّا أَنْ أُمَکِّنَهُ مِنْ نَفْسِی فَوَلَّیْتُ مِنْهُ هَارِبَهًًْ فَاشْتَدَّ بِیَ الْعَطَشُ حَتَّی غَارَتْ عَیْنَایَ وَ ذَهَبَ لِسَانِی فَلَمَّا بَلَغَ مِنِّی أَتَیْتُهُ فَسَقَانِی وَ وَقَعَ عَلَیَّ. فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام): هَذِهِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ هَذِهِ غَیْرُ بَاغِیَهًٍْ وَ لَا عَادِیَهًٍْ إِلَیْهِ فَخَلَّی سَبِیلَهَا. فَقَالَ عُمَرُ: لَوْ لَا عَلِیٌّ (علیه السلام) لَهَلَکَ عُمَرُ.
امام علی (علیه السلام) زنی نزد عمر آمد و گفت: «من کار زشتی انجام دادهام؛ حدّ الهی را بر من جاری کن». عمر امر کرد او را رجم کنند. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) حضور داشت و فرمود: «از وی بپرس چگونه این عمل از وی سرزده است»؟ زن گفت: «من در صحرا بودم و تشنگی بر من سخت غالب شد. از دور خیمهای دیدم. بدانجا رفتم. در آن خیمه مردی بیابانی بود. از او آب خواستم. وی دریغ کرد به من آب دهد جز آنکه در برابر آب، خود را در اختیار او نهم. من امتناع نموده و فرار کردم. تشنگی، سخت مرا تحت فشار قرار داد؛ چندان که چشمانم به کاسه نشست و زبانم از کار افتاد. هنگامیکه تشنگی، کار مرا به اینجا کشانید، ناچار به سوی او شدم و وی مرا سیراب و خود را کامیاب نمود». امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «این زن مشمول قول خداست که فرموده است: فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ این زن نه ستمکار است و نه متجاوز. او را به حال خود رها کنید. عمر [چون چنین دید او را رها کرد و] گفت: «اگر علی نبود عمر حتماً هلاک میشد».
العسکری (علیه السلام)- فَمَنِ اضْطُرَّ إِلَی شَیْءٍ مِنْ هَذِهِ الْمُحَرَّمَاتِ غَیْرَ باغٍ وَ هُوَ غَیْرُ بَاغٍ عِنْدَ الضَّرُورَهًِْ عَلَی إِمَامٍ هُدًی وَ لا عادٍ وَ لَا مُعْتَدٍ قَوَّالٍ بِالْبَاطِلِ فِی نُبُوَّهًِْ مَنْ لَیْسَ بِنَبِیٍّ وَ إِمَامَهًِْ مَنْ لَیْسَ بِإِمَامٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ فِی تَنَاوُلِ هَذِهِ الْأَشْیَاءِ.
امام عسکری (علیه السلام) هرکس در هنگام اضطرار و ناچاری مجبور به انجام یکی از این محرمات شود امّا در هنگام اضطرار، بر پیشوای هدایتگر [و امام] خویش، ستم روا نداشته و متجاوز نباشد، به این معنا که سخنان بیهوده نگفته باشد، مثلاً نگفته باشد که فلانکس که لایق شأن نبوّت و امامت است، نبی یا امام است، چنین کسی در خوردن این محرمات گناهی نکرده است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَمَنِ اضْطُرَّ إِلَی شَیْءٍ مِنْ هَذِهِ الْمُحَرَّمَاتِ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ مَنِ اضْطُرَّهُ اللَّهْوُ إِلَی تَنَاوُلِ شَیْءٍ مِنْ هَذِهِ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هُوَ مُعْتَقِدٌ لِطَاعَهًِْ اللَّهِ تَعَالَی إِذَا زَالَتِ التَّقِیَّهًُْ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ فَکَذَلِکَ فَمَنِ اضْطُرَّ إِلَی الْوَقِیعَهًِْ فِی بَعْضِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَدْفَعَ عَنْهُ أَوْ عَنْ نَفْسِهِ بِذَلِکَ الْهَلَاکَ مِنَ الْکَافِرِینَ النَّاصِبِینَ وَ مَنْ وَشَی بِهِ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ أَوْ وَشَی بِجَمَاعَهًِْ الْمُسْلِمِینَ لِیُهْلِکَهُمْ فَانْتَصَرَ لِنَفْسِهِ وَ وَشَی بِهِ وَحْدَهُ بِمَا یَعْرِفُهُ مِنْ عُیُوبِهِ الَّتِی لَا یُکَذَّبُ فِیهَا وَ مَنْ عَظَّمَ مُهَاناً فِی حُکْمِ اللَّهِ أَوْ أَوْهَمَ الْإِزْرَاءَ عَلَی عَظِیمٍ فِی دِینِ اللَّهِ بِالتَّقِیَّهًِْ عَلَیْهِ وَ عَلَی نَفْسِهِ وَ مَنْ سَمَّاهُمْ بِالْأَسْمَاءِ الشَّرِیفَهًِْ خَوْفاً عَلَی نَفْسِهِ وَ مَنْ تَقَبَّلَ أَحْکَامَهُمْ تَقِیَّهًْ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی وَسَّعَ لَهُمْ فِی التَّقِیَّهًِْ.
پیامبر ( هرکس از سر ناچاری و نه از روی سرکشی و عناد، به این محرّمات دست برده و از آنها بخورد در حالیکه به اطاعت خداوند اعتقاد دارد وقتی که تقیّه ازبین برود، گناهی بر گردن ندارد. همینطور هرکس به اجبار وادار شود که دربارهی یکی از مؤمنین بدگوئی کند تا جان خویش یا جان او را از دست کافران و دشمنان ما نجات دهد و نیز کسیکه از برادر مؤمنش یا دربارهی گروهی از مسلمانان سخنچینی کند تا آنها را [از] هلاکت [حفظ] نموده و از خود دفاع کند و از عیوبی بگوید که قابل تکذیب نباشد و یا کسی که [به همین منظور] به یکی از احکام خدا توهین کند و یا از روی تقیّه و برای حفظ جان خویش در یکی از مسائل بزرگ دینی کنایه بزند و نیز کسی که از ترس جان، آنها (حاکمان ظالم) را به نامهای شریف و شخصیّت بنامد و یا کسی که احکام آنها را از روی تقیّه بپذیرد، گناهی نکرده است زیرا خداوند در تقیّه این اجازه را داده است.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِمُسْلِمٍ قَال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الرَّجُلِ وَ الْمَرْأَهًِْ یَذْهَبُ بَصَرُهُ فَیَأْتِیهِ الْأَطِبَّاءُ فَیَقُولُونَ نُدَاوِیکَ شَهْراً أَوْ أَرْبَعِینَ لَیْلَهًًْ مُسْتَلْقِیاً کَذَلِکَ یُصَلِّی فَرَخَّصَ فِی ذَلِکَ وَ قَالَ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ.
امام صادق (علیه السلام) محمّدبنمسلم نقل کرده است: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «اگر مرد یا زنی بینایی خود را از دست بدهد و پزشکان بگویند: «باید یک ماه یا چهل روز به پشت بخوابی و معالجه کنی» آیا میتواند به معالجه اقدام کند و با همان حالت نماز بخواند»؟ امام (علیه السلام) اجازه داده و فرمود: «فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ».
الصّادق (علیه السلام)- مَنِ اضْطُرَّ إِلَی الْمَیْتَهًِْ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِیرِ فَلَمْ یَأْکُلْ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ حَتَّی یَمُوتَ فَهُوَ کَافِرٌ.
امام صادق (علیه السلام) هرکس که ناگزیر از خوردن مردار یا خون یا گوشت خوک شود [امّا این کار را نکرده] و نخورد تا از فرط گرسنگی، مرگش فرا رسد، کافر از دنیا رفته است.
الصّادق (علیه السلام)- لَیْسَ شَیْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا وَ قَدْ أَحَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَیْه.
امام صادق (علیه السلام) چیزی از آنچه خدا حرام و ناروا نموده نیست؛ مگر آنکه آن را بر مضطرّ و کسی که چارهای ندارد حلال نموده است. (همهی چیزهایی را که خدا حرام دانسته، در هنگام اضطرار حکم حلال بودن، برای آنها جاری میشود).
الصّادق (علیه السلام)- الْمُضْطَرُّ لَا یَشْرَبُ الْخَمْرَ لِأَنَّهَا لَا تَزِیدُهُ إِلَّا شَرّاً فَإِنْ شَرِبَهَا قَتَلَتْهُ فَلَا تَشْرَبَنَّ مِنْهَا قَطْرَهًًْ.
امام صادق (علیه السلام) انسان مُضطرّ [که از شدّت تشنگی مجبور به خوردن حرام شد]، نباید شراب بنوشد؛ چرا که آن فایدهای جز شرّ و بدی برای او ندارد و اگر آن را بنوشد، او را میکُشد. بنابراین نباید انسان مضطر حتّی قطرهای از آن را بنوشد.