آیه ۱۶۳ - سوره بقره

آیه وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ [163]

و خداى شما، خداوند يگانه‌اى است، كه غير از او معبودى نيست!. اوست بخشنده و مهربان [و داراى رحمت عام و خاصّ].

۱
(بقره/ ۱۶۳)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ فِی هَاتَیْنِ الْآیَتَیْنِ اللهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ.

پیامبر ( اسم اعظم خدا در این دو آیه است: آیه: اللهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ و آیه‌ی إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۷۰
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۲۲۷/ مهج الدعوات، ص۳۲۰
۲
(بقره/ ۱۶۳)

العسکری (علیه السلام)- وَ إِلَهُکُمُ الَّذِی أَکْرَمَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) بِالْفَضِیلَهًِْ وَ أَکْرَمَ آلَهُمَا الطَّیِّبِینَ بِالْخِلَافَهًِْ وَ أَکْرَمَ شِیعَتَهُمْ بِالرَّوْحِ وَ الرَّیْحَانِ وَ الْکَرَامَهًِْ وَ الرِّضْوَانِ وَاحِدٌ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ لَا نَظِیرَ وَ لَا عَدِیلَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ الرَّازِقُ الْبَاسِطُ الْمُغَنِّی الْمُفْقِرُ الْمُعِزُّ الْمُذِلُّ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ یَرْزُقُ مُؤْمِنَهُمْ وَ کَافِرَهُمْ وَ صَالِحَهُمْ وَ طَالِحَهُمْ لَا یَقْطَعُ عَنْهُمْ مَادَّهًَْ فَضْلِهِ وَ رِزْقِهِ وَ إِنِ انْقَطَعُوا هُمْ عَنْ طَاعَتِهِ الرَّحِیمُ بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ شِیعَهًِْ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَسَّعَ لَهُمْ فِی التَّقِیَّهًِْ یُجَاهِرُونَ بِإِظْهَارِ مُوَالَاهًِْ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ مُعَادَاهًِْ أَعْدَاءِ اللَّهِ إِذَا قَدَرُوا وَ یَسْتُرُونَهَا إِذَا عَجَزُوا.

امام عسکری (علیه السلام) معبود شما یکتاست؛ همان که محمّد (و علی (علیه السلام) را به فضیلت، آل پاکشان را به خلافت و شیعیانشان را به روح و ریحان و کرامت و رضوان گرامی داشت. شریک، مانند و برابر ندارد. خدایی جز او نیست، آفریننده، پدیدآورنده، صورتگر، روزی‌بخش، بخشنده، بی‌نیازکننده، فقیرکننده، عزیزکننده و ذلیل‌کننده است؛ بخشنده‌ی مهربانی است که به مؤمن، کافر، خوب و بدشان روزی می‌دهد و مایه‌ی بخشش و روزیش از آنان بریده نمی‌شود هرچند از اطاعت خداوند رحیم سرباز زنند. نسبت به بنده‌های مؤمنش که شیعه‌ی آل محمّدند، مهربان است. تقیّه را برای آنان رواداشته تا اگر برایشان مقدور است دوستی دوستان خدا و دشمنی دشمنان خدا را با قدرت، آشکار کنند و در حال تقیّه که از اظهار آن عاجزند، نهان سازند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۷۰
بحارالأنوار، ج۷۲، ص۴۰۹/ الإمام العسکری، ص۵۷۳
۳
(بقره/ ۱۶۳)

الکاظم (علیه السلام)- یَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَکْمَلَ لِلنَّاسِ الْحُجَجَ بِالْعُقُولِ وَ نَصَرَ النَّبِیِّینَ بِالْبَیَانِ وَ دَلَّهُمْ عَلَی رُبُوبِیَّتِهِ بِالْأَدِلَّهًِْ فَقَالَ وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ.

امام کاظم (علیه السلام) ای هشام! خدای متعال به‌واسطه‌ی عقل، حجّت را برای مردم تمام کرده و پیغمبران (علیهم السلام) را به‌وسیله‌ی بیان، یاری نموده و به سبب براهین و ادلّه، آن‌ها را به ربوبیّت خویش دلالت فرموده است: وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۷۰
الکافی، ج۱، ص۱۳/ بحارالأنوار، ج۱، ص۱۳۲ و تحف العقول، ص۳۸۳ و بحارالأنوار، ج۷۵، ص۲۹۶؛ فیهم: «و افضی الیهم بالبیان» بدلٌ «و نصر النبیین بالبیان»/ النورالثقلین/ البرهان
۴
(بقره/ ۱۶۳)

الجواد (علیه السلام)- عَن أَبِی‌هَاشِمِ‌الجَعفَرِی قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ الثَّانِیَ (علیه السلام) مَا مَعْنَی الْوَاحِدِ؟ فَقَالَ: إِجْمَاعُ الْأَلْسُنِ عَلَیْهِ بِالْوَحْدَانِیَّهًِْ. کَقَوْلِهِ تَعَالَی وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللهُ.

امام جواد (علیه السلام) از أبی‌هاشم‌جعفری نقل شده است: از امام جواد (علیه السلام) پرسیدم: «معنی [اینکه گفته‌می‌شود] خدا یکتاست چیست»؟ فرمود: «اتّفاق همه‌ی زبان‌ها بر یکتایی او است؛ چنانچه خودش می‌فرماید: اگر از آنها بپرسی چه کسی آنان را آفریده، قطعاً می‌گویند: خدا». (زخرف/۸۷)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۷۲
الکافی، ج۱، ص۱۱۸/ البرهان
۵
(بقره/ ۱۶۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ أَعْرَابِیّاً قَامَ یَوْمَ الْجَمَلِ إِلَی أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقَالَ: یَا أَمِیرَ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَ تَقُولُ إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ؟ قَالَ: فَحَمَلَ النَّاسُ عَلَیْهِ. وَ قَالُوا: یَا أَعْرَابِیُ! أَ مَا تَرَی مَا فِیهِ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مِنْ تَقَسُّمِ الْقَلْبِ فَقَالَ: أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) دَعُوهُ فَإِنَّ الَّذِی یُرِیدُهُ الْأَعْرَابِیُّ هُوَ الَّذِی نُرِیدُهُ مِنَ الْقَوْمِ ثُمَّ قَالَ: یَا أَعْرَابِیُّ! إِنَّ الْقَوْلَ فِی أَنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ عَلَی أَرْبَعَهًِْ أَقْسَامٍ فَوَجْهَانِ مِنْهَا لَا یَجُوزَانِ عَلَی اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ وَجْهَانِ یَثْبُتَانِ فِیهِ فَأَمَّا اللَّذَانِ لَا یَجُوزَانِ عَلَیْهِ فَقَوْلُ الْقَائِلِ وَاحِدٌ یَقْصِدُ بِهِ بَابَ الْأَعْدَادِ فَهَذَا مَا لَا یَجُوزُ لِأَنَّ مَا لَا ثَانِیَ لَهُ لَا یَدْخُلُ فِی بَابِ الْأَعْدَادِ أَ مَا تَرَی أَنَّهُ کَفَرَ مَنْ قَالَ إِنَّهُ ثالِثُ ثَلاثَهًٍْ وَ قَوْلُ الْقَائِلِ هُوَ وَاحِدٌ مِنَ النَّاسِ یُرِیدُ بِهِ النَّوْعَ مِنَ الْجِنْسِ فَهَذَا مَا لَا یَجُوزُ لِأَنَّهُ تَشْبِیهٌ وَ جَلَّ رَبُّنَا وَ تَعَالَی عَنْ ذَلِکَ وَ أَمَّا الْوَجْهَانِ اللَّذَانِ یَثْبُتَانِ فِیهِ فَقَوْلُ الْقَائِلِ هُوَ وَاحِدٌ لَیْسَ لَهُ فِی الْأَشْیَاءِ شِبْهٌ کَذَلِکَ رَبُّنَا وَ قَوْلُ الْقَائِلِ إِنَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ أَحَدِیُّ الْمَعْنَی یَعْنِی بِهِ أَنَّهُ لَا یَنْقَسِمُ فِی وُجُودٍ وَ لَا عَقْلٍ وَ لَا وَهْمٍ کَذَلِکَ رَبُّنَا عَزَّ‌وَ‌جَلَّ.

امام علی (علیه السلام) در روز جنگ جمل یکی از بادیه‌نشینان به‌سوی امیرالمؤمنین (علیه السلام) حرکت و عرض کرد: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! آیا می‌گویی که خدا یکی‌است»؟ پس مردم بر او حمله کردند؛ اعتراض نموده و گفتند: «ای اعرابی! آیا نمی‌بینی که [اکنون] امیرالمؤمنین (علیه السلام)، در حالت پریشانی دل و پراکندگی حواسّ است»؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «او را واگذارید و به او کاری نداشته‌باشید. آنچه اعرابی می‌خواهد همان است که ما آن را از این گروه (گروه جنگاوران سپاه مقابل) می‌خواهیم [و این جنگ و جدال بر سر این مقال است]». پس فرمود: «ای اعرابی! قول در اینکه خدا یکی است بر چهار قسم است؛ دو وجه از آن‌ها بر خدای عزّوجلّ روا نیست و دو وجه در او ثابت است. امّا آن دو وجه که بر او روا نیست، یکی گفتار کسی است که بگوید، خدا یکی است و منظورش عدد یک، در باب اعداد باشد و این غلط است زیرا خدا آن چیزی است که دوّمی (شبیه) ندارد و اصلاً [عدد یکی که دو را در پی خود ندارد] در باب اعداد داخل نمی‌شود. آیا نمی‌بینی آن کسی که گفته خدا، یکی از سه خداست [و خدا را در باب اعداد، یکی از سه خدا شمرده] کافر شده؟! و معنی دیگر، قول کسی است که می‌گوید: «او یکی از مردمان است» و منظور او نوعی جنس باشد. [چنان که می‌گویند: «زید یکی از افراد انسان است».] پس چنین چیزی بر او روا نیست. زیرا این تشبیه است و پروردگار ما از این جلیل‌تر و برتر است. و امّا آن دو وجه که در خدا ثابت است؛ یکی قول کسی است که بگوید «خداوند یکی است که او را در میان چیزها شبیه و مانندی نیست»؛ [که البته] پروردگار ما این‌چنین است [یعنی در کمالات، یگانه است و عدیل و نظیری ندارد. چنان که می‌گویند «فلانی یگانه‌ی دهر است».] و وجه دیگر، قول کسی است که بگوید «خداوند عزّوجلّ احدی‌المعنی است» و منظورش از این بیان این است که خدا منقسم نمی‌شود؛ نه در وجود ذهنی و خارجی؛ نه در عقل و وهم و خیال [که البتّه] پروردگار عزّوجلّ ما این‌چنین است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۷۲
الخصال، ج۱، ص۲/ البرهان
بیشتر
بقره
همه
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
۲۱۵
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۲۶۹
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۲۸۲
۲۸۳
۲۸۴
۲۸۵
۲۸۶