آیه الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا أللهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ أللهَ مَعَ الْمُتَّقينَ [194]
ماه حرام، در برابر ماه حرام. [اگر آنها، احترام آن را شكستند، شما نيز مىتوانيد مقابله به مثل كنيد]. و تمام حرمتها [ى شكسته شده، قابل] قصاص است. و [بهطور كلّى] هركس به شما حمله كرد، همانند حملهي وى بر او حمله كنيد و از [مخالفت فرمان] خدا بپرهيزيد [و زيادهروى ننماييد]؛ و بدانيد خدا با پرهيزگاران است.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- لَمَّا هَاجَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی الْمَدِینَهًِْ بَعَثَ السَّرَایَا إِلَی الطُّرُقَاتِ الَّتِی تَدْخُلُ مَکَّهًَْ تَتَعَرَّضُ لِعِیرِ قُرَیْشٍ حَتَّی بَعَثَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَحْشٍ فِی نَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَی نَخْلَهًَْ وَ هِیَ بُسْتَانُ بَنِی عَامِرٍ لِیَأْخُذُوا عِیرَ قُرَیْشٍ أَقْبَلَتْ مِنَ الطَّائِفِ عَلَیْهَا الزَّبِیبُ وَ الْأُدْمُ وَ الطَّعَامُ فَوَافَوْهَا وَ قَدْ نَزَلَتِ الْعِیرُ وَ فِیهِمْ عَمْرُو بْنُ الْحَضْرَمِیِّ وَ کَانَ حَلِیفاً لِعُتْبَهًَْ بْنِ رَبِیعَهًَْ فَلَمَّا نَظَرَ ابْنُ الْحَضْرَمِیِّ إِلَی عَبْدِ اللَّهِ بْنَ جَحْشٍ وَ أَصْحَابِهِ فَزِعُوا وَ تَهَیَّئُوا لِلْحَرْبِ وَ قَالُوا هَؤُلَاءِ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَأَمَرَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَحْشٍ أَصْحَابَهُ أَنْ یَنْزِلُوا وَ یَحْلَقُوا رُءُوسَهُمْ فَنَزَلُوا وَ حَلَقُوا رُءُوسَهُمْ فَقَالَ ابْنُ الْحَضْرَمِیِّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ عُمَّارٌ لَیْسَ عَلَیْنَا مِنْهُمْ بَأْسٌ فَاطْمَأَنُّوا وَ وَضَعُوا السِّلَاحَ فَحَمَلَ عَلَیْهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَحْشٍ فَقُتِلَ ابْنُ الْحَضْرَمِیِّ وَ أَفْلَتَ أَصْحَابُهُ وَ أَخَذُوا الْعِیرَ بِمَا فِیهَا وَ سَاقُوهَا إِلَی الْمَدِینَهًِْ وَ کَانَ ذَلِکَ فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ فَعَزَلُوا الْعِیرَ وَ مَا کَانَ عَلَیْهَا فَلَمْ یَنَالُوا مِنْهَا شَیْئاً فَکَتَبَتْ قُرَیْشٌ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنَّکَ اسْتَحْلَلْتَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ سَفَکْتَ فِیهَا الدَّمَ وَ أَخَذْتَ الْمَالَ وَ کَثُرَ الْقَوْلُ فِی هَذَا وَ جَاءَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)! أَ یَحِلُّ الْقَتْلُ فِی الشَّهْرِ الْحَرَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ وَ کُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللهِ وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ قَالَ: الْقِتَالُ فِی الشَّهْرِ الْحَرَامِ عَظِیمٌ وَ لَکِنَّ الَّذِی فَعَلَتْ بِکَ قُرَیْشٌ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) مِنَ الصَّدِّ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ الْکُفْرِ بِاللَّهِ وَ إِخْرَاجِکَ مِنْهُ هُوَ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَهًُْ یَعْنِی الْکُفْرَ بِاللَّهِ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْهِ الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه) زمانی که رسولخدا (صلی الله علیه و آله) به مدینه مهاجرت کردند، تعدادی لشکر به راههای ورودی مکّه فرستاد تا جلوی قافلهی قریش را گرفته و متعرّض آنان شوند. تا آنکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) عبداللهبنجیش را همراه چند نفر از یارانش برای مقابله با قافلهی قریش که از طائف میآمدند و با خود کشمش، نانخورش و غذا داشتند، بهسوی [سرزمین] «نخله» که باغ سرسبز بنیعامر بود، فرستاد. عبدالله و یارانش آنها را غافلگیر کردند و کاروان درحالیکه عمروبنحضرمی که همپیمان عتبهبنربیعه در آن بود، فرود آمد. زمانی که چشم ابنحضرمی به عبدالله و یارانش افتاد [او و کاروان همراهش] به شدّت ترسیدند و درحالیکه میگفتند: «اینها یاران محمّد (صلی الله علیه و آله) هستند»، آمادهی نبرد شدند. پس عبداللهبنجحش به یارانش فرمان داد، پایین بیایند و سرهایشان را بتراشند. پس اصحاب، پایین آمده و سرهایشان را تراشیدند. ابنحضرمی گفت: «اینان قوم جنها و پریان ساکن در این خانهها هستند که ما از ایشان ترس و ناراحتی نداریم (یعنی اینها ساکن این خانهها هستند نه راهزن) پس مطمئن شده و سلاحهایشان را کنار گذاشتند». عبداللهبنحجش بر ایشان حمله کرد. ابنخضرمی کشته شد و یارانش گریختند. آنها بار (مسلمانان) کاروان را برداشته و قافله را بهسوی مدینه فرستادند. این ماجرا در روز اوّل رجب، یکی از ماههای حرام اتّفاق افتاد پس قافله را درحالیکه باری نداشت دور کردند و چیزی از آن برجای نگذاشتند. قریش به رسولخدا (صلی الله علیه و آله) نامه نوشتند که «تو ماه حرام را حلال دانستی و در این ماه خون ریخته و اموال را غارت نمودی». و در این مورد، حرفهای بسیار [دیگری] گفتند. اصحاب نزد رسولخدا (صلی الله علیه و آله) آمده و گفتند: «ای رسولخدا (صلی الله علیه و آله) آیا قتل در ماههای حرام جایز است»؟ خداوند این آیه را نازل نمود: از تو، دربارهی جنگکردن در ماه حرام، سؤال میکنند بگو: «جنگ در آن، [گناهی] بزرگ است ولی جلوگیری از راه خدا [و گرایش مردم به آیین حق] و کفرورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجدالحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است و ایجاد فتنه، [و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمیدارد] حتّی از قتل بالاتر است. (بقره/۲۱۷) معنای این کلام خدا این است که: «جنگ در ماه حرام، گناه بزرگی است، امّا ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! کارهایی که قریش در حقّ تو انجام داد» و کفرشان به خدا و بازداشتن مردم از مسجدالحرام و آوارهکردن تو از آن، نزد خداوند بزرگتر است. و فتنه یعنی کفرورزیدن به خداوند از قتل بزرگتر است». سپس این آیه نازل شد: الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُم.
الصّادق (علیه السلام)- الشّیخُ فِی (التَّهذِیبِ): بِإِسنَادِهِ عَنِ العَلَاءِبنِالفُضَیلِ، قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُشْرِکِینَ أَ یَبْتَدِئُهُمُ الْمُسْلِمُونَ بِالْقِتَالِ فِی الشَّهْرِ الْحَرَامِ. فَقَالَ إِذَا کَانَ الْمُشْرِکُونَ یَبْتَدِءُونَهُمْ بِاسْتِحْلَالِهِ ثُمَّ رَأَی الْمُسْلِمُونَ أَنَّهُمْ یَظْهَرُونَ عَلَیْهِمْ فِیهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ وَ الرُّومُ فِی هَذَا بِمَنْزِلَهًِْ الْمُشْرِکِینَ لِأَنَّهُمْ لَمْ یَعْرِفُوا لِلشَّهْرِ الْحَرَامِ حُرْمَهًًْ وَ لَا حَقّاً فَهُمْ یَبْدَءُونَ بِالْقِتَالِ فِیهِ وَ کَانَ الْمُشْرِکُونَ یَرَوْنَ لَهُ حَقّاً وَ حُرْمَهًًْ فَاسْتَحَلُّوهُ فَاسْتُحِلَّ مِنْهُمْ وَ أَهْلُ الْبَغْیِ یُبْتَدَءُونَ بِالْقِتَالِ.
امام صادق (علیه السلام) شیخ در تهذیب با سندش از علاءبنفضیل نقل کرده است: از حضرت پرسیدم: «آیا مسلمانان میتوانند در ماه حرام با مشرکان وارد جنگ شده و آغازکنندهی جنگ باشند»؟ حضرت پاسخ داد: «اگر مشرکان، حرمت آن ماه را حلال شمرده و آغازگر جنگ باشند و مسلمانان نیز بدانند که اگر وارد جنگ نشوند، مشرکان بر آنها چیره خواهندشد، اشکالی ندارد که به مقابله با آنان بپردازند. و آیهی: الشَّهرُ الْحَرَامُ بِالشَّهرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ به همین معنا اشاره دارد. [و جنگ مسلمانان با روم نیز از باب همین حکم است. زیرا] روم نیز در این مورد، بهمنزلهی مشرکین است؛ چرا که آنان حرمت و حقّی را برای ماه حرام قائل نیستند. پس مسلمانان، میتوانند در برابر آنان، وارد جنگ شوند. مشرکان برای ماه حرام، حرمت و حقّی قائل بودند، ولی آن را حلال شمردند؛ پس آن حرمت از آنان برداشته شد. همچنین، مسلمانان میتوانند در ماه حرام، با ستمکاران و سرکشان، وارد جنگ شوند».
الباقر (علیه السلام)- إِنَّ الْحُرُمَاتِ قِصَاصٌ بِالْمُرَاغَمَهًِْ بِدُخُولِ الْبَیْتِ فِی الشَّهْرِ الْحَرَامِ قَالَ مُجَاهِدٌ: لِأَنَّ قُرَیْشاً فَخَرَتْ بِرَدِّهَا رَسُولَ الله (صلی الله علیه و آله) عَامَ الْحُدَیْبِیَّهًِْ مُحْرِماً فِی ذِی الْقَعْدَهًِْ عَنِ الْبَلَدِ الْحَرَامَ فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَکَّهًَْ فِی الْعَامِ الْمُقْبِلِ فِی ذِی الْقَعْدَهًِْ فَقَضَی عُمْرَتَهُ وَ أَقَصَّهُ بِمَا حِیلَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ.
امام باقر (علیه السلام) منظور از «قصاص» در الْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ قصاصکردن هجران و دوری با واردشدن به بیتاللهالحرام در ماه حرام میباشد (مشرکین مانع حجّ پیامبر (صلی الله علیه و آله) شده و موجب هجران و دوری پیامبر (صلی الله علیه و آله) از خانهی خدا شدند که قصاص این جرم، همان ورود پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مکّه، در سال بعد بود. مجاهد میگوید: زیرا قریش به اینکه رسولخدا (صلی الله علیه و آله) را بعد از صلح حدیبیّه، از مکّه [به مدینه] بازگرداندند، افتخار میکردند؛ در حالی که حضرت در ماه ذیالعقده محرم شدهبود. پس خداوند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در سالِ پس از آن و در ماه ذیالقعده وارد مکه ساخت و پیامبر (صلی الله علیه و آله) قضای عمرهی [سال گذشته] خود را بهجای آورد. خداوند بهوسیلهی برداشتن مانعی که نمیگذاشت پیامبر، وارد سرزمین مکّه شود، واردشدن به مکّه را قصاصی در برابر آن هجران و دوری قرار داد).
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُعَاوِیَهًْبْنِعَمَّارٍ قَال: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ رَجُلٍ قَتَلَ رَجُلًا فِی الْحِلِّ ثُمَّ دَخَلَ الْحَرَمَ. فَقَالَ: لَا یُقْتَلُ وَ لَا یُطْعَمُ وَ لَا یُسْقَی وَ لَا یُبَایَعُ وَ لَا یُؤْذَی حَتَّی یَخْرُجَ مِنَ الْحَرَمِ فَیُقَامَ عَلَیْهِ الْحَدُّ. قُلْتُ: فَمَا تَقُولُ فِی رَجُلٍ قَتَلَ فِی الْحَرَمِ أَوْ سَرَقَ؟ قَالَ: یُقَامُ عَلَیْهِ الْحَدُّ فِی الْحَرَمِ صَاغِراً لِأَنَّهُ لَمْ یَرَ لِلْحَرَمِ حُرْمَهًًْ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَقَالَ: هَذَا هُوَ فِی الْحَرَمِ وَ قَالَ: فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَی الظَّالِمِینَ.
امام صادق (علیه السلام) از معاویه بنعمّار نقل شده است: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: «اگر قاتلی در خارج از حرم (مسجدالحرام) مرتکب قتل شود و سپس به داخل حرم پناه ببرد، چه باید کرد»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «در حرم خدا او را نمیکشند، ولی غذا و آب به او نمیدهند [همچنین در حرم او را] نمیفروشند و آزار نیز نمیدهند، تا خود از حرم خدا خارج شود و آنگاه حدّ خدا را بر او جاری میکنند». گفتم: «اگر کسی در حرم خدا مرتکب قتل یا سرقت شود، نظر شما چیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «در همان حرم خدا حدّ خدا را بر او جاری میکنند تا خوار شود؛ از این رو که او خود برای حرم خدا حرمتی قائل نشده است. خداوند تعالی میفرماید: فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ این حکمِ او در حرم است امّا در غیر آن «دشمنی با کسی نیست مگر با ظالمان».
الصّادق (علیه السلام)- یَعنِی فِی الحَرَمِ.
امام صادق (علیه السلام) مراد، داخل حرم است.