آیه وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىِّ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَ تجَعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نحَنُ نُسَبِّحُ بحِمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنىِّ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ [30]
[به يادآور] هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: «من بر روى زمين، جانشينى (نمايندهاى) قرار خواهمداد». فرشتگان گفتند: «[پروردگارا!] آيا كسى را در آن قرار مىدهى كه فساد و خونريزى كند؟! حال آنكه ما تسبيح و حمد تو را به جا مىآوريم، و تو را تقديس مىكنيم [و براى جانشينى شايستهتريم]». فرمود: «من حقايقى را مىدانم كه شما نمىدانيد».
السّجّاد (علیه السلام)- وَ کَانَ لَا یَحْجُبُهُمْ عَنْ نُورِهِ فَحَجَبَهُمْ عَنْ نُورِهِ سَبْعَهًَْ آلَافِ عَامٍ فَلَاذُوا بِالْعَرْشِ سَبْعَهًَْ آلَافِ سَنَهًٍْ فَرَحِمَهُمْ وَ تَابَ عَلَیْهِمْ.
امام سجّاد (علیه السلام) خداوند پیش از آن (اعتراض ملائکه به خدا دربارهی خلقت آدم) آنان را از نور خود محجوب نمیکرد. امّا پس از آن آنها را هفتهزار سال از نورش محجوب ساخت. ملائکه به مدّت هفتهزار سال به عرش پناهندهشدند تا اینکه به آنها مهر ورزید و توبهشان را پذیرفت.
الصّادق (علیه السلام)- فَاحْتَجَبَ عَنْهُمْ سَبْعَ سِنِینَ فَلَاذُوا بِالْعَرْشِ یَلُوذُونَ یَقُولُونَ لَبَّیْکَ ذَا الْمَعَارِجِ لَبَّیْکَ حَتَّی تَابَ عَلَیْهِمْ.
امام صادق (علیه السلام) خداوند [رحمت] خود را تا هفت سال از آنان محجوب داشت. آنها بهسوی عرش پناه آورده و دائم میگفتند «لبیک ذا المعارج لبیک» (یعنی «ای صاحب راههای آسمان، فرمانبردار توئیم») تا این که خداوند توبهی آنها را پذیرفت.
الصّادقین (علیه السلام)- فَوَقَعَتِ الْحُجُبُ فِیمَا بَیْنَهُمَا وَ بَیْنَ اللَّهِ وَ کَانَ نُورُهُ ظَاهِراً لِلْمَلَائِکَهًِْ فَعَلِمَا أَنَّهُ قَدْ سَخِطَ قَوْلَهُمَا.
امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) خداوند بین خود و آن دو فرشتهای که اعتراضکردند حائلی ایجاد کرد؛ در حالیکه نور پروردگار برای فرشتگان دیگر مشخّص [و قابل بهرهبرداری] بود، لذا آن دو دریافتند که خداوند از سخنشان، غضبناک شده است.
الرّضا (علیه السلام)- فَنَدِمُوا فَلَاذُوا بِالْعَرْشِ وَ اسْتَغْفَرُوا.
امام رضا (علیه السلام) ملائکه پشیمان شدند و به عرش پناه برده و آمرزش خواستند.
الصّادق (علیه السلام)- عَلِمُوا اَنَّهُم تَجَاوَزُوا مَا لَهُمْ فَلَاذُوا بِالعَرشِ اسْتِغْفَاراً.
امام صادق (علیه السلام) ملائکه فهمیدند که از حدّ خود تعدّی کردهاند، پس برای طلب استغفار به عرش الهی پناه بردند.
الرّضا (علیه السلام)- اسْتَغْفَرُِوا مِنْ قَوْلِهِمْ أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ عَلِمُوا أَنَّهُمْ أَذْنَبُوا فَنَدَمُوا وَ لَاذُوا بِالْعَرشِ وَ اسْتَغْفَرُوا.
امام رضا (علیه السلام) ملائکه دانستند که گناه کردهاند و از گفتار خود در خصوص اعتراض به خدا نسبت به خلقت آدم، پشیمان شدند. سپس برای استغفار به عرش پناه برده و توبه کردند.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ أَوَّلَ مَنْ لَبَّی الْمَلَائِکَهًُْ ... فَطَافُوابِالْعَرْشِ سِتَّ سِنِینَ یَقُولُونَ: لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ اعْتِذَاراً إِلَیْکَ لَبَّیْکَ نَسْتَغْفِرُکَ وَ نَتُوبُ إِلَیْکَ.
پیامبر ( نخستین کسانی که تلبیهکردند (لبّیک گفتند) فرشتهها بودند. آنها شش سال گرد عرش طواف کرده و میگفتند: «لبّیک! لبّیک! [از کردار خود] عذر میخواهیم. لبّیک! لبّیک! ما از تو آمرزش خواسته و بهسوی [رحمت] تو باز میگردیم».
السّجّاد (علیه السلام)- فَخَافُوا غَضَبَ رَبِّهِمْ فَجَعَلُوا یَطُوفُونَ حَوْلَ الْعَرْشِ کُلَّ یَوْمٍ ثَلَاثَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ یَتَضَرَّعُونَ. قَالَ: فَأَمَرَهُمْ أَنْ یَأْتُوا نَهَراً جَارِیاً یُقَالُ لَهُ الْحَیَوَانُ تَحْتَ الْعَرْشِ فَیَتَوَضَّئُوا.
امام سجّاد (علیه السلام) [ملائکه پس از اعتراض به خدا دربارهی خلقت آدم] از غضب پروردگارشان ترسیدند، پس شروع به طواف بر گرد عرش الهی کردند. هر روز سه بار طواف کرده و تضرّع و انابه مینمودند. تا آنکه خداوند به ایشان امر کرد که بر نهر جاریای به نام حیوان که در پایین عرش قرار دارد، وارد شده و با آب آن وضو بگیرند. (و به این ترتیب توبه آنان را پذیرفت).
السّجّاد (علیه السلام)- فَظَنَّتِ الْمَلَائِکَهًُْ أَنَّ مَا قَالُوا رَدٌّ عَلَی رَبِّهِمْ عَزَّوَجَلَّ وَ أَنَّهُ قَدْ غَضِبَ عَلَیْهِمْ مِنْ قَوْلِهِمْ فَلَاذُوا بِالْعَرْشِ ثَلَاثَ سَاعَاتٍ فَنَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِمْ فَنَزَلَتِ الرَّحْمَهًُْ عَلَیْهِمْ.
امام سجّاد (علیه السلام) ملائکه فهمیدند که خداوند از جوابی که به او دادند، خشمگین شده لذا سه بار به عرش پناهنده شدند تا آنکه خدا به آنها نظر کرده و رحمت خود را بر آنها نازل نمود.
الصّادق (علیه السلام)- فَغَضِبَ عَلَیْهِمْ ثُمَّ سَأَلُوهُ التَّوْبَهًَْ فَأَمَرَهُمْ أَنْ یَطُوفُوا بِالضُّرَاحِ وَ هُوَ الْبَیْتُ الْمَعْمُورُ فَمَکَثُوا بِهِ یَطُوفُونَ بِهِ سَبْعَ سِنِینَ یَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ مِمَّا قَالُوا ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَ رَضِیَ عَنْهُمْ.
امام صادق (علیه السلام) خداوند از فرشتگان [به دلیل اعتراض به خدا در خصوص خلقت آدم (علیه السلام)] خشمگین شد. ملائکه از خداوند طلب کردند که توبهشان را بپذیرد. خدا به آنها فرمان داد تا دور «ضراح» یعنی همان بیتالعمور، طواف کنند. آنها هفت سال در حال طواف ضراح بوده و پیوسته از خدا [به دلیل سخنان اعتراضآمیزی که دربارهی خلیفه قراردادن انسان بر زبان جاری کرده بودند]، طلب مغفرت میکردند. آنگاه خداوند توبهی آنها را پذیرفت و از ایشان راضی شد.
الباقر (علیه السلام)- فَعَلِمُوا أَنَّهُمْ وَقَعُوا فِی الْخَطِیئَهًِْ فَعَاذُوا بِالْعَرْشِ فَطَافُوا حَوْلَهُ سَبْعَهًَْ أَشْوَاطٍ یَسْتَرْضُونَ رَبَّهُمْ عَزَّوَجَلَّ فَرَضِیَ عَنْهُمْ وَ قَالَ لَهُمُ: اهْبِطُوا إِلَی الْأَرْضِ فَابْنُوا لِی بَیْتاً یُعَوِّذُ بِهِ مَنْ أَذْنَبَ مِنْ عِبَادِی وَ یَطُوفُ حَوْلَهُ کَمَا طُفْتُم أَنْتُمْ حَوْلَ عَرْشِی فَأَرْضَی عَنْهُ کَمَا رَضِیتُ عَنْکُمْ فَبَنَوْا هَذَا الْبَیْت.
امام باقر (علیه السلام) ملائکه فهمیدند که [با اعتراض به خدا دربارهی خلقت آدم (علیه السلام) و خلیفه قراردادن او] خطا و اشتباه نمودهاند؛ پس به عرش بازگشته و دور عرش، هفت مرتبه طواف کردند تا خشنودی خدا را بهدست آورند. خداوند از آنها خشنود شد و فرمود: «به زمین فرود آیید و خانهای برایم بسازید که هرکس از بندگانم گناهی انجام داد به آن خانه پناه برد و همانطور که شما اطراف عرش طواف کردید اطرافش طواف نماید؛ تا همانگونه که از شما راضی شدم از آنان نیز راضیگردم». سپس فرشتگان خانهی کعبه را بنا کردند.
الصّادق (علیه السلام)- سَأَلَ اَبِی (علیه السلام) رَجُلٌ و قَالَ: حَدِّثْنِی عَنِ الْمَلَائِکَهًِْ حِینَ رَدُّوا عَلَی الرَّبِ حَیْثُ غَضِبَ عَلَیْهِمْ وَ کَیْفَ رَضِیَ عَنْهُمْ؟ فَقَالَ: إِنَّ الْمَلَائِکَهًَْ طَافُوا بِالْعَرْشِ سَبْعَهًَْ آلَافِ سَنَهًٍْ یَدْعُونَهُ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ وَ یَسْأَلُونَهُ أَنْ یَرْضَی عَنْهُمْ فَرَضِیَ عَنْهُمْ بَعْدَ سَبْعِ سِنِینَ. فَقَالَ: صَدَقْت، وَ مَضَی. فَقَالَ اَبِی (علیه السلام): هَذَا جَبرَائِیل (علیه السلام) اَتَاکُم یَعلَمُکُم مَعَالِمَ دینِکُم.
امام صادق (علیه السلام) مردی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد و گفت: «برای من دربارهی فرشتگان سخن بگویید؛ پس از آن که درخواست پروردگار را رد کرده و مورد غضب الهی قرار گرفتند، چگونه خداوند از ایشان راضی شد»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «فرشتگان در عرش، هفت سال طواف کردند در حالیکه در این مدّت دائماً نزد پروردگار بازگشته و طلب استغفار مینمودند و میخواستند که از آنها راضی شود. خداوند پس از گذشت هفت سال از ایشان راضی شد». آنگاه مرد گفت: «راست گفتی»! و رفت. پس امام (علیه السلام) فرمودند: «این مرد جبرئیل (علیه السلام) بود که نزد شما آمدهبود تا مسائل دینتان را به شما بیاموزد».
الصّادق (علیه السلام)- فَأَعْرَضَ عَنْهَا فَرَأَتْ أَنَّ ذَلِکَ مِنْ سَخَطِهِ فَلَاذَتْ بِعَرْشِهِ.
امام صادق (علیه السلام) خداوند از ایشان روی برگرداند و آنها فهمیدند که این رویگرداندن پروردگار، از روی غضب اوست؛ پس فرشتگان به عرش الهی پناه بردند.
السّجّاد (علیه السلام)- فَأَعْرَضَ عَنْهم.
امام سجاد (علیه السلام) خداوند از آن فرشتگان روی برگرداند.
الصّادق (علیه السلام)- فَرَدَّ عَلَیْهِمْ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ فَظَنَّتِ الْمَلَائِکَهًُْ أَنَّ ذَلِکَ سَخَطٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِمْ فَلَاذُوا بِالْعَرْشِ یَطُوفُونَ بِهِ.
امام صادق (علیه السلام) و خدا سخن آنها را با کلام خود: إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ رد کرد [و پاسخ داد]. فرشتهها گمان کردند که این [سخن] از خشم خدای عزّوجلّ بر آنهاست؛ در نتیجه به عرش پناهنده شده و دائم بدان طواف میکردند.
العسکری (علیه السلام)- قَالُوا: مَتَی کَانَ هَذَا؟ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ ابْتِدَائِی هَذَا الْخَلْقَ أَیْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً لَکُمْ حِینَ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهًِْ الَّذِینَ کَانُوا فِی الْأَرْضِ مَعَ إِبْلِیسَ وَ قَدْ طَرَدُوا عَنْهَا الْجِنَّ بَنِی الْجَانِّ وَ حَقَّتِ الْعِبَادَهًُْ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً بَدَلًا مِنْکُمْ وَ رَافِعُکُمْ مِنْهَا فَاشْتَدَّ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّ الْعِبَادَهًَْ عِنْدَ رُجُوعِهِمْ إِلَی السَّمَاءِ تَکُونُ أَثْقَلَ عَلَیْهِمْ.
امام عسکری (علیه السلام) وقتی خداوند خطاب به انسان در قرآن میفرماید: «او خدایی است که تمام آنچه در زمین است را برای شما انسانها آفرید. [این سؤال پیش میآید و گویا] انسان میپرسد: از چه زمانی آنچه در زمین است برای انسانهاست؟ (قبل از خلقت انسان یا بعد از آن)؟ و [گویا] خداوند در جواب میفرماید: از همان ابتدای آفرینش این زمین و هر چه در آن است، آن را برای شما انسانها آفریدیم. همان زمانی که خدا به ملائکهای که همراه ابلیس در زمین [مشغول عبادت] بودند و جنّیان [بدکردار] را طرد [و نابود] کرده و [باقیماندهها] به عبادت واقعی مشغول بودند، فرمود: قصد دارم به جای شما در زمین، جانشین خود را قرار دهم و شما را از زمین بردارم و در آسمان قرار دهم، و این مطلب بر آنان سخت آمد زیرا عبادت آنان [و اعمالشان] وقتی به آسمان برمیگشتند، برایشان سختتر و سنگینتر بود.
الباقر (علیه السلام)- فَسَجَدُوا فَقَالُوا فِی أَنْفُسِهِمْ وَ هُمْ سُجُودٌ مَا کُنَّا نَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ یَخْلُقُ خَلْقاً أَکْرَمَ عَلَیْهِ مِنَّا وَ نَحْنُ جِیرَانُهُ وَ أَقْرَبُ الْخَلْقِ إِلَیْهِ فَلَمَّا رَفَعُوا رُءُوسَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ یَعْنِی مَا أَبْدَوْهُ بِقَوْلِهِمْ أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ وَ مَا کَتَمُوهُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا: مَا ظَنَنَّا أَنَّ اللَّهَ یَخْلُقُ خَلْقاً أَکْرَمَ عَلَیْهِ مِنَّا فَعَلِمُوا أَنَّهُمْ قَدْ وَقَعُوا فِی الْخَطِیئَهًِْ فَلَاذُوا بِالْعَرْشِ وَ طَافُوا حَوْلَهُ یَسْتَرْضُونَ رَبَّهُمْ وَ رَضِیَ عَنْهُمْ.
امام باقر (علیه السلام) فرشتگان در حال سجده با خود میگفتند: «ما فکر نمیکردیم که خداوند مخلوقی گرامیتر از ما خلق کند در حالیکه ما در کنار او و نزدیکتر از تمام مخلوقات به او هستیم»! پس زمانی که سرهایشان را بالا آوردند، خداوند عزّوجلّ فرمود: من نهان آسمانها و زمین را میدانم و از آنچه شما آشکارا و یا پنهانی انجام میدهید، مطّلع هستم. آنچه فرشتگان در کلامشان آشکار کردند آیهی أَتَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ است و آنچه که در وجودشان پنهان کردند این بود که گفتند: «ما گمان نمیکردیم خداوند موجودی گرامیتر از ما خلق کند». پس فهمیدند که سخت اشتباه کردهاند و به عرش پناه برده و برگردش، طواف کردند و از خداوند طلب رضایت نمودند. پس خداوند نیز از ایشان راضی گشت.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَرَادَ أَنْ یَخْلُقَ خَلْقاً بِیَدِهِ وَ ذَلِکَ بَعْدَ مَا مَضَی مِنَ الْجِنِّ وَ النَّسْنَاسِ فِی الْأَرْضِ سَبْعَهًُْ آلَافِ سَنَهًٍْ وَ کَانَ مِنْ شَأْنِهِ خَلْقُ آدَمَ کَشَطَ عَنْ أَطْبَاقِ السَّمَاوَاتِ وَ قَالَ لِلْمَلَائِکَهًِْ: انْظُرُوا إِلَی أَهْلِ الْأَرْضِ مِنْ خَلْقِی مِنَ الْجِنِّ وَ النَّسْنَاسِ فَلَمَّا رَأَوْا مَا یَعْمَلُونَ مِنَ الْمَعَاصِی وَ سَفْکِ الدِّمَاءِ وَ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ عَظُمَ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ وَ غَضِبُوا لِلَّهِ وَ تَأَسَّفُوا عَلَی أَهْلِ الْأَرْضِ وَ لَمْ یَمْلِکُوا غَضَبَهُمْ فَقَالُوا: رَبَّنَا! أَنْتَ الْعَزِیزُ الْقَادِرُ الْجَبَّارُ الْقَاهِرُ الْعَظِیمُ الشَّأْنِ وَ هَذَا خَلْقُکَ الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ یَتَقَلَّبُونَ فِی قَبْضَتِکَ وَ یَعِیشُونَ بِرِزْقِکَ وَ یَسْتَمْتِعُونَ بِعَافِیَتِکَ وَ هُمْ یَعْصُونَکَ بِمِثْلِ هَذِهِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ لَا تَأْسَفْ عَلَیْهِمْ وَ لَا تَغْضَبْ وَ لَا تَنْتَقِمْ لِنَفْسِکَ لِمَا تَسْمَعُ مِنْهُمْ وَ تَرَی وَ قَدْ عَظُمَ ذَلِکَ عَلَیْنَا وَ أَکْبَرْنَاهُ فِیکَ. قَالَ فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ: قَالَ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً.
امام علی (علیه السلام) خداوند تبارک و تعالی اراده فرمود که پس از گذشت هفتهزار سال از پایان زیستن جنّ و نسناس در زمین به دست خود مخلوقی بیافریند. خلقت آدم (علیه السلام) برای خدا، مانند گشودن آسمان برای او بود. خدا [در هنگام خلق آدم] به فرشتگان فرمود: «بهسوی زمینیان بنگرید و آفریدههای من، از جن و نسناس را ببینید». وقتی فرشتگان، گناهکاری و خونریزی و فساد ناروای آنان را در زمین دیدند، این امر بر آنان گران آمده و خشمگین شدند و بر زمینیان افسوس خوردند و چون نتوانستند جلوی خشم خود را بگیرند، گفتند: «پروردگارا! تردیدی نیست که تو شکستناپذیر، توانا، چیره و والامرتبه هستی و اینان آفریدگان ناتوان و خوار تو هستند که اختیار آنان در دست توست؛ با روزی تو زندگی کرده و از عافیت تو بهرهمند میشوند درحالیکه تو را با انجام چنین گناهان بزرگی نافرمانی میکنند؛ امّا بر حال آنان متأسف نباش و خشمگین نشو و به خاطر آنچه که از آنها میشنوی و میبینی از آنان انتقام نگیر؛ کار آنان امری است که بر ما گران آمده و آن را در حقّ تو ظلمی بزرگ میبینیم». وقتی خداوند متعال این سخن را از فرشتگان شنید، فرمود: إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ النُّجُومَ وَ الْفَلَکَ وَ جَعَلَ الْأَرَضِینَ عَلَی ظَهْرِ حُوتٍ أَثْقَلَهَا فَاضْطَرَبَتْ فَأَثْبَتَهَا بِالْجِبَالِ فَلَمَّا اسْتَکْمَلَ خَلْقَ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضُ یَوْمَئِذٍ خَالِیَهًٌْ لَیْسَ فِیهَا أَحَدٌ قَالَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهْ.
امام علی (علیه السلام) پس هنگامیکه خداوند، آسمانها و زمین، شب و روز، ستارگان و فلک را خلق کرد و زمینها را بر پشت چیزی شبیه ماهی قرار داد، وزن زمین بر آن سنگین آمد و تکان خورد؛ لذا زمین را بهواسطهی کوهها محکم و استوار کرد. پس هنگامیکه خلقت آسمانها و زمین که در آن زمان خالی بودند و احدی در آنجا ساکن نبود کامل شد، خداوند به ملائکه فرمود: إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ یَوْمَ الْجُمُعَهًِْ سَیِّدُ الْأَیَّامِ وَ أَعْظَمُهَا عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَی وَ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ یَوْمِ الْفِطْرِ وَ یَوْمِ الْأَضْحَی وَ فِیهِ خَمْسُ خِصَالٍ خَلَقَ اللَّهُ فِیهِ آدَم (علیه السلام).
پیامبر ( روز جمعه، سرور روزها است و بر دیگر روزها برتری دارد و عظمت آن نزد خداوند از روز عید قربان و فطر بیشتر میباشد؛ [روز جمعه] از پنج ویژگی برخوردار است که یکی از آنها این است که خداوند حضرت آدم (علیه السلام) را در این روز خلق کرد.