آیه وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ [124]
و [ياد كنيد] هنگامى كه پروردگار ابراهيم، او را با دستوراتى آزمود؛ و او به طور كامل از عهده آنها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قراردادم». ابراهيم گفت: «از دودمان من [نيز امامانى قرار بده]» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمىرسد [مگر آنها كه شايستهاند]».
العسکری (علیه السلام)- أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیُّ (علیه السلام) فِی رِسَالَتِهِ إِلَی أَهْلِ الْأَهْوَازِ حِینَ سَأَلُوهُ عَنِ الْجَبْرِ وَ التَّفْوِیضأَنْ قَالَ قَالَ أَمِیرالْمُؤْمِنِین (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی ... ِ وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ إِنَّ جَمِیعَهَا جَاءَتْ فِی الْقُرْآنِ بِمَعْنَی الِاخْتِبَار.
امام عسکری (علیه السلام) ابوالحسن علیبنمحمّد عسکری (علیه السلام) در نامهای که به اهل اهواز نوشتند، در پاسخ به سؤالاتی که از او دربارهی جبر و اختیار پرسیدهبودند، فرمودند: «امیرالمومنین (علیه السلام) دربارهی این آیهی: وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فرمودند: «بهدرستیکه تمام آنها (تمام موارد استعمال کلمهی بلوی) در قرآن به معنای آزمایشکردن آمده است».
امیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ کُلُّ مَا فِی الْقُرْآنِ مِنْ بَلْوَی ... فَهِیَ اخْتِبَارٌ وَ أَمْثَالُهَا فِی الْقُرْآنِ کَثِیرَهًٌْ فَهِیَ إِثْبَاتُ الِاخْتِبَارِ وَ الْبَلْوَی إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَمْ یَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً وَ لَا أَهْمَلَهُمْ سُدًی وَ لَا أَظْهَرَ حِکْمَتَهُ لَعِباً.
امام علی (علیه السلام) آنچه در قرآن به لفظ «بلوی» آمده است، همه به معنی آزمایش است و امثال آن در قرآن بسیار است. و اینها (این آیات) اثبات آزمایش و «بلوی» است. زیرا خدای عزّوجلّ مردم را بیهوده نیافریده است و آنها را سرخود رها نکرده و حکمت خود را بازیچه نشان نداده است.
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّهُ مَا ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِهِ فِی نَوْمِهِ مِنْ ذَبْحِ وَلَدِهِ إِسْمَاعِیلَ.
امام صادق (علیه السلام) خداوند او را در رؤیایش با ذبحکردن پسرش، اسماعیل (علیه السلام) آزمود.
الصّادق (علیه السلام)- فِی کِتَابِ النُّبُوَّه بِإِسْنَادِهِ مَرْفُوعاً إِلَی الْمُفَضَّلِبْنِعُمَرَ عَنِ الصّادق (علیه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَل: مَا هَذِهِ الْکَلِمَاتُ؟ قَالَ: هِیَ الْکَلِمَاتُ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتَابَ عَلَیْهِ وَ هُوَ أَنَّهُ قَالَ یَا رَبِّ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (علیها السلام) إِلَّا تُبْتَ عَلَیَّ فَتَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
امام صادق (علیه السلام) در کتاب النبوّهًْ در حدیثی مرفوع از مفضّل آمده است از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «این کلمات چیست»؟ فرمود: «همان کلماتی است که آدم از پروردگارش یاد گرفت؛ بهواسطهی آنان توبه کرد و توبهاش پذیرفتهشد و آن این است که گفت: «پروردگارا از تو میخواهم به حقّ محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام)، توبه مرا بپذیری»! خدا نیز توبهاش را قبول کرد؛ که او توبهپذیر و مهربان است».
الصّادق (علیه السلام)- وَ أَمَّا الْکَلِمَاتُ ... وَ مِنْهَا الْمَعْرِفَهًُْ بِقِدَمِ بَارِیهِ وَ تَوْحِیدِهِ وَ تَنْزِیهِهِ عَنِ التَّشْبِیهِ حَتَّی نَظَرَ إِلَی الْکَوَاکِبِ وَ الْقَمَرِ وَ الشَّمْسِ وَ اسْتَدَلَّ بِأُفُولِ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهَا عَلَی حَدَثِهِ وَ بِحَدَثِهِ عَلَی مُحْدِثِهِ ثُمَّ أَعْلَمَهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَّ الْحُکْمَ بِالنُّجُومِ خَطَأٌ.
امام صادق (علیه السلام) امّا یکی از معانی کَلِماتٍ، همان است که قبلاً ذکرکردیم [که معصومین (علیهم السلام) مصداق آن کلماتند] و یکی از آن کلمات [که ابراهیم از عهدهِ آن برآمد]، شناخت [ابراهیم (علیه السلام)] نسبت به قدیمبودن خدا، توحید او و منزّهدانستن او از مِثل و شبیهداشتن بود؛ تا آنجا که [وقتی ابراهیم (علیه السلام)] به ستاره، ماه و خورشید نگریست، با توجّه به غروب و افولکردن آنها، به وجود علّت آنان استدلال کرد و سپس خداوند به او آموخت که حکمکردن بهواسطهی [احوال] ستارگان، غلط است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَی إِلَیَّ بِسَبْعِ کَلِمَاتٍ وَ هِیَ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ وَ أَمَرَنِی أَنْ أُعَلِّمَکُمْ وَ هِیَ سَبْعُ کَلِمَاتٍ مِنَ التَّوْرَاهًِْ بِالْعِبْرِیَّهًِْ فَفَسَّرَهَا لِعَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَبِّ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا نُورَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَا قَرِیبُ یَا مُجِیبُ إِلَی أَنْ قَالَ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا نَزَلَ جَبْرَئِیلُ سَأَلَهُ إِبْرَاهِیمُ کَیْفَ یَدْعُو بِهِنَّ؟ قَالَ: صُمْ رَجَباً حَتَّی إِذَا بَلَغْتَ سَبْعَ لَیَالٍ آخِرَ لَیْلَهًٍْ قُمْ فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ بِقَلْبٍ وَجِلٍ ثُمَّ سَلِ اللَّهَ الْوَلَایَهًَْ وَ الْمَعُونَهًَْ وَ الْعَافِیَهًَْ وَ الرِّفْعَهًَْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًِْ وَ النَّجَاهًَْ مِنَ النَّارِ.
پیامبر ( جبرئیل (علیه السلام) با هفت کلمه به نزد من آمد و آن کلماتی است که خداوند فرمود: وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ و به من امر کرد که آن را به شما بیاموزم و آن هفت کلمهی عبرانی از تورات است. برای علیّابنابیطالب (علیه السلام) به این صورت آنها را بیان فرمود: یا الله یا رحمان یا ربّ یا ذالجلال و الإکرام یا نور السماوات والارض یا قریب یامجیب تا اینکه فرمود: زمانیکه جبرئیل (علیه السلام) نازلشد ابراهیم (علیه السلام) از او پرسید: «چگونه [و با چه آدابی] به آنها [آن اسمها] (خدا) خواندهشود»؟ جبرئیل (علیه السلام) گفت: «ماه رجب را روزه بدار تا اینکه به هفت شب آخر ماه برسی؛ آنگاه برخیز و دو رکعت نماز با قلبی خائف بهجای آور و از خداوند ولایت، مساعدت، عافیت، رفعت در دنیا و آخرت و نجات از آتش دوزخ را مسالت نما».
ابنعباس (رحمة الله علیه)- أَنَّهُ تَعَالَی أَمَرَ بِمَنَاسِکِ الْحَجِّ الْوُقُوفِ بِعَرَفَهًَْ وَ الْمَشْعَرِ وَ الْإِفَاضَهًِْ وَ رَمْیِ الْجِمَارِ وَ الطَّوَافِ وَ السَّعْیِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ مِنْ مَنَاسِکِهِ.
ابنعباس (رحمة الله علیه) خداوند تعالی [در این آیه، ابراهیم (علیه السلام) را] به انجام مناسک حج، وقوف در عرفات، مشعر، افاضه، رمی جمرات، طواف، سعی و دیگر مناسک آن امر کرد.
ابنعباس (رحمة الله علیه)- إِنَّهُ ابْتَلَاهُ بِثَلَاثِینَ خَصْلَهًًْ مِنْ شَرَایِعِ الْإِسْلَامِ لَمْ یَبْتَلِ أَحَداً بِهَا فَأَقَامَهَا کُلَّهَا إِلَّا إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) أَتَمَّهُنَّ وَ کَتَبَ لَهُ الْبَرَاءَهًَْ فَقَالَ: وَ إِبْراهِیمَ (علیه السلام) الَّذِی وَفَّی وَ هِیَ عَشَرَهًٌْ فِی سُورَهًِْ بَرَاءَهًٍْ: التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ إِلَی آخِرِهَا وَ عَشَرَهًٌْ فِی الْأَحْزَابِ: الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الَی آخِرِهَا وَ عَشَرَهًٌْ فِی سُورَهًِْ الْمُؤْمِنِینَ: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ إِلَی قَوْلِهِ أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ وَ رُوِیَ عَشَرَهًٌْ فِی سُورَهًِْ سَأَلَ سَائِلٌ إِلَی قَوْلِهِ وَ الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ فَجَعَلَهَا أَرْبَعِینَ وَ فِی رِوَایَهًٍْ ثَالِثَهًٍْ عَنِ ابْنِ عَبَاسٍ (رحمة الله علیه): إَنَّهُ أَمَرَهُ بِمَنَاسِکِ الْحَجِّ.
ابنعباس (رحمة الله علیه) پروردگار، او (ابراهیم (علیه السلام)) را به سیخصلت از قوانین اسلام که احدی را با آن نیازمودهبود، آزمود و ابراهیم (علیه السلام) تمامش را بهپا داشت تا آزمایشها را به پایان رساند و خدا خلاصی (موفقیت) از آنها را به او اعلام کرد. پس گفت: «و ابراهیم (علیه السلام) کسی است که پایداری کرد و ده خصلت آن در سورهی توبه آمده است: التائبون العابدون ... و ده خصلت دیگر در سوره احزاب: الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِمات ... و ده خصلت دیگر در سورهی مؤمنون: قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ... تا آنجا که میفرماید: أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ و یازده خصلت دیگر در سورهی معارج؛ آنجا که میفرماید: وَ الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ و با این حساب این توصیفها را به چهل رساند». و در روایت سوّم از ابنعباس (رحمة الله علیه) آمده که خداوند او را به انجام مناسک حج امر کرد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ عَنِ الصّادق جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَال: قُلتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (علیه السلام)! فَمَا یَعْنِی عَزَّوَجَلَّ بِقَوْلِهِ فَأَتَمَّهُنَّ؟ قَالَ: یَعْنِی أَتَمَّهُنَّ إِلَی الْقَائِمِ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً تِسْعَهًٌْ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام).
امام صادق (علیه السلام) مفضّل گوید به امام صادق (علیه السلام) گفتم: «ای پسر رسولخدا (! پس معنی این قسمت آیهی: فَأَتَمَّهُنَّ چیست»؟ فرمود: «یعنی آنها (ائمّه و امامان (علیهم السلام)) را تا حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)تکمیل کرد، دوازده امام (علیهم السلام) که نه نفر آنها از فرزندان حضرت حسین (علیه السلام) هستند».
الصّادق (علیه السلام)- أَتَمَّهُنَّ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ الْأَئِمَّهًِْ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ (علیه السلام).
امام صادق (علیه السلام) [معنی این اتمام کلمات برای ابراهیم یعنی] آنها را بهوسیلهی محمّد (و علی (علیه السلام) و ائمّه (علیهم السلام) از فرزندان علی (علیه السلام) تکمیل کرد.
الصّادق (علیه السلام)- فَأَتَمَّهَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) وَ عَزَمَ عَلَیْهَا وَ سَلَّمَ لِأَمْرِ اللَّهِ.
امام صادق (علیه السلام) ابراهیم (علیه السلام) آنها را به اتمام رساند و تصمیم بر انجام آن گرفته و تسلیم امر پروردگار شد.
ابنعباس (رحمة الله علیه)- فَأَتَمَّهُنَّ أَی وَفَی بِهِنَّ.
ابنعباس (رحمة الله علیه) فَأَتَمَّهُنَّ یعنی به آنها پایدار ماند.
ابنعباس (رحمة الله علیه)- فَأَقَامَهَا کُلَّهَا إبرَاهِیمَ (علیه السلام) أَتَمَّهُنَّ.
ابنعباس (رحمة الله علیه) ابراهیم (علیه السلام) برای انجام تمامی دستورات قیام کرد وآنها را به اتمام رساند.
الرّضا (علیه السلام)- هَلْ یَعْرِفُونَ قَدْرَ الْإِمَامَهًِْ وَ مَحَلَّهَا مِنَ الْأُمَّهًِْ فَیَجُوزَ فِیهَا اخْتِیَارُهُمْ إِنَّ الْإِمَامَهًَْ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَی مَکَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ یَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ یَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ یُقِیمُوا إِمَاماً بِاخْتِیَارِهِمْ إِنَّ الْإِمَامَهًَْ خَصَّ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلَ (علیه السلام) بَعْدَ النُّبُوَّهًِْ وَ الْخُلَّهًِْ مَرْتَبَهًًْ ثَالِثَهًًْ وَ فَضِیلَهًًْ شَرَّفَهُ بِهَا وَ أَشَادَ بِهَا ذِکْرَهُ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً فَقَالَ الْخَلِیلُ (علیه السلام) سُرُوراً بِهَا وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی.
امام رضا (علیه السلام) آیا مردم به مقام امامت و جایگاه آن در امّت آنچنان پی بردهاند و شناخت دارند که انتخاب [صاحب منصب امامت] برای آنان مجاز باشد؟! بیتردید امامت جایگاهی جلیلتر، شأنی عظیمتر، مکانی بلندتر، جانبی منیعتر و باطنی عمیقتر از آن دارد که مردم به کمک عقل و نظر خود به آن رسند یا آنکه به اختیار خود امامی را منصوبکنند. امامت منزلتی است که خداوند، ابراهیم خلیل (علیه السلام) را پس از نبوّت و مقام خلیلاللّهی، در مرحلهی سوّم بدان مخصوص ساخته و فضیلتی است که بدان مشرّف فرموده و نامش را بلندآوازه ساخته است. [خداوند متعال] فرمود: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً ابراهیم (علیه السلام) از روی شادمانی گفت: «و از فرزندان من نیز [امام قرار میدهی]»؟
الباقر (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) عَبْداً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ نَبِیّاً وَ اتَّخَذَهُ نَبِیّاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ خَلِیلًا وَ اتَّخَذَهُ خَلِیلًا قَبْلَأَنْ یَتَّخِذَهُ إِمَاماً فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ هَذِهِ الْأَشْیَاءَ وَ قَبَضَ یَدَهُ قَالَ لَهُ یَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً فَمِنْ عِظَمِهَا فِی عَیْنِ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) قَالَ یَا رَبِّ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ.
امام باقر (علیه السلام) خدا، ابراهیم (علیه السلام) را [ابتدا] به بندگی پذیرفت، پیش از آنکه او را به پیغمبری پذیرد؛ و او را به پیغمبری پذیرفت، پیش از آنکه به رسالتش گیرد؛ و به رسالتش گرفت، پیش از آنکه خلیلش گیرد؛ و خلیلش گرفت، پیش از آنکه امامش گیرد. و چون این مقامات را برایش فراهم نمود امام پنج انگشت خود را [برای نمودن این پنج مقام] جمع کرد به ابراهیم (علیه السلام) گفت: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً از بس این مرتبت در چشم ابراهیم (علیه السلام) بزرگ آمد، گفت: پروردگارا و از فرزندان من هم [امام قراردهی]؟ خداوند فرمود: «پیمان من به ستمکاران نمیرسد.
الصّادق (علیه السلام)- الأَنْبِیَاءُ وَ الْمُرْسَلُونَ عَلَی أَرْبَعِ طَبَقَات ... وَ الَّذِی یَرَی فِی نَوْمِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یُعَایِنُ فِی الْیَقَظَهًِْ وَ هُوَ إِمَامٌ مِثْلُ أُولِی الْعَزْمِ وَ قَدْ کَانَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) نَبِیّاً وَ لَیْسَ بِإِمَامٍ حَتَّی قَالَ اللَّهُ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.
امام صادق (علیه السلام) پیغمبران و رسولان چهار طبقه هستند ... آنکه در خواب میبیند و صدا را میشنود و در حال بیداری نیز میبیند، امام است مانند پیامبران اولوالعزم؛ چنانچه حضرت ابراهیم (علیه السلام)، پیامبر بود ولی امام نبود تا آنکه خداوند فرمود: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.
علیّبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- لَمَّا عَزَمَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) عَلَی ذَبْحِ ابْنِهِ وَ سَلَّمَا لِأَمْرِ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه) آنگاه که ابراهیم (علیه السلام) تصمیم گرفت فرزندش را ذبح کند و هر دو تسلیم امر خدا شدند، خداوند فرمود: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.
الصّادق (علیه السلام)- فِی قَوْلِ اللَّهِ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قَالَ فَقَالَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّ اسْماً أَفْضَلُ مِنْهُ لَسَمَّانَا بِهِ.
امام صادق (علیه السلام) دربارهی آیهی إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً فرمود: «اگر خداوند بهتر از این اسم (امام)، اسمی را میدانست، ما را به آن نام مینامید».
الصّادق (علیه السلام)- وَ اللَّهِ مَا فِی الْأَرْضِ مَنْزِلَهًٌْ أَعْظَمَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ مُفْتَرَضِ الطَّاعَهًِْ فَقَدْ کَانَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) دَهْراً یَنْزِلُ عَلَیْهِ الْأَمْرُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا کَانَ مُفْتَرَضَ الطَّاعَهًِْ حَتَّی بَدَا لِلَّهِ أَنْ یُکْرِمَهُ وَ یُعَظِّمَهُ فَقَالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.
امام صادق (علیه السلام) به خدا قسم! در روی زمین مقامی بالاتر از مفترضالطّاعهًْ بودن (کسیکه اطاعت او واجب است) نیست. ابراهیم (علیه السلام) مدّتها بود که از طرف خدا به او وحی میشد؛ ولی مفترضالطّاعهًْ نبود تا بالأخره خداوند خواست او را گرامی داشته و عظمت بخشد؛ پس فرمود: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.
الصّادق (علیه السلام)- فَلَمَّا عَزَمَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی لَهُ ثَوَاباً لَهُ إِلَی أَنْ قَالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.
امام صادق (علیه السلام) پس آنگاه که [ابراهیم (علیه السلام)، بر ذبح فرزندش] مصمّم شد، خداوند بلندمرتبه به عنوان ثواب و جزای این تصمیم فرمود: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً.