آیه إِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ [58]
زيرا تنها خداوند روزىدهنده و صاحب قدرت است و ناتوانى در او راه ندارد.
السّجّاد (علیه السلام)- اللَّهُمَّ إِنِّی أَخْلَصْتُ بِانْقِطَاعِی إِلَیْکَ وَ أَقْبَلْتُ بِکُلِّی عَلَیْکَ وَ صَرَفْتُ وَجْهِی عَمَّنْ یَحْتَاجُ إِلَی رِفْدِکَ وَ قَلَبْتُ مَسْأَلَتِی عَمَّنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِکَ وَ رَأَیْتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْیِهِ وَ ضَلَّهًٌْ مِنْ عَقْلِهِ. فَکَمْ قَدْ رَأَیْتُ یَا إِلَهِی مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَیْرِکَ فَذَلُّوا، وَ رَامُوا الثَّرْوَهًَْ مِنْ سِوَاکَ فَافْتَقَرُوا، وَ حَاوَلُوا الارْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا، فَصَحَّ بِمُعَایَنَهًِْ أَمْثَالِهِمْ حَازِمٌ وَفَّقَهُ اعْتِبَارُهُ، وَ أَرْشَدَهُ إِلَی طَرِیقِ صَوَابِهِ اخْتِیَارُهُ. فَأَنْتَ یَا مَوْلَایَ دُونَ کُلِّ مَسْئُولٍ مَوْضِعُ مَسْأَلَتِی، وَ دُونَ کُلِّ مَطْلُوبٍ إِلَیْهِ وَلِیُّ حَاجَتِی.
امام سجّاد (علیه السلام)- ای خداوند، من از روی اخلاص، تنها و تنها تو را برگزیدهام و با همه وجودم به تو روی آوردهام و از هرکس که خود نیازمند توست رو بر تافتهام و به هرکس که از نعمت تواش بینیازی نیست تمنّایی نکردهام. و بر آنم که در خواست نیازمندی از نیازمند دیگر سفاهت رأی است و ضلالت عقل. چه بسا ای خداوند من! دیدهام کسانی را که عزّت نه از تو طلبیدهاند و به ذلّت افتادهاند و جز از خزانه فضل تو توانگری جستهاند و بینوا شدهاند و آهنگ بلندی کردهاند و به پستی گراییدهاند. پس آن دور اندیش که از سر اعتبار نگریسته و چنین کسان را دیده، در دور اندیشی خویش به راه خطا نرفته است و اختیارش به راه صواب رهنمون گشته است. تویی ای سرور و مولای من که تنها و تنها پیشگاه توست که باید دست طلب به سوی آن دراز کرد، نه هر کس دیگر که از او چیزی میطلبند، تنها و تنها درگاه توست که باید از آنجا حاجت خواست، نه هر کس دیگر که از او حاجت میخواهند.
السّجّاد (علیه السلام)- اللَّهُمَ لَا طَاقَهًَْ لِی بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِی عَلَی الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوَّهًَْ لِی عَلَی الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَیَّ رِزْقِی، وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی خَلْقِکَ، بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِی، وَ تَوَلَّ کِفَایَتِی. وَ انْظُرْ إِلَیَّ وَ انْظُرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی، فَإِنَّکَ إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَی نَفْسِی عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِیهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَی خَلْقِکَ تَجَهَّمُونِی، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِی إِلَی قَرَابَتِی حَرَمُونِی، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِیلًا نَکِداً، وَ مَنُّوا عَلَیَّ طَوِیلًا، وَ ذَمُّوا کَثِیراً فَبِفَضْلِکَ، اللَّهُمَّ، فَأَغْنِنِی، وَ بِعَظَمَتِکَ فَانْعَشْنِی، وَ بِسَعَتِکَ، فَابْسُطْ یَدِی، وَ بِمَا عِنْدَکَ فَاکْفِنِی.
امام سجّاد (علیه السلام)- بار خدایا، مرا طاقت رنج نیست و مرا یارای شکیبایی در بلا نیست و مرا توان درویشی نیست. پس روزی من از من دریغ مدار و مرا به دیگر آفریدگانت وامگذار و تو خود نیاز من برآر و تو خود کفاف من بر عهده دار. بار خدایا، در من بنگر و همه کارهای من زیر نظر دار، که اگر مرا به خود واگذاری، از گزاردن هر کار ناتوانم و زمام مصلحت خویش از کف بدهم. و اگر کار من به آفریدگان خود واگذاری، بر من روی ترش کنند و اگر مرا به پناه خویشاوندانم فرستی، محرومم دارند و اگر دهند، اندک دهند و بیمقدار و بسی بر من منّت نهند و مرا مذمّت کنند. بار خدایا، به فضل خود توانگرم گردان و به عظمت خود مرتبتی بزرگم ده و به توانگری خود گشاده دستیام عطا کن و از هر چه تو راست به من بخش تا بینیاز گرد.
السّجّاد (علیه السلام)- فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِکَ، وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِکَ فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِی مَظَانِّهَا، وَ أَتَی طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا. وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَکَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَوْتَ الْإِحْسَانِ. اللَّهُمَّ وَ لِی إِلَیْکَ حَاجَهًٌْ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِی، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِیَلِی، وَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی رَفْعَهَا إِلَی مَنْ یَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَیْکَ، وَ لَا یَسْتَغْنِی فِی طَلِبَاتِهِ عَنْکَ، وَ هِیَ زَلَّهًٌْ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِینَ، وَ عَثْرَهًٌْ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ. ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْکِیرِکَ لِی مِنْ غَفْلَتِی، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفِیقِکَ مِنْ زَلَّتِی، وَ رَجَعْتُ وَ نَکَصْتُ بِتَسْدِیدِکَ عَنْ عَثْرَتِی. وَ قُلْتُ: سُبْحَانَ رَبِّی کَیْفَ یَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً وَ أَنَّی یَرْغَبُ مُعْدِمٌ إِلَی مُعْدِم.
امام سجّاد (علیه السلام)- پس ازاینرو هرکه بستن رخنهی نیازمندی خود را از درگاه تو بطلبد و برطرفکردن احتیاج را از خویش بهوسیلهی تو بخواهد، حاجت خود را در جایگاهش خواسته و برای رسیدن به مطلب خویشتن از راهش درآمده است و هرکه برای حاجت خود به یکی از آفریدگانت رو آورد یا جز تو را سبب برآمدن آن حاجت قرار دهد به نومیدی گراییده و سزاوار نیافتن احسان از تو گردیده است. بار خدایا! مرا بهسوی تو حاجتی است که طاقت و تواناییم به آن نمیرسد و چارهجوییها و زرنگیهایم در برابر آن به جایی نرسیده است و نفس من برون آن حاجت را پیش کسی که حاجتهایش را نزد تو میآورد و در خواستههایش از تو بینیاز نیست در نظرم جلوه داده است تا روا شدن را از او بخواهم و آنچه نفس جلوه داده، لغزشی است از لغزشهای خطاکاران و بهسر درآمدنی از بهسر درآمدنهای گناهی از گناهان گناهکاران است. با آگاهانیدن تو، مرا از غفلت و فراموشی خویشتن، آگاه شدم و با توفیق تو از لغزشم برخاستم و با راهنمایی تو از بهسر درآمدنم در گناه برگردیدم و گفتم: «منزّه است پروردگار من، شگفتا! چگونه نیازمندی از نیازمندی درخواست مینماید؟ و کجا فقیر و درویشی در گرفتاریها به فقیری مانند خود رو میآورد»؟
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سَدِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) أَیُّ شَیْءٍ عَلَی الرَّجُلِ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ فَقَالَ إِذَا فَتَحْتَ بَابَکَ وَ بَسَطْتَ بِسَاطَکَ فَقَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْکَ.
امام صادق (علیه السلام)- سدیر صیرفی گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «در جستجوی روزی چه کاری بر بنده لازم است»؟ فرمود: «ای سدیر! هرگاه مغازهی خود را گشودی و متاع خود را در معرض فروش نهادی، آنچه را که بر تو واجب بوده انجام دادهای».
الصّادق (علیه السلام)- اعْلَمُوا عِلْماً یَقِیناً أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اشْتَدَّ جَهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِیلَتُهُ وَ کَثُرَتْ مُکَابَدَتُهُ أَنْ یَسْبِقَ مَا سُمِّیَ لَهُ فِی الذِّکْرِ الْحَکِیمِ وَ لَمْ یَحُلْمِنَ الْعَبْدِ فِی ضَعْفِهِ وَ قِلَّهًِْ حِیلَتِهِ أَنْ یَبْلُغَ مَا سُمِّیَ لَهُ فِی الذِّکْرِ الْحَکِیمِ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَنْ یَزْدَادَ امْرُؤٌ نَقِیراً بِحِذْقِهِ وَ لَمْ یَنْتَقِصِ امْرُؤٌ نَقِیرا لِحُمْقِهِ.
امام صادق (علیه السلام)- ای مردم! از روی یقین بدانید که خداوند برای هیچ بندهای، هر چند تلاشش سخت و حوزه تدبیر و چارهجوییاش وسیعتر گردد و رنج و زحمتش افزون شود، بیش از آن نصیبی که برایش در ذکر حکیم (قرآن یا لوح محفوظ) پیش بینی کرده، قرار نداده است. و آنچه را که در ذکر حکیم برایش مقدّر شده، هر چند که ناتوان و کم تدبیر باشد، تغییر نیابد. ای مردم! هیچ فردی با تکیه بر تبحّر خویش نمیتواند ذرّهای به نصیبش بیفزاید، و نیز پشیزی را با سبک مغزی کم کند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّبْنِعَبْدِ الْعَزِیزِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) مَا فَعَلَ عُمَرُبْنُمُسْلِمٍ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَقْبَلَ عَلَی الْعِبَادَهًِْ وَ تَرَکَ التِّجَارَهًَْ فَقَالَ وَیْحَهُ أَ مَا عَلِمَ أَنَّ تَارِکَ الطَّلَبِ لَا یُسْتَجَابُ لَهُ.
امام صادق (علیه السلام)- علیبنعبدالعزیز گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «عمربنمسلم چه کرد»؟ عرض کردم: «او به عبادت خدا روی آورده و تجارت را ترک کرده است». حضرت (علیه السلام) از عمل او اظهار تأسّف کرد و فرمود: «مگر نمیداند که هرکس کار خود را در طلب معاش ترک نماید دعای مستجابی در پیشگاه الهی نخواهد داشت»؟
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عُمَرَبْنِیَزِیدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) رَجُلٌ قَالَ لَأَقْعُدَنَ فِی بَیْتِی وَ لَأُصَلِّیَنَّ وَ لَأَصُومَنَّ وَ لَأَعْبُدَنَّ رَبِّی فَأَمَّا رِزْقِی فَسَیَأْتِینِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) هَذَا أَحَدُ الثَّلَاثَهًِْ الَّذِینَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ.
امام صادق (علیه السلام)- عمربنیزید گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «مردی گفته است که در خانه مینشینم و نماز میخوانم و روزه میگیرم و به عبادت پروردگارم میپردازم و رزقم خواهد رسید. فرمود: «این یکی از آن سه گروهی است که دعای ایشان مستجاب نمیشود».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَیُّوبَ أَخِی أُدَیْمٍ بَیَّاعِ الْهَرَوِیِّ قَالَ: کُنَّا جُلُوساً عِنْدَ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) إِذْ أَقْبَلَ الْعَلَاءُبْنُکَامِلٍ فَجَلَسَ قُدَّامَ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَقَالَ ادْعُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَنِی فِی دَعَهًٍْ فَقَالَ لَا أَدْعُو لَکَ اطْلُبْ کَمَا أَمَرَکَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ.
امام صادق (علیه السلام)- هروی گوید: در حضور امام صادق (علیه السلام) نشسته بودیم که علاء بن کامل وارد شد و در مقابل امام صادق (علیه السلام) نشست و گفت: «دعا کن تا خدا روزی مرا با آرامش و آسایش برساند». امام (علیه السلام) فرمود: «چنین دعایی نمیکنم همانگونه که خدا به تو امر کرده، دنبال کار و کسب برو».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی مَوْلَی آلِ سَامٍ قَالَ: اسْتَقْبَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِی بَعْضِ طُرُقِ الْمَدِینَهًِْ فِی یَوْمٍ صَائِفٍ شَدِیدِ الْحَرِّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ حَالُکَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ قَرَابَتُکَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَنْتَ تُجْهِدُ لِنَفْسِکَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ فَقَالَ یَا عَبْدَ الْأَعْلَی خَرَجْتُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ لِأَسْتَغْنِیَ عَنْ مِثْلِکَ.
امام صادق (علیه السلام)- عبدالأعلی گوید: در یکی از کوچههای مدینه، در روزی تابستانی و گرم با امام صادق (علیه السلام) روبرو شدم و عرض کردم: «فدایت شوم! با مقامی که نزد خدای بزرگ و با خویشاوندیای که با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) داری چرا در چنین روزی داغ این اندازه خود را آزار میدهی و برای خود تلاش میکنی»؟ فرمود: «ای عبدالاعلی! در طلب روزی از خانه بیرون آمدهام تا با این کار از امثال تو بینیاز باشم».
الصّادق (علیه السلام)- أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ: أَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَی دَاوُدَ (علیه السلام) أَنَّکَ نِعْمَ الْعَبْدُ لَوْ لَا أَنَّکَ تَأْکُلُ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ وَ لَا تَعْمَلُ بِیَدِکَ شَیْئاً قَالَ فَبَکَی دَاوُدُ (علیه السلام) أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَی الْحَدِیدِ أَنْ لِنْ لِعَبْدِی دَاوُدَ فَأَلَانَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ الْحَدِیدَ فَکَانَ یَعْمَلُ کُلَّ یَوْمٍ دِرْعاً فَیَبِیعُهَا بِأَلْفِ دِرْهَمٍ فَعَمِلَ ثَلَاثَمِائَهًٍْ وَ سِتِّینَ دِرْعاً فَبَاعَهَا بِثَلَاثِمِائَهًٍْ وَ سِتِّینَ أَلْفاً وَ اسْتَغْنَی عَنْ بَیْتِ الْمَالِ.
امام صادق (علیه السلام)- خداوند به داود (علیه السلام) وحی فرمود: «که تو اگر از بیتالمال نمیخوردی بهترین بندهی من بودی. تو با دست خود کار نمیکنی تا از آن ارتزاق کنی». حضرت داود (علیه السلام) متأثّر شد و گریه کرد. خداوند به آهن دستور داد؛ برای بندهی من داود نرم باش. بعد از آن داود (علیه السلام) هر روز یک زره میبافت و آن را به هزار درهم میفروخت. داود (علیه السلام) سیصدوشصت زره بافت و آنها را به سیوشش هزار درهم فروخت و از بیتالمال بینیاز شد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تِسْعَهًًْ وَ تِسْعِینَ اسْماً مِائَهًًْ إِلَّا وَاحِداً إِنَّهُ وَتْرٌ یُحِبُّ الْوَتْرَ مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّهًْ ... ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خدای تبارکوتعالی را نودونه نام است؛ صد نام جز یکی، زیرا که او فرد است و عدد فرد را دوست میدارد هرکه آنها را احصاء کند داخل بهشت میشود،... ذُو الْقُوَّةِ المَتِین.