آیه فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى [10]
در اينجا خداوند آنچه را وحى كردنى بود به بندهاش وحى نمود.
علیبنإبراهیم (علیه السلام)- فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی قَالَ وَحْیَ الْمُشَافَهَهًِْ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی؛ یعنی وحی شفاهی.
الصّادق (علیه السلام)- ذُکِرَ عِنْدَ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) بَدْءُ الْأَذَانِ وَ قِصَّهًُْ الْأَذَانِ فِی إِسْرَاءِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی انْتَهَی إِلَی السِّدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی قَالَ فَقَالَتِ السِّدْرَهًُْ الْمُنْتَهَی مَا جَازَنِی مَخْلُوقٌ قَبْلَکَ قَالَ ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی، فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی قَالَ فَدَفَعَ إِلَیْهِ کِتَابَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ وَ أَصْحَابَ الشِّمَالِ قَالَ وَ أَخَذَ کِتَابَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ بِیَمِینِهِ فَفَتَحَهُ فَنَظَرَ إِلَیْهِ فَإِذَا فِیهِ أَسْمَاءُ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ قَالَ فَقَالَ لَهُ آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ قَالَ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ قَالَ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا قَالَ فَقَالَ اللَّهُ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا إِلَی آخِرِ السُّورَهًِْ وَ کُلَّ ذَلِکَ یَقُولُ اللَّهُ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ ثُمَّ طَوَی الصَّحِیفَهًَْ فَأَمْسَکَهَا بِیَمِینِهِ وَ فَتَحَ صَحِیفَهًَْ أَصْحَابِ الشِّمَالِ فَإِذَا فِیهَا أَسْمَاءُ أَهْلِ النَّارِ وَ أَسْمَاءُ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ قَالَ فَقَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ قَالَ فَقَالَ اللَّهُ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ قَالَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ مُنَاجَاهًِْ رَبِّهِ رُدَّ إِلَی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ثُمَّ قَصَّ قِصَّهًَْ الْبَیْتِ وَ الصَّلَاهًَْ فِیهِ ثُمَّ نَزَلَ وَ مَعَهُ الصَّحِیفَتَانِ فَدَفَعَهُمَا إِلَی عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام).
امام صادق (علیه السلام)- نزد امام صادق (علیه السلام) صحبت از ابتدای اذان و داستان آن در معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) شد تا رسید به سدرهًْ المنتهی. فرمود: «سدرهًْ المنتهی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: هیچ مخلوقی تاکنون از من رد نشده است. بعد آیه را خواند: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی. فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی. فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی فرمود: «آنگاه نامهی اصحاب یمین و اصحاب شمال را در اختیار پیامبر (صلی الله علیه و آله) گذاشت و فرمود: کتاب اصحاب یمین را به دست راست خود گرفت و گشود و در آن اسم بهشتیان و اسم پدر و قبیلهی آنها را مشاهده کرد. فرمود: خدا به او گفت: پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (بقره/۲۸۵) امام فرمود: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) جواب داد: و همهی مؤمنان [نیز]، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش، ایمان آوردهاند. (بقره/۲۸۵) پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن!. (بقره/۲۸۶) خداوند در جواب فرمود: قبول کردم. باز پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: پروردگارا! آنچه طاقت تحمّل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان!. (بقره/۲۸۶) خداوند میفرمود: «قبول کردم». بعد فرمود: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دیوان را بست و به دست راست گرفت آنگاه نوشتهی اصحاب شمال را گشود که در آن اسمهای جهنّمیان و اسم پدران آنها و قبایل آنها بود». امام فرمود: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گفت: پروردگارا! اینها قومی هستند که ایمان نمی آورند. (زخرف/۸۸) خداوند فرمود: پس [اکنون که چنین است] از آنان روی برگردان و بگو: «سلام بر شما»، امّا بهزودی خواهند دانست!. (زخرف/۸۹)». فرمود: «وقتی از مناجات پروردگار فراغت حاصل کرد بهجانب بیت المعمور رفت بعد داستان خانه و نماز در آن را یاد کرد سپس پایین آمد و هر دو نوشته با او بود و آنها را در اختیار علیّبنابیطالب (علیه السلام) گذاشت».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی فَسُئِلَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) عَنْ ذَلِکَ الْوَحْیِ فَقَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) سَیِّدُ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ أَوَّلُ خَلِیفَهًٍْ یَسْتَخْلِفُهُ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) فَدَخَلَ الْقَوْمُ فِی الْکَلَامِ فَقَالُوا أَ مِنَ اللَّهِ أَوْ مِنْ رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ ذِکْرُهُ لِرَسُولِهِ قُلْ لَهُمْ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی ثُمَّ رَدَّهُ عَلَیْهِمفَقَالَ أَ فَتُمارُونَهُ عَلی ما یَری ثُمَّ قَالَ لَهُمْ رسول الله (صلی الله علیه و آله) قَدْ أُمِرْتُ فِیهِ بِغَیْرِ هَذَا أُمِرْتُ أَنْ أَنْصِبَهُ لِلنَّاسِ فَأَقُولَ لَهُمْ هَذَا وَلِیُّکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ بِمَنْزِلَهًِْ السَّفِینَهًِْ یَوْمَ الْغَرَقِ مَنْ دَخَلَ فِیهَا نَجَا وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهَا غَرِقَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- فَأَوْحَی إِلیَ عَبْدِهِ مَا أَوْحَی؛ از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دربارهی محتوای این وحی سؤال شد، فرمود: «به من وحی شد که علی (علیه السلام) سیّد و سرور مؤمنان، امام پارسایان و پیشوای نیک مردان نورانی (غرّ المحجّلین) و اوّلین خلیفه و جانشین برای خاتم پیامبران است». پس از آن قوم در این مورد به گفتگو پرداخته و گفتند: «این سخن از جانب خداست یا رسول او»؟ پس خداوند به پیامبر خود (صلی الله علیه و آله) فرمود: به ایشان بگو: «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَی» سپس همین معنا را با لفظی دیگر تکرار نموده و فرمود: «أَ فَتُمَارُونَهُ عَلیَ مَا یَرَی» سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ایشان گفت: «دربارهی او دستوری جز این یافتهام، دستور یافتهام که او را به عنوان امام مردم منصوب کرده و به آنان بگویم: «این ولیّ شما بعد از من است، او به یک کشتی به هنگام راهافتادن سیل میماند که هرکه وارد آن گردد نجات مییابد و هرکس از آن خارج شود غرق میگردد»».