آیه ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى [11]
قلب [پاك او] در آنچه ديد هرگز دروغ نگفت.
الکاظم (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِالْفُضَیْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) هَلْ رَأَی رسول الله (صلی الله علیه و آله) رَبَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ نَعَمْ بِقَلْبِهِ رَآهُ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی لَمْ یَرَهُ بِالْبَصَرِ وَ لَکِنْ رَآهُ بِالْفُؤَادِ.
امام کاظم (علیه السلام)- محمّدبنفضیل گوید: از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم: «آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پروردگار خود را دید»؟ فرمود: «بلی با قلبش. آیا نشنیدی که خداوند عزّوجلّ میفرماید: مَا کَذَبَ الفُؤَادُ مَا رَأَی با چشم ندید امّا با قلب دید».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَ عَنْ أَبِی الْعَالِیَهًِْ قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هَلْ رَأَیْتَ رَبَّکَ لَیْلَهًَْ الْمِعْرَاجِ قَالَ رَأَیْتُ نَهَراً وَ رَأَیْتُ وَرَاءَ النَّهَرِ حِجَاباً وَ رَأَیْتُ وَرَاءَ الْحِجَابِ نُوراً لَمْ أَرَ غَیْرَ ذَلِکَ. وَ رُوِیَ عَنْ أَبِی ذَرٍّ وَ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِ أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی قَالَ رَأَیْتُ نُوراً.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: «آیا در شب معراج پروردگارت را دیدی»؟ حضرت فرمود: «شب معراج نهر آبی را دیدم که پشت آن پردهای را دیدم و پشت پرده، نوری را میدیدم و به جز این چیز دیگری را ندیدم». از ابوذر و ابوسعید خدری روایت شده که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) دربارهی آیه: ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی؛ فرمود: «من نوری را دیدم».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- رَأَی مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) رَبَّهِ بِفُؤَادِهِ.
امام علی (علیه السلام)- یعنی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پروردگار خود را با چشم دل دیده است.
الرّضا (علیه السلام)- فَقَالَ أَبُو قُرَّهًَْ إِنَّا رُوِّینَا أَنَّ اللَّهَ قَسَمَ الرُّؤْیَهًَْ وَ الْکَلَامَ بَیْنَ نَبِیَّیْنِ فَقَسَمَ الْکَلَامَ لِمُوسی (علیه السلام) وَ لِمُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) الرُّؤْیَهًَْ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) فَمَنِ الْمُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ إِلَی الثَّقَلَیْنِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ لَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ أَ لَیْسَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قَالَ بَلَی قَالَ کَیْفَ یَجِیءُ رَجُلٌ إِلَی الْخَلْقِ جَمِیعاً فَیُخْبِرُهُمْ أَنَّهُ جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ أَنَّهُ یَدْعُوهُمْ إِلَی اللَّهِ بِأَمْرِ اللَّهِ فَیَقُولُ لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ لَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ثُمَّ یَقُولُ أَنَا رَأَیْتُهُ بِعَیْنِی وَ أَحَطْتُ بِهِ عِلْماً وَ هُوَ عَلَی صُورَهًِْ الْبَشَرِ أَ مَا تَسْتَحُونَ مَا قَدَرَتِ الزَّنَادِقَهًُْ أَنْ تَرْمِیَهُ بِهَذَا أَنْ یَکُونَ یَأْتِی مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِشَیْءٍ ثُمَّ یَأْتِی بِخِلَافِهِ مِنْ وَجْهٍ آخَرَ قَالَ أَبُو قُرَّهًَْ فَإِنَّهُ یَقُولُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَهًًْأُخْری فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) إِنَّ بَعْدَ هَذِهِ الْآیَهًِْ مَا یَدُلُّ عَلَی مَا رَأَی حَیْثُ قَالَ ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی یَقُولُ مَا کَذَبَ فُؤَادُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَا رَأَتْ عَیْنَاهُ ثُمَّ أَخْبَرَ بِمَا رَأَی فَقَالَ لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری فَآیَاتُ اللَّهِ غَیْرُ اللَّهِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً فَإِذَا رَأَتْهُ الْأَبْصَارُ فَقَدْ أَحَاطَتْ بِهِ الْعِلْمُ وَ وَقَعَتِ الْمَعْرِفَهًُْ فَقَالَ أَبُو قُرَّهًَْ فَتُکَذِّبُ بِالرِّوَایَاتِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) إِذَا کَانَتِ الرِّوَایَاتُ مُخَالِفَهًًْ لِلْقُرْآنِ کَذَّبْتُهَا وَ مَا أَجْمَعَ الْمُسْلِمُونَ عَلَیْهِ أَنَّهُ لَا یُحَاطُ بِهِ عِلْماً وَ لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ.
امام رضا (علیه السلام)- ابوقرّه به آن حضرت عرض کرد: «به ما روایت رسیده است که خدا شرف دیدار خود و همسخنی خود را میان دو پیغمبر قسمت کرده و سخن را به موسی (علیه السلام) داده و شرف دیدار خود را به محمّد (صلی الله علیه و آله) داده است»؟ امام رضا (علیه السلام) فرمود: «پس در این صورت چه کسی از طرف خدا به همهی جن و انس تبلیغ کرده است که: چشمها او را نمیبینند. (انعام/۱۰۳) ولی آنها به [علم] او احاطه ندارند!. (طه/۱۱۰) و هیچچیز همانند او نیست. (شوری/۱۱) آیا خود محمّد (صلی الله علیه و آله) نیست»؟! گفت: «چرا»؟ فرمود: «چگونه ممکن است مردی به همهی خلق توجّه کند و به آنها خبر دهد که از طرف خدا آمده و به دستور خدا آنها را بهسوی خدا میخواند و میگوید: چشمها او را نمیبینند. (انعام/۱۰۳) ولی آنها به [علم] او احاطه ندارند!. (طه/۱۱۰) و هیچچیز همانند او نیست. (شوری/۱۱) و سپس بگوید من خودم او را به چشم خود دیدهام و او را در علم خود گنجانیدهام. و او به صورت آدمی است. شرم نمیکنید؟! بیدینها هم نتوانستند پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را از این راه انتقاد کنند که: «تناقض میگوید و از طرف خدا چیزی میآورد و از راه دیگر مخالف آن را میگوید». ابوقرّه گفت: «خدا هم میفرماید: و محقّقا او را در یک فرودآمدن دیگری دید. (نجم/۱۳) امام (علیه السلام) فرمود: «پس از خود همین دلیل هست که چه را دیده؛ آنجا که گفته است: ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی میگوید: دل محمّد (صلی الله علیه و آله) دروغ نشمرد آنچه را چشم او دید، سپس آنچه را دیده بود خبر داد و فرمود: محقّقا از آیات بزرگتر پروردگارش دید. (نجم/۱۸) آیات خدا جز خداست، خدا فرموده است: ولی آنها به [علم] او احاطه ندارند!. (طه/۱۱۰) اگر دیدههایش بتوانند ببینند در علم بشر گنجانیده شده است و به شخص شناخته شده». ابوقرّه عرض کرد: «پس این همه روایات را دروغ بشماریم». امام (علیه السلام) فرمود: «وقتی روایات با قرآن مخالف باشند آنها را باید دروغ بدانی آنچه مورد اتّفاق مسلمانها است این است که: چشمها او را نمیبینند. (انعام/۱۰۳) آنها به [علم] او احاطه ندارند! (طه/۱۱۰) و هیچچیز همانند او نیست. (شوری/۱۱)