آیه اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَديثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِكْرِ اللهِ ذلِكَ هُدَى اللهِ يَهْدي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ [23]
خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش [در لطف و زيبايى و عمق و محتوا] همانند يكديگر است؛ آياتى مكرّر دارد [با تكرارى شوقانگيز] كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مىترسند مىافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذكر خدا مىشود؛ اين هدايت الهى است كه هركس را بخواهد با آن راهنمايى مىكند؛ و هركس را خداوند گمراه سازد، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود.
الباقر (علیه السلام)- إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ذَکْوَانُ أَجْرَدُ لَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ أَمَّا الصَّعْبُ فَهُوَ الَّذِی لَمْ یُرْکَبْ بَعْدُ وَ أَمَّا الْمُسْتَصْعَبُ فَهُوَ الَّذِی یَهْرُبُ مِنْهُ إِذَا رَأَی وَ أَمَّا الذَّکْوَانُ فَهُوَ ذَکَاءُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَمَّا الْأَجْرَدُ فَهُوَ الَّذِی لَا یَتَعَلَّقُ بِهِ شَیْءٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ فَأَحْسَنُ الْحَدِیثِ حَدِیثُنَا لَا یَحْتَمِلُ أَحَدٌ مِنَ الْخَلَائِقِ أَمْرَهُ بِکَمَالِهِ حَتَّی یَحُدَّهُ لِأَنَّ مَنْ حَدَّ شَیْئاً فَهُوَ أَکْبَرُ مِنْهُ.
امام باقر (علیه السلام)- [فهم] سخن ما مشکل و دشوار است و کلام ما شیوا و پاکیزه و باطراوت است که حتّی هیچ فرشتهی مقرّب و پیامبر فرستادهشده و مؤمنی که خداوند قلبش را از لحاظ قدرت ایمانش سنجیده باشد، تحمّل پذیرش و فهم آن را ندارد. معنای «صعب» (مشکل) آن است که فراتر از آن چیزی نباشد و «مستعصب» (دشوار) آن است که آنقدر شگفتآور است که با دیدن آن، از آن بگریزند، «ذکوان» (شیوا) اشاره به هوش و ذکاوت مؤمن دارد [که کلام ما زیرکانه است] و «اجرد» (باطراوت) اشاره به چیزی دارد که مستقل است و به قبل و بعد خود وابسته نیست که اشاره به همان کلام الهی است که فرمود: اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الحَدِیثِ که [منظور از] بهترین سخن، سخن ما است که احدی از مخلوقات، آن را بهصورت تمام و کمال نمیتواند تحمّل کند (به دوش بکشد) مگر اینکه آن را حدّ بزند [و بخشی از آن را بشناسد] و اگر کسی بتواند به چیزی حدّ بزند، معنایش آن است که آن چیز بزرگتر از آن حدّ نیز بوده [و او نتوانسته آن را درک کند].
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- إِنَّ اللَّهَ اسْتَبْطَأَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ فَعَاتَبَهُمْ عَلَی رَأْسِ ثَلَاثَ عَشْرَهًَْ سَنَهًًْ مِنْ نُزُولِ الْقُرْآنِ بِهَذِهِ الْآیَهًِْ.
ابنعبّاس ( خداوند دلهای مؤمنین را کاهل و اهل کوتاهی [در طی مراحل عالیهی ایمان] شمرد لذا پس از سیزده سال از نزول قرآن آنها را با این آیه سرزنش کرد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِذَا اقْشَعَرَّ جِلْدُ الْعَبْدِ مِنْ خَشْیَهًِْ اللَّهِ تَحَاتَّتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ کَمَا تَتَحَاتُّ عَنِ الشَّجَرَهًِْ الْیَابِسَهًِْ وَرَقُهَا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هنگامیکه بندهای از خوف خدا لرزه بر اندامش افتد تمام گناهانش همانند ریزش برگهای یک درخت خشکیده فرو میریزد.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: قُلْت: إِنَ قَوْماً إِذَا ذَکَرُوا شَیْئاً مِنَ الْقُرْآنِ أَوْ حَدَّ ثَوَابِهِ صَعِقَ أَحَدُهُمْ حَتَّی یَرَی أَنَّ أَحَدَهُمْ لَوْ قُطِعَتْ یَدَاهُ وَ رِجْلَاهُ لَمْ یَشْعُرْ بِذَلِکَ، فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ ذَاکَ مِنَ الشَّیْطَانِ، مَا بِهَذَا نُعِتُوا، إِنَّمَا هُوَ اللِّینُ وَ الرِّقَّهًُْ وَ الدَّمْعَهًُْ وَ الْوَجَل.
امام باقر (علیه السلام)- جابر گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «گروهی از مردم هرگاه اندکی از قرآن را به یاد آورند یا برایشان از آن سخنی گفته شود، چنان مدهوش میشود که پندارند اگر دست و پایش قطع شود، هیچ آن را احساس نمیکند». ایشان فرمود: «پاک و منزّه است خدا! این کار از جانب شیطان است، آنان [مؤمنان در قرآن] چنین وصف نشدهاند، بلکه به نرم دلی و دلسوزی و اشک و بیم وصف شدهاند».