آیه فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَيُصيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزينَ [51]
سپس بديهاى اعمالشان به آنها رسيد؛ و ستمكاران اين گروه (بتپرستان اهل مكّه) نيز بهزودى گرفتار بديهاى اعمالى كه انجام دادهاند خواهند شد، و هرگز نمىتوانند از عذاب الهى بگريزند.
الزّهراء (سلام الله علیها)- قَالَ سُوَیْدُبْنُغَفَلَهًْ لَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) الْمَرْضَهًَْ الَّتِی تُوُفِّیَتْ فِیهَا اجْتَمَعَ إِلَیْهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ یَعُدْنَهَا فَقُلْنَ لَهَا کَیْفَ أَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِکِ یَا ابْنَهًَْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَحَمِدَتِ اللَّهَ وَ صَلَّتْ عَلَی أَبِیهَا (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ قَالَتْ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَهًًْ لِدُنْیَاکُنَّ قَالِیَهًًْ لِرِجَالِکُنَّ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُم ... مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِیالْحَسَنِ (علیه السلام) نَقَمُوا مِنْهُ وَ اللَّهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ قِلَّهًَْ مُبَالَاتِهِ بِحَتْفِهِ وَ شِدَّهًَْ وَطْأَتِهِ وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ وَ تَاللَّهِ لَوْ مَالُوا عَنِ الْمَحَجَّهًِْ اللَّائِحَهًِْ وَ زَالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّهًِْ الْوَاضِحَهًِْ لَرَدَّهُمْ إِلَیْهَا وَ حَمَلَهُمْ عَلَیْهَا وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً لَا یَکْلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا یَکِلُّ سَائِرُهُ وَ لَا یُمَلُّ رَاکِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً صَافِیاً رَوِیّاً تَطْفَحُ ضَفَّتَاهُ وَ لَا یَتَرَنَّقُ جَانِبَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً وَ نَصَحَ لَهُمْ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ لَمْ یَکُنْ یُحَلَّی مِنَ الْغِنَی بِطَائِلٍ وَ لَا یَحْظَی مِنَ الدُّنْیَا بِنَائِلٍ غَیْرَ رَیِّ النَّاهِلِ وَ شُبْعَهًِْ الْکَلِّ وَ لَبَانَ لَهُمُ الزَّاهِدُ مِنَ الرَّاغِبِ وَ الصَّادِقُ مِنَ الْکَاذِبِ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ أَلَا هَلُمَّ فَاسْتَمِعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاکَ الدَّهْرَ عَجَباً وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ لَیْتَ شَعْرِی إِلَی أَیِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ عَلَی أَیِّ عِمَادٍ اعْتَمَدُوا وَ بِأَیَّهًِْ عُرْوَهًٍْ تَمَسَّکُوا وَ عَلَی أَیَّهًِْ ذُرِّیَّةٍ أَقْدَمُوا وَ احْتَنَکُوا.
حضرت زهراء (سلام الله علیها)- سویدبنغفله گوید: چون فاطمه (سلام الله علیها) بیمار شد به آن بیماری که موجب رحلت آن حضرت گردید به هنگام شدّتیافتن بیماریش گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش جمع شدند و بر آن حضرت سلام کرده گفتند: «ای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! وضع بیماریت چگونه است و با آن چه میکنی»؟ آن حضرت ستایش خداوند سبحان کرده بر پدرش درود فرستاد، و سپس گفت: «حالم بهگونهای است که از دنیای شما بسی بیزار و مردانتان را دشمن میدارم! حال و قالشان را آزمودم و از آنچه کردند، بسی ناخشنودم و آنان را به کناری نهادم ... چه چیزی سبب گردید تا از علی (علیه السلام) عیبجویی کنند؟ عیب او گفتند؛ زیرا شمشیرش، خویش و بیگانه، شجاع و ترسو نمیشناخت. دریافتند که او به مرگ توجّهی ندارد. دیدند که او چگونه بر آنها میتازد و آنان را به وادی فنا میافکند. و برخی را برای عقوبت و سرمشق دیگران باقی میگذارد. به کتاب خدا مسلّط و دانا، و خشم او در راه خوشنودی خداوند بود. به خداوند سوگند اگر از طریق آشکار و نمایان حق منحرف شده از قبول دلایل و حجّتهای روشن و مبیّن، امتناع مینمودند، آنان را به راه مستقیم، هادی و رهنمون میشد و از انحراف و اعوجاج آنان جلوگیری مینمود. به خداوند سوگند، اگر مردانتان در خارجنشدن زمام امور، از دستان علی (علیه السلام) پای میفشردند و تدبیر کار را آنچنان که پیامبر (صلی الله علیه و آله) بدو سپرده بود، تحویل او میدادند علی (علیه السلام) آن را به سهولت راه میبرد و این شتر را به سلامت به مقصد میرساند، آنگونه که حرکت این شتر رنجآور نمیشد. علی (علیه السلام) آنان را به آبشخوری صاف و مملو و وسیع هدایت میکرد که آب از اطرافش سرازیر میشد و هرگز رنگ کدورت به خود نمیگرفت. او آنان را از این آبشخور سیراب به در میآورد. علی (علیه السلام) خیر و نیکی را در نهان و آشکار برای آنان خوش میدارد. او اگر بر مسند مینشست هرگز بهرهای فراوان از بیت المال را به خود اختصاص نمیداد و از فزونی و ثروت دنیا جز به مقدار نیاز برداشت نمیکرد، به مقدار آبی که تشنگی را فرو نشاند و خوراکی که گرسنگی را برطرف نماید. [در آن هنگام] مرد پارسا، از تشنه حطام دنیا باز شناخته میشد و راستگو از دروغگو متمایز میگشت، دراینصورت ابواب برکات آسمانی و زمین بر آنان گشوده میشد. و خداوند بهزودی آنان را به سبب اعمال و کردارشان مؤاخذه خواهد کرد. و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم ولی [آنها حق را] تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم. (اعراف/۹۶). وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ بیایید! و بشنوید! روزگار چه طرفه معجونی در نهان دارد و اگر [از چیزی] تعجّب میکنی، عجیب گفتار آنهاست. (رعد/۵). چه بازیچهها یکی از پس دیگری آشکار میسازد. ای کاش میدانستم به چه پناهگاهی تکیه دادهاند؟ و کدامین ستون را پشتیبان گرفتهاند؟ و به کدامین ریسمان تمسّک جستهاند؟ و بر چه خاندانی پیشقدم شده، استیلا جستهاند؟