آیه ۹ - سوره زمر

آیه قوله تعالی أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ [9]

آيا [چنين كسى با ارزش است يا] كسى كه در ساعات شب درحال سجده و قيام به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت مى‌ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: «آيا كسانى كه مى‌دانند باكسانى كه نمى‌دانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مى‌شوند».

[آیا چنین کسی با ارزش است] یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و درحال سجده و قیام، از عذاب آخرت می‌ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است

۱ -۱
(زمر/ ۹)

الباقر (علیه السلام)- آناءَ اللَّیْلِ أَیْ سَاعَاتِهِ ساجِداً وَ قائِماً أَیْ یَسْجُدُ تَارَهًًْ فِی الصَّلَاهًِْ وَ یَقُومُ أُخْرَی یَحْذَرُ الْآخِرَةَ أَیْ عَذَابَهَا وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ أَیْ یَتَرَدَّدُ بَیْنَ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ.

امام باقر (علیه السلام)- آناءَ اللَّیْلِ یعنی ساعت‌های آن (شب)، ساجِداً وَ قائِماً یعنی گاهی در نماز سجده می‌کند و گاهی بلند می‌شود. یَحْذَرُ الْآخِرَةَ یعنی از عذاب آن [می‌ترسد]. وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ یعنی بین بیم و امید مردّد است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۸۶
بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۲۴
۱ -۲
(زمر/ ۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ زُرَارَهًَْ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قَالَ یَعْنِی صَلَاهًَْ اللَّیْلِ.

امام باقر (علیه السلام)- زراره گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره: آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَ قَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ پرسیدم، ایشان فرمود: «یعنی نماز شب».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۸۶
الکافی، ج۳، ص۴۴۴/ بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۴۹/ علل الشرایع، ج۲، ص۳۶۳/ وسایل الشیعهًْ، ج۴، ص۷۳/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۳
(زمر/ ۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: ... ثُمَّ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) ثُمَّ عَطَفَ الْقَوْلَ مِنَ اللَّهِ عزّوجلّ فِی عَلِیٍّ (علیه السلام) یُخْبِرُ بِحَالِهِ وَ فَضْلِهِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَقَالَ أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ أَنْ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّهُ سَاحِرٌ کَذَّابٌ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) هَذَا تَأْوِیلُهُ یَا عَمَّارُ.

امام صادق (علیه السلام)- عمّار ساباطی گوید: ... سپس امام صادق (علیه السلام) فرمود: «خدای عزّوجلّ [پس از آیات پیشین] سخن را متوجّه علی (علیه السلام) کرده و از جایگاه و فضیلتی که در پیشگاه خدا دارد چنین سخن به میان می‌آورد: أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ آیا کسانی که می‌دانند محمّد (صلی الله علیه و آله) رسول و فرستاده‌ی خداست برابرند با کسانی که نمی‌دانند او رسول خداست و گمان می‌کنند او یک جادوگر دروغگو است. الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ. ای عمّار! تأویل این آیه این است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۸۸
الکافی، ج۸، ص۲۰۴/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۲۱/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۰۰
۱ -۴
(زمر/ ۹)

العسکری (علیه السلام)- بِالْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی‌مُحَمَّدٍالْعَسْکَرِیِّ (علیه السلام) أَنَّهُ اتَّصَلَ بِهِ أَنَّ رَجُلًا مِنْ فُقَهَاءِ شِیعَتِهِ کَلَّمَ بَعْضَ النُّصَّابِ فَأَفْحَمَهُ بِحُجَّتِهِ حَتَّی أَبَانَ عَنْ فَضِیحَتِهِ فَدَخَلَ عَلَی عَلِیِّ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) وَ فِی صَدْرِ مَجْلِسِهِ دَسْتٌ عَظِیمٌ مَنْصُوبٌ وَ هُوَ قَاعِدٌ خَارِجَ الدَّسْتِ وَ بِحَضْرَتِهِ خَلْقٌ مِنَ الْعَلَوِیِّینَ وَ بَنِی هَاشِمٍ فَمَا زَالَ یَرْفَعُهُ حَتَّی أَجْلَسَهُ فِی ذَلِکَ الدَّسْتِ وَ أَقْبَلَ عَلَیْهِ فَاشْتَدَّ ذَلِکَ عَلَی أُولَئِکَ الْأَشْرَافِ فَأَمَّا الْعَلَوِیَّهًُْ فَأَجَلُّوهُ عَنِ الْعِتَابِ وَ أَمَّا الْهَاشِمِیُّونَ فَقَالَ لَهُ شَیْخُهُمْ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هَکَذَا تُؤْثِرُ عَامِّیّاً عَلَی سَادَاتِ بَنِی هَاشِمٍ مِنَ الطَّالِبِیِّینَ وَ الْعَبَّاسِیِّینَ فَقَالَ (علیه السلام) ... أَوَ لَیْسَ قَالَ اللَّهُ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ فَکَیْفَ تُنْکِرُونَ رَفْعِی لِهَذَا لَمَّا رَفَعَهُ اللَّهُ إِنَّ کَسْرَ هَذَا لِفُلَانٍ النَّاصِبِ بِحُجَجِ اللَّهِ الَّتِی عَلَّمَهُ إِیَّاهَا لَأَفْضَلُ لَهُ مِنْ کُلِّ شَرَفٍ فِی النَّسَبِ.

امام عسکری (علیه السلام)- از امام حسن عسکری (علیه السلام) روایت شده است: «به امام هادی (علیه السلام) خبر دادند که یکی از فقهای شیعه‌ی او، با یکی از ناصبی‌ها (دشمنان اهل بیت (علیهم السلام)) بحث و مناقشه کرده و با برهان خویش، دهان او را بسته و باعث رسوایی او شده است. پس آن فقیه شیعه بر امام هادی (علیه السلام) وارد شد و در صدر مجلسش، اریکه‌ی بزرگی قرار داشت و امام (علیه السلام) بیرون از اریکه نشسته بود و در مقابلش مردمی از علویّون و بنی‌هاشم نشسته بودند. امام (علیه السلام) آنقدر آن فقیه را بالا برد تا او را در صدر مجلس و روی آن اریکه نشانده و خود نیز نزد او رفت و نشست. این امر بر بزرگان حاضر در جلسه گران آمد. علویّون امام (علیه السلام) را سرزش نکردند و امام (علیه السلام) را بزرگ‌تر از آن می‌دانستند که بخواهند او را سرزنش کنند امّا بزرگ هاشمی‌ها به او گفت: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! این چنین فردی از عوام را بر سادات بنی‌هاشم یعنی فرزندان ابوطالب (و فرزندان عبّاس [عموهای پیامبر (صلی الله علیه و آله)] ترجیح می‌دهی»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «... آیا خداوند نفرمود: هَل یَسْتَوی الذِینَ یَعْلمُونَ و الّذِینَ لا یَعْلمُونَ پس چگونه هنگامی‌که او را برتری می‌دهم مرا انکار می‌کنید، و حال آنکه او کسی است که خدا او را بالا برده است؟! اقدام این فرد در خاموش‌کردن فلان ناصبی از طریق برهان‌هایی که خدا به او آموخته است، برای او از هر شرافت فامیلی و خانوادگی بالاتر است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۸۸
بحارالأنوار، ج۲، ص ۱۳/ الاحتجاج، ج۲، ص۴۵۴/ الامام العسکری، ص۳۵۱/ نورالثقلین
۱ -۵
(زمر/ ۹)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ نَزَلَتْ فِی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ یَعْنِی أُولِی الْعُقُولِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( کلام خداوند متعال: أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَ قَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ درباره‌ی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نازل شد، سپس خداوند متعال فرمود: و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! بگو: «آیا کسانی که می‌دانند باکسانی که نمی‌دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر می‌شوند». [و اولوالالباب] یعنی دارندگان عقل.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۸۸
بحارالأنوار، ج۳۵، ص۳۷۵/ القمی، ج۲، ص۲۴۵/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۰۱؛ «قال یا محمد... العقول» محذوف/ البرهان
۱ -۶
(زمر/ ۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌قَیْسٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: سَمِعَ رَجُلٌ مِنَ التَّابِعِینَ أَنَسَ‌بْنَ‌مَالِکٍ یَقُولُ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ فِی عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قَالَ الرَّجُلُ فَأَتَیْتُ عَلِیّاً (علیه السلام) لِأَنْظُرَ إِلَی عِبَادَتِهِ فَأَشْهَدُ بِاللَّهِ لَقَدْ أَتَیْتُهُ وَقْتَ الْمَغْرِبِ فَوَجَدْتُهُ یُصَلِّی بِأَصْحَابِهِ الْمَغْرِبَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهَا جَلَسَ فِی التَّعْقِیبِ إِلَی أَنْ قَامَ إِلَی عِشَاءِ الْآخِرَهًِْ ثُمَّ دَخَلَ مَنْزِلَهُ فَدَخَلْتُ مَعَهُ فَوَجَدْتُهُ طُولَ اللَّیْلِ یُصَلِّی وَ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ إِلَی أَنْ طَلَعَ الْفَجْرُ ثُمَّ جَدَّدَ وُضُوءَهُ وَ خَرَجَ إِلَی الْمَسْجِدِ وَ صَلَّی بِالنَّاسِ صَلَاهًَْ الْفَجْرِ ثُمَّ جَلَسَ فِی التَّعْقِیبِ إِلَی أَنْ طَلَعَتِ الشَّمْسُ ثُمَّ قَصَدَهُ النَّاسُ فَجَعَلَ یَخْتَصِمُ إِلَیْهِ رَجُلَانِ فَإِذَا فَرَغَا قَامَا وَ اخْتَصَمَ آخَرَانِ إِلَی أَنْ قَامَ إِلَی صَلَاهًِْ الظُّهْرِ قَالَ فَجَدَّدَ لِصَلَاهًِْ الظُّهْرِ وُضُوءاً ثُمَّ صَلَّی بِأَصْحَابِهِ الظُّهْرَ ثُمَّ قَعَدَ فِی التَّعْقِیبِ إِلَی أَنْ صَلَّی بِهِمُ الْعَصْرَ ثُمَّ أَتَاهُ النَّاسُ فَجَعَلَ یَقُومُ رَجُلَانِ وَ یَقْعُدُ آخَرَانِ یَقْضِی بَیْنَهُمْ وَ یُفْتِیهِمْ إِلَی أَنْ غَابَتِ الشَّمْسُ فَخَرَجْتُ وَ أَنَا أَقُولُ أَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنَّ هَذِهِ الْآیَهًَْ نَزَلَتْ فِیهِ.

امام باقر (علیه السلام)- محمّدبن‌قیس از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: مردی از تابعان [فرزندان مهاجران و انصار و طبقه‌ای که پس از ایشان بوده‌اند] نقل می‌کند که شنید، انس‌بن‌مالک می‌گوید: «این آیه که خداوند می‌فرماید: أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ درباره‌ی علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) نازل شده است». آن مرد می‌گوید: «به حضور علی (علیه السلام) رفتم تا چگونگی عبادت او را ببینم، و خدا را گواه می‌گیرم که به هنگام نماز مغرب پیش او رسیدم و او را درحال گزاردن نماز مغرب با یارانش دیدم و چون نماز تمام شد او همچنان به خواندن تعقیب پرداخت تا آنکه برای نماز عشاء برخاست و پس از آن به خانه‌اش رفت. من هم همراهش رفتم و دیدم تمام شب را نماز می‌گزارد و قرآن می‌خواند، تا سپیده دمید، تجدید وضو کرد و به مسجد آمد و نماز صبح را با مردم گزارد و تا برآمدن آفتاب به خواندن تعقیب پرداخت. سپس مردم برای کارها و مسائل خود به او مراجعه می‌کردند و چون برمی‌خاستند، دو تن دیگر می‌نشستند و این کار ادامه داشت تا آنکه اذان ظهر گفته شد. برخاست تجدید وضو فرمود و نماز ظهر را به همراه یارانش گزارد و تا هنگام نماز عصر را نیز به خواندن تعقیب پرداخت و نماز عصر با ایشان گزارد، و باز مردم برای مسائل خود به حضورش می‌آمدند و چون دو تن برمی‌خاستند، دو تن دیگر می‌نشستند و او همچنان بین آنان قضاوت می‌کرد و حکم می‌داد تا خورشید غروب کرد؛ من بیرون آمدم و گفتم: «به خدا سوگند می‌خورم که این آیه درباره‌ی او نازل شده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۸۸
بحارالأنوار، ج۴۱، ص۱۳/ الأمالی للصدوق، ص۲۸۱/ روضهًْ الواعظین، ج۱، ص۱۱۷؛ «جاء» بدل «اختصم»/ مجموعهًْ ورام، ج۲، ص۱۶۶/ المناقب، ج۲، ص۱۲۴ / البرهان؛ «بتفاوت»
۱ -۷
(زمر/ ۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی الإرشَادِ القُلُوبِ: خَرَجَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) ذَاتَ لَیْلَهًٍْ مِنْ مَسْجِدِ الْکُوفَهًِْ مُتَوَجِّهاً إِلَی دَارِهِ وَ قَدْ مَضَی رُبْعٌ مِنَ اللَّیْلِ وَ مَعَهُ کُمَیْلُ‌بْنُ‌زِیَادٍ وَ کَانَ مِنْ خِیَارِ شِیعَتِهِ وَ مُحِبِّیهِ فَوَصَلَ فِی الطَّرِیقِ إِلَی بَابِ رَجُلٍ یَتْلُو الْقُرْآنَ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ وَ یَقْرَأُ قَوْلَهُ تَعَالَی أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ بِصَوْتٍ شَجِیٍّ حَزِینٍ فَاسْتَحْسَنَ کُمَیْلٌ ذَلِکَ فِی بَاطِنِهِ وَ أَعْجَبَهُ حَالُ الرَّجُلِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَقُولَ شَیْئاً فَالْتَفَتَ (علیه السلام) وَ قَالَ یَا کُمَیْلُ لَا تُعْجِبْکَ طَنْطَنَهًُْ الرَّجُلِ إِنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَ سَأُنَبِّئُکَ فِیمَا بَعْدُ فَتَحَیَّرَ کُمَیْلٌ لِمُکَاشَفَتِهِ لَهُ عَلَی مَا فِی بَاطِنِهِ وَ لِشَهَادَتِهِ بِدُخُولِ النَّارِ مَعَ کَوْنِهِ فِی هَذَا الْأَمْرِ وَ تِلْکَ الْحَالَهًِْ الْحَسَنَهًِْ وَ مَضَی مُدَّهًٌْ مُتَطَاوِلَهًٌْ إِلَی أَنْ آلَ حَالُ الْخَوَارِجِ إِلَی مَا آلَ وَ قَاتَلَهُمْ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ کَانُوا یَحْفَظُونَ الْقُرْآنَ کَمَا أُنْزِلَ فَالْتَفَتَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِلَی کُمَیْلِ‌بْنِ‌زِیَادٍ وَ هُوَ وَاقِفٌ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ السَّیْفُ فِی یَدِهِ یَقْطُرُ دَماً وَ رُءُوسُ أُولَئِکَ الْکَفَرَهًِْ الْفَجَرَهًِْ مُحَلَّقَهًٌْ عَلَی الْأَرْضِ فَوَضَعَ رَأْسَ السَّیْفِ عَلَی رَأْسٍ مِنْ تِلْکَ الرُّءُوسِ وَ قَالَ یَا کُمَیْلُ أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً أَیْ هُوَ ذَلِکَ الشَّخْصُ الَّذِی کَانَ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهًِْ فَأَعْجَبَکَ حَالُهُ فَقَبَّلَ کُمَیْلٌ قَدَمَیْهِ وَ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ وَ صَلَّی عَلَی مَجْهُولِ الْقَدْرِ.

امام علی (علیه السلام)- [در ارشاد القلوب آمده است:] شبی امیرالمؤمنین (علیه السلام) از مسجد کوفه به‌طرف خانه‌اش می‌رفت درحالی‌که یک‌چهارم شب گذشته بود. کمیل‌بن‌زیاد که از بزرگان و نیکان شیعه و از دوستان آن حضرت بود همراه او بود، در راه به در خانه‌ی مردی رسیدند که در آن وقت شب با آوازی غمگین و دلنشین قرآن می‌خواند و کلام خدای تعالی را که در قرآن است می‌خواند؛ أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ، کمیل در دل خود، او را ستایش کرد و از حال خوبش، خوشش آمد امّا چیزی به زبان نیاورد. امام علی (علیه السلام) رو به کمیل کرد و فرمود: «ای کمیل! از صدای وزوز این مرد خوشت نیاید! چون این مرد اهل آتش است و به‌زودی تو را از حال او خبر خواهم داد». کمیل متحیّر و سرگردان شد از اینکه علی (علیه السلام) از باطن او آگاه شد و گواهی داد که آن مرد با وجود اینکه سرگرم عبادت بود و دراین حالت خوب [که راز و نیاز بود] قرار گرفته بود آن هم در این وقت از شب، اهل آتش خواهد بود. کمیل ساکت شد امّا از این ماجرا در حالت شگفت و اندیشه و فکر بود. زمانی طولانی و دراز از آن داستان گذشت تا اینکه روزگار خوارج تغییر کرد و به آن حال افتادند [و منافق و معاند شدند] و امیرالمؤمنین (علیه السلام) با آن‌ها جنگید این درحالی بود که آن جماعت حافظ قرآنی بودند که بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده بود. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در صحنه‌ی پیکار رو به کمیل کرد که در پیش‌روی علی (علیه السلام) ایستاده بود و شمشیر در دستش بود و از آن شمشیر، خون می‌چکید و سرهای بریده‌ی آن کافران و فاجران روی زمین را پر کرده بود. علی (علیه السلام) سر شمشیرش را بر روی یکی از آن سرها گذاشت و فرمود: «ای کمیل! أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً؛ ای کمیل! این سر همان کسی است که این آیه را در آن شب با صدایی حزین می‌خواند و تو از حال او خوشت آمده بود». کمیل پاهای امیرالمؤمنین (علیه السلام) را بوسید و طلب آمرزش از خدا کرد و بر محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) و علی (علیه السلام) که قدرش در اجتماع مجهول و پنهان مانده بود درود فرستاد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۰
بحارالأنوار، ج۳۳، ص۳۹۹
۱ -۸
(زمر/ ۹)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ أَیْ هَذَا الَّذِی ذَکَرْنَاهُ خَیْرٌ أَمْ مَنْ هُوَ دَائِمٌ عَلَی الطَّاعَهًِْ.

ابن‌عبّاس ( أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یعنی این کسی که ذکر کردیم بهتر از کسی است که دائماً درحال طاعت است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۰
بحرالعرفان، ج۱۴، ص۴۳

بگو: «آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر می‌شوند»

۲ -۱
(زمر/ ۹)

الباقر (علیه السلام)- فِی قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ قَالَ أَبُوجَعْفَر (علیه السلام) إِنَّمَا نَحْنُ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ عَدُوُّنَا وَ شِیعَتُنَا أُولُو الْأَلْبَابِ.

امام باقر (علیه السلام)- قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ کسانی که می‌دانند ما هستیم و آنان‌که نمی‌دانند، دشمنان ما هستند و شیعیان ما، خردمندان می‌باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۲
الکافی، ج۱، ص۲۱۲/ الکافی، ج۱، ص۲۱۲/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۱۹/ بصایرالدرجات، ص۵۴/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۲
(زمر/ ۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ ... قَالَ نَحْنُ الَّذِینَ نَعْلَمُ وَ عَدُوُّنَا الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ وَ شِیعَتُنَا أُولُوا الْأَلْبابِ.

امام باقر (علیه السلام)- هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ما کسانی هستیم که می‌دانیم و دشمنان ما کسانی هستند که نمی‌دانند و شیعیان ما، خردمندان هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۲
بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۲۰/ أعلام الدین، ص۴۵۲/ بصایرالدرجات، ص۵۵/ المحاسن، ج۱، ص۱۶۹/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۳
(زمر/ ۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ ... فَنَحْنُ أَهْلُ الْبَیْتِ وَ شِیعَتُنَا أُولُو الْأَلْبَابِ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ عَدُوُّنَا وَ شِیعَتُنَا هُمُ الْمُهْتَدُونَ.

امام علی (علیه السلام)- هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ ما اهل بیت و شیعیان ما، صاحبان خرد هستیم و کسانی که نمی‌دانند، دشمنان ما هستند. شیعیان ما هدایت‌شدگان هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۲
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۸۵
۲ -۴
(زمر/ ۹)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ قَالَ: یَعْنِی بِالَّذِینَ یَعْلَمُونَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ، وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ بَنِی أُمَیَّهًَْ. أُولُوا الْأَلْبابِ شِیعَتُهُمْ.

ابن‌عبّاس ( هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ؛ منظور از الَّذِینَ یَعْلَمُونَ علی (علیه السلام) و اهل بیت او از بنی‌هاشم هستند و منظور از وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ بنی‌امیّه هستند و أُولُوا الْأَلْبابِ شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۲
شواهدالتنزیل، ج۲، ص۱۷۵
۲ -۵
(زمر/ ۹)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَمِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَی‌بْنُ‌جَعْفَر (علیه السلام): یَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بَشَّرَ أَهْلَ الْعَقْلِ وَ الْفَهْمِ فِی کِتَابِه ... یَا هِشَامُ ثُمَّ ذَکَرَ أُولِی الْأَلْبَابِ بِأَحْسَنِ الذِّکْرِ وَ حَلَّاهُمْ بِأَحْسَنِ الْحِلْیَهًِْ فَقَال أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب.

امام کاظم (علیه السلام)- هشام‌بن‌حکم گوید: امام کاظم (علیه السلام) به من فرمود: ای هشام! خداوند به اهل عقل و فهم در کتاب خود بشارت داده ... ای هشام! سپس خداوند خردمندان را به بهترین وجه ستوده و آن‌ها را با عالیترین صفت‌ها آراسته و فرموده است: أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۲
البرهان
۲ -۶
(زمر/ ۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ قَال: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ أَبُوبَصِیرٍ وَ قَدْ خَفَرَهُ النَّفَسُ فَلَمَّا أَخَذَ مَجْلِسَهُ قَالَ لَهُ أَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) یَا أَبَامُحَمَّدٍ مَا هَذَا النَّفَسُ الْعَالِی فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَبِرَ سِنِّی وَ دَقَّ عَظْمِی وَ اقْتَرَبَ أَجَلِی مَعَ أَنَّنِی لَسْتُ أَدْرِی مَا أَرِدُ عَلَیْهِ مِنْ أَمْرِ آخِرَتِی فَقَالَ أَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) یَا أَبَا مُحَمَّدٍ وَ إِنَّکَ لَتَقُولُ هَذَا قَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ کَیْفَ لَا أَقُولُ هَذَا فَقَالَ یَا أَبَامُحَمَّدٍ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُکْرِمُ الشَّبَابَ مِنْکُمْ وَ یَسْتَحْیِی مِنَ الْکُهُولِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَکَیْفَ یُکْرِمُ الشَّبَابَ وَ یَسْتَحْیِی مِنَ الْکُهُولِ فَقَالَ یُکْرِمُ اللَّهُ الشَّبَابَ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ وَ یَسْتَحْیِی مِنَ الْکُهُولِ أَنْ یُحَاسِبَهُمْ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَذَا لَنَا خَاصَّهًًْ أَمْ لِأَهْلِ التَّوْحِیدِ قَالَ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا لَکُمْ خَاصَّهًًْ دُونَ الْعَالَم ... قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ زِدْنِی فَقَالَ یَا أَبَامُحَمَّدٍ لَقَدْ ذَکَرَنَا اللَّهُ عزّوجلّ وَ شِیعَتَنَا وَ عَدُوَّنَا فِی آیَهًٍْ مِنْ کِتَابِهِ فَقَالَ عزّوجلّ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ فَنَحْنُ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ عَدُوُّنَا الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ وَ شِیعَتُنَا هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ یَا أَبَامُحَمَّدٍ فَهَلْ سَرَرْتُک.

امام صادق (علیه السلام)- محمّدبن‌سلیمان از پدرش نقل کرده است: نزد امام صادق (علیه السلام) بودم که ابوبصیر نفس‌زنان بر ایشان وارد شد، و وقتی که در جای خود نشست، امام (علیه السلام) به ایشان فرمود: «ای ابا محمّد! چرا به این تندی نفس می‌زنی»؟ او در پاسخ گفت: «فدایت شوم ای فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله)! پیر شدم و استخوانم پوک شده است و مرگم نزدیک است و نمی‌دانم در آخرت چه وضعی خواهم داشت». امام (علیه السلام) فرمود: «ای ابامحمّد! تو هم از این سخنان می‌گویی»؟ گفت: «فدایت شوم! چرا چنین نگویم»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «ای ابامحمّد! نمی‌دانی که خداوند متعال جوانان شما شیعه را گرامی می‌دارد و از سالخورده‌های شما شرم دارد»؟ گفت: «فدایت شوم! چگونه جوانان را گرامی می‌دارد و از سالخورده‌ها شرم دارد»؟ فرمود: «جوانان را با این سخن که عذابشان نمی‌کند، کرامتشان کرده و از اینکه سالخوردگان را مورد حساب و کتاب قرار دهد شرم می‌کند». ابوبصیر گفت، عرض کردم: «فدایت شوم! این کرامت مخصوص به ماست یا همه‌ی اهل توحید»؟ فرمود: «نه به خدا سوگند که مخصوص شماست، نه همه مردم». عرض کردم: «فدایت شوم! باز بفرمایید». فرمود: «ای ابامحمّد! خداوند ما و شیعیان و دشمنان ما را در یک آیه‌ی قرآن یاد نموده و فرموده: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ منظور از اهل علم و دانش، ما و منظور از نادانان، دشمنان ما و شیعیان ما هم خردمندانند؛ آیا [از این خبر] خوشحال شدی»؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۲
الکافی، ج۸، ص۳۵/ بحارالأنوار، ج۶۵، ص۵۰/ فرات الکوفی، ص۳۶۴
۲ -۷
(زمر/ ۹)

الهادی (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ‌بْنِ‌عَلِیٍ الْعَسْکَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) وَ ذَکَرَ أَنَّهُ (علیه السلام) زَارَ بِهَا فِی یَوْمِ الْغَدِیر ... أَشْهَدُ أَنَّکَ مَا أَقْدَمْتَ وَ لَا أَحْجَمْتَ وَ لَا نَطَقْتَ وَ لَا أَمْسَکْتَ إِلَّا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) قُلْتَ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَقَدْ نَظَرَ إِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قَدَماً فَقَالَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَهًِْ هَارُونَ مِنْ مُوسَی (علیه السلام) إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ (صلی الله علیه و آله) بَعْدِی وَ أُعَلِّمُکَ أَنَّ مَوْتَکَ وَ حَیَاتَکَ مَعِی وَ عَلَی سُنَّتِی فَوَ اللَّهِ مَا کَذَبْتُ وَ لَا کُذِبْتُ وَ لَا ضَلَلْتُ وَ لَا ضَلَّ بِی وَ لَا نَسِیتُ مَا عَهِدَ إِلَیَّ رَبِّی وَ إِنِّی لَعَلَی بَیِّنَهًٍْ مِنْ رَبِّی بَیَّنَهَا لِنَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ بَیَّنَهَا النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لِی وَ إِنِّی لَعَلَی الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظاً صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاکَ بِمَنْ نَاوَاکَ وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ یَقُولُ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِکَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَایَتَکَ وَ أَنْتَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ وَ الذَّابُّ عَنْ دِینِهِ وَ الَّذِی نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِیلِه.

امام هادی (علیه السلام)- امام عسکری (علیه السلام) ذکر کرده است که امام هادی (علیه السلام) در روز عید غدیر با این دعا [امیرالمؤمنین (علیه السلام)] را زیارت کرد ... شهادت می‌دهم که تو هر اقدام و خودداری و سخن و سکوتی که کردی، به خاطر فرمانی از جانب خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) بود [ای علی (علیه السلام)!] تو خود گفتی: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در یکی از جنگ‌ها درحالی‌که پیش‌روی او شمشیر می‌زدم، به من نگاه کرد و فرمود: «ای علی (علیه السلام)! جایگاه تو نزد من، مانند جایگاه هارون (علیه السلام) در نزد موسی (علیه السلام) است جز اینکه پیامبری بعد از من نیست. و تو را [از این موضوع] آگاه می‌سازم که مرگ و زندگی تو با من و برطبق روش و سیره‌ی من است. به خدا سوگند! دروغ نگفتم و به من دروغ گفته نشد و گمراه نشدم و به‌وسیله‌ی من کسی گمراه نشد و آن عهدی را که پروردگارم با من بست، فراموش نکردم» و [ای علی (علیه السلام)! فرمودی:] من نشانه‌ی آشکاری از جانب پروردگارم دارم که آن [نشانه] را برای پیامبرش (صلی الله علیه و آله) بیان کرد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز آن را به من بیان کرد و من بر راه روشنی هستم». [ای علی (علیه السلام)!] با زبان خودم اعتراف می‌کنم که به خدا سوگند! راست گفتی و حقیقت را گفتی. خدا کسی را که تو را با دشمنت، همتا و مساوی قرار داد لعنت کند و خداوند می‌فرماید: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ خداوند آن کس را که تو را با کسی که خداوند ولایت تو را بر او واجب کرده بود، همتا قرار داد لعنت کند. تو ولیّ خدا و برادر رسول او و دفاع‌کننده از دینش و کسی هستی که قرآن، فضائل او را بیان می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۴
بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۶۳
۲ -۸
(زمر/ ۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله)أَنَّ سَائِلاً سَأَلَهُ ... (قَالَ (علیه السلام)) إِنَّ الْإِمَامَهًَْ بِجَمِیعِ مَا تَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّهًُْ مِنْ حَلَالِهَا وَ حَرَامِهَا وَ الْعِلْمِ بِکِتَابِ اللَّهِ خَاصِّهِ وَ عَامِّهِ وَ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ وَ مُحْکَمِهِ وَ مُتَشَابِهِهِ وَ نَاسِخِهِ وَ مَنْسُوخِهِ وَ دَقَائِقِ عِلْمِهِ وَ غَرَائِبِ تَأْوِیلِهِ. قَالَ السَّائِلُ: وَ مَا الْحُجَّهًُْ فِی أَنَّ الْإِمَامَ لَا یَکُونُ إِلَّا عَالِماً بِهَذِهِ الْأَشْیَاءِ الَّتِی ذَکَرْتَ؟ قَالَ: قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فِیمَنْ أَذِنَ لَهُمْ بِالْحُکُومَهًِْ وَ جَعَلَهُمْ أَهْلَهَا إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدیً وَ نُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هادُوا وَ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ فَالرَّبَّانِیُّونَ هُمُ الْأَئِمَّهًُْ دُونَ الْأَنْبِیَاءِ الَّذِینَ یُرَبُّونَ النَّاسَ بِعِلْمِهِمْ وَ الْأَحْبَارُ دُونَهُمْ وَ هُمْ دُعَاتُهُمْ ثُمَّ أَخْبَرَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَقَالَ: بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللهِ وَ کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ وَ لَمْ یَقُلْ بِمَا جَهِلُوا ثُمَّ قَالَ: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ ... فَهَذِهِ الْحُجَّهًُْ بِأَنَّ الْأَئِمَّهًَْ لَا یَکُونُونَ إِلَّا عُلَمَاء.

امام صادق (علیه السلام)- شخصی از امام صادق (علیه السلام) [در مورد امامت] سؤال کرد. [امام فرمود]: «امامت به تمام آن چیزهایی است که امّت از حلال و حرامش به آن نیاز دارد و به علم به کتاب خدا، خاصّ و عامّ و ظاهر و باطن و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ آن و ظرافت‌های علم آن و [علم به] تأویل‌های نادر آن است». سؤال‌کننده گفت: «دلیل اینکه امام باید حتماً به این چیزهایی که ذکر کردی، علم داشته باشد، چیست»؟ فرمود: «[دلیلش] این کلام خداوند عزّوجلّ است که درباره‌ی کسانی می‌باشد که به آن‌ها اذن داده که حکومت کنند و آن‌ها را شایسته‌ی آن قرار داده است: ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود و پیامبران که تسلیم فرمان خدا بودند، با آن، بر یهودیان حکم می کردند و [همچنین] علما و دانشمندان. (مائده/۴۴) علماء (ربانیّون) همان امامانی هستند که پس از پیامبران هستند و مردم را با علمشان تربیت می‌کنند و دانشمندان (احبار) غیر از آن‌ها (علماء) هستند که همان دعوت‌کنندگان مردم هستند. آنگاه خداوند عزّوجلّ خبر داد و فرمود: مردم را هدایت می‌کنند] به این کتاب الهی که به آن‌ها سپرده شده بود و بر آن گواه بودند. (مائده/۴۴) و نفرمود: با آنچه که نمی‌دانند [هدایت می‌کنند]. آنگاه فرمود: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب پس این همان دلیلی است بر اینکه امامان باید حتّما عالم باشند. [و جاهل نمی‌تواند امام شود].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۴
دعایم الإسلام، ج۱، ص۳۵
۲ -۹
(زمر/ ۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- اعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ إِنَّمَا هَلَکَتْ هَذِهِ الْأُمَّهًُْ وَ ارْتَدَّتْ عَلَی أَعْقَابِهَا بَعْدَ نَبِیِّهَا بِرُکُوبِهَا طَرِیقَ مَنْ خَلَا مِنَ الْأُمَمِ الْمَاضِیَهًِْ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَهًِْ الَّذِینَ آثَرُوا عِبَادَهًَْ الْأَوْثَانِ عَلَی طَاعَهًِْ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ عزّوجلّ وَ تَقْدِیمِهِمْ مَنْ یَجْهَلُ عَلَی مَنْ یَعْلَمُ فَعَقَّبَهَا اللَّهُ تَعَالَی بِقَوْلِهِ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب.

امام علی (علیه السلام)- خداوند شما را رحمت کند! این امّت بعد از پیامبر خود هلاک شدند و به عقب برگشتند، آن‌ها از امّت‌های گذشته که عبادت بت‌ها را بر عبادت خداوند اختیار کردند پیروی کردند و دنبال آن‌ها را گرفتند. آن‌ها نادانان را بر دانایان مقدّم داشتند درصورتی‌که خداوند می‌فرماید: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۶
بحارالأنوار، ج۶۶، ص۸۰
۲ -۱۰
(زمر/ ۹)

الصّادق (علیه السلام)- نَحْنُ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ عَدُوُّنَا الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ وَ شِیعَتُنَا أُولُوا الْأَلْبابِ. قُلْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لَهُمْ یَا عِبادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا أَیْ صَدَّقُوا بِتَوْحِیدِ اللَّهِ اتَّقُوا رَبَّکُمْ أَیْ عِقَابَ رَبِّکُمْ بِاجْتِنَابِ مَعَاصِیهِ.

امام صادق (علیه السلام)- ما همان‌هایی هستیم که می‌دانند و دشمنان ما همان‌هایی هستند که نمی‌دانند و شیعیان ما همان صاحبان خرد هستند. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! به آن‌ها بگو یا عِبادِیَ الَّذینَ آمَنُوا یعنی [ای بندگانی که] یگانگی خدا را تصدیق کردید اتَّقُوا رَبَّکُم، یعنی از عقاب پروردگارتان، به سبب دوری از نافرمانی‌هایش [بپرهیزید].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۶
بحرالعرفان، ج۱۴، ص۴۳

تنها خردمندان متذکّر می‌شوند

۳ -۱
(زمر/ ۹)

الحسن (علیه السلام)- إِذَا طَلَبْتُمُ الْحَوَائِجَ فَاطْلُبُوهَا مِنْ‌أَهْلِهَا قِیلَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَنْ أَهْلُهَا قَالَ الَّذِینَ قَصَّ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ ذَکَرَهُمْ فَقَالَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ قَالَ هُمْ أُولُو الْعُقُول.

امام حسن (علیه السلام)- وقتی نیازمندی‌های خود را درخواست می‌کنید از اهلش بخواهید عرض کردند: «اهل آن کیست»؟ فرمود: «کسانی که خداوند در قرآن کریم آن‌ها را معرفی نموده و فرموده است: إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ و آن‌ها عاقلان هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۶
الکافی، ج۱، ص۲۰/ نورالثقلین
۳ -۲
(زمر/ ۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) خَتَمَ مِائَهًَْ أَلْفِ نَبِیٍّ (صلی الله علیه و آله) وَ أَرْبَعَهًًْ وَ عِشْرِینَ أَلْفَ نَبِیٍّ (صلی الله علیه و آله) وَ خَتَمْتُ أَنَا مِائَهًَْ أَلْفِ وَصِیٍّ وَ أَرْبَعَهًًْ وَ عِشْرِینَ أَلْفَ وَصِیٍّ وَ کُلِّفْتُ مَا تُکُلِّفَ الْأَوْصِیَاءُ قَبْلِی وَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ فِی مَرَضِهِ لَسْتُ أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَضِلَّ بَعْدَ الْهُدَی وَ لَکِنْ أَخَافُ عَلَیْکَ فُسَّاقَ قُرَیْشٍ وَ عَادِیَتَهُمْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ عَلَی أَنَّ ثُلُثَیِ الْقُرْآنِ فِینَا وَ فِی شِیعَتِنَا فَمَا کَانَ مِنْ خَیْرٍ فَلَنَا وَ لِشِیعَتِنَا وَ ثُلُثَ الْبَاقِی أَشْرَکْنَا فِیهِ النَّاسَ فَمَا کَانَ مِنْ شَرٍّ فَلِعَدُوِّنَا ثُمَّ قَالَ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ ... فَنَحْنُ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ شِیعَتُنَا أُولُوا الْأَلْبابِ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ عَدُوُّنَا وَ شِیعَتُنَا هُمُ الْمُهْتَدُونَ.

امام علی (علیه السلام)- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «رسول خدا خاتم صدوبیست‌وچهار هزار پیامبر بود و من خاتم صدوبیست‌وچهار هزار وصیّ بودم و آنچه به‌عهده‌ی اوصیاء پیش از من بود به عهده‌ی من نیز واگذار شد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آن بیماری‌اش [که موجب وفات او شد] فرمود: «من بر تو از این نمی‌ترسم که بعد از هدایت‌شدن، گمراه شوی [چون در مورد تو، چنین نخواهد شد]؛ بلکه بر تو از فاسقان قریش و دشمنی ایشان می‌ترسم. خدا ما را کافی است و او بهترین حامی ماست. (آل عمران/۱۷۳) دو سوّم قرآن درباره‌ی ما و درباره‌ی شیعیان ماست. پس هر خیری هست برای ما و شیعیان ماست و در یک‌سوّم باقی‌مانده [از قرآن]، ما با مردم شریک هستیم در نتیجه هر شرّی هست برای دشمنان ماست. آنگاه گفت: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ ... ما اهل بیت هستیم و شیعیانمان همان أُولُوا الْأَلْبابِ هستند و الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ دشمنان ما هستند و شیعیان ما همان هُمُ المُهْتَدُونَ هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۱۹۶
بحارالأنوار، ج۳۹، ص۳۴۲/ بصایرالدرجات، ص۱۲۱
بیشتر