آیه وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلهِ الَّذي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلينَ [74]
آنها مىگويند: «حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه به وعدهی خويش دربارهی ما وفا كرد و اين سرزمين را ميراث ما قرار داد كه هر جاى بهشت را بخواهيم منزلگاه خود قرار دهيم؛ و چه نيكوست پاداش عملكنندگان»!
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَیْسَ عَلَی أَصْحَابِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْشَهًٌْ فِی قُبُورِهِمْ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَنْفُضُونَ رُءُوسَهُمْ وَ یَقُولُونَ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- اصل لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ [مؤمنانی که به وحدانیّت خدا ایمان داشته و مردهاند] هیچ وحشتی در قبرهایشان ندارند، گویا آنها را میبینم که سرهایشان را حرکت میدهند و میگویند: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ.
الباقر (علیه السلام)- أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ یَعْنِی أَرْضَ الْجَنَّهًِْ.
امام باقر (علیه السلام)- أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ یعنی زمین بهشت.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَبْدِ اللَّهِبْنِعَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کُنْتُ أَخْشَی الْعَذَابَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ حَتَّی جَاءَنِی جَبْرَئِیلُ بَسُورَهًِْ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَعَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ لَا یُعَذِّبُ أُمَّتِی بَعْدَ نُزُولِهَا فَإِنَّهَا نِسْبَهًُْ اللَّهِ عزّوجلّ فَمَنْ تَعَاهَدَ قِرَاءَتَهَا بَعْدَ کُلِّ صَلَاهًٍْ تَنَاثَرَ الْبِرُّ مِنَ السَّمَاءِ عَلَی مَفْرَقِ رَأْسِه ... فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ قَالَتِ الْمَلَائِکَهًُْ یَا رَبَّنَا عَبْدُکَ هَذَا یُحِبُّ نِسْبَتَکَ فَیَقُولُ لَا یَبْقَیَنَّ مِنْکُمْ مَلَکٌ إِلَّا شَیَّعَهُ إِلَی الْجَنَّهًِْ فَیَزُفُّونَهُ إِلَیْهَا کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَی بَیْتِ زَوْجِهَا فَإِذَا دَخَلَ الْجَنَّهًَْ وَ نَظَرَتِ الْمَلَائِکَهًُْ إِلَی دَرَجَاتِهِ وَ قُصُورِهِ یَقُولُونَ مَا هَذَا أَرْفَعَ مَنْزِلًا مِنَ الَّذِینَ کَانُوا مَعَهُ فَیَقُولُ اللَّهُ عزّوجلّ أَرْسَلْتُ أَنْبِیَاءَ (علیهم السلام) وَ أَنْزَلْتُ مَعَهُمْ کُتُبِی وَ بَیَّنْتُ لَهُمْ مَا أَنَا صَانِعٌ لِمَنْ آمَنَ بِی مِنَ الْکَرَامَهًِْ وَ أَنَا مُعَذِّبُ مَنْ کَذَّبَنِی وَ کُلُّ مَنْ أَطَاعَنِی یَصِلُ إِلَی جَنَّتِی وَ لَیْسَ کُلُّ مَنْ دَخَلَ إِلَی جَنَّتِی یَصِلُ إِلَی هَذِهِ الْکَرَامَهًِْ أَنَا أُجَازِی کُلًّا عَلَی قَدْرِ عَمَلِهِ مِنَ الثَّوَابِ إِلَّا أَصْحَابَ سُورَهًِْ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهُمْ کَانُوا یُحِبُّونَ قِرَاءَتَهَا آنَاءَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلِذَلِکَ فَضَّلْتُهُمْ عَلَی سَائِرِ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ فَمَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّهَا یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی مَنْ یَقْدِرُ عَلَی أَنْ یُجَازِیَ عَبْدِی أَنَا الْمَلِیءُ أَنَا أُجَازِیهِ فَیَقُولُ عَبْدِی ادْخُلْ جَنَّتِی فَإِذَا دَخَلَهَا یَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ طُوبَی لِمَنْ أَحَبَّ قِرَاءَتَهَا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابنعباس (گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من پیوسته در شبانه روز از عذاب الهی میترسیدم تا اینکه جبرئیل سورهی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را نزد من آورد. و دانستم خداوند امّت مرا بعد از نزول این سوره، عذاب نمیکند زیرا این سوره، نسبت (شناسنامهی) خداوند عزّوجلّ است پس هرکس خواندن آن را بعد از هر نمازی به عهده بگیرد [بر خود واجب کند]، نیکی از آسمان بر فرق سرش میبارد ... هنگامیکه روز قیامت فرا رسد، فرشتگان میگویند: «پروردگارا! این بندهات، نسبت تو سورهی توحید را دوست میدارد». خداوند میفرماید: «هیچ فرشتهای از شما نماند جز اینکه او را تا بهشت مشایعت (همراهی) کند. [همهی فرشتگان باید او را تا بهشت مشایعت کنند]». آنها او را بهسمت بهشت میبرند همانگونهکه عروس به خانهی شوهرش برده میشود. هنگامیکه وارد بهشت میشود، فرشتگان به رتبهها و قصرهای او نگاه میکنند درحالیکه میگویند: «این شخص چقدر جایگاهش بلندتر از کسانی است که همراه او بودند [و به بهشت وارد شدهاند]»! که خداوند عزّوجلّ میفرماید: «پیامبران را فرستادم و کتابهایم را همراه آنها نازل کردم و به آنها آن کرامتی را که به کسانی که به من ایمان آوردهاند انجام میدهم، بیان کردم و [بیان کردم که] من کسانی را که مرا تکذیب کنند، عذاب میکنم و هرکس که مرا اطاعت کند به بهشت میرسد و اینگونه نیست که هرکس که به بهشت من وارد شود، به این کرامت برسد. من به هرکس بهاندازهی عملش ثواب میدهم. به جز اصحاب سورهی اخلاص (کسانی که در دنیا با سورهی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ مأنوس بودند) [که به ایشان بیش از میزان عملشان ثواب میدهم]؛ چرا که ایشان خواندن این سوره را در ساعات شبانه روز، دوست داشتند و به خاطر همین، آنها را بر سایر بهشتیان برتری دادم». در نتیجه هرکس با محبّتِ این سوره بمیرد خداوند تعالی میفرماید: «چه کسی قدرت این را دارد که به این بندهام پاداش [شایسته] بدهد. من سرشار [از دارایی] هستم. من پاداش او را میدهم». ازاینرو میفرماید: «ای بندهی من! داخل بهشت من شو». هنگامیکه داخل میشود میگوید: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ خوشا به حال کسی که قرائت این سوره را دوست میدارد».
الکاظم (علیه السلام)- مَنْ زَارَ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ لِلَّهِ لَا لِغَیْرِهِ یَطْلُبُ بِهِ ثَوَابَ اللَّهِ وَ تَنَجُّزَ مَا وَعَدَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ مِنْ حِینِ یَخْرُجُ مِنْ مَنْزِلِهِ حَتَّی یَعُودَ إِلَیْهِ یُنَادُونَهُ أَلَا طِبْتَ وَ طَابَتْ لَکَ الْجَنَّهًُْ تَبَوَّأْتَ مِنَ الْجَنَّهًِْ مَنْزِلًا.
امام کاظم (علیه السلام)- هرکس بهخاطر خود خداوند و برای انجام وعدهی او و به نیّت دریافت ثواب خداوند، به دیدار برادر مؤمن خود برود، خداوند هفتاد هزار فرشته را موکل او میکند که از زمانی که از خانه خارج میشود تا به خانه برگردد، همراه او باشند و به او میگویند آفرین و احسنت برتو و بهشت برتو گوارا باد، از هر کجای بهشت که میخواهی، مکان زندگی انتخاب کن.
الصّادق (علیه السلام)- إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ یُقْبِلُ قَوْمٌ عَلَی نَجَائِبَ مِنْ نُورٍ یُنَادُونَ بِأَعْلَی أَصْوَاتِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا أَرْضَهُ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّهًِْ حَیْثُ نَشاءُ قَالَ فَتَقُولُ الْخَلَائِقُ هَذِهِ زُمْرَهًُْ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عزّوجلّ هَؤُلَاءِ شِیعَهًُْ عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فَهُمْ صَفْوَتِی مِنْ عِبَادِی وَ خِیَرَتِی مِنْ بَرِیَّتِی فَتَقُولُ الْخَلَائِقُ إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا بِمَا نَالُوا هَذِهِ الدَّرَجَهًَْ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی بِتَخَتُّمِهِمْ فِی الْیَمِینِ وَ صَلَاتِهِمْ إِحْدَی وَ خَمْسِینَ وَ إِطْعَامِهِمُ الْمِسْکِینَ وَ تَعْفِیرِهِمُ الْجَبِینَ وَ جَهْرِهِمْ بِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.
امام صادق (علیه السلام)- روز قیامت، گروهی از مردم، همراه با نور خیرهکنندهای پیش میآیند و با بالاترین صدایشان ندا میدهند: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا أَرْضَهُ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ مخلوقات میگویند: «اینها گروه پیامبران هستند». که ناگاه ندایی از جانب خداوند عزّوجلّ میآید: «اینها شیعیان علیّبنابیطالب (علیه السلام) هستند، ایشان برگزیدگان من از میان بندگانم هستند و برگزیدگان من، از میان خوبانم میباشند». مخلوقات میگویند: «ای خدای ما و آقای ما! به چه سبب آنها به این رتبه رسیدهاند». ندایی از سوی خداوند تعالی میآید: «به سبب اینکه انگشتر در دست راست میانداختند و پنجاهویک رکعت [درطول شبانه روز] نماز میخواندند و مسکین را غذا میدادند و پیشانیشان را به خاک میگذاشتند (بر خاک سجده میکردند) و بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را [در نماز] بلند میخواندند».
السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ سَهْلِبْنِزِیَادٍ رَفَعَهُ قَالَ: لَمَّا حَضَرَ عَلِیَّبْنَالْحُسَیْنِ (علیه السلام) الْوَفَاهًُْ أُغْمِیَ عَلَیْهِ فَبَقِیَ سَاعَهًًْ ثُمَ رَفَعَ عَنْهُ الثَّوْبَ ثُمَّ قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَوْرَثَنَا الْجَنَّهًَْ نَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ ثُمَّ قَالَ احْفِرُوا لِی وَ ابْلُغُوا إِلَی الرسخ {الرَّشْحِ} قَالَ ثُمَّ مَدَّ الثَّوْبَ عَلَیْهِ فَمَات.
امام سجاد (علیه السلام)- سهلبنزیاد گوید: وقتی هنگام وفات امام سجاد (علیه السلام) رسید، بیهوش شد و پس از مدّتی به هوش آمد و پارچه را از روی او برداشتند و فرمود: «سپاس مخصوص خداوندی است که بهشت را میراث ما قرار داد تا هرکجای آن را که بخواهیم انتخاب کنیم، چه نیکوست پاداش عملکنندگان»! پس فرمود: «برایم قبری بکنید و قبر را عمیق بکنید تا به آب برسد» و سپس پارچه را بروی ایشان کشیدند و از دنیا رفت.
الکاظم (علیه السلام)- عَنْ إِسْمَاعِیلَبْنِهَمَّامٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ: لَمَّا حَضَرَ عَلِیَّبْنَالْحُسَیْنِ (علیه السلام) الْوَفَاهًُْ أُغْمِیَ عَلَیْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ فِی الْمَرَّهًِْ الْأَخِیرَهًِْ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ ثُمَّ مَاتَ (علیه السلام).
امام کاظم (علیه السلام)- اسماعیلبنهمام از امام کاظم (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: وقتی زمان وفات امام سجّاد (علیه السلام) فرا رسید، ایشان سهبار از هوش رفت و در بار آخر فرمود: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ و سپس جان سپرد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ فَسَمِعْتُ الْمَلَائِکَهًَْ یَقُولُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ فَقُلْتُ بِمَا ذَا وَعَدَکُمْ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا خَلَقَکُمْ أَشْبَاحَ نُورٍ فِی نُورٍ مِنْ نُورِ اللَّهِ تَعَالَی عُرِضَتْ عَلَیْنَا وَلَایَتُکُمْ فَقَبِلْنَاهَا وَ شَکَوْنَا مَحَبَّتَکُمْ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فَأَمَّا أَنْتَ فَوَعَدَنَا بِأَنْ یُرِیَنَاکَ مَعَنَا فِی السَّمَاءِ وَ قَدْ فَعَلَ وَ أَمَّا عَلِیٌّ (علیه السلام) فَشَکَوْنَا مَحَبَّتَهُ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فَخَلَقَ لَنَا فِی صُورَتِهِ مَلَکاً وَ أَقْعَدَهُ عَنْ یَمِینِ عَرْشِهِ عَلَی سَرِیرٍ مِنْ ذَهَبٍ مُرَصَّعٍ بِالدُّرِّ وَ الْجَوْهَرِ عَلَیْهِ قُبَّهًٌْ مِنْ لُؤْلُؤَهًٍْ بَیْضَاءَ یُرَی بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا وَ ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا بِلَا دِعَامَهًٍْ مِنْ تَحْتِهَا وَ لَا عِلَاقَهًٍْ مِنْ فَوْقِهَا قَالَ لَهَا صَاحِبُ الْعَرْشِ قُوْمِی بِقُدْرَتِی فَقَامَتْ فَکُلَّمَا اشْتَقْنَا إِلَی رُؤْیَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) نَظَرْنَا إِلَی ذَلِکَ الْمَلَکِ فِی السَّمَاءِ فَأَقْرِئْ عَلِیّاً مِنَّا السَّلَامَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- [در معراج] به آسمان هفتم برده شدم. از فرشتگان شنیدم [که میگفتند]: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ گفتم: «چه چیزی را به شما وعده داده بود»؟ گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آنگاه که خداوند شما را به صورت شبحهای نور از نور خداوند تعالی، آفرید، ولایت شما، بر ما عرضه شد. ما قبول کردیم و از [شدّت] محبّت شما به خداوند تعالی شکوِه کردیم [بهقدری شما را دوست داشتیم که نمیخواستیم از شما دور شویم]. که خداوند وعده داد که تو را به همراه ما، در آسمان به ما نشان دهد و این کار را کرد. و ما از محبّت علی (علیه السلام) بهسوی خدا شکوه کردیم ازاینرو خداوند برای ما فرشتهای به شکل او آفرید و آن (فرشته) را در سمت راست عرش خود، بر روی تختی از طلا نشاند که [آن تخت] با مروارید و گوهر تزئین شده بود، و بر روی آن (تخت) گنبدی از مروارید سفید قرار دارد که داخل آن از بیرونش و بیرون آن از داخلش معلوم بود، بدون اینکه هیچ پایهای در زیرش و بدون اینکه هیچ نگهدارندهای از بالایش، داشته باشد [در هوا آویزان بود]. صاحب عرش (خدا) به او فرمود: «به قدرت من، بلند شو»! بلند شد و ایستاد. و ما هرگاه مشتاق علی (علیه السلام) میشویم به آن فرشته در آسمان، نگاه میکنیم. سلام ما را به علی (علیه السلام) برسان».
الصّادق (علیه السلام)- فَمِنْ أَیْنَ یَظْهَرُ وَ کَیْفَ یَظْهَرُ (الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِیِّ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)) فقال (علیه السلام) یَا مُفَضَّلُ یَظْهَرُ وَحْدَهُ وَ یَأْتِی الْبَیْتَ وَحْدَهُ وَ یَلِجُ الْکَعْبَهًَْ وَحْدَهُ وَ یَجُنُّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ وَحْدَهُ فَإِذَا نَامَتِ الْعُیُونُ وَ غَسَقَ اللَّیْلُ نَزَلَ إِلَیْهِ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ (علیها السلام) وَ الْمَلَائِکَهًُْ صُفُوفاً فَیَقُولُ لَهُ جَبْرَئِیلُ یَا سَیِّدِی قَوْلُکَ مَقْبُولٌ وَ أَمْرُکَ جَائِزٌ فَیَمْسَحُ (علیه السلام) یَدَهُ عَلَی وَجْهِهِ وَ یَقُولُ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ وَ یَقِفُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ فَیَصْرُخُ صَرْخَهًًْ فَیَقُولُ یَا مَعَاشِرَ نُقَبَائِی وَ أَهْلَ خَاصَّتِی وَ مَنْ ذَخَرَهُمُ اللَّهُ لِنُصْرَتِی قَبْلَ ظُهُورِی عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ ائْتُونِی طَائِعِینَ.
امام صادق (علیه السلام)- مفضل عرض کرد: «[مهدی منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)] از کجا ظاهر میشود و چگونه آشکار میگردد»؟ فرمود: «ای مفضّل! او به تنهایی آشکار میگردد و تنها بهطرف خانهی خدا میآید و تنها داخل کعبه میشود و چون شب فرا رسد همچنان تنهاست، وقتی چشمها به خواب رفت و شب کاملاً تاریک شد جبرئیل و میکائیل و دستهدسته فرشتگان بر وی فرود میآیند و در آن میان جبرئیل به وی میگوید: «ای آقای من هرچه بفرمایی پذیرفته است و فرمانت رواست». او (قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)) هم دست بر رخسارش میکشد و میگوید: «الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ آنگاه در بین رکن و مقام میایستد و با صدای رسا میگوید: «ای نقبا و مردمی که به من نزدیک هستید، و ای کسانی که خداوند شما را پیش از ظهور من در روی زمین برای یاری من ذخیره کرده است با اختیار خود و برای اطاعت از من بهسوی من بیایید».
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِبْنِعُمَرَ قَال ... یَا مَوْلَایَ ثُمَّ مَا ذَا یَصْنَعُ الْمَهْدِیُّ قَالَ یَثُورُ سَرَایَا عَلَی السُّفْیَانِیِّ إِلَی دِمَشْقَ فَیَأْخُذُونَهُ وَ یَذْبَحُونَهُ عَلَی الصَّخْرَهًِْ ثُمَّ یَظْهَرُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) فِی اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّیقٍ وَ اثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ رَجُلًا أَصْحَابِهِ یَوْمَ کَرْبَلَاءَ فَیَا لَکَ عِنْدَهَا مِنْ کَرَّهًٍْ زَهْرَاءَ بَیْضَاءَ ... ثُمَّ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ یَا مُفَضَّلُ إِلَیْنَا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّهًِْ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) نَشْکُو إِلَیْهِ مَا نَزَلَ بِنَا مِنَ الْأُمَّهًِْ بَعْدَهُ وَ مَا نَالَنَا مِنَ التَّکْذِیبِ وَ الرَّدِّ عَلَیْنَا وَ سَبْیِنَا وَ لَعْنِنَا وَ تَخْوِیفِنَا بِالْقَتْلِ وَ قَصْدِ طَوَاغِیَتِهِمُ الْوُلَاهًِْ لِأُمُورِهِمْ مِنْ دُونِ الْأُمَّهًِْ بِتَرْحِیلِنَا عَنِ الْحُرْمَهًِْ إِلَی دَارِ مُلْکِهِمْ وَ قَتْلِهِمْ إِیَّانَا بِالسَّمِّ وَ الْحَبْسِ فَیَبْکِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ یَقُولُ یَا بَنِیَّ مَا نَزَلَ بِکُمْ إِلَّا مَا نَزَلَ بِجِدِّکُمْ قَبْلَکُمْ ثُمَّ تَبْتَدِئُ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) وَ تَشْکُو مَا نَالَهَا ... ثُمَّ یَقُومُ الْمَهْدِیُّ سَمِیُّ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلَیْهِ قَمِیصُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مُضَرَّجاً بِدَمِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَوْمَ شُجَّ جَبِینُهُ وَ کُسِرَتْ رَبَاعِیَتُهُ وَ الْمَلَائِکَهًُْ تَحُفُّهُ حَتَّی یَقِفُ بَیْنَ یَدَیْ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَیَقُولُ یَا جَدَّاهْ وَصَفْتَنِی وَ دَلَلْتَ عَلَیَّ وَ نَسَبْتَنِی وَ سَمَّیْتَنِی وَ کَنَیْتَنِی فَجَحَدَتْنِی الْأُمَّهًُْ وَ تَمَرَّدَتْ وَ قَالَتْ مَا وُلِدَ وَ لَا کَانَ وَ أَیْنَ هُوَ وَ مَتَی کَانَ وَ أَیْنَ یَکُونُ وَ قَدْ مَاتَ وَ لَمْ یُعْقِبْ وَ لَوْ کَانَ صَحِیحاً مَا أَخَّرَهُ اللَّهُ تَعَالَی إِلَی هَذَا الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ فَصَبَرْتُ مُحْتَسِباً وَ قَدْ أَذِنَ اللَّهُ لِی فِیهَا بِإِذْنِهِ یَا جَدَّاهْ فَیَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ.
امام صادق (علیه السلام)- مفضّل عرض کرد: «آقا! بعد از آن مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه میکند»؟ فرمود: «لشکری برای دستگیری سفیانی به دمشق میفرستد؛ او را گرفته و روی سنگی سر میبرند. آنگاه حسین (علیه السلام) با دوازده هزار دوست و هفتادودو نفری که در کربلا از یاران او بودند و با وی شهید شدند، آشکار میشود. ای خوش آن رجعت نوری ... ای مفضّل! گویا میبینم که ما ائمه (علیهم السلام) آن موقع جلو پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جمع شده و به آن حضرت شکایت میکنیم که امّت بعد از وی چه به روز ما آوردند، و میگوییم امّت ما را تکذیب کردند و بیاعتنایی و نفرین و لعنت و تهدید به قتل نمودند، والیان ستمگر آنها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعی از ما را با سم و حبس کشتند. در این وقت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سخت گریه میکند و میفرماید: «ای فرزندان من! هرچه به شما رسید بیشتر به جدّ شما رسید». آنگاه فاطمه زهراء (سلام الله علیها) میآید و از ظلمی که به او رفته گوید ... آنگاه مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همنام جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درحالیکه پیراهن آن حضرت را که آغشته به خون پیشانی و دندان پاکش میباشد پوشیده، و فرشتگان اطراف او را گرفتهاند، آمده و جلو پیغمبر (صلی الله علیه و آله) میایستد، و میگوید: «ای جدّ بزرگوار، شما مرا به اوصافی معرفی فرمودی که مردم مرا از روی آن اوصاف بشناسند. و نام و نسب و کنیهام را ذکر فرمودی. با این حال، این امّت منکر وجود من شدند و متمرّد گشتند». و گفتند: «مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متولّد نشده و اصلاً نبوده. اگر هست کجاست و کی میآید»؟ پدرش مرده و اولاد نداشته است و اگر او موجود و سالم میبود خدا آمدن او را تا این موقع به تأخیر نمیانداخت، ای جدمن! من کار را به خدا سپردم و تاکنون صبر کردم و اینک به فرمان الهی ظاهر گشتهام. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: الحَمْدُ لِلهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَا وَ شِیعَتِی یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ فَیَمُرُّ عَلَیْنَا الْمَلَائِکَهًُْ وَ یُسَلِّمُ عَلَیْنَا قَالَ فَیَقُولُونَ مَنْ هَذَا الرَّجُلُ وَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَیُقَالُ لَهُمْ هَذَا عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) ابْنُ عَمِّ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَیُقَالُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ فَیُقَالُ لَهُمْ هَؤُلَاءِ شِیعَتُهُ قَالَ فَیَقُولُونَ أَیْنَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) الْعَرَبِیُّ وَ ابْنُ عَمِّهِ فَیَقُولُونَ هُمَا عِنْدَ الْعَرْشِ قَالَ فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ عِنْدَ رَبِّ الْعِزَّهًِْ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) ادْخُلِ الْجَنَّهًَْ أَنْتَ وَ شِیعَتُکَ لَا حِسَابَ عَلَیْکَ وَ لَا عَلَیْهِمْ فَیَدْخُلُونَ الْجَنَّهًَْ وَ یَتَنَعَّمُونَ فِیهَا مِنْ فَوَاکِهِهَا وَ یَلْبَسُونَ السُّنْدُسَ وَ الْإِسْتَبْرَقَ وَ مَا لَمْ تَرَ عَیْنٌ فَیَقُولُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ الَّذِی مَنَّ عَلَیْنَا بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ بِوَصِیِّهِ عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) وَ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیْنَا بِهِمَا مِنْ فَضْلِهِ وَ أَدْخَلَنَا الْجَنَّةَ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ.
امام علی (علیه السلام)- من و شیعیانم در روز قیامت، بر روی منبرهایی از نور هستیم. فرشتگان بر ما عبور میکنند و سلام میکنند. [فرشتگان] میگویند: «این مرد کیست و اینها چه کسانی هستند»؟ به آنها گفته میشود: «این شخص علیّبنابیطالب (علیه السلام)، پسر عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) است». گفته میشود: «اینها [کسانی که همراه او بر منبرهای نور سوار هستند] چه کسانی هستند»؟ به آنها گفته میشود: «اینها شیعیان علی (علیه السلام) هستند». به فرشتگان میگویند: «پیامبر (صلی الله علیه و آله) عربی و پسر عمویش کجایند»؟ میگویند: «آن دو، در نزد عرش هستند». فرمود: «ندا کنندهای از آسمان از نزد پروردگار عزّت، ندا میدهد: «ای علی (علیه السلام)! تو و شیعیانت داخل بهشت شوید که نه تو حساب و کتاب داری و نه آنها حساب و کتاب دارند». آنها داخل بهشت میشوند و در آنجا از میوههای آن بهرهمند شده و حریر نازک و ضخیم در بر میکنند و چیزهایی که هیچ چشمی ندیده است. آنها میگویند: «سپاس مخصوص خداوندی است که ناراحتی را از دلهای ما برد، حقیقتاً که خداوند ما بخشنده است و به شکرگزاران جزا میدهد» (فاطر۳۴)، همان خدایی که به سبب پیامبرش محمّد (صلی الله علیه و آله) و بهواسطهی وصیّ او، علیّبنابیطالب (علیه السلام) بر ما منّت نهاد. و ستایش مخصوص خداوندی است که از فضلش به واسطهی آن دو نفر بر ما منّت نهاد و ما را وارد بهشت کرد فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ».
السّجّاد (علیه السلام)- إِذَا جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ یُنَادِی مُنَادٍ أَیْنَ الصَّابِرُونَ لِیَدْخُلُوا الْجَنَّةَ جَمِیعاً بِغَیْرِ حِسَابٍ قَالَ فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَهًُْ فَیَقُولُونَ إِلَی أَیْنَ یَا بَنِی آدَمَ فَیَقُولُونَ إِلَی الْجَنَّهًِْ فَیَقُولُونَ وَ قَبْلَ الْحِسَابِ فَقَالُوا نَعَمْ قَالُوا وَ مَنْ أَنْتُمْ قَالُوا الصَّابِرُونَ قَالُوا وَ مَا کَانَ صَبْرُکُمْ قَالُوا صَبَرْنَا عَلَی طَاعَهًِْ اللَّهِ وَ صَبَرْنَا عَنْ مَعْصِیَهًِْ اللَّهِ حَتَّی تَوَفَّانَا اللَّهُ عزّوجلّ قَالُوا أَنْتُمْ کَمَا قُلْتُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّهًَْ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ.
امام سجاد (علیه السلام)- از امام سجّاد (علیه السلام) روایت شده است: روز قیامت که اوّلین و آخرین مخلوقات در آن جمع میشوند، منادی از طرف خدای تعالی ندا میدهد: صابرین کجایند؟ تا بدون حساب داخل بهشت شوند». قومی و جمعیّتی از جا برمیخیزند، و ملائکه ایشان را ملاقات میکنند و از ایشان سؤال میکنند: «به کجا میروید»؟ گویند: «بهسوی بهشت». ملائکه سؤال میکنند. «پیش از حساب»؟ گویند: «آری»! از ایشان میپرسند: «شما کیستید که بدون حساب داخل بهشت میشوید»؟ گویند: «ما صابران هستیم». گویند: «صبرتان چه بود»؟ در جواب گویند: «صبر بر طاعت خدا و بر معصیت او نمودیم، تا مرگ ما فرا رسید، خداوند ما را به این جهان انتقال داد». ملائکه گویند: «راست گفتید، داخل بهشت شوید. فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ».
السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ أَبِیحَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ قَامَ مُنَادٍ فَنَادَی یُسْمِعُ النَّاسَ فَیَقُولُ أَیْنَ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ؟ قَالَ: فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ. فَیُقَالُ لَهُمُک اذْهَبُوا إِلَی الْجَنَّهًِْ بِغَیْرِ حِسَابٍ. قَالَ: فَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَهًُْ فَیَقُولُونَ إِلَی أَیْنَ؟ فَیَقُولُونَ: إِلَی الْجَنَّهًِْ بِغَیْرِ حِسَابٍ. قَالَ: وَ یَقُولُونَ: وَ أَیُّ ضَرْبٍ أَنْتُمْ مِنَ النَّاسِ؟ فَیَقُولُونَ: نَحْنُ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ. قَالَ: فَیَقُولُونَ: أَیَّ شَیْءٍ کَانَتْ أَعْمَالُکُمْ؟ قَالُوا: کُنَّا نُحِبُّ فِی اللَّهِ وَ نُبْغِضُ فِی اللَّهِ. قَالَ: فَیَقُولُونَ: نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِین.
امام سجّاد (علیه السلام)- وقتی خداوند، اوّلین و آخرین مخلوقات را [روز قیامت در عرصه محشر] جمع فرماید، نداکنندهای بپا میخیزد و ندا میدهد؛ بهطوریکه همهی مردم بشنوند؛ میگوید: «کجایند دوستیکنندگان با یکدیگر در راه خداوند»؟ حضرت فرمود: «گروهی از مردم بپا میخیزند». به آنها گفته میشود: «بدون حساب بهطرف بهشت بروید»، حضرت فرمود: فرشتگان (دیگری) آنان را ملاقات میکنند و میگویند: «به کجا میروید»؟ میگویند: «بدون حساب بهطرف بهشت میرویم». فرشتگان میگویند: «شما از کدام طایفه از مردمید»؟ میگویند: «ما دوستیکنندگان در راه خداییم». فرشتگان میگویند: «عمل و کار شما [در دنیا که موجب اینگونه محبوبیّت نزد خداوند گشته] چه بوده»؟ میگویند: «در راه خدا دوست میداشتیم و در راه خدا دشمن میداشتیم». فرشتگان گویند: «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ».