آیه قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ [79]
بگو: همان كسى آن را زنده مىكند كه نخستينبار آن را آفريد؛ و او نسبت به هر مخلوقى داناست.
أمیرالمومنین ( عَنْ أَبِیمُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ (قَالَ: ... فقال الصادق (وَ أَمَّا الْجِدَالُ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَهُوَ مَا أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ نَبِیَّهُ أَنْ یُجَادِلَ بِهِ مَنْ جَحَدَ الْبَعْثَ بَعْدَ الْمَوْتِ وَ إِحْیَاءَهُ لَهُ فَقَالَ اللَّهُ حَاکِیاً عَنْهُ وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ فَقَالَ اللَّهُ فِی الرَّدِّ عَلَیْهِ قُلْ یَا مُحَمَّدُ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ فَأَرَادَ اللَّهُ مِنْ نَبِیِّهِ أَنْ یُجَادِلَ الْمُبْطِلَ الَّذِی قَالَ کَیْفَ یَجُوزُ أَنْ یُبْعَثُ هَذِهِ الْعِظَامُ وَ هِیَ رَمِیمٌ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ فَیَعْجِزُ مَنِ ابْتَدَأَ بِهِ لَا مِنْ شَیْءٍ أَنْ یُعِیدَهُ بَعْدَ أَنْ یَبْلَی بَلِ ابْتِدَاؤُهُ أَصْعَبُ عِنْدَکُمْ مِنْ إِعَادَتِهِ ثُمَّ قَالَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً أَیْ إِذَا کَمَنَ النَّارَ الْحَارَّهًَْ فِی الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ الرَّطْبِ یَسْتَخْرِجُهَا فَعَرَّفَکُمْ أَنَّهُ عَلَی إِعَادَهًِْ مَا بَلِیَ أَقْدَرُ ثُمَّ قَالَ أَوَ لَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ أَیْ إِذَا کَانَ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ أَعْظَمَ وَ أَبْعَدَ فِی أَوْهَامِکُمْ وَ قَدَرِکُمْ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِ مِنْ إِعَادَهًِْ الْبَالِی فَکَیْفَ جَوَّزْتُمْ مِنَ اللَّهِ خَلْقَ هَذَا الْأَعْجَبِ عِنْدَکُمْ وَ الْأَصْعَبِ لَدَیْکُمْ وَ لَمْ تُجَوِّزُوا مِنْهُ مَا هُوَ أَسْهَلُ عِنْدَکُمْ مِنْ إِعَادَهًِْ الْبَالِی قَالَ الصَّادِقُ (فَهَذَا الْجِدَالُ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ لِأَنَّ فِیهَا قَطْعَ عُذْرِ الْکَافِرِینَ وَ إِزَالَهًَْ شُبَهِهِمْ.
امیرالمؤمنین ( از امام عسکری (روایت است: امام صادق (فرمود: ... و امّا مجادله احسن همان گونه است که خداوند به پیامبرش در بحث با منکرین حشر آموخته که برای ما مثلی زد ولی آفرینش خود را فراموش کرده بود. گفت چه کس این استخوان پوسیده را زنده میکند. (یس/۷۸) و خداوند در ردّ آنان فرمود: بگو ای محمّد (! یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ. الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ؛ به این ترتیب خداوند از پیامبرش خواسته تا با مخالفین حشر و قیامت، آنانی که گفتند: چگونه این استخوانهای پوسیده دوباره زنده میشود؟ مجادله کند و به او فرمود: قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ آیا خداوند از برگرداندن آنکه در آغاز او را آفرید، پس از پوسیده شدن عاجز و ناتوان میشود؟! بلکه به نظر شما، آغاز خلقت مشکلتر از برگرداندن آن است؟ الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً؛ یعنی وقتی خداوند آتش داغ را در درخت سبز تر و تازه پنهان کرده و سپس آن را بیرون نمود و پدید آورد، با این کار به شما فهماند که همو بر اعاده خلقت و احیای [دوباره] آنچه پوسیده شده نیز قادر و توانا است. سپس فرمود: أَوَ لَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الخَلَّاقُ الْعَلِیمُ؛ یعنی: آیا شما که خلقت جهانی با این همه شگفتی که نزد شما دشوارتر است را از خداوند جایز میشمارید، احیای استخوان پوسیده که نزد شما آسانتر است را روا نمیدارید؟! امام صادق (فرمود: «این معنای مجادله احسن است، که در آن جای هیچ عذر و بهانهای برای مخالف باقی نمیگذارد، و شبهه و اعتراضش مطابق فهم او پاسخ داده میشود».
الحسین ( عَنْ مُوسَیبْنِجَعْفَرٍ (عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْحُسَیْنِبْنِعَلِیٍّ (قَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ إِبْرَاهِیمَ (قَدْ بَهَتَ الَّذِی کَفَرَ بِبُرْهَانِ نُبُوَّتِهِ قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (أَتَاهُ مُکَذِّبٌ بِالْبَعْثِ بَعْدَ الْمَوْتِ وَ هُوَ أُبَیُّبْنُخَلَفٍ الْجُمَحِیُّ مَعَهُ عَظْمٌ نَخِرٌ فَفَرَکَهُ ثُمَّ قَالَ یَا مُحَمَّدُ (مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ فَأَنْطَقَ اللَّهُ مُحَمَّداً (بِمُحْکَمِ آیَاتِهِ وَ بَهَتَهُ بِبُرْهَانِ نُبُوَّتِهِ فَقَالَ: یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ فَانْصَرَفَ مَبْهُوتاً.
امام حسین ( از امام کاظم (نقل است که آن حضرت به واسطهی پدران گرامش، از امام حسین (روایت کرده است که فرمود: ... عالم یهودی به امام علی (گفت: «این ابراهیم است که فرد کافر، از برهان نبوّت او مبهوت شد». حضرت (فرمود: «همین طور است، و نزد حضرت محمّد (تکذیبکننده بعث بعد از مرگ نزد او آمد و او همان ابیّبنخلف الجمحی است. وی روزی استخوان کهنهای را نزد آن حضرت آورده و آن را مالید و پراکند و گفت: «ای محمّد! مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ و خداوند زبان محمّد (را به آیات محکم گویا فرموده و ابیّ را توسّط برهان نبوّت او، مبهوت ساخت و فرمود: قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ؛ و آن فرد تکذیبکننده مبهوت بازگشت.
أمیرالمومنین ( وَ أَمَّا احْتِجَاجُهُ تَعَالَی عَلَی الْمُلْحِدِینَ فِی دِینِهِ وَ کِتَابِهِ وَ رُسُلِهِ فَإِنَّ الْمُلْحِدِینَ أَقَرُّوا بِالْمَوْتِ وَ لَمْ یُقِرُّوا بِالْخَالِقِ فَأَقَرُّوا بِأَنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا ثُمَّ کَانُوا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْکافِرُونَ هذا شَیْءٌ عَجِیبٌ أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً ذلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ وَ کَقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ مِثْلُهُ قَوْلُهُ تَعَالَی وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَرِیدٍ کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلی عَذابِ السَّعِیرِ فَرَدَّ اللَّهُ تَعَالَی عَلَیْهِمْ مَا یَدُلُّهُمْ عَلَی صِفَهًِْ ابْتِدَاءِ خَلْقِهِمْ وَ أَوَّلِ نَشْئِهِمْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّیثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلیأَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئا.
امام علی ( و امّا استدلال خداوند بر انکارکنندگان دین و کتاب و پیامبرانش این است که انکارکنندگان، به مرگ اعتراف کردند ولی به خالق اعتراف نکردند؛ پس اعتراف نمودند که نبودند و سپس به وجود آمدند. خدای تعالی [در اینمورد] فرمود: ق، سوگند به قرآن مجید [که قیامت و رستاخیز حق است]! آنها تعجّب کردند که پیامبری انذارگر از میان خودشان بهسراغ آنها آمده [و سخن از معاد میگوید]؛ و کافران گفتند: «این چیز شگفتآوری است! آیا هنگامیکه مُردیم و خاک شدیم [دوباره به زندگی باز میگردیم]؟! این بازگشتی است بعید»!. (ق/۳۱) و مانند سخن خدای عزّوجلّ: وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ، و همینطور سخن خدای تعالی: بعضی از مردم، بدون هیچ علم و دانشی، دربارهی خدا مجادله میکنند؛ و از هر شیطان سرکشی پیروی مینمایند. بر او مقرّر شده که هرکس ولایتش را بر گردن نهد، بهطور مسلّم گمراهش میسازد، و به آتش سوزان راهنماییش میکند. (حج/۴۳) خدای تعالی بهوسیلهی چیزی که بر چگونگی آغاز خلقت و شروع آفرینش آنها دلالت میکند به آنها پاسخ داد: ای مردم! اگر در رستاخیز شکی دارید، [به این نکته توجّه کنید که]: ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» (چیزی شبیه گوشت جویدهشده)، که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل؛ تا برای شما روشن سازیم [که بر هرچیز قادریم]. و جنینهایی را که بخواهیم تا مدّت معیّنی در رحم [مادران] نگاه میداریم؛ [و آنچه را بخواهیم ساقط میکنیم]؛ بعد شما را بهصورت طفلی بیرون میآوریم؛ سپس هدف این است که به حدّ کمال و بلوغ خویش برسید. و بعضی از شما قبض روح میشوند؛ و بعضی از شما به نامطلوبترین مرحلهی عمر میرسند؛ آنچنان که بعد از علم و آگاهی، چیزی نمیدانند. (حج/۵)».
الصّادق ( عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ، عَنِ الصَّادِقِ (فِی حَدِیثٍ، أَنَّهُ قَالَ الزِّنْدِیقُ لَهُ: أَنَّی لِلْبَدَنِ بِالْبَعْثِ، وَ الْبَدَنُ قَدْ بَلَی وَ الْأَعْضَاءُ قَدْ تَفَرَّقَتْ، فَعُضْوٌ فِی بَلْدَهًٍْ تَأْکُلُهُ سِبَاعُهَا وَ عُضْوٌ بِأُخْرَی تُمَزِّقُهُ هَوَامُّهَا وَ عُضْوٌ قَدْ صَارَ تُرَاباً بُنِیَ بِهِ مَعَ الطِّینِ حَائِطٌ؟ قَالَ إِنَّ الَّذِی أَنْشَأَهُ مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ وَ قَدَّرَهُ عَلَی غَیْرِ مِثَالٍ کَانَ سَبَقَ إِلَیْهِ، قَادِرٌ عَلَی أَنْ یُعِیدَهُ کَمَا بَدَأَهُ، قَالَ: أَوْضِحْ لِی ذَلِکَ قَالَ: إِنَّ الرُّوحَ مُقِیمَهًٌْ فِی مَکَانِهَا، رُوحَ الْمُحْسِنِینَ فِی ضِیَاءٍ وَ فُسْحَهًٍْ وَ رُوحَ الْمُسِیءِ فِی ضِیقٍ وَ ظُلْمَهًٍْ وَ الْبَدَنُ یَصِیرُ تُرَاباً مِنْهُ خُلِقَ، وَ مَا تَقْذِفُ بِهِ السِّبَاعُ وَ الْهَوَامِّ مِنْ أَجْوَافِهَا، فَمَا أَکَلَتْهُ وَ مَزَّقَتْهُ کُلُّ ذَلِکَ فِی التُّرَابِ مَحْفُوظٌ عِنْدَ مَنْ لَا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّهًٍْ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ یَعْلَمُ عَدَدَ الْأَشْیَاءِ وَ وَزْنِهَا وَ إِنَّ تُرَابَ الرُّوحَانِیِّینَ بِمَنْزِلَهًِْ الذَّهَبِ فِی التُّرَابِ، فَإِذَا کَانَ حِینَ الْبَعْثِ مَطَرَتِ الْأَرْضُ فَتَرْبُو الْأَرْضُ ثُمَّ تَمْخَضُ مَخْضَ السَّقَّاءِ فَیَصِیرُ تُرَابُ الْبَشَرِ کَمَصِیرِ الذَّهَبِ مِنَ التُّرَابِ إِذَا غُسْلِ بِالْمَاءِ، وَ الزُّبْدِ مِنَ اللَّبَنِ إِذَا مُخِضَ فَیَجْتَمِعُ تُرَابُ کُلِّ قَالَبٍ، فَیَنْقُلُ بِإِذْنِ اللَّهِ إِلَی حَیْثُ الرُّوحُ فَتَعُودُ الصُّوَرُ بِإِذْنِ الْمُصَوِّرِ کَهَیْئَتِهَا وَ تَلِجُ الرُّوحُ فِیهَا، فَإِذَا قَدِ اسْتَوَی لَا یُنْکِرُ مِنْ نَفْسِهِ شَیْئاً.
امام صادق ( هشامبنحکم گوید: شخص زندیق به امام صادق (گفت: «چگونه میتواند دو مرتبه برانگیزاند با اینکه بدن فرسوده شده و اعضاء از یکدیگر جدا شدهاند؛ یک عضو در خلال سرزمین خوراک درنده شده و عضو دیگری را کرمها خوردهاند و عضوی را که خاک شده بود با آن دیواری ساختهاند»؟ فرمود: «کسی که آنها را از هیچ به وجود آورده و صورت بخشیده بدون اینکه سابقهی شکل و قیافه داشته باشد قادر است که دو مرتبه آنها را مانند اوّل بازگرداند». گفت: «این مطلب را توضیح بده». فرمود: «روح در محلّ خود عقیم است. روح نیکوکار در جای وسیع و روشنایی و روح بدکار در گرفتاری و ظلمت و بدن بهصورت خاکی در میآید که از آن آفریده شده و آنچه درّنده و حیوانات خوردهاند و پاره کردهاند تمامش در خاک پیش کسی که ذرّهای از او در ظلمات زمینی پنهان نیست و تعداد و وزن تمام اشیاء را میداند، محفوظ است. خاک آدمهای خوب مانند طلا در خاک است. هنگام حشر باران شور میبارد، زمین بارور میشود بعد مانند مشک به حرکت در میآید. خاک انسان مانند طلایی را که بهوسیلهی شستن خاک از درون آن جدا میکنند، جدا میشود و چنانچه کره از شیر وقتی تکانش بدهند، جدا میگردد. خاک هر قالبی با اجازهی خدا جمع میشود و به جایی که روح در آنجا است، منتقل میگردد و شکلها به اجازهی خداوند مانند اوّل میشود و روح در آنها میدمد یک مرتبه به پا میایستد و در خود هیچ کم و کاستیای مشاهده نمیکند».
الصّادق ( قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ الْعَسْکَرِیُّ (فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (أَ فَجَادَلَ رَسُولُ اللَّهِ (فَقَالَ الصَّادِقُ (مَهْمَا ظَنَنْتَ بِرَسُولِ اللَّهِ (مِنْ شَیْءٍ فَلَا تَظُنَّ بِهِ مُخَالَفَهًَْ اللَّهِ أَوَ لَیْسَ اللَّهُ تَعَالَی قَالَ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ وَ قَالَ: قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ لِمَنْ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا أَ فَتَظُنُّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (خَالَفَ مَا أَمَرَهُ اللَّهُ بِهِ فَلَمْ یُجَادِلْ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ وَ لَمْ یُخْبِرْ عَنِ اللَّهِ بِمَا أَمَرَهُ أَنْ یُخْبِرَ بِهِ.
امام صادق ( از امام عسکری (روایت است: مردی برخاست و بهطرف امام صادق (رفت و گفت: «ای فرزند رسول خدا (! آیا رسول خدا ([با فردی که زندهشدن دوبارهی انسانها را انکار میکرد] مجادله کرد»؟ امام صادق (فرمود: «هر زمان چیزی درمورد رسول خدا (گمان کردی، مخالفت با خدا را گمان نکن. آیا خدای تعالی نفرمود: و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. (نحل/۱۲۵)؟ و به کسی که برای خدا مثل زد فرمود: قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ. آیا گمان میکنی که رسول خدا (با دستوری که خدا به او داده بود مخالفت کرد و با آنچه خدا دستور داده بود مناظره نکرد و از طرف خدا از چیزی که خداوند دستور داده بود از آن خبر دهد، خبر نداد»؟!
علیبنإبراهیم ( قُلْ یَا مُحَمَّدُ (یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ. قَالَ: فَلَوْ أَنَّ الْإِنْسَانَ تَفَکَّرَ فِی خَلْقِ نَفْسِهِ لَدَلَّهُ ذَلِکَ عَلَی خَالِقِهِ لِأَنَّهُ یَعْلَمُ کُلُّ إِنْسَانٍ أَنَّهُ لَیْسَ بِقَدِیمٍ لِأَنَّهُ یَرَی نَفْسَهُ وَ غَیْرَهُ مَخْلُوقاً مُحْدَثاً وَ یَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَخْلُقْ نَفْسَهُ لِأَنَّ کُلَّ خَالِقٍ قَبْلَ خَلْقِهِ، وَ لَوْ خَلَقَ نَفْسَهُ لَدَفَعَ عَنْهَا الْآفَاتِ وَ الْأَوْجَاعَ وَ الْأَمْرَاضَ وَ الْمَوْتَ فَتَثْبُتُ عِنْدَ ذَلِکَ أَنَّ لَهَا إِلهاً خَالِقاً مُدَبِّراً هُوَ اللهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ.
علیّبنابراهیم ( یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ؛ اگر انسان به آفرینش خودش بیاندیشد، این اندیشیدن و تفکّر، باعث میشود که از وجود آفرینندهای آگاه گردد؛ زیرا هر انسانی میداند که انسان، قدیم نیست و چون میداند او و دیگر مخلوقات، آفریده شده و حادث هستند و نیز میداند که خودش، خود را خلق نکرده است؛ زیرا هر خالق، پیش از مخلوق خود وجود داشته است و اگر او خویش را خلق کرده بود، آفتها و دردها و بیماریها و مرگ را از خویش دفع میکرد. پس ثابت میشود که انسان، خالقی دارد که مدبّر است و آن خدای واحد و قهّار است.