آیه ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ [125]
با حکمت و اندرزِ نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما؛ و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت، از هرکسى بهتر مىداند چه کسى از راه او گمراهشدهاست؛ و او هدایتیافتگان را بهتر مىشناسد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَبَعَثَ اللَّهُ عَلَی صَحِیفَتِهِمُ الْأَرَضَهًَْ فَلَحِسَهَا فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) فَأَخْبَرَ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) بِذَلِکَ فَأَخْبَرَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) أَبَا طَالِبٍ فَدَخَلَ أَبُوطَالِبٍ عَلَی قُرَیْشٍ فِی الْمَسْجِدِ فَعَظَّمُوهُ وَ قَالُوا أَرَدْتَ مُوَاصَلَتَنَا وَ أَنْ تُسَلِّمَ ابْنَ أَخِیکَ إِلَیْنَا قَالَ وَ اللَّهِ مَا جِئْتُ لِهَذَا وَ لَکِنِ ابْنُ أَخِی أَخْبَرَنِی وَ لَمْ یَکْذِبْنِی أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَخْبَرَهُ بِحَالِ صَحِیفَتِکُمْ فَابْعَثُوا إِلَیَّ صَحِیفَتِکُمْ فَإِنْ کَانَ حَقّاً فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ ارْجِعُوا عَمَّا أَنْتُمْ عَلَیْهِ مِنَ الظُّلْمِ وَ قَطِیعَهًِْ الرَّحِمِ وَ إِنْ کَانَ بَاطِلًا دَفَعْتُهُ إِلَیْکُمْ فَأَتَوْا بِهَا وَ فَکُّوا الْخَوَاتِیمَ وَ إِذَا فِیهَا بِاسْمِکَ اللَّهُمَّ وَ اسْمِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَقَطْ فَقَالَ لَهُمْ أَبُو طَالِبٍ اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُفُّوا عَمَّا أَنْتُمْ عَلَیْهِ فَسَکَتُوا وَ تَفَرَّقُوا فَنَزَلَ ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ قَالَ کَیْفَ أَدْعُوهُمْ وَ قَدْ صَالَحُوا عَلَی تَرْکِ الدَّعْوَهًِْ فَنَزَلَ یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در کتاب شرف المصطفی در ماجرای شعب ابیطالب (علیه السلام) آمده است: خداوند موریانهای را بر نوشته مشرکین مسلّط فرمود تا اینکه آن را خورد و از بین برد. جبرئیل (علیه السلام) بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد و جریان نوشته را به آن حضرت اطّلاع داد. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم موضوع را با عمویش ابوطالب (علیه السلام) در میان نهاد. ابوطالب (رحمة الله علیه) به اجتماع قریش در مسجدالحرام رفت؛ آنان او را تکریم و تعظیم کردند و گفتند: «قصد داری به اجتماع ما برگردی و برادرزاده خود را به ما تسلیم نمایی»؟ ابوطالب (رحمة الله علیه) گفت: «به خدا قسم! من برای این مطالب که شما گفتید نیامدهام، برادرزادهام موضوعی را به من تذکّر داده و من هم میدانم که وی به من دروغ نمیگوید؛ خداوند او را از حال نوشتهی شما آگاه کرده، نوشتهتان را نزد من بیاورید، اگر راست بود از خداوند بترسید و دست از این ظلم و ستم و قطع رحم بردارید و اگر چنان چه این سخن دروغ است من او (پیامبر (صلی الله علیه و آله)) را به شما تسلیم خواهم کرد». نوشته را آوردند و مهرها را گشودند و جز کلمه «باسمک اللهم (به نام خدا)» و نام «محمد (صلی الله علیه و آله)» چیزی در آنجا نبود. ابوطالب (علیه السلام) گفت: «ای قوم! از خداوند بترسید و دست از این ظلم و ستم بردارید». پس از این جریان آن جماعت سکوت کردند و پراکنده شدند. پس این آیه نازل شد: ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّک پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «چگونه آنها را دعوت کنم، حال آنکه در پیمان و مصالحهای که کردهاند قرار گذاشتهاند که هرگونه دعوتی ترک شود، پس این آیه نازل شد، یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ».
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِبْنِعُمَرَ قَال سَأَلْتُ سَیِّدِیَ الصَّادِقَ (علیه السلام) ... فَمَا یَصْنَعُ الْمَهْدِیِّ (علیه السلام) عند ظهوره بِأَهْلِ مَکَّهًَْ قَالَ یَدْعُوهُمْ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ فَیُطِیعُونَهُ وَ یَسْتَخْلِفُ فِیهِمْ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ یَخْرُجُ یُرِیدُ الْمَدِینَهًْ.
امام صادق (علیه السلام)- مفضّل گوید: از مولایم امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: ... [مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگام ظهورش] با اهل مکّه چه میکند»؟ فرمود: «آنها را به حکمت و موعظهی حسنه دعوت میکند آنها هم از وی اطاعت میکنند. [سپس] قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مردی از خاندان خود را در آنجا به نیابت خود منصوب داشته و مکّه را به قصد مدینه ترک میگوید».
الزَّهرا (سلام الله علیها)- السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه (سلام الله علیها) ... أَنَا یَا مَوْلَاتِی بِکِ وَ بِأَبِیکِ وَ بَعْلِکِ وَ الْأَئِمَّهًِْ مِنْ وُلْدِکِ (علیهم السلام) مُوقِنٌ وَ بِوَلَایَتِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ أَشْهَدُ أَنَّ الدِّینَ دِینُهُمْ الْحُکْمَ حُکْمُهُمْ وَ هُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ دَعَوْا إِلَی سَبِیلِ اللهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ لَا تَأْخُذُهُمْ فِی اللَّهِ لَوْمَهًُْ لَائِم.
حضرت زهرا (سلام الله علیها)- سلام بر تو ای فاطمه (سلام الله علیها) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ... ای مولای من! من به تو، پدرت، همسرت و ائمّهی از فرزندانت (یقین دارم و به ولایت آنها مؤمن و به طاعت آنها پایبند هستم، گواهی میدهم که دین، دین آن ها و حکم، حکم آنهاست و آنها از جانب خداوند عزوجل ابلاغ کردهاند و با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارشان دعوت کردهاند، در راه خدا نکوهش نکوهشگری آنان را نمیگیرد.
الصّادق (علیه السلام)- دَفَعَ إِلَی مُحَمَّدِبْنِالْأَشْعَثِ کِتَاباً فِیهِ دُعَاءٌ وَ الصَّلَاهًُْ عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) الَّتِی فِیهِ ... اللَّهُمَّ إِنِّی أَبْدَأُ بِالشَّهَادَهًِْ لَهُ ثُمَّ بِالصَّلَاهًِْ عَلَیْهِ ... أَمَرَ بِطَاعَتِکَ وَ ائْتَمَرَ بِهَا سِرّاً وَ عَلَانِیَهًًْ وَ نَهَی عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ انْتَهَی عَنْهَا سِرّاً وَ عَلَانِیَهًًْ وَ دَلَّ عَلَی مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ أَخَذَ بِهَا وَ نَهَی عَنْ مَسَاوِی الْأَخْلَاقِ وَ رَغِبَ عَنْهَا وَ وَالَی أَوْلِیَاءَکَ بِالَّذِی تُحِبُّ أَنْ یُوَالَوْا بِهِ قَوْلًا وَ عَمَلًا وَ دَعَا إِلَی سَبِیلِکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ.
امام صادق (علیه السلام)- در نامهای که امام (علیه السلام) محمّد بن اشعث فرستاد که در آن دعا و صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود چنین آمده است که ... خداوندا! من در ابتدا با گواهیدادن به (نبوّت) او آغاز میکنم، سپس درود و صلوات بر او میفرستم ... پیامبر (صلی الله علیه و آله) همگان را به اطاعت از تو امر میکرد و خود، در پنهان و آشکار، امر تو را اطاعت میکرد؛ همواره از نافرمانی تو نهی میفرمود و خود در پنهان و آشکار از نافرمانی تو دوری میکرد؛ مردم را به اخلاق نیکو راهنمایی میکرد و خود نیز به آن عمل میکرد؛ همگان را از رذیلت های اخلاقی نهی میکرد و خود از آنها بیزار بود. با دوستان تو، آنچنان که تو میپسندی، هم در گفتار و هم در کردار دوستی میکرد و مردم را با حکمت و پندهای نیکو به راه تو فرا میخواند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیعَمْرٍوالزُّبَیْرِیِّ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنِ الدُّعَاءِ إِلَی اللَّهِ وَ الْجِهَادِ فِی سَبِیلِهِ ... قَالَ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَخْبَرَ {نَبِیَّهُ} فِی کِتَابِهِ الدُّعَاءَ إِلَیْهِ وَ وَصَفَ الدُّعَاهًَْ إِلَیْهِ فَجَعَلَ ذَلِکَ لَهُمْ دَرَجَاتٍ یُعَرِّفُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ یُسْتَدَلُّ بِبَعْضِهَا عَلَی بَعْضٍ فَأَخْبَرَ أَنَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَوَّلُ مَنْ دَعَا إِلَی نَفْسِهِ وَ دَعَا إِلَی طَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ أَمْرِهِ فَبَدَأَ بِنَفْسِهِ فَقَالَ وَ اللهُ یَدْعُوا إِلی دارِ السَّلامِ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ ثُمَّ ثَنَّی بِرَسُولِهِ فَقَالَ ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ یَعْنِی بِالْقُرْآنِ وَ لَمْ یَکُنْ دَاعِیاً إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَنْ خَالَفَ أَمْرَ اللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَیْهِ بِغَیْرِ مَا أُمِرَ {بِهِ} فِی کِتَابِهِ وَ الَّذِی أَمَرَ أَنْ لَا یُدْعَی إِلَّا بِه.
امام صادق (علیه السلام)- ابی عمرو زبیری میگوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «در مورد دعوت بهسوی خدا و جهاد در راه خدا مطالبی بفرمایید»! ... امام (علیه السلام) فرمود: «خداوند در قرآن، پیامبرش را از دعوت بهسوی خود مطّلع کرده و [راه و روش] دعوت بهسوی او را توصیف نموده؛ [برای روشهای دعوت بهسوی خدا] درجاتی قرار داده که هر درجه با درجهی دیگر شناخته میشود و هر مرتبه راهنمای مرتبهی بعدی است. خداوند [در قرآن] چنین خبر میدهد که ابتدا [و در اوّلین درجه]، خداوند اوّلین کسی است که مردم را به خود و اطاعت از خود و تبعیّت از اوامرش دعوت کرده؛ پس از خود آغاز کرده و می فرماید: خداوند به سرای سلامت فرا میخواند و هر که را بخواهد به راه راست هدایت میکند (یونس/۱۲۵) پس به ثنای پیامبرش پرداخته و فرموده: ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ یعنی براساس قرآن [مجادله کن]. و کسی که مخالف دستور خداست و به غیر از آنچه خدا در کتابش دستور داده است، به سوی خدا دعوت میکند، دعوتگر به شمار نیامده است. منظور همان چیزی است که خدا دستور داده است که فقط بهوسیلهی آن دعوت شود.
الرِّضا (علیه السلام)- الإِمَامُ یُحَلِّلُ حَلَالَ اللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِینِ اللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَی سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَهًِْ وَ الْمَوْعِظَهًِْ الْحَسَنَهًِْ وَ الْحُجَّهًِْ الْبَالِغَهًْ.
امام رضا (علیه السلام)- امام حلال خدا را حلال و حرام او را حرام میداند [و محدودهی آن را تعیین میکند] و اقامهی حدود میکند و از دین دفاع مینماید و مردم را با حکمت و پند عالی و دلیل کافی به راه خدا راهنمایی میکند.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- الْقُرْآنُ إِمَامٌ هُدًی وَ لَهُ قَائِدٌ یَهْدِی إِلَیْهِ وَ یَدْعُو إِلَیْهِ بِالْحِکْمَهًِْ وَ الْمَوْعِظَهًِْ الْحَسَنَهًِْ وَلِیُّ الْأَمْرِ بَعْدِی وَلِیُّهُ وَ وَارِثُ عِلْمِی وَ حِکْمَتِی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- قرآن، پیشوایی هدایتگر است که راهنما و رهبری دارد که با حکمت و پندهای نیکو، [مردم را] بهسوی قرآن هدایت و دعوت می کند، [آن رهبر من هستم و] پس از من ولی امر بعدی (علی (علیه السلام)) رهبر و ولیّ این امر است؛ او واث علم و حکمت من است.
الزَّهرا (سلام الله علیها)- لَمَّا أَجْمَعَ أَبُوبَکْرٍ عَلَی مَنْعِ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) فَدَک افْتَتَحَتِ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) الْکَلَامَ بِحَمْدِ اللَّه ... فَإِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ نِسَائِکُمْ، وَ أَخَا ابْنِ عَمِّی دُونَ رِجَالِکُمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِیُّ إِلَیْهِ (صلی الله علیه و آله)، فَبَلَّغَ الرِّسَالَهًَْ، صَادِعاً بِالنِّذَارَهًِْ، مَائِلًا عَنْ مَدْرَجَهًِْ الْمُشْرِکِینَ، ضَارِباً ثَبَجَهُمْ، آخِذاً بِأَکْظَامِهِمْ، دَاعِیاً إِلَی سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَهًِْ وَ الْمَوْعِظَهًِْ الْحَسَنَهًِْ.
حضرت زهرا (سلام الله علیها)- وقتی ابوبکر [مردم را] برای غصب فدک از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) جمع کرد، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با حمد الهی کلام خود را آغاز کرده و فرمود: ... اگر نسب پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بررسی کنید و بشناسید خواهید دانست که او پدر من است و مادرم از زنان شما نیست، برادر پسرعمویم (علی (علیه السلام)) است که هیچکدام از مردان شما چنین نیست و این چه نسب نیکویی است! پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسالت خود را درست به انجام رساند و پیام خدا را به بهترین شکل ممکن به جهانیان رساند و در همان حال، مردم را از حساب و کتاب هشدار داده از شیوه انحطاط آخرین مشرکان روی گردان شد، بر پیکر شرک ضرباتی شکننده وارد کرد، دهان آنها را [از یاوه گویی] بست؛ درحالیکه با حکمت و اندرز نیکو، مردم را به راه پروردگارش فرا میخواند.
الصّادق (علیه السلام)- قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) وَ قَدْ ذُکِرَ عِنْدَهُ الْجِدَالُ فِی الدِّینِ وَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الْأَئِمَّهًَْ (علیهم السلام) قَدْ نَهَوْا عَنْهُ فَقَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) لَمْ یَنْهَ عَنْهُ مُطْلَقاً وَ لَکِنَّهُ نَهَی عَنِ الْجِدَالِ بِغَیْرِ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ أَ مَا تَسْمَعُونَ اللَّهَ یَقُولُ وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَی ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَالْجِدَالُ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ قَدْ قَرَنَهُ الْعُلَمَاءُ بِالدِّینِ وَ الْجِدَالُ بِغَیْرِ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ مُحَرَّمٌ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَی شِیعَتِنَا وَ کَیْفَ یُحَرِّمُ اللَّهُ الْجِدَالَ جُمْلَهًًْ وَ هُوَ یَقُولُ وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّهًَْ إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری قَالَ اللَّهُ تَعَالَی تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ فَجَعَلَ عِلْمَ الصِّدْقِ الْإِتْیَانَ بِالْبُرْهَانِ وَ هَلْ یُؤْتَی بِالْبُرْهَانِ إِلَّا فِی الْجِدَالِ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ قِیلَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَمَا الْجِدَالُ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ وَ الَّتِی لَیْسَتْ بِأَحْسَنَ قَالَ أَمَّا الْجِدَالُ الَّذِی بِغَیْرِ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَأَنْ تُجَادِلَ مُبْطِلًا فَیُورِدَ عَلَیْکَ بَاطِلًا فَلَا تَرُدَّهُ بِحُجَّهًٍْ قَدْ نَصَبَهَا اللَّهُ وَ لَکِنْ تَجْحَدُ قَوْلَهُ أَوْ تَجْحَدُ حَقّاً یُرِیدُ ذَلِکَ الْمُبْطِلُ أَنْ یُعِینَ بِهِ بَاطِلَهُ فَتَجْحَدُ ذَلِکَ الْحَقَّ مَخَافَهًَْ أَنْ یَکُونَ لَهُ عَلَیْکَ فِیهِ حُجَّهًٌْ لِأَنَّکَ لَا تَدْرِی کَیْفَ الْمَخْلَصُ مِنْهُ فَذَلِکَ حَرَامٌ عَلَی شِیعَتِنَا أَنْ یَصِیرُوا فِتْنَهًًْ عَلَی ضُعَفَاءِ إِخْوَانِهِمْ وَ عَلَی الْمُبْطِلِینَ أَمَّا الْمُبْطِلُونَ فَیَجْعَلُونَ ضَعْفَ الضَّعِیفِ مِنْکُمْ إِذَا تَعَاطَی مُجَادَلَتَهُ وَ ضَعْفَ مَا {مَنْ خ ل} فِی یَدِهِ حُجَّهًًْ لَهُ عَلَی بَاطِلِهِ وَ أَمَّا الضُّعَفَاءُ مِنْکُمْ فَتَعْمَی قُلُوبُهُمْ لِمَا یَرَوْنَ مِنْ ضَعْفِ الْمُحِقِّ فِی یَدِ الْمُبْطِلِ وَ أَمَّا الْجِدَالُ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَهُوَ مَا أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ نَبِیَّهُ أَنْ یُجَادِلَ بِهِ مَنْ جَحَدَ الْبَعْثَ بَعْدَ الْمَوْتِ وَ إِحْیَاءِهِ لَهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی حَاکِیاً عَنْهُ وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی فِی الرَّدِّ عَلَیْهِ قُلْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ فَأَرَادَ اللَّهُ مِنْ نَبِیِّهِ أَنْ یُجَادِلَ الْمُبْطِلَ الَّذِی قَالَ کَیْفَ یَجُوزُ أَنْ یَبْعَثَ هَذِهِ الْعِظَامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ ... قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) فَهَذَا الْجِدَالُ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ لِأَنَّ فِیهَا قَطْعَ عُذْرِ الْکَافِرِینَ وَ إِزَالَهًَْ شُبَهِهِمْ وَ أَمَّا الْجِدَالُ بِغَیْرِ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَأَنْ تَجْحَدَ حَقّاً لَا یُمْکِنُکَ أَنْ تُفَرِّقَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ بَاطِلِ مَنْ تُجَادِلُهُ وَ إِنَّمَا تَدْفَعُهُ عَنْ بَاطِلِهِ بِأَنْ تَجْحَدَ الْحَقَّ فَهَذَا هُوَ الْمُحَرَّمُ لِأَنَّکَ مِثْلُهُ جَحَدَ هُوَ حَقّاً وَ جَحَدْتَ أَنْتَ حَقّاً آخَرَ وَ قَالَ أَبُومُحَمَّدٍالْحَسَنُبْنُعَلِیٍّ الْعَسْکَرِیُّ (علیه السلام) فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ آخَرُ فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَ فَجَادَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) مَهْمَا ظَنَنْتَ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ شَیْءٍ فَلَا تَظُنَّنَّ بِهِ مُخَالَفَهًَْ اللَّهِ أَ لَیْسَ اللَّهُ قَدْ قَالَ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ وَ قَالَ قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ لِمَنْ ضَرَبَ للهِ مَثَلًا أَ فَتَظُنُّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) خَالَفَ مَا أَمَرَهُ اللَّهُ بِهِ فَلَمْ یُجَادِلْ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ وَ لَمْ یُخْبِرْ عَنِ اللَّهِ بِمَا أَمَرَهُ أَنْ یُخْبِرَ بِهِ.
امام صادق (علیه السلام)- امام عسکری (علیه السلام) در تفسیرش آورده است: در محضر امام صادق (علیه السلام) بیان شد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ائمّه معصومین (علیهم السلام) از جدال و بحث در امر دین نهی فرمودهاند، امام صادق (علیه السلام) فرمود: «نه! آنها از مطلق جدال نهی نکردهاند، بلکه از جدال به وسیله غیر آنچه برتر از همه است نهیکردهاند آیا نشنیدهاید که خداوند میفرماید: با اهل کتاب، جز به نیکوترین شیوهای مجادله مکنید (عنکبوت/۴۶)؟! و یا میفرماید: ادْعُ إلِی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ، علما اینگونه بحث و جدل را به دین نزدیک میدانند و جدل به غیر این صورت را حرام میشمارند؛ خدا آن را بر شیعیان ما حرام کرده است؛ چگونه ممکن است خداوند همه نوع جدل را حرام بکند، درحالیکه خود میافزاید: گفتند: جز یهودان و ترسایان کسی به بهشت نمیرود. (بقره/۱۱۱) پس فرموده است: این آرزوی آنهاست. بگو: اگر راست میگویید حجّت خویش بیاورید (بقره/۱۱۱) بنابراین خدا علم راستین و حقیقت و ایمان را با آوردن برهان و دلیل همراه کرده است و آیا جز این است که در جدل با بهترین راه برهان و دلیل صحیح آورده میشود؟ سؤال شد: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! جدل با بهترین راه و جدل با راهی که بهترین راه نیست، چیست»؟ فرمود: «جدل از راهی که بهترین راه نیست یعنی اینکه تو با یک شخص یاوهگو وارد مباحثه شوی و او تو را وادارد که به دروغ و باطل متوسّل شوی و بهجای اینکه به او با برهانهایی که خدا معیّنکرده پاسخ دهی؛ لذا تو یا کلام او را انکار میکنی یا حقّی را که آن دروغگو میخواهد تا با آن باطل خود را ثابتکند، از ترس اینکه مبادا دروغگو از آن حق علیه تو استفاده کند انکار میکنی؛ زیرا نمیدانی [در صورت گفتن آن حق] چگونه میتوانی از آن رهایی یابی. بر شیعهی ما حرام است که برای برادران خود که [از نظر فهم برهانها] ضعیف هستند و علیه یاوهگویان، مایه پیچیدگی و سردرگمی باشند. [این کار باعث شود که] یاوهگویان، ضعف شما و ضعف برهان شما را دلیل بر باطلبودن عقیدهی شما و حجّتی بر باطل خود قرار میدهند و ضعیفان هنگامی که ضعف شما را که برحق هستید را در برابر یاوهگو میبینند، قلبشان اندوهناک میشود. امّا جدل از بهترین راه؛ همان است که خداوند به پیامبرش امر کرده است که با آن برهان، با منکران معاد و رستاخیز مجادله کند، لذا خداوند باریتعالی داستان آن منکر معاد را نقل کرده و فرموده است: در حالی که آفرینش خود را از یاد برده است، برای ما مثَل میزند که چه کسی این استخوآنهای پوسیده را زنده میکند (یس/۷۸) و در پاسخ به او فرموده است: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! بگو: کسی آنها را زنده میکند که در آغاز بیافریده است، و او به هر آفرینشی داناست* آن خدایی که از درخت سبز برایتان آتش پدید آورد و شما از آن آتش میافروزید. (یس/۸۰۷۹). یعنی خداوند از پیامبرش میخواهد با آن یاوهگویی که گفته است: چگونه ممکن است خدا این استخوان پوسیده را زنده کند؟ مجادله نماید» ... امام صادق (علیه السلام) فرمود: «این همان جدل با برهان برتر است؛ زیرا به این وسیله دستاویز و تکیهگاه کافران از هم میگسلد و بیاساس میشود و شبهه آنان از میان میرود. امّا نتیجهی جدل با غیر برهان برتر آن است که تو حق را انکار کنی؛ چون نمیتوانی بین حق و باطل طرف جدل خود فرقی بگذاری، لذا حق را انکار میکنی و تنها راه ردّ باطل یاوهگو، انکار حق است و این عمل حرام است، چون تو شبیه او میشوی، او یک حقی را رد میکند و تو، حق و حقیقت دیگری را انکار میکنی. امام عسکری (علیه السلام) فرمود: «مردی برخاست و پرسید: «ای پسر رسولخدا! (علیه السلام)آیا رسولخدا (صلی الله علیه و آله) هم مجادله میکرد»؟ فرمود: «دربارهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) هر گمانی میکنی، بکن؛ امّا هرگز مپندار او با امر خدا مخالفتی بکند! آیا خداوند تعالی نفرمودهاست: وَ جَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ و یا نفرموده: قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ خطاب به آن که برای خدا مثلی زد. آیا گمان میکنی پیامبر (صلی الله علیه و آله) با امر خداوند مخالفتکرده و آنگونه که خداوند به او امرکرده، مجادله نکرده و از آن چه خدا به او امرکرده، خبر ندادهاست»؟!
علیّابنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ قَالَ بِالْقُرْآن.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ یعنی با قرآن.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- نَحْنُ الْمُجَادِلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ عَلَی لِسَانِ سَبْعِینَ نَبِیّا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ما در تبلیغ دین خدا به زبان هفتاد پیامبر مجادلهکنندهایم.
العسکری (علیه السلام)- إِنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ لِقُدْرَتِهِ عَلَی الْأَشْیَاءِ قَدَرَ عَلَی مَا هُوَ أَصْلَحُ لَکُمْ فِی تَعَبُّدِهِ إِیَّاکُمْ مِنْ مُدَارَاتِهِمْ وَ مُقَابَلَتِهِمْ بِالْجِدَالِ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ.
امام عسکری (علیه السلام)- إِنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ چون بر هر چیز قدرت دارد. آنچه را به صلاح شما بوده انتخاب کرده که با آنها مدارا کنید و با جدال احسن و استدلال صحیح با آنها روبرو شوید.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَمَّا الْجِدَالُ وَ مَعَانِیهِ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی ... کَقَوْلِهِ سُبْحَانَهُ قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ فِی زَوْجِها وَ تَشْتَکِی إِلَی اللهِ وَ قَوْلِهِ سُبْحَانَهُ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ وَ مِثْلُ هَذَا کَثِیرٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی.
امام علی (علیه السلام)- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: معنای جدال در قرآن چنین است که ... در جایی از قرآن میفرماید: خداوند سخن زنی را که درباره شوهرش به تو مراجعه کرده بود و به خداوند شکایت میکرد شنید (مجادله/۱) و در جایی دیگر میفرماید: وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ و امثال این آیات در قرآن، فراوان است.