آیه ۵۱ - سوره نحل

آیه وَ قالَ اللهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ [51]

خداوند فرمان داده: «دو معبود [براى خود] انتخاب نکنید؛ معبود [شما] تنها خداى یگانه است؛ فقط از [کیفر] من بترسید»!

خداوند فرمان داده: «دو معبود [برای خود] انتخاب نکنید؛ معبود [شما] تنها خدای یگانه است»

۱ -۱
(نحل/ ۵۱)

علی‌ّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- ثُمَّ إِحْتَجَّ عَزَّوَجَلَّ عَلَی الثَّنَوِیَّهًِْ فَقَالَ لَا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ.

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- خداوند در این آیه برای افرادی که قائل به وجود دو خدا هستند (بت‌پرستان و مشرکان)، حجّت و برهان آورده و می‌فرماید: لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإیَّایَ فَارْهَبُونِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۵۴
القمی، ج۱، ص۳۸۵
۱ -۲
(نحل/ ۵۱)

الصّادق (علیه السلام)- لا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ یَعْنِی بِذَلِکَ وَ لَا تَتَّخِذُوا إِمَامَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِمَامٌ وَاحِدٌ.

امام صادق (علیه السلام)- لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ یعنی نباید دو امام و رهبر داشته باشید، بلکه امام و رهبر هم یکی است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۵۶
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۵۷/ العیاشی، ج۲، ص۲۶۱/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۳
(نحل/ ۵۱)

الصّادق (علیه السلام)- لَا یَکُونُ إِمَامَانِ إِلَّا وَاحِدُهُمَا صَامِتٌ لَا یَتَکَلَّمُ حَتَّی یَمْضِیَ الْأَوَّلُ.

امام صادق (علیه السلام)- هیچ‌گاه در یک زمان دو امام نخواهد بود مگر اینکه یکی خاموش باشد و سخنی نگوید تا امام دیگر از دنیا برود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۵۶
الإحتجاج، ج۲، ص۳۳۳
۱ -۴
(نحل/ ۵۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَمَّا الْوَاحِدُ فَهُوَ اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَمَّا الِاثْنَانِ فَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِد.

امام علی (علیه السلام)- عدد یک، خدای یکتاست که شریک ندارد و عدد دو، فرموده‌ی خدای عزّوجلّ است: لا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۵۶
بحارالأنوار، ج۱۰، ص۶/ الخصال، ج۲، ص۵۹۹
۱ -۵
(نحل/ ۵۱)

الصّادق (علیه السلام)- سُئِلَ أبُوعَبْدِاللهِ (علیه السلام) قِیلَ لَهُ أَ لَا یَجُوزُ أَنْ یَکُونَ صَانِعُ الْعَالَمِ أَکْثَرَ مِنْ وَاحِدٍ؟ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَا یَخْلُو قَوْلُکَ إِنَّهُمَا اثْنَانِ مِنْ أَنْ یَکُونَا قَدِیمَیْنِ قَوِیَّیْنِ أَوْ یَکُونَا ضَعِیفَیْنِ أَوْ یَکُونَ أَحَدُهُمَا قَوِیّاً وَ الْآخَرُ ضَعِیفاً فَإِنْ کَانَا قَوِیَّیْنِ فَلِمَ لَا یَدْفَعُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا صَاحِبَهُ وَ یَتَفَرَّدُ بِالرُّبُوبِیَّهًِْ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّ أَحَدَهُمَا قَوِیٌّ وَ الْآخَرَ ضَعِیفٌ ثَبَتَ أَنَّهُ وَاحِدٌ کَمَا نَقُولُ لِلْعَجْزِ الظَّاهِرِ فِی الثَّانِی وَ إِنْ قُلْتَ إِنَّهُمَا اثْنَانِ لَمْ یَخْلُ مِنْ أَنْ یَکُونَا مُتَّفِقَیْنِ مِنْ کُلِّ جِهَهًٍْ أَوْ مُفْتَرِقَیْنِ مِنْ کُلِّ جِهَهًٍْ فَلَمَّا رَأَیْنَا الْخَلْقَ مُنْتَظِمَهًًْ وَ الْفَلَکَ جَارِیاً وَ اخْتِلَافَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ دَلَّ ذَلِکَ عَلَی صِحَّهًِْ الْأَمْرِ وَ التَّدْبِیرِ وَ ائْتِلَافِ الْأَمْرِ وَ أَنَّ الْمُدَبِّرَ وَاحِد.

امام صادق (علیه السلام)- از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: «چرا جایز نیست بگوییم جهان بیش از یک آفریدگار داشته است»؟! فرمود: «آنچه از این سخن متصّور می‌شود، چند حالت است: یا آن دو خالق هر دو قوی و ازلی هستند، یا هر دو ضعیفاند و یا یکی قوی و دیگری ضعیف است. اگر هر دو را قوی بپنداریم، چرا هرکدام دیگری را به کناری نمی‌زند تا خود به تنهایی مقام ربوبیّت را داشته باشد؟! اگر یکی را ضعیف و دیگری را قوی تصّور کنی، در واقع یک خدا داری؛ چون خودت به ضعف دیگری معترف هستی و اگر بگویی، هر دو به یک اندازه نیرو دارند و از هر جهت همسان و شبیه‌اند یا کاملاً دو نیروی متفاوت با همدیگر هستند؛ آنچه از نظم هستی می‌بینیم این نظریه را نقض می‌کند؛ زیرا نظم مخلوقات و مدارات آسمانی و تفاوت و توالی شب و روز و ماه و خورشید، دلالت بر هماهنگی تدبیر امور دارد، پس مدبّر یکی است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۵۶
البرهان
۱ -۶
(نحل/ ۵۱)

الرِّضا (علیه السلام)- عَنِ الرِّضَا (علیه السلام) فَإِنْ قِیلَ فَلِمَ لَا یَجُوزُ أَنْ یَکُونَ فِی الْأَرْضِ إِمَامَانِ فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ أَوْ أَکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ قِیلَ لِعِلَلٍ مِنْهَا أَنَّ الْوَاحِدَ لَا یَخْتَلِفُ فِعْلُهُ وَ تَدْبِیرُهُ وَ الِاثْنَیْنِ لَا یَتَّفِقُ فِعْلُهُمَا وَ تَدْبِیرُهُمَا وَ ذَلِکَ أَنَّا لَمْ نَجِدْ اثْنَیْنِ إِلَّا مُخْتَلِفَیِ الْهَمِّ وَ الْإِرَادَهًِْ فَإِذَا کَانَا اثْنَیْنِ ثُمَّ اخْتَلَفَ هَمُّهُمَا وَ إِرَادَتُهُمَا وَ تَدْبِیرُهُمَا وَ کَانَا کِلَاهُمَا مُفْتَرِضَیِ الطَّاعَهًِْ لَمْ یَکُنْ أَحَدُهُمَا أَوْلَی بِالطَّاعَهًِْ مِنْ صَاحِبِهِ فَکَانَ یَکُونُ فِی ذَلِکَ اخْتِلَافُ الْخَلْقِ وَ التَّشَاجُرُ وَ الْفَسَادُ ثُمَّ لَا یَکُونُ أَحَدٌ مُطِیعاً لِأَحَدِهِمَا إِلَّا وَ هُوَ عَاصٍ لِلْآخَرِ فَتَعُمُّ الْمَعْصِیَهًُْ أَهْلَ الْأَرْضِ ثُمَّ لَا یَکُونُ لَهُمْ مَعَ ذَلِکَ السَّبِیلُ إِلَی الطَّاعَهًِْ وَ الْإِیمَانِ وَ یَکُونُونَ إِنَّمَا أَتَوْا فِی ذَلِکَ مِنْ قِبَلِ الصَّانِعِ الَّذِی وَضَعَ لَهُمْ بَابَ الِاخْتِلَافِ وَ التَّشَاجُرِ إِذْ أَمَرَهُمْ بِاتِّبَاعِ الْمُخْتَلِفَیْنِ وَ مِنْهَا أَنَّهُ لَوْ کَانَا إِمَامَیْنِ کَانَ لِکُلٍّ مِنَ الْخَصْمَیْنِ أَنْ یَدْعُوَ إِلَی غَیْرِ مَا یَدْعُو إِلَیْهِ صَاحِبُهُ فِی الْحُکُومَهًِْ ثُمَّ لَا یَکُونُ أَحَدُهُمَا أَوْلَی بِأَنْ یُتَّبَعَ مِنْ صَاحِبِهِ فَتَبْطُلُ الْحُقُوقُ وَ الْأَحْکَامُ وَ الْحُدُودُ وَ مِنْهَا أَنَّهُ لَا یَکُونُ وَاحِدٌ مِنَ الْحُجَّتَیْنِ أَوْلَی بِالنُّطْقِ وَ الْحُکْمِ وَ الْأَمْرِ وَ النَّهْیِ مِنَ الْآخَرِ فَإِذَا کَانَ هَذَا کَذَلِکَ وَجَبَ عَلَیْهِمَا أَنْ یَبْتَدِئَا بِالْکَلَامِ وَ لَیْسَ لِأَحَدِهِمَا أَنْ یَسْبِقَ صَاحِبَهُ بِشَیْءٍ إِذَا کَانَا فِی الْإِمَامَهًِْ شِرْعاً وَاحِداً فَإِنْ جَازَ لِأَحَدِهِمَا السُّکُوتُ جَازَ السُّکُوتُ لِلْآخَرِ مِثْلَ ذَلِکَ وَ إِذَا جَازَ لَهُمَا السُّکُوتُ بَطَلَتِ الْحُقُوقُ وَ الْأَحْکَامُ وَ عُطِّلَتِ الْحُدُودُ وَ صَارَتِ النَّاسُ کَأَنَّهُمْ لَا إِمَامَ لَهُم.

امام رضا (علیه السلام)- اگر کسی گفت: «چرا در یک زمان نمی‌تواند دو و یا بیشتر از آن، امام وجود داشته باشد»؟ در جوابش گفته می‌شود: «به علّت‌های مختلفی؛ یکی از آن علّت‌ها این است که عملکرد و تدبیر یک نفر همواره ثابت است و امّا دو نفر دقیقاً عملکرد و تدبیر یکسان ندارند و دلیل آن این است که هیچ دو نفری را نمی‌توانیم پیدا کنیم مگر آنکه همت و اراده‌های مختلفی داشته باشند. حال اگر فرض شود اطاعت از دو نفر همزمان واجب باشد درحالی‌که در هر شرایطی اراده و تدبیرشان متفاوت است و فرض شود که اطاعت از یکی بر اطاعت دیگری تقدّم نیز نداشته باشد، حتماً در این صورت اختلاف رفتار و مشاجرات و فساد ایجاد می‌شود و در این حال هرکس مطیع یکی از آن دو باشد حتماً از اطاعت دیگری سرباز زده، در این صورت گناه در بین اهل زمین عمومیّت پیدا خواهد کرد و راهی به‌سوی اطاعت و ایمان وجود نخواهد داشت و مقصّر آن نیز خود خالق است که با امرکردن به تبعیّت از دو امر مختلف و متفاوت، باب اختلاف و مشاجره را بازگذاشته است؛ همین‌طور است اگر دو امام وجود داشته باشد، در این صورت اگر دو نفر با یکدیگر اختلافی داشته باشد هرکدام می‌تواند در حکم به امامی غیر از امام فرد دیگر رجوع کند و هیچ‌کدام از دو امام اولویّت بیشتری برای مراجعه ندارند؛ در نتیجه احکام و حق‌ها و حدودها از بین می‌رود. از طرفی دلیل و حجّت هیچ‌کدام از این دو طرف از لحاظ گفتاری یا حکمی از جهت امر و نهی اولویّتی بر دیگری ندارد پس هر دو می‌توانند آغاز سخن کنند و با توجّه به اینکه امامت یک اسلوب یکسان دارد، هیچ‌کدام حق ندارند فرد همراه خود را به چیزی [برخلاف اسلوب] راهنمایی کند؛ اگر سکوت برای یکی از امامان جایز باشد برای دیگری نیز جایز است و وقتی هر دو اجازه‌ی سکوت [و عدم اظهار نظر] داشته باشند حق‌ها و حکم‌ها باطل می‌شود و حدود معطّل می‌ماند و گویا مردم اصلاً امامی ندارند»!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۵۶
بحارالأنوار، ج۶، ص۶۱/ العیاشی، ج۲، ص۲۶۱/ نورالثقلین/ البرهان

فقط از [کیفر] من بترسید

۲ -۱
(نحل/ ۵۱)

الصّادق (علیه السلام)- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ (رحمة الله علیه) عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْهُمْ (علیه السلام) قَالَ فِیمَا وَعَظَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عِیسَی (علیه السلام): یَا عِیسَی (علیه السلام) ابْغِنِی عِنْدَ وِسَادِکَ تَجِدْنِی وَ ادْعُنِی وَ أَنْتَ لِی مُحِبٌّ فَإِنِّی أَسْمَعُ السَّامِعِینَ أَسْتَجِیبُ لِلدَّاعِینَ إِذَا دَعَوْنِی یَا عِیسَی (علیه السلام) خَفْنِی وَ خَوِّفْ بِی عِبَادِی لَعَلَّ الْمُذْنِبِینَ أَنْ یُمْسِکُوا عَمَّا هُمْ عَامِلُونَ بِهِ فَلَا یَهْلِکُوا إِلَّا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ یَا عِیسَی (علیه السلام) ارْهَبْنِی رَهْبَتَکَ مِنَ السَّبُعِ وَ الْمَوْتِ الَّذِی أَنْتَ لَاقِیهِ فَکُلُّ هَذَا أَنَا خَلَقْتُهُ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ.

امام صادق (علیه السلام)- علی‌بن‌اسباط از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که در مورد موعظه‌های خداوند درباره‌ی حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود: خدا به عیسی (علیه السلام) فرمود: «ای عیسی (علیه السلام)! مرا کنار بالش خود جستجو کن (در هر حالی به فکر من باش) که مرا خواهی یافت، مرا بخوان که تو برای من دوست داشتنی هستی و وقتی مرا می‌خوانی، شنواترین شنوایان و پاسخگوترین به سؤال‌کنندگان هستم. ای عیسی (علیه السلام)! از من بترس و بندگان مرا نیز از [عذاب من] بترسان، شاید که به این واسطه‌ی از کارهایی که انجام می‌دهند دست بکشند، زیرا [این کارها] درحالی‌که [به بدی آن‌ها] علم دارند آن‌ها را هلاک می‌کند. ای عیسی (علیه السلام)! همان‌گونه که از یک حیوان درنده و از مرگ که حتماً آن را درک خواهی کرد می‌ترسی، از [عذاب] من نیز بترس، که همه‌ی این‌ها (حیوانات درنده و مرگ) را من خلق کرده‌ام؛ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۵۸
بحارالأنوار، ج۱۴، ص۲۹۴
بیشتر