آیه ۷۱ - سوره زخرف

آیه يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فيها خالِدُونَ [71]

[اين در‌حالى است كه براى پذيرايى آن‌ها] ظرف‌هاى طلايى و جام‌هاى [شراب طهور] را گرداگرد آن‌ها مى‌گردانند؛ و در آنجا هرچه دل‌ها مى‌خواهد و چشم‌ها از آن لذّت مى‌برد آماده است؛ و شما جاودانه در آن خواهيد ماند.

[این درحالی است که برای پذیرایی آن‌ها] ظرف‌های طلایی و جام‌های [شراب طهور] را گرداگرد آن‌ها می‌گردانند

۱ -۱
(زخرف/ ۷۱)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ أَیْ قِصَاعٍ وَ أَوَانِی.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- یطَافُ عَلیهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ و أَکْوابٍ در اینجا اکواب به‌معنای لیوان‌ها و جام‌هاست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۱۴
بحارالأنوار، ج۸، ص۱۸۱/ البرهان

و در آنجا هرچه دل‌ها می‌خواهد و چشم‌ها از آن لذّت می‌برد آماده است؛ و شما جاودانه در آن خواهید ماند

۲ -۱
(زخرف/ ۷۱)

الهادی (علیه السلام)- وَ أَمَّا الْجَنَّهًُْ فَإِنَّ فِیهَا مِنَ الْمَآکِلِ وَ الْمَشَارِبِ وَ الْمَلَاهِی مَا تَشْتَهِی الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَبَاحَ اللَّهُ ذَلِکَ کُلَّهُ لِآدَمَ وَ الشَّجَرَهًُْ الَّتِی نَهَی اللَّهُ عَنْهَا آدَمَ (علیه السلام) وَ زَوْجَتَهُ أَنْ یَأْکُلَا مِنْهَا شَجَرَهًُْ الْحَسَدِ عَهِدَ إِلَیْهِمَا أَنْ لَا یَنْظُرَا إِلَی مَنْ فَضَّلَ اللَّهُ عَلَی خَلَائِقِهِ بِعَیْنِ الْحَسَدِ فَنَسِیَ وَ نَظَرَ بِعَیْنِ الْحَسَدِ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً.

امام هادی (علیه السلام)- امّا بهشت، البتّه هرگونه خوراکی، نوشابه، هرچه دل‌ها می‌خواهد و چشم‌ها از آن لذّت می‌برد و سرگرمی که دل بخواهد و چشم لذّت برد، در آن هست و همه را هم خداوند برای آدم حلال کرده بود، امّا آن درختی که آدم و همسرش را از آن نهی کرده بود، درخت حسد بود [که به‌عنوان استعاره نام درخت بر آن نهاده شده] به آن‌ها توصیّه کرده بود که به چشم حسد بر کسانی که خدا بر مخلوقات دیگر فضیلتشان داده ننگرند، آدم فراموش کرد و بر آن‌ها حسد برد؛ و عزم استواری برای او نیافتیم!. (طه/۱۱۵)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۱۴
بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۸۶/ الاختصاص، ص۹۰/ تحف العقول، ص۴۷۶/ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۱۶۶
۲ -۲
(زخرف/ ۷۱)

المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- إِنَّ الْجَنَّهًَْ لَا حَمْلَ فِیهَا لِلنِّسَاءِ وَ لَا وِلَادَهًَْ وَ لَا طَمْثَ وَ لَا نِفَاسَ وَ لَا شَقَاءَ بِالطُّفُولِیَّهًِْ وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ کَمَا قَالَ سُبْحَانَهُ فَإِذَا اشْتَهَی الْمُؤْمِنُ وَلَداً خَلَقَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیْرِ حَمْلٍ وَ لَا وِلَادَهًٍْ عَلَی الصُّورَهًِْ الَّتِی یُرِیدُ کَمَا خَلَقَ آدَمَ (علیه السلام) عِبْرَهًْ.

امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- در بهشت زنان حامله نمی‌شوند و ولادتی نیست، و از زنان ازاله بکارت نمی‌شود، نفاس نمی‌شوند و مشقّت دوران طفولیّت نیست و در آنجا هرچه دل‌ها می‌خواهد و چشم‌ها از آن لذّت می‌برد، وجود دارند. وقتی مؤمن دوست داشته باشد که صاحب اولاد شود، خدای عزّوجلّ بدون حامله‌شدن زن و بدون امور مربوط به ولادت، فرزند را آن‌طور که بخواهد، خلق می‌کند، همان طور که حضرت آدم (علیه السلام) را از باب عبرت [به همین نحو] آفرید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۱۴
بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۶۲/ نورالثقلین
۲ -۳
(زخرف/ ۷۱)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَ الرَّجُلَ فِی الْجَنَّهًِْ یَبْقَی عَلَی مَائِدَتِهِ أَیَّامَ الدُّنْیَا وَ یَأْکُلُ فِی أَکْلَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ بِمِقْدَارِ مَا أَکَلَهُ فِی الدُّنْیَا.

امام صادق (علیه السلام)- فرد مؤمن در بهشت به‌اندازه‌ی طول عمرش بر سر سفره خواهد نشست و در هر وعده به‌اندازه‌ی همه‌ی مقدار غذایی که در دنیا خورده است، تناول خواهد کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۱۴
القمی، ج۲، ص۲۸۸/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۴
(زخرف/ ۷۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ مَعَ هَذَا {عَذَابِ الْقَبْرِ وَ عَذَابِ النَّارِ} رَحْمَهًَْ اللَّهِ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ لَا تَعْجِزُ عَنِ الْعِبَادِ جَنَّهًٌْ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ خَیْرٌ لَا یَکُونُ بَعْدَهُ شَرٌّ أَبَداً وَ شَهْوَهًٌْ لَا تَنْفَدُ أَبَداً وَ لَذَّهًٌْ لَا تَفْنَی أَبَداً وَ مَجْمَعٌ لَا یَتَفَرَّقُ أَبَداً قَوْمٌ قَدْ جَاوَرُوا الرَّحْمَنَ وَ قَامَ بَیْنَ أَیْدِیهِمُ الْغِلْمَانُ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ فِیهَا الْفَاکِهَهًُْ وَ الرَّیْحَان.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- بندگان خدا! بدانید که در کنار این همه عذاب، رحمت خدا قرار دارد که از دسترس بندگان دور نیست، بهشتی که فضای آن به‌اندازه‌ی پهنای آسمان و زمین است که برای پرهیزکاران فراهم آمده است، آن خیری است که ابدا شرّی با آن نمی‌باشد، لذّت‌هایش ملال نمی‌آورد، و گردهم‌آیی آن به جدایی نمی‌انجامد، ساکنان آن در همسایگی خدای رحمان به سر می‌برند، و پسران زیباروی سینی‌هایی از زر که پر از میوه و سبزیجات خوشبوست بدست دارند و به خدمت آنان کمر می‌بندند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۱۶
بحارالأنوار، ج۳۳، ص۵۴۷
۲ -۵
(زخرف/ ۷۱)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی سُوراً مِنْ نُورٍ مَحْفُوفاً بِالزَّبَرْجَدِ وَ الْحَرِیرِ مُنَجَّداً بِالسُّنْدُسِ وَ الدِّیبَاجِ یُضْرَبُ هَذَا السُّورُ بَیْنَ أَوْلِیَائِنَا وَ بَیْنَ أَعْدَائِنَا فَإِذَا غَلَی الدِّمَاغُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ نُضِجَتِ الْأَکْبَادُ مِنْ طُولِ الْمَوْقِفِ أُدْخِلَ فِی هَذَا السُّورِ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَکَانُوا فِی أَمْنِ اللَّهِ وَ حِرْزِهِ لَهُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ.

امام صادق (علیه السلام)- خدا دیواری از نور دارد که با زبرجد و حریر محفوظ شده و با سندس و دیبا آراسته گردیده این دیوار را فاصله‌ی بین دوستان ما و دشمنانمان قرار می‌دهند وقتی مغزها به جوش آمد و جان به گلوگاه رسید و کبدها سوخت از طول اقامت در محشر در این جایگاه اولیای خدا وارد می‌شوند و در پناه خدا در امان خواهند بود. که در آنجا هرچه دل‌ها می‌خواهد و چشم‌ها از آن لذّت می‌برد، فراهم می‌باشد. در این جایگاه هرچه میل کنند و از هرچه لذّت ببرند وجود دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۱۶
بحارالأنوار، ج۷۵، ص۲۸۵
۲ -۶
(زخرف/ ۷۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ زُرَارَهًَْ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ (علیه السلام) قَالَ: لَمَّا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی مَکَّهًَْ فِی حَجَّهًِْ الْوَدَاعِ فَلَمَّا انْصَرَفَ مِنْهَا ... قَالَ لِلنَّاسِ أَنِیخُوا نَاقَتِی فَوَ اللَّهِ مَا أَبْرَحُ مِنْ هَذَا الْمَکَانِ حَتَّی أُبَلِّغَ رِسَالَهًَْ رَبِّی ... ثُمَّ قَالَ أَلَا مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاه ... فَلَمَّا کَانَ بَعْدَ ثَلَاثَهًٍْ و جَلَسَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مَجْلِسَهُ أَتَاهُ رَجُلٌ مِنْ بَنِی مَخْزُومٍ یُسَمَّی عُمَرَ‌بْنَ‌عُتْبَهًَْ وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ حَارِثَ‌بْنَ‌النُّعْمَانِ الْفِهْرِیَّ فَقَالَ یا محمد (صلی الله علیه و آله) أَسْأَلُکَ عَنْ ثَلَاثِ مَسَائِلَ فَقَالَ سَلْ عَمَّا بَدَا لَکَ فَقَالَ فَأَخْبِرْنِی عَنْ هَذَا الرَّجُلِ یَعْنِی علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) وَ قَوْلِکَ فِیهِ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) مَوْلَاهُ إِلَی آخِرِهِ أَ مِنْکَ أَمْ مِنْ رَبِّکَ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) الْوَحْیُ إِلَیَّ مِنَ اللَّهِ وَ السَّفِیرُ جَبْرَئِیلُ وَ الْمُؤَذِّنُ أَنَا وَ مَا أَذَّنْتُ إِلَّا مَا أَمَرَنِی فَرَفَعَ الْمَخْزُومِیُّ رَأْسَهُ إِلَی السَّمَاءِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) صَادِقاً فِیمَا یَقُولُ فَأَرْسِلْ عَلَیَّ شُوَاظاً مِنْ نَارٍ وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ فِی التَّفْسِیرِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَهًًْ مِنَ السَّماءِ وَ وَلَّی فَوَ اللَّهِ مَا سَارَ غَیْرَ بَعِیدٍ حَتَّی أَظَلَّتْهُ سَحَابَهًٌْ سَوْدَاءُ فَأَرْعَدَتْ وَ أَبْرَقَتْ فَأَصْعَقَتْ فَأَصَابَتْهُ الصَّاعِقَهًُْ فَأَحْرَقَتْهُ النَّارُ فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ وَ هُوَ یَقُولُ اقْرَأْ یا محمد (صلی الله علیه و آله) سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ السَّائِلُ عُمَرُ وَ الْمُحْتَرِقُ عُمَرُ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لِأَصْحَابِهِ رَأَیْتُمْ قَالُوا نَعَمْ وَ سَمِعْتُمْ قَالُوا نَعَمْ قَالَ طُوبَی لِمَنْ وَالَاهُ وَ الْوَیْلُ لِمَنْ عَادَاهُ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ شِیعَتِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ یَزِفُّونَ عَلَی نُوقٍ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّهًِْ شَبَابٌ مُتَوَّجُونَ مُکَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ قَدْ أُیِّدُوا بِرِضْوَانٍ مِنَ اللهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ حَتَّی سَکَنُوا حَظِیرَهًَْ الْقُدُسِ مِنْ جِوَارِ رَبِّ الْعَالَمِینَ لَهُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُون.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- زراره گوید: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) فرمود: ... چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حجۀالوداع عزم مکّه کرد و پس از انجام مناسک از آن خارج گشت ... به مردم فرمود: «شتر مرا بخوابانید که به خدا سوگند تا پیام و رسالت پروردگارم را ابلاغ نکنم، این مکان را ترک نخواهم کرد» ... سپس فرمود: «بدانید و آگاه باشید که هرکس من مولای او بودم، اینک علی مولای اوست ...». چون سه روز گذشت و پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای پاسخگویی به پرسش مردم نشست، مردی از بنی مخزوم که عمربن عتبه نامیده میشد و در روایتی دیگر حارث بن نعمان فهری نزد وی آمده و گفت: «ای محمّد! سه مسأله از شما میپرسم»! فرمود: «هرچه میخواهی بپرس». پس گفت: ... پس مرا خبر کن از این مرد منظورش علی‌بن‌أبی‌طالب (علیه السلام) بود و اینکه درباره‌ی وی گفتهای: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه ...، آیا از خودتان است یا از جانب پروردگارتان»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «وحی به سوی من از جانب خداست و آورنده‌ی آن جبرئیل است و رساننده من هستم و هرگز بیاجازه پروردگارم چیزی نگفتهام». پس آن مرد مخزومی سرش را به آسمان بلند کرده و گفت: «خدایا! اگر محمّد در آنچه میگوید، صادق است، شعلهای از آتش سوزان به سوی من بفرست». و در خبر دیگر در التّفسیر آمده: پس گفت: «خداوندا، اگر این حق از جانب تو باشد، از آسمان سنگ بر ما ببار»! و رفت. به خدا سوگند هنوز مسافت زیادی دور نشده بود که ابری سیاه بر وی سایه افکند و رعد و برقی و صاعقهای به راه انداخته و آن صاعقه به وی اصابت نموده، آتش او را سوزاند. سپس جبرئیل نازل گشته درحالی‌که میگفت: «بخوان ای محمّد! تقاضاکننده‌ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد! این عذاب مخصوص کافران است، و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را دفع کند، از سوی خداوند ذی المعارج [خداوندی که فرشتگانش بر آسمان‌ها صعود و عروج می‌کنند]!. (معارج/۳-۱). سائل عمر[بن‌عتبه] است و سوخته عمر[بن‌عتبه]». پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) به صحابه خود فرمود: «دیدید»؟ گفتند: «آری»! فرمود: «و شنیدید»؟ گفتند: «آری»! فرمود: «خوشا به حال آنکه او (علی (علیه السلام)) را دوست بدارد و وای بر آنکه با او دشمنی کند! گویی علی (علیه السلام) و شیعیان او را در روز قیامت میبینم که جوان شده و سوار بر شترانند در باغهای بهشتی، تاجها بر سر و سورمه بر چشم کشیدهاند و و هیچ‌گونه ترس و اندوهی برای آن‌ها نیست. (بقره/۶۲) در حالی مؤیّد به رضوان بزرگ الهی گشتهاند؛ [خشنودی و] رضای خدا، [از همه‌ی این‌ها] برتر است و پیروزی بزرگ، همین است!. (توبه/۷۲) تا اینکه در حظیرة القدس در جوار پروردگار عالم ساکن می‌شوند که در آنجا هرچه دل‌ها می‌خواهد و چشم‌ها از آن لذّت می‌برد آماده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۱۶
بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۶۶
بیشتر