آیه ۳۰ - سوره عنکبوت

آیه قالَ‌ رَبِ‌ انْصُرْني‌ عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدينَ [30]

لوط) عرض كرد: «پروردگارا! مرا در برابر اين قوم تبهكار يارى فرما»!

آیا شما به سراغ مردان می‌روید و راه [بقای نسل انسان] را قطع می‌کنید و در مرکز اجتماعتان اعمال ناپسند انجام می‌دهید؟!» امّا پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: «اگر راست می‌گویی عذاب الهی را برای ما بیاور!»

۱ -۱
(عنکبوت/ ۳۰)

الصّادقین (علیها السلام)- إِنََّ إِبْلِیسَ أَتَاهُمْ فِی صُورَهًٍْ حَسَنَهًٍْ فِیهِ تَأْنِیثٌ عَلَیْهِ ثِیَابٌ حَسَنَهًٌْ فَجَاءَ إِلَی شَبَابٍ مِنْهُمْ فَأَمَرَهُمْ أَنْ یَقَعُوا بِهِ فَلَوْ طَلَبَ إِلَیْهِمْ أَنْ یَقَعَ بِهِمْ لَأَبَوْا عَلَیْهِ وَ لَکِنْ طَلَبَ إِلَیْهِمْ أَنْ یَقَعُوا بِهِ فَلَمَّا وَقَعُوا بِهِ الْتَذُّوهُ ثُمَّ ذَهَبَ عَنْهُمْ وَ تَرَکَهُمْ فَأَحَالَ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْض.

امام صادق (علیه السلام) و باقر (علیه السلام)- ابلیس با هیئتی زیبا درحالی‌که لباس‌های نیکو به تن داشت و حالت انوثیّت به خود گرفته بود نزد قوم لوط (علیه السلام) آمد و خود را به جوانان آن‌ها رسانید و از آن‌ها خواست که با او لواط کنند و اگر از ایشان می‌خواست که مفعول او واقع شوند البته نمی‌پذیرفتند لذا درخواست کرد که با او این عمل منکر را انجام دهند و وقتی آن‌ها به این کار مبادرت ورزیدند لذّت بردند پس از آن ابلیس از پیش آن‌ها رفت و ایشان را ترک نمود و برخی را حواله به بعضی داد که با هم این عمل شنیع را انجام دهند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۳۶۸
الکافی، ج۵، ص۵۴۴/ نورالثقلین
۱ -۲
(عنکبوت/ ۳۰)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَطِیَّهًَْ أَخِی‌أَبِی‌الْعُرَامِ قَال ذَکَرْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) الْمَنْکُوحَ مِنَ الرِّجَالِ فَقَالَ لَیْسَ یُبْلِی اللَّهُ بِهَذَا الْبَلَاءِ أَحَداً وَ لَهُ فِیهِ حَاجَهًٌْ إِنَ فِی أَدْبَارِهِمْ أَرْحَاماً مَنْکُوسَهًًْ وَ حَیَاءُ أَدْبَارِهِمْ کَحَیَاءِ الْمَرْأَهًِْ قَدْ شَرِکَ فِیهِمُ ابْنٌ لِإِبْلِیسَ یُقَالُ لَهُ زَوَالٌ فَمَنْ شَرِکَ فِیهِ مِنَ الرِّجَالِ کَانَ مَنْکُوحاً وَ مَنْ شَرِکَ فِیهِ مِنَ النِّسَاءِ کَانَتْ مِنَ الْمَوَارِدِ وَ الْعَامِلُ عَلَی هَذَا مِنَ الرِّجَالِ إِذَا بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ لَمْ یَتْرُکْهُ وَ هُمْ بَقِیَّهًُْ سَدُومَ أَمَا إِنِّی لَسْتُ أَعْنِی بِهِمْ بَقِیَّتَهُمْ أَنَّهُ وَلَدُهُمْ وَ لَکِنَّهُمْ مِنْ طِینَتِهِمْ قَالَ قُلْتُ سَدُومُ الَّتِی قُلِبَتْ قَالَ هِیَ أَرْبَعُ مَدَائِنَ سَدُومُ وَ صَرِیمُ وَ لَدْمَاءُ وَ عُمَیْرَاءُ قَالَ فَأَتَاهُنَّ جَبْرَئِیلُ وَ هُنَّ مَقْلُوعَاتٌ إِلَی تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَهًِْ فَوَضَعَ جَنَاحَهُ تَحْتَ السُّفْلَی مِنْهُنَّ وَ رَفَعَهُنَّ جَمِیعاً حَتَّی سَمِعَ أَهْلُ سَمَاءِ الدُّنْیَا نُبَاحَ کِلَابِهِمْ ثُمَّ قَلَبَهَا.

امام صادق (علیه السلام)- عطیه‌أخی‌أبی‌عرام گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) سخن از مردان ملوط (مردانی که به آن‌ها عمل شنیع لواط انجام می‌شود) به میان آمد، حضرت فرمود: «خداوند متعال کسی را که به او حاجت دارد به این مبتلا نمی‌سازد. در پشت این مردان رحم‌هایی است؛ واژگون و عورت پشت آن‌ها همچون عورت زنان است و یکی از ابناء و فرزندان ابلیس به نام «زوال» در نطفه ایشان شرکت نموده و هر مردی که زوال در نطفه‌اش شرکت کرده باشد منکوح و ملوط بوده چنانچه هر زنی که زوال در نطفه‌اش شرکت نموده‌باشد از مولود و فرزنددار شدن عقیم می‌باشد و هر مردی که عامل چنین فعل شنیع و قبیحی باشد وقتی سنّش به چهل رسید دیگر آن را ترک نکرده و رهایش نمی‌نماید، این اشخاص از بقایای قوم سدوم هستند، البته مقصود از این کلام آن نیست که ایشان اولاد سدوم هستند، بلکه منظورم آن است که از طینت آن‌ها می‌باشند». به امام (علیه السلام) عرض کردم: «آیا سدوم همان کسانی بودند که شهر بر آن‌ها واژگون شد و به غضب الهی گرفتار شدند»؟ حضرت فرمود: «چهار شهر بود که واژگون گردید و آن‌ها عبارت بودند از: «سدوم، صدیم، لدنا و عمیرا»، جبرئیل (علیه السلام) وقتی برای عذاب و هلاکت آن‌ها مأمور شد به زمین فرود آمد و بالش را زیر این چهار شهر برد و آن‌ها را به آسمان بلند کرد تا جایی که اهل آسمان دنیا صدای زوزه سگ‌های ایشان را می‌شنیدند و سپس آن‌ها را واژگون و سرنگون نمود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۳۶۸
الکافی، ج۵، ص۵۴۹

مرکز اجتماعتان

۲ -۱
(عنکبوت/ ۳۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ السَّکُونِیِّ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ (علیهم السلام) أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ الْخَذْفُ فِی النَّادِی مِنْ أَخْلَاقِ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) ثُمَّ تَلَا وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ قَالَ هُوَ الْخَذْفُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- سکونی از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «سنگ پرتاب کردن در محافل از عادت قوم لوط بود». سپس حضرت آیه: وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ را تلاوت کرده و فرمود: «مقصود از این آیه، سنگ پرتاب کردن است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۳۶۸
بحار الأنوار، ج۱۲، ص۱۷۱/ تهذیب الأحکام، ج۳، ص۲۶۲/ وسایل الشیعهًْ، ج۵، ص۲۴۳/ مستدرک الوسایل، ج۳، ص۳۸۷/ الجعفریات، ص۱۵۷
۲ -۲
(عنکبوت/ ۳۰)

علیّ‌ّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- قَوْلُهُ وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ قَالَ هُمْ قَوْمُ لُوطٍ (علیه السلام) یَضْرِطُ بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْض.

علیّ‌ّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنکَرَ قوم لوط هستند که برای یکدیگر باد معده از مقعد خارج می‌کردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۳۶۸
نورالثقلین/ البرهان/ بحار الأنوار، ج۱۲، ص۱۵۲
۲ -۳
(عنکبوت/ ۳۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ آبَائِهِ (علیه السلام) أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ رَأَی رَجُلًا یَخْذِفُ بِحَصَاهًٍْ فِی الْمَسْجِدِ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله) مَا زَالَتْ تَلْعَنُهُ حَتَّی وَقَعَتْ ثُمَّ قَالَ الْخَذْفُ فِی النَّادِی مِنْ أَخْلَاقِ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَی وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ قَالَ هُوَ الْخَذْف.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- سکونی از امام صادق (علیه السلام) از پدرانش نقل می‌کند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردی را دید که در مسجد ریگ بازی می‌کرد (با انگشت ریگ‌ها را پرتاب می‌کرد)، پس فرمود: «این ریگ تا زمانی که بر زمین افتد، لعن می‌فرستد». سپس ادامه داد: «ریگ پرتاب کردن در جمع از اخلاق قوم لوط (علیه السلام) است». پس آیه: وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنکَرَ؛ را تلاوت کرد؛ و امام صادق (علیه السلام) فرمود: «منکر همان ریگ‌بازی است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۳۶۸
عوالی اللیالی، ج۱، ص۳۲۷/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۴
(عنکبوت/ ۳۰)

الباقر (علیه السلام)- زِیَادُ بْنُ الْمُنْذِرِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنِ الرَّجُلِ یَخْرُجُ مِنَ الْحَمَّامِ أَوْ یَغْتَسِلُ فَیَتَوَشَّحُ وَ یَلْبَسُ قَمِیصَهُ فَوْقَ الْإِزَارِ فَیُصَلِّی وَ هُوَ کَذَلِکَ قَالَ هَذَا عَمَلُ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ فَإِنَّهُ یَتَوَشَّحُ فَوْقَ الْقَمِیصِ فَقَالَ هَذَا مِنَ التَّجَبُّرِ قَالَ قُلْتُ إِنَّ الْقَمِیصَ رَقِیقٌ یَلْتَحِفُ بِهِ قَالَ نَعَمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ حَلَّ الْأَزْرَارِ فِی الصَّلَاهًِْ وَ الْخَذْفَ بِالْحَصَی وَ مَضْغَ الْکُنْدُرِ فِی الْمَجَالِسِ وَ عَلَی ظَهْرِ الطَّرِیقِ مِنْ عَمَلِ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام).

امام باقر (علیه السلام)- زیادبن‌منذر گوید: «من در خدمت امام باقر (علیه السلام) حضور داشتم، مردی از ایشان درباره‌ی کسی پرسید که: از حمّام خارج میشود یا غسل میکند، پس وشاح (حمایل) بر خود میافکند و پیراهن خود را روی اِزار (شلوار) میپوشد و با همین حال، نماز هم میخواند». فرمود: «این‌کار، عمل قوم لوط (علیه السلام) است». عرض کردم: «همانا او وشاح را روی پیراهن می‌اندازد». فرمود: «این کار از رفتارهای جبّاران است». عرض کردم: «پیراهن نازک است، آن را به دور خود میپیچد» فرمود: «بله»! سپس فرمود: «بی‌گمان، باز کردن بند شلوار در نماز و ریگبازی و جویدن کُندُر در مجالس و در گذرگاهها از رفتارهای قوم لوط (علیه السلام) است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۳۷۰
تهذیب الأحکام، ج۲، ص۳۷۱/ البرهان
۲ -۵
(عنکبوت/ ۳۰)

الرّضا (علیه السلام)- قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) مَنْ أَلْقَی جِلْبَابَ الْحَیَاءِ فَلَا غَیْبَهًَْ لَه.

امام رضا (علیه السلام)- کسی‌که جامه حیا به دور افکند و علنی معصیت کند، غیبت ندارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۳۷۰
الذختصاص، ص۲۴۲/ نورالثقلین
بیشتر