آیه وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجاً وَ ذُرِّیَّةً وَ مَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِىَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَابٌ [38]
و ما پیش از تو [نیز] پیامبرانى فرستادیم؛ و براى آنها همسران و فرزندانى قراردادیم؛ و هیچ پیامبرى نمىتوانست معجزهاى بیاورد، مگر به اذن خدا و براى هر سرنوشتى موعد مقرّرى است.
الصّادق (علیه السلام)- أَوْصَی مُوسَی (علیه السلام) إِلَی یُوشَعَبْنِنُونٍ (علیه السلام) وَ أَوْصَی یُوشَعُبْنُنُونٍ (علیه السلام) إِلَی وُلْدِ هَارُونَ (علیه السلام) وَ لَمْ یُوصِ إِلَی وُلْدِهِ وَ لَا إِلَی وُلْدِ مُوسَی (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَهُ الْخِیَرَهًُْ یَخْتَارُ مَنْ یَشَاءُ مِمَّنْ یَشَاءُ وَ بَشَّرَ مُوسَی (علیه السلام) وَ یُوشَعُ بِالْمَسِیحِ (علیه السلام) فَلَمَّا أَنْ بَعَثَ اللَّهُ الْمَسِیحَ (علیه السلام) قَالَ الْمَسِیحُ (علیه السلام) لَهُمْ إِنَّهُ سَوْفَ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی نَبِیٌّ اسْمُهُ أَحْمَدُ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) یَجِیءُ بِتَصْدِیقِی وَ تَصْدِیقِکُمْ وَ عُذْرِی وَ عُذْرِکُمْ وَ جَرَتْ مِنْ بَعْدِهِ فِی الْحَوَارِیِّینَ فِی الْمُسْتَحْفَظِینَ وَ إِنَّمَا سَمَّاهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْمُسْتَحْفَظِینَ لِأَنَّهُمُ اسْتُحْفِظُوا الِاسْمَ الْأَکْبَرَ وَ هُوَ الْکِتَابُ الَّذِی یُعْلَمُ بِهِ عِلْمُ کُلِّ شَیْءٍ الَّذِی کَانَ مَعَ الْأَنْبِیَاءِ (یَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ الْکِتَابُ الِاسْمُ الْأَکْبَرُ وَ إِنَّمَا عُرِفَ مِمَّا یُدْعَی الْکِتَابَ التَّوْرَاهًُْ وَ الْإِنْجِیلُ وَ الْفُرْقَانُ فِیهَا کِتَابُ نُوحٍ (علیه السلام) وَ فِیهَا کِتَابُ صَالِحٍ وَ شُعَیْبٍ وَ إِبْرَاهِیمَ (فَأَخْبَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولی* صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی فَأَیْنَ صُحُفُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) إِنَّمَا صُحُفُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) الِاسْمُ الْأَکْبَرُ وَ صُحُفُ مُوسَی (علیه السلام) الِاسْمُ الْأَکْبَرُ فَلَمْ تَزَلِ الْوَصِیَّهًُْ فِی عَالِمٍ بَعْدَ عَالِمٍ حَتَّی دَفَعُوهَا إِلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) أَسْلَمَ لَهُ الْعَقِبَ مِنَ الْمُسْتَحْفَظِینَ وَ کَذَّبَهُ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَ دَعَا إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِهِ.
امام صادق (علیه السلام)- موسی (علیه السلام) به یوشعبننون (علیه السلام) وصیّت کرد و یوشعبننون به فرزندان هارون وصیّت کرد، نه به فرزندان خود و نه به فرزندان موسی (علیه السلام). خداوند عزّوجلّ اختیار دارد و هرکه را بخواهد از هر خاندانی که بخواهد اختیار میکند و موسی و یوشع (علیها السلام) هر دو به آمدن مسیح (علیه السلام) مژده دادند و چون خداوند عزّوجلّ مسیح (علیه السلام) را مبعوث کرد، مسیح (علیه السلام) به آنها فرمود: «بعد از من در آینده پیغمبری آید که نامش احمد (صلی الله علیه و آله) است و از فرزندان اسماعیل (علیه السلام) است او من و شما را تصدیق میکند و حجت من و شما را بیان میدارد. امر وصیت پس از عیسی (علیه السلام) در میان حواریونِ مستحفَط (مأمور به حفظ) جریان یافت. خداوند عزّ و جلّ از آن رو آنان را «مستحفظین» نامیده زیرا از آنان خواسته شده نام اکبر خداوند را حفظ کنند، یعنی کتابی را که با آن دانش همه چیز دانسته میشود و همراه پیامبران بوده است، خدای تعالی میفرماید: ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب [آسمانی] و میزان [شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه] نازل کردیم. (حدید/۲۵). و از جمله آنچه به نام کتاب معروف است تورات و انجیل و فرقان است، اما در آن کتاب، کتاب نوح و کتاب صالح و شعیب و ابراهیم (هم هست، خدای عزّوجلّ آن را خبرداده، این دستورها در کتب آسمانی پیشین [نیز] آمده است، در کتب ابراهیم و موسی. (اعلی/۱۹۱۸). پس صحف ابراهیم (علیه السلام) چه میشود؟ همانا صحف ابراهیم (علیه السلام) اسم اکبر است و صحف موسی (علیه السلام) اسم اکبر است، اینگونه همواره امر وصیت برای دانایی پس از دانای دیگر جریان یافت تا اینکه آن را به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) رساندند، وقتی خدای عزّوجلّ محمّد (صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد، دنبالهی مستحفظین به او اسلام آوردند اما بنی اسرائیل تکذیبش کردند. حضرت به سوی خداوند عزّ و جلّ فراخواند در راه خدا مجاهدت کرد.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْوَاجاً وَ ذُرِّیَّةً أَیْ نِسَاءً وَ أَوْلاداً أَکْثَرَ مِنْ نِسَائِکَ وَ أَوْلَادِکَ، وَ کَانَ لِسُلَیْمَانَ ثَلَاثُمِائَهًِْ امْرَأَهًٍْ مَهِیرَهًٍْ وَ سَبْعُمِائَهًِْ سُرِّیَّهًٍْ وَ لِدَاوُدَ مِائَهًُْ امْرَأَهًٍْ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ {أَیْ فَلَا یَنْبَغِی أَنْ یُسْتَنْکَرَ مِنْکَ أَنْ تَتَزَوَّجَ وَ یُولَدَ لَکَ}.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً؛ یعنی زنان و اولادی بیشتر از زنان و اولاد تو برای پیامبران پیش از تو قراردادیم؛ سلیمان (علیه السلام) سیصد زن آزاده با مهریّهی سنگین و هفتصد کنیز داشت و داود (علیه السلام) یکصد زن داشت؛ [پس نباید به تو در مورد ازدواج و داشتن فرزند ایراد بگیرند].
الصّادق (علیه السلام)- قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً فَنَحْنُ ذُرِّیَّهًُْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله).
امام صادق (علیه السلام)- خداوند عزّوجل در کتابش فرموده است: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَ ذُرِّیَّةً و ما ذُرّیّهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستیم.
الصّادق (علیه السلام)- شُعَیْبُ عَنْهُ {جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ (علیه السلام)} أنّهُ قَالَ: نَحْنُ ذُرِیَّةُ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) مَا اَدْرِی عَلَی مَا یُعَادُونَنَا إلّا لِقِرَابَتِنَا مِنْ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله).
امام صادق (علیه السلام)- شعیب از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند: ما ذرّیّهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستیم. به خداوند قسم من نمیدانم آنان چرا با ما دشمنی میکنند؟ مگر نه این است که به خاطر خویشاوندی ما با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با ما دشمن هستند؟
الصّادق (علیه السلام)- نَحْنُ ذُرِّیَّةُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ أُمُّنَا فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) وَ مَا آتَی اللَّهُ أَحَداً مِنَ الْمُرْسَلِینَ شَیْئاً إِلَّا وَ قَدْ آتَاهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) کَمَا آتَی مَنْ قَبْلَهُ ثُمَّ تَلَا: وَلَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً.
امام صادق (علیه السلام)- ما بازماندگان پیامبریم و مادرمان فاطمه (سلام الله علیها) است؛ هرچه خداوند به تمام مرسلین داده است به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) نیز بخشیده چنانکه به پیامبران (قبل نیز داده شده است. سپس این آیه را خواند: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً.
الصّادق (علیه السلام)- جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ (علیه السلام) وَلَقَدْ قَالَ اللَّهُ فِیکِتَابِهِ: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً فَمَا کَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَّا کَأَحَدِ أُولَئِکَ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ أَزْوَاجاً وَ جَعَلَ لَهُ ذُرِّیَّهًًْ ثُمَّ لَمْ یُسْلِمْ مَعَ أَحَدٍ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ (مَنْ أَسْلَمَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ أَکْرَمَ اللَّهُ بِذَلِکَ رَسُولَهُ (صلی الله علیه و آله).
امام صادق (علیه السلام)- خداوند متعال در قرآن فرمود: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّیَّةً؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز یکی از این پیامبران بود. خداوند برای او همسران و خانوادهای قرارداد. وانگهی، هیچیک از پیامبران (چنین اهلبیتی نداشت تا به آنان ایمانآورد، آنچنان که اهلبیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به او ایمان آوردند. خداوند متعال با اعطای چنین اهلبیتی (به پیامبر (صلی الله علیه و آله)، او را گرامی داشته است.
الصّادق (علیه السلام)- مَا آتَی اللَّهُ أَحَداً مِنَ الْمُرْسَلِینَ شَیْئاً إِلَّا وَ قَدْ آتَاهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ قَدْ آتَی اللَّهُ {مُحَمَّداً} کَمَا آتَی الْمُرْسَلِینَ مِنْ قَبْلِهِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً.
امام صادق (علیه السلام)- خداوند، هرچه را که به پیامبران (پیشینداده، به محمّد (صلی الله علیه و آله) نیز اعطا فرموده است. خداوند، محمّد (صلی الله علیه و آله) را بهرهمند ساخت، همانطور که پیامبران (پیش از وی را برخوردار نمود. سپس این آیه را قرائت کرد: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَ ذُرِّیَّةً.
الصّادق (علیه السلام)- فَنَحْنُ ذُرِّیَّتُهُ (صلی الله علیه و آله) فَإِنْ قَالَ النَّاسُ لَمْ یَکُنْ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ذُرِّیَّهًٌْ جَحَدُوا وَ لَقَدْ قَالَ اللَّهُ: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً فَنَحْنُ ذُرِّیَّتُهُ.
امام صادق (علیه السلام)- ما ذرّیّهی او هستیم. اگر مردم بگویند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ذرّیّه نداشت انکار نمودهاند با اینکه خداوند میفرماید: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّة.
الکاظم (علیه السلام)- أَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَالِمِ بِمَا هُوَ کَائِنٌ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَدِینَ لَهُ مِنْ خَلْقِه ... ثُمَّ إِنَّ هَذِهِ الْأُمُورَ کُلَّهَا بِیَدِ اللَّهِ تَجْرِی إِلَی أَسْبَابِهَا وَ مَقَادِیرِهَا فَأَمْرُ اللَّهِ یَجْرِی إِلَی قَدَرِهِ وَ قَدَرُهُ یَجْرِی إِلَی أَجَلِهِ وَ أَجَلُهُ یَجْرِی إِلَی کِتَابِه: وَ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ.
امام کاظم (علیه السلام)- ستایش مخصوص خدایی است که به موجودات قبل از آنکه خلقش مدیون او شود [و آنها را بیافریند] آگاه است. همهی این امور به دست خدا است و بهسوی اسباب و تقدیراتش جاری است؛ پس امر خدا بهسوی قدر الهی جریان دارد و قدر الهی بهسوی زمانش جاری است و مدّت زمانش بهسوی نوشتهاش جریان دارد و برای هر سرنوشتی موعد مقرّری است.