آیه وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ [78]
ما پيش از تو پيامبرانى فرستاديم؛ سرگذشت گروهى از آنان را براى تو باز گفته، و سرگذشت گروهى را براى تو بازگو نكردهايم؛ و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزهاى جز به فرمان خدا بياورد. و هنگامىكه فرمان خداوند [براى مجازات كافران] صادر شود، بحق داورى خواهد شد؛ و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد.
الباقر (علیه السلام)- وَ کَانَ مَنْ بَیْنَ آدَمَ (علیه السلام) وَ نُوحٍ (علیه السلام) مِنَ الْأَنْبِیَاءِ مُسْتَخْفِینَ، وَ لِذلِکَ خَفِیَ ذِکْرُهُمْ فِی الْقُرْآنِ، فَلَمْ یُسَمَّوْا کَمَا سُمِّیَ مَنِ اسْتَعْلَنَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: وَ رُسُلًا قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْک.
امام باقر (علیه السلام)- بین آدم (علیه السلام) و زمان نوح (علیه السلام) برخی از پیامبران بودند که به طور پنهانی به رسالت مشغول بودند لذا نام آنان در قرآن نیامده و مانند دیگر پیامبرانی که به طور علنی به رسالت مشغول بودهاند برای آنان نامی ذکر نشده است. این مطلب در آیه وَ رُسُلًا قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْک آمده است.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً أَسْوَدَ لَمْ یَقُصَّ عَلَیْنَا قِصَّتَه.
امام علی (علیه السلام)- خداوند پیامبری سیاه پوست مبعوث گردانیده که قصّه وی را برای ما در قرآن حکایت نکرده است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) {لِابنِسَلَام} فَسَلْ عَمَّا تَشَاءُ قَالَ أَنْصَفْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) فَأَخْبِرْنِی عَنْکَ أَ نَبِیٌّ أَنْتَ أَمْ رَسُولٌ؟ قَالَ أَنَا نَبِیٌّ وَ رَسُولٌ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی فِی الْقُرْآنِ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله).
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) [خطاب به ابنسلام] فرمود: «اینک هرچه مایلی بپرس». گفت: «انصاف دادی ای محمّد! بفرمایید شما نبیّ هستید یا رسول»؟ فرمود: «من نبیّ و رسولم و این آیه قرآن نشان آن است: مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ». گفت: «راست میگویی».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- رُوِیَ أَنَّ شُرَیْحَبْنَالْحَارِثِ قَاضِیَ أَمِیرالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) اشْتَرَی دَاراً عَلَی عَهْدِهِ بِثَمَانِینَ دِینَاراً فَبَلَغَهُ ذَلِکَ وَ اسْتَدْعَاهُ وَ قَالَ لَهُ بَلَغَنِی أَنَّکَ ابْتَعْتَ دَاراً بِثَمَانِینَ دِینَاراً وَ کَتَبْتَ کِتَاباً وَ أَشْهَدْتَ شُهُوداً فَقَالَ لَهُ شُرَیْحٌ قَدْ کَانَ ذَلِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ فَنَظَرَ إِلَیْهِ نَظَرَ مُغْضَبٍ ثُمَّ قَالَ یَا شُرَیْحُ ... هَذِهِ الدَّارَ بِالْخُرُوجِ مِنْ عِزِّ الْقَنَاعَهًِْ وَ الدُّخُولِ فِی ذُلِّ الطَّلَبِ وَ الضَّرَاعَهًِْ فَمَا أَدْرَکَ هَذَا الْمُشْتَرِی فِیمَا اشْتَرَی مِنْ دَرَکٍ فَعَلَی مُبَلْبِلِ أَجْسَامِ الْمُلُوکِ وَ سَالِبِ نُفُوسِ الْجَبَابِرَهًِْ وَ مُزِیلِ مُلْکِ الْفَرَاعِنَهًِْ مِثْلِ کِسْرَی وَ قَیْصَرَ وَ تُبَّعٍ وَ حِمْیَرَ وَ مَنْ جَمَعَ الْمَالَ عَلَی الْمَالِ فَأَکْثَرَ وَ مَنْ بَنَی وَ شَیَّدَ وَ زَخْرَفَ وَ نَجَّدَ وَ ادَّخَرَ وَ اعْتَقَدَ وَ نَظَرَ بِزَعْمِهِ لِلْوَلَدِ إِشْخَاصُهُمْ جَمِیعاً إِلَی مَوْقِفِ الْعَرْضِ وَ الْحِسَابِ وَ مَوْضِعِ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ إِذَا وَقَعَ الْأَمْرُ بِفَصْلِ الْقَضَاءِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ شَهِدَ عَلَی ذَلِکَ الْعَقْلُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَسْرِ الْهَوَی وَ سَلِمَ مِنْ عَلَائِقِ الدُّنْیَا.
امام علی (علیه السلام)- به امام (علیه السلام) خبر دادند که شریح بن الحارث، قاضی امام خانهای به هشتاد دینار خرید، او را احضار کرده و فرمود: «به من خبر دادند که خانهای با هشتاد دینار خریدهای، و سندی برای آن نوشتهای، و گواهانی آن را امضا کردهاند. شریح گفت: «آری، ای امیر مؤمنان»! امام (علیه السلام) نگاه خشم آلودی به او کرد و فرمود: «ای شریح ... این خانه را فریب خورده آزمند، از کسی که خود به زودی از جهان رخت برمیبندد، به مبلغی که او را از عزّت و قناعت خارج و به خواری و دنیاپرستی کشانده، خریداری کرده است. هرگونه نقصی در این معامله باشد، بر عهده پروردگاری است که اجساد پادشاهان را پوسانده، و جان جبّاران را گرفته، و سلطنت فرعونها چون کسری و قیصر و تبّع و حمیر را نابود کرده است. آنان که مال فراوان گرد آورده بر آن افزودند، و آنان که قصرها ساخته، و محکمکاری کردند، طلاکاری کرده، و زینت دادند، فراوان اندوختند، و نگهداری کردند، و به گمان خود برای فرزندان خود باقی گذاشتند همگی آنان به پای حسابرسی الهی، و جایگاه پاداش و کیفر رانده میشوند، آنگاه که فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ. به این واقعیّتها عقل گواهی میدهد هر گاه که از اسارت هوای نفس نجات یافته، و از دنیاپرستی به سلامت بگذرد.
الزّهراء (سلام الله علیها)- مَعَاشِرَ النَّاسِ ... کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِکُمْ، مَا أَسَأْتُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ، فَأَخَذَبِسَمْعِکُمْ وَ أَبْصَارِکُمْ، وَ لَبِئْسَ مَا تَأَوَّلْتُمْ، وَ سَاءَ مَا بِهِ أَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ مَا مِنْهُ اعْتَضَتُّمْ لَتَجِدُنَّ وَ اللَّهِ مَحْمِلَهُ ثَقِیلًا، وَ غِبَّهُ وَبِیلًا، إِذَا کُشِفَ لَکُمُ الْغِطَاءُ، وَ بَانَ مَا وَرَاءَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدَا لَکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَحْتَسِبُوُنَ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُون.
حضرت زهرا (سلام الله علیها)- ای جماعت مسلمین ... نه این طور نیست! بلکه بدی کردار و اعمالتان بر دلهای شما غالب گردید و توان شنیدن و دیدن را از گوش و چشم شما گرفت، و چه بد تأویل نمودید و چه راه زشتی را پیش گرفتید و بدتر از همه، آن وجهی است که به سبب آن حقّ دیگران را غصب کردید. سوگند به خداوند! که چون پرده از برابر دیدگان شما برداشته شود، منظره بسیار هولناکی را خواهید دید، و از جانب خداوند چیزی که فکرش را نمیکردید، به شما رسید؛ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُون.
الصّادق (علیه السلام)- کَانَ بِالْمَدِینَهًِْ رَجُلٌ بَطَّالٌ یَضْحَکُ النَّاسُ مِنْهُ فَقَالَ: قَدْ أَعْیَانِی هَذَا الرَّجُلُ أَنْ أُضْحِکَهُ یَعْنِی عَلِیَّبْنَالْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ فَمَرَّ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ خَلْفَهُ مَوْلَیَانِ لَهُ قَالَ فَجَاءَ الرَّجُلُ حَتَّی انْتَزَعَ رِدَاءَهُ مِنْ رَقَبَتِهِ ثُمَّ مَضَی فَلَمْ یَلْتَفِتْ إِلَیْهِ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَاتَّبَعُوهُ وَ أَخَذُوا الرِّدَاءَ مِنْهُ فَجَاءُوا بِهِ فَطَرَحُوهُ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُمْ: مَنْ هَذَا فَقَالُوا هَذَا رَجُلٌ بَطَّالٌ یُضْحِکُ أَهْلَ الْمَدِینَهًِْ فَقَالَ قُولُوا لَهُ إِنَ لِلَّهِ یَوْماً یَخْسَرُ فِیهِ الْمُبْطِلُونَ.
امام صادق (علیه السلام)- امام صادق (علیه السلام) فرمود: در مدینه مرد دلقکی بود که مردم را می خنداند! گفت: «این مرد مرا خسته کرد و من نتوانستم او را بخندانم»! و منظورش علیبنالحسین (علیه السلام) بود. یک روز امام سجّاد (علیه السلام) رد میشد و دو غلامش پشت سرش میآمدند. آن مرد پیش آمد و ردا از دوش مبارکش گرفته فرار کرد. امام سجّاد (علیه السلام) به او توجّه نکرد. غلامها از پی او رفتند و ردا را گرفتند و بر دوش امام (علیه السلام) نهادند؛ فرمود: «این شخص کیست»؟ عرض کردند: «مردی دلقک است که مردم مدینه را میخنداند»! فرمود: «به او بگویید: خدا روزی خواهد داشت که در آن روز بیهودهگران زیان میکنند».