آیه رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ [37]
پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمین بىآب و علفى، در کنار خانهاى که حرم توست، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند، تو دلهاى گروهى از مردم را متوجّه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزى ده، شاید آنان شکر تو را بهجاى آورند.
الکاظم (علیه السلام)- عَنِ الْفَضْلِبْنِِمُوسَی الْکَاتِبِ عَنْ أَبِیالْحَسَنِ مُوسَیبْنِِجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) لَمَّا أَسْکَنَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) وَ هَاجَرَ مَکَّهًَْ وَ وَدَّعَهُمَا لِیَنْصَرِفَ عَنْهُمَا بَکَیَا فَقَالَ لَهُمَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) مَا یُبْکِیکُمَا فَقَدْ خَلَّفْتُکُمَا فِی أَحَبِّ الْأَرْضِ إِلَی اللَّهِ وَ فِی حَرَمِ اللَّهِ فَقَالَتْ لَهُ هَاجَرُ یَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) مَا کُنْتُ أَرَی أَنَّ نَبِیّاً مِثْلَکَ یَفْعَلُ مَا فَعَلْتَ قَالَ وَ مَا فَعَلْتُ فَقَالَتْ إِنَّکَ خَلَّفْتَ امْرَأَهًًْ ضَعِیفَهًًْ وَ غُلَاماً ضَعِیفاً لَا حِیلَهًَْ لَهُمَا بِلَا أَنِیسٍ مِنْ بَشَرٍ وَ لَا مَاءٍ یَظْهَرُ وَ لَا زَرْعٍ قَدْ بَلَغَ وَ لَا ضَرْعٍ یُحْلَبُ قَالَ فَرَقَّ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) وَ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ عِنْدَ مَا سَمِعَ مِنْهَا فَأَقْبَلَ حَتَّی انْتَهَی إِلَی بَابِ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ فَأَخَذَ بِعِضَادَتَیِ الْکَعْبَهًِْ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ قَالَ أَبُوالْحَسَنِ (علیه السلام) فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) أَنِ اصْعَدْ أَبَا قُبَیْسٍ فَنَادِ فِی النَّاسِ یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ بِحَجِّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی بِمَکَّهًَْ مُحَرَّماً مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا فَرِیضَهًًْ مِنَ اللَّهِ قَالَ فَصَعِدَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) أَبَا قُبَیْسٍ فَنَادَی فِی النَّاسِ بِأَعْلَی صَوْتِهِ یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ بِحَجِّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی بِمَکَّهًَْ مُحَرَّماً مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا فَرِیضَهًًْ مِنَ اللَّهِ قَالَ فَمَدَّ اللَّهُ لِإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فِی صَوْتِهِ حَتَّی أَسْمَعَ بِهِ أَهْلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَا بَیْنَهُمَا مِنْ جَمِیعِ مَا قَدَّرَ اللَّهُ وَ قَضَی فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ مِنَ النُّطَفِ وَ جَمِیعِ مَا قَدَّرَ اللَّهُ وَ قَضَی فِی أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ فَهُنَاکَ یَا فَضْلُ وَجَبَ الْحَجُّ عَلَی جَمِیعِ الْخَلَائِقِ فَالتَّلْبِیَهًُْ مِنَ الْحَاجِّ فِی أَیَّامِ الْحَجِّ هِیَ إِجَابَهًٌْ لِنِدَاءِ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) یَوْمَئِذٍ بِالْحَجِّ عَنِ اللَّه.
امام کاظم (علیه السلام)- فضلبنموسی گوید: امام کاظم (علیه السلام) فرمود: وقتی ابراهیم (علیه السلام)، اسماعیل (علیه السلام) و هاجر را در مکّه اِسکان داد و با آنان خداحافظی کرد و خواست که از آنجا برود، دید که آن دو گریه میکنند. پرسید: «چرا گریه میکنید؟ من شما را در محبوبترین سرزمین خدا و در حرم امن الهی میگذارم». هاجر به او گفت: «ای ابراهیم (علیه السلام)! فکر نمیکردم پیامبری همچون تو، چنین کاری با زن و فرزند خود انجام بدهد»! ابراهیم (علیه السلام) گفت: «مگر چه کردهام»؟ هاجر گفت: «تو زنی ضعیف و پسری ناتوان را که کاری از آنان برنمیآید بدون هیچ همدم و مونس و بدون آبی در دسترس و بدون کشت و زرعی که آمادهی محصول باشد و بدون چهارپایی که شیر آن قابل دوشیدن باشد، رها میکنی و از اینجا میروی»؟! امام (علیه السلام) فرمود: «با شنیدن این سخنان از هاجر، دل ابراهیم (علیه السلام) به رحم آمد و چشمانش پر از اشک شد و پیش آمد تا به مقابل در بیت الله الحرام رسید. آنگاه، چارچوب کعبه را گرفت و چنین دعا کرد: إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ المُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ». امام (علیه السلام) فرمود: «سپس خداوند به ابراهیم (علیه السلام) وحی کرد: از کوه ابوقبیس بالا برو و مردم را صدا بزن و بگو: «ای مردم! خداوند، شما را فرمان میدهد که در این خانه که در مکّه قرار دارد و سرزمینی حرام است، حج بگذارید. این حج برای آنها که توانایی رفتن بهسوی آن دارند، واجب است». امام (علیه السلام) فرمود: «خداوند، چنان صدای رسایی به ابراهیم (علیه السلام) بخشید که همهی اهالی مشرق و مغرب و آنان که در امتداد شرق و غرب قرار دارند و همهی نطفههایی که خداوند، مقدّر فرمود تا روز قیامت در پشت مردان و رحم زنان باشند، آن صدا را شنیدند. ای فضل! از آن زمان بود که حج بر همهی خلایق واجب شد. لبّیکگفتن (پاسخ مثبت دادن) حاجیان در موسم حج، در حقیقت، نوعی پاسخگفتن به ندای ابراهیم (علیه السلام) در آن روز است که از جانب خداوند، مردم را به حج بیتالله الحرام فراخواند».
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) کَانَ نَازِلًا فِی بَادِیَهًِْ الشَّامِ فَلَمَّا وُلِدَ لَهُ مِنْ هَاجَرَ إِسْمَاعِیلُ (علیه السلام) اغْتَمَّتْ سَارَهًُْ مِنْ ذَلِکَ غَمّاً شَدِیداً لِأَنَّهُ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْهَا وَلَدٌ وَ کَانَتْ تُؤْذِی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فِی هَاجَرَ فَتَغُمُّهُ فَشَکَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) ذَلِکَ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فأَمَرَهُ اللَّهُ أَنْ یُخْرِجَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) وَ أُمَّهُ عَنْهَا فَقَالَ یَا رَبِّ إِلَی أَیِّ مَکَانٍ فَقَالَ إِلَی حَرَمِی وَ أَمْنِی وَ أَوَّلِ بُقْعَهًٍْ خَلَقْتُهَا مِنَ الْأَرْضِ وَ هِیَ مَکَّهًُْ فَأَنْزَلَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) بِالْبُرَاقِ فَحَمَلَ هَاجَرَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِبْرَاهِیمَ (علیها السلام) وَ کَانَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) لَا یَمُرُّ بِمَوْضِعٍ حَسَنٍ فِیهِ شَجَرٌ وَ نَخْلٌ وَ زَرْعٌ إِلَّا وَ قَالَ یَا جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) إِلَی هَاهُنَا إِلَی هَاهُنَا فَیَقُولُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) لَا امْضِ امْضِ حَتَّی وَافَی مَکَّهًَْ فَوَضَعَهُ فِی مَوْضِعِ الْبَیْتِ وَ قَدْ کَانَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) عَاهَدَ سَارَهًَْ أَنْ لَا یَنْزِلَ حَتَّی یَرْجِعَ إِلَیْهَا فَلَمَّا نَزَلُوا فِی ذَلِکَ الْمَکَانِ کَانَ فِیهِ شَجَرٌ فَأَلْقَتْ هَاجَرُ عَلَی ذَلِکَ الشَّجَرِ کِسَاءً کَانَ مَعَهَا فَاسْتَظَلُّوا تَحْتَهُ فَلَمَّا سَرَّحَهُمْ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) وَ وَضَعَهُمْ وَ أَرَادَ الِانْصِرَافَ عَنْهُمْ إِلَی سَارَهًَْ قَالَتْ لَهُ هَاجَرُ یَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) لِمَ تَدَعُنَا فِی مَوْضِعٍ لَیْسَ فِیهِ أَنِیسٌ وَ لَا مَاءٌ وَ لَا زَرْعٌ فَقَالَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) اللَّهُ الَّذِی أَمَرَنِی أَنْ أَضَعَکُمْ فِی هَذَا الْمَکَانِ حَاضِرٌ عَلَیْکُمْ ثُمَّ انْصَرَفَ عَنْهُمْ فَلَمَّا بَلَغَ کُدًی وَ هُوَ جَبَلٌ بِذِی طُوًی الْتَفَتَ إِلَیْهِمْ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) فَقَالَ رَبِّی إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ.
امام صادق (علیه السلام)- ابراهیم (علیه السلام) در صحرای شام اقامت داشت و وقتی هاجر، اسماعیل (علیه السلام) را به دنیا آورد، ساره بسیار غمگین و اندوهناک شد؛ چراکه ابراهیم (علیه السلام) از ساره دارای فرزند نبود. بههمینخاطر ساره، ابراهیم (علیه السلام) را به خاطر بچّهدارشدن هاجر آزار میداد و او را ناراحت میکرد. ابراهیم (علیه السلام) از این موضوع به درگاه خداوند شکایت برد ... خداوند به ابراهیم (علیه السلام) فرمان داد که اسماعیل (علیه السلام) و مادرش را از شام بیرون ببرد. ابراهیم (علیه السلام) عرض کرد: «پروردگارا! به کجا بروم»؟ فرمود: «به مکّه برو، به حرم امن من و نخستین بارگاهی که خود بر روی زمین خلق کردم». پس از آن خداوند جبرئیل را همراه با بُراق نزد او فرستاد. پس براق، هاجر و اسماعیل و ابراهیم (علیها السلام) را سوار کرده و با خود برد. هنگامیکه از جایی میگذشتند که مرتع و زراعت و درخت خرما داشت، ابراهیم (علیه السلام) به جبرئیل میگفت: «همینجا توقّف کنیم، همینجا ای جبرئیل»!. جبرئیل میگفت: «خیر! به راهت ادامه بده، به راهت ادامه بده». تا آنکه به مکّه رسید و او را در جایی که اکنون خانهی کعبه قرار دارد، فرود آورد. ابراهیم (علیه السلام) به ساره قول داده بود که به محض اینکه آنان را در کنار کعبه بگذارد، به سرعت نزد او برگردد. چون در آن مکان که درختی در آن بود، فرود آمدند، هاجر پارچهای را که با خود داشت، بر آن درخت انداخت و زیر سایهی آن درخت به استراحت پرداختند. وقتی ابراهیم (علیه السلام) خواست که با آنان خداحافظی کند و بهسوی ساره بازگردد، هاجر به او گفت: «ابراهیم! چرا ما را در جایی تنها میگذاری که نه همدم و نه آب و نه کشت و زرع در آن وجود دارد»؟! ابراهیم (علیه السلام) گفت: «پروردگاری که به من فرمان داد تا شما را در این مکان بگذارم؛ پیش شما حاضر است». سپس از آنجا رفت و وقتی که به کُدی (کوهی در ذی طُوَی) رسید، ابراهیم (علیه السلام) رو به خانوادهی خود کرد و گفت: رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ المُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ».
الباقر (علیه السلام)- عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ ... قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ بَقِیَّهًُْ تِلْکَ الْعِتْرَهًْ.
امام باقر (علیه السلام)- حمّاد از امام باقر (علیه السلام) روایت میکند که در تفسیر آیه: ربَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی فرمود: «به خدا قسم! که ما ادامهی آن عترت هستیم».
الباقر (علیه السلام)- نَحْنُ بَقِیَّهًُْ تِلْکَ الْعِتْرَهًِْ وَ قَالَ کَانَتْ دَعْوَهًُْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) لَنَا خَاصَّهًًْ.
امام باقر (علیه السلام)- ما باقیماندهی نژاد ابراهیم (علیه السلام) هستیم، دعای ابراهیم (علیه السلام) اختصاص به ما دارد.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ دَعَا اللَّهَ لَنَا أَبُونَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) فَقَالَ: فَاجْعَلْ أَفْئِدَهًًْ مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ، فَإِیَّانَا عَنَی اللَّهُ بِذَلِکَ خَاصَّهًْ.
امام علی (علیه السلام)- ما اهل بیتی هستیم که پدرمان ابراهیم (علیه السلام) برایمان دعا کرده و فرموده است: فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ. مقصود خداوند از این آیه فقط ما هستیم».
الباقر (علیه السلام)- نَحْنُ هُمْ وَ نَحْنُ بَقِیَّهًُْ تِلْکَ الذُّرِّیَّهًِْ.
امام باقر (علیه السلام)- ما همان]ذرّیّهی ابراهیم (علیه السلام) [هستیم، ما بقیّهی آن ذرّیّه هستیم.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) أَنَّ سَائِلًا سَأَلَهُ فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مَنْ هُمْ قَالَ هُمْ أَهْلُ بَیْتِهِ خَاصَّهًْ ... قَالَ السَّائِلُ وَ مَا الْحُجَّهًُْ فِی أَنَّ أُمَّهًَْ مُحَمَّدٍ هُمْ أَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّدٍ الَّذِینَ ذَکَرْتَ دُونَ غَیْرِهِمْ قَال ... وَ الْحُجَّهًُْ فِی الْمَسْکَنِ وَ الدِّیَارِ قَوْلُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ وَ لَمْ یَقُلْ لِیَعْبُدُوا الْأَصْنَامَ فَهَذِهِ الْآیَهًُْ تَدُلُّ عَلَی أَنَّ الْأَئِمَّهًَْ وَ الْأُمَّهًَْ الْمُسْلِمَهًَْ الَّتِی دَعَا لَهَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) مِنْ ذُرِّیَّتِهِ مِمَّنْ لَمْ یَعْبُدْ غَیْرَ اللَّهِ قَطُّ ثُمَّ قَالَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهًًْ مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ فَخُصَّ دُعَاءُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) الْأَئِمَّهًَْ وَ الْأُمَّهًَْ الَّتِی مِنْ ذُرِّیَّتِهِ ثُمَّ دَعَا لِشِیعَتِهِمْ کَمَا دَعَا لَهُمْ فَأَصْحَابُ دَعْوَهًِْ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهًُْ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام) وَ مَنْ کَانَ مُتَوَلِّیاً لِهَؤُلَاءِ مِنْ وُلْدِ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) فَهُوَ مِنْ أَهْلِ دَعْوَتِهِمَا لِأَنَّ جَمِیعَ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ قَدْ عَبَدُوا الْأَصْنَامَ غَیْرَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ کَانَتْ دَعْوَهًُْ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ لَهُمْ وَ الْحَدِیثُ الْمَأْثُورُ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ قَالَ أَنَا دَعْوَهًُْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ وَ مَنْ کَانَ مُتَّبِعاً لِهَذِهِ الْأُمَّهًِْ الَّتِی وَصَفَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ بِالتَّوَلِّی لَهَا کَانَ مِنْهَا وَ مَنْ خَالَفَهَا بِأَنْ لَمْ یَرَ لَهَا عَلَیْهِ فَضْلًا فَهُوَ مِنَ الْأُمَّهًِْ الَّتِی بُعِثَ إِلَیْهَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله).
امام صادق (علیه السلام)- سؤالکننده از امام صادق (علیه السلام) پرسید «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! از آل محمّد (صلی الله علیه و آله) به من خبر بده که آنها چه کسانی هستند»؟ فرمود: «آنها فقط اهل بیتش هستند». سؤالکننده گفت: «به چه دلیل امّت محمّد (صلی الله علیه و آله) اهل بیت او هستند، با آن بیانی که فرمودی، نه غیر آنها»؟ فرمود: «و دلیل، در مورد محلّ سکونت و سرزمین، این سخن ابراهیم (علیه السلام) است رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ المُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ و نگفت: «[ساکن ساختم] تا بتها را پرستش کنند»؛ پس این آیه دلالت میکند بر اینکه ائمّه (و امّت مسلمانی که ابراهیم (علیه السلام) برای آنها از ذرّیهی خود دعا کرد، هرگز غیر خدا را پرستش نکرده است. سپس گفت: فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ، پس دعای ابراهیم (علیه السلام) مخصوص ائمّه (و امّتی است که از ذرّیّهی اوست. سپس همچنانکه برای خود آنها دعا کرد برای شیعیانشان هم دعا کرد. بنابراین افراد دعای ابراهیم و اسماعیل (علیها السلام) عبارتند از: رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن، حسین (علیها السلام) و ائمّه (و هرکس اینها را که از فرزندان ابراهیم و اسماعیل (علیها السلام) هستند، دوست بدارد از اهل دعای ابراهیم و اسماعیل (علیها السلام) است؛ چون غیر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن و حسین (علیها السلام)، تمام فرزندان اسماعیل (علیه السلام) بتها را پرستش کردند و دعای ابراهیم و اسماعیل (علیها السلام) در حقّ آنهاست و از پیامبر (صلی الله علیه و آله) حدیث روایت شده که فرمود: «من دعای پدرم ابراهیم (علیه السلام) هستم». هرکس با دوست داشتن این امّتی که خدای عزّوجلّ در کتابش توصیف کرد، از آنها پیروی کند، از آن امّت خواهد بود و هرکس با این امّت مخالفت کند و آنها را برتر از خود نداند، پس او از امّتی است که محمّد (صلی الله علیه و آله) بهسوی آنها مبعوث شده است».
الباقر (علیه السلام)- عَنِ الْفُضَیْلِ عنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ نَظَرَ إِلَی النَّاسِ یَطُوفُونَ حَوْلَ الْکَعْبَهًِْ فَقَالَ هَکَذَا کَانُوا یَطُوفُونَ فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ إِنَّمَا أُمِرُوا أَنْ یَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ یَنْفِرُوا إِلَیْنَا فَیُعْلِمُونَا وَلَایَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ وَ یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نُصْرَتَهُمْ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَهًَْ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ.
امام باقر (علیه السلام)- فضیل از امام باقر (علیه السلام) روایت میکند و میگوید: امام (علیه السلام) به مردمی که خانهی خدا را طواف میکردند، نگریست و سپس فرمود: «در دوران جاهلیّت بدینسان طواف میکردند، امّا به ایشان فرمان داده شد تا گرد خانهی خدا طواف کنند و سپس دستهدسته نزد ما بیایند و ولایت و محبّت خود را نسبت به ما اظهار کرده و آمادگی خود را برای یاریرساندن به ما اعلام کنند. آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ».
الباقر (علیه السلام)- دَخَلَ قَتَادَهًُْ بْنُ دِعَامَهًَْ عَلَی أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فَقَالَ یَا قَتَادَهًُْ أَنْتَ فَقِیهُ أَهْلِ الْبَصْرَهًِْ فَقَالَ هَکَذَا یَزْعُمُونَ فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) ... وَ أَنَا أَسْأَلُکَ قَالَ قَتَادَهًُْ سَلْ قَالَ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی سَبَإٍ وَ قَدَّرْنا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنِینَ فَقَالَ قَتَادَهًُْ ذَلِکَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ بِزَادٍ حَلَالٍ وَ رَاحِلَهًٍْ وَ کِرَاءٍ حَلَالٍ یُرِیدُ هَذَا الْبَیْتَ کَانَ آمِناً حَتَّی یَرْجِعَ إِلَی أَهْلِهِ فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) ... وَیْحَکَ یَا قَتَادَهًُْ ذَلِک مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ بِزَادٍ وَ رَاحِلَهًٍْ وَ کِرَاءٍ حَلَالٍ یَرُومُ هَذَا الْبَیْتَ عَارِفاً بِحَقِّنَا یَهْوَانَا قَلْبُهُ کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ لَمْ یَعْنِ الْبَیْتَ فَیَقُولَ إِلَیْهِ فَنَحْنُ وَ اللَّهِ دَعْوَهًُْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) الَّتِی مَنْ هَوَانَا قَلْبُهُ قُبِلَتْ حَجَّتُهُ وَ إِلَّا فَلَا یَا قَتَادَهًُْ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ کَانَ آمِناً مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ.
امام باقر (علیه السلام)- زید شحام گوید: قتادهًْبندعامه خدمت حضرت باقر (علیه السلام) رسید. امام (علیه السلام) به او فرمود: «قتاده تو فقیه اهل بصره هستی»؟ عرض کرد: «مردم چنین میپندارند» فرمود: «... اینک من یک سؤال از تو مینمایم». گفت: «بپرس». فرمود: «... این آیه از سوره سبأ را توضیح بده؛ وَ قَدَّرْنا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنِینَ». ... امام (علیه السلام) فرمود: «کسی است که با توشه و مرکب و کرایه حلال به قصد زیارت کعبه برون آید و به حق ما آشنا باشد و در دل، عشق ما را داشته باشد چنان که خداوند میفرماید: فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ و مقصود ابراهیم (علیه السلام) زیارت کعبه نبود وگرنه میگفت: إلَیه. پس بهخدا سوگند ماییم مقصود از دعای ابراهیم (علیه السلام) که هرکه در دل هوای ما کند حج او پذیرفته است و الّا خیر. ای قتاده! هرکس چنین باشد در روز رستاخیز از عذاب دوزخ ایمن باشد».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ الْأَفْئِدَةُ مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْنَا وَ ذَلِکَ دَعْوَهًُْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) حَیْثُ قَالَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ.
امام علی (علیه السلام)- وَ الْأَفْئِدَةُ مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْنَا، و این همان دعای ابراهیم (علیه السلام) است که از خدا خواست فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِم.
الصّادق (علیه السلام)- یَا مَنْ خَصَّنَا بِالْوَصِیَّهًِْ وَ أَعْطَانَا عِلْمَ مَا مَضَی وَ عِلْمَ مَا بَقِیَ وَ جَعَلَ أَفْئِدَهًًْ مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْنَا وَ جَعَلَنَا وَرَثَهًَْ الْأَنْبِیَا (.
امام صادق (علیه السلام)- ای کسی که ما را به وصایت امتیاز بخشیده و به ما علم گذشته و آینده را داده و دلهای مردم را متوجّه ما نموده و ما را وارث انبیاء (قرار دادهای.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ ابْنِعَبَّاس (رحمة الله علیه) فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هِیَ قُلُوبُ شِیعَتِنَا تَهْوِی إِلَی مَحَبَّتِنَا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «منظور دلهای شیعیان ماست که شیفتهی محبّت ما میگردد».
الباقر (علیه السلام)- أَحْمَدُبْنُِالْقَاسِمِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ یَحْکِی قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) خَلِیلِ اللَّهِ رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ ... فَقَالَ (علیه السلام) مَا قَالَ إِلَیْهِ یَعْنِی الْبَیْتَ مَا قَالَ إِلَّا إِلَیْهِمْ أَفَتَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ إِتْیَانَ هَذِهِ الْأَحْجَارِ وَ التَّمَسُّحَ بِهَا وَ لَمْ یَفْرُضْ عَلَیْکُمْ إِتْیَانَنَا وَ سُؤَالَنَا وَ حُبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ اللَّهِ مَا فَرَضَ عَلَیْکُمْ غَیْرَهُ.
امام باقر (علیه السلام)- احمدبنقاسم با سندش از امام باقر (علیه السلام) نقل میکند: دربارهی آیهای که خداوند از قول ابراهیم (علیه السلام) نقل میکند؛ رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ المُحَرَّمِ فرمود: «حضرت ابراهیم (علیه السلام) دعا نکرد که خدایا! دلهای مردم را متمایل به خانهی خودت بگردان، بلکه دعا کرد که دلهای مردم را متمایل به آنها]ذرّیّهی ابراهیم (علیه السلام) [بگردان»! شما میپندارید که خداوند آمدن کنار این سنگها و دستکشیدن به آنها را، واجب کرده امّا آمدن در خانهی ما و پرسیدن از ما و محبّت ما را واجب نکرده؟ به خدا سوگند! جز این را واجب ننموده است».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- یَا قَوْمِ أَدْعُوکُمْ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَی رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) وَ إِلَی کِتَابِهِ وَ إِلَی وَلِیِّ أَمْرِهِ وَ إِلَی وَصِیِّهِ وَ إِلَی وَارِثِهِ مِنْ بَعْدِهِ فَاسْتَجِیبُوا لَنَا وَ اتَّبِعُوا آلَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ اقْتَدُوا بِنَا فَإِنَّ ذَلِکَ لَنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فَرْضاً وَاجِباً وَ الْأَفْئِدَةُ مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْنَا وَ ذَلِکَ دَعْوَهًُْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) حَیْثُ قَالَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ فَهَلْ نَقَمْتُمْ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَ لَا تَتَفَرَّقُوا فَتَضِلُّوا وَ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلَیْکُمْ وَ قَدْ أَنْذَرْتُکُمْ وَ دَعَوْتُکُمْ وَ أَرْشَدْتُکُمْ ثُمَّ أَنْتُمْ وَ مَا تَخْتَارُونَهُ.
امام علی (علیه السلام)- ای مردم! من شمارا بهسوی خدا و رسول او و کتاب آسمانیاش و بهسوی ولیّ امر و وصیّ و وارث بعد از او دعوت میکنم. پس دعوت ما را اجابت کنید و از آل ابراهیم (علیه السلام) پیروی کنید و به ما اقتدا کنیدکه اقتدا به آل ابراهیم (علیه السلام) فریضهی واجب است و قلبهای مردم بهسمت ما متمایل است و این همان دعای ابراهیم (علیه السلام) است که از خدا خواست: فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ، آیا بر ما خرده میگیرید و حال آنکه ما به خدای متعال و آنچه بر ما نازل شده ایمان آوردیم و]ای مردم]! اختلاف نکنید که گمراه میشوید و خدا بر شما گواه است و من شما را انذار داده و دعوت]به حق] کردم و شما را راهنمایی کردم، اکنون شما در انتخاب کردن آزادید.
الباقر (علیه السلام)- أَلَا إِنَّ أَبَانَا إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) خَلِیلَ اللَّهِ کَانَ مِمَّنِ اشْتَرَطَ عَلَی رَبِّهِ قَالَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ إِنَّهُ لَمْ یَعْنِ النَّاسَ کُلَّهُمْ فَأَنْتُمْ أَوْلِیَاؤُهُ رَحِمَکُمُ اللَّهُ وَ نُظَرَاؤُکُمْ وَ إِنَّمَا مَثَلُکُمْ فِی النَّاسِ مَثَلُ الشَّعْرَهًِْ السَّوْدَاءِ فِی الثَّوْرِ الْأَبْیَضِ وَ مَثَلُ الشَّعْرَهًِْ الْبَیْضَاءِ فِی الثَّوْرِ الْأَسْوَدِ یَنْبَغِی لِلنَّاسِ أَنْ یَحُجُّوا هَذَا الْبَیْتَ وَ یُعَظِّمُونَا لِتَعْظِیمِ اللَّهِ وَ أَنْ تَلْقَوْنَا {یَلْقَوْنَا} حَیْثُ کُنَّا نَحْنُ الْأَدِلَّاءُ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی.
امام باقر (علیه السلام)- پدر ما ابراهیم (علیه السلام) از جملهی شروطی که با خداوند مطرح کرد آن بود که؛ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ، آگاه باشید که ابراهیم (علیه السلام) نفرمود: «همهی مردم». شما و امثال شما که خدا رحمتتان کند؛ از دوستان ابراهیم (علیه السلام) هستید. مَثَل شما در بین مردم، مَثَل مویی سیاه است که بر گاوی سپیدموی روییده باشد و یا مَثَل مویی سپید است که برگاوی سیاه موی روییده باشد. سزاوار است که مردم حج خانهی خدا را بهجای آورند و به خاطر عظمت خدای متعال، ما را تعظیم کنند و هرکجا بودیم ما را ملاقات کنند. ما راهنمایان بهسوی خدای متعال هستیم.
الباقر (علیه السلام)- وَ عَنِ الْبَاقِرِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَال إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ یَطُوفُوا بِهَذِهِ الْأَحْجَارِ ثُمَّ یَنْفِرُوا إِلَیْنَا فَیُعْلِمُونَا وَلَایَتَهُمْ وَ یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نَصْرَهُمْ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَهًَْ الْحَمْدُ للهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی الْکِبَرِ.
امام باقر (علیه السلام)- امام باقر (علیه السلام) فرمود: به مردم دستور داده شده که دور این سنگها طواف کنند، سپس بهسوی ما بیایند و ولایتشان را به ما اعلام کنند و یاریشان را بر ما عرضه کنند. سپس این آیه را خواند: حمد خدای را که در پیری به من بخشیدِ. (ابراهیم/۳۹).
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ أَیْ مِنْ ثَمَرَاتِ الْقُلُوبِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ یَعْنِی لِکَیْ یَشْکُرُوا.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ؛ یعنی از ثمرهی دلها]به آنها روزی بده]. لَعَلَّهُم ْیَشْکُرُونَ؛ یعنی برای اینکه آنان شکر تو را بهجای آورند!
الصّادق (علیه السلام)- أَنَّهُ تَعَالَی عَنَی بِقَوْلِهِ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ ثَمَرَاتِ الْقُلُوبِ أَیْ حُبِّهِمْ إِلَی النَّاسِ لِیَأْتُوا إِلَیْهِمْ.
امام صادق (علیه السلام)- مقصود خدای متعال از آیه: و َارْزُقْهُم ْمِن َالثَّمَراتِ، ثمرهی دلهابوده است، یعنی محبّتشان را به مردم [روزی کن] تا بهسوی آنها بیایند.
الباقر (علیه السلام)- إِنَ الثَّمَرَاتِ تُحْمَلُ إِلَیْهِمْ مِنَ الْآفَاقِ وَ قَدِ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ حَتَّی لَا یُوجَدَ فِی بِلَادِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ ثَمَرَهًٌْ إِلَّا تُوجَدُ فِیهَا حَتَّی حُکِیَ أَنَّهُ یُوجَدُ فِیهَا فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ فَوَاکِهُ رَبِیعِیَّهًٌْ وَ صَیْفِیَّهًٌْ وَ خَرِیفِیَّهًٌْ وَ شِتَائِیَّهًْ.
امام باقر (علیه السلام)- میوهها از ناحیههای مختلف بهسوی آنها آورده میشود و خداوند دعای او را مستجاب کرده است تا جایی که در سرزمینهای شرق و غرب میوهای یافت نمیشود که در آن [سرزمین مکّه] نباشد؛ تا جایی که حکایت شده است که در یکروز، میوهی بهاری، تابستانی، پاییزی و زمستانی در آن یافت میشود.
الرّضا (علیه السلام)- إِنَّ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلَ الرَّحْمَنِ (علیه السلام) سَأَلَ رَبَّهُ حِینَ أَسْکَنَ ذُرِّیَّتَهُ الْحَرَمَ قَالَ: رَبِّ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ. فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قِطْعَهًًْ مِنَ الْأَرْدَنِ حَتَّی جَاءَتْ فَطَافَتْ بِالْبَیْتِ سَبْعاً، ثُمَّ أَمَرَ اللهُ أَنْ تَقُولَ: الطَّائِفُ. فَسُمِّیَتِ الطَّائِفَ لِطَوَافِهَا بِالْبَیْتِ.
امام رضا (علیه السلام)- ابراهیم (علیه السلام) وقتی زن و فرزند خود را در جوار بیت الله الحرام اسکان داد، چنین گفت: ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ. بنابراین خداوند به پارهای از سرزمین اردن فرمان داد تا به سمت مکّه آمد و هفتبار به دور خانهی خدا طواف کرد، سپس خداوند متعال دستور داد که بگویند: «این طائف است». بههمینخاطر، طائف به این نام نامیده شد؛ چراکه به دور خانهی خداوند طواف کرده است.