آیه سَرابيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ [50]
لباسهایشان از قطران [مادّهی چسبندهی بد بوى قابل اشتعال] است و صورتهایشان را آتش مىپوشاند.
الباقر (علیه السلام)- فِی رِوَایَهًِْ أَبِیالْجَارُودِ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ سَرابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ هُوَ الصُّفْرُ الْحَارُّ الذَّائِبُ یَقُولُ انْتَهَی حَرُّهُ یَقُولُ اللَّهُ وَ تَغْشی وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ سَرْبَلُوا ذَلِکَ الصُّفْرَ فَتَغْشَی وُجُوهَهُمُ النَّارُ.
امام باقر (علیه السلام)- در روایت ابوالجارود از امام باقر (علیه السلام) آمده است که در توضیح آیهی سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ فرمود: «مقصود فلز برنج است که داغ و مذاب است و به اوج گرمای خود رسیده است. خداوند متعال فرموده است وَ تَغْشَی وُجُوهَهُمْ النَّارُ میفرماید: آن پیراهن برنجی را به تن آنان میپوشانند، بهطوری که آتش همهی وجود آنان حتّی چهرهشان را نیز فرامیگیرد».
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- سَرابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ قَالَ السَّرَابِیلُ الْقُمُصُ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- سَرابیلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ؛ منظور از لباسها پیراهن است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَوْ أَنَّ سِرْبَالًا مِنْ سَرَابِیلِ أَهْلِ النَّارِ عُلِّقَ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لَمَاتَ أَهْلُ الْأَرْضِ مِنْ رِیحِهِ وَ وَهَجِه.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- اگر جامهای از جامههای دوزخیان بین آسمان و زمین آویزان گردد از بوی آن همهی اهل دنیا میمیرند.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَ النَّائِحَهًَْ إِذَا لَمْ تَتُبْ قَبْلَ مَوْتِهَا تَقُومُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ عَلَیْهَا سِرْبَالٌ مِنْ قَطِرَانٍ وَ دِرْعٌ مِنْ جَرَبٍ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- زن نوحهگر]یعنی زنی که در مصیبت حرف ناصواب میزند] اگر پیش از مرگش توبه نکند در روز قیامت برمیخیزد درحالیکه پیراهنی از قیر آب شده و زرهی از چرک بدن دارد.
الصّادق (علیه السلام)- فَإِذَا کَانَتْ صَیْحَهًُْ الْقِیَامَهًِْ اشْتَعَلَ قَبْرُهُ (قبرالْکَافِر) نَاراً ... فَیَخْرُجُ مِنْ قَبْرِهِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّهًًْ عَیْنَاهُ قَدْ طَالَ خُرْطُومُهُ وَ کَسَفَ بَالُهُ مُنَکِّساً رَأْسَهُ یُسَارِقُ النَّظَرَ فَیَأْتِیهِ عَمَلُهُ الْخَبِیثُ فَیَقُولُ ... أَنَا أُرِیدُ أَنْ أَرْکَبَکَ الْیَوْمَ کَمَا کُنْتَ تَرْکَبُنِی وَ أَقُودُکَ إِلَی النَّارِ ... ثُمَّ تَجِیءُ صَحِیفَتُهُ تَطِیرُ مِنْ خَلْفِ ظَهْرِهِ فَتَقَعُ فِی شِمَالِهِ ثُمَّ یَأْتِیهِ مَلَکٌ فَیَثْقُبُ {فَیُقَلِّبُ} صَدْرَهُ إِلَی ظَهْرِهِ ثُمَّ یَفْتِلُ شِمَالَهُ إِلَی خَلْفِ ظَهْرِهِ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ اقْرَأْ کِتَابَکَ ... فَیَدْفَعُهُ الْمَلَکُ فِی صَدْرِهِ دَفْعَهًًْ فَیَهْوِی سَبْعِینَ أَلْفَ عَامٍ قَالَ فَیَقُولُونَ یا لَیْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا قَالَ فَیَقْرُنُ مَعَهُ حَجَرٌ عَنْ یَمِینِهِ وَ شَیْطَانٌ عَنْ یَسَارِهِ حَجَرُ کِبْرِیتٍ مِنْ نَارٍ یَشْتَعِلُ فِی وَجْهِهِ وَ یَخْلُقُ اللَّهُ لَهُ سَبْعِینَ جِلْداً غِلَظُهُ أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِ الْمَلَکِ الَّذِی یُعَذِّبُهُ بَیْنَ الْجِلْدِ إِلَی الْجِلْدِ أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً بَیْنَ الْجِلْدِ إِلَی الْجِلْدِ حَیَّاتٌ وَ عَقَارِبُ مِنْ نَارٍ وَ دِیدَانٌ مِنْ نَارٍ ... وَ عَلَیْهِ سَبْعُونَ سِرْبَالًا مِنْ قَطِرَانٍ مِنْ نَارٍ وَ یَغْشَی وُجُوهَهُمُ النَّارُ عَلَیْهِ قَلَنْسُوَهًٌْ مِنْ نَارٍ وَ لَیْسَ فِی جَسَدِهِ مَوْضِعُ فِتْرٍ إِلَّا وَ فِیهِ حِلْیَهًٌْ مِنْ نَارٍ وَ فِی رِجْلَیْهِ قُیُودٌ مِنْ نَار عَلَی رَأْسِهِ تَاجٌ سِتُّونَ ذِرَاعاً مِنْ نَارٍ قَدْ نُقِبَ رَأْسُهُ ثَلَاثَ مِائَهًٍْ وَ سِتِّینَ نَقْباً یَخْرُجُ مِنْ ذَلِکَ النَّقْبِ الدُّخَانُ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ وَ قَدْ غَلَی مِنْهَا دِمَاغُهُ حَتَّی یَجْرِیَ عَلَی کَتِفَیْهِ یَسِیلُ مِنْهَا ثَلَاثُ مِائَهًِْ نَهَرٍ وَ سِتُّونَ نَهَراً مِنْ صَدِیدٍ یَضِیقُ عَلَیْهِ مَنْزِلُهُ کَمَا یَضِیقُ الرُّمْحُ فِی الزُّج.
امام صادق (علیه السلام) وقتی بانگ سهمناک قیامت واقع شود، قبر کافر آتش میگیرد، از قبرش بیرون میآید درحالیکه صورتش سیاه و چشمانش کبود است، بینی او دراز شده و دلش ناامید است، سرش را به پایین افکنده زیر چشمی نگاه میکند، عمل ناپاکش میآید و میگوید: «من امروز میخواهم بر تو سوار شوم و تو را بهسوی آتش ببرم همانطوری که بر من سوار بودی». سپس نامهی عملش میآید، از پشتسرش پرواز میکند و در سمت چپش قرار میگیرد، بعد ملکی میآید و سینهاش را تا پشتش سوراخ میکند سپس سمت چپ او را به پشت برمیگرداند و به او گفته میشود: «کتابت را بخوان» سپس آن ملک ضربهای به سینهی او میزند که هفتادهزار سال سقوط میکند. امام باقر (علیه السلام) فرمود: «میگویند: ای کاش خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را اطاعت کرده بودیم»! و فرمود: «سنگی از طرف راستش و شیطانی از طرف چپش با او جمع میشود، سنگی از آتش که در صورتش شعلهور میشود و خداوند برای او هفتاد پوست میآفریند که ضخامتش چهل ذراع، به ذراع ملکی است که او را عذاب میکند، از هر پوست تا پوست دیگر چهل ذراع است، بین هر پوست تا پوست دیگر مارها و عقربهایی از آتش و کرمهایی از آتش است ... بر روی آنها هفتاد لباس از قطران [مادّهی چسبندهی بدبوی قابل اشتعال] است و صورتهایشان را آتش میپوشاند. بر آن کافر کلاهی از آتش است و در هیچ جایی از بدنش فاصلهای نیست مگر آنکه در آن لباسی از آتش است و در پاهایش بندهایی از آتش است. بر روی سرش تاجی از آتش است که هفتاد ذراع میباشد، سرش ازسیصدوشصت محل سوراخ شده، از هرطرف آن سوراخ دود بیرون میآید و در اثر آن مغزش به جوش آمده بر روی شانهاش جاری میشود که از آن سیصد رود جاری میشود و شصت رود از صدید [آب بدبوی متعفّن] جریان پیدا میکند. منزلش برای او تنگ است همچنان که جای نیزه در سر نیزه تنگ است».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَلْبَسَهُمْ سَرَابِیلَ الْقَطِرَانِ وَ مُقَطَّعَاتِ النِّیرَانِ فِی عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَی أَهْلِه.
امام علی (علیه السلام) خدای متعال در عذابی که حرارت شدیدی دارد و دری که بر اهل آتش مسدود شده است؛ بر آنان]کفّار] جامهی قطران و پاره آتشهای سوزان میپوشاند.