آیه وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ [4]
ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم، جز به زبان قومش، تا [حقایق را] براى آنها آشکار سازد سپس خدا هرکس را بخواهد [و مستحق بداند] گمراه و هرکس را بخواهد [و شایسته باشد] هدایت مىکند و او توانا و حکیم است.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- قَوْلُهُ ءَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ قَالَ لَوْ کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَعْجَمِیّاً لَقَالُوا کَیْفَ نَتَعَلَّمُهُ وَ لِسَانُنَا عَرَبِیٌّ وَ أَتَیْتَنَا بِقُرآنٍ أَعْجَمِیٍّ فَأَحَبَّ أَنْ یُنَزَّلَ بِلِسَانِهِمْ وَ فِیهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- سخن خداوند أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌ؛ قرآن عجمی از پیغمبری عربی؟!. (فصلت/۴۴) یعنی اگر این قرآن به زبان غیرعرب بود میگفتند: «چگونه آن را بیاموزیم؟ زبان ما عربی است درحالیکه تو برای ما قرآنی به زبان عجمی آوردهای»! پس خدا خواست که قرآن به زبان آنها نازل شود و بههمینجهت خدای متعال فرمود: وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنَّ عَلَیَّ رَبِّی وَ قَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ فَقَدْ أَرْسَلْتُ کُلَّ رَسُولٍ إِلَی أُمَّتِهِ بِلِسَانِهَا وَ أَرْسَلْتُکَ إِلَی کُلِّ أَحْمَرَ وَ أَسْوَدَ مِنْ خَلْقِی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خداوند بر من منّت نهاد و به من فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من هر پیامبری را به زبان قومش مبعوث کردم ولی تو را برای همهی بندگانم [با هر نژاد و رنگی] چه سرخ و چه سیاه مبعوث کردم».
الصّادق (علیه السلام)- مَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کِتَاباً وَ لَا وَحْیاً إِلَّا بِالْعَرَبِیَّهًِْ فَکَانَ یَقَعُ فِی مَسَامِعِ الْأَنْبِیَاءِ بِأَلْسِنَهًِْ قَوْمِهِمْ وَ کَانَ یَقَعُ فِی مَسَامِعِ نَبِیِّنَا (صلی الله علیه و آله) بِالْعَرَبِیَّهًِْ فَإِذَا کَلَّمَ بِهِ قَوْمَهُمْ کَلَّمَهُمْ بِالْعَرَبِیَّهًِْ فَیَقَعُ فِی مَسَامِعِهِمْ بِلِسَانِهِمْ وَ کَانَ أَحَدٌ لَا یُخَاطِبُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِأَیِّ لِسَانٍ خَاطَبَهُ إِلَّا وَقَعَ فِی مَسَامِعِهِ بِالْعَرَبِیَّهًِْ کُلَّ ذَلِکَ یُتَرْجِمُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) لَهُ وَ عَنْهُ تَشْرِیفاً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ (صلی الله علیه و آله).
امام صادق (علیه السلام)- خداوند هیچ کتاب و وحیای را جز به زبان عربی، نازل نکرده است ولی [آن کتاب و وحی] در گوش هر پیامبری به زبان قوم آن پیامبر القاء میشد، وحی در گوش پیامبر ما به زبان عربی، القا میشد. و هنگامیکه وحی را برای قومش بیان میکرد به زبان عربی صحبت میکرد و هرکسی با هر زبانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را خطاب میکرد، کلام او به زبان عربی در گوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) القا میشد و همهی اینها را جبرئیل برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خاطر شرافت و قربی که نزد خدا داشت، به زبان عربی ترجمه میکرد.
الصّادق (علیه السلام)- عَن حَفصٍ الکُنَاسِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ بُکَیْرٍ الدَّجَّانِیَّ قَالَ: قَالَ لِیَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) یَا ابْنَ بُکَیْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمْ یَخْرُجْ مِنَ الْمَدِینَهًِْ فَکَیْفَ بَلَّغَ أَهْلَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ؟ قُلْتُ: لَا أَدْرِی، قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَمَرَ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) فَاقْتَلَعَ الْأَرْضَ بِرِیشَهًٍْ مِنْ جَنَاحِهِ وَ نَصَبَهَا لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَکَانَتْ بَیْنَ یَدَیْهِ مِثْلَ رَاحَتِهِ فِی کَفِّهِ، یَنْظُرُ إِلَی أَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ، وَ یُخَاطِبُ کُلَّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ، وَ یَدْعُوهُمْ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَی نُبُوَّتِهِ بِنَفْسِهِ، فَمَا بَقِیَتْ قَرْیَهًٌْ وَ لَا مَدِینَهًٌْ إِلَّا دَعَاهُمُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِنَفْسِه.
امام صادق (علیه السلام)- از عبداللهبنبکیر نقل است که میگفت: امام صادق (علیه السلام) به من فرمJود: ای ابنبکیر! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از مدینه بیرون نرفت، پس چگونه توانسته است به اهل شرق و غرب ابلاغ کند؟ عرض کردم: «نمیدانم». فرمود: «خدای تبارکوتعالی به جبرئیل دستور داد و او زمین را با یک پر از بال خود از بیخوبن برکند و آن را در مقابل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نهاد. و زمین در برابر دیدگان حضرت (صلی الله علیه و آله) مانند کف دستش بود، به اهل مشرق و مغرب نگاه میکرد و هر قومی را با زبانشان مورد خطاب قرا میداد و خود آنان را بهسوی خدا و نبوّتش فرامیخواند پس پیامبر (علیه السلام) به این ترتیب به تنهایی توانست تمام ساکنان آبادیها و شهرها را بهسوی خداوند متعال و نبوّت خود دعوت کند».