آیه يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحاريبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ [13]
آنها هرچه سليمان مىخواست برايش مىساختند؛ معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا بهاندازهی حوضها و ديگهاى ثابت [كه از بزرگى قابل حمل و نقل نبود و به آنان گفتيم]: اى خاندان داود! شكر [اين همه نعمت را] بجا آوريد، ولى عدّهی كمى از بندگان من شكرگزارند.
امیرالمؤمنین ( أَنَّ یَهُودِیّاً مِنْ یَهُودِ الشَّامِ جَاءَ إِلَی مَجْلِسٍ فِیهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (فَقَالَ یَا أُمَّهًَْ مُحَمَّدٍ (مَا تَرَکْتُمْ لِنَبِیٍّ دَرَجَهًًْ وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِیلَهًًْ إِلَّا نَحَلْتُمُوهَا نَبِیَّکُمْ فَهَلْ تُجِیبُونِّی عَمَّا أَسْأَلُکُمْ عَنْهُ فَکَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ فَقَالَ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (نَعَمْ مَا أَعْطَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ نَبِیّاً دَرَجَهًًْ وَ لَا مُرْسَلًا فَضِیلَهًًْ إِلَّا وَ قَدْ جَمَعَهَا لِمُحَمَّدٍ (وَ زَادَ مُحَمَّداً (عَلَی الْأَنْبِیَاءِ (أَضْعَافاً مُضَاعَفَهًًْ فَقَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ فَهَلْ أَنْتَ مُجِیبُنِی قَالَ لَهُ نَعَم ... قَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ هَذَا سُلَیْمَانُ (سُخِّرَتْ لَهُ الشَّیَاطِینُ یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ لَقَدْ أُعْطِیَ مُحَمَّدٌ (أَفْضَلَ مِنْ هَذَا إِنَّ الشَّیَاطِینَ سُخِّرَتْ لِسُلَیْمَانَ (وَ هِیَ مُقِیمَهًٌْ عَلَی کُفْرِهَا وَ قَدْ سُخِّرَتْ لِنُبُوَّهًِْ مُحَمَّدٍ (الشَّیَاطِینُ بِالْإِیمَانِ فَأَقْبَلَ إِلَیْهِ الْجِنُّ التِّسْعَهًُْ مِنْ أَشْرَافِهِمْ مِنْ جِنِّ نَصِیبِینَ وَ الْیَمَنِ مِنْ بَنِی عَمْرِوبْنِعَامِرٍ مِنَ الْأَحِجَّهًِْ مِنْهُمْ شضاه وَ مضاه وَ الْهَمْلَکَانُ وَ الْمَرْزُبَانُ وَ المازمان وَ نضاه وَ هَاصِبٌ وَ هَاضِبٌ وَ عَمْرٌو وَ هُمُ الَّذِینَ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ اسْمُهُ فِیهِمْ وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَیْکَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ وَ هُمُ التِّسْعَهًُْ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَأَقْبَلَ إِلَیْهِ الْجِنُّ وَ النَّبِیُّ (بِبَطْنِ النَّخْلِ فَاعْتَذَرُوا بِأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً وَ لَقَدْ أَقْبَلَ إِلَیْهِ أَحَدٌ وَ سَبْعُونَ أَلْفاً مِنْهُمْ فَبَایَعُوهُ عَلَی الصَّوْمِ وَ الصَّلَاهًِْ وَ الزَّکَاهًِْ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ نُصْحِ الْمُسْلِمِینَ فَاعْتَذَرُوا بِأَنَّهُمْ قَالُوا عَلَی اللَّهِ شَطَطاً وَ هَذَا أَفْضَلُ مِمَّا أُعْطِیَ سُلَیْمَانُ (سُبْحَانَ مَنْ سَخَّرَهَا لِنُبُوَّهًِْ مُحَمَّدٍ (بَعْدَ أَنْ کَانَتْ تَتَمَرَّدُ وَ تَزْعُمُ أَنَّ لِلَّهِ وَلَداً فَلَقَدْ شَمِلَ مَبْعَثُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مَا لَا یُحْصَی.
امام علی ( مردی یهودی از اهالی شام وارد مجلسی شد که اصحاب پیامبر (در آن حضور داشتند. گفت: «ای امّت محمّد (! هیچ مقام و منزلتی را برای پیامبری وانگذاشتید جز اینکه تمام آنها را برای پیامبر خود ادّعا کردید آیا پاسخ سؤالهای مرا میدهید»؟ مردم از او روی برگردانیدند. امّا علی (فرمود: «آری! خداوند هیچ درجهای به پیامبر (و فضیلتی برای رسولی نداده مگر اینکه تمام آنها را در پیامبر ما جمع کرده و به آن جناب چند برابر افزونتر بخشیده است». یهودی گفت: «تو جواب مرا میدهی»؟ فرمود: «آری»! ... یهودی گفت: «سلیمان (چنین بود که خداوند شیاطین را مسخّر کرده بود که برایش محرابها و تمثالهایی که میخواست میساختند». فرمود: «همینطور است، به محمّد (بهتر از این بخشیدند، شیاطین درحال کفر، مسخّر سلیمان (بودند ولی در نبوّت پیامبر اسلام (آنها با ایمان مسخّر ایشان شدند و خدمت او رسیدند، نه نفر از جنّیان که با شخصیّتترین افراد آنها بودند از جنّیان نصیبین و یمن و بنیعمروبنعامر از دانشمندان آنها به نام شضاهًْ و مضاهًْ و الهملکان و مرزبان و مازمان و نضاهًْ و هاصب و هاضب و عمر و اینها همانهایی هستند که در این آیه خداوند میفرماید: وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَیْکَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ که منظور همان نه نفر از اجنه است. که قرآن را بشنوند. (احقاف/۲۹) جنیان در حالی که پیامبر (در میان درختان نخل بود خدمت ایشان رسیدند و پوزش خواستند که ما نیز مانند آدمیان خیال میکردیم کسی را خدا مبعوث نخواهد کرد، هفتادویک هزار نفر از آنها با پیامبر (بیعت کردند تا نماز و زکات و حجّ و جهاد و خیرخواهی مسلمانان را انجام دهند و پوزش خواستند که دربارهی خدا سخنان ناشایست گفتهاند، این بهتر از چیزی است که به سلیمان (دادهاند، منزّه است خدایی که جنیان را در تسخیر محمّد (قرار داد پس از اینکه تمرّد و سرکشی میکردند و اینکه خیال میکردند خدا فرزند دارد؛ دعوت او تعداد بیشماری از جنّ و انس را گرفت.
الباقر ( عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِیجَعْفَرٍ (قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ وَ جِفانٍ کَالْجَوابِ قَالَ مَا هِیَ تَمَاثِیلَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ لَکِنَّهَا تَمَاثِیلُ الشَّجَرِ وَ شِبْهِهِ.
امام باقر ( فضل ابیعباس نقل میکند: به امام باقر (عرض کردم: این کلام خدا یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشَاءُ مِن مَّحَارِیبَ وَ تَمَاثِیلَ [چگونه تمثال و مجسمه میساختند]؟! فرمود: «آنها تمثالهای مردان و زنان نبود بلکه تمثالهای درخت و چیزهای شبیه آن بود (تمثال موجوداتی غیر از انسان را درست میکردند)».
الصّادق ( عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (قَالَ: کَانَتْ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (وَسَائِدُ وَ أَنْمَاطٌ فِیهَا تَمَاثِیلُ یَجْلِسُ عَلَیْهَا.
امام صادق ( امام سجّاد (بالشها و فرشهایی داشت که در آنها تمثالهایی [و نقشهایی] قرار داشت و بر روی آنها مینشست.
امیرالمؤمنین ( نَحْنُ أَهْلُ الْبَیْتِ (آلُ إِبْرَاهِیمَ (الْمَحْسُودُونَ حُسِدْنَا کَمَا حُسِدَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلِنَا سُنَّهًًْ وَ مَثَلًا وَ قَالَ اللَّهُ وَ آلَ إِبْراهِیمَ (وَ آلَ لُوطٍ (وَ آلَ عِمْرانَ (وَ آلِ یَعْقُوبَ (وَ آلُمُوسی (وَ آلُ هارُونَ (وَ آلَ داوُدَ (فَنَحْنُ آلُ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ (.
امام علی ( ما اهل بیت که آل ابراهیم (هستیم، مورد حسادت واقع شدیم. به ما حسودی کردند همانگونه که به پدرانمان که پیش از ما بودند، حسودی کردند و این حسادت دیگر برای خاندان ما تبدیل به یک سنت شده است و خداوند در قرآن [درجاهای متعدد خطاب کرده و] فرموده: و آل ابراهیم، آل لوط، آل عمران، آل یعقوب، آل موسی، آل هارون، آل داود و ما آل پیامبرمان محمّد (هستیم. [خاندان هریک از پیامبران (را در قرآن ذکر کرد و ما هم خاندان محمّد (هستیم که همگی مورد حسادت واقع شدیم].
الصّادق ( قَالَ السَّائِلُ أَعْطِنِی جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ حُجَّهًًْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ أَسْتَدِلُ بِهَا عَلَی أَنَ آلَ مُحَمَّدٍ (هُمْ أَهْلُ بَیْتِهِ خَاصَّهًًْ دُونَ غَیْرِهِمْ قَالَ نَعَمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِینَ إِنَّ اللهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ ثُمَّ بَیَّنَ مَنْ أُولَئِکَ الَّذِینَ اصْطَفَاهُمْ فَقَالَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ وَ لَا تَکُونُ ذُرِّیَّهًُْ الْقَوْمِ إِلَّا نَسْلَهُمْ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْرا وَ قَالَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ وَ إِنَّمَا کَانَ ابْنُ عَمِّ فِرْعَوْنَ وَ قَدْ نَسَبَ اللَّهُ هَذَا الْمُؤْمِنَ إِلَی فِرْعَوْنَ لِقَرَابَتِهِ فِی النَّسَبِ وَ هُوَ مُخَالِفٌ لِفِرْعَوْنَ فِی الِاتِّبَاعِ وَ الدِّینِ وَ لَوْ کَانَ کُلُّ مَنْ آمَنَ بِمُحَمَّدٍ (مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (الَّذِینَ عَنَاهُمُ اللَّهُ فِی الْقُرْآنِ لَمَا نَسَبَ مُؤْمِنَ آلِ فِرْعَوْنَ إِلَی فِرْعَوْنَ وَ هُوَ مُخَالِفٌ لِفِرْعَوْنَ فِی دِینِهِ فَفِی هَذَا دَلِیلٌ عَلَی أَنَّ آلَ الرَّجُلِ هُمْ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ مَنِ اتَّبَعَ آلَ مُحَمَّدٍ (فَهُوَ مِنْهُمْ بِذَلِکَ الْمَعْنَی لِقَوْلِ إِبْرَاهِیمَ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ یَعْنِی أَهْلَ بَیْتِهِ خَاصَّهًًْ وَ أَتْبَاعَهُمْ عَامَّهًًْ وَ مَنْ دَخَلَ النَّارَ مِنْ غَیْرِ أَهْلِ بَیْتِ فِرْعَوْنَ فَإِنَّمَا یَدْخُلُهَا بِتَوْلِیَهًِْ أَهْلِ بَیْتِ فِرْعَوْنَ وَ هُوَ مِنْهُمْ بِاتِّبَاعِهِ لَهُمْ وَ آلِ فِرْعَوْنَ أَئِمَّهًًْ عَلَیْهِمْ فَمَنْ تَوَلَّاهُمْ فَهُوَ لَهُمْ تَبَعٌ وَ قَالَ سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ وَ یَاسِینُ مُحَمَّدٌ (وَ آلُ یَاسِینَ أَهْلُ بَیْتِهِ (کَمَا قَالَ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ وَ بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسی وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قَدْ یَکُونُ مِنْ آلِ مُوسَی (وَ آلِ هَارُونَ (وَ آلِ دَاوُدَ (وَ آلِ یَاسِینَ (مَنْ لَا نَسَبَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ إِلَّا بِالاتِّبَاعِ فَأَهْلُ بُیُوتَاتِ الْأَنْبِیَاءِ الْأَئِمَّهًُْ (فَمَنْ تَوَلَّاهُمْ وَ اتَّبَعَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ عَلَی ذَلِکَ الْمَعْنَی وَ عَلَی نَحْوِ مَا وَصَفَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ.
امام صادق ( شخصی گفت: «فدایت شوم! به من حجّتی از کتاب خدا عطا کن که با آن استدلال کنم بر اینکه آل محمّد (فقط اهل او هستند نه دیگران». فرمود: «آری! خداوند عزّوجلّ که راستگوترین گویندگان است، فرمود: خداوند، آدم و نوح وآل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. (آل عمران/۳۳). سپس بیان کرد: «آنهایی را که برتریشان داد، چه کسانی هستند و فرمود: آنها فرزندان و [دودمانی] بودند که [از نظر پاکی و تقوا و فضیلت]، بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند و خداوند، شنوا و داناست [و از کوششهای آنها در مسیر رسالت خود، آگاه میباشد]. (آل عمران/۳۴). و ذرّیّهی (فرزندان) یک قوم، فقط نسل آن (قوم) میباشند. و خداوند عزّوجلّ فرمود: اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً و فرمود: مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را پنهان میداشت گفت: آیا میخواهید کسی را به قتل برسانید به خاطر اینکه میگوید: پروردگار من الله است. (غافر/۲۸). درحالیکه او (مؤمن آل فرعون) پسرعموی فرعون بود و خداوند این مؤمن را به خاطر نزدیکیِ در نسب، به فرعون نسبت داد و حال آنکه او در پیرویکردن و دین، مخالف فرعون بود و اگر همهی کسانی که به محمّد (ایمان آوردند، از آل محمّد ( که خداوند در قرآن آنها را قصد کرده است محسوب میشدند پس نباید مؤمن آل فرعون به فرعون منسوب میشد درحالیکه او در دینش مخالفِ فرعون بود. [بلکه با این فرض چون به موسی (ایمان آورده بود، باید به موسی (منسوب میشد]. این دلیلی است بر اینکه خاندان یک شخص فقط اهل بیت او هستند. و هرکس از آل محمّد (پیروی کند به این معنا (تبعیّت) جزو آنها محسوب میشود؛ به دلیل کلام ابراهیم (: هرکس از من پیروی کند از من است و هرکس نافرمانی من کند، تو بخشنده و مهربانی!. (ابراهیم/۳۶). و خداوند عزّوجلّ فرمود: آل فرعون را در سختترین عذابها وارد کنید!. (غافر/۴۶). و منظورش بهطور خاصّ اهل بیت اوست و بهطور عام، همهی کسانی که از آنها تبعیّت کردند و هرکه از غیر اهل بیت فرعون وارد آتش شود به خاطر پیروی از اهل بیت فرعون است که او با پیروی از آنها، جزو آنها میباشد و آل فرعون امامان آنها هستند که هرکه آنها را به سرپرستی بپذیرد، تابع (پیرو) آنهاست». فرمود: سلام بر الیاسین!. (صافات/۱۳۰) و یاسین محمّد (است و آل یاسین اهل بیتش هستند همانگونه که فرمود: اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ و خداوند عزّوجلّ فرمود: و یادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد درحالیکه فرشتگان، آن را حمل میکنند. (بقره/۲۴۸). و بیان این مطلب اینگونه است که گاهی شخصی جزو خاندان موسی و هارون و خاندان داود (و خاندان یاسین حساب میشود که هیچ نسبتی میان آنها نیست جز پیرویکردن. پس اهل بیتهای پیامبران، امامان (هستند که هرکس ولایت آنها را بپذیرد و از آنها پیروی کند طبق این معنا و مطابق این توصیفهایی که خداوند سبحان فرموده، جزو آنها است».
علیبنابراهیم ( ثُمَّ قَالَ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً قَالَ اعْمَلُوا مَا تُشْکَرُونَ عَلَیْهِ.
علیّبنابراهیم ( اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا، یعنی عملی را انجام دهید که در خور تقدیر و تشکّر باشید.
الصّادق ( عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (فِی قَوْلِهِ تَعَالَی اعْمَلُوا آلَ داوُدَ (شُکْراً قَالَ کَانُوا ثَمَانِینَ رَجُلًا وَ سَبْعِینَ امْرَأَهًًْ مَا أَغَبَّ الْمِحْرَابَ رَجُلٌ وَاحِدٌ مِنْهُمْ یُصَلِّی فِیهِ وَ کَانُوا آلَ دَاوُدَ (فَلَمَّا قُبِضَ دَاوُدُ (وَلِیَ سُلَیْمَانُ (قَالَ یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ سَخَّرَ اللَّهُ لَهُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ وَ کَانَ لَا یَسْمَعُ بِمَلِکٍ فِی نَاحِیَهًِْ الْأَرْضِ إِلَّا أَتَاهُ حَتَّی یُذِلَّهُ وَ یُدْخِلَهُ فِی دِینِهِ وَ سَخَّرَ الرِّیحَ لَهُ فَکَانَ إِذَا خَرَجَ إِلَی مَجْلِسِهِ عَکَفَ عَلَیْهِ الطَّیْرُ وَ قَامَ الْجِنُّ وَ الْإِنْسُ وَ کَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَغْزُوَ أَمَرَ بِمُعَسْکَرِهِ فَضَرَبَ لَهُ بِسَاطاً مِنَ الْخَشَبِ ثُمَّ جَعَلَ عَلَیْه ِ النَّاسَ وَ الدَّوَابَّ وَ آلَهًَْ الْحَرْبِ کُلَّهَا حَتَّی إِذَا حَمَلَ مَعَهُ مَا یُرِیدُ أَمَرَ الْعَاصِفَ مِنَ الرِّیحِ فَدَخَلَتْ تَحْتَ الْخَشَبِ فَحَمَلَهُ حَتَّی یَنْتَهِیَ بِهِ إِلَی حَیْثُ یُرِیدُ وَ کَانَ غُدُوُّهَا شَهْراً وَ رَوَاحُهَا شَهْراً.
امام صادق ( اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا؛ آنها (آل داود () هشتاد مرد و هفتاد زن بودند. که هرکدام از آنها یک شب در محراب به نماز میایستاد و شبزنده داری میکرد [تا محراب هیچ وقت خالی نباشد] و آنها خاندان داود (بودند. وقتی داود (از دنیا رفت، سلیمان (حاکم شد. فرمود: «ای مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده است». خداوند جنّیان و انسانها را مسخّر او کرد و در هر گوشهای از زمین که میشنید پادشاهی [ستمگر و بی دین] وجود دارد، سراغ او میرفت تا اینکه ذلیلش کرده و در دین خودش داخل میکرد و [خداوند] باد را مسخّّر او کرده بود. هنگامیکه به سمت محلّ نشستن برای حکومت میرفت پرندگان همراه او و مراقبش بودند و جنّیان و انسانها [به احترام او] به پا میخاستند و هرگاه ارادهی جنگیدن میکرد دستور میداد لشکری آماده کنند که برای او جایگاهی از چوب آماده میکرد. سپس بر روی آن، مردم و چهارپایان و همهی وسایل جنگ را قرار میداد تا هرچه برای جنگ لازم دارد همیشه همراه او باشد، سپس به طوفان دستور میداد [که آنها را حمل کند]. باد در زیر چوب وارد میشد و آن را حمل میکرد تا اینکه به هر جایی که [سلیمان (] میخواهد برسد و به این ترتیب، هنگام صبح مسیر یک ماه را میپیمود و هنگام عصر مسیر یک ماه را طی میکرد».
علیبنابراهیم ( وَ أَمَّا قَوْلُهُ تَعَالَی اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً فَإِنَّهُ یَعْنِی مَا وَهَبَ لَهُمْ مِنَ النُّبُوَّهًِْ وَ الْمُلْکِ الْعَظِیمِ وَ کَانَ یَحْرُسُ دَاوُدَ (فِی کُلِّ لَیْلَهًٍْ ثَلَاثُونَ أَلْفاً وَ أَلَانَ اللَّهُ لَهُ الْحَدِیدَ وَ رَزَقَهُ حُسْنَ الصَّوْتِ بِالْقِرَاءَهًِْ وَ آتَاهُ الْحِکْمَهًَْ وَ فَصْلَ الْخِطابِ قِیلَ فَصْلُ الْخِطَابِ أَمَّا بَعْدُ وَ الْجِبَالُ یُسَبِّحْنَ مَعَهُ وَ الطَّیْرُ وَ أُعْطِیَ سُلَیْمَانُ (مُلْکاً لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ وَ سُخِّرَتْ لَهُ الرِّیحُ وَ الْجِنُّ وَ عُلِّمَ مَنْطِقَ الطَّیْرِ.
علیّبنابراهیم ( و اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً یعنی آنچه خداوند از نبوّت و قدرت عظیم به داود (عنایت فرموده که سیهزار سرباز نگهبان در هرشب داشت و آهن برایش نرم شده بود و صدای خوشی به او داده بود و به او حکمت و فصل خطاب عنایت کرد، گفته شده فقط فصلالخطاب بوده و پس از اینها میفرماید که کوهها و پرندهها با او تسبیح میکردند و به سلیمان (قدرتی داده که به هیچ کس بعد از او داده نشد و باد و جنّ در اختیارش بودند و سخن پرندگان را تشخیص میداد.
الکاظم ( یَا هِشَام ... ذَمَّ اللَّهُ الْکَثْرَهًَْ فَقَالَ وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ ثُمَّ مَدَحَ الْقِلَّهًَْ فَقَالَ وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ وَ قَالَ وَ قَلِیلٌ ما هُمْ وَ قَالَ وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللهُ وَ قَالَ وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ وَ قَالَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ وَ قَالَ وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ وَ قَالَ وَ أَکْثَرُهُمْ لَا یَشْعُرُونَ.
امام کاظم ( ای هشام! ... خدا اکثریّت [انسانهای گمراه] را نکوهش نموده و فرموده است: اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه میکنند. (انعام/۱۱۶) سپس اقلیّت [انسانهای مؤمن] را ستوده و فرموده: وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ و فرموده: و بسیاری از شریکان [و دوستان] به یکدیگر ستم میکنند، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند امّا عدّهی آنان کم است!. (ص/۲۴). و فرموده است: و مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را پنهان میداشت گفت: «آیا میخواهید مردی را بکشید به خاطر اینکه میگوید: پروردگار من «اللَّه» است. (غافر/۲۸). و فرموده است: امّا جز عدّهی کمی همراه او ایمان نیاوردند!. (هود/۴۰) ولی بیشتر آنها نمیدانند!. (انعام/۳۷) و فرموده است: و بیشتر آنها نمیفهمند! (مائده/۱۰۳) و فرموده: ولی بیشتر آنها درک نمیکنند.
الرّضا ( عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِیالْحَسَنِالرِّضَا (أَنَا وَ حُسَیْنُ بْنُ ثُوَیْرِ بْنِ أَبِی فَاخِتَهًَْ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّا کُنَّا فِی سَعَهًٍْ مِنَ الرِّزْقِ وَ غَضَارَهًٍْ مِنَ الْعَیْشِ فَتَغَیَّرَتِ الْحَالُ بَعْضَ التَّغْیِیرِ فَادْعُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَرُدَّ ذَلِکَ إِلَیْنَا فَقَالَ ... فَمَنْ أَیْسَرَ مِنْکُمْ فَلْیَشْکُرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ وَ أَحْسِنُوا الظَّنَّ بِاللَّهِ.
امام رضا ( احمدبنعمر گوید: من و حسینبنثویر ابیفاخته خدمت امام رضا (شرفیاب شدیم. من به آن حضرت (عرضکردم: «ما در وسعت رزق و خوشی و خرّمی بودیم و اینک وضع دگرگون شده است، تو از خداوند عزّوجلّ بخواه که آن وضع را به ما بازگرداند». امام (فرمود: «... هرکس از شما توانگر است باید شکر کند که خدای عزّوجلّ میفرماید: اگر شکرگزاری کنید، [نعمت خود را] بر شما خواهم افزود. (ابراهیم/۷) و نیز میفرماید: اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ، پس نسبت به خداوند خوش بین و خوش گمان باشید».
الصّادق ( لَوْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عِبَادَهًٌْ تُعُبِّدَ بِهَا عِبَادَهًَْ الْمُخْلَصِینَ أَفْضَلَ مِنَ الشُّکْرِ عَلَی کُلِّ حَالٍ لَأَطْلَقَ لَفْظَهُ فِیهِمْ مِنْ جَمِیعِ الْخَلْقِ بِهَا فَلَمَّا لَمْ یَکُنْ أَفْضَلَ مِنْهَا خَصَّهَا مِنْ بَیْنِ الْعِبَادَاتِ وَ خَصَّ أَرْبَابَهَا فَقَالَ وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ.
امام صادق ( اگر نزد خداوند عبادتی بهتر از شکرگزاری در همه حال بود که بندگان مخلص خدا انجام دهند، حتما آن کلمه را بیان میکرد تا همهی مخلوقاتش بدانند؛ امّا چون عبادتی بهتر از شکرگزاری نیست، در میان تمام عبادات آن را مخصوص گردانید و شکرگزاران را ویژه گردانید و فرمود: وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ.
امیرالمؤمنین ( عِبَادَ اللَّهِ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ الْمُوجِبَهًُْ عَلَی اللَّهِ حَقَّکُمْ وَ أَنْ تَسْتَعِینُوا عَلَیْهَا بِاللَّهِ وَ تَسْتَعِینُوا بِهَا عَلَی اللَّهِ فَإِنَّ التَّقْوَی فِی الْیَوْمِ الْحِرْزُ وَ الْجُنَّهًُْ وَ فِی غَدٍ الطَّرِیقُ إِلَی الْجَنَّهًِْ مَسْلَکُهَا وَاضِحٌ وَ سَالِکُهَا رَابِحٌ وَ مُسْتَوْدَعُهَا حَافِظٌ لَمْ تَبْرَحْ عَارِضَهًًْ نَفْسَهَا عَلَی الْأُمَمِ الْمَاضِینَ مِنْکُمْ وَ الْغَابِرِینَ لِحَاجَتِهِمْ إِلَیْهَا غَداً إِذَا أَعَادَ اللَّهُ مَا أَبْدَی وَ أَخَذَ مَا أَعْطَی وَ سَأَلَ عَمَّا أَسْدَی فَمَا أَقَلَّ مَنْ قَبِلَهَا وَ حَمَلَهَا حَقَّ حَمْلِهَا أُولَئِکَ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ هُمْ أَهْلُ صِفَهًِْ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِذْ یَقُولُ وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ.
امام علی ( بندگان خدا! شما را سفارش میکنم به پرهیزگاری و ترس از خدا، که پرهیزگاری حقّ خداست بر شما و به واسطهی تقوای الهی، این حق را انجام خواهید داد، برای توفیق در پرهیزگاری از خدا یاری بخواهید و به کمک تقوا، حق خداوند بر خودتان را انجام دهید. از خدا یاری بخواهید که پرهیزگاری امروز و در دنیا سپر و پناهگاه است و فردای قیامت، راه رسیدن به بهشت است راه تقوا آشکار است و روندهی راه سود خواهد کرد. و کسی که از امانت تقوا، نگهداری کند، خوب امانتداری است. تقوا خود را بر مردمان گذشته و آینده عرضه کرده است چون در فردای قیامت به آن نیاز خواهند داشت. همان روزی که خداوند هرچه برای بندگان آشکار کرده بود [و در دنیا در اختیار آنها گذاشته بود] باز پس میگیرد و هرچه داده، پس میگیرد و در مورد نعمتهایی که داده، سؤال میپرسد. [و در آن روز] چقدر تعداد افرادی که تقوا را پذیرفته و بار آن را آنطور که حق آن است، تحمل کرده باشند کماند! آنها افراد اندکی هستند و همانهایی هستند که خداوند در توصیف آنها فرموده: وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ.