آیه ۱۰۳ - سوره مائده

آیه ما جَعَلَ اللهُ مِنْ بَحيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصيلَةٍ وَ لا حامٍ وَ لكِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللهِ الْكَذِبَ وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ [103]

خداوند هيچ‌گونه «بحيره» و «سائبه» و «وصيله» و «حام» قرار‌نداده ‌است [اشاره به چهار نوع از حيوانات اهلى كه در زمان جاهليّت، استفاده از آن‌ها را به عللى حرام مى‌دانستند؛ و اين بدعت، در اسلام ممنوع شد]. ولى كسانى‌ كه كافر شدند، بر خدا دروغ مى‌بندند؛ و بيشتر آن‌ها درك نمى‌كنند.

۱
(مائده/ ۱۰۳)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ أَهْلَ الْجَاهِلِیَّهًِْ کَانُوا إِذَا وَلَدَتِ النَّاقَهًُْ وَلَدَیْنِ فِی بَطْنٍ قَالُوا وَصَلَتْ فَلَا یَسْتَحِلُّونَ ذَبْحَهَا وَ لَا أَکْلَهَا وَ إِذَا وَلَدَتْ عَشْراً جَعَلُوهَا سَائِبَهًًْ فَلَا یَسْتَحِلُّونَ ظَهْرَهَا وَ لَا أَکْلَهَا وَ الْحَامُ فَحْلُ الْإِبِلِ لَمْ یَکُونُوا یَسْتَحِلُّونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّ اللهَ لَمْ یُحَرِّمْ شَیْئاً مِنْ هَذَا وَ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ الْبَحِیرَهًُْ إِذَا وَلَدَتْ وَ وَلَدَ وَلَدُهَا بُحِرَتْ.

امام صادق (علیه السلام)- اهل جاهلیت، هنگامی که شتر از یک شکم، دوقلو می‌زایید، می‌گفتند: وصلت (رسید)، پس ذبح و کشتن آن را جایز نمی‌دانستند و آن را نمی‌خوردند. اگر شتر، ده کرّه می‌زایید آن را سایبه می‌خواندند و آزاد می‌کردند و بر پشت آن سوار نمی‌شدند و آن را نمی‌خوردند. شتر حام، شتر نر و قوی بود که آن را حلال نمی‌دانستند. پس خداوند عزّوجلّ، این آیه را نازل کرد که چیزی از این شتران را حرام نکنند. [خداوند چیزی از این‌ها را حرام نکرده] و امام صادق (علیه السلام) فرمود: «بحیره، ماده شتری است که خودش بزاید و بچّه‌اش نیز زاد و ولد کند، آنگاه، شکافی در گوشش ایجاد می‌کنند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۶۶
بحارالأنوار، ج۹، ص۱۹۹/ بحارالأنوار، ج۶۱، ص۱۴۵/ العیاشی، ج۱، ص۳۴۷/ معانی الأخبار، ص۱۴۸/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۵، ص۶۱/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(مائده/ ۱۰۳)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- فَإِنَّ الْبَحِیرَهًَْ کَانَتْ إِذَا وَضَعَتِ الشَّاهًُْ خَمْسَهًَْ أَبْطُنٍ فَفِی السَّادِسَهًِْ قَالَتِ الْعَرَبُ قَدْ بُحِرَتْ فَجَعَلُوهَا لِلصَّنَمِ وَ لَا تُمْنَعُ مَاءً وَ لَا مَرْعًی وَ الْوَصِیلَهًَْ إِذَا وَضَعَتِ الشَّاهًُْ خَمْسَهًَْ أَبْطُنٍ ثُمَّ وَضَعَتْ فِی السَّادِسَهًِْ جَدْیاً وَ عَنَاقاً فِی بَطْنٍ وَاحِدٍ جَعَلُوا الْأُنْثَی لِلصَّنَمِ وَ قَالُوا وَصَلَتْ أَخَاهَا وَ حَرَّمُوا لَحْمَهَا عَلَی النِّسَاءِ وَ الْحَامَ کَانَ إِذَا کَانَ الْفَحْلُ مِنَ الْإِبِلِ جَدَّ الْجَدِّ قَالُوا حَمَی ظَهْرَهُ فَسَمَّوْهُ حَاماً فَلَا یُرْکَبُ وَ لَا یُمْنَعُ مَاءً وَ لَا مَرْعًی وَ لَا یُحْمَلُ عَلَیْهِ شَیْءٌ فَرَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ فَقَالَ ما جَعَلَ اللهُ مِنْ بَحِیرَةٍ إِلَی قَوْلِهِ وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- بحیره موقعی بود که گوسفند پنج مرتبه بزاید و در مرتبه ششم می‌گفتند بحیره شده و آن برّه را برای بت قرار می‌دادند و دیگر کسی مانع از چرا و آب خوردن او نمی‌شد. وصیله به گوسفندی می‌گفتند که پنج شکم بزاید و در مرتبه ششم یک بزغاله نر و یک ماده در یک شکم بزاید که بزغاله ماده را برای بت قرار می‌دادند و می‌گفتند به برادرش رسید و گوشت آن را برای زنان حرام می‌کردند. وقتی شتر نری پدر پدر پدر می شد، می‌گفتند پشت شتر قرق شد و دیگر نمی‌توان از او سواری و باربری کشید و او را حام می‌نامیدند و از چرا و آب او جلوگیری نمی‌شد. خداوند این [عقاید آن‌ها] را رد کرده، فرمود: مَا جَعلَ الله مِن بَحِیرَةٍ ... وَأَکْثَرُهُمْ لاَ یَعقِلُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۶۶
بحارالأنوار، ج۹، ص۱۹۹/ القمی، ج۱، ص۱۸۸/ مستدرک الوسایل، ج۱۶، ص۳۵۱/ نورالثقلین/ البرهان
۳
(مائده/ ۱۰۳)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَن ابْنِ‌عَبَّاسٍ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّ عَمْرَو بْنَ لُحَیِّ بْنِ قَمَعَهًَْ بْنِ خِنْدِفَ کَانَ قَدْ مَلَکَ مَکَّهًَْ وَ کَانَ أَوَّلَ مَنْ غَیَّرَ دِینَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) فَاتَّخَذَ الْأَصْنَامَ وَ نَصَبَ الْأَوْثَانَ وَ بَحَرَ الْبَحِیرَهًَْ وَ سَیَّبَ السَّائِبَهًَْ وَ وَصَلَ الْوَصِیلَهًَْ وَ حَمَی الْحَامِیَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَلَقَدْ رَأَیْتُهُ فِی النَّارِ تُؤْذِی أَهْلَ النَّارِ رِیحُ قُصْبِهِ وَ یُرْوَی یَجُرُّ قُصْبَهُ فِی النَّارِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) گوید: عمروبن‌یحیی بن‌قمعه‌بن‌خندف فرمانروای مکّه بود و او اوّلین نفر بود که دین اسماعیل را تغییر داد. بت‌ها و بت‌پرستی را رایج نمود و بحیره و سائبه و وصیله و حامی را به وجود آورد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «در آتش جهنّم او را مشاهده کردم که اهل دوزخ از گند نای او در آزار بودند». و روایت است که نایش در دوزخ کشیده می‌شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۶۶
بحار الأنوار، ج۹، ص۸۴/ نورالثقلین
۴
(مائده/ ۱۰۳)

الصّادق (علیه السلام)- عَن أَبِی‌الرَّبِیعِ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ السَّائِبَهًِْ قَالَ هُوَ الرَّجُلُ یُعْتِقُ غُلَامَهُ ثُمَّ یَقُولُ لَهُ اذْهَبْ حَیْثُ شِئْتَ لَیْسَ لِی مِنْ مِیرَاثِکَ شَیْءٌ وَ لَا عَلَیَّ مِنْ جَرِیرَتِکَ شَیْءٌ وَ یُشْهِدُ عَلَی ذَلِکَ شَاهِدَیْنِ.

امام صادق (علیه السلام)- ابوربیع نقل می‌کند: از امام صادق (علیه السلام) در مورد سائبه سؤال شد و ایشان فرمود: «منظور، مردی است که بَرده‌اش را آزاد می‌کند و به او می‌گوید: به هرجا می‌خواهی برو و از میراث تو چیزی به من تعلّق نخواهد گرفت و جرم و گناه تو به من ربطی نخواهد داشت». و شاهدی را نیز بر این موضوع، گواه می‌گیرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۶۸
من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۳۶/ البرهان
۵
(مائده/ ۱۰۳)

الباقر (علیه السلام)- عَن عَمَّارِ‌بْنِ‌أَبِی‌الْأَحْوَصِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنِ السَّائِبَهًِْ قَالَ انْظُرْ فِی الْقُرْآنِ فَمَا کَانَ فِیهِ تَحْرِیرُ رَقَبَهًٍْ فَذَلِکَ یَا عَمَّارُ السَّائِبَهًُْ الَّتِی لَا وَلَاءَ لِأَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَلَیْهِ إِلَّا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَا کَانَ وَلَاؤُهُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَهُوَ لِرَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا کَانَ لِرَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) فَإِنَّ وَلَاءَهُ لِلْإِمَامِ وَ جِنَایَتَهُ عَلَی الْإِمَامِ وَ مِیرَاثَهُ لَهُ.

امام باقر (علیه السلام)- عمّاربن‌ابی‌احوص گوید: از امام باقر (علیه السلام) در مورد سائبه، سؤال شد و ایشان فرمود: «به قرآن مراجعه کن. ای عمار! هرجا که باید بنده‌ای مؤمن را آزاد کند. (نساء/۹۲) آمده است، منظور سائبه است. و کسی جز خدا بر او ولایت و مالکیّت ندارد. هرچیزی که خدا بر آن ولایت داشته باشد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز بر آن ولایت دارد و هرچه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر آن ولایت داشته باشد، ولایت و میراث آن از آن امام نیز خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۶۸
من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۳۶/ البرهان
بیشتر